الإمام ناصر محمد اليماني
22 - 09 - 1432
هـ
22 - 08 - 2011
مـ
۳۱- مرداد- ۱۳۹۰ ه.ش.

07:25
صباحاً
ـــــــــــــــــــ

تسبیح خداوند از بزرگ‌ترین أنواع استغفار است
و بیان شیوه و روش امام در اعتصام و پای‌بندی به کتاب خداوند و سنت رسول که موافق کتاب خداوند باشد...

بسم الله الرحمن الرحيم، والصلاة والسلام على جدي محمد رسول الله وآله الأطهار وكافة أنصار الحقّ في كل زمانٍ ومكانٍ إلى يوم الدين، وسلامٌ على المُرسلين والحمدُ لله ربّ العالمين..
پرسشگری درمورد صحت حدیث نبوی منقول از نبی علیه الصلاة و السلام سؤال کرده است :
[من قال سبحان الله وبحمده مائة مرة حطت خطاياه، وإن كانت مثل زبد البحر]
[ هرکس صدبار بگوید سبحان الله و به حمده؛ خطاهایش ریخته می‌شود ولو به اندازه کف دریا باشد]
که همه روی آن اتفاق نظر دارند( متفق عليه ) .
و از آنجا که ناصر محمد یمانی به اتفاق‌نظرداشتن درباره حدیث اعتماد و تکیه نمی‌کند و درمورد اینکه راوی حدیث فرد موثقی است و صحیح نقل قول می‌کند؛ جستجو نمی‌نماید؛ کار آنها به من چه ربطی دارد و خداوند از نفس آنان آگاه‌تر است. من به هیچ‌یک از راویان حدیث خرده نمی‌گیرم؛ بلکه مأموریت خودم را انجام می‌دهم.پروردگارم فرمان داده است که احادیث نقل شده را به آیات محکم قرآن عظیم عرضه کنم؛ و به من آموخته است که اگر حدیثی دروغ و جعلی باشد؛ مخالف یک آیه ویا آیات محکم قرآن عظیم خواهد بود؛ و اگر حدیث حق باشد با آنچه که در آیات محکم کتاب خداوند آمده است موافقت داشته و یا مخالف آنها نیست.
پس این حدیث را به کتاب عرضه می‌کنیم تا ببینیم آیا تسبیح؛ نوعی استغفار است؟ و حکم حق را در آیات محکم کتاب می‌یابیم که تسبیح خداوند از بزرگ‌ترین أنواع استغفار است؛ اگر همراه إقرار به گناه و عدم اصرار برای تکرار آن باشد.
رسول الله یونس علیه الصلاة و السلام توانست حکم خداوند را که در تقدیر مقدر شده در کتاب آمده بود ، تغییر دهد یعنی ماندن تا روز برانگیختگی درشکم حوت(ماهی) و هم‌چنین زنده نگه‌داشتن زندان او یعنی "حوت" در عمق دریاهایی که ظلمات روی ظلمات است. خداوند تعالی فرموده است:
{وَذَا النُّونِ إِذ ذَّهَبَ مُغَاضِبًا فَظَنَّ أَن لَّن نَّقْدِرَ‌ عَلَيْهِ فَنَادَىٰ فِي الظُّلُمَاتِ أَن لَّا إِلَـٰهَ إِلَّا أَنتَ سُبْحَانَكَ إِنِّي كُنتُ مِنَ الظَّالِمِينَ ﴿٨٧﴾ فَاسْتَجَبْنَا لَهُ وَنَجَّيْنَاهُ مِنَ الْغَمِّ ۚ وَكَذَٰلِكَ نُنجِي الْمُؤْمِنِينَ ﴿٨٨﴾}صدق الله العظيم [الأنبياء].
لذا برایتان روشن گردید که استغفار همراه شهادت حق به توحید و تسبیح و اقرار به گناهان همراه اصرار نداشتن بر تکرار گناه از بزرگ‌ترین انواع استغفار است و با این دعا می‌توانید تقدیر مقدر شده در کتاب مسطور را تغییر دهید؛ همان‌گونه که رسول الله یونس علیه الصلاة و السلام بر اساس فتوای خداوند که در آیات محکم کتاب برای‌تان آورده است چنین نمود:
{
فَنَادَىٰ فِي الظُّلُمَاتِ أَن لَّا إِلَـٰهَ إِلَّا أَنتَ سُبْحَانَكَ إِنِّي كُنتُ مِنَ الظَّالِمِينَ ﴿٨٧﴾ فَاسْتَجَبْنَا لَهُ وَنَجَّيْنَاهُ مِنَ الْغَمِّ ۚ وَكَذَٰلِكَ نُنجِي الْمُؤْمِنِينَ ﴿٨٨﴾}صدق الله العظيم [الأنبياء].
بلکه او با این دعا تقدیر مقدر شده در کتاب را تغییر داد؛ چون حکم خداوند درباره او براین بود که تا روز برانگیختگی در زندان ابد بماند و حکم خداوند این بود که نه او و نه زندان متحرکش(حوت) تا روز برانگیختگی نمیرد، ولی تسبیح همراه اعتراف به ظلم و عدم اصرار بر آن توانست حکم مقدر شده برای او در کتاب و عالم غیب را تغییر دهد و به راستی که آن را با دعا تغییر داد که خداوند به همه چیز قادر و تواناست. برای همین خداوند تعالی می‌فرماید:
{ وَإِنَّ يُونُسَ لَمِنَ الْمُرْ‌سَلِينَ ﴿١٣٩﴾ إِذْ أَبَقَ إِلَى الْفُلْكِ الْمَشْحُونِ ﴿١٤٠﴾ فَسَاهَمَ فَكَانَ مِنَ الْمُدْحَضِينَ ﴿١٤١﴾ فَالْتَقَمَهُ الْحُوتُ وَهُوَ مُلِيمٌ ﴿١٤٢﴾ فَلَوْلَا أَنَّهُ كَانَ مِنَ الْمُسَبِّحِينَ ﴿١٤٣﴾ لَلَبِثَ فِي بَطْنِهِ إِلَىٰ يَوْمِ يُبْعَثُونَ ﴿١٤٤﴾ فَنَبَذْنَاهُ بِالْعَرَ‌اءِ وَهُوَ سَقِيمٌ ﴿١٤٥﴾ وَأَنبَتْنَا عَلَيْهِ شَجَرَ‌ةً مِّن يَقْطِينٍ ﴿١٤٦﴾ وَأَرْ‌سَلْنَاهُ إِلَىٰ مِائَةِ أَلْفٍ أَوْ يَزِيدُونَ ﴿١٤٧﴾ فَآمَنُوا فَمَتَّعْنَاهُمْ إِلَىٰ حِينٍ ﴿١٤٨﴾}صدق الله العظيم [الصافات]
و با این تسبیح و اعتراف به اینکه خود درحق خود ظلم کرده است؛ خداوند او را مورد مغفرت قرار داد و جایگاهش را به او بازگرداند و وی را بار دیگر به سوی قومش فرستاد تا رسالت خود را به انجام برساند:
}وَأَرْ‌سَلْنَاهُ إِلَىٰ مِائَةِ أَلْفٍ أَوْ يَزِيدُونَ ﴿١٤٧﴾ فَآمَنُوا فَمَتَّعْنَاهُمْ إِلَىٰ حِينٍ ﴿١٤٨﴾}صدق الله العظيم [الصافات]
و پیش از این قصه نبی الله یونس علیه الصلاة و السلام را از کتاب برایتان توضیح داده‌ایم وعلت ایمان آوردن تمام مردمش و علت برطرف شدن عذاب از ایشان را به تفصیل توضیح دادیم.
