امام مهدي ناصر محمد اليمانيّ
04 - ربيع الأول - 1446 هـ
07 - 09 - 2024 مـ
۱۷ – شهریور – ۱۴۰۳ ه.ش.
05:36 بعد از ظهر
(بحسب التقويم الرسميّ لِأُمِّ القُرى)

[لمتابعة رابط المشاركة الأصلية للبيان]
https://nasser-alyamani.org./showthread.php?p=459073
_________

بیانی حاوی هشداری بزرگ و برحذر داشتن از شرّی گسترده برای همه‌جای عالم. هشداردهنده معذور است، پس با توبه و انابه به‌سوی خدای واحد قهار بگریزید و ای جماعت انس و جن تا دیر نشده امور میان خدا و خود را اصلاح کنید.

بِسْم الله الرَّحمن الرَّحيم و صلوات و سلام بر آخرین نبیّ و رسول الهی، نبیِّ أمیّ محمد رسول الله که با رساله‌ی خداوند قرآن عظیم، به‌سوی تمام انسان‌های عاقل عالم فرستاده شد، فرقی ندارد شتردار بادیه‌نشین باشند یا یک شهرنشین، خواه سواد داشته باشند یا بی‌سواد بوده و قادر به خواندن و نوشتن نباشند.
همانا که خداوند از تمام مردم دعوت می‌کند این آیات را با واقعیات و حقایق موجود در عالم تطبیق داده و به بیان حق آنها در جهان واقعی بنگرند، آیاتی که در فرموده‌ی خداوند تعالی، آورده شده‌اند:
{أَفَلَا يَنظرُونَ إِلَى ٱلْإِبِلِ كَيْفَ خُلِقَتْ ‎﴿١٧﴾‏ وَإِلَى ٱلسَّمَآءِ كَيْفَ رُفِعَتْ ‎﴿١٨﴾‏ وَإِلَى ٱلْجِبَالِ كَيْفَ نُصِبَتْ ‎﴿١٩﴾‏ وَإِلَى ٱلْأَرْضِ كَيْفَ سُطِحَتْ ‎﴿٢٠﴾‏ فَذَكِّرْ إِنَّمَآ أَنتَ مُذَكِّرٌ ‎﴿٢١﴾‏ لَّسْتَ عَلَيْهِم بِمُصَيْطِرٍ ‎﴿٢٢﴾‏ إِلَّا مَن تَوَلَّىٰ وَكَفَرَ ‎﴿٢٣﴾‏ فَيُعَذِّبُهُ ٱللَّهُ ٱلْعَذَابَ ٱلْأَكْبَرَ ‎﴿٢٤﴾‏ إِنَّ إِلَيْنَآ إِيَابَهُمْ ‎﴿٢٥﴾‏ ثُمَّ إِنَّ عَلَيْنَا حِسَابَهُم ‎﴿٢٦﴾‏} صدق الله العظيم [سُورَةُ الغَاشِيَةِ].
و در مورد این فرموده‌ی خداوند تعالی دچار اختلاف شدیدی شدند:
{وَإِلَى ٱلْجِبَالِ كَيْفَ نُصِبَتْ ‎﴿١٩﴾‏ وَإِلَى ٱلْأَرْضِ كَيْفَ سُطِحَتْ ‎﴿٢٠﴾} صدق الله العظيم.
و من، امام مهدی ناصر محمد یمانی، با بیان مقصود خداوند از «دعوت مردم به تفکر در چگونگی قرار گرفتن و برافراشته شدن کوه‌ها [الْجِبَالِ كَيْفَ نُصِبَتْ] و هموار و مسطح شدن زمین [ٱلْأَرْضِ كَيْفَ سُطِحَتْ]» همگان را به چالش می‌کشم و از هر انسان عاقلی، فرقی ندارد عالم باشد یا بی‌سواد جاهل، دعوت می‌کنم در این آیات اندیشه کنند تا برای عقل‌ همه‌ی آنان حجت اقامه کنم، تفاوتی ندارد از دانشمندان زمین‌شناسی باشند یا از بدویان بی‌سواد. از تمام مردم عالم در بیابان‌ها و شهرها دعوت می‌کنم نگاهی به کوه‌ها و اینکه چگونه برای ساختن کانال‌ها با مهندسیِ دقیق ساخته شده‌اند، بیندازند و همچنین به زمین، که چگونه کانال‌های سیلابی به شیوه‌ای هندسی و دقیق، صاف و هموار گردیده‌اند. و به معماری و چینش هندسه‌ایِ قرار گرفتن کوه‌ها در سمت راست و چپ کانال‌های فرعی در سمت چپ و راست رشته کوه‌ها بنگرند. پس بنگرند که چگونه خداوند برای سیل‌هایشان دره‌ها و شکاف‌های طولانی در نظر گرفته است تا کانالی برای سیلاب‌‌ها فراهم شود، سپس این مجراهای فرعی به هم می‌پیوندند، به‌طوری که سیلِ کف‌آلود در کانال‌های اصلیِ طولانی جاری می‌شوند که بعضی از آنها هزاران کیلومتر طول دارند و اینها مجاری و کانال‌هایی عمومی هستند تا تمام سیل‌ها در آنجا جمع شده و هزاران کیلومتر راه و مسیری که به صورت شیب‌دار و مایل تنظیم و هموار شده‌اند طی کنند تا به خروجی نهایی خود برسند که می‌تواند صحرا باشد یا دریا. منظور از اندیشیدن به زیرساخت‌ها (تفکر در مورد روش قرار گرفتن کوه‌ها و هموار شدن مسیر سیلاب‌ها با نهایت دقت در مهندسی) همین است. این نحوه‌ی تفکر، برای اجرای دستور خداوند است که امر می‌فرماید به کوه‌ها و چگونگی برپا شدن آنها و زمین و چگونگی گسترش و هموار بودنش بنگرید و در آنها تدبر کنید، خداوند تعالی می‌فرماید:
{وَإِلَى ٱلْجِبَالِ كَيْفَ نُصِبَتْ ‎﴿١٩﴾‏ وَإِلَى ٱلْأَرْضِ كَيْفَ سُطِحَتْ ‎﴿٢٠﴾‏ فَذَكِّرْ إِنَّمَآ أَنتَ مُذَكِّرٌ ‎﴿٢١﴾‏ لَّسْتَ عَلَيْهِم بِمُصَيْطِرٍ ‎﴿٢٢﴾‏ إِلَّا مَن تَوَلَّىٰ وَكَفَرَ ‎﴿٢٣﴾‏ فَيُعَذِّبُهُ ٱللَّهُ ٱلْعَذَابَ ٱلْأَكْبَرَ ‎﴿٢٤﴾‏ إِنَّ إِلَيْنَآ إِيَابَهُمْ ‎﴿٢٥﴾‏ ثُمَّ إِنَّ عَلَيْنَا حِسَابَهُم ‎﴿٢٦﴾‏} صدق الله العظيم [سُورَةُ الغَاشِيَةِ].
و شاید بسیاری از عالمان دینی و دانشمندان فیزیک در عرصه‌های گوناگون علمی و تمام مردم بی‌سواد و باسواد و همه‌ی انسان‌ها، بخواند یک‌صدا سوال کنند: «ناصر محمد یمانی، چگونه می‌گویی هر انسان عاقلی، صرف نظر از اینکه باسواد باشد یا بی‌سواد و یا دانشمند، این آیات را می‌فهمد؟ انسان بی‌سواد وقتی که بی‌سواد است از مهندسی زمین‌شناسی چه می‌داند؟ ناصر محمد یمانی مدرک علمی مهندسی او کجا بود؟ انسان بی‌سواد چگونه از نحوه قرار گرفتن کوه‌ها [نُصِبَت الجِبال] و هموار و مسطح ساختن زمین [سُطِحَت الأرض] سر درمی‌آورد؟! این آیات که شما آنها را محکم و بَیِّنه می‌نامی و برایتان واضح هستند، باعث مجادله میان علمای دین و متخصصان شده است و به دو گروه تقسیم شده‌اند. یک گروه می‌گویند زمین صاف و مسطح است [کروی نیست] و این تأویل باعث فتنه‌ی بسیاری از ملحدین شده است و آن را نفی کروی بودن زمین دانسته‌اند». پس امام مهدی ناصر محمد یمانی به تمام کسانی که با هم اختلاف دارند و به تمام پرسشگران پاسخ داده و می‌گوید: مشکل در قرآن عظیم نیست، بلکه مصیبت بزرگ در این است که کلام خدا را از مقصود مورد نظر او در آیات محکم قرآن عظیم، تغییر داده و تحریف کرده‌اید. چون خداوند سبحان و تعالی در این دو آیه از کروی بودن زمین صحبت نمی‌کند، زمین کروی است و برهان آن در آیات دیگر آمده است. ولی خداوند در این آیات، به هیچ‌وجه از کروی بودن زمین سخن نمی‌گوید، ای عجب!! چطور علما و سخنوران و ادیبان و کسانی که مدارک علمی دارند، همگی چیزی را به خداوند نسبت می‌دهند که نگفته است، مسئله دقیقاً در این آیاتی است که خداوند تعالی در آنها می‌فرماید:
{وَإِلَى ٱلْجِبَالِ كَيْفَ نُصِبَتْ ‎﴿١٩﴾‏ وَإِلَى ٱلْأَرْضِ كَيْفَ سُطِحَتْ ‎﴿٢٠﴾} صدق الله العظيم
ای عجب! از عرب‌ها و غیر عرب‌ها، به خصوص کسانی که زبان عربی مبین را می‌دانند! آیا حتی برای آیات محکم و بَیِّنه‌ی قرآن عظیم، هزاران تفسیر می‌آورید، حال هر چقدر هم آیه محکم باشد و هر انسان عاقلی ولو بدوی بی‌سواد یا شهرنشین باسواد آن را بفهمد؟! فرقی ندارد فرد عرب باشد یا غیر عرب، همه می‌توانند با استفاده از معنای لغوی این دو آیه، مقصود خداوند را بفهمند که از هر انسان عاقلی دعوت می‌کند تا به چگونگی برپاسازی و استقرار کوه‌ها و هموار شدن زمین نگریسته و در آن بیندیشند. گرچه این دو آیه، که علمای دین و فلک‌شناسان بر سر آن به شدت دچار اختلاف هستند، از آیات محکمی هستند که عالم و باسواد و بی‌سواد آنها را می‌فهمند. بلکه خداوندی که پروردگار عالمیان است، این دو آیه را از این جهت به عنوان حجتی بزرگ برای تمام انسان‌ها (اگر به وجود پروردگارشان یقین ندارند) قرار داده است، چون می‌داند هر انسان عاقلی که می‌خواهد از عظمت خداوند بزرگ و سبحان باخبر شود، به فرمان خداوند برای نگریستن و اندیشیدن در فرموده‌ی خداوند تعالی عمل می‌نماید:
{وَإِلَى ٱلْجِبَالِ كَيْفَ نُصِبَتْ ‎﴿١٩﴾‏ وَإِلَى ٱلْأَرْضِ كَيْفَ سُطِحَتْ ‎﴿٢٠﴾‏ فَذَكِّرْ إِنَّمَآ أَنتَ مُذَكِّرٌ ‎﴿٢١﴾‏ لَّسْتَ عَلَيْهِم بِمُصَيْطِرٍ ‎﴿٢٢﴾‏ إِلَّا مَن تَوَلَّىٰ وَكَفَرَ ‎﴿٢٣﴾‏ فَيُعَذِّبُهُ ٱللَّهُ ٱلْعَذَابَ ٱلْأَكْبَرَ ‎﴿٢٤﴾‏ إِنَّ إِلَيْنَآ إِيَابَهُمْ ‎﴿٢٥﴾‏ ثُمَّ إِنَّ عَلَيْنَا حِسَابَهُم ‎﴿٢٦﴾‏} صدق الله العظيم [سُورَةُ الغَاشِيَةِ].
