الموضوع: سلسله گفتگوهای امام در پایگاه أشراف أونلاين..

النتائج 1 إلى 10 من 56
  1. افتراضي سلسله گفتگوهای امام در پایگاه أشراف أونلاين..

    سلسله گفتگوهای امام در پایگاه أشراف اونلاين..

    - 1 -
    الإمام ناصر محمد اليماني
    01 - محرم - 1432 هـ
    07 - 12 - 2010 مـ
    ۱۶-آذر-۱۳۸۹ه.ش.
    11:10 مساءً

    [ لمتابعة رابط المشاركة الأصلية للبيان ]
    https://nasser-alyamani.org./showthread.php?t=2644
    ـــــــــــــــــــــ


    پاسخ به ابوحمزه مجمود المصری در پایگاه جهانی علمی هاشمی...

    بسم الله الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
    {إِنَّ اللَّهَ وَمَلَائِكَتَهُ يُصَلُّونَ عَلَى النَّبِيِّ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا صَلُّوا عَلَيْهِ وَسَلِّمُوا تَسْلِيمًا(۵۶)} صدق الله العظيم [الأحزاب]،
    والصلاة والسلام على كافة أنبياء الله ورُسله وآلهم الأطهار من أولهم إلى خاتمهم جدّي محمد رسول الله إلى الناس كافة صلى الله عليهم وآلهم وجميع المُسلمين في الأولين وفي الآخرين وفي الملأ الأعلى إلى يوم الدين.
    سلام خداوند بر شما جناب اشراف ( اشراف = نسل امامین حسن و حسین علیهم السلام درمذهب اهل تسنن)؛ ما از میهمانان پایگاه مبارک شما هستیم و اگر ناصرمحمد یمانی سیدی از آل بیت باشد، نصیحت من به شما این است که گرفتار حمیت جاهلی پیش از اسلام نشوید، حمیت جاهلی پیش از اسلام چیست؟ یعنی غرور تعصب شما را به گناه بکشاند و اگر برایتان روشن شد حق با محمود است، در کنار امام ناصر محمد یمانی بمانید چون او فتوا می‌دهد که از آل بیت هاشمی قریشی است! به هیچ‌ وجه عزیزان من، به خداوند قسم من تنها چیزی که می‌خواهم این است که شما طرف حق باشید و به حق بین من و ابوحمزه محمود مصری که از سرسخت‌ترین دشمنان مهدی منتظرامام ناصرمحمد یمانی است؛ قضاوت کنید. بدانید که ابوحمزه مصری از کسانی است که تظاهر به داشتن ایمان می‌کند و کفر و مکر خود برضد مهدی منتظر را پنهان می‌کند تا نور خداوند برای عالمیان را خاموش سازد و خداوند جز این نمی‌خواهد که نور خود را کامل گرداند، ولو مجرمان از ظهور آن خشنود نباشند. به‌ درستی که ابوحمزه مصری بر ضد مهدی منتظر ناصر محمد یمانی، اعلان جنگ کرده است و با هر وسیله وحیله‌ای تلاش می‌کند مردم را از پیروی از مهدی منتظر ناصرمحمد یمانی بازدارد؛ او که مسلمانان و نصاری [مسیحیان] و یهودیان را به پذیرش حکمیت براساس ذکر محفوظ از تحریف دعوت می‌کند؛ تا از آن پیروی کرده و نسبت به هرچه که مخالف آیات محکم ذکر باشد -فرقی ندارد در تورات یا انجیل یا سنت محمدی نبوی باشد- کافر گردند.
    همانا که هر بار ابوحمزه مصری می‌بیند یکی از پایگاه‌های دینی، اقدام به انتشار دعوت مهدی منتظربرای گفتگو می‌کند؛ نامه‌ای به آن پایگاه نوشته و مطالبی را که امام ناصر محمد یمانی نگفته است به او نسبت می‌دهد و چهره ناصر محمد یمانی را زشت نشان داده و شب و روزبه سختی تلاش می‌کند تا مردم را از پیروی از ناصر محمد یمانی بازدارد تا جایی که مدیران پایگاه اسلامی را به فتنه اندازد و آنان که حرف این فاسق را که به مهدی منتظر نسبت دروغ می‌دهد را باورمی‌کنند؛ بیانات امام مهدی ناصرمحمد یمانی را که مردم را به راه راست -صراط مستقیم- دعوت می‌کند را حذف می‌نمایند! چه کسی آنان را ازعذاب روز عقیم نجات خواهد داد؟ ألا لعنت خدا بر ناصر محمد یمانی؛ اگر که مهدی منتظر نباشد و لعنت خدا بر ابوحمزه محمود مصری -لعنتی سخت و بزرگ- اگر از کسانی باشد که تظاهر به ایمان می‌کنند و کفر و مکر خود برای بازداشتن مردم از پیروی از ذکر حکیم را پنهان می‌کنند. پروردگارم از کید آنان باخبر است و ولیّ من خداوند است و ولیّ او شیطان رجیم، و حکم با خداوند خیرالحاکمین و اسرع الحاسبین است. حسبي الله لا إله إلا هو عليه توكلت وهو ربّ العرش العظيم.
    ای ابوحمزه محمود مصری، می‌بینم که می‌خواهی بگویی امام ناصر محمد یمانی درمورد پایگاه «طریق الاسلام» و پایگاه «طریق القرآن» دروغ می‌گوید! وسؤالی که مطرح می‌شود این است: ناصر محمد یمانی چه دروغی درمورد آنها گفته است؟ آیا به مردم گفته است که پایگاه «طریق الاسلام» و پایگاه «طرق القرآن» او را تصدیق و از او پیروی کرده و با ناصر محمد یمانی بیعت کرده‌اند؟ آیا از خدا نمی‌ترسی؟ کاری که ما کردیم، تشکر از آنان بود چرا که بیان مهدی امام ناصر محمد یمانی را در پایگاه خود گذاشتند و معنای کارشان این نیست که آنها از انصار ناصر محمد یمانی هستند، بلکه می‌خواهند دیگران به دعوت امام ناصر محمد یمانی برای گفتگو، پاسخ دهند تا برای ایشان و دیگران روشن شود که شأن امام مهدی ناصرمحمد یمانی چیست و او به‌حق مهدی منتظر است یا دروغ‌گویی گستاخ؟ معنی انتشاراین نیست که آنان قانع شده باشند او مهدی منتظر است یا او را تصدیق کرده یا با وی بیعت کرد‌ه‌اند، بلکه بیعت و تصدیق و بیعت را به تاخیر انداخته تا شأن امام مهدی ناصر محمد یمانی برایشان روشن شود ولی اگر ناصر محمد یمانی فتوا بدهد که اصحاب پایگاه «طریق القرآن» یا پایگاه «طریق الاسلام» ناصر محمد یمانی را باور و با او بیعت کرده‌اند؛ در این‌ صورت محمود المصری راست گفته و امام ناصر محمد یمانی سخن دروغ بر زبان آورده‌ استِ اما الحمد لله که بیان هنوز موجود است و شاهد حقی برای این‌ که نشان دهد من در مورد تصدیق و بیعت، به آنها نسبت دروغ نداده‌ام و به راستی که من از آنها به خاطر مسدود نکردن بیان امام ناصر محمد یمانی و اعترافشان به حق گفتگو در دعوت به گفتگوی مهدی منتظر قبل از ظهور و هشدار درمورد سیاره سقر، از آنان تشکر کرده‌ام، آنان مانند کسی هستند که می‌گوید: «اگر دروغ بگوید، گردن خودش است و اگر راست بگوید برخی از وعده‌هایی که می‌دهد ممکن است برسرتان بیاید» و این احتیاط و برحذر بودن است و معنایش این نیست که آنها تصدیق و تبعیت و بیعت کرده باشند؛ من نگفتم که آنان از مهدی منتظر پیروی کرده‌اند؛ بلکه از آنان به‌ خاطر انتشار خبر و اقرار به دعوت به گفتگو؛ تشکر کردم. آنچه‌‌ که در ادامه می‌آید لینکی است که تشکر از آنان برای انتشار دعوت به گفتگو و هشدار درباره سیاره دهم در آن آمده‌است:
    https://nasser-alyamani.org./showthread.php?p=5271
    https://nasser-alyamani.org./showthread.php?t=395
    ای برادران انجمن جهانی اشراف و تمام پایگاه‌های اسلامی، از فتنه ولیّ یهود ابو حمزه محمود، دشمن سرسخت امام موعود برحذر باشید و با محمود سرسختانه دشمن باشید؛ او مردم را از پیروی از قرآن مجید که امام مهدی به وسیله آن راه خداوند عزیز و حمید را نشان می‌دهد، باز می‌دارد. هرکس از محمود پیروی کند و از دعوت به پذیرش حکمیت ذکر محفوظ از تحریف خداوند قرآنسرباز زند؛ مانند کافرانی خواهد بود که از کتاب خداوند قرآن عظیم روگردانده‌اند. این کفر نسبت به ناصر محمد یمانی نیست و ناصر محمد یمانی تنها بنده‌ای از بندگان صالح خداوند است که ازمسلمانان ومسیحیان و یهودیان و تمام مردم دعوت می‌کند که از کتاب خداوند قرآن عظیم پیروی کرده و نسبت به آنچه‌‌ که مخالف آن است کافر شوند؛ چه در تورات و انجیل باشد یا در سنت نبوی؛ چون خداوند درمورد حفظ آنها از تحریف به شما وعده‌ای نداده است؛ بلکه خداوند تنها وعده حفظ قرآن از تحریف داده شده تا مهیمن و حکم‌دهنده در موارد اختلافی باشد که درتورات یا انجیل یا سنت نبوی میان شما پیش آمده است؛ آیا پروا نمی‌کنید؟ و این تصدیق فرموده خداوند تعالی می‌فرماید:
    {وَأَنْزَلْنَا إِلَيْكَ الْكِتَابَ بالحقّ مُصَدِّقًا لِمَا بَيْنَ يَدَيْهِ مِنَ الْكِتَابِ وَمُهَيْمِنًا عَلَيْهِ فَاحْكُمْ بَيْنَهُمْ بِمَا أَنْزَلَ اللَّهُ وَلَا تَتَّبِعْ أَهْوَاءَهُمْ عَمَّا جَاءَكَ مِنَ الْحَقِّ} صدق الله العظيم [المائدة:۴۸].
    محمود! آیا می‌دانی چرا خداوند کتاب خود قرآن عظیم را حکم و مهیمن قرار داده تا میان اختلافات یهود و نصاری و مسلمان داوری کند؟ چون این کتابی است که خداوند وعده داده در طول قرن‌ها، از روز نزول تا زمان رستاخیز و گرد آمدن دوباره مردم آن را از تحریف و دست‌کاری حفظ خواهد کرد. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
    {إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّكْرَ وَإِنَّا لَهُ لَحَافِظُونَ ﴿٩} صدق الله العظيم [الحجر]
    الحمدلله رب العالمین که بشریت بیان حق این آیه را درعالم واقعیات به صورت واقعی در دستشان می‌بینند؛ و شاهد هستند که قرآن عظیم به‌حق از تحریف و دست‌کاری محفوظ مانده است و در طول گذشت اعصار، تنها یک نسخه از آن در جهان وجود دارد و حتی یک کلمه از آن نیست که با نسخه‌ای دیگر تفاوت داشته باشد.

    اما کسانی که در ظاهر خود را مؤمن نشان داده و کفر و مکر خود برای بازداشتن مسلمانان و تمام مردم از پیروی از کتاب خداوند قرآن عظیم که به سوی محمدٍ رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم فرستاده شده است را پنهان می‌نمایند؛ می‌گویند: شهادت می‌دهیم لا إله إلا الله مُحمد رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم. ولی دروغ می‌گویند چون چیزی را بر زبان می‌آورند که در قلبشان نیست و از این امر برای بازداشتن مردم از پیروی از ذکرمحفوظ از تحریف استفاده می‌نمایند. خداوند تعالی می‌فرماید:
    { إِذَا جَاءَكَ الْمُنَافِقُونَ قَالُوا نَشْهَدُ إِنَّكَ لَرَسُولُ اللَّـهِ ۗ وَاللَّـهُ يَعْلَمُ إِنَّكَ لَرَسُولُهُ وَاللَّـهُ يَشْهَدُ إِنَّ الْمُنَافِقِينَ لَكَاذِبُونَ ﴿۱﴾ اتَّخَذُوا أَيْمَانَهُمْ جُنَّةً فَصَدُّوا عَن سَبِيلِ اللَّـهِ ۚ إِنَّهُمْ سَاءَ مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ ﴿۲﴾ }صدق الله العظيم [المنافقون]
    سپس خداوند به شما می‌آموزد که آنان چگونه مردم را از راه خداوند بازمی‌دارند؛ خداوند در آیات محکم کتاب خود طریق مکر آمیز آنها را برایتان روشن می‌نماید. از علت ایمان آوردن ظاهری آنها برایتان می‌گوید تا بتوانند از راویان احادیث نبوی گردیده و مسلمانان را از راه سنت نبوی -که خداوند وعده محفوظ ماندن آنها از تحریف را نداده است- از مسیر درست بازدارند. برای همین می‌گویند از خداوند و رسولش اطاعت می‌کنیم و در مجالس که احادیث سنت نبوی در بیان قرآن داير می‌شد شرکت می‌کردند تا از راویان حدیث به شمار آیند و خداوند تعالی می‌فرماید:
    { مَّن يُطِعِ الرَّسُولَ فَقَدْ أَطَاعَ اللَّـهَ ۖ وَمَن تَوَلَّىٰ فَمَا أَرْسَلْنَاكَ عَلَيْهِمْ حَفِيظًا ﴿۸۰﴾ وَيَقُولُونَ طَاعَةٌ فَإِذَا بَرَزُوا مِنْ عِندِكَ بَيَّتَ طَائِفَةٌ مِّنْهُمْ غَيْرَ الَّذِي تَقُولُ ۖ وَاللَّـهُ يَكْتُبُ مَا يُبَيِّتُونَ ۖ فَأَعْرِضْ عَنْهُمْ وَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّـهِ ۚ وَكَفَىٰ بِاللَّـهِ وَكِيلًا ﴿۸۱﴾ أَفَلَا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ ۚ وَلَوْ كَانَ مِنْ عِندِ غَيْرِ اللَّـهِ لَوَجَدُوا فِيهِ اخْتِلَافًا كَثِيرًا ﴿۸۲﴾ وَإِذَا جَاءَهُمْ أَمْرٌ مِّنَ الْأَمْنِ أَوِ الْخَوْفِ أَذَاعُوا بِهِ ۖ وَلَوْ رَدُّوهُ إِلَى الرَّسُولِ وَإِلَىٰ أُولِي الْأَمْرِ مِنْهُمْ لَعَلِمَهُ الَّذِينَ يَسْتَنبِطُونَهُ مِنْهُمْ ۗ وَلَوْلَا فَضْلُ اللَّـهِ عَلَيْكُمْ وَرَحْمَتُهُ لَاتَّبَعْتُمُ الشَّيْطَانَ إِلَّا قَلِيلًا ﴿۸۳﴾ }صدق الله العظيم [النساء]
    در این آیات محکم ؛خداوند بیان حق را برایتان روشن می سازد:
    { اتَّخَذُوا أَيْمَانَهُمْ جُنَّةً فَصَدُّوا عَن سَبِيلِ اللَّهِ إِنَّهُمْ سَاءَ مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ } صدق الله العظيم [المنافقون:۲]
    و روش انحرافی آنها را به شما می‌آموزد:
    { وَيَقُولُونَ طَاعَةٌ فَإِذَا بَرَزُوا مِنْ عِنْدِكَ بَيَّتَ طَائِفَةٌ مِنْهُمْ غَيْرَ الَّذِي تَقُولُ } صدق الله العظيم
    خداوند در آیات محکم کتابش؛ رسول خود و مؤمنان را از مکر کسانی که تظاهر به ایمان کرده و کفر و مکر خود را پنهان می‌کنند؛ آگاه می‌نماید و می‌فرماید:
    { وَيَقُولُونَ طَاعَةٌ فَإِذَا بَرَزُوا مِنْ عِنْدِكَ بَيَّتَ طَائِفَةٌ مِنْهُمْ غَيْرَ الَّذِي تَقُولُ وَاللَّهُ يَكْتُبُ مَا يُبَيِّتُونَ}