ای عزیزان من شما را سفارش می‌کنم قبل از عرضه احادیث نبوی به آیات محکم کتاب خداوند برای کشف اینکه حدیث از جانب خداوند رحمان و رسول اوست یا ازجانب شیطان است وبه وسیله اولیای او نقل شده؛
حدیث را زیر سؤال نبرید. و خداوند به شما آموخته است که اگرحدیثی به دروغ و با بهتان به نبی نسبت داده شده باشد؛ خواهید دید که بین حدیث و آیات محکم قرآن عظیم اختلاف زیادی وجود دارد؛ چون احادیث حق نبوی که محمدٌ رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم بیان نموده‌اند نیز همانند قرآن از جانب خداوند رحمان است. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{فَإِذَا قَرَ‌أْنَاهُ فَاتَّبِعْ قُرْ‌آنَهُ ﴿١٨﴾ ثُمَّ إِنَّ عَلَيْنَا بَيَانَهُ ﴿١٩﴾} صدق الله العظيم [القيامة].
و از اینجاست که درمی‌یابیم قرآن و احادیث سنت بیان همگی از نزد خداوند رحمان هستند و رسول خداوند علیه الصلاة و السلام از روی ظن و گمان
سخن نمی‌گویند.تنها نکته این است که خداوند برای حفظ احادیث نبوی از تحریف وعده‌ای به ما نداده‌است و تنها وعده حفظ قرآن عظیم از تحریف داده شده است و به شما فرمان داده شده که احادیث نبوی را به آیات محکم و بینه کتاب عرضه نمایید. خداوند به شما فتوا داده است که اگر حدیثی از نزد خداوند رحمان نباشد؛ یعنی از جانب شیطان وارد شده باشد، بین حدیث با آیات محفوظ از تحریف و محکم قرآن اختلاف زیادی پیدا می‌کنید چراکه حق و باطل همدیگر را نقض کرده و با هم توافق ندارند و این بیان فرموده خداوند تعالی است:
{مَّن يُطِعِ الرَّ‌سُولَ فَقَدْ أَطَاعَ اللَّـهَ وَمَن تَوَلَّىٰ فَمَا أَرْ‌سَلْنَاكَ عَلَيْهِمْ حَفِيظًا ﴿٨٠﴾ وَيَقُولُونَ طَاعَةٌ فَإِذَا بَرَ‌زُوا مِنْ عِندِكَ بَيَّتَ طَائِفَةٌ مِّنْهُمْ غَيْرَ‌ الَّذِي تَقُولُ وَاللَّـهُ يَكْتُبُ مَا يُبَيِّتُونَ فَأَعْرِ‌ضْ عَنْهُمْ وَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّـهِ وَكَفَىٰ بِاللَّـهِ وَكِيلًا ﴿٨١﴾ أَفَلَا يَتَدَبَّرُ‌ونَ الْقُرْ‌آنَ وَلَوْ كَانَ مِنْ عِندِ غَيْرِ‌ اللَّـهِ لَوَجَدُوا فِيهِ اخْتِلَافًا كَثِيرً‌ا ﴿٨٢﴾ وَإِذَا جَاءَهُمْ أَمْرٌ‌ مِّنَ الْأَمْنِ أَوِ الْخَوْفِ أَذَاعُوا بِهِ وَلَوْ رَ‌دُّوهُ إِلَى الرَّ‌سُولِ وَإِلَىٰ أُولِي الْأَمْرِ‌ مِنْهُمْ لَعَلِمَهُ الَّذِينَ يَسْتَنبِطُونَهُ مِنْهُمْ وَلَوْلَا فَضْلُ اللَّـهِ عَلَيْكُمْ وَرَ‌حْمَتُهُ لَاتَّبَعْتُمُ الشَّيْطَانَ إِلَّا قَلِيلًا ﴿٨٣﴾ }صدق الله العظيم [النساء].
و اگر فضل خداوند و رحمت او بر شما نبود و مهدی منتظر را برنمی‌انگیخت؛ همگی بجز عده کمی از امر شیطان که مخالف آیات محکم قرآن است؛پیروی می‌کردید. تقوای الهی پیشه کرده و به احادیثی از سنت نبوی که مخالف آیات محکم قرآن عظیم هستند؛ کافر شوید چون آین احادیث جعلی بوده وبه دروغ به خداوند و رسول نسبت داده شده‌اند؛ پس به حبل الهی قرآن عظیم تمسک جسته و پراکنده نشوید؛ ولی شما متفرق شده‌اید! و گروهی از شما به صورت عام به قرآن بسنده کرده و از سنت بیان روگردانیده‌اید، و گروه دیگر به سنت بیان که حق و باطل در آن وجود دارد، تمسک جسته و از آیات محکم قرآن روگردانده‌اید. هیهات هیهات؛ بلکه حق این است که به کتاب خداوند و سنت رسول تمسک جسته و اگر دیدید مطلبی در سنت نبوی برخلاف آیات محکم قرآن است؛ پراکنده نشوید بلکه همگی به حبل الهی قرآن عظیم که درست‌ترين و راست‌ترین حدیث است پای‌بند باشید؛ چون قرآن حدیثی است که از تحریف و دستکاری محفوظ بوده و ریسمان الهی است که خداوند فرمان اعتصام به آن و عدم اختلاف را به شما داده است. این ریسمان الهی است که برای تمام مردم و از آسمان به سوی زمین امتداد یافته و کسی که بخواهد به خداوند عظیم پای‌بند باشد بر اوست که به حبل الهی قرآن عظیم تمسک جسته و با هرچه که مخالف آن است؛ خواه در تورات و انجیل باشد و خواه در سنت نبوی کافر گردد. خداوند تعالی می‌فرماید:
{
وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّـهِ جَمِيعًا وَلَا تَفَرَّ‌قُوا} صدق الله العظيم [آل عمران:۱۰۳].
سپس خداوند ریسمانس را که می‌بایست به آن تمسک جویید و به هرچه که برخلاف آیات محکم آن است کافر شوید را برایتان بیان می‌نماید؛ چون برهان روشن برای کسی است که می‌خواهد به ریسمان الهی قرآن عظیم پای‌بند باشد.تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{يَا أَيُّهَا النَّاسُ قَدْ جَاءَكُم بُرْ‌هَانٌ مِّن رَّ‌بِّكُمْ وَأَنزَلْنَا إِلَيْكُمْ نُورً‌ا مُّبِينًا ﴿١٧٤﴾ فَأَمَّا الَّذِينَ آمَنُوا بِاللَّـهِ وَاعْتَصَمُوا بِهِ فَسَيُدْخِلُهُمْ فِي رَ‌حْمَةٍ مِّنْهُ وَفَضْلٍ وَيَهْدِيهِمْ إِلَيْهِ صِرَ‌اطًا مُّسْتَقِيمًا ﴿١٧٥﴾}صدق الله العظيم [النساء].
ممکن است یکی از علمای قرآنییون بخواهد سخن مرا قطع کرده و بگويد:" چرا فرمان خداوند به صورت مفرد آمده است؛ خداوند تعالی می فرماید:
{وَاعْتَصَمُوا بِهِ} و نفرموده که به آنها متمسک باشید؛ آیا این دلیل آن نیست که خداوند به ما فرمان داده که تنها از قرآن عظیم پیروی کنیم؟" امام مهدی ناصر محمد یمانی در پاسخ می‌گوید: ای کسانی که میان خداوند و رسولش فرق می‌گذارد؛ شما جاهلید؛ این‌گونه نیست بلکه خداوند به شما فرمان پیروی از کتاب خداوند و سنت حق رسولش را داده است. اما اینکه می‌بینید فرمان خداوند درباره پای‌بندی به قرآن عظیم در اینجا به صورت مفرد آمده {وَاعْتَصَمُوا بِهِ} این است که وقتی مطلبی خلاف آیات محکم قرآن عظیم باشد؛ فرقی ندارد در تورات یا انجیل یا سنت نبوی؛ خداوند فرمان می‌دهد تا هرچه که مخالف آیات محکم قرآن عظیم است را پشت سر بیندازید و به آنچه که در محکمات قرآن عظیم آمده و مخالف آن مطالب است را گرفته و اجرا کنند؛ چون این فرمان برای تمام انسان‌ها آمده است چه یهودی باشند چه مسیحی یا مسلمان و غیره؛ این فرمانی جمعی برای همه است تا به ریسمان خداوند قرآن عظیم تمسک جسته و به هرچه که برخلاف آیات محکم قرآن است کافر شوند و برای همین فرمان اعتصام به حبل خداوند آمده است:
{
وَاعْتَصِمُواْ بِحَبْلِ اللّهِ جَمِيعاً وَلاَ تَفَرَّقُواْ}صدق الله العظيم
و این فرمان خداوند به مسلمانان و سپس به تمام مردم است که همگی به ریسمان الهی قرآن عظیم تمسک جسته و نسبت به هرچه که برخلاف آیات محکم آن است کافر شوند؛ چرا که قرآن برای کسانی که حق را بخواهند، برهان حق خداوند است.تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{يَا أَيُّهَا النَّاسُ قَدْ جَاءَكُم بُرْ‌هَانٌ مِّن رَّ‌بِّكُمْ وَأَنزَلْنَا إِلَيْكُمْ نُورً‌ا مُّبِينًا ﴿١٧٤﴾ فَأَمَّا الَّذِينَ آمَنُوا بِاللَّـهِ وَاعْتَصَمُوا بِهِ فَسَيُدْخِلُهُمْ فِي رَ‌حْمَةٍ مِّنْهُ وَفَضْلٍ وَيَهْدِيهِمْ إِلَيْهِ صِرَ‌اطًا مُّسْتَقِيمًا ﴿١٧٥﴾}صدق الله العظيم [النساء].
ولی قرآنییون تصور کرده‌اند مقصود خداوند از این فرمان؛ فقط پیروی از قرآن عظیم است و سنت نبوی را ترک کرده‌اند! ودر اشتباه‌اند. بلکه مقصود خداوند این است که وقتی دیدید مطلبی در سنت نبوی یا تورات و یا انجیل برخلاف آیات محکم قرآن است؛ به ایات محکم قرآن عظیم پای‌بند باشید عزیزان من؛ علمای قرآنییون شما قرآن عظیم را نه با برهان قوی که از نزد خدا برایتان آمده باشد؛ بلکه از نزد خود به خطا تبیین و تفسیر می‌کنید. ای مردم؛ چقدر بین شما و امام ناصر محمد یمانی فرق وجود دارد چون نمی‌بینم همگی پیرو کتاب خداوند و سنت حق رسولش باشید! و اما قرآنییون؛ سنت بیان محمدی را پشت سر انداخته و از قرآن پیروی می‌کنند و آن را طبق امیال خود تفسیر کرده و همان برایشان کافی است و راه راست-صراط مستقیم- را گم کرده‌اند. و اما شیعه و سنی؛ درباره آنان می‌توانیم بگوییم که همگی از سنیان هستند هم شیعه و هم سنی؛ چون از کتاب خداوند قرآن عظیم روگردانده و از احادیث و روایات پیروی کرده و "ثقات" برای ایشان کافی هستند. آنها نیز راه راست-صراط مستقیم- را گم کرده‌اند؛ مگر کسانی از آنان و هم چنین کسانی از تمام مردمان که خداوند به آنان رحم نماید و تابع کتاب خداوند و سنت حق رسولش باشند و بین خداوند و رسولش جدایی نیندازند و سزاوار نیست نبی حرفی برخلاف فرموده پروردگارش بزند؛ آیا تعقل نمی‌کنید؟ و خداوند تعالی می‌فرماید:
{إِنَّ الَّذِينَ يَكْفُرُ‌ونَ بِاللَّـهِ وَرُ‌سُلِهِ وَيُرِ‌يدُونَ أَن يُفَرِّ‌قُوا بَيْنَ اللَّـهِ وَرُ‌سُلِهِ وَيَقُولُونَ نُؤْمِنُ بِبَعْضٍ وَنَكْفُرُ‌ بِبَعْضٍ وَيُرِ‌يدُونَ أَن يَتَّخِذُوا بَيْنَ ذَٰلِكَ سَبِيلًا ﴿١٥٠﴾ أُولَـٰئِكَ هُمُ الْكَافِرُ‌ونَ حَقًّا ۚ وَأَعْتَدْنَا لِلْكَافِرِ‌ينَ عَذَابًا مُّهِينًا ﴿١٥١﴾}صدق الله العظيم [النساء].
چون منطق انبیا؛ منطقی واحد و یگانه است و مردم را به سوی کلمه‌ای واحد دعوت می‌کنند یعنی خداوند را به یگانگی عبادت کرده و شریکی برای او قائل نشوند و این دعوت تمام رسولان خداوند است. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{وَمَا أَرْسَلْنَا مِن قَبْلِكَ مِن رَّسُولٍ إِلَّا نُوحِي إِلَيْهِ أَنَّهُ لَا إِلَٰهَ إِلَّا أَنَا فَاعْبُدُونِ }صدق الله العظيم [الأنبياء:۲۵].
ولی عمر دعوت مهدوی برای عالمیان به هفت سال رسیده است ولی هم‌چنان از دعوت به حکمیت براساس قرآن عظیم برای محقق کردن هدف تنزیل قرآن عظیم؛ سرباز می‌زنید؛ همانا که هدف نزول قرآن عظیم حل اختلافات است.تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{
وَمَا أَنْزَلْنَا عَلَيْكَ الْكِتَابَ إِلَّا لِتُبَيِّنَ لَهُمُ الَّذِي اخْتَلَفُوا فِيهِ وَهُدًى وَرَحْمَةً لِقَوْمٍ يُؤْمِنُون}َصدق الله العظيم [النحل:۶۴].
پس ای بندگان خداوند تقوا پیشه کنید؛ شایسته نیست حق از امیال و خواسته‌های شما پیروی نماید و با اطاعت از شما پیرو آن چیزی شود که مخالف آیات محکم قرآن عظیم است ولو اگر اکثریت پیرو باطل باشند. پیروی از اکثریت وبرطبق این روایت دروغ نیست که می‌گوید برشماست که با اکثریت باشید وآن را به نبی علیه الصلاة و السلام نسبت داده‌اند که :
[إذا رأيتم اختلافاً فعليكم بالسواد الأعظم]
[ اگر اختلاف بزرگی پیش آمد همراه گروه بزرگ‌تر- اکثریت- باشید]