نیازی نیست انسان دارای مدرک علم زمین‌شناسی باشد تا این دو آیه را بفهمد، بلکه کافی است فقط از عقل خود استفاده کرده و به این نشانه‌ها بنگرد.
چالش حق برای تمام ملت‌هایی که در سیاره‌ی زمین زندگی می‌کنند (باسواد یا بی‌سواد، بدوی یا شهری) را چنین آغاز کرده و به همه‌ آنها می‌گوییم: هر یک از شما در منطقه خود به کوه‌ها نگاه کند که چگونه در کنار جویبارها و نهرها و نه به‌طور تصادفی، برپا و مستقر شده‌اند و چگونه زمین با مهندسی دقیق هموار و صاف شده‌است تا آب در جویبارهای مسطح حرکت کند. پس به مسطح بودن جویبارها و قرار گرفتن کوه‌ها در کنار نهرها و چگونگی برپا شدن آنها بنگرید، محل استقرار کوه‌ها به صورت تصادفی نیست. بلکه با مهندسی دقیقی صورت گرفته و به صورت تصادفی و اتفاقی ترتیب نیافته‌اند! تعداد رشته کوه‌ها بر روی سیاره زمین بسیار زیاد است و من همه مردم عالم را به چالش می‌کشم و من هر پدر و مادر و هر فرزندی را که از آنها به دنیا آمده است، به چالش می‌کشم تا فقط یک کوه پیدا کنند که به‌طور تصادفی برپا شده و مسیر سیل را از آن رشته کوه به سمت رشته کوه مقابل قطع کرده باشد، زیرا در این صورت به ناچار مسیر سیل را قطع می‌کند و تمام منطقه غرق شده و زیر آب می‌رود. حتی اگر دره‌ها و آبراهه‌ها هزاران کیلومتر طول داشته باشند، شما حتی یک کوه را پیدا نمی‌کنید که به‌طور تصادفی برپا شده باشد و جریان دره را از یک طرف رشته کوه به سمت رشته کوه مقابل در همان نقطه قطع کند، چون در این صورت مسیر سیلاب بسته می‌شود و تمام آن منطقه با وجود کوه‌های سربرافراشته و استوار، به کل غرق می‌شود. اگر فقط یک کوه به صورت تصادفی قرار گرفته بود، تمام روستاها و شهرها در آن منطقه زیر آب می‌رفت، آیا فکر نمی‌کنید؟! حتی اگر طول مجرای آب و دره‌ها هزار کیلومتر یا بیشتر باشد، حتی یک کوه هم پیدا نمی‌کنید که خداوند آن را به صورت تصادفی در زمین نهاده باشد و مجرای عبور سیلاب را از بین رشته کوه‌ها قطع کند. اگر چنین شود، تمام زیرساخت‌های آن منطقه به کلی درهم می‌ریزد. پاک و منزه است خدایی که در زمین کوه‌های بلند و استواری را قرار داده است و درمیان آنها، دره‌ها و شکاف‌ها و راه عبور مقرر نموده است. تصدیقِ فرموده‌ی خداوند تعالی:
{وَجَعَلْنَا فِى ٱلْأَرْضِ رَوَٰسِىَ أَن تَمِيدَ بِهِمْ وَجَعَلْنَا فِيهَا فِجَاجًا سُبُلًا لَّعَلَّهُمْ يَهْتَدُونَ ‎﴿٣١﴾} صدق الله العظيم [سُورَةُ الأَنبِيَاءِ].
به سراغ بیان این فرموده‌ی خداوند تعالی می‌آییم:
{وَإِلَى ٱلْأَرْضِ كَيْفَ سُطِحَتْ ‎﴿٢٠﴾} صدق الله العظیم [سُورَةُ الغَاشِيَةِ].
در لغت عربی «التسطیح» به چه معنی است؟ خداوند می‌فرماید معنی «التسطیح» هموار و مسطح ساختن مجرای عبور سیل است تا از نظر مهندسی به شکل مایل و شیبدار باشد و سیلاب‌ها و رودخانه‌ها در آن (ولو شده هزاران کیلومتر) به سمت خروجی خود جریان یابند تا به دریای باز یا صحرای باز بریزند، این زیرساخت‌های هموار و مسطح برای عبور سیل‌ها و رودخانه‌ها در سیاره حاوی حیات را، هر انسان عاقلی می‌تواند پیدا کند به شرط اینکه بنگرد که کوه‌ها چگونه مستقر شده‌اند و درمی‌یابد محل استقرار آنها تصادفی نیست و با نگریستن به مجاری عبور سیلاب‌ها و رودخانه‌ها و نحوه هموار و مسطح شدن آن می‌بیند چطور تسطیح شده‌اند تا آب در آنها جریان یابد و به خروجی آب در دریا یا صحرا برسد، سپس می‌گوید: «پاک و منزه است خداوند بزرگ، پروردگارا، اینها را باطل نیافریده‌ای، پاک و منزهی تو، ما را از عذاب آتش حفظ بفرما، پاک و منزه است خداوندی که چنین زیرساخت‌های مهندسی دقیقی را برای سیاره حاوی حیات، آفریده است». مقصود خداوند از تفکر در «مسطح و هموار ساختن زمین» این است، آیا این دلیلی بر وجود یک آفریننده‌ی حکیم نیست یا این طبیعت است که در سمت راست و چپ مسیر سیلاب، کوه‌هایی را در کنار دره برپا کرده است و هر چقدر هم که مسیر آب هزاران کیلومتر طول داشته باشد، حتی یک کوه جلوی مسیر سیلاب را نمی‌گیرد؟! پاک و منزه است خداوند بزرگ و آفریننده‌ی حکیم، ای ملحدان، به جهان واقعی بنگرید یا در «گوگل ارت» جویبارهای پرپیچ و خم جهان را ببینید و بنگرید که چگونه هموار شده‌اند تا سیل‌ها و رودخانه‌ها به پایین بغلتند و خداوند خروجی آنها را یا رو به صحرا یا دریا قرار داده است.
و این بیان حقِ دعوت خداوند به تدبر و نگریستن به زیرساخت‌های حیات در زمین و مجاری آب و نحوه استقرار کوه‌ها به شکلی مهندسی و نه تصادفی است. شما در تمام سیاره زمین حتی یک کوه پیدا نمی‌کنید که خداوند آن را به صورت تصادفی در جایی قرار داده باشد تا باعث بسته شدن مسیر سیلاب‌ها گردد، هر چقدر هم این مسیر آب‌ها شاخه‌شاخه یا طویل باشد.
و اما شکل سیاره زمین، بر اساس آیات محکم قرآن عظیم، سیاره زمین بدون هیچ شکی کروی است و خداوند سبحان می‌فرماید، شب و روز را دو نشانه‌ در آنِ واحد قرار داده است، نشانه‌ی روز در شرق و نشانه‌ی شب در غرب است و خداوند می‌فرماید اگر زمین از دَوَران بایستد، یک طرف جهان روز خواهد بود و طرف دیگر شب که به دلیل کروی بودن زمین، خورشید بر آن نمی‌تابد و بعضی از بخش‌های زمین، به دلیل کروی بودن آن، بخش‌های دیگر را از رسیدن‌ نور آفتاب به آن محروم می‌کنند. پس بخشی از زمین که رو به خورشید است به صورت کروی روز و بخشی که در سمت دیگر است به صورت کروی شب خواهد بود، چون نیمه‌ی روشن، نیمه‌ی دیگر را از خورشید در حجاب قرار می‌دهد و شب حتماً به شکل کروی است چون دایره روز، خورشید را از بخش غربی پنهان می‌کند و برای همین خداوند تعالی می‌فرماید:
{خَلَقَ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلْأَرْضَ بِٱلْحَقِّ ۖ يُكَوِّرُ ٱلَّيْلَ عَلَى ٱلنَّهَارِ وَيُكَوِّرُ ٱلنَّهَارَ عَلَى ٱلَّيْلِ ۖ وَسَخَّرَ ٱلشَّمْسَ وَٱلْقَمَرَ ۖ كُلٌّ يَجْرِى لِأَجَلٍ مُّسَمًّى ۗ أَلَا هُوَ ٱلْعَزِيزُ ٱلْغَفَّٰرُ ‎﴿٥﴾‏} صدق الله العظيم [سُورَةُ الزُّمَرِ].
و خداوند می‌فرماید اگر دَوَران زمین متوقف شود، چه اتفاقی رخ خواهد داد؟ نه زمین منفجر می‌شود و نه مردم طبق ادعای آنان به علت از دست رفتن نیروی جاذبه زمین، از زمین سقوط می‌کنند. فقط یک مشکل پیش خواهد آمد یعنی تا روز قیامت، در سمت رو به خورشید، همیشه روز خواهد بود و در طرف دیگر شب دائمی خواهیم داشت. تصدیقِ فرموده‌‌ی خداوند تعالی:
{قُلْ أَرَءَيْتُمْ إِن جَعَلَ ٱللَّهُ عَلَيْكُمُ ٱلَّيْلَ سَرْمَدًا إِلَىٰ يَوْمِ ٱلْقِيَٰمَةِ مَنْ إِلَٰهٌ غَيْرُ ٱللَّهِ يَأْتِيكُم بِضِيَآءٍ ۖ أَفَلَا تَسْمَعُونَ ‎﴿٧١﴾‏ قُلْ أَرَءَيْتُمْ إِن جَعَلَ ٱللَّهُ عَلَيْكُمُ ٱلنَّهَارَ سَرْمَدًا إِلَىٰ يَوْمِ ٱلْقِيَٰمَةِ مَنْ إِلَٰهٌ غَيْرُ ٱللَّهِ يَأْتِيكُم بِلَيْلٍ تَسْكُنُونَ فِيهِ ۖ أَفَلَا تُبْصِرُونَ ‎﴿٧٢﴾‏ وَمِن رَّحْمَتِهِۦ جَعَلَ لَكُمُ ٱلَّيْلَ وَٱلنَّهَارَ لِتَسْكُنُوا۟ فِيهِ وَلِتَبْتَغُوا۟ مِن فَضْلِهِۦ وَلَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ ‎﴿٧٣﴾} صدق الله العظيم [سُورَةُ القَصَصِ].
شب و روز هم، حتماً به دلیل کروی بودن زمین، کروی هستند. تصدیقِ فرموده‌ی خداوند تعالی:
{خَلَقَ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلْأَرْضَ بِٱلْحَقِّ ۖ يُكَوِّرُ ٱلَّيْلَ عَلَى ٱلنَّهَارِ وَيُكَوِّرُ ٱلنَّهَارَ عَلَى ٱلَّيْلِ ۖ وَسَخَّرَ ٱلشَّمْسَ وَٱلْقَمَرَ ۖ كُلٌّ يَجْرِى لِأَجَلٍ مُّسَمًّى ۗ أَلَا هُوَ ٱلْعَزِيزُ ٱلْغَفَّٰرُ ‎﴿٥﴾‏} صدق الله العظيم [سُورَةُ الزُّمَرِ]،