    اما به نبی خود فرمان پرده برداشتن از کار آنها و طردشان را نمی‌دهد بلکه به نبی خود فرمان می‌دهد و می‌فرماید:
    { فَأَعْرِضْ عَنْهُمْ وَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ وَكَفَى بِاللَّهِ وَكِيلًا } صدق الله العظيم.
    خداوند سپس حکمت طرد نکردنشان را روشن می‌سازد. این به خاطر آن است که مشخص شود چه کسانی به کلام خداوند تمسک می‌جویند و چه کسانی از کلام خداوند؛ قرآن عظیم محفوظ از تحریف روبرمی‌گردانند و آن را پشت سر انداخته و به دنبال سخن شیطان رجیم که با آیات محکم کتاب خداوند تفاوت بسیاری دارد؛ می‌روند. این چنین خداوند قاعده و ناموس کشف احادیث دروغ وارد شده به سنت نبوی را به شما می‌آموزد. خداوند شما را آگاه کرده است اگر درباره‌ی احادیث نبوی دچار اختلاف شدید باید به محکمات قرآن تکیه و بر اساس آن حکم نمایید؛ اگر این حدیث سنت نبوی از جانب غیرخدا آمده باشد بین آن و آیات محکم قرآن عظیم تفاوت زیادی خواهید یافت، چرا که حق و باطل همیشه مخالف و ناقض یک‌دیگرند.برای همین خداوند قرآن را مرجع قرار داده است تا در موارد اختلاف در سنت نبوی بر اساس آن حکم کنید. خداوند تعالی فرموده است:
    { مَّن يُطِعِ الرَّسُولَ فَقَدْ أَطَاعَ اللَّـهَ ۖ وَمَن تَوَلَّىٰ فَمَا أَرْسَلْنَاكَ عَلَيْهِمْ حَفِيظًا ﴿۸۰﴾ وَيَقُولُونَ طَاعَةٌ فَإِذَا بَرَزُوا مِنْ عِندِكَ بَيَّتَ طَائِفَةٌ مِّنْهُمْ غَيْرَ الَّذِي تَقُولُ ۖ وَاللَّـهُ يَكْتُبُ مَا يُبَيِّتُونَ ۖ فَأَعْرِضْ عَنْهُمْ وَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّـهِ ۚ وَكَفَىٰ بِاللَّـهِ وَكِيلًا ﴿۸۱﴾ أَفَلَا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ ۚ وَلَوْ كَانَ مِنْ عِندِ غَيْرِ اللَّـهِ لَوَجَدُوا فِيهِ اخْتِلَافًا كَثِيرًا ﴿۸۲﴾ }صدق الله العظيم [النساء]
    اگر برای مؤمنان: {أَمْرٌ مِنَ الْأَمْنِ} آمد؛ یعنی از جانب خداوند و رسولش بود؛ هرکس از خداوند و رسولش اطاعت کند از عذاب خداوند در دنیا درامان بوده و در روز قیامت نیز امنیت دارد، تصدیق فرموده خداوند تعالی:
    { إِنَّ الَّذِينَ يُلْحِدُونَ فِي آيَاتِنَا لَا يَخْفَوْنَ عَلَيْنَا ۗ أَفَمَن يُلْقَىٰ فِي النَّارِ خَيْرٌ أَم مَّن يَأْتِي آمِنًا يَوْمَ الْقِيَامَةِ ۚ اعْمَلُوا مَا شِئْتُمْ ۖ إِنَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ ﴿۴۰﴾ إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا بِالذِّكْرِ لَمَّا جَاءَهُمْ ۖ وَإِنَّهُ لَكِتَابٌ عَزِيزٌ ﴿۴۱﴾ لَّا يَأْتِيهِ الْبَاطِلُ مِن بَيْنِ يَدَيْهِ وَلَا مِنْ خَلْفِهِ ۖ تَنزِيلٌ مِّنْ حَكِيمٍ حَمِيدٍ ﴿۴۲﴾ }صدق الله العظيم [فصلت]
    اما منظور از
    { أَوِ الْخَوْفِ } یعنی چیزی که از جانب غیر خداست و کسی که از اموری اطاعت نماید که مخالف فرمان خداوند و رسولش است از عذاب خداوند در امان نخواهد بود.
    اما منظور از این فرموده { أَذَاعُوا بِهِ } علمای امت هستند که راوی حدیث هستند، گروهی می‌گویند این حدیث به حق از خداوند و رسولش است و گروه دیگر آن را انکار می‌کنند و حدیثی مخالف آن را می‌آورند. در اینجا امر خداوند این است که اگر رسول خداوند هنوز بین آنهاست برای حکمیت به او رو کنند و بعد از وفات ایشان چنین اموری را به صاحبان امر (ائمه آگاه از علم کتاب) ارجاع دهند؛ کسانی از آنان که پیشوای مسلمانان هستند و خداوند بیان قرآن عظیم را به آنان آموخته است؛ کسانی که خداوند فرمان داده است بعد از رسولش از آنان اطاعت شود تا آنها در موارد اختلافشان حکم خداوند را آورده و برایشان حکم را از کتاب خداوند استنباط کرده و روشن سازند. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
    { وَمَا اخْتَلَفْتُمْ فِيهِ مِنْ شَيْءٍ فَحُكْمُهُ إِلَى اللَّهِ ذَلِكُمُ اللَّهُ رَبِّي عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ وَإِلَيْهِ أُنِيبُ } صدق الله العظيم [الشورى:۱۰]
    بر صاحبان امر (اولی الأمر) جز این نیست که باید در موارد اختلاف؛ حکم خداوند را برایتان از آیات محکم کتابش استنباط کرده و برایتان روشن سازند.
    تصدیق فرموده خداوند تعالی:
    { أَفَغَيْرَ اللّهِ أَبْتَغِي حَكَماً وَهُوَ الَّذِي أَنَزَلَ إِلَيْكُمُ الْكِتَابَ مُفَصَّلاً }صدق الله العظيم [الأنعام:۱۱۴]
    حال این مهدی منتظر است که در زمان مقدر شده در کتاب مسطور خداوند حاضر شده است؛ در دورانی که علمای مسلمین دچار اختلاف شده و به دسته‌های متعدد تقسیم گردیده و هر یک به داشته‌های خود دلخوشند. و أشهدُ أن لا إله إلا الله و أشهدُ أن مُحمد رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم و أشهدُ إني المهدي المُنتظر ناصر محمد؛ من ازشما علمای مسلمین و نصاری [مسیحی] و یهودی دعوت می‌کنم تا در موارد اختلاف، تسلیم حکمیت کتاب خداوند گردید؛ خداوند قرآن عظیم را کتاب حاکم و مرجع حل اختلافاتتان قرار داده است. هر چه که مخالف آیات محکم کتاب خداوند قرآن عظیم است؛ خواه در سنت نبوی باشد خواه در تورات یا انجیل، بدانید از جانب خدا نیست بلکه از سوی شیطان رجیم است؛ برای همین هم هست که اگر به قرآن عظیم باور داشته باشید در می یابید، بین باطل و آیات محکم کتاب – که نه در زمان نزول و نه بعد از آن باطل به آن راه نیافته است- اختلاف زیادی وجود دارد. ای مسلمانان و نصاری [مسیحیان] و یهودیان ! خداوند قرآن را مرجع حل اختلافات شما قرار داده است. مهدی منتظر نو آور نیست بلکه خداوند او را پیرو دعوت مُحمد رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم قرار داده است تا از شما مسلمانان امی؛ مسیحیان و یهودیان دعوت نماید در موارد اختلاف حکمیت کتاب خدا را بپذیرید و چنین است که نبیّ خداوند موسی و عیسی و تمام انبیا مردم را به سوی اسلام دعوت کرده‌اند. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
    {إِنَّ الدِّينَ عِندَ اللَّـهِ الْإِسْلَامُ ۗ وَمَا اخْتَلَفَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ إِلَّا مِن بَعْدِ مَا جَاءَهُمُ الْعِلْمُ بَغْيًا بَيْنَهُمْ ۗ وَمَن يَكْفُرْ بِآيَاتِ اللَّـهِ فَإِنَّ اللَّـهَ سَرِيعُ الْحِسَابِ ﴿١٩} صدق الله العظيم [آل‌ عمران].
    تصدیق فرموده خداوند تعالی:

    { أَفَغَيْرَ دِينِ اللَّـهِ يَبْغُونَ وَلَهُ أَسْلَمَ مَن فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ طَوْعًا وَكَرْهًا وَإِلَيْهِ يُرْجَعُونَ ﴿۸۳﴾قُلْ آمَنَّا بِاللَّـهِ وَمَا أُنزِلَ عَلَيْنَا وَمَا أُنزِلَ عَلَىٰ إِبْرَاهِيمَ وَإِسْمَاعِيلَ وَإِسْحَاقَ وَيَعْقُوبَ وَالْأَسْبَاطِ وَمَا أُوتِيَ مُوسَىٰ وَعِيسَىٰ وَالنَّبِيُّونَ مِن رَّبِّهِمْ لَا نُفَرِّقُ بَيْنَ أَحَدٍ مِّنْهُمْ وَنَحْنُ لَهُ مُسْلِمُونَ ﴿
    ۸۴﴾ وَمَن يَبْتَغِ غَيْرَ الْإِسْلَامِ دِينًا فَلَن يُقْبَلَ مِنْهُ وَهُوَ فِي الْآخِرَةِ مِنَ الْخَاسِرِينَ ﴿۸۵﴾ }صدق الله العظيم [آل عمران]
    تصدیق فرموده خداوند تعالی:
    {وَأَنزَلْنَا إِلَيْكَ الْكِتَابَ بالحقّ مُصَدِّقًا لِّمَا بَيْنَ يَدَيْهِ مِنَ الْكِتَابِ وَمُهَيْمِنًا عَلَيْهِ ۖ فَاحْكُم بَيْنَهُم بِمَا أَنزَلَ اللَّهُ ۖ وَلَا تَتَّبِعْ أَهْوَاءَهُمْ عَمَّا جَاءَكَ مِنَ الحقّ ۚ لِكُلٍّ جَعَلْنَا مِنكُمْ شِرْعَةً وَمِنْهَاجًا ۚ وَلَوْ شَاءَ اللَّهُ لَجَعَلَكُمْ أُمَّةً وَاحِدَةً وَلَٰكِن لِّيَبْلُوَكُمْ فِي مَا آتَاكُمْ ۖ فَاسْتَبِقُوا الْخَيْرَاتِ ۚ إِلَى اللَّهِ مَرْجِعُكُمْ جَمِيعًا فَيُنَبِّئُكُم بِمَا كُنتُمْ فِيهِ تَخْتَلِفُونَ ﴿٤٨﴾} صدق الله العظيم [المائدة]

    و برهان آن؛ دعوت نبی الله موسی از فرعون و بنی اسراییل است؛ او آنها را به سوی اسلام فرا می‌خواند و اولين کسانی از بنی اسراییل که از نبی الله موسی پیروی کردند؛ مسلمان نامیده شدند؛ چراکه نبی الله موسی مردم را به سوی اسلام دعوت می‌کرد و برای همین هم فرعون در زمانی که در آستانه غرق شدن بود گفت:
    { حَتَّى إِذَا أَدْرَكَهُ الْغَرَقُ قَالَ آمَنْتُ أَنَّهُ لا إِلَهَ إِلَّا الَّذِي آمَنَتْ بِهِ بَنُوا إِسْرَائِيلَ وَأَنَا مِنَ الْمُسْلِمِينَ }صدق الله العظيم [يونس:۹۰]
    و چنین است که خداوند رسول خود موسى - صلى الله عليه وآله وسلم – را برمی‌انگیزد تا آل فرعون و بنی اسراییل را به دین حنیف اسلام فرا خواند؛ و به همین ترتیب رسولان خود داوود و سلیمان را نیز برانگیخت تا مردمان را به اسلام دعوت نمایند، برای همین هم در نامه نبیّ خداوند سلیمان به ملکه سبا و مردمش از این سخن به میان می‌آید. خداوند تعالی می‌فرماید:
    { إِنَّهُ مِن سُلَيْمَانَ وَإِنَّهُ بِسْمِ اللَّـهِ الرَّحْمَـٰنِ الرَّحِيمِ ﴿۳۰﴾ أَلَّا تَعْلُوا عَلَيَّ وَأْتُونِي مُسْلِمِينَ ﴿۳۱﴾ }صدق الله العظيم [النمل]
    و هم چنین خداوند بنده و رسول خود مسيح عيسى ابن مريم - صلى الله عليه وعلى أمه وآل عمران المكرمين وسلم تسليماً كثيراً –را برمی‌انگیزد تا بنی اسرییل را به اسلام دعوت کند و برای همین پیروان نبی الله عیسی مسلمان خوانده می‌شوند و خداوند تعالی می‌فرماید:

    { وَمُصَدِّقًا لِّمَا بَيْنَ يَدَيَّ مِنَ التَّوْرَاةِ وَلِأُحِلَّ لَكُم بَعْضَ الَّذِي حُرِّمَ عَلَيْكُمْ ۚ وَجِئْتُكُم بِآيَةٍ مِّن رَّبِّكُمْ فَاتَّقُوا اللَّـهَ وَأَطِيعُونِ ﴿۵۰﴾ إِنَّ اللَّـهَ رَبِّي وَرَبُّكُمْ فَاعْبُدُوهُ ۗ هَـٰذَا صِرَاطٌ مُّسْتَقِيمٌ ﴿۵۱﴾ فَلَمَّا أَحَسَّ عِيسَىٰ مِنْهُمُ الْكُفْرَ قَالَ مَنْ أَنصَارِي إِلَى اللَّـهِ ۖ قَالَ الْحَوَارِيُّونَ نَحْنُ أَنصَارُ اللَّـهِ آمَنَّا بِاللَّـهِ وَاشْهَدْ بِأَنَّا مُسْلِمُونَ ﴿۵۲﴾رَبَّنَا آمَنَّا بِمَا أَنزَلْتَ وَاتَّبَعْنَا الرَّسُولَ فَاكْتُبْنَا مَعَ الشَّاهِدِينَ ﴿۵۳﴾ }صدق الله العظيم [آل عمران]
    به خاطر آنکه من امام مهدی منتظر حق هستم که از جانب پروردگارتان آمدهام؛ آنچه که در دست دارم از تورات و انجیل و قرآن تصدیق کرده و دعوت من از شما همان دعوت نبی الله موسی و داوود و سلیمان و مسیح عیسی بن مریم و محمد رسول الله - صلى الله عليهم أجمعين وسلم تسليماً كثيراً – و هم شما را به دین حنیف اسلام فرا می‌خوانم و هر کس دینی بجز اسلام اختیار نماید از او پذیرفته نخواهد شد و در آخرت از زیان‌کاران خواهد بود؛ من شما را به سوی سخنی دعوت می‌کنم که بین ما و شما یکسان است : لا اله الا الله وحده لا شریک له و ما جز او کسی را عبادت نمی‌کنیم ؛ ما جای خداوند موسی و عزیر و مسیح عیسی بن مریم و محمد صلى الله عليهم وأوليای‌ وسلم تسليماً كثيراً نمی‌خوانیم و به شما همان چیزی را می‌گوییم که خداوند در آیات محکم قرآنش به ما فرمان داده است که بگوییم:
    {قُلْ يَا أَهْلَ الْكِتَابِ تَعَالَوْا إِلَىٰ كَلِمَةٍ سَوَاءٍ بَيْنَنَا وَبَيْنَكُمْ أَلَّا نَعْبُدَ إِلَّا اللَّـهَ وَلَا نُشْرِكَ بِهِ شَيْئًا وَلَا يَتَّخِذَ بَعْضُنَا بَعْضًا أَرْبَابًا مِّن دُونِ اللَّـهِ ۚ فَإِن تَوَلَّوْا فَقُولُوا اشْهَدُوا بِأَنَّا مُسْلِمُونَ ﴿٦٤} صدق الله العظيم [آل‌ عمران].
    ای مسلمانان امی که پیرو مُحمد رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم هستید؛ ای شیعیان و سنیان، چقدر خداوند به شما هشدار داده است تا از پیروی از احادیث و روایاتی که به دروغ به نبی او نسبت داده شده دوری کنید روایاتی که از جانب طاغوت و اززبان اولیاء منافقش که در بین صحابه رسول الله - صلى الله عليه وآله وسلم بوده و تظاهر به ایمان می‌کردند تا آنها را از صحابه بدانید نقل شده است؛ اما آنها نه صحابه رسول الله بلکه صحابه شیطان رجیم هستند که در بین صحابه حق رسول الله نفوذ کرده بودند و شما علمای شیعیه و سنی از بسیاری از دروغذهای آنها پیروی کرده‌اید! برای شما فتوا داده‌اند که این شمایید که خلیفه‌ی خدا را در زمان مقدر شده در کتاب مسطور خداوند انتخاب می‌کنید؛ شما و آنها سخن کذب بر زبان می‌آورید... فرشتگان مقرب خداوند رحمن حق نداشتند خلیفه‌ی خداوند در زمین را برگزینند؛ پس چگونه شما علمای شیعه و سنی چنین حقی می‌توانید داشته باشید؟! و اما شیعیان او را بیش از هزار سال قبل انتخاب کرده‌اند و حکم را به یک پسربچه داده‌اند و اما اهل سنت، بر مهدی منتظر حرام کرده‌اند که هنگام حاضر شدنش به آنها بگوید که او مهدی منتظر خلیفه‌ای است که خداوند بر ایشان برگزیده و دانش بیشتری از علم کتاب را به او عطا نموده تا دراختلافاتشان؛ داور و حکم کننده بین آنان باشد و آنها را به حکمیت کتاب خداوند ذکری که محفوظ از تحریف است فرا بخواند.
    جواب شیعیان و اهالی سنتی که خداوند آنها را در میز گفت‌وگو جهانی از شأن من آگاه کرده جز این نیست که می‌گویند: به راستی که دروغگوی بی‌شرمی هستی؛ تو مهدی منتظر نیستی بلکه این ما هستیم که از بین مردم مهدی منتظر را انتخاب کرده و در حالی که خوار شده و راهی ندارد، او را وادار به بیعت می‌کنیم. پس مهدی منتظر حق پروردگارشان در جواب می‌گوید: به خداوند عظیم و رحمن که بر عرش چیره است؛ شما در دورانی هستید که در کتاب مسطور خداوند مقدر شده است که عصر گفتگوی با مهدی منتظر قبل از ظهور و قبل ازعبور کوکب سقر باشد، بگو اگر راست می‌گویید برهانتان کدام است[قل هاتوا بُرهانكم إن كنتم صادقين]...اگر راست می‌گویید مهدی منتظر حق پروردگارتان را انتخاب کنید به شرط آنکه علم ظاهر و باطن کتاب را به او بدهید تا بتواند در موارد اختلاف بینتان حکم کند و اگر با قرآن با شما مجادله کند همه شما را شکست بدهد ..اگر راست می‌گویید –چنین فردی را خود انتخاب کنید!-... و اگر نتوانید که نمی‌توانید؛ بدانید من مهدی منتظر حق پروردگارتان هستم؛ مرا نه جبریل انتخاب کرده است و نه میکاییل و نه شیعیان و نه اهل سنت؛ بلکه خداوند مرا به عنوان خلیفه خود در زمین برگزیده است؛ هم او که آدم را به خلافت برگزید؛ به راستی که ملک از آن خداوند است و آن را به هر کس که بخواهد عطا می‌نماید؛ و شما شیعیان و سنیانی که با احادیث دروغ و روایات به شدت گمراه شده‌اید کسانی نیستید که رحمت خدا را تقسیم کنند. رواياتی که شما به آنها تمسک می‌جویید از جانب طاغوت است نه از جانب خداوند و کار شما مانند خانه‌ای است که عنکبوت انتخاب کرده است و سست‌ترین خانه، خانه عنکبوت است؛ آیا پروا نمی‌کنید؟ در حالی که خداوند به شما فرمان داده است به ریسمان محکم الهی (عروة الوثقى) که محفوظ از تحریف است چنگ زنید و همانا که این ریسمان الهی قرآن عظیم است که به حق از جانب خداوند آمده و از شما دعوت شده است تا به حکمیت آن سرفرود آوريد ولی شما از حق اکراه دارید. ای اهل سنت و شیعیان چقدر شبیه یهودیان شده‌اید؛ آیا می‌خواهید به شما بگویم چه وقت‌هایی حکمیت کتاب خداوند قرآن عظیم را خوش نمی‌دارید؛ این زمانی است که یک موضوع بر خلاف امیال شماست. اما اگر حق با خواست شما همخواني داشته باشد به سرعت درمقابل آن سرفرود می‌آورید و در مجادله‌ها از آن استفاده می‌کنید؛ ولی اگر در موضوعی دیگر حق با امیال شما همخواني نداشته نباشد؛ آن وقت روبرگردانده و می‌گویید تأویل آن را تنها خداوند می‌داند و برای ما آنچه که پیشینیان ما گفته‌اند کافی است. منظور شیعیان ائمه آل بیت و منظور اهل سنت و جماعت صحابه رسول الله هستند. لذا امام مهدی منتظر در پاسختان می‌گوید: ولی زمانی که در موضوعی حق با شما باشد و آیه‌ای بیاید که برهانی برای آن باشد؛ به سرعت دربرابر آن سرفرود آورده و نمی‌گویید تأویل آن را تنها خداوند می‌داند؟! اما اگر آیه‌ای محکم بیاید که ظاهر و باطن آن روشن و مخالف داشته‌های شما باشد از آن روبرگردانده و می‌گویید جز خداوند کسی از تأویل آن آگاه نیست!!
    پس با حق در برابرتان حجت می‌آورم ومی‌گویم ای اهالی سنت وشیعیان آیا این خصلت گروهی از صحابه یهود نیست؟ چرا شما از این ویژگی آنها پیروی می‌کنید؟ و خداوند تعالی می‌فرماید:
    { لَّقَدْ أَنزَلْنَا آيَاتٍ مُّبَيِّنَاتٍ ۚ وَاللَّـهُ يَهْدِي مَن يَشَاءُ إِلَىٰ صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ ﴿۴۶﴾ وَيَقُولُونَ آمَنَّا بِاللَّـهِ وَبِالرَّسُولِ وَأَطَعْنَا ثُمَّ يَتَوَلَّىٰ فَرِيقٌ مِّنْهُم مِّن بَعْدِ ذَٰلِكَ ۚ وَمَا أُولَـٰئِكَ بِالْمُؤْمِنِينَ ﴿۴۷﴾ وَإِذَا دُعُوا إِلَى اللَّـهِ وَرَسُولِهِ لِيَحْكُمَ بَيْنَهُمْ إِذَا فَرِيقٌ مِّنْهُم مُّعْرِضُونَ ﴿۴۸﴾ وَإِن يَكُن لَّهُمُ الْحَقُّ يَأْتُوا إِلَيْهِ مُذْعِنِينَ ﴿۴۹﴾ أَفِي قُلُوبِهِم مَّرَضٌ أَمِ ارْتَابُوا أَمْ يَخَافُونَ أَن يَحِيفَ اللَّـهُ عَلَيْهِمْ وَرَسُولُهُ ۚ بَلْ أُولَـٰئِكَ هُمُ الظَّالِمُونَ ﴿۵۰﴾ إِنَّمَا كَانَ قَوْلَ الْمُؤْمِنِينَ إِذَا دُعُوا إِلَى اللَّـهِ وَرَسُولِهِ لِيَحْكُمَ بَيْنَهُمْ أَن يَقُولُوا سَمِعْنَا وَأَطَعْنَا ۚ وَأُولَـٰئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ ﴿۵۱﴾ }صدق الله العظيم [النور]
    ای شیعیان و اهالی سنت و سایر مذاهب اسلامی؛ آیا شما مسلمانان هستید یا از یهودیانی که از دعوت به پذیرش حکمیت کتاب خداوند روبرمی‌گردانند؟ چقدر از شما سؤال کردم چرا به دعوت به پذیرش حکمیت کتاب خداوند پاسخ مثبت نمی‌دهید و جوابی از شما نداشتیم! سپس برایتان به حق حجت می‌آوریم که مهدی منتظر حقی که از جانب پروردگارتان آمده است تابع و پیرو (رسول الله ) است نه یک نوآور؛ آیا محمد رسول الله اهل کتاب را که با یک‌دیگر اختلاف داشتند به پذیرش احکام کتاب خداوند قرآن عظیم فرا نمی‌خواند؟ آیا ناصر محمد یمانی برخلاف آنچه که تصور می‌کند که خداوند او را برای یاری( ناصر محمد) محمد رسول الله صلی الله علیه و اله و سلم برانگیخته است نو آور است و از رسول الله پیروی نمی‌کند؟ اما من از راست گویانم. من از صادقانی هستم که از محمد رسول الله - صلى الله عليه وآله وسلم – پیروی می‌کنم و چیز جدیدی نیاورده‌ام. من ازآیات محکم قرآن عظیم برایتان دلیل می‌آورم .تصدیق فرموده خداوند تعالی:
    {قُلْ هَاتُوا بُرْهَانَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ}صدق الله العظيم [البقرة:۱۱۱]
    اگر اهل اندیشه‌اید پس بدانید برای هر ادعایی برهانی لازم است. پس سؤال دیگری برایتان دارم و می‌خواهم از احادیث حق سنت نبوی به آن جواب دهید؛ آیا مُحمد رسول الله؛ همان گونه که خداوند به او خبر داده بود، شما را از این امر باخبر نکرده است که شما نیز مانند اهل کتاب دچار اختلاف می‌شوید؟ جوابتان معلوم است و خواهید گفت:
    [افترقت اليهود على إحدى و سبعين فرقة، افترقت النصارى على اثنتي و سبعين فرقة وستفترق أمتي على ثلاث و سبعين فرقة كلهم في النار إلا واحدة]
    صدق محمد رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم.
    [مُحمد رسول الله - صلى الله عليه وآله وسلم –گفته است و او از روی هوی سخن نمی‌گوید: یهود به هفتاد و یک گروه تقسیم شدند و مسیحیان هفتاد و دو گروه شدند و امت من به هفتاد و سه فرقه تقسیم خواهد شد و همه آنها جز یک گروه در آتش خواهند بود]
    پس به شما می‌گویم: آری تمام مسلمین پیرو تمام انبیا از اولین نبیّ تا آخرین آنها که نبیّ امیّ مُحمد صلى الله عليه وآله وسلم است گرفتار اختلاف شده‌اند؛ هر امتی از نبی خود پیروی کرده و به وسیله نبی خود به راه راست هدایت می‌شد و نبیّ در حالی آنها را ترک می‌کرد(از دنیا می‌رفت) که امت در راه راست-صراط مستقیم –بودند؛ اما خداوند برای هر نبیّ دشمنانی ازشیاطین جن و انس مقرر می‌داشت که بعد از نبی با نوشته‌هایی که از جانب شیطان بزرگ و طاغوت بود و با تزویر به دروغ به خداوند و رسولانش نسبت داده می‌شد باعث گمراهی امت می‌شدند. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
    { وَكَذَٰلِكَ جَعَلْنَا لِكُلِّ نَبِيٍّ عَدُوًّا شَيَاطِينَ الْإِنسِ وَالْجِنِّ يُوحِي بَعْضُهُمْ إِلَىٰ بَعْضٍ زُخْرُفَ الْقَوْلِ غُرُورًا ۚ وَلَوْ شَاءَ رَبُّكَ مَا فَعَلُوهُ ۖ فَذَرْهُمْ وَمَا يَفْتَرُونَ ﴿۱۱۲﴾ وَلِتَصْغَىٰ إِلَيْهِ أَفْئِدَةُ الَّذِينَ لَا يُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ وَلِيَرْضَوْهُ وَلِيَقْتَرِفُوا مَا هُم مُّقْتَرِفُونَ ﴿۱۱۳﴾ أَفَغَيْرَ اللَّـهِ أَبْتَغِي حَكَمًا وَهُوَ الَّذِي أَنزَلَ إِلَيْكُمُ الْكِتَابَ مُفَصَّلًا ۚ وَالَّذِينَ آتَيْنَاهُمُ الْكِتَابَ يَعْلَمُونَ أَنَّهُ مُنَزَّلٌ مِّن رَّبِّكَ بِالْحَقِّ ۖ فَلَا تَكُونَنَّ مِنَ الْمُمْتَرِينَ ﴿۱۱۴﴾ وَتَمَّتْ كَلِمَتُ رَبِّكَ صِدْقًا وَعَدْلًا ۚ لَّا مُبَدِّلَ لِكَلِمَاتِهِ ۚ وَهُوَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ ﴿۱۱۵﴾ وَإِن تُطِعْ أَكْثَرَ مَن فِي الْأَرْضِ يُضِلُّوكَ عَن سَبِيلِ اللَّـهِ ۚ إِن يَتَّبِعُونَ إِلَّا الظَّنَّ وَإِنْ هُمْ إِلَّا يَخْرُصُونَ ﴿۱۱۶﴾ إِنَّ رَبَّكَ هُوَ أَعْلَمُ مَن يَضِلُّ عَن سَبِيلِهِ ۖ وَهُوَ أَعْلَمُ بِالْمُهْتَدِينَ ﴿۱۱۷﴾ }صدق الله العظيم [الأنعام]
    مهدی منتظر سؤال دیگری مطرح می‌کند: درباره این چه فتوا می‌دهید؛ هرگاه بعد از بروز اختلاف و پراکندگی در میان امت یک نبیّ؛ خداوند نبیّ دیگری را برمی‌انگیخت؛ او مردم را به پذیرش حکمیت چه چیزی فرا می‌خواند؟ آیا آنها را به حکمیت طاغوت فرا می‌خواند یا از آنان دعوت می‌کرد تا به احکام خداوند یکتا سر فرود آورند؟ نبیّ برانگیخته‌شده از جانب خداوند وظیفه‌ای جز این نداشت که حکم حق خداوند را از آیات محکم کتابی که خداوند با او نازل کرده بود برای مردم استنباط نماید.
    تصدیق فرموده خداوند تعالی:
    {كَانَ النَّاسُ أُمَّةً وَاحِدَةً فَبَعَثَ اللَّهُ النَّبِيِّينَ مُبَشِّرِينَ وَمُنذِرِينَ وَأَنزَلَ مَعَهُمُ الْكِتَابَ بالحقّ لِيَحْكُمَ بَيْنَ النَّاسِ فِيمَا اخْتَلَفُوا فِيهِ ۚ وَمَا اخْتَلَفَ فِيهِ إِلَّا الَّذِينَ أُوتُوهُ مِن بَعْدِ مَا جَاءَتْهُمُ البيّنات بَغْيًا بَيْنَهُمْ ۖ فَهَدَى اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا لِمَا اخْتَلَفُوا فِيهِ مِنَ الحقّ بِإِذْنِهِ ۗ وَاللَّهُ يَهْدِي مَن يَشَاءُ إِلَىٰ صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ ﴿٢١٣﴾} صدق الله العظيم [البقرة].
    این اختلاف بین پیروان رسولان ادامه داشت تا نوبت به اهل کتاب رسید؛ پیامبران اهل کتاب امت‌هایشان را در حالی که در راه راست بودند ترک نمودند. سپس شیاطین جن و انس بطور مستمر مکر خود را عملی می‌نمودند. طاغوت اکبر ابلیس به شیاطین جن وحی می‌کرد و اینها به اولیایشان از شیاطین انس وحی می‌رساندند و مطالبی را به دروغ به خداوند و رسولش نسبت می‌دادند که بر ضد موضوعات حقی بود که از جانب خداوند و از زبان رسولانش بیان شده بود. سپس اهل کتاب از مسیر حق منحرف و دچار تفرقه گردیدند؛ تورات و انجیل را پشت سر انداختند و به دنبال مطالب دروغی افتادند که نه از نزد خداوند بلکه ازجانب طاغوت و شیطان رجیم آمده بود. به این ترتیب شیاطین؛ مسلمانان اهل کتاب را از راه راست –صراط مستقیم- خارج کردند تا زمانی رسید که خداوند خاتم الأنبياء والمُرسلين النبي أمي وأمين نسبت به کتاب خداوند قرآن عظیم را برانگیخت که به مثابه دانشنامه و مرجع کتب انبیا و رسولان بود.
    تصدیق فرموده خداوند تعالی:
    { قُلْ هَاتُوا بُرْهَانَكُمْ هَذَا ذِكْرُ مَن مَّعِيَ وَذِكْرُ مَن قَبْلِي بَلْ أَكْثَرُهُمْ لَا يَعْلَمُونَ الْحَقَّ فَهُم مُّعْرِضُونَ(۲۴) }صدق الله العظيم [الأنبياء]

    سپس خداوند به نبیّ خود فرمان داد تا در موارد اختلاف قاعده‌ای را عملی نماید که خداوند برای صدور حکم مقرر فرموده است. به نبیّ خود فرمان داد تا در موارد اختلاف؛ حکم حق را برایشان از آیات محکم کتاب استنباط نماید. پس
    مُحمد رسول الله - صلى الله عليه وآله وسلم – قاعده و ناموس خداوند را عملی نمود واز کسانی که دچار اختلاف بودند دعوت کرد تا به حکم کتاب خداوند گردن نهند چرا که حکم بین آنها با خداوند است و انبیا، حکم حق خداوند را از محکمات کتابش استنباط می‌کردند. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
    {كَانَ النَّاسُ أُمَّةً وَاحِدَةً فَبَعَثَ اللَّهُ النَّبِيِّينَ مُبَشِّرِينَ وَمُنذِرِينَ وَأَنزَلَ مَعَهُمُ الْكِتَابَ بالحقّ لِيَحْكُمَ بَيْنَ النَّاسِ فِيمَا اخْتَلَفُوا فِيهِ ۚ وَمَا اخْتَلَفَ فِيهِ إِلَّا الَّذِينَ أُوتُوهُ مِن بَعْدِ مَا جَاءَتْهُمُ البيّنات بَغْيًا بَيْنَهُمْ ۖ فَهَدَى اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا لِمَا اخْتَلَفُوا فِيهِ مِنَ الحقّ بِإِذْنِهِ ۗ وَاللَّهُ يَهْدِي مَن يَشَاءُ إِلَىٰ صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ ﴿٢١٣﴾} صدق الله العظيم [البقرة].
    پس برایتان روشن شد که حکم‌دهنده خداوند است و بر محمد رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم و مهدی منتظر چیزی جز این نیست که حکم خداوند را در موارد اختلاف از آیات محکم کتابش استنباط کنند چون خداوند حاکم میان آنان است. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
    { أَفَغَيْرَ اللَّـهِ أَبْتَغِي حَكَمًا وَهُوَ الَّذِي أَنزَلَ إِلَيْكُمُ الْكِتَابَ مُفَصَّلًا }صدق الله العظيم [الأنعام:۱۱۴]
    سپس محمد رسول الله قاعده‌ای که تمام انبیا رعایت می‌کردند را عملی نمود و مهدی منتظر نیز بر همین اساس در موارد اختلاف؛ مخالفان را به پذیرش حکم کتاب خداوند فرا می‌خواند و هر کس که از پذیرش حکمیت کتاب خداوند روبرگرداند به آنچه که بر مُحمد صلى الله عليه وآله وسلم نازل شده؛ کافر گردیده است و خداوند تعالی می‌فرماید:
    {أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ أُوتُوا نَصِيبًا مِّنَ الْكِتَابِ يُدْعَوْنَ إِلَىٰ كِتَابِ اللَّهِ لِيَحْكُمَ بَيْنَهُمْ ثُمَّ يَتَوَلَّىٰ فَرِيقٌ مِّنْهُمْ وَهُم مُّعْرِضُونَ ﴿٢٣﴾} صدق الله العظيم [آل عمران].
    و خداوند تعالی می‌فرماید:

    {إِنَّا أَنزَلْنَا إِلَيْكَ الْكِتَابَ بالحقّ لِتَحْكُمَ بَيْنَ النَّاسِ بِمَا أَرَاكَ اللَّهُ ۚ وَلَا تَكُن لِّلْخَائِنِينَ خَصِيمًا ﴿١٠٥﴾} صدق الله العظيم [النساء].