پس مهدی منتظر ناصر محمد یمانی در پاسخ می‌گوید: اما این برهان مخالف فرمان خداوند در آیات محکم قرآن عظیم است؛ چون خداوند فتوا می‌دهد که پیروی از حق براساس اکثریت نیست بلکه بر اساس برهان قوی علمی روشن از سوی پرورگار عالمیان است و خداوند تعالی می‌فرماید:
{وَتَمَّتْ كَلِمَتُ رَ‌بِّكَ صِدْقًا وَعَدْلًا لَّا مُبَدِّلَ لِكَلِمَاتِهِ وَهُوَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ ﴿١١٥﴾ وَإِن تُطِعْ أَكْثَرَ‌ مَن فِي الْأَرْ‌ضِ يُضِلُّوكَ عَن سَبِيلِ اللَّـهِ إِن يَتَّبِعُونَ إِلَّا الظَّنَّ وَإِنْ هُمْ إِلَّا يَخْرُ‌صُونَ ﴿١١٦﴾ إِنَّ رَ‌بَّكَ هُوَ أَعْلَمُ مَن يَضِلُّ عَن سَبِيلِهِ وَهُوَ أَعْلَمُ بِالْمُهْتَدِينَ ﴿١١٧﴾}صدق الله العظيم [الأنعام].
لذا پیروی بر اساس اکثریت نیست و دشمنان خداوند می‌خواهند با فرمان تبعیت از اکثریت؛ با امر خداوند در آیات محکم کتابش مخالفت نمایند؛ خداوند امر نموده است که با حجت اکثریت داشتن؛ از اکثریت پیروی نشود؛ چون ممکن است اگر علوم آنها ظنی بوده وبر اساس بصیرت از جانب پروردگارنباشد روش ایشان باطل باشد و برای همین خداوند تعالی می‌فرماید:
{وَإِن تُطِعْ أَكْثَرَ‌ مَن فِي الْأَرْ‌ضِ يُضِلُّوكَ عَن سَبِيلِ اللَّـهِ إِن يَتَّبِعُونَ إِلَّا الظَّنَّ وَإِنْ هُمْ إِلَّا يَخْرُ‌صُونَ ﴿١١٦﴾ إِنَّ رَ‌بَّكَ هُوَ أَعْلَمُ مَن يَضِلُّ عَن سَبِيلِهِ وَهُوَ أَعْلَمُ بِالْمُهْتَدِينَ ﴿١١٧﴾}صدق الله العظيم [الأنعام].
این روش نظام دموکراسی است که از رأی اکثریت پیروی گردد؛ اما بین بندگان در پیشگاه رب المعبود؛ دموکراسی معنا ندارد و بندگان نمی‌توانند هرکاری که می‌خواهند انجام دهند؛ بلکه دستوری به نام قرآن عظیم وجود دارد که التزام به آن و کافر شدن به هرچه که برخلاف آیات محکم آن است بر شما واجب گردیده است و این قرآن عظیم است اگر به آن مؤمن باشید...از خدا تقوا کرده و از ما اطاعت نمایید تا با قرآن مجید شما را به راه خداوند عزیز و حمید هدایت نماییم.