یعنی شب و روز دو نشانه‌ی مرئی هستند که وقتی کسی از فضا به زمین نگاه کند، قادر است از فضای دور آنها را مشاهده نماید و برای همین خداوند تعالی می‌فرماید:
{وَجَعَلْنَا ٱلَّيْلَ وَٱلنَّهَارَ ءَايَتَيْنِ ۖ فَمَحَوْنَآ ءَايَةَ ٱلَّيْلِ وَجَعَلْنَآ ءَايَةَ ٱلنَّهَارِ مُبْصِرَةً لِّتَبْتَغُوا۟ فَضْلًا مِّن رَّبِّكُمْ وَلِتَعْلَمُوا۟ عَدَدَ ٱلسِّنِينَ وَٱلْحِسَابَ ۚ وَكُلَّ شَىْءٍ فَصَّلْنَٰهُ تَفْصِيلًا ‎﴿١٢﴾} صدق الله العظيم [سُورَةُ الإِسۡرَاءِ].
و این دو، مانند ماه در شب تربیع اول [گذشتن هفت روز از اول ماه]، دو نشانه در برابر چشم ما هستند، شب و روز ماه را، در آنِ واحد جلوی چشمتان می‌بینید و برای سیاره زمین هم همین‌طور است و شما شب و روز را در آنِ واحد جلوی چشم خود می‌بینید. تصدیقِ فرموده‌ی خداوند تعالی:
{وَجَعَلْنَا ٱلَّيْلَ وَٱلنَّهَارَ ءَايَتَيْنِ ۖ فَمَحَوْنَآ ءَايَةَ ٱلَّيْلِ وَجَعَلْنَآ ءَايَةَ ٱلنَّهَارِ مُبْصِرَةً لِّتَبْتَغُوا۟ فَضْلًا مِّن رَّبِّكُمْ وَلِتَعْلَمُوا۟ عَدَدَ ٱلسِّنِينَ وَٱلْحِسَابَ ۚ وَكُلَّ شَىْءٍ فَصَّلْنَٰهُ تَفْصِيلًا ‎﴿١٢﴾} صدق الله العظيم [سُورَةُ الإِسۡرَاءِ]؛
همان‌طور که شما در شب «تربیع»، ماه را می‌بینید، در آنِ واحد دو نشانه‌ی شب و روزِ ماه در برابر چشم کسانی است که به ماه نگاه می‌کنند، در شب «تربیع اول» هم‌زمان نصف کره‌ی ماه تاریک و نصف دیگر قرص ماه نورانی و روشن است. سیاره زمین هم دو نشانه‌ی شب و روزش در آنِ واحد رخ می‌دهد، چون زمین کروی است. از سمت شرق شب را وارد روز می‌نماید و از سمت غرب روز را وارد شب می‌کند، و این به دلیل دَوَران زمین به دور خود از سمت شرق است. تصدیقِ فرموده‌ی خداوند تعالی:
{وَجَعَلْنَا ٱلَّيْلَ وَٱلنَّهَارَ ءَايَتَيْنِ ۖ فَمَحَوْنَآ ءَايَةَ ٱلَّيْلِ وَجَعَلْنَآ ءَايَةَ ٱلنَّهَارِ مُبْصِرَةً لِّتَبْتَغُوا۟ فَضْلًا مِّن رَّبِّكُمْ وَلِتَعْلَمُوا۟ عَدَدَ ٱلسِّنِينَ وَٱلْحِسَابَ ۚ وَكُلَّ شَىْءٍ فَصَّلْنَٰهُ تَفْصِيلًا ‎﴿١٢﴾} صدق الله العظيم [سُورَةُ الإِسۡرَاءِ]،
و این مختص تاریخ شمسی (۳۶۰ روز) از طلوع تا طلوع است و اما قمری از غروب تا غروب است. تصدیقِ فرموده‌ی خداوند تعالی:
{وَءَايَةٌ لَّهُمُ ٱلَّيْلُ نَسْلَخُ مِنْهُ ٱلنَّهَارَ فَإِذَا هُم مُّظْلِمُونَ ‎﴿٣٧﴾‏ وَٱلشَّمْسُ تَجْرِى لِمُسْتَقَرٍّ لَّهَا ۚ ذَٰلِكَ تَقْدِيرُ ٱلْعَزِيزِ ٱلْعَلِيمِ ‎﴿٣٨﴾‏ وَٱلْقَمَرَ قَدَّرْنَٰهُ مَنَازِلَ حَتَّىٰ عَادَ كَٱلْعُرْجُونِ ٱلْقَدِيمِ ‎﴿٣٩﴾‏ لَا ٱلشَّمْسُ يَنۢبَغِى لَهَآ أَن تُدْرِكَ ٱلْقَمَرَ وَلَا ٱلَّيْلُ سَابِقُ ٱلنَّهَارِ ۚ وَكُلٌّ فِى فَلَكٍ يَسْبَحُونَ ‎﴿٤٠﴾‏} صدق الله العظيم [سُورَةُ يسٓ]،