    و خداوند تعالی می فرماید:

    {يَا أَهْلَ الْكِتَابِ قَدْ جَاءَكُمْ رَسُولُنَا يُبَيِّنُ لَكُمْ كَثِيرًا مِّمَّا كُنتُمْ تُخْفُونَ مِنَ الْكِتَابِ وَيَعْفُو عَن كَثِيرٍ ۚ قَدْ جَاءَكُم مِّنَ اللَّـهِ نُورٌ وَكِتَابٌ مُّبِينٌ ﴿۱۵﴾ يَهْدِي بِهِ اللَّـهُ مَنِ اتَّبَعَ رِضْوَانَهُ سُبُلَ السَّلَامِ وَيُخْرِجُهُم مِّنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ بِإِذْنِهِ وَيَهْدِيهِمْ إِلَىٰ صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ﴿
    ۱۶﴾}صدق الله العظيم [المائدة]
    و خداوند تعالی می‌فرماید:
    { وَأَنزَلْنَا إِلَيْكَ الْكِتَابَ بِالْحَقِّ مُصَدِّقًا لِّمَا بَيْنَ يَدَيْهِ مِنَ الْكِتَابِ وَمُهَيْمِنًا عَلَيْهِ ۖ فَاحْكُم بَيْنَهُم بِمَا أَنزَلَ اللَّـهُ ۖ وَلَا تَتَّبِعْ أَهْوَاءَهُمْ عَمَّا جَاءَكَ مِنَ الْحَقِّ ۚ لِكُلٍّ جَعَلْنَا مِنكُمْ شِرْعَةً وَمِنْهَاجًا ۚ وَلَوْ شَاءَ اللَّـهُ لَجَعَلَكُمْ أُمَّةً وَاحِدَةً وَلَـٰكِن لِّيَبْلُوَكُمْ فِي مَا آتَاكُمْ ۖ فَاسْتَبِقُوا الْخَيْرَاتِ ۚ إِلَى اللَّـهِ مَرْجِعُكُمْ جَمِيعًا فَيُنَبِّئُكُم بِمَا كُنتُمْ فِيهِ تَخْتَلِفُونَ ﴿۴۸﴾ وَأَنِ احْكُم بَيْنَهُم بِمَا أَنزَلَ اللَّـهُ وَلَا تَتَّبِعْ أَهْوَاءَهُمْ وَاحْذَرْهُمْ أَن يَفْتِنُوكَ عَن بَعْضِ مَا أَنزَلَ اللَّـهُ إِلَيْكَ ۖ فَإِن تَوَلَّوْا فَاعْلَمْ أَنَّمَا يُرِيدُ اللَّـهُ أَن يُصِيبَهُم بِبَعْضِ ذُنُوبِهِمْ ۗ وَإِنَّ كَثِيرًا مِّنَ النَّاسِ لَفَاسِقُونَ ﴿
    ۴۹﴾ }صدق الله العظيم [المائدة]
    و خداوند تعالی می‌فرماید:

    { وَهَـٰذَا كِتَابٌ أَنزَلْنَاهُ مُبَارَكٌ فَاتَّبِعُوهُ وَاتَّقُوا لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ ﴿
    ۱۵۵﴾ أَن تَقُولُوا إِنَّمَا أُنزِلَ الْكِتَابُ عَلَىٰ طَائِفَتَيْنِ مِن قَبْلِنَا وَإِن كُنَّا عَن دِرَاسَتِهِمْ لَغَافِلِينَ ﴿۱۵۶﴾ أَوْ تَقُولُوا لَوْ أَنَّا أُنزِلَ عَلَيْنَا الْكِتَابُ لَكُنَّا أَهْدَىٰ مِنْهُمْ ۚ فَقَدْ جَاءَكُم بَيِّنَةٌ مِّن رَّبِّكُمْ وَهُدًى وَرَحْمَةٌ ۚ فَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّن كَذَّبَ بِآيَاتِ اللَّـهِ وَصَدَفَ عَنْهَا ۗ سَنَجْزِي الَّذِينَ يَصْدِفُونَ عَنْ آيَاتِنَا سُوءَ الْعَذَابِ بِمَا كَانُوا يَصْدِفُونَ ﴿۱۵۷﴾ }صدق الله العظيم [الأنعام]
    و خداوند تعالی می‌فرماید:
    { كِتَابٌ أُنزِلَ إِلَيْكَ فَلَا يَكُن فِي صَدْرِكَ حَرَجٌ مِّنْهُ لِتُنذِرَ بِهِ وَذِكْرَىٰ لِلْمُؤْمِنِينَ ﴿
    ۲﴾ اتَّبِعُوا مَا أُنزِلَ إِلَيْكُم }صدق الله العظيم [الأعراف]
    و خداوند تعالی می‌فرماید:
    {وَلَقَدْ جِئْنَاهُم بِكِتَابٍ فَصَّلْنَاهُ عَلَىٰ عِلْمٍ هُدًى وَرَحْمَةً لِّقَوْمٍ يُؤْمِنُونَ ﴿٥٢﴾} صدق الله العظيم [الأعراف].
    و خداوند تعالی می‌فرماید:
    {وَالَّذِينَ يُمَسِّكُونَ بِالْكِتَابِ وَأَقَامُوا الصَّلَاةَ إِنَّا لَا نُضِيعُ أَجْرَ الْمُصْلِحِينَ ﴿١٧٠﴾} صدق الله العظيم [الأعراف].
    و خداوند تعالی می‌فرماید:
    {قُلْ يَا أَيُّهَا النَّاسُ قَدْ جَاءَكُمُ الحقّ من ربِّكم ۖ فَمَنِ اهْتَدَىٰ فَإِنَّمَا يَهْتَدِي لِنَفْسِهِ ۖ وَمَن ضَلَّ فَإِنَّمَا يَضِلُّ عَلَيْهَا ۖ وَمَا أَنَا عَلَيْكُم بِوَكِيلٍ ﴿١٠٨﴾} صدق الله العظيم [يونس].
    و خداوند تعالی می‌فرماید:
    {أَفَمَن كَانَ عَلَىٰ بَيِّنَةٍ مِّن رَّبِّهِ وَيَتْلُوهُ شَاهِدٌ مِّنْهُ وَمِن قَبْلِهِ كِتَابُ مُوسَىٰ إِمَامًا وَرَحْمَةً ۚ أُولَٰئِكَ يُؤْمِنُونَ بِهِ ۚ وَمَن يَكْفُرْ بِهِ مِنَ الْأَحْزَابِ فَالنَّارُ مَوْعِدُهُ ۚ فَلَا تَكُ فِي مِرْيَةٍ مِّنْهُ ۚ إِنَّهُ الحقّ مِن رَّبِّكَ وَلَٰكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لَا يُؤْمِنُونَ ﴿١٧﴾} صدق الله العظيم [هود].
    و خداوند تعالی می‌فرماید:
    {وَكَذَٰلِكَ أَنزَلْنَاهُ حُكْمًا عَرَبِيًّا ۚ وَلَئِنِ اتَّبَعْتَ أَهْوَاءَهُم بَعْدَمَا جَاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ مَا لَكَ مِنَ اللَّهِ مِن وَلِيٍّ وَلَا وَاقٍ ﴿٣٧﴾} صدق الله العظيم [الرعد].
    و خداوند تعالی می‌فرماید:

    {إِنَّ هَٰذَا الْقُرْآنَ يَهْدِي لِلَّتِي هِيَ أَقْوَمُ وَيُبَشِّرُ الْمُؤْمِنِينَ الَّذِينَ يَعْمَلُونَ الصَّالِحَاتِ أَنَّ لَهُمْ أَجْرًا كَبِيرًا ﴿٩﴾} صدق الله العظيم [الإسراء]
    و خداوند تعالی می فرماید:
    {وَأَنْ أَتْلُوَ الْقُرْآنَ ۖ فَمَنِ اهْتَدَىٰ فَإِنَّمَا يَهْتَدِي لِنَفْسِهِ ۖ وَمَن ضَلَّ فَقُلْ إِنَّمَا أَنَا مِنَ الْمُنذِرِينَ ﴿٩٢﴾ وَقُلِ الْحَمْدُ لِلَّهِ سَيُرِيكُمْ آيَاتِهِ فَتَعْرِفُونَهَا ۚ وَمَا رَبُّكَ بِغَافِلٍ عَمَّا تَعْمَلُونَ ﴿٩٣﴾} صدق الله العظيم [النمل]
    و خداوند تعالی می‌فرماید:
    { قُلْ أَيُّ شَيْءٍ أَكْبَرُ شَهَادةً قُلِ اللّهِ شَهِيدٌ بِيْنِي وَبَيْنَكُمْ وَأُوحِيَ إِلَيَّ هَذَا الْقُرْآنُ لأُنذِرَكُم بِهِ }
    صدق الله العظيم [الأنعام:۱۹]
    و خداوند تعالی می‌فرماید:
    { كَذَٰلِكَ سَلَكْنَاهُ فِي قُلُوبِ الْمُجْرِمِينَ ﴿
    ۲۰۰﴾ لَا يُؤْمِنُونَ بِهِ حَتَّىٰ يَرَوُا الْعَذَابَ الْأَلِيمَ ﴿۲۰۱﴾ فَيَأْتِيَهُم بَغْتَةً وَهُمْ لَا يَشْعُرُونَ ﴿۲۰۲﴾ }صدق الله العظيم [الشعراء]
    و خداوند تعالی می‌فرماید:

    { إِنَّ الَّذِينَ يُلْحِدُونَ فِي آيَاتِنَا لَا يَخْفَوْنَ عَلَيْنَا ۗ أَفَمَن يُلْقَىٰ فِي النَّارِ خَيْرٌ أَم مَّن يَأْتِي آمِنًا يَوْمَ الْقِيَامَةِ ۚ اعْمَلُوا مَا شِئْتُمْ ۖ إِنَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ ﴿
    ۴۰﴾ إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا بِالذِّكْرِ لَمَّا جَاءَهُمْ ۖ وَإِنَّهُ لَكِتَابٌ عَزِيزٌ ﴿۴۱﴾ لَّا يَأْتِيهِ الْبَاطِلُ مِن بَيْنِ يَدَيْهِ وَلَا مِنْ خَلْفِهِ ۖ تَنزِيلٌ مِّنْ حَكِيمٍ حَمِيدٍ ﴿۴۲﴾ }صدق الله العظيم [فصلت]
    و خداوند تعالی می‌فرماید:
    { قُلْ هُوَ لِلَّذِينَ آمَنُوا هُدًى وَشِفَاءٌ وَالَّذِينَ لَا يُؤْمِنُونَ فِي آذَانِهِمْ وَقْرٌ وَهُوَ عَلَيْهِمْ عَمًى أُوْلَئِكَ يُنَادَوْنَ مِنْ مَكَانٍ بَعِيدٍ }
    صدق الله العظيم [فصلت:۴۴]
    و خداوند تعالی می‌فرماید:
    { تِلْكَ آيَاتُ اللَّـهِ نَتْلُوهَا عَلَيْكَ بِالْحَقِّ ۖ فَبِأَيِّ حَدِيثٍ بَعْدَ اللَّـهِ وَآيَاتِهِ يُؤْمِنُونَ ﴿
    ۶﴾ وَيْلٌ لِّكُلِّ أَفَّاكٍ أَثِيمٍ ﴿۷﴾ يَسْمَعُ آيَاتِ اللَّـهِ تُتْلَىٰ عَلَيْهِ ثُمَّ يُصِرُّ مُسْتَكْبِرًا كَأَن لَّمْ يَسْمَعْهَا ۖ فَبَشِّرْهُ بِعَذَابٍ أَلِيمٍ ﴿۸﴾ وَإِذَا عَلِمَ مِنْ آيَاتِنَا شَيْئًا اتَّخَذَهَا هُزُوًا ۚ أُولَـٰئِكَ لَهُمْ عَذَابٌ مُّهِينٌ ﴿۹﴾ مِّن وَرَائِهِمْ جَهَنَّمُ ۖ وَلَا يُغْنِي عَنْهُم مَّا كَسَبُوا شَيْئًا وَلَا مَا اتَّخَذُوا مِن دُونِ اللَّـهِ أَوْلِيَاءَ ۖ وَلَهُمْ عَذَابٌ عَظِيمٌ ﴿۱۰﴾ هَـٰذَا هُدًى ۖ وَالَّذِينَ كَفَرُوا بِآيَاتِ رَبِّهِمْ لَهُمْ عَذَابٌ مِّن رِّجْزٍ أَلِيمٌ ﴿۱۱﴾ }صدق الله العظيم [الجاثية]
    و خداوند تعالی می‌فرماید:

    {وَلَوْ أَنَّا أَهْلَكْنَاهُم بِعَذَابٍ مِّن قَبْلِهِ لَقَالُوا رَبَّنَا لَوْلَا أَرْسَلْتَ إِلَيْنَا رَسُولًا فَنَتَّبِعَ آيَاتِكَ مِن قَبْلِ أَن نَّذِلَّ وَنَخْزَىٰ ﴿١٣٤﴾} صدق الله العظيم [طه]
    و خداوند تعالی می‌فرماید:
    {وَلَوْ أَنَّا أَهْلَكْنَاهُم بِعَذَابٍ مِّن قَبْلِهِ لَقَالُوا رَبَّنَا لَوْلَا أَرْسَلْتَ إِلَيْنَا رَسُولًا فَنَتَّبِعَ آيَاتِكَ مِن قَبْلِ أَن نَّذِلَّ وَنَخْزَىٰ ﴿١٣٤﴾} صدق الله العظيم [طه]
    و خداوند تعالی می‌فرماید:
    {وَإِذَا قِيلَ لَهُمُ اتَّبِعُوا مَا أَنزَلَ اللَّهُ قَالُوا بَلْ نَتَّبِعُ مَا أَلْفَيْنَا عَلَيْهِ آبَاءَنَا ۗ أَوَلَوْ كَانَ آبَاؤُهُمْ لَا يَعْقِلُونَ شَيْئًا وَلَا يَهْتَدُونَ ﴿١٧٠﴾} صدق الله العظيم [البقرة]
    و خداوند تعالی می‌فرماید:
    {يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا آمِنُوا بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ وَالْكِتَابِ الَّذِي نَزَّلَ عَلَىٰ رَسُولِهِ وَالْكِتَابِ الَّذِي أَنزَلَ مِن قَبْلُ ۚ وَمَن يَكْفُرْ بِاللَّهِ وَمَلَائِكَتِهِ وَكُتُبِهِ وَرُسُلِهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ فَقَدْ ضَلَّ ضَلَالًا بَعِيدًا ﴿١٣٦﴾} صدق الله العظيم [النساء]
    و خداوند تعالی می‌فرماید:
    {أَوْ تَقُولُوا لَوْ أَنَّا أُنزِلَ عَلَيْنَا الْكِتَابُ لَكُنَّا أَهْدَىٰ مِنْهُمْ ۚ فَقَدْ جَاءَكُم بَيِّنَةٌ من ربِّكم وَهُدًى وَرَحْمَةٌ ۚ فَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّن كَذَّبَ بِآيَاتِ اللَّهِ وَصَدَفَ عَنْهَا ۗ سَنَجْزِي الَّذِينَ يَصْدِفُونَ عَنْ آيَاتِنَا سُوءَ الْعَذَابِ بِمَا كَانُوا يَصْدِفُونَ ﴿١٥٧﴾} صدق الله العظيم [الأنعام].
    و خداوند تعالی می‌فرماید:
    {الْأَعْرَابُ أَشَدُّ كُفْرًا وَنِفَاقًا وَأَجْدَرُ أَلَّا يَعْلَمُوا حُدُودَ مَا أَنزَلَ اللَّهُ عَلَىٰ رَسُولِهِ ۗ وَاللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ ﴿٩٧﴾} صدق الله العظيم [التوبة].

    و خداوند تعالی می‌فرماید:
    {وَيَقُولُونَ لَوْلَا أُنزِلَ عَلَيْهِ آيَةٌ مِّن رَّبِّهِ ۖ فَقُلْ إِنَّمَا الْغَيْبُ لِلَّهِ فَانتَظِرُوا إِنِّي مَعَكُم مِّنَ الْمُنتَظِرِينَ ﴿٢٠﴾} صدق الله العظيم [يونس].
    و خداوند تعالی می‌فرماید:
    {إِن نَّشَأْ نُنَزِّلْ عَلَيْهِم مِّنَ السَّمَاءِ آيَةً فَظَلَّتْ أَعْنَاقُهُمْ لَهَا خَاضِعِينَ ﴿٤﴾} صدق الله العظيم [الشعراء].
    و خداوند تعالی می‌فرماید:

    {فَارْتَقِبْ يَوْمَ تَأْتِي السَّمَاءُ بِدُخَانٍ مُّبِينٍ ﴿١٠﴾ يَغْشَى النَّاسَ ۖ هَٰذَا عَذَابٌ أَلِيمٌ ﴿١١﴾ رَّبَّنَا اكْشِفْ عَنَّا الْعَذَابَ إِنَّا مُؤْمِنُونَ ﴿١٢﴾}
    صدق الله العظيم [الدخان].
    و خداوند تعالی می‌فرماید:
    {إِنَّا كَاشِفُو الْعَذَابِ قَلِيلًا ۚ إِنَّكُمْ عَائِدُونَ ﴿١٥﴾ يَوْمَ نَبْطِشُ الْبَطْشَةَ الْكُبْرَىٰ إِنَّا مُنتَقِمُونَ ﴿١٦﴾} صدق الله العظيم [الدخان].