ممکن است کس دیگری بخواهد سخن مرا قطع نموده و بگوید: " امت من بر گمراهی اتفاق نظر پیدا نمی‌کنند" (حدیثی منقول از رسول الله) و امام مهدی در پاسخ می‌گوید: البته که همه شما جمعاً گمراه شده و همگی به خداوند شرک آورده‌اید و رقابت برای خدا را به رسولان و انبیا او منحصر کرده‌اید و صالحانتان را ( از رقابت ) محروم کرده و در انتظار شفاعت آنان در پیشگاه خداوندید و فراموش کرده‌اید که خداوند از بندگانش به شما مهربان‌تر و ارحم الراحمین است؛ چقدر رسولان خداوند درباره اعتقاد به شفاعت انبیا و اولیا در پیشگاه خداوند به شما هشدار داده‌اند و خداوند تعالی می‌فرماید:

{
وَأَنذِرْ‌ بِهِ الَّذِينَ يَخَافُونَ أَن يُحْشَرُ‌وا إِلَىٰ رَ‌بِّهِمْ ۙ لَيْسَ لَهُم مِّن دُونِهِ وَلِيٌّ وَلَا شَفِيعٌ لَّعَلَّهُمْ يَتَّقُونَ ﴿٥١﴾ }صدق الله العظيم [الأنعام].
وبا اینکه این آیه؛ از آیات محکم و بینه کتاب و از آیات ام الکتاب است؛ اما می‌بینید کسانی که به خداوند ایمان ندارند مگر شرک آورده و انبیا و اولیا خدا را با او شریک گرفته باشند؛ از این آیه رومی‌گردانند گویی آن را نمی‌شنوند. به خداوند قسم که ظاهر این آیه همانند باطن آن است و هر کسی که زبان عربی مبین مي داند ، آن را می‌فهمد مگر کسانی که از دیدن حق کورند؛ شما را چه می‌شود که از دعوت به عبادت خداوند بدون گرفتن شریک برای او و رقابت در راه حب و قرب او رومی‌گردانید؛اگر تنها معبودتان اوست؟ از من پیروی نمایید تا خداوند شما را دوست بدارد.
خدا را به شهادت می‌گیرم و شهادت خداوند کافی است که من امام مهدی پیرو کتاب خداوند و سنت رسول او بوده و بین منطق خداوندو منطق رسولش جدایی نمیٰ اندازم و این‌گونه نیست که مانند شما به بخشی از کتاب ایمان داشته و از بخش دیگر از آن روبرگردانم؛ خداوند دربرابر کسانی که نمی‌خواهند هدایت شوند برای من کافی است.
وسلامٌ على المُرسلين، والحمدُ لله ربّ العالمين..
أخوكم؛ الإمام المهدي ناصر محمد اليماني.
ــــــــــــــــــــ

اقتباس المشاركة 20635 من موضوع التسبيح لله لهو من أعظم أنواع الاستغفار، وبيان لمنهج الإمام بالاعتصام بكتاب الله وسُنَّة رسوله الموافقة لكتاب الله..

الإمام ناصر محمد اليماني
22 - 09 - 1432 هـ
22 - 08 - 2011 مـ
07:25 صباحاً
ـــــــــــــــــــ



التسبيح لله لهو من أعظم أنواع الاستغفار
وبيان لمنهج الإمام بالاعتصام بكتاب الله وسُنَّة رسوله الموافقة لكتاب الله ..


بسم الله الرحمن الرحيم، والصلاة والسلام على جدّي محمد رسول الله وآله الأطهار وكافة أنصار الحقّ في كلّ زمانٍ ومكانٍ إلى يوم الدين، وسلامٌ على المرسَلين والحمدُ للهِ ربِّ العالمين ..

والسائل يسأل عن صحة الحديث النّبويّ عن النبيّ عليه الصلاة والسلام قال:
[من قال سبحان الله وبحمده مائة مرة حطت خطاياه، وإن كانت مثل زبد البحر]. متفق عليه

وبما أنّ ناصر محمد اليماني لا يعتمد على الاتّفاق على الحديث ولا يبحث في صحة الرّواة، هل هم ثقات؟ فما لي وما لهم! وربّهم أعلم بما في أنفسهم، ولا أطعن في أيٍّ من رواة الأحاديث النبوية؛ بل أقوم بمهمّتي كما أمرني ربّي أن أقوم بعرض الأحاديث المرويَّة على محكم القرآن العظيم، وعلّمني ربّي أنّ ما كان فيها حديثاً مفترًى فإنّني سوف أجده يأتي مخالفاً لآيةٍ محكمةٍ في القرآن العظيم أو مخالفاً لعدّة آيات، وأما الحقّ من الأحاديث فتأتي موافقةً لما في مُحكم كتاب الله أو لا تخالفه.

وعليه فسوف نقوم بعرض هذا الحديث على الكتاب، فهل نجد التسبيح هو من الاستغفار؟ ومن ثمّ نجد الحُكم الحقّ في محكم الكتاب أنّ التسبيح لله لهو من أعظم أنواع الاستغفار إذا رافقه الإقرار بالذنب وعدم الإصرار على الاستمرار.

بل استطاع رسول الله يونس (عليه الصلاة والسلام) أن يغيّر حكم الله في القدر المقدور في الكتاب أن يلبث في بطن الحوت إلى يوم البعث ويُعَمِّرَ، وكذلك يُعَمِّرُ الله سجنَه؛ الحوتَ الذي يتجوّل به في باطن البحر في ظلمات بعضها فوق بعض، وقال الله تعالى:
{وَذَا النُّونِ إِذ ذَّهَبَ مُغَاضِبًا فَظَنَّ أَن لَّن نَّقْدِرَ‌ عَلَيْهِ فَنَادَىٰ فِي الظُّلُمَاتِ أَن لَّا إِلَـٰهَ إِلَّا أَنتَ سُبْحَانَكَ إِنِّي كُنتُ مِنَ الظَّالِمِينَ ﴿٨٧﴾ فَاسْتَجَبْنَا لَهُ وَنَجَّيْنَاهُ مِنَ الْغَمِّ ۚ وَكَذَٰلِكَ نُنجِي الْمُؤْمِنِينَ ﴿٨٨﴾} صدق الله العظيم [الأنبياء].

إذاً تبيَّن لكم أنَّ الاستغفار مع نطق شهادة التوحيد الحقّ والتسبيح والإقرار بالذنب مع عدم الإصرار لهو من أعظم الاستغفار، وتُغَيِّرون بهذا الدعاء القدر المقدور في الكتاب المسطور كما غيَّره رسول الله يونس عليه الصلاة والسلام حسب فتوى لكم في محكم كتابه:
{فَنَادَىٰ فِي الظُّلُمَاتِ أَن لَّا إِلَـٰهَ إِلَّا أَنتَ سُبْحَانَكَ إِنِّي كُنتُ مِنَ الظَّالِمِينَ ﴿٨٧﴾ فَاسْتَجَبْنَا لَهُ وَنَجَّيْنَاهُ مِنَ الْغَمِّ ۚ وَكَذَٰلِكَ نُنجِي الْمُؤْمِنِينَ ﴿٨٨﴾} صدق الله العظيم [الأنبياء].

بل غيّر بهذا الدعاء القدر المقدور في الكتاب كون الحكم عليه في الكتاب بالسّجن المؤبّد إلى يوم البعث، وحكم الله عليه بعدم الموت وعدم موت سجنه المتحرّك (الحوت) إلى يوم البعث، ولكنّه بالتسبيح مع الاعتراف بالظلم وعدم الإصرار استطاع أن يُغيّر القدرَ؛ الحكم الذي قدّر الله له في الكتاب في علم الغيب، وإنّما غيّره بالدعاء وأنّ الله على كل شيء قدير، ولذلك قال الله تعالى:
{وَإِنَّ يُونُسَ لَمِنَ الْمُرْ‌سَلِينَ ﴿١٣٩﴾ إِذْ أَبَقَ إِلَى الْفُلْكِ الْمَشْحُونِ ﴿١٤٠﴾ فَسَاهَمَ فَكَانَ مِنَ الْمُدْحَضِينَ ﴿١٤١﴾ فَالْتَقَمَهُ الْحُوتُ وَهُوَ مُلِيمٌ ﴿١٤٢﴾ فَلَوْلَا أَنَّهُ كَانَ مِنَ الْمُسَبِّحِينَ ﴿١٤٣﴾ لَلَبِثَ فِي بَطْنِهِ إِلَىٰ يَوْمِ يُبْعَثُونَ ﴿١٤٤﴾ فَنَبَذْنَاهُ بِالْعَرَ‌اءِ وَهُوَ سَقِيمٌ ﴿١٤٥﴾ وَأَنبَتْنَا عَلَيْهِ شَجَرَ‌ةً مِّن يَقْطِينٍ ﴿١٤٦﴾ وَأَرْ‌سَلْنَاهُ إِلَىٰ مِائَةِ أَلْفٍ أَوْ يَزِيدُونَ ﴿١٤٧﴾ فَآمَنُوا فَمَتَّعْنَاهُمْ إِلَىٰ حِينٍ ﴿١٤٨﴾} صدق الله العظيم [الصافات].