ولی این‌گونه نیست که این نظام تا بی‌نهایت ادامه داشته باشد، بلکه حین وقوع نشانه‌های بزرگ ساعت، تغییر خواهد کرد. پاک و منزه است خداوند بزرگ.
ای تمام انسان‌های بی‌سواد و دانشمند، اگر از کسانی هستید که به دنبال حق هستند، تنها درخواست از شما این است که انسان عاقلی باشید قبل از اینکه شب از روز پیشی گیرد و خورشید از افق غربی طلوع و در افق شرقی غروب کند، پس قبل از اینکه جهت دَوَران زمین به دلیل عبور کوکب سقر از سمت جنوب زمین، برعکس شود از خدا تقوا کنید، نابودی فصول چهارگانه در پیش چشم شماست ولی موضوع دیگر، مسئله‌ی ابرها نیست!
ای خردمندان، از خدا تقوا کنید. دلیل از بین رفتن فصول چهارگانه و جایگزین شدن آنها با تابستان سقر، نزدیک شدن کوکب سقر از سمت قطب جنوبی سیاره زمین است که حاصل آن نابودی زمستان در قطب جنوب و ذوب شدن یخ‌های قطبی در ماهی زمستانی، یعنی جولای سال ۲۰۲۳ این منطقه است و اهالی نیمکره‌ی جنوبی زمستان گرمی داشتند، اما ای جماعت حق‌جویان عالم، ما از عقل و منطق سوال خواهیم کرد. از آنجایی که زمستان قطب جنوب سیزده ماه پیش یعنی در سال (۲۰۲۳ میلادی) نابود شد، اکنون نوبت زمستان در قطب جنوب در طول سال (۲۰۲۴ میلادی) است و سوالی که برای عقل و منطق مطرح می‌شود، این است: اگر گرمای کوکب سقر که از سمت جنوب سیاره زمین نزدیک می‌شود، عامل از بین رفتن زمستان در قطب جنوب در طی یک ماه شد و اثری از زمستان در قطب جنوب نماند و از آنجا که کوکب سقر از سمت جنوب، به‌سوی زمین در حرکت است، حتماً باید در جایی نزدیک‌تر از مکانی باشد که در ماه‌های جولای و اگوست و سپتامبر سال ۲۰۲۳ در آن بود، آیا فکر نمی‌کنید؟! اگر درست باشد که سیاره سقر در زمستان نیمکره جنوبی بیشتر به جنوب سیاره زمین نزدیک شده است، مطمئناً موضوع فقط یک زمستان گرم مانند آنچه که در سال (۲۰۲۳ میلادی) رخ داد، نخواهد بود، بلکه در زمستان ۲۰۲۴ میلادی نیمکره جنوبی، دما از زمستانی معتدل به زمستانی بسیار گرم خواهد رسید و آتش‌سوزی‌ها و گردباهای حاوی آتش رخ می‌دهند! پس ای صاحبان بصیرت، از خدا تقوا کنید. حقیقت در قطب جنوب برایتان روشن شد، چون سیزده ماه از زمان نابودی زمستان در قطب جنوب می‌گذرد و این منطقه به دلیل نزدیک شدن گرمای تابستان کوکب سقر از سمت جنوب زمین، زمستانی به خود ندید و معقول نیست از زمانی که به بشریت اعلان کردم تابستان سقر بر قاره قطب حلول کرده است (بیانی که در تاریخ ۱۹ – تیر – ۱۴۰۲ ه.ش. نوشته شد و در لینک زیر موجود است)، کوکب سقر به زمین نزدیک‌تر و نزدیک‌تر نشده باشد:

https://nasser-alyamani.org./showthread.php?p=421764
اگر اهل تدبر و اندیشه باشید، عقل و منطق همین را می‌گوید. شاهدید که هزاران گردباد حاوی آتش، در فصل زمستان، قطب جنوب را درمی‌نوردند، چون در قطب جنوب دیگر زمستانی وجود ندارد، بلکه تابستان سقر است و آنها می‌دانند موسم آتش‌سوزی‌ها در نیمکره‌ی جنوبی، در فصل تابستان قطب جنوب است، نه فصل زمستان! آیا فکر نمی‌کنید بدون هیچ شک‌ و تردیدی، واقعاً این تابستان کوکب سقر است؟! آنها همچنان در فصل زمستان هستند ولی خداوند اصلاً تابستان سقر را جایگزین آن کرده است، از کی تا به‌ حال از زمستان سخت، گرما صادر می‌شود؟! و اما وضعیت ساکنان نیمکره‌ی شمالی در تابستان فعلی، من در مورد تابستان خورشید همراه با گرمای سقر صحبت نمی‌کنم، بلکه به شما یادآوری می‌کنیم که کوکب سقر از نیمکره جنوبی می‌آید و بنابراین من مانند شما نمی‌گویم: «گرمای زمستان قطب جنوب»! بلکه می‌گویم: تابستان سقر در نیمکره جنوبی به سمت نیمکره شمالی در حرکت است تا اینکه در آسمان سیاره زمین، طَبَق (سقر) بر بالای (طبق) زمین قرار گیرد [اشاره به آیه کریمه سوره انشقاق: لَتَرْكَبُنَّ طَبَقًا عَن طَبَقٍ ‎﴿١٩﴾‏]. طرفداران نظریه‌‌ی دروغین «گرمایش زمین ناشی از گازهای گلخانه‌ای» و خرافات «گازهای گلخانه‌ای» به کارتان نمی‌آیند. چقدر کسانی که نسبت به خداوند و پروردگار عالمیان ملحد هستند، عقلتان را به بازی گرفتند و شما را از پیروی از دعوتگر الهی و خلیفه‌ی او بازداشتند تا زمان سوار شدن کوکب سقر برسد و این جرم آسمانی بر بالای زمین قرار گیرد. سوالی که برای بار هزارم مطرح می‌شود این است: چه تابستانی باعث شده است زمستانشان در نیمکره جنوبی بسیار گرم شده و گردبادهای حاوی آتش در آن بوزد؟! و جواب حق این است که حق پیروز است و پایمال نمی‌شود [فالحق يَعلو ولا يُعلى عليه] این تابستان سقر است، چون در حال حاضر در نیمکره شمالی، تابستان خورشید در جریان است. و سوالی که برای یک میلیون بار تکرار شده، این است: در نیمکره جنوبی تابستان از چیست؟! علی‌رغم میل مستکبران، تنها یک جواب هست: این حتماً تابستان سقر است، چون در حال حاضر در نیمکره شمالی تابستان خورشیدی است.
آیا به شما نگفتم از نزد خدا از اموری آگاهم که شما از آنها بی‌خبر هستید و اینکه آمدن کوکب سقر حتمی است؟ راه فرار کجاست؟! شما محمد رسول الله را تکذیب نکردید، خلیفه‌ی خدا امام ناصر محمد را تکذیب نکردید، بلکه وعده‌ی الهی در آیات محکم قرآن در مورد آوردن کوکب سقر را تکذیب می‌کنید و خداوند با آن در یک شب مهدی منتظر ناصر محمد یمانی را بر همه عالمیان غالب خواهد کرد درحالی‌که مستکبران خوار و ناتوان هستند. چون خداوند خلیفه‌ی خود امام مهدی ناصر محمد یمانی را خلیفه‌ی بر سراسر عالم قرار داده است، پس ای مجرمان در فلسطین و آمریکا و تمام نقاط زمین، منتظر شده و خواهیم دید حسن عاقبت از آن کیست و آیا خداوند با خلافت جهانی اسلام، نورش را کامل خواهد کرد یا مغضوبان درگاه الهی، نور خدا را خاموش ساخته و خلافت طاغوتی شیطان را بر قرار خواهند کرد؟! هیهات، هیهات، خداوند تنها کامل شدن نورش را می‌خواهد، حتی اگر مجرمان از ظهور آن بیزار باشند و می‌گوییم: ای جماعت مسلمانان، ای جماعت مسلمانان، کوکب عذاب رسید، کوکب عذاب رسید. پس به‌سوی خدا بگریزید و امور میان خدا و خود را اصلاح و با خدا آشتی کنید، وعده‌ی الهی فرا رسیده است و فرموده‌ی خداوند تعالی را تصدیق و باور کنید:

{وَيَقُولُونَ مَتَىٰ هَٰذَا ٱلْوَعْدُ إِن كُنتُمْ صَٰدِقِينَ ‎﴿٣٨﴾‏ لَوْ يَعْلَمُ ٱلَّذِينَ كَفَرُوا۟ حِينَ لَا يَكُفُّونَ عَن وُجُوهِهِمُ ٱلنَّارَ وَلَا عَن ظُهُورِهِمْ وَلَا هُمْ يُنصَرُونَ ‎﴿٣٩﴾‏ بَلْ تَأْتِيهِم بَغْتَةً فَتَبْهَتُهُمْ فَلَا يَسْتَطِيعُونَ رَدَّهَا وَلَا هُمْ يُنظَرُونَ ‎﴿٤٠﴾} صدق الله العظيم [سُورَةُ الأَنبِيَاءِ].
خليفةُ الله على العالَمين الإمام المَهديّ؛ ناصِر مُحَمَّد اليمانيّ.
======== اقتباس =========

اقتباس المشاركة 459195 من موضوع بَيان نَذير كَبير وتَحذير مِن شَرٍّ مُستَطيرٍ لِكافَّة البَشَر في البَوادي والحَضَر؛ قَد أعذر مَن أنذر، فَفِرّوا إلى الله الواحِد القَهَّار بالتَّوبة والإنابة، واصطَلِحوا مع الله قَبْل فَوات الأوان يا معشَر الإنْس والجَان ..