    و خداوند تعالی می‌فرماید:
    {وَلَقَدْ ضَرَبْنَا لِلنَّاسِ فِي هَٰذَا الْقُرْآنِ مِن كُلِّ مَثَلٍ ۚ وَلَئِن جِئْتَهُم بِآيَةٍ لَّيَقُولَنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا إِنْ أَنتُمْ إِلَّا مُبْطِلُونَ ﴿٥٨﴾} صدق الله العظيم [الروم].
    و خداوند تعالی می‌فرماید:

    {تَنزِيلٌ مِّنَ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ ﴿٢﴾ كِتَابٌ فُصِّلَتْ آيَاتُهُ قُرْآنًا عَرَبِيًّا لِّقَوْمٍ يَعْلَمُونَ ﴿٣﴾ بَشِيرًا وَنَذِيرًا فَأَعْرَضَ أَكْثَرُهُمْ فَهُمْ لَا يَسْمَعُونَ ﴿٤﴾}
    صدق الله العظيم [فصلت].
    به خداوند قسم که ابوحمزه محمود مصری در برابر عذاب خداوند به کار شما نخواهد آمد و بدانید من تصور نمی‌کنم این ابو حمزه محمود مصری مشهوری باشد که ساکن لندن است؛ بلکه فکر می‌کنم این فرد دیگری است و ممکن است که به شخصیت ابو حمزه محمود مصری دروغ بسته باشد.
    درهرحال من امام مهدی منتظرناصر محمد یمانی خداوند را به شهادت می‌گیرم و شهادت خداوند مرا کافی است که من علمای مسلمین ومسیحی و یهود را به پذیرش حکمیت براساس کتاب خداوند قرآن عظیم و پیروی از آن فرامی‌خوانم و از ایشان دعوت می‌کنم نسبت به هرآنچه که مخالف آیات محکم قرآن عظیم است حال چه در تورات باشد یا انجیل یا سنت نبوی و هر آنچه از مکتوبات بشر و روایات آن مخالف آیات قرآن عظیم باشد، کافر شوند. خدا را به شهادت می‌گیرم و شهادت خداوند کافی آست که من نسبت به هرچه که مخالف آیات محکم قرآن عظیم باشد؛ کافرم واگر جن و انس بر سر یک روایت دروغ و مفتری اجماع داشته باشند؛ چگونه می‌توانم آنان را تصدیق کرده وآیات خداوند را انکار نمایم، از خدا پروا نمی‌کنید؟ و خداوند تعالی می‌فرماید:
    {
    وَكَذَٰلِكَ أَنزَلْنَا إِلَيْكَ الْكِتَابَ ۚ فَالَّذِينَ آتَيْنَاهُمُ الْكِتَابَ يُؤْمِنُونَ بِهِ ۖ وَمِنْ هَـٰؤُلَاءِ مَن يُؤْمِنُ بِهِ ۚ وَمَا يَجْحَدُ بِآيَاتِنَا إِلَّا الْكَافِرُونَ ﴿٤٧} صدق الله العظيم [العنكبوت]
    و به هیچ‌ وجه شاهد نخواهید بود که اینان به دعوت به پذیرش حکمیت براساس کتاب خداوند قرآن عظیم پاسخ دهند، چون مخالف افتراها و امیال آنان است از جمله ابو حمزه محمود که دشمن سرسختی است و مثل گروهی از یهودیان است که محمد رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم آنان را به حکمیت کتاب خداوند قرآن عظیم دعوت می‌کرد. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
    {إِنَّ هَـٰذَا الْقُرْآنَ يَقُصُّ عَلَىٰ بَنِي إِسْرَائِيلَ أَكْثَرَ الَّذِي هُمْ فِيهِ يَخْتَلِفُونَ ﴿٧٦} صدق الله العظيم [النمل]
    برای همین هم محمد رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم آنان را به سوی حکمیت کتاب خداوند قرآن عظیم دعوت نمود و آنان همانند ابوحمزه محمود مصری روگرداندند چون حکمیت براساس قرآن عظیم با مفتریاتی که در نزدشان بود و درتورات آن را به خداوند نسبت داده بودند، مخالف بود. خداوند تعالی می‌فرماید:
    {أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ أُوتُوا نَصِيبًا مِّنَ الْكِتَابِ يُدْعَوْنَ إِلَىٰ كِتَابِ اللَّـهِ لِيَحْكُمَ بَيْنَهُمْ ثُمَّ يَتَوَلَّىٰ فَرِيقٌ مِّنْهُمْ وَهُم مُّعْرِضُونَ ﴿٢٣} صدق الله العظيم [آل‌ عمران] .
    آ‌نها هم مثل ابوحمزه مصری نمی‌خواهند از کتاب خداوند قرآن عظیم پیروی کنند مگر با آنچه که از تورات داشتند، توافق داشته باشد. اما زمانی که آیه‌ای نازل شود که با دروغ‌هایی که در تورات نسبت داده شده مخالف بود و دروغ آنان را برملا می‌کرد؛ از آن آیه محکم قرآن عظیم رومی‌گرداندند. خداوند تعالی می‌فرماید:
    {أَفَتُؤْمِنُونَ بِبَعْضِ الْكِتَابِ وَتَكْفُرُونَ بِبَعْضٍ فَمَا جَزَاءُ مَنْ يَفْعَلُ ذَٰلِكَ مِنْكُمْ إِلَّا خِزْيٌ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَيَوْمَ الْقِيَامَةِ يُرَدُّونَ إِلَىٰ أَشَدِّ الْعَذَابِ وَمَا اللَّهُ بِغَافِلٍ عَمَّا تَعْمَلُونَ(۸۵)} صدق الله العظيم [البقرة]
    و به راستی که حکم درباره اختلافات را در آیات مبینات ( روشنگر ) خود قرار داده است تا درموارد اختلاف بر اساس آن حکم شود و خداوند تعالی می‌فرماید:
    {وَلَقَدْ أَنْزَلْنَا إِلَيْكُمْ آيَاتٍ مُبَيِّنَاتٍ وَمَثَلًا مِنَ الَّذِينَ خَلَوْا مِنْ قَبْلِكُمْ وَمَوْعِظَةً لِلْمُتَّقِينَ} صدق الله العظيم [النور:۳۴].
    و خداوند تعالی می‌فرماید:
    {وَلَقَدْ أَنْزَلْنَا إِلَيْكُمْ آيَاتٍ مُبَيِّنَاتٍ وَمَثَلًا مِنَ الَّذِينَ خَلَوْا مِنْ قَبْلِكُمْ وَمَوْعِظَةً لِلْمُتَّقِينَ} صدق الله العظيم [النور:34]،
    و خداوند تعالی می‌فرماید:
    {
    لَّقَدْ أَنزَلْنَا آيَاتٍ مُّبَيِّنَاتٍ ۚ وَاللَّـهُ يَهْدِي مَن يَشَاءُ إِلَىٰ صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ ﴿٤٦وَيَقُولُونَ آمَنَّا بِاللَّـهِ وَبِالرَّسُولِ وَأَطَعْنَا ثُمَّ يَتَوَلَّىٰ فَرِيقٌ مِّنْهُم مِّن بَعْدِ ذَٰلِكَ ۚ وَمَا أُولَـٰئِكَ بِالْمُؤْمِنِينَ ﴿٤٧وَإِذَا دُعُوا إِلَى اللَّـهِ وَرَسُولِهِ لِيَحْكُمَ بَيْنَهُمْ إِذَا فَرِيقٌ مِّنْهُم مُّعْرِضُونَ ﴿٤٨وَإِن يَكُن لَّهُمُ الْحَقُّ يَأْتُوا إِلَيْهِ مُذْعِنِينَ ﴿٤٩أَفِي قُلُوبِهِم مَّرَضٌ أَمِ ارْتَابُوا أَمْ يَخَافُونَ أَن يَحِيفَ اللَّـهُ عَلَيْهِمْ وَرَسُولُهُ ۚ بَلْ أُولَـٰئِكَ هُمُ الظَّالِمُونَ ﴿٥٠إِنَّمَا كَانَ قَوْلَ الْمُؤْمِنِينَ إِذَا دُعُوا إِلَى اللَّـهِ وَرَسُولِهِ لِيَحْكُمَ بَيْنَهُمْ أَن يَقُولُوا سَمِعْنَا وَأَطَعْنَا ۚ وَأُولَـٰئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ ﴿٥١} صدق الله العظيم [النور]،

    ولی می‌بینم این دشمن سرسخت می‌گوید ناصر محمد یمانی از کسانی است که بر ضد اسلام و مسلمین با بیان باطل مکر می‌کند؛ پس امام مهدی ناصر محمد یمانی می‌گوید: سبحان ربی و پناه بر خدا که از جاهلان باشم.
    ای امت اسلام! آیا کسی که شما را به سوی کتاب خداوند قرآن عظیم و سنت حق نبوی فرا می‌خواند وبه شما امر می‌نماید نسبت به هرچه که مخالف آیات محکم کتاب قرآن عظیم -فرقی ندارد در تورات باشد یا انجیل یا سنت نبوی- کافر شوید؛ از نظر شما اهل باطل و از کسانی است که بر ضد اسلام و مسلمین مکر می‌کند. خداوند تعالی می‌فرماید:
    {وَلَقَدْ ضَرَبْنَا لِلنَّاسِ فِي هَـٰذَا الْقُرْآنِ مِن كُلِّ مَثَلٍ ۚ وَلَئِن جِئْتَهُم بِآيَةٍ لَّيَقُولَنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا إِنْ أَنتُمْ إِلَّا مُبْطِلُونَ ﴿٥٨} صدق الله العظيم [الروم].
    لعنت خداوند بر اهل باطل؛ فرقی ندارد ابوحمزه مصری باشد یا مهدی منتظر ناصر محمد یمانی؛ لعنت بزرگ خداوند در هر لحظه از زمان از روز اول حیات دنیا تا روز آخر، بر آنان باد. ای جماعت اشراف و میهمانان واعضای پایگاه جهانی هاشمی! شاهد باشید. با اینکه امام مهدی به جز در میز جهانی گفت‌وگو واقع در «پایگاه امام مهدی ناصر محمد یمانی» در جای دیگری گفت‌وگو نمی‌کند؛ اما من این پایگاه را برای گفت‌وگو با ابوحمزه محمود مصری استثنا می‌کنم تا همگان به حق شاهد باشید که چه کسی مردم را از پیروی از کتاب خداوند قرآن عظیم بازمی‌دارد و کدام یک ازما دشمن سرسخت خداوند است ومی‌خواهد پیروی از قرآن عظیم را منحرف سازد؛ راهی که مردم را به صراط خداوند عزیز و حمید هدایت می‌کند و کدام یک از ما مستحق لعنت خداوند و فرشتگان و تمام مردم است و شرط این است که دعوت به سوی حکمیت براساس کتاب خداوند قرآن عظیم باشد. بدانید که ابوحمزه محمود مصری از آنانی است که در دوران مهدی منتظر ناصر محمد یمانی؛ لعنت خداوند و فرشتگان و تمام مردم بر او خواهد بود چون این مرد از دشمنان سرسخت خداوند، رسول خداوند و مهدی منتظر است. چون این مرد از کسانی است که با تظاهر به ایمان؛ کفر و مکر خود برای بازداشتن مردم از پیروی از ذکر و انحراف جدی آنان را پنهان می‌کنند و وای بر آنان از عذاب روز عقیم- روز بی‌مانند از نظر شدت عذاب-.
    ای برادران مسلمان من! از گفتگو با امام ناصر محمد یمانی نترسید و نگویید او دیگران را به سختی لعنت می‌کند و مؤمن چنین نیست؛ پس ما به آنان می‌گوییم: امام مهدی ابداً کسی را لعنت نمی‌کند. به راستی که ما کسانی را لعنت می‌کنیم که در آیات محکم کتاب لعنت شده‌اند؛ کسانی که اگر راه حق را ببینند، آن را انتخاب نمی‌کنند و اگر مسیری بیراهه و باطل ببینند، آن را انتخاب می‌کنند و کسانی را به دوستی برمی‌گزینند که به خداوند افترا می‌زنند مثل ابوحمزه محمود مصری؛ اینان ملعون هستند و هر کجا که آنان را بیابید؛ ایشان را گرفته و به سختی با آنان بجنگید. آنان به جای خداوند شیطان را به دوستی گرفته‌اند در حالی که می‌دانند او شیطان رانده شده است. گمراهی آشکار آنان غیرعمد نیست بلکه می‌دانند که در مسیر گمراهی آشکار هستند و افراد بسیاری را گمراه می‌کنند. ای جماعت مسیحیان! خداوند شما را از پیروی ازشیاطین بشر که به ناحق در تورات و انجیل به خداوند افترا می‌زنند برحذر داشته است و خداوند تعالی می‌فرماید:
    {قُلْ يَا أَهْلَ الْكِتَابِ لَا تَغْلُوا فِي دِينِكُمْ غَيْرَ الْحَقِّ وَلَا تَتَّبِعُوا أَهْوَاءَ قَوْمٍ قَدْ ضَلُّوا مِن قَبْلُ وَأَضَلُّوا كَثِيرًا وَضَلُّوا عَن سَوَاءِ السَّبِيلِ ﴿٧٧} صدق الله العظيم [المائدة].
    آنان گروهی از مسلمانان را نیز گمراه کرده‌اند؛ کسانی که:
    {قَالُوا نَشْهَدُ إِنَّكَ لَرَسُولُ اللَّـهِ ۗ وَاللَّـهُ يَعْلَمُ إِنَّكَ لَرَسُولُهُ وَاللَّـهُ يَشْهَدُ إِنَّ الْمُنَافِقِينَ لَكَاذِبُونَ ﴿١اتَّخَذُوا أَيْمَانَهُمْ جُنَّةً فَصَدُّوا عَن سَبِيلِ اللَّـهِ ۚ إِنَّهُمْ سَاءَ مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ ﴿٢ذَٰلِكَ بِأَنَّهُمْ آمَنُوا ثُمَّ كَفَرُوا فَطُبِعَ عَلَىٰ قُلُوبِهِمْ فَهُمْ لَا يَفْقَهُونَ ﴿٣ وَإِذَا رَأَيْتَهُمْ تُعْجِبُكَ أَجْسَامُهُمْ ۖ وَإِن يَقُولُوا تَسْمَعْ لِقَوْلِهِمْ ۖ كَأَنَّهُمْ خُشُبٌ مُّسَنَّدَةٌ ۖ يَحْسَبُونَ كُلَّ صَيْحَةٍ عَلَيْهِمْ ۚ هُمُ الْعَدُوُّ فَاحْذَرْهُمْ ۚ قَاتَلَهُمُ اللَّـهُ ۖ أَنَّىٰ يُؤْفَكُونَ ﴿٤} صدق الله العظيم [المنافقون].
    خداوند شما را ازحکمت خبیثانه آنان؛ آگاه نموده است و برایتان روشن نموده که چرا تظاهر می‌کنند ایمان دارند و کفر و مکر باطنی خود را پنهان می‌ساختند و برای بازداشتن مردم از پیروی از قرآن عظیم؛ با نسبت دروغ دادن به نبی؛ احادیثی را رواج می‌دادند که ایشان علیه الصلاة و السلام بیان نفرموده بودند و برای همین هم بین آن احادیث با آیات محکم قرآن عظیم؛ اختلاف زیادی پیدا می‌کنید. خداوند تعالی می‌فرماید:
    {وَيَقُولُونَ طَاعَةٌ فَإِذَا بَرَزُوا مِنْ عِندِكَ بَيَّتَ طَائِفَةٌ مِّنْهُمْ غَيْرَ الَّذِي تَقُولُ ۖ وَاللَّـهُ يَكْتُبُ مَا يُبَيِّتُونَ ۖ فَأَعْرِضْ عَنْهُمْ وَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّـهِ ۚ وَكَفَىٰ بِاللَّـهِ وَكِيلًا ﴿۸۱﴾ أَفَلَا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ ۚ وَلَوْ كَانَ مِنْ عِندِ غَيْرِ اللَّـهِ لَوَجَدُوا فِيهِ اخْتِلَافًا كَثِيرًا ﴿۸۲﴾ وَإِذَا جَاءَهُمْ أَمْرٌ مِّنَ الْأَمْنِ أَوِ الْخَوْفِ أَذَاعُوا بِهِ ۖ وَلَوْ رَدُّوهُ إِلَى الرَّسُولِ وَإِلَىٰ أُولِي الْأَمْرِ مِنْهُمْ لَعَلِمَهُ الَّذِينَ يَسْتَنبِطُونَهُ مِنْهُمْ ۗ وَلَوْلَا فَضْلُ اللَّـهِ عَلَيْكُمْ وَرَحْمَتُهُ لَاتَّبَعْتُمُ الشَّيْطَانَ إِلَّا قَلِيلًا ﴿۸۳﴾ }صدق الله العظيم [النساء]
    ای امت اسلام؛ ای حجاج بیت الله الحرام؛ از خدا پروا کنید و به دعوت کننده به سوی حکمیت خداوند پاسخ دهید و برامام مهدی چیزی جز استنباط حکم خداوند ازآیات محکم قرآن عظیم درموارد اختلافات دینی‌تان نیست و این وعده راستین بر عهده ماست و اگر از جانب خود وبا ظن -که کسی را از حق بی‌نیاز نمی‌کند- سخنی گفتیم، از آن پیروی نکنید و این شرط میان ما باشد. اگر دعوت به حکمیت براساس کتاب خداوند قرآن عظیم را تکذیب کرده و نسبت به آن کافر شوید؛ محمد صلى الله عليه وآله وسلم وإمام مهدي ناصرَ محمد راتکذیب نکرده‌اید؛ بلکه آیات محکم خداوند را که در کتابش آمده است را تکذیب کرده‌اید؛ چون این نه سخن محمد رسول الله است و نه سخن ناصرمحمد؛ بلکه کلام خداوند در آیات محکم اوست و خداوند تعالی می‌فرماید:
    {قَدْ نَعْلَمُ إِنَّهُ لَيَحْزُنُكَ الَّذِي يَقُولُونَ ۖ فَإِنَّهُمْ لَا يُكَذِّبُونَكَ وَلَـٰكِنَّ الظَّالِمِينَ بِآيَاتِ اللَّـهِ يَجْحَدُونَ ﴿٣٣} صدق الله العظيمصدق الله العظيم [الأنعام].
    و اما علت مکر شیاطین بشر که تظاهر به ایمان کرده و کفر و مکر خود بر ضد ذکر -قرآن- ومهدی منتظر ناصر محمد یمانی را پنهان می‌کنند؛ این است که ناصر محمد یمانی دروغ وافتراهایی که اجداد اولین آنها در تورات و انجیل و احادیث سنت نبوی به خداوند نسبت داده‌اند را کشف خواهد کرد و مسلمانان و پیروانشان را به مسیر اولین نبوت بازمی‌گرداند.
    ای امت اسلام و ای حجاج بیت الحرام؛ به خداوندی که خدایی جز او نیست قسم؛ آنها احادیثی را در سنت نبوی به دروغ آورده‌اند که ظاهر آن در نظر کسانی که بی‌اطلاع هستند؛ حق می‌نماید در حالی که این روایات برای بازداشتن مسلمین و اسلام و زشت کردن چهره دین و مسلمین است تا مسلمانان را مفسدانی نشان ‌دهد که به دیگران تعدی می‌کنند و خون عالمیانی که از دین آنان تبعیت نکنند را بر زمین می‌ریزند و این مقصود آنان از دادن این نسبت دروغ به نبی است:
    اقتباس المشاركة :
    ( وعن ابن عمر -رضي الله عنهما- أن رسول الله -صلى الله عليه وسلم- قال: أُمرت أن أقاتل الناس حتى يشهدوا أن لا إله إلا الله، وأنَّ محمدًا رسول الله، ويقيموا الصلاة ويؤتوا الزكاة، فإذا فعلوا ذلك عصموا مني دماءهم وأموالهم إلا بحق الإسلام، وحسابهم على الله -تعالى- رواه البخاري ومسلم ).
    (از ابن عمر-رضي الله عنهما- نقل شده که رسول الله -صلى الله عليه وسلم- فرموده‌اند: به من فرمان داده شده است تا با مردم بجنگم تا شهادت بدهند خدای جز الله نیست و محمد رسول خداست و نماز بپا داشته و زکات بدهند؛ اگر چنین کردند خون و اموالشان از من در امان است مگر به حق اسلام حسابشان به خداوند تعالی است. راویان البخاری و مسلم)
    انتهى الاقتباس
    من درباره ابن عمر و البخاری و مسلم؛ جز خوبی چیزی نمی‌گویم، ولی خداوند را به شهادت می‌گیرم و شاهد بودن خداوند کافی‌ است که این حدیث از سخنانی نیست که محمد رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم آن را بیان نموده باشند. بیایید تا قاعده‌ای که درکتاب برای کشف احادیثی که در سنت بیان به دروغ به نبی علیه الصلاة و السلام داده شده‌اند را به کار گیریم که بر اساس این فرموده خداوند تعالی است:
    {وَيَقُولُونَ طَاعَةٌ فَإِذَا بَرَزُوا مِنْ عِندِكَ بَيَّتَ طَائِفَةٌ مِّنْهُمْ غَيْرَ الَّذِي تَقُولُ ۖ وَاللَّـهُ يَكْتُبُ مَا يُبَيِّتُونَ ۖ فَأَعْرِضْ عَنْهُمْ وَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّـهِ ۚ وَكَفَىٰ بِاللَّـهِ وَكِيلًا ﴿۸۱﴾ أَفَلَا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ ۚ وَلَوْ كَانَ مِنْ عِندِ غَيْرِ اللَّـهِ لَوَجَدُوا فِيهِ اخْتِلَافًا كَثِيرًا ﴿۸۲﴾ }صدق الله العظيم [النساء]
    حال می‌بینیم که به حق بین حق باطل اختلاف بسیاری وجود داشته و یکدیگر را نقض کرده و نمی‌توانند باهم جمع شوند. چگونه ممکن است محمد رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم بگوید:
    اقتباس المشاركة :
    [ أُمرت أن أقاتل الناس حتى يشهدوا أن لا إله إلا الله، وأنَّ محمدًا رسول الله، ويقيموا الصلاة ويؤتوا الزكاة، فإذا فعلوا ذلك عصموا مني دماءهم وأموالهم][[به من فرمان داده شده است تا با مردم بجنگم تا شهادت بدهند خدای جز الله نیست و محمد رسول خداست و نماز بپا داشته و زکات بدهند؛ اگر چنین کردند خون و اموالشان از من در امان است ]
    انتهى الاقتباس
    ؟ چگونه می‌تواند بر خلاف فرموده خداوند تعالی چیزی بگوید:
    {وَلَوْ شَاءَ رَبُّكَ لَآمَنَ مَن فِي الْأَرْضِ كُلُّهُمْ جَمِيعًا ۚ أَفَأَنتَ تُكْرِهُ النَّاسَ حَتَّىٰ يَكُونُوا مُؤْمِنِينَ ﴿٩٩} صدق الله العظيم [يونس].
    {لَا إِكْرَاهَ فِي الدِّينِ ۖ قَد تَّبَيَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَيِّ ۚ فَمَن يَكْفُرْ بِالطَّاغُوتِ وَيُؤْمِن بِاللَّـهِ فَقَدِ اسْتَمْسَكَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقَىٰ لَا انفِصَامَ لَهَا ۗ وَاللَّـهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ ﴿٢٥٦} صدق الله العظيم [البقرة].
    {وَأَطِيعُوا اللَّـهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَاحْذَرُوا ۚ فَإِن تَوَلَّيْتُمْ فَاعْلَمُوا أَنَّمَا عَلَىٰ رَسُولِنَا الْبَلَاغُ الْمُبِينُ ﴿٩٢} صدق الله العظيم [المائدة].
    ودرمورد تمامی رسولان خداوند نیز چنین است و تنها وظیفه آنان ابلاغ آشکار است و خداوند آنان را وادار نکرده تا مردم را وادار به ایمان آوردن کنند.
    خداوند تعالی می‌فرماید:
    {وَإِن تُكَذِّبُوا فَقَدْ كَذَّبَ أُمَمٌ مِّن قَبْلِكُمْ ۖ وَمَا عَلَى الرَّسُولِ إِلَّا الْبَلَاغُ الْمُبِينُ ﴿١٨} صدق الله العظيم [العنكبوت].
    و خداوند تعالی می‌فرماید:
    {وَمَا نُرْسِلُ الْمُرْسَلِينَ إِلَّا مُبَشِّرِينَ وَمُنذِرِينَ ۖ فَمَنْ آمَنَ وَأَصْلَحَ فَلَا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ ﴿٤٨} صدق الله العظيم [الأنعام].