وبذلك التسبيح واعترافه بظلم نفسه غفر الله له وأعاد إليه مكانته وأتمّ به رسالته إلى قومه مرةً أخرى:
{وَأَرْ‌سَلْنَاهُ إِلَىٰ مِائَةِ أَلْفٍ أَوْ يَزِيدُونَ ﴿١٤٧﴾ فَآمَنُوا فَمَتَّعْنَاهُمْ إِلَىٰ حِينٍ ﴿١٤٨﴾} صدق الله العظيم [الصافات]، وسبق تفصيل قصة نبيّ الله يونس من الكتاب وسبب إيمان قومه أجمعين وسبب كشف العذاب عنهم وفصَّلناها تفصيلاً.

ويا أحبّتي في الله إياكم والطعن في أيٍّ من الأحاديث النّبويّة حتى تعرضوه على مُحكم كتاب الله لكشف حقيقته هل هو حديث من عند الرحمن ورسوله أم حديث من عند الشيطان عن طريق أوليائه؟ وقد علّمكم الله أنّ الحديث النّبويّ المفترى عن النبيّ زوراً وبهتاناً أنّكم سوف تجدون بينه وبين مُحكم القرآن العظيم اختلافاً كثيراً، كون الأحاديث النّبويّة الحقّ التي نطق بها محمدٌ رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم هي كذلك من عند الرحمن كما القرآن من عند الرحمن، تصديقاً لقول الله تعالى:
{فَإِذَا قَرَ‌أْنَاهُ فَاتَّبِعْ قُرْ‌آنَهُ ﴿١٨﴾ ثُمَّ إِنَّ عَلَيْنَا بَيَانَهُ ﴿١٩﴾} صدق الله العظيم [القيامة].

ومن خلال ذلك نعلم أنّ القرآن وأحاديث سُنّة البيان جميعهم من عند الرحمن، وما ينطق عن الهوى عليه الصلاة والسلام، غير أنّ الله علّمني أنّ الأحاديث النّبويّة لم يَعِدكم بحفظها من التحريف بل وعدكم بحفظ القرآن العظيم من التحريف، وأمركم أن تَعْرُضوا الأحاديث النّبويّة على آيات الكتاب المُحكمات البيّنات، وأفتاكم الله أنّ الحديث النّبويّ إذا كان من عند غير الرحمن (أي من عند الشيطان) فسوف تجدون بينه وبين حديث القرآن المحفوظ في محكم القرآن اختلافاً كثيراً، كون الحقّ والباطل نقيضان لا يتّفقان، وذلك هو البيان لقول الله تعالى:
{مَّن يُطِعِ الرَّ‌سُولَ فَقَدْ أَطَاعَ اللَّـهَ وَمَن تَوَلَّىٰ فَمَا أَرْ‌سَلْنَاكَ عَلَيْهِمْ حَفِيظًا ﴿٨٠﴾ وَيَقُولُونَ طَاعَةٌ فَإِذَا بَرَ‌زُوا مِنْ عِندِكَ بَيَّتَ طَائِفَةٌ مِّنْهُمْ غَيْرَ‌ الَّذِي تَقُولُ وَاللَّـهُ يَكْتُبُ مَا يُبَيِّتُونَ فَأَعْرِ‌ضْ عَنْهُمْ وَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّـهِ وَكَفَىٰ بِاللَّـهِ وَكِيلًا ﴿٨١﴾ أَفَلَا يَتَدَبَّرُ‌ونَ الْقُرْ‌آنَ وَلَوْ كَانَ مِنْ عِندِ غَيْرِ‌ اللَّـهِ لَوَجَدُوا فِيهِ اخْتِلَافًا كَثِيرً‌ا ﴿٨٢﴾ وَإِذَا جَاءَهُمْ أَمْرٌ‌ مِّنَ الْأَمْنِ أَوِ الْخَوْفِ أَذَاعُوا بِهِ وَلَوْ رَ‌دُّوهُ إِلَى الرَّ‌سُولِ وَإِلَىٰ أُولِي الْأَمْرِ‌ مِنْهُمْ لَعَلِمَهُ الَّذِينَ يَسْتَنبِطُونَهُ مِنْهُمْ وَلَوْلَا فَضْلُ اللَّـهِ عَلَيْكُمْ وَرَ‌حْمَتُهُ لَاتَّبَعْتُمُ الشَّيْطَانَ إِلَّا قَلِيلًا ﴿٨٣﴾} صدق الله العظيم [النساء].

ولولا فضل الله عليكم ورحمته ببعث المهديّ المنتظَر لاتَّبعتم أمر الشيطان المُخالف لمُحكم القرآن إلا قليلاً، فاتّقوا الله واكفروا بما يخالف لمُحكم القرآن العظيم في أحاديث السُّنّة النّبويّة كونه حديث مُفترى من عند غير الله ورسوله، فاعتصموا بحبل الله القرآن العظيم ولا تتفرّقوا، ولكنّكم تفرّقتم! فطائفة اعتصمت بمجمل القرآن بشكل عام وأعرضت عن سُنة َّالبيان، وأخرى اعتصموا بسُنَّة البيان الباطلة منها والحقّ وأعرضوا عن محكم القرآن. هيهات هيهات؛ بل الحقّ هو أن تعتصموا بكتاب الله وسُنّة رسوله، وإذا وجدتم ما يخالف لمحكم القرآن في السُّنّة النّبويّة فلا تتفرّقوا بل اعتصموا بحبل الله القرآن العظيم أصدق الحديث؛ كونه حديثٌ محفوظٌ من التحريف والتزييف فذلك هو حبل الله الذي أمركم بالاعتصام به وعدم الاختلاف، وهو حبل الله الممدود للناس جميعاً من السماء إلى الأرض لمن أراد ان يعتصم بالله العظيم فعليه أن يعتصم بحبل الله القرآن العظيم ويكفر بما يخالف لمحكمه سواءً يكون في التوراة أو في الإنجيل أو في السُّنة النّبويّة، وقال الله تعالى:
{وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّـهِ جَمِيعًا وَلَا تَفَرَّ‌قُوا} صدق الله العظيم [آل عمران:103].