الإمام المهديّ ناصر محمد اليمانيّ
04 - ربيع الأول - 1446 هـ
07 - 09 - 2024 مـ
05:36 مساءً
(بحسب التقويم الرسميّ لِأُمِّ القُرى)

[لمتابعة رابط المشاركة الأصلية للبيان]
https://nasser-alyamani.org./showthread.php?p=459073
_________



بَيان نَذير كَبير وتَحذير مِن شَرٍّ مُستَطيرٍ لِكافَّة البَشَر في البَوادي والحَضَر؛ قَد أعذر مَن أنذر، فَفِرّوا إلى الله الواحِد القَهَّار بالتَّوبة والإنابة، واصطَلِحوا مع الله قَبْل فَوات الأوان يا معشَر الإنْس والجَان ..


بِسْم الله الرَّحمن الرَّحيم، والصَّلاة والسَّلام على خاتم الأنبياء والمُرسَلين النَّبيّ الأُمّي مُحمد رسول الله بالقرآن العظيم رسالة مِن الله لِكُل إنسانٍ عاقلٍ في العالَمين؛ سواء كان بَدَويًّا مِن رُعاة الإبل أو حَضَريًّا، سواء كان قارِئًا أو أُميًّا لا يقرأ ولا يكتب، فإنَّ الله يدعو الناس أجمعين لتطبيق هذه الآيات على الواقِع الحقيقيّ في العالَمين لينظروا في البيان الحَقّ على الواقع الحقيقيّ لقول الله تعالى:
{أَفَلَا يَنظرُونَ إِلَى ٱلْإِبِلِ كَيْفَ خُلِقَتْ ‎﴿١٧﴾‏ وَإِلَى ٱلسَّمَآءِ كَيْفَ رُفِعَتْ ‎﴿١٨﴾‏ وَإِلَى ٱلْجِبَالِ كَيْفَ نُصِبَتْ ‎﴿١٩﴾‏ وَإِلَى ٱلْأَرْضِ كَيْفَ سُطِحَتْ ‎﴿٢٠﴾‏ فَذَكِّرْ إِنَّمَآ أَنتَ مُذَكِّرٌ ‎﴿٢١﴾‏ لَّسْتَ عَلَيْهِم بِمُصَيْطِرٍ ‎﴿٢٢﴾‏ إِلَّا مَن تَوَلَّىٰ وَكَفَرَ ‎﴿٢٣﴾‏ فَيُعَذِّبُهُ ٱللَّهُ ٱلْعَذَابَ ٱلْأَكْبَرَ ‎﴿٢٤﴾‏ إِنَّ إِلَيْنَآ إِيَابَهُمْ ‎﴿٢٥﴾‏ ثُمَّ إِنَّ عَلَيْنَا حِسَابَهُم ‎﴿٢٦﴾‏} صدق الله العظيم [سُورَةُ الغَاشِيَةِ]. واختلفوا اختلافًا كبيرًا في قول الله تعالى: {وَإِلَى ٱلْجِبَالِ كَيْفَ نُصِبَتْ ‎﴿١٩﴾‏ وَإِلَى ٱلْأَرْضِ كَيْفَ سُطِحَتْ ‎﴿٢٠﴾} صدق الله العظيم.

وإنّي الإمام المهديّ ناصر محمد اليماني أُعلِن التَّحديّ بالبيان المَقصود لدعوة التَّفكُّر في الجبال كَيْف نُصِبَت وفي الأرض كَيْف سُطِحَت، وأدعو كُلَّ إنسانٍ عاقِلٍ (سواء يكون عالِمًا أو أُمّيًّا جاهِلًا؛ فسوف أُقِيْم عليهم الحُجَّة أجمعين بعقولهم؛ سواء يكون عالِمًا جيولوجيًّا هَندَسيًّا أو أُمّيًّا بَدويًّا) وكافَّة العالَمين في البوادي والحَضَر في كافة العالَمين أن ينظروا إلى الجِبال كَيْف نُصِبَت لبناء القنوات بشكلٍ هَندسيٍّ دقيقٍ، وإلى الأرض كيف تم تَسطيح مَجَاري السّيول بشكلٍ هندسيٍّ دقيقٍ؛ فينظروا إلى هندسة تَنصيب الجبال عن يمين وشِمال السايلات الفرعيّة عن الشِّمال وعن اليمين للسلاسل الجَبَليَّة؛ فينظروا كيف جعل الله لسيولهم مَجرى في وادي الشِّعاب الطّوال ثم ينظروا إلى اجتماع السّيول مِن القنوات الفرعية فيحتمل السَّيْل زَبَدًا رابيًا في القناة العامَّة الطويلة؛ بعض منها آلاف الكيلومترات وهي القَنَوات العامَّة لمجمعات السيول فتجري بالسّيول آلاف الكيلومترات بسبب التسطيح المائِل حتى تنتهي إلى منافذها النهائية؛ فإمَّا إلى الصحراء وإمَّا إلى البَحر، فذلك هو المقصود من التفَكُّر في البنية التحتيَّة (للتفكر في طريقة بِناء تَنصيب الجبال ومُسَطَّحات مجاري السيول بدقةٍ هندسيةٍ في مُنتهى الدقة)، وهذا التَّفَكُّر تنفيذًا لأمر الله أن يتفَكَّروا فينظروا إلى الجبال كيف نُصِبت وإلى الأرض كيف سُطِحت في قول الله تعالى: {وَإِلَى ٱلْجِبَالِ كَيْفَ نُصِبَتْ ‎﴿١٩﴾‏ وَإِلَى ٱلْأَرْضِ كَيْفَ سُطِحَتْ ‎﴿٢٠﴾‏ فَذَكِّرْ إِنَّمَآ أَنتَ مُذَكِّرٌ ‎﴿٢١﴾‏ لَّسْتَ عَلَيْهِم بِمُصَيْطِرٍ ‎﴿٢٢﴾‏ إِلَّا مَن تَوَلَّىٰ وَكَفَرَ ‎﴿٢٣﴾‏ فَيُعَذِّبُهُ ٱللَّهُ ٱلْعَذَابَ ٱلْأَكْبَرَ ‎﴿٢٤﴾‏ إِنَّ إِلَيْنَآ إِيَابَهُمْ ‎﴿٢٥﴾‏ ثُمَّ إِنَّ عَلَيْنَا حِسَابَهُم ‎﴿٢٦﴾‏} صدق الله العظيم [سُورَةُ الغَاشِيَةِ].

وربما يود كَثيرٌ من عُلماء الدِّين والفيزياء في مُختلَف التخَصُّصات العِلميَّة وكافَّة عامَّة الناس الأُمِيِّين والقارئين والنَّاس أجمَعين أن يقولوا بلسانٍ واحِدٍ مُوَحَّدٍ: "يا ناصر محمد اليماني، فكيف تقول أن هذه الآية سوف يَعقلها كُلَّ إنسانٍ عاقِلٍ بغض النَّظر يكون قارئًا أو أُميًّا أو عالِمًا؟ فما يُدري الإنسان الأُمّيّ بهندسة الجيولوجيا الأرضيّة رغم أنه أُمّيٌّ؟! فمن أين لَه شهادة الهَندسة العلميَّة يا ناصر مُحَمَّد اليمانيّ؟! فكيف يستطيع أن يَعلم الإنسان الأُمّي كيف نُصِبَت الجِبال وكيف سُطِحَت الأرض؟! فهذه الآية التي تُسَمّيها مُحكَمة بَيِّنة واضحة لَكَم تَجادل فيها عُلماء الدِّين والمتخَصِّصون فانقسَموا إلى فريقين أحدهما يقول بأن الأرض مُسَطَّحة مُستوية في شَكلها، وكان هذا التأويل سبب فتنة الكثير من المُلحِدين فاعتبروه نفي كُروية الأرض". فمن ثم يَرُدّ الإمام المهدي ناصر محمد اليمانيّ على كافة المُختَلِفين والسائلين وأقول: إن المُشكلة ليست في القرآن العظيم؛ بل الطَّامة الكُبرَى هي تحريفكم لكلام الله عن مواضعه المقصودة في مُحكَم القُرآن العظيم، كون الله سبحانه وتعالى لم يتكلَّم في هاتين الآيتين عن كُروية الأرض برغم أنَّ الأرض كُروية، وبرهان كُروية الأرض في آياتٍ أخرى ولَكن الله لم يتكَلَّم في هذه الآيات عن كُروية الأرض إطلاقًا، ويا للعجب! فكيف تجادل العُلَماء والفُصَحاء والأُدَباء وأصحاب الشهادات العلميَّة وجميعهم قالوا على الله ما لم يقصده وبالضبط في قول الله تعالى:
{وَإِلَى ٱلْجِبَالِ كَيْفَ نُصِبَتْ ‎﴿١٩﴾‏ وَإِلَى ٱلْأَرْضِ كَيْفَ سُطِحَتْ ‎﴿٢٠﴾} صدق الله العظيم؟