    و خداوند تعالی می‌فرماید:
    {رَّبُّكُمْ أَعْلَمُ بِكُمْ ۖ إِن يَشَأْ يَرْحَمْكُمْ أَوْ إِن يَشَأْ يُعَذِّبْكُمْ ۚ وَمَا أَرْسَلْنَاكَ عَلَيْهِمْ وَكِيلًا ﴿٥٤} صدق الله العظيم [الإسراء].

    و خداوند تعالی می‌فرماید:
    {قُلْ يَا أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّمَا أَنَا لَكُمْ نَذِيرٌ مُبِينٌ
    ﴿۴۹﴾} صدق الله العظيم [الحج].
    و خداوند تعالی می‌فرماید:
    {قُلْ أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ فَإِنْ تَوَلَّوْا فَإِنَّمَا عَلَيْهِ مَا حُمِّلَ وَعَلَيْكُمْ مَا حُمِّلْتُمْ وَإِنْ تُطِيعُوهُ تَهْتَدُوا وَمَا عَلَى الرَّسُولِ إِلَّا الْبَلَاغُ الْمُبِينُ
    ﴿٥٤} صدق الله العظيم [النور].
    و خداوند تعالی می‌فرماید:
    {وَأَنْ أَتْلُوَ الْقُرْآنَ فَمَنِ اهْتَدَىٰ فَإِنَّمَا يَهْتَدِي لِنَفْسِهِ وَمَنْ ضَلَّ فَقُلْ إِنَّمَا أَنَا مِنَ الْمُنْذِرِينَ
    ﴿۹۲﴾} صدق الله العظيم [النمل].
    و خداوند تعالی می‌فرماید:
    {وَالَّذِينَ اتَّخَذُوا مِن دُونِهِ أَوْلِيَاءَ اللَّـهُ حَفِيظٌ عَلَيْهِمْ وَمَا أَنتَ عَلَيْهِم بِوَكِيلٍ ﴿٦}
    صدق الله العظيم [الشورى].
    وخداوند تعالی می‌فرماید:
    {نَّحْنُ أَعْلَمُ بِمَا يَقُولُونَ ۖ وَمَا أَنتَ عَلَيْهِم بِجَبَّارٍ ۖ فَذَكِّرْ بِالْقُرْآنِ مَن يَخَافُ وَعِيدِ ﴿٤٥} صدق الله العظيم [ق].
    و خداوند تعالی می‌فرماید:
    {وَأَطِيعُوا اللَّـهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ ۚ فَإِن تَوَلَّيْتُمْ فَإِنَّمَا عَلَىٰ رَسُولِنَا الْبَلَاغُ الْمُبِينُ ﴿١٢} صدق الله العظيم [التغابن].

    و خداوند تعالی می‌فرماید:
    {فَإِنْ أَعْرَضُوا فَمَا أَرْسَلْنَاكَ عَلَيْهِمْ حَفِيظًا ۖ إِنْ عَلَيْكَ إِلَّا الْبَلَاغُ} صدق الله العظيم [الشورى:48].

    پس چگونه ممکن است محمد رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم بگوید:
    اقتباس المشاركة :
    [ أُمرت أن أقاتل الناس حتى يشهدوا أن لا إله إلا الله، وأنَّ محمدًا رسول الله، ويقيموا الصلاة ويؤتوا الزكاة، فإذا فعلوا ذلك عصموا مني دماءهم وأموالهم
    انتهى الاقتباس
    اقتباس المشاركة :

    [
    به من فرمان داده شده است تا با مردم بجنگم تا شهادت بدهند خدای جز الله نیست و محمد رسول خداست و نماز بپا داشته و زکات بدهند؛ اگر چنین کردند خون و اموالشان از من در امان است ]؟
    انتهى الاقتباس
    ألا لعنة الله على المُفترين على الله ورسوله.
    ای مردم؛ آیا می‌دانید خداوند به نبی خود فرمان نمی‌دهد مردم را مجبور کند تا به خداوند ایمان آورده و برای پروردگارشان نماز گزارده و او را عبادت نمایند؟ چون مادامی که عبادت از ترس کسی غیر از پروردگار باشد؛ خداوند عبادت آنان را نمی‌پذیرد. خداوند تعالی می‌فرماید:

    {إِنَّمَا يَعْمُرُ مَسَاجِدَ اللَّـهِ مَنْ آمَنَ بِاللَّـهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ وَأَقَامَ الصَّلَاةَ وَآتَى الزَّكَاةَ وَلَمْ يَخْشَ إِلَّا اللَّـهَ ۖ فَعَسَىٰ أُولَـٰئِكَ أَن يَكُونُوا مِنَ الْمُهْتَدِينَ ﴿١٨} صدق الله العظيم [التوبة].
    سبحان الله ای امت اسلام؛ به خداوند قسم که در میان شما علمایی هستند که اگر امام مهدی هزار دلیل از آیات محکم کتاب خداوند بیاورد که مخالف حدیث دروغینی که فتوای شیطان رجیم است، باشند از فتوای شیطان رجیم پیروی کرده و از فتوای خداوند که در آیات محکم کتابش آمده تبعیت نخواهند کرد و می‌گویند تأویل آن را جز خداوند نمی‌داند؛ ولو این که آن آیه از آیات محکمی باشد که برای عالم و جاهلتان روشن باشد. از آن پیروی نکرده و نخواهند کرد بلکه طوری از آن رومی‌گردانند که گویی اصلاً آن را نشنیده‌اند و سپس از حدیثی تبعیت می‌کنند که از جانب شیطان رجیم و اولیای او آورده شده است. چگونه ممکن است کسی که هدایت را در چیزی جز کتاب خداوند قرآن عظیم می‌جوید و از مطالبی که مخالف آیات محکم کتاب خداوند قرآن عظیم است پیروی می‌کند؛ از هدایت شدگان باشد؟ آنها از راه راست گمراه شده‌اند و هم خود و هم امت‌شان را گمراه کرده‌اند. آنان از گروهی هستند که عقل خود را به کار نمی‌گیرند؛ مگر کسانی که توبه کرده و بعد از تطبیق قاعده کتاب در کشف احادیث دروغ نسبت داده شده به نبیّ متوجه شده و با انابه رو به سوی خداوند نمایند و بگویند پناه بر خدا که غرور و تعصب ما را به گناه بکشاند. برای ما روشن شده که ما پیش از این آشکارا گمراه بودیم و از آیات محکم کتاب و سنت حق محمد رسول الله که مخالف ایات محکم کتاب خداوند نباشند؛پیروی می‌کنیم. اینان هدایت شده‌اند و صلوات و رحمت پروردگار بر آنان است؛ اینان هستند که رستگارند. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
    {وَإِنَّهُ لَهُدًى وَرَحْمَةٌ لِّلْمُؤْمِنِينَ ﴿٧٧إِنَّ رَبَّكَ يَقْضِي بَيْنَهُم بِحُكْمِهِ ۚ وَهُوَ الْعَزِيزُ الْعَلِيمُ ﴿٧٨فَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّـهِ ۖ إِنَّكَ عَلَى الْحَقِّ الْمُبِينِ ﴿٧٩إِنَّكَ لَا تُسْمِعُ الْمَوْتَىٰ وَلَا تُسْمِعُ الصُّمَّ الدُّعَاءَ إِذَا وَلَّوْا مُدْبِرِينَ ﴿٨٠وَمَا أَنتَ بِهَادِي الْعُمْيِ عَن ضَلَالَتِهِمْ ۖ إِن تُسْمِعُ إِلَّا مَن يُؤْمِنُ بِآيَاتِنَا فَهُم مُّسْلِمُونَ ﴿٨١ وَإِذَا وَقَعَ الْقَوْلُ عَلَيْهِمْ أَخْرَجْنَا لَهُمْ دَابَّةً مِّنَ الْأَرْضِ تُكَلِّمُهُمْ أَنَّ النَّاسَ كَانُوا بِآيَاتِنَا لَا يُوقِنُونَ ﴿٨٢وَيَوْمَ نَحْشُرُ مِن كُلِّ أُمَّةٍ فَوْجًا مِّمَّن يُكَذِّبُ بِآيَاتِنَا فَهُمْ يُوزَعُونَ ﴿٨٣حَتَّىٰ إِذَا جَاءُوا قَالَ أَكَذَّبْتُم بِآيَاتِي وَلَمْ تُحِيطُوا بِهَا عِلْمًا أَمَّاذَا كُنتُمْ تَعْمَلُونَ ﴿٨٤وَوَقَعَ الْقَوْلُ عَلَيْهِم بِمَا ظَلَمُوا فَهُمْ لَا يَنطِقُونَ ﴿٨٥} صدق الله العظيم [النمل].
    و اما ابوحمزه محمود مصری؛ ما از دوست او درمالزی باخبر شدیم و به او می‌گوییم هرقدر که می‌خواهی مکر کن و قسم به پروردگار عالمیان که مکر تو بر ضد خودت و به نفع امام مهدی ناصر محمد یمانی خواهد شد. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
    {وَمَا يَمْكُرُونَ إِلَّا بِأَنْفُسِهِمْ وَمَا يَشْعُرُونَ}
    صدق الله العظيم [الأنعام:۱۲۳].