ومن ثم بيَّن الله لكم حبله الذي أمركم بالاعتصام به والكفر بما يخالف لمُحكمه كونه البرهان المُبين لمن يريد أن يعتصم بحبل الله القرآن العظيم، تصديقاً لقول الله تعالى:
{يَا أَيُّهَا النَّاسُ قَدْ جَاءَكُم بُرْ‌هَانٌ مِّن رَّ‌بِّكُمْ وَأَنزَلْنَا إِلَيْكُمْ نُورً‌ا مُّبِينًا ﴿١٧٤﴾ فَأَمَّا الَّذِينَ آمَنُوا بِاللَّـهِ وَاعْتَصَمُوا بِهِ فَسَيُدْخِلُهُمْ فِي رَ‌حْمَةٍ مِّنْهُ وَفَضْلٍ وَيَهْدِيهِمْ إِلَيْهِ صِرَ‌اطًا مُّسْتَقِيمًا ﴿١٧٥﴾} صدق الله العظيم [النساء].

ولربّما يودّ أن يقاطعني أحد علماء القرآنيّين فيقول: "لماذا أمرُ الله جاء بالمفرد؟ قال الله تعالى
{وَاعْتَصَمُوا بِهِ} ولم يقل فاعتصموا بهما؟ أليس هذا دليل على أنّ الله أمرنا فقط باتِّباع القرآن العظيم؟". ومن ثمّ يردّ عليه الإمام المهدي ناصر محمد اليماني وأقول: إنّك لمن الجاهلين يا من فرِّقتم بين الله ورسوله؛ بل أمركم الله أن تتّبعوا كتاب الله وسُنَّة رسوله الحقّ. وأما أنّكم تجدون أمر الله في هذا الموضع جاء بالمفرد أن تعتصموا بالقرآن العظيم في قول الله تعالى: {وَاعْتَصَمُوا بِهِ} فذلك عندما يأتي ما يخالف لمحكم القرآن العظيم سواءً يكون في التوراة أو في الإنجيل أو في السُّنّة النّبويّة فقد أمركم الله بترك ما يخالف لمحكم القرآن العظيم وراء ظهوركم وأن تعتصموا بما يخالف لهم في محكم القرآن، كون الأمر جاء إلى الناس بشكل عام سواء النصارى أو اليهود أو المسلمين أو غيرهم أمرهم جميعاً أن يعتصموا بحبله القرآن العظيم ويكفروا بما يخالف لمحكم القرآن العظيم وذلك جاء الأمر بالاعتصام بحبل الله {وَاعْتَصِمُواْ بِحَبْلِ اللّهِ جَمِيعاً وَلاَ تَفَرَّقُواْ} صدق الله العظيم.
وهذا أمر الله إلى المسلمين ومن ثم كذلك أمر الله به الناس أجمعين أن يعتصموا بحبل الله القرآن العظيم وأن يكفروا بما يخالف لمُحكمه كونه البرهان الحقّ لمن يريد الحق، تصديقاً لقول الله تعالى:
{يَا أَيُّهَا النَّاسُ قَدْ جَاءَكُم بُرْ‌هَانٌ مِّن رَّ‌بِّكُمْ وَأَنزَلْنَا إِلَيْكُمْ نُورً‌ا مُّبِينًا ﴿١٧٤﴾ فَأَمَّا الَّذِينَ آمَنُوا بِاللَّـهِ وَاعْتَصَمُوا بِهِ فَسَيُدْخِلُهُمْ فِي رَ‌حْمَةٍ مِّنْهُ وَفَضْلٍ وَيَهْدِيهِمْ إِلَيْهِ صِرَ‌اطًا مُّسْتَقِيمًا ﴿١٧٥﴾} صدق الله العظيم [النساء].

ولكنّ القرآنيّين زعموا أنّ هذا الأمر من الله يقصد به اتِّباع القرآن العظيم فقط وترك السُّنة النّبويّة! وإنّهم لخاطئون؛ بل يقصد أن تعتصموا بمحكم القرآن العظيم حين تجدون ما يخالف لمُحكمهِ في السُّنة النبويّة أو في التوراة أو في الإنجيل، فاتّقوا الله أحبّتي علماء القرآنيّين فإنّكم تبيّنون القرآن العظيم بياناً خاطئاً بغير سلطانٍ من عند الله أتاكم؛ بل سلطانكم من عند أنفسكم. وكم الفرق عظيم بينكم وبين الإمام ناصر محمد اليماني يا قوم؛ كوني لم أجدكم مُتّبعين كتاب الله وسُنّة رسوله الحقّ جميعاً! فأمّا القرآنيّون فنبذوا سُنّة البيان المحمّديّة وراء ظهورهم واتّبعوا القرآن ففسَّروه على هواهم وحسبهم ذلك وضلّوا عن الصراط المستقيم. وأما الشيعة والسُّنة فهؤلاء نستطيع أن نقول عليهم أنّهم كلهم سُنيّون شيعة وسُنّة، كونهم معرضون عن كتاب الله القرآن العظيم واتَّبعوا الأحاديث والروايات وحسبهم الثقات، وكذلك ضلّوا عن الصراط المستقيم إلا من رحم ربي منهم ومن الناس أجمعين فاتَّبع كتاب الله وسنَّة رسوله الحقّ ولا يفرّق بين الله ورسله، فلا ينبغي أن ينطق النبيّ بقول يخالف قول ربّه، أفلا تعقلون؟ وقال الله تعالى:
{إِنَّ الَّذِينَ يَكْفُرُ‌ونَ بِاللَّـهِ وَرُ‌سُلِهِ وَيُرِ‌يدُونَ أَن يُفَرِّ‌قُوا بَيْنَ اللَّـهِ وَرُ‌سُلِهِ وَيَقُولُونَ نُؤْمِنُ بِبَعْضٍ وَنَكْفُرُ‌ بِبَعْضٍ وَيُرِ‌يدُونَ أَن يَتَّخِذُوا بَيْنَ ذَٰلِكَ سَبِيلًا ﴿١٥٠﴾ أُولَـٰئِكَ هُمُ الْكَافِرُ‌ونَ حَقًّا ۚ وَأَعْتَدْنَا لِلْكَافِرِ‌ينَ عَذَابًا مُّهِينًا ﴿١٥١﴾} صدق الله العظيم [النساء].

كون منطق أنبياء الله منطقاً واحداً موحّداً يدعو الناس إلى كلمةٍ واحدةٍ أن يعبدوا الله وحده لا شريك له فتلك هي دعوة رسل الله أجمعين، تصديقاً لقول الله تعالى:
{وَمَا أَرْسَلْنَا مِن قَبْلِكَ مِن رَّسُولٍ إِلَّا نُوحِي إِلَيْهِ أَنَّهُ لَا إِلَٰهَ إِلَّا أَنَا فَاعْبُدُونِ} صدق الله العظيم [الأنبياء:25].