فيا للعجب يا معشر العَجَم والعَرَب وبالذَّات أصحاب اللسان العربيّ المُبِيْن! فهل حتى آيات القرآن العظيم المُحكَمات البَيّنات تجعلوا لَهُنّ ألف تفسيرٍ وتفسير مهما كانت الآية مُحكَمةً يعقلها كُل إنسانٍ عاقلٍ سواء كان أُمّيًّا بدويًّا أو قارئًا حَضَريًّا؟! فسواء كان عربيًّا أم أعجميًّا سيفقه هاتين الآيتين إذا عَلِم بواسطة المَعنى اللغوي ما يقصده الله بدعوته لِكُلّ إنسانٍ عاقلٍ أن يَنظُر - ويتفَكَّر - إلى الجِبال كيف نُصِبَت وإلى الأرض كَيف سُطِحَت، رغم أن هاتين الآيتين - التي تجادل فيهما عُلماء الدِّين والفَلَكيُّون فاختلفوا فيهما اختلافًا كبيرًا - آيتان مُحكَمتان للعالِم والقارئ والأُمّيّ؛ بل إنَّ الله ربّ العالَمين ما جعل هاتين الآيتين حُجَّة كُبرى على الناس كافة - لئن لَم يُوقِنوا بوجود ربهم - إلَّا وهو يعلم أنَّ كُلِّ إنسانٍ عاقلٍ يُريد التعرف على عظمة الله - سُبحان الله العظيم - يتدبَّر الأمر مِن الله للنَّظَر والتَّفَكُّر في قول الله تعالى:
{وَإِلَى ٱلْجِبَالِ كَيْفَ نُصِبَتْ ‎﴿١٩﴾‏ وَإِلَى ٱلْأَرْضِ كَيْفَ سُطِحَتْ ‎﴿٢٠﴾‏ فَذَكِّرْ إِنَّمَآ أَنتَ مُذَكِّرٌ ‎﴿٢١﴾‏ لَّسْتَ عَلَيْهِم بِمُصَيْطِرٍ ‎﴿٢٢﴾‏ إِلَّا مَن تَوَلَّىٰ وَكَفَرَ ‎﴿٢٣﴾‏ فَيُعَذِّبُهُ ٱللَّهُ ٱلْعَذَابَ ٱلْأَكْبَرَ ‎﴿٢٤﴾‏ إِنَّ إِلَيْنَآ إِيَابَهُمْ ‎﴿٢٥﴾‏ ثُمَّ إِنَّ عَلَيْنَا حِسَابَهُم ‎﴿٢٦﴾‏} صدق الله العظيم [سُورَةُ الغَاشِيَةِ].

فلا تحتاج هاتان الآيتان إلى صاحِب عِلْمٍ في شهادة الجيولوجيا؛ بل فقط تحتاج إلى استخدام العَقْل بالنَّظر والتَّفَكُّر فقط.

ونبدأ التَّحدي بالحَقّ لكافة شُعوب كَوكَب الأرض وأقول لهم جميعًا (القارئ أو الأُمّي سواء البدويّ أو الحَضَريّ): فلينظُر كلٌّ منكم في منطقته إلى الجبال كَيف نُصِبَت (بجانب مَجاري السّيول والأنهار وليست بشكلٍ عشوائيٍ) وإلى الأرض كيف سُطِحَت بدقةٍ هندسيةٍ ليتحرَّك الماء في مجاري السّيول المُسَطَّحة؛ فانظروا إلى التَّسطيح لمجاري السيول وتَنصيب الجِبال في جانب المجاري كيف نُصِبَت فلن تجدوا بأنَّ الجِبال نُصِبَت بشكلٍ عشوائيٍ؛ بل تم إلقاؤها بدقةٍ هندسيةٍ وليست نثرًا عشوائيًّا! فيا لكثرة سلاسل الجِبال على كَوكَب الأرض، وأتحدَّاكم أجمَعين في العالَمين وأتحدَّى كُلّ والدٍ وما ولَد في الأُمَم أجمعين أن تَجِدوا جَبَلًا واحِدًا فقط تَمّ نَصبه بشكلٍ عشوائيٍّ فقطَع مَجرى السَّيل مِن السِّلسلة الجبليَّة إلى السِّلسلة الجبليَّة المُقابِلة كونه حتمًا سوف يقطع مَجرى السَّيل فتغرق المنطقة برمّتها؛ بل حتى لو كان طُول الشِّعاب آلاف الكيلومترات فلا ولن تجدوا جَبلًا واحِدًا تَمّ نَصبه بشكلٍ عشوائيٍّ فقطَع سايلة الوادي من جانب السِّلسلة الجبليّة إلى جانب السّلسلة الجبليّة المُقابِلة في نفس الوادي؛ إذًا لانقطَع مَجرى السّيل وغرقت تلك المنطقة برمّتها رغم أنها جبالٌ رواسي شامخاتٌ! فلو أنَّ أحد الجبال تمّ نصبه بشكلٍ عشوائيٍّ إذًا لغرقت قُرى العالَمين القروية والحَضَرية في نفس المَنطِقة، أفلا تعقلون؟! فحتى لو كان طُول شِعْب الوادي ألف كيلومتر أو أكثر لَما وجدتم جبلًا واحدًا ألقاه الله على سَطح الأرض بشكلٍ عشوائيٍّ فقَطع مَجرى السّيل في السايلة بين السلاسل الجبلية؛ إذًا لَحدَث خللٌ في البنية التحتيَّة لمجاري السّيول لتلك المنطقة برمَّتها، فسبحان الله الخالق الذي أتقن صُنعه؛ سُبحانه الذي جعل في الأرض رواسي شامخاتٍ وجعل فيها سُبُلًا فِجاجًا، ويقصد الله بالسُّبُل: هي مجاري السّيول وتسطيح مجاري السيول أي: طُرُق مجاري السيول تصديقًا لقول الله تعالى: {وَجَعَلْنَا فِى ٱلْأَرْضِ رَوَٰسِىَ أَن تَمِيدَ بِهِمْ وَجَعَلْنَا فِيهَا فِجَاجًا سُبُلًا لَّعَلَّهُمْ يَهْتَدُونَ ‎﴿٣١﴾} صدق الله العظيم [سُورَةُ الأَنبِيَاءِ].

ونأتي لِبيان قول الله تعالى:
{وَإِلَى ٱلْأَرْضِ كَيْفَ سُطِحَتْ ‎﴿٢٠﴾} [سُورَةُ الغَاشِيَةِ]. فما هو التَّسطيح في اللغة العَرَبيَّة؟ ويقول الله أن التَّسطيح هو تسطيح مَجاري السيول فتكون مائلةً بشكلٍ هندسيٍّ لتَجري السّيول والأنهار إلى منافذها مَهما طالَت سايلتها آلاف الكيلومترات حتى تَصب في البحر المَفتوح أو في الصحراء المَفتوحة؛ تِلكُم البنية التحتيَّة التسطيحيَّة لمجاري السّيول والأنهار لكَوكَب الحياة فيجدها أي إنسانٍ عاقلٍ فينظر إلى الجبال كَيْف نُصِبَت فيجد أنها نُصِبَت ليست بشكلٍ عشوائيٍّ، وإلى مجاري السيول والأنهار كيف سُطحت سُبُلها ليتحرَّك الماء إلى منافذه البحريّة أو المخارج الصحراويّة فيقول: "سُبحان الله العظيم! ربنا ما خلقت هذا باطِلًا سُبحانك فَقِنا عذاب النار، فسبحان الذي جعل هذه البنية التحتيّة الهندسيّة الدقيقة لكوكَب الحياة.". فذلك هو ما يقصده الله بالتَّفَكُّر في تسطيح الأرض (أفلا تدل على الله الصانع الحَكيم؟ أم أنَّها الطبيعة التي نَصَبَت الجبال في جنب الوادي عن يمين وشمال السايلة دونما تجدون جبلًا واحدًا قَطَع السايلة مهما طالت آلاف الكيلومترات؟!) سُبحان الله العظيم الصَّانع الحَكيم أيُّها الإنسان المُلحِد، فانظر على الواقع أو انظر في جوجل إيرث ولُفّ مجاري سيول العالَمين وانظر كيف سُطِحَت لتتدحرج السّيول والأنهار، وجعل الله منافذها إمَّا إلى الصحراء وإما إلى البحر، فذلك هو البيان الحَقّ لدعوة النَّظر إلى التَّفَكُّر في بنية الأرض التحتيَّة لمجاري الماء ونَصْب الجِبال بشكلٍ هندسيٍّ وليس عشوائيًّا؛ فلن تجدوا جَبَلًا واحدًا على كوكَب الأرض نَصَبَه الله بطريقةٍ عشوائيةٍ فقطَع وادي مجاري السّيول مهما كانت مُتفَرعةً ومهما كانت طويلةً.