    در این باره برایت مثالی می‌آوریم. خداوند تعالی می‌فرماید:
    {فَتَوَلَّىٰ فِرْعَوْنُ فَجَمَعَ كَيْدَهُ ثُمَّ أَتَىٰ ﴿٦٠} صدق الله العظيم [طه]
    ولی فرعون با این مکر خود فرصت بزرگی برای نبی الله برای دعوت به سوی خداوند؛ فراهم نمود و در روز «زینت» ساحران و مردم زیادی ایمان آوردند و گفتند:
    {قَالُوا آمَنَّا بِرَبِّ الْعَالَمِينَ ﴿١٢١رَبِّ مُوسَىٰ وَهَارُونَ ﴿١٢٢} صدق الله العظيم [الأعراف].
    محمود ابوحمزه؛ از کجا می‌دانی؟ باشد که مکر تو باعث ایمان آوردن گروهی دیگر گردد.تصدیق فرموده خداوند تعالی:
    {فَاصْبِرْ إِنَّ وَعْدَ اللَّـهِ حَقٌّ ۖ وَلَا يَسْتَخِفَّنَّكَ الَّذِينَ لَا يُوقِنُونَ ﴿٦٠} صدق الله العظيم [الروم].
    آیا چیزی که برای عمو و پدر و خودت رخ داد برایت کافی نبود؟ یا می‌خواهی به انصار خود اجازه کشتن تو را بدهیم؟ چقدر بعد از این که آدرست را پیدا کردند؛ از من چنین اجازه‌ای را خواستند و من به آنان گفتم صبر جمیل پیشه کنند؛ یا فکر می‌کنی می‌توانی آنان را عاجز کنی؟ آیا نمی‌دانی که به اذن خداوند انصار من در تمام کشورهای زمین حضور دارند؟ ای کسی که تلاش می‌کنی نور خداوند را با هر حیله و وسیله‌ای خاموش سازی؛ آیا خود را از مکر خداوند در امان می‌دانی؟ ولی ابوحمزه محمود مصری؛ بیا تا به تو یاد دهم چگونه می‌توانی بر امام ناصر محمد یمانی غلبه کنی-اگر بتوانی-.راهش این است که تأویلی از قرآن بیاوری تا از بیان امام مهدی ناصر محمد یمانی بهتر و هدایت‌گرتر و درست‌تر باشد. هیهات هیهات؛ قسم به پروردگار زمین و آسمان‌ها که نمی‌توانی چنین کنی؛ چرا که امام مهدی با آیات محکم کتاب، آیات ام الکتاب که برای عالم و جاهل‌تان روشن و واضح است با شما مجادله می‌کند؛ یا مگر تصور می‌کنید که بیان امام مهدی تنها تفسیری مانند کسانی است که ندانسته به خداوند نسبت می‌دهند؟ بلکه بیان امام مهدی برای قرآن از خود قرآن عربی و روشن گرفته شده است که عالم و جاهل آن را می‌فهمد و چوپان بی‌سواد عرب اگر آن را بشنود، می‌فهمد. به خداوندی که خدایی جز او نیست کسی از دعوت امام مهدی برای حکمیت براساس کتاب خداوند قرآن عظیم رونمی‌گرداند؛ مگر از مطالبی پیروی نماید که مخالف آیات محکم کتاب است و به احادیثی پایبند باشد که از جانب خداوند نیستند یعنی از جانب شیطان رجیم آمده‌اند..آنان به خداوند و رسولش نسبت دروغ داده‌اند وبه کثرت علم باطلی که نزد خود دارند دلشادند و نمی‌دانند اینها باطل و دروغ است و حق آمده از پروردگارشان را مورد استهزا قرار داده و به رسول خداوند نسبت جنون می‌دهند؛ همان‌طوری که تصور می‌کنند امام برگزیده پروردگارشان نیز مجنون است و باید به نزد روان‌پزشک برود و خداوند تعالی می‌فرماید:
    {فَلَمَّا جَاءَتْهُمْ رُسُلُهُم بِالْبَيِّنَاتِ فَرِحُوا بِمَا عِندَهُم مِّنَ الْعِلْمِ وَحَاقَ بِهِم مَّا كَانُوا بِهِ يَسْتَهْزِئُونَ ﴿٨٣} صدق الله العظيم [غافر].

    بعضی از آنان از دادن پاسخ به بیان امام مهدی ناتوان‌اند وآن را حذف می‌نمایند! آیا می‌دانند کلام خداوند را حذف کرده‌اند؟ چه کسی دربرابر خداوند و پروردگار عالمیان به دادشان می‌رسد؟ و بعضی از آنها بیانات او را از مردم عالم مخفی می‌کنند! آیا می‌دانند کلام خداوند را مخفی می‌نمایند؟ چه کسی دربرابر خداوند و پروردگار عالمیان به دادشان می‌رسد؟ و خداوند تعالی می‌فرماید:
    {إِنَّ الَّذِينَ يَكْتُمُونَ مَا أَنزَلْنَا مِنَ الْبَيِّنَاتِ وَالْهُدَىٰ مِن بَعْدِ مَا بَيَّنَّاهُ لِلنَّاسِ فِي الْكِتَابِ ۙ أُولَـٰئِكَ يَلْعَنُهُمُ اللَّـهُ وَيَلْعَنُهُمُ اللَّاعِنُونَ ﴿١٥٩} صدق الله العظيم [البقرة].

    وسلامٌ على المرسلين، والحمدُ لله ربّ العالمين..
    خليفة الله الإمام المهدي ناصر محمد اليماني.

    اقتباس المشاركة 10860 من موضوع سلسلة حوارات الإمام في منتديات أشراف أونلاين..


    ( سلسلة حوارات الإمام في منتديات أشراف أونلاين )

    - 1 -
    الإمام ناصر محمد اليماني
    01 - 01 - 1432 هـ
    07 - 12 - 2010 مـ
    11:10 مساءً

    [ لمتابعة رابط المشاركة الأصلية للبيان ]
    https://nasser-alyamani.org./showthread.php?t=2644
    ـــــــــــــــــــــ



    الردّ على أبي حمزة محمود المصري في المنتديات العلميّة العالميّة الهاشميّة ..


    بسم الله الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
    {
    إِنَّ اللَّـهَ وَمَلَائِكَتَهُ يُصَلُّونَ عَلَى النَّبِيِّ ۚ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا صَلُّوا عَلَيْهِ وَسَلِّمُوا تَسْلِيمًا ﴿٥٦} صدق الله العظيم [الأحزاب]، والصلاة والسلام على كافة أنبياء الله ورسله وآلهم الأطهار من أولهم إلى خاتمهم جدّي محمد رسول الله إلى الناس كافة صلى الله عليهم وآلهم وجميع المسلمين في الأولين وفي الآخرين وفي الملأ الأعلى إلى يوم الدين.

    سلام الله عليكم أيها الأشراف ونحن من الضيوف لديكم في موقعكم المبارك، فإن كان ناصر محمد اليماني سيِّداً من آل البيت فنصيحتي لإخوتي أن لا تأخذهم حميّة الجاهليّة الأولى، وما هي حميّة الجاهليّة الأولى؟ وهي أن تأخذكم العزّة بالإثم لو تبيّن لكم أنّ الحقّ هو مع محمود ومن ثم تقفوا إلى جانب الإمام ناصر محمد اليماني كونه يفتي أنّهُ من آل البيت الهاشمي القُرشي! كلا أحبّتي في الله وتالله لا أريدكم إلا أن تكونوا مع الحقّ وأن تكونوا شهداء بالحقّ بيني وبين أبي حمزة محمود المصري من ألدّ أعداء المهديّ المنتظَر الإمام ناصر محمد اليماني، ألا وإنّ أبا حمزة المصري من الذين يُظهرون الإيمان ويُبطنون الكُفر والمكر ضدّ المهديّ المنتظَر ليطفئ نور الله للعالمين ويأبى الله إلا أن يُتمَّ نوره ولو كره المجرمون ظُهوره، ألا وإنّ أبا حمزة محمود المصري قد أعلن الحرب ضدّ المهديّ المنتظَر ناصر محمد اليماني بكلّ حيلةٍ ووسيلةٍ ويصدُّ عن اتِّباع المهديّ المنتظَر ناصر محمد اليماني الذي يدعو المسلمين والنّصارى واليهود إلى الاحتكام إلى الذِّكر المحفوظ من التحريف واتّباعه والكفر بما يخالف لمُحكم الذكر الحكيم سواءً يكون في التوراة والإنجيل والسُّنة النّبويّة المحمديّة.

    ألا وإنّ أبا حمزة محمود المصري كلّما شاهد أيَّ موقع من المواقع التي تختصّ بالدين ويقوم بنشر دعوة المهديّ المنتظَر للحوار فيقوم أبو حمزة محمود المصري بمراسلة ذلك الموقع والافتراء على الإمام ناصر محمد اليماني ما لم يقله ويشوِّه الإمام ناصر محمد اليماني ويصدّ عن اتّباع ناصر محمد اليماني صدوداً كبيراً ليلاً ونهاراً حتى يفتن مشرفي المواقع الإسلاميّة الذين صدَّقوا الفاسقَ أبا حمزة محمود المصري المفتري على المهديّ المنتظَر ومن ثمّ يقومون بحذف بيانات الإمام المهدي ناصر محمد اليماني الذي يدعو إلى الصراط المستقيم! فمن يُجيرهم من عذاب يومٍ عقيمٍ؟ ألا لعنة الله على ناصر محمد اليماني إن لم يكن المهديّ المنتظَر أو لعنة الله على أبي حمزة محمود المصري لعناً كبيراً إن كان من الذين يُظهرون الإيمان ويبطنون الكفر والمكر ضدّ اتّباع الذكر الحكيم فإنّ ربّي بكيده عليم ووليّي الله ووليّه الشيطان الرجيم، والحكم لله وهو خير الحاكمين وهو أسرع الحاسبين، حسبي الله لا إله إلا هو عليه توكلت وهو ربّ العرش العظيم.

    ويا أبا حمزة محمود المصري، إنّي أراك تقول أنّ الإمام ناصر محمد اليماني يكذب على موقع طريق الإسلام وموقع طريق القرآن! والسؤال الذي يطرح نفسه: فبمَ كذب عليهم ناصر محمد اليماني؟ فهل قلتُ للناس إنّ أصحاب موقع طريق الإسلام أو موقع طريق القرآن قد صدَّقوا واتّبعوا فبايعوا ناصر محمد اليماني؟ أفلا تتَّقِ الله؟ بل شكرناهم كونهم أظهروا بيان المهدي الإمام ناصر محمد اليماني وليس معنى ذلك أنّهم من أنصار ناصر محمد اليماني؛ بل يريدون أن يستجيبَ الآخرون لدعوة الإمام ناصر محمد اليماني إلى الحوار حتى يتبيّن لهم وللآخرين شأن الإمام ناصر محمد اليماني هل هو حقاً المهديّ المنتظَر أم كذاب أشر؟ وليس معنى النشر أنّهم قد أيقنوا أنّه المهديّ المنتظَر أو صدّقوه أو بايعوه؛ بل أ
    رجأوا التصديق والمبايعة إلى أن يتبيّن لهم شأن الإمام المهدي ناصر محمد اليماني، ولكن لو كان ناصر محمد اليماني أفتى أنَّ أصحاب موقع طريق القرآن أو موقع طريق الإسلام صدّقوا ناصر محمد اليماني وبايعوه إذاً لصدق محمود المصري وكذب الإمام ناصر محمد اليماني، ولكن الحمد لله فلا يزال البيان موجوداً وشاهداً بالحقّ أنّي لم أفترِ عليهم التصديق والبيعة وإنّما كلمة شكرٍ لهم كونهم لم يحجبوا بيان الإمام ناصر محمد اليماني واعترافهم بحقّ الحوار في الدعوة إلى حوار المهديّ المنتظَر من قبل الظهور والتحذير من كوكب سقر، فهم كمن يقول: "فإنْ يكُ كاذباً فعليه كذِبه، وإن يكُ صادقاً يُصِبكم ببعض الذي يعدكم". وتلك حيطةٌ وحذرٌ، وليس معنى ذلك أنّهم صدّقوا واتّبعوا وبايعوا! فلم نقل ذلك عليهم أنّهم اتّبعوا المهديّ المنتظَر الإمام ناصر محمد اليماني بل ألقينا إليهم كلمةَ شكرٍ على نشر الخبر وإقرار دعوة الحوار، وما يلي رابط بيان الشكر لهم بنشر الخبر لطلب الحوار والتحذير للكوكب العاشر:

    https://nasser-alyamani.org./showthread.php?p=5271
    https://nasser-alyamani.org./showthread.php?t=395


    ويا أيّها الإخوة في الرابطة العالميّة وجميع المواقع الإسلاميّة احذروا فتنة وليّ اليهود أبي حمزة محمود العدو اللدود للإمام الموعود واتّخذه محمود عدواً لدوداً ويصدّ عن اتباع القرآن المجيد الذي يهدي به الإمام المهدي إلى صراط العزيز الحميد، ومن اتّبع محمود وأعرض عن دعوة الاحتكام إلى الذِّكر المحفوظ من التحريف القرآن وأبى أن يتّبع كتاب الله القرآن العظيم فأصبح مثله كمثل الكافرين المعرضين عن كتاب الله القرآن العظيم، وليس الكفر هو بناصر محمد اليماني فما عساه أن يكون ناصر محمد اليماني إلا عبداً من عباد الله الصالحين يدعو المسلمين والنصارى واليهود والناس أجمعين إلى اتِّباع كتاب الله القرآن العظيم والكفر بما يخالف لمحكمه سواء يكون في التوراة أوفي الإنجيل أو في السُّنة النبويّة كون الله لم يَعِدْكم بحفظها من التحريف جميعاً؛ بل لم يعدْكم إلا بحفظ القرآن من التحريف حتى يجعلهُ المهيمن والحكم بينكم فيما كنتم فيه تختلفون في التوراة والإنجيل وأحاديث السُّنة النبويّة أفلا تتّقون؟ وذلك تصديقاً لقول الله تعالى:
    {
    وَأَنزَلْنَا إِلَيْكَ الْكِتَابَ بالحقّ مُصَدِّقًا لِّمَا بَيْنَ يَدَيْهِ مِنَ الْكِتَابِ وَمُهَيْمِنًا عَلَيْهِ ۖ فَاحْكُم بَيْنَهُم بِمَا أَنزَلَ اللَّهُ ۖ وَلَا تَتَّبِعْ أَهْوَاءَهُمْ عَمَّا جَاءَكَ مِنَ الحقّ} صدق الله العظيم [المائدة:48].

    وهل تدري لماذا يا محمود جعل الله كتابه القرآن العظيم هو الحكم والمهيمن فيما اختلف فيه اليهود والنصارى والمسلمين؟ وذلك كونه الكتاب الذي وعدكم الله بحفظه من التحريف والتزييف على مرّ العصور منذ تنزيله إلى يوم البعث والنشور، تصديقاً لقول الله تعالى:
    {
    إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّكْرَ وَإِنَّا لَهُ لَحَافِظُونَ ﴿٩} صدق الله العظيم [الحجر].

    والحمد لله ربّ العالمين أنّ البشر يجدون البيان الحقّ لهذه الآية على الواقع الحقيقي بين أيديهم كونكم تجدون القرآن العظيم حقاً قد حفظه الله من التحريف والتزييف على مرّ العصور نسخةً واحدةً موحّدةً في العالمين لن تختلف فيه كلمةٌ واحدةٌ عن نسخة أخرى في العالمين.

    ولكنّ الذين يُظهرون الإيمان ويُبطنون الكُفر والمكر لصدّ المسلمين والناس أجمعين عن اتباع كتاب الله القرآن العظيم جاءوا إلى محمدٍ رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم وقالوا: "نشهد أن لا إله إلا الله محمد رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم". وإنّهم لكاذبون كونهم يقولون بألسنتهم ما ليس في قلوبهم وإنّما اتَّخذوا ذلك ليصدّوا عن اتِّباع الذِّكر المحفوظ من التحريف، وقال الله تعالى:
    {
    إِذَا جَاءَكَ الْمُنَافِقُونَ قَالُوا نَشْهَدُ إِنَّكَ لَرَسُولُ اللَّـهِ ۗ وَاللَّـهُ يَعْلَمُ إِنَّكَ لَرَسُولُهُ وَاللَّـهُ يَشْهَدُ إِنَّ الْمُنَافِقِينَ لَكَاذِبُونَ ﴿١اتَّخَذُوا أَيْمَانَهُمْ جُنَّةً فَصَدُّوا عَن سَبِيلِ اللَّـهِ ۚ إِنَّهُمْ سَاءَ مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ ﴿٢} صدق الله العظيم [المنافقون].