ولكن للأسف صار عمر دعوة المهدي إلى العالمين في سبعة أعوامٍ ولا يزالون معرضين عن دعوة الاحتكام إلى القرآن العظيم لتحقيق الهدف من تنزيل القرآن العظيم، ألا وإنّ الهدف الحقّ من تنزيل القرآن العظيم هو للفصل بين المختلفين، تصديقاً لقول الله تعالى:
{وَمَا أَنْزَلْنَا عَلَيْكَ الْكِتَابَ إِلَّا لِتُبَيِّنَ لَهُمُ الَّذِي اخْتَلَفُوا فِيهِ وَهُدًى وَرَحْمَةً لِقَوْمٍ يُؤْمِنُونَ} صدق الله العظيم [النحل:64].

فاتّقوا الله يا عباد الله، وما كان للحق أن يتّبع أهواءكم فيطيعكم باتّباع ما يخالف محكم القرآن العظيم حتى لو كان الأكثريّة على الباطل فليس الاتّباع حسب الأكثرية كمثل الحديث المفترى الذي يقول:
[عليك بالسواد الأعظم]! وقالوا إنّ ذلك من أمر النبيّ عليه الصلاة والسلام أنّه قال: [إذا رأيتم اختلافاً فعليكم بالسواد الأعظم ]. ومن ثمّ يردّ عليهم المهديّ المنتظَر ناصر محمد اليماني: ولكن هذا برهانٌ مخالفٌ لأمر الله في محكم القرآن العظيم كون الله يفتي أن ليس اتّباع الحق بحسب الأكثرية بل حسب سلطان العلم البيِّن من ربّ العالمين، وقال الله تعالى: {وَتَمَّتْ كَلِمَتُ رَ‌بِّكَ صِدْقًا وَعَدْلًا لَّا مُبَدِّلَ لِكَلِمَاتِهِ وَهُوَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ ﴿١١٥﴾ وَإِن تُطِعْ أَكْثَرَ‌ مَن فِي الْأَرْ‌ضِ يُضِلُّوكَ عَن سَبِيلِ اللَّـهِ إِن يَتَّبِعُونَ إِلَّا الظَّنَّ وَإِنْ هُمْ إِلَّا يَخْرُ‌صُونَ ﴿١١٦﴾ إِنَّ رَ‌بَّكَ هُوَ أَعْلَمُ مَن يَضِلُّ عَن سَبِيلِهِ وَهُوَ أَعْلَمُ بِالْمُهْتَدِينَ ﴿١١٧﴾} صدق الله العظيم [الأنعام]. إذاً الاتّباع ليس حسب الأكثرية وإنّما يريد أعداء الله أن يخالفوا لأمر الله في محكم كتابه فأمروا باتّباع الأكثرية، والله أمر بعدم اتّباع الأكثرّية بحجّة كثرتهم فقد يكونون على باطل إذا كانت علومهم ظنّية وليَست على بصيرةٍ من ربهم، ولذلك قال الله تعالى: {وَإِن تُطِعْ أَكْثَرَ‌ مَن فِي الْأَرْ‌ضِ يُضِلُّوكَ عَن سَبِيلِ اللَّـهِ إِن يَتَّبِعُونَ إِلَّا الظَّنَّ وَإِنْ هُمْ إِلَّا يَخْرُ‌صُونَ ﴿١١٦﴾ إِنَّ رَ‌بَّكَ هُوَ أَعْلَمُ مَن يَضِلُّ عَن سَبِيلِهِ وَهُوَ أَعْلَمُ بِالْمُهْتَدِينَ ﴿١١٧﴾} صدق الله العظيم [الأنعام].

بل هذا نظام الديمُقراطية لديكم أنّ الاتّباع بحسب الأكثرية بالتصويت، ولكن لا ديمُقراطية للعبيد بين يدي الربّ المعبود فهم ليسوا بأحرار يفعلون ما يريدون؛ بل هُناك دستور قرآني عظيم فرض الله عليهم الالتزام به والكفر بما يخالف لمُحكمه فذلكم القرآن العظيم إن كنتم به مؤمنين، فاتّقوا الله وأطيعونِ لنهديكم بالقرآن المجيد إلى صراط العزيز الحميد.

ولربّما يودّ آخر أن يقاطعني فيقول:
[لا تجتمع أمتي على ضلالة]، ومن ثمّ يردّ عليهم الإمام المهدي وأقول: بل اجتمعتم على ضلالةٍ فأشركتم بالله جميعاً وتركتم التنافس إلى الله لرسله وأوليائه من دون الصالحين منكم وانتظرتم لشفاعتهم بين يدي الله ونسيتُم أنّ الله هو أرحم بكم من عبيده وهو أرحم الراحمين، فكم أنذركم رُسل الله من عقيدة الشفعاء من الأنبياء والأولياء بين يدي الله؟ وقال الله تعالى: {وَأَنذِرْ‌ بِهِ الَّذِينَ يَخَافُونَ أَن يُحْشَرُ‌وا إِلَىٰ رَ‌بِّهِمْ ۙ لَيْسَ لَهُم مِّن دُونِهِ وَلِيٌّ وَلَا شَفِيعٌ لَّعَلَّهُمْ يَتَّقُونَ ﴿٥١﴾} صدق الله العظيم [الأنعام].

وبرغم أنّ هذه الآية محكمة بيّنة من آيات أمّ الكتاب ولكنّكم ستجدون الذين لا يؤمنون بالله إلا وهم مشركون به أنبياءَه وأولياءَه سوف يعرضون عنها وكأنّهم لا يسمعونها! ألا والله إنّ ظاهرها كباطنها ويفقهها كلّ ذي لسانٍ عربيٍّ مبينٍ إلا العميان عن الحقّ، فما خطبكم تعرضون عن الدعوة إلى عبادة الله وحده لا شريك له وإلى التنافس في حبّ الله وقربه إن كنتم إيّاه تعبدون؟ فاتّبعوني يُحبِبكم الله.

وأُشهِد الله وكفى بالله شهيداً أنّي الإمام المهدي متّبعٌ لكتاب الله وسُنّة رسوله ولا أفرّق بين منطق الله ومنطق رسوله ولا أؤمن ببعض الكتاب وأُعرض عن بعضٍ كما تفعلون، وحسبي الله على الذين لا يريدون أن يهتدوا.

وسلامٌ على المرسَلين، والحمدُ للِه ربِّ العالمين ..
أخوكم؛ الإمام المهدي ناصر محمد اليماني .
______________
اضغط هنا لقراءة البيان المقتبس..