وأما شَكْل كَوكَب الأرض الكُرويّ فهذا لا غبار عليه في مُحكَم القرآن العظيم، فيقول الله سبحانه أنَّه جعل الليل والنهار آيتين اثنتين في آنٍ واحدٍ، فآية النَّهار إلى جهة الشرق وآية الليل إلى جِهة الغَرْب، ويقول الله أنه لو يوقف دوران الأرض فسوف يكون النَّهار إلى جانب من العالَمين والليل إلى الجانب الآخر المَحجوب من الشَّمس بسبب كُروية الأرض فتحجب بعضها بعضٌ بسبب كُرويّة الأرض؛ فيكون النهار إلى جانب الشمس بشكلٍ كُرويٍّ والليل إلى الجانب المَحجوب بشكلٍ كُرويٍّ بسبب أنَّ النِّصْف المُضيء حَجَب النِّصف الآخَر عن رؤية الشمس، وحتمًا يكون الليل بشكلٍ كُرويٍّ بسبب الدَّائرة النهاريَّة التي حَجَبَت الشَّمس عن النِّصف الغربي ولذلك قال الله تعالى:
{خَلَقَ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلْأَرْضَ بِٱلْحَقِّ ۖ يُكَوِّرُ ٱلَّيْلَ عَلَى ٱلنَّهَارِ وَيُكَوِّرُ ٱلنَّهَارَ عَلَى ٱلَّيْلِ ۖ وَسَخَّرَ ٱلشَّمْسَ وَٱلْقَمَرَ ۖ كُلٌّ يَجْرِى لِأَجَلٍ مُّسَمًّى ۗ أَلَا هُوَ ٱلْعَزِيزُ ٱلْغَفَّٰرُ ‎﴿٥﴾‏} صدق الله العظيم [سُورَةُ الزُّمَرِ].

ويقول الله أنَّه لو يوقف دوران الأرض؛ فماذا سيحدُث؟ فلن تنفَجِر الأرض أو يتساقط النَّاس مِن على سطحها - كما يزعمون - أو تفقد جاذبيتها؛ بل فقط سوف تحدُث مُشكلةٌ واحدةٌ وهي أنَّ النهار سيبقى سَرمديًّا إلى الجانب الذي يكون مُواجِهًا للشمس والجانب الآخَر يبقى في ليلٍ سَرمديٍّ إلى يوم القيامة تصديقًا لقول الله تعالى:
{قُلْ أَرَءَيْتُمْ إِن جَعَلَ ٱللَّهُ عَلَيْكُمُ ٱلَّيْلَ سَرْمَدًا إِلَىٰ يَوْمِ ٱلْقِيَٰمَةِ مَنْ إِلَٰهٌ غَيْرُ ٱللَّهِ يَأْتِيكُم بِضِيَآءٍ ۖ أَفَلَا تَسْمَعُونَ ‎﴿٧١﴾‏ قُلْ أَرَءَيْتُمْ إِن جَعَلَ ٱللَّهُ عَلَيْكُمُ ٱلنَّهَارَ سَرْمَدًا إِلَىٰ يَوْمِ ٱلْقِيَٰمَةِ مَنْ إِلَٰهٌ غَيْرُ ٱللَّهِ يَأْتِيكُم بِلَيْلٍ تَسْكُنُونَ فِيهِ ۖ أَفَلَا تُبْصِرُونَ ‎﴿٧٢﴾‏ وَمِن رَّحْمَتِهِۦ جَعَلَ لَكُمُ ٱلَّيْلَ وَٱلنَّهَارَ لِتَسْكُنُوا۟ فِيهِ وَلِتَبْتَغُوا۟ مِن فَضْلِهِۦ وَلَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ ‎﴿٧٣﴾} صدق الله العظيم [سُورَةُ القَصَصِ].

وحتمًا الليل والنهار كُرويان بسبب كُروية الأرض تصديقًا لقول الله تعالى:
{خَلَقَ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلْأَرْضَ بِٱلْحَقِّ ۖ يُكَوِّرُ ٱلَّيْلَ عَلَى ٱلنَّهَارِ وَيُكَوِّرُ ٱلنَّهَارَ عَلَى ٱلَّيْلِ ۖ وَسَخَّرَ ٱلشَّمْسَ وَٱلْقَمَرَ ۖ كُلٌّ يَجْرِى لِأَجَلٍ مُّسَمًّى ۗ أَلَا هُوَ ٱلْعَزِيزُ ٱلْغَفَّٰرُ ‎﴿٥﴾‏} [سُورَةُ الزُّمَرِ]، بمعنى أن الليل والنَّهار آيتان مَرئيتان مِن الفضاء البعيد يُشاهدهم النَّاظر لكوكب الأرض مِن الفضاء ولذلك قال الله تعالى: {وَجَعَلْنَا ٱلَّيْلَ وَٱلنَّهَارَ ءَايَتَيْنِ ۖ فَمَحَوْنَآ ءَايَةَ ٱلَّيْلِ وَجَعَلْنَآ ءَايَةَ ٱلنَّهَارِ مُبْصِرَةً لِّتَبْتَغُوا۟ فَضْلًا مِّن رَّبِّكُمْ وَلِتَعْلَمُوا۟ عَدَدَ ٱلسِّنِينَ وَٱلْحِسَابَ ۚ وَكُلَّ شَىْءٍ فَصَّلْنَٰهُ تَفْصِيلًا ‎﴿١٢﴾} صدق الله العظيم [سُورَةُ الإِسۡرَاءِ].

وهُما كما نُشاهِد القَمَر في ليلة التَّربيع الأول آيتان أمام أعيننا؛ لَيله ونهاره ترونهما في آنٍ واحدٍ أمام أعينكم، وكذلك كوكب أرضكم تُشاهِدون ليله ونهاره في آنٍ واحدٍ تصديقًا لقول الله تعالى:
{وَجَعَلْنَا ٱلَّيْلَ وَٱلنَّهَارَ ءَايَتَيْنِ ۖ فَمَحَوْنَآ ءَايَةَ ٱلَّيْلِ وَجَعَلْنَآ ءَايَةَ ٱلنَّهَارِ مُبْصِرَةً لِّتَبْتَغُوا۟ فَضْلًا مِّن رَّبِّكُمْ وَلِتَعْلَمُوا۟ عَدَدَ ٱلسِّنِينَ وَٱلْحِسَابَ ۚ وَكُلَّ شَىْءٍ فَصَّلْنَٰهُ تَفْصِيلًا ‎﴿١٢﴾} صدق الله العظيم [سُورَةُ الإِسۡرَاءِ]؛ كما تُشاهِدون القَمَر في التَّربيع، فأنتم تُشاهِدون ليله ونهاره في آنٍ واحدٍ آيتَين للناظرين (نِصف قُرْص كَوكَب القَمر مظلمٌ ونِصْف قُرصه مضيءٌ في وقتٍ واحدٍ في التَّربيع الأول)، وكذلك كَوكَب الأرض ليله ونهاره آيتان في وقتٍ واحدٍ على كوكب الأرض بسبب كُروية الأرض؛ فيولج الليل في النهار مِن جهة الشرق ويولج النهار في الليل من جهة الغَرب، وذلك يحدث بسبب دوران الأرض حول نفسها إلى الشرق تصديقًا لقول الله تعالى: {وَجَعَلْنَا ٱلَّيْلَ وَٱلنَّهَارَ ءَايَتَيْنِ ۖ فَمَحَوْنَآ ءَايَةَ ٱلَّيْلِ وَجَعَلْنَآ ءَايَةَ ٱلنَّهَارِ مُبْصِرَةً لِّتَبْتَغُوا۟ فَضْلًا مِّن رَّبِّكُمْ وَلِتَعْلَمُوا۟ عَدَدَ ٱلسِّنِينَ وَٱلْحِسَابَ ۚ وَكُلَّ شَىْءٍ فَصَّلْنَٰهُ تَفْصِيلًا ‎﴿١٢﴾} صدق الله العظيم [سُورَةُ الإِسۡرَاءِ]، وذلك يخص التاريخ الشمسيّ (360 يومًا) من الشروق إلى الشروق، وأمَّا القمريّ مِن الغروب الى الغروب تصديقًا لقول الله تعالى: {وَءَايَةٌ لَّهُمُ ٱلَّيْلُ نَسْلَخُ مِنْهُ ٱلنَّهَارَ فَإِذَا هُم مُّظْلِمُونَ ‎﴿٣٧﴾‏ وَٱلشَّمْسُ تَجْرِى لِمُسْتَقَرٍّ لَّهَا ۚ ذَٰلِكَ تَقْدِيرُ ٱلْعَزِيزِ ٱلْعَلِيمِ ‎﴿٣٨﴾‏ وَٱلْقَمَرَ قَدَّرْنَٰهُ مَنَازِلَ حَتَّىٰ عَادَ كَٱلْعُرْجُونِ ٱلْقَدِيمِ ‎﴿٣٩﴾‏ لَا ٱلشَّمْسُ يَنۢبَغِى لَهَآ أَن تُدْرِكَ ٱلْقَمَرَ وَلَا ٱلَّيْلُ سَابِقُ ٱلنَّهَارِ ۚ وَكُلٌّ فِى فَلَكٍ يَسْبَحُونَ ‎﴿٤٠﴾‏} صدق الله العظيم [سُورَةُ يسٓ]، ولَكن ليس أنه لا ينبغي لهذا النِّظام أن يتغيَّر إلى ما لا نهاية؛ بل يتغير أثناء أحداث أشراط الساعة الكُبرى سُبحان الله العظيم.

ويا معشَر كُلّ أُمّيٍّ وعالمٍ، فلا يتطلَّب مِنك إلا أن تكون إنسانًا عاقِلًا إنْ كنت من الذين يبحثون عن الحق قَبْل أن يسبق الليل النهار فتطلع الشمس من الأُفُق الغَربيّ وتغرب بالأُفُق الشرقيّ، فاتَّقوا الله مِن قَبْل حدث انعكاس دوران الأرض بسبب مُرور كَوكَب سَقَر من جهة جَنوب كَوكَب الأرض، فها هو أعدَم الفُصول الأربعة ولم تَعُد المسألة إلَّا مسألة سَحابٍ! فاتَّقوا الله يا أولي الألباب، وسبب إعدام الفُصول الأربعة واستبدالها بِصَيْف سَقَر هو اقتراب كَوكَب سَقَر من جهة القُطب الجنوبيّ لكوكب الأرض فنتج عن ذلك إعدام شتاء القطب الجنوبيّ وذوبان الجليد القطبيّ في شهر شتائه في يوليو عام (2023 مـ) فكان شتاءً دافئًا لدى أصحاب نِصف الكُرة الجنوبيّ، ولكن يا معشر الباحثين عن الحَقّ في العالَمين لسوف نطرح أسئلة للعِقْل والمَنطِق؛ وبما أنَّه تم إعدام شتاء القطب الجنوبي قَبْل ثلاثة عشر شهرًا أي: في عام (2023 مـ) فحتمًا الآن استدار شِتاء القُطب الجنوبيّ في خلال عام (2024 مـ)، والسؤال الذي يطرح نفسه للعقل والمنطق يقول: إذا كان حَقًّا مَصدَر الحرارة من كَوكَب سَقَر الذي يقترب من جنوب كوكب الأرض فأعدَم شتاء القُطب الجنوبي في شهرٍ فخطَف شتاء نصف الكُرة الجنوبي، وبما أنَّ كوكب سقر مُنطلقٌ نحو كوكب الأرض من جهة الجَنوب فحتمًا صار أقرب مِن النُّقطة التي كان فيها في شهر يوليو وأغسطس وسبتمبر لعام (2023 مـ) أفلا تعقلون؟! فإذا كان حَقًّا كوكب سقر اقترب من جَنوب كوكب الأرض أكثَر في شتاء نِصف الكرة الجنوبيّ فحتمًا ليست المسألة سوف تكون مجرد شتاء دافئ كما حَدث في عام (2023 مـ) بل حتمًا في شتاء عام (2024 مـ) لِنصف الكرة الجنوبي سوف يرتفع الشتاء الدَّافئ إلى حارٍ وحرائق وأعاصير فيها نار! فاتَّقوا الله يا أُولي الأبصار، فها هو تبيَّن لَكُم الحق في القُطب الجنوبي كونه استدار ثلاثة عشر شهرًا مُنذ إعدام شتاء القُطب الجنوبيّ ولم يشهدوا شِتاءً بسبب اقتراب حَرّ صيف كَوكَب سَقَر من جهة جنوب كوكب الأرض؛ فليس من المعقول أنَّ كَوكَب سقر لم يقترب أكثر وأكثر منذ أن أعلنا للبشَر حلول صَيْف سَقَر بالقارة القُطبية الجنوبية بتاريخ (10 - 07 - 2023 مـ):
https://nasser-alyamani.org./showthread.php?p=421682

فهذا ما يقوله العَقْل والمَنطِق إن كُنتم تَعقِلون، فها هي آلاف الأعاصير فيها نار تجتاح النِّصف الجنوبيّ في فَصْل الشتاء، وذلك كونه أصلًا لا وجود لشتاء القُطْب الجنوبي؛ بل صَيْف سَقَر، وهُم يعلمون أنَّ مُوسم الحرائق بالنِّسبة لنصف الكُرة الجنوبي يحدُث في فَصْل صيف القُطْب الجنوبيّ وليس في فصل شِتاء القُطْب الجنوبيّ! أفلا تعقلون أنَّه حقًّا حَلّ صَيْف كوكب سَقَر لا شَكّ ولا رَيْب؟! ولا يزالون في فصل الشتاء الجاري ولكنه أصلًا استبدله الله بصيف سَقَر، فَمُنذ متى يصدر من الشتاء القارس حرارة؟! وأما أصحاب القُطْب الشمالي في فَصْل الصَّيف الجاري، ولا أتكلم عن صيف الشمس المزدوج بحَرّ سَقَر بل نُذَكِّركم أنَّ كوكب سَقَر قادمٌ من نصف الكُرة الجنوبيّ ولذلك لن أقول مثلكم: "حرارة شتاء القطب الجنوبي"! بل أقول: إن صيف سَقَر في نِصْف الكُرَة الجنوبيّ قادمٌ نحو نِصْف الكُرة الشماليّ حتى يركب طبقًا عن طبقٍ في سماء كوكب الأرض، فلن ينفعكم أصحاب كَذِب الاحتباس الحراري وخرافة الغازات الدَّفيئة، فَلَكَم استخفّ بعقولكم المُلحِدون بالله رَبّ العالَمين فَيصدونكم عن اتِّباع داعي الله وخليفته حتى يركب كوكب سقر طبقًا عن طبقٍ، والسؤال الذي يطرح نفسه للمَرَّة الألف: فصيف ماذا في نِصف الكُرة الجنوبي الذي جعل شتاءهم حارًّا وحرائق أعاصير فيها نار؟! والجواب الحق يعلو ولا يُعلى عليه: فذلكم صَيْف حَرّ كَوكَب سَقَر كون صيف الشمس ها هنا في نِصْف الكُرة الشماليّ. والسؤال للمَرَّة المليون: فصيف ماذا في نصف الكُرة الجنوبيّ؟! ولن تجدوا غير جوابٍ واحدٍ رغم أُنوف المُستَكِبرين وهو: حتمًا إنَّها حَقًّا سَقَر كون صَيْف الشمس في نصف الكُرة الشماليّ.

ألَم أقُل لَكُم إنِّي أعلَم مِن الله ما لا تعلَمون وأنَّ كوكب سَقَر آتٍ لا محالة؟ فأين المَفَرّ؟! وما كذَّبتم مُحمدًا رسول الله، وما كذَّبتم خليفة الله الإمام المهديّ ناصِر مُحَمَّد؛ بل كَذَّبتم بوعد الله في مُحكَم القُرآن العظيم أن يأتي بِكَوكَب سَقَر بذاتها فَيُظهِر الله بها المَهديّ المُنتَظر (ناصِر مُحَمَّد اليمانيّ) على العالَمين في ليلةٍ والمُستَكِبرون مِن الصاغرين؛ كوني خليفة الله الإمام المهدي ناصِر مُحَمَّد اليمانيّ جَعلني الله خليفةً على العالَم بأسرِه، ولسوف ننظُر ونَرى لِمَن عُقبَى الدَّار يا معشَر المُجرِمين في فلسطين وأمريكا وفي مختلَف بِقاع كَوكَب الأرض؛ فهل سوف يُتِم الله نوره بخلافةٍ إسلاميةٍ عالميةٍ أم أنَّ المَغضوب عليهم سوف يُطفِئوا نور الله فيجعلونها خلافة طاغوتيّة شيطانيّة؟! هيهات هيهات، ويأبَى الله إلَّا أن يُتِم نوره للعالَمين ولو كَره المُجرِمون ظهوره، ونقول: يا مُسلِمين يا مُسلِمين كوكب العذاب وصَل كَوكَب العذاب وصَل، فَفِرّوا إلى الله واصطَلِحوا مع الله واصلحوا ما بينكم وبَين الله فقد جاء وعد الله، فَصدِّقوا بقول الله تعالى: {وَيَقُولُونَ مَتَىٰ هَٰذَا ٱلْوَعْدُ إِن كُنتُمْ صَٰدِقِينَ ‎﴿٣٨﴾‏ لَوْ يَعْلَمُ ٱلَّذِينَ كَفَرُوا۟ حِينَ لَا يَكُفُّونَ عَن وُجُوهِهِمُ ٱلنَّارَ وَلَا عَن ظُهُورِهِمْ وَلَا هُمْ يُنصَرُونَ ‎﴿٣٩﴾‏ بَلْ تَأْتِيهِم بَغْتَةً فَتَبْهَتُهُمْ فَلَا يَسْتَطِيعُونَ رَدَّهَا وَلَا هُمْ يُنظَرُونَ ‎﴿٤٠﴾} صدق الله العظيم [سُورَةُ الأَنبِيَاءِ].

خليفةُ الله على العالَمين الإمام المَهديّ؛ ناصِر مُحَمَّد اليمانيّ.
_______
اضغط هنا لقراءة البيان المقتبس..