    ومن ثم علّمكم الله كيفية صدّهم عن سبيل الله وبيّن لكم في محكم كتابه طريقة مكرهم وبيّن لكم عن سبب إيمانهم ظاهر الأمر ليكونوا من رواة الأحاديث النبويّة فيصدوا المسلمين عن طريق السُّنّة التي لم يعدهم الله بحفظها من التحريف ولذلك يقولون طاعة لله ولرسوله ويحضرون مجالس أحاديث البيان في السُّنّة النّبويّة ليكونوا من رواة الحديث، وقال الله تعالى:
    {
    مَّن يُطِعِ الرَّسُولَ فَقَدْ أَطَاعَ اللَّـهَ ۖ وَمَن تَوَلَّىٰ فَمَا أَرْسَلْنَاكَ عَلَيْهِمْ حَفِيظًا ﴿٨٠وَيَقُولُونَ طَاعَةٌ فَإِذَا بَرَزُوا مِنْ عِندِكَ بَيَّتَ طَائِفَةٌ مِّنْهُمْ غَيْرَ الَّذِي تَقُولُ ۖ وَاللَّـهُ يَكْتُبُ مَا يُبَيِّتُونَ ۖ فَأَعْرِضْ عَنْهُمْ وَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّـهِ ۚ وَكَفَىٰ بِاللَّـهِ وَكِيلًا ﴿٨١أَفَلَا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ ۚ وَلَوْ كَانَ مِنْ عِندِ غَيْرِ اللَّـهِ لَوَجَدُوا فِيهِ اخْتِلَافًا كَثِيرًا ﴿٨٢وَإِذَا جَاءَهُمْ أَمْرٌ مِّنَ الْأَمْنِ أَوِ الْخَوْفِ أَذَاعُوا بِهِ ۖ وَلَوْ رَدُّوهُ إِلَى الرَّسُولِ وَإِلَىٰ أُولِي الْأَمْرِ مِنْهُمْ لَعَلِمَهُ الَّذِينَ يَسْتَنبِطُونَهُ مِنْهُمْ ۗ وَلَوْلَا فَضْلُ اللَّـهِ عَلَيْكُمْ وَرَحْمَتُهُ لَاتَّبَعْتُمُ الشَّيْطَانَ إِلَّا قَلِيلًا ﴿٨٣} صدق الله العظيم [النساء].

    وفي هذه الآيات المُحكمات بيَّن الله لكم البيان الحقّ لقول الله تعالى:
    {
    اتَّخَذُوا أَيْمَانَهُمْ جُنَّةً فَصَدُّوا عَن سَبِيلِ اللَّـهِ ۚ إِنَّهُمْ سَاءَ مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ ﴿٢} صدق الله العظيم، فعلَّمكم عن طريقة صدّهم: {وَيَقُولُونَ طَاعَةٌ فَإِذَا بَرَزُوا مِنْ عِندِكَ بَيَّتَ طَائِفَةٌ مِّنْهُمْ غَيْرَ الَّذِي تَقُولُ} صدق الله العظيم، فَعَلَّمَ الله رسوله والمؤمنين في محكم القرآن العظيم عن مكر الذين أظهروا الإيمان ويبطنون الكفر والمكر، وقال الله تعالى: {وَيَقُولُونَ طَاعَةٌ فَإِذَا بَرَزُوا مِنْ عِندِكَ بَيَّتَ طَائِفَةٌ مِّنْهُمْ غَيْرَ الَّذِي تَقُولُ ۖ وَاللَّـهُ يَكْتُبُ مَا يُبَيِّتُونَ} صدق الله العظيم، ولكنّ الله لم يأمر نبيّه بكشف أمرهم وطردهم بل أمر الله نبيّه بقوله: {فَأَعْرِضْ عَنْهُمْ وَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّـهِ ۚ وَكَفَىٰ بِاللَّـهِ وَكِيلًا} صدق الله العظيم. ثم بيّن الله الحكمة من عدم طردهم لينظر مَن الذين سوف يستمسكون بكلام الله ومَن الذين سوف يعرضون عن كلام الله المحفوظ القرآن العظيم ثم يذرونه وراء ظهورهم فيستمسكون بكلام الشيطان الرجيم الذي يجدون بينه وبين محكم القرآن العظيم اختلافاً كثيراً؟ وذلك لأنّ الله علّمكم الناموس لكشف الأحاديث المفتراة في السُّنّة النّبويّة فعلّمكم الله أنّ ما ذاع الخلاف فيه بينكم في شأن الأحاديث النّبويّة فأمَركم أن تحتكموا إلى مُحكم القرآن، فإذا كان هذا الحديث في السُّنّة النّبويّة جاء من عند غير الله فسوف تجدون بينه وبين محكم القرآن العظيم اختلافاً كثيراً لأنّ الحقّ والباطل دائماً نقيضان مختلفان ولذلك جعل الله القرآن هو المرجع والحكم فيما اختلفتم فيه من أحاديث السنة النبويّة، وقال الله تعالى: {مَّن يُطِعِ الرَّسُولَ فَقَدْ أَطَاعَ اللَّـهَ ۖ وَمَن تَوَلَّىٰ فَمَا أَرْسَلْنَاكَ عَلَيْهِمْ حَفِيظًا ﴿٨٠وَيَقُولُونَ طَاعَةٌ فَإِذَا بَرَزُوا مِنْ عِندِكَ بَيَّتَ طَائِفَةٌ مِّنْهُمْ غَيْرَ الَّذِي تَقُولُ ۖ وَاللَّـهُ يَكْتُبُ مَا يُبَيِّتُونَ ۖ فَأَعْرِضْ عَنْهُمْ وَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّـهِ ۚ وَكَفَىٰ بِاللَّـهِ وَكِيلًا ﴿٨١أَفَلَا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ ۚ وَلَوْ كَانَ مِنْ عِندِ غَيْرِ اللَّـهِ لَوَجَدُوا فِيهِ اخْتِلَافًا كَثِيرًا ﴿٨٢} صدق الله العظيم، وإذا جاء المؤمنين أمرٌ من الأمن أي من عند الله ورسوله لأنّ من أطاع الله ورسوله فله الأمن من عذاب الله في الدنيا ويأتي يوم القيامة آمنا، تصديقاً لقول الله تعالى: {إِنَّ الَّذِينَ يُلْحِدُونَ فِي آيَاتِنَا لَا يَخْفَوْنَ عَلَيْنَا ۗ أَفَمَن يُلْقَىٰ فِي النَّارِ خَيْرٌ أَم مَّن يَأْتِي آمِنًا يَوْمَ الْقِيَامَةِ ۚ اعْمَلُوا مَا شِئْتُمْ ۖ إِنَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ ﴿٤٠إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا بِالذِّكْرِ لَمَّا جَاءَهُمْ ۖ وَإِنَّهُ لَكِتَابٌ عَزِيزٌ ﴿٤١لَّا يَأْتِيهِ الْبَاطِلُ مِن بَيْنِ يَدَيْهِ وَلَا مِنْ خَلْفِهِ ۖ تَنزِيلٌ مِّنْ حَكِيمٍ حَمِيدٍ ﴿٤٢} صدق الله العظيم [فصلت].

    وأما قوله:
    {أوِ الْخَوْفِ} فذلك من عند غير الله ولن يجد من يأمنه من عذاب الله من اتّبع ما خالف لأمر الله ورسوله، وأمّا قول الله تعالى: {أَذَاعُوا بِهِ} وذلك علماء الأمّة من رواة الحديث، فطائفةٌ تقول إنّ هذا الحديث حقٌّ من عند الله ورسوله وأخرى تُنكره وتأتي بحديثٍ مخالفٍ له، ثم حكم الله بينهم أن يحتكموا إلى رسوله إن كان لا يزال بينهم أو إلى أولي الأمر منهم من أئمة المسلمين الذين يأتيهم علم البيان للقرآن العظيم من الذين أمرهم الله بطاعتهم من بعد رسوله فيأتونهم بحكم الله بينهم فيما كانوا فيه يختلفون فيستنبطون لهم حكم الله بينهم من محكم كتابه، تصديقاً لقول الله تعالى: {
    وَمَا اخْتَلَفْتُمْ فِيهِ مِن شَيْءٍ فَحُكْمُهُ إِلَى اللَّـهِ ۚ ذَٰلِكُمُ اللَّـهُ رَبِّي عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ وَإِلَيْهِ أُنِيبُ ﴿١٠} صدق الله العظيم [الشورى].

    وما على أولي الأمر منكم إلا أن يستنبطوا لكم حكم الله بينكم من محكم كتابه فيما كنتم فيه تختلفون؛ بمعنى إنّ الله هو الحكم بين المختلفين وإنّما الأنبياء والأئمة الحقّ يأتوكم بحكم الله من محكم كتابه فيما كنتم فيه تختلفون، تصديقاً لقول الله تعالى:
    {
    أَفَغَيْرَ اللَّـهِ أَبْتَغِي حَكَمًا وَهُوَ الَّذِي أَنزَلَ إِلَيْكُمُ الْكِتَابَ مُفَصَّلًا} صدق الله العظيم [الأنعام:114].

    وها هو المهديّ المنتظَر قد حضر في قدره المقدور في الكتاب المسطور في زمن اختلاف علماء المسلمين وتفرّقهم إلى شيعٍ وأحزابٍ وكلّ حزبٍ بما لديهم فرحون. وأشهدُ أن لا إله إلا الله وأشهدُ أنّ محمداً رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم وأشهدُ أنّي المهديّ المنتظَر ناصر محمد أدعوكم إلى الاحتكام إلى كتاب الله فيما كنتم فيه تختلفون يا معشر علماء المسلمين والنصارى واليهود فقد جعل الله القرآن العظيم هو المهيمن والمرجع لكم فيما كنتم فيه تختلفون، وما خالف لمحكم كتاب الله القرآن العظيم سواء كان في السُّنة النّبويّة أو في التوراة أو في الإنجيل فاعلموا أنّ ما خالف محكم القرآن فيهم جميعاً أنّه قد جاء من عند غير الله؛ من عند الشيطان الرجيم. ولذلك ستجدون حتماً أنّ بين الباطل وبين محكم الكتاب الذي لا يأتيه الباطل من بين يديه ولا من خلفه اختلافاً كثيراً إن كنتم بالقرآن العظيم مؤمنين فقد جعله الله المرجع الحقّ فيما كنتم فيه تختلفون يا معشر النصارى واليهود والمسلمين ولم يجعل الله المهديّ المنتظَر مُبتدعا بل مُتّبعاً لدعوة محمد رسول الله - صلى الله عليه وآله وسلم - إلى الاحتكام إلى كتاب الله فيما كنتم فيه تختلفون يا معشر المسلمين من الأمّيّين والنصارى واليهود وذلك لأنّ نبيّا الله موسى وعيسى وجميع الأنبياء يدعون إلى الإسلام، تصديقاً لقول الله تعالى:
    {
    إِنَّ الدِّينَ عِندَ اللَّـهِ الْإِسْلَامُ ۗ وَمَا اخْتَلَفَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ إِلَّا مِن بَعْدِ مَا جَاءَهُمُ الْعِلْمُ بَغْيًا بَيْنَهُمْ ۗ وَمَن يَكْفُرْ بِآيَاتِ اللَّـهِ فَإِنَّ اللَّـهَ سَرِيعُ الْحِسَابِ ﴿١٩} صدق الله العظيم [آل‌ عمران].

    وتصديقاً لقول الله تعالى:
    {
    أَفَغَيْرَ دِينِ اللَّـهِ يَبْغُونَ وَلَهُ أَسْلَمَ مَن فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ طَوْعًا وَكَرْهًا وَإِلَيْهِ يُرْجَعُونَ ﴿٨٣قُلْ آمَنَّا بِاللَّـهِ وَمَا أُنزِلَ عَلَيْنَا وَمَا أُنزِلَ عَلَىٰ إِبْرَاهِيمَ وَإِسْمَاعِيلَ وَإِسْحَاقَ وَيَعْقُوبَ وَالْأَسْبَاطِ وَمَا أُوتِيَ مُوسَىٰ وَعِيسَىٰ وَالنَّبِيُّونَ مِن رَّبِّهِمْ لَا نُفَرِّقُ بَيْنَ أَحَدٍ مِّنْهُمْ وَنَحْنُ لَهُ مُسْلِمُونَ ﴿٨٤وَمَن يَبْتَغِ غَيْرَ الْإِسْلَامِ دِينًا فَلَن يُقْبَلَ مِنْهُ وَهُوَ فِي الْآخِرَةِ مِنَ الْخَاسِرِينَ ﴿٨٥} صدق الله العظيم [آل‌ عمران].

    وتصديقاً لقول الله تعالى:
    {
    وَأَنزَلْنَا إِلَيْكَ الْكِتَابَ بالحقّ مُصَدِّقًا لِّمَا بَيْنَ يَدَيْهِ مِنَ الْكِتَابِ وَمُهَيْمِنًا عَلَيْهِ ۖ فَاحْكُم بَيْنَهُم بِمَا أَنزَلَ اللَّهُ ۖ وَلَا تَتَّبِعْ أَهْوَاءَهُمْ عَمَّا جَاءَكَ مِنَ الحقّ ۚ لِكُلٍّ جَعَلْنَا مِنكُمْ شِرْعَةً وَمِنْهَاجًا ۚ وَلَوْ شَاءَ اللَّهُ لَجَعَلَكُمْ أُمَّةً وَاحِدَةً وَلَٰكِن لِّيَبْلُوَكُمْ فِي مَا آتَاكُمْ ۖ فَاسْتَبِقُوا الْخَيْرَاتِ ۚ إِلَى اللَّهِ مَرْجِعُكُمْ جَمِيعًا فَيُنَبِّئُكُم بِمَا كُنتُمْ فِيهِ تَخْتَلِفُونَ ﴿٤٨﴾} صدق الله العظيم [المائدة].

    والبرهان على دعوة نبيّ الله موسى لفرعون وبني إسرائيل أنّه كان يدعوهم إلى الإسلام والذين اتّبعوا نبيّ الله موسى من بني إسرائيل الأولين كانوا يُسمّون بالمسلمين وذلك لأنّ نبيّ الله موسى كان يدعو إلى الإسلام ولذلك قال فرعون حين أدركه الغرق قال الله تعالى:
    {
    حَتَّىٰ إِذَا أَدْرَكَهُ الْغَرَقُ قَالَ آمَنتُ أَنَّهُ لَا إِلَـٰهَ إِلَّا الَّذِي آمَنَتْ بِهِ بَنُو إِسْرَائِيلَ وَأَنَا مِنَ الْمُسْلِمِينَ} صدق الله العظيم [يونس:90].

    وذلك لأنّ الله ابتعث رسوله موسى صلى الله عليه وآله وسلم ليدعو آل فرعون وبني إسرائيل إلى الدين الإسلامي الحنيف، وكذلك ابتعث الله رسوله داوود ونبيّه سليمان ليدعو الناس إلى الإسلام ولذلك جاء في خطاب نبيّ الله سليمان لملكة سبأ وقومها؛ قال الله تعالى:
    {
    إِنَّهُ مِن سُلَيْمَانَ وَإِنَّهُ بِسْمِ اللَّـهِ الرَّحْمَـٰنِ الرَّحِيمِ ﴿٣٠أَلَّا تَعْلُوا عَلَيَّ وَأْتُونِي مُسْلِمِينَ ﴿٣١} صدق الله العظيم [النمل].

    وكذلك ابتعث الله عبده ورسوله المسيح عيسى ابن مريم صلى الله عليه وعلى أمّه وآل عمران المكرمين وسلّم تسليماً كثيراً ليدعو بني إسرائيل إلى الإسلام، ولذلك يُسمّى من اتَّبع نبيّ الله عيسى بالمسلمين، وقال الله تعالى:
    {
    وَمُصَدِّقًا لِّمَا بَيْنَ يَدَيَّ مِنَ التَّوْرَاةِ وَلِأُحِلَّ لَكُم بَعْضَ الَّذِي حُرِّمَ عَلَيْكُمْ ۚ وَجِئْتُكُم بِآيَةٍ مِّن رَّبِّكُمْ فَاتَّقُوا اللَّـهَ وَأَطِيعُونِ ﴿٥٠إِنَّ اللَّـهَ رَبِّي وَرَبُّكُمْ فَاعْبُدُوهُ ۗ هَـٰذَا صِرَاطٌ مُّسْتَقِيمٌ ﴿٥١ فَلَمَّا أَحَسَّ عِيسَىٰ مِنْهُمُ الْكُفْرَ قَالَ مَنْ أَنصَارِي إِلَى اللَّـهِ ۖ قَالَ الْحَوَارِيُّونَ نَحْنُ أَنصَارُ اللَّـهِ آمَنَّا بِاللَّـهِ وَاشْهَدْ بِأَنَّا مُسْلِمُونَ ﴿٥٢رَبَّنَا آمَنَّا بِمَا أَنزَلْتَ وَاتَّبَعْنَا الرَّسُولَ فَاكْتُبْنَا مَعَ الشَّاهِدِينَ ﴿٥٣} صدق الله العظيم [آل‌ عمران].

    وبما أنّي الإمام المهديّ المنتظَر الحقّ من ربّكم مصدِّقاً لما بين يدي من التوراة والإنجيل والقرآن أدعوكم إلى ما دعاكم إليه نبيّ الله موسى وداوود وسليمان والمسيح عيسى ابن مريم ومحمد رسول الله صلى الله عليهم أجمعين وسلم تسليماً كثيراً إلى الدين الإسلامي الحنيف، ومَن يبتغِ غير الإسلام ديناً فلن يُقبل منه وهو في الآخرة لمن الخاسرين، وأدعوكم إلى أن نتّفق على كلمةٍ سواء بيننا وبينكم أن لا إله إلا الله وحده لا شريك له فلا نعبد سواه، ولا ندعو موسى ولا عُزَيراً ولا المسيح عيسى ابن مريم ولا محمداً من دون الله صلى الله عليهم وأوليائهم وسلم تسليماً كثيراً، وأقول لكم ما أمرنا الله أن نقوله لكم في مُحكم القرآن العظيم:
    {
    قُلْ يَا أَهْلَ الْكِتَابِ تَعَالَوْا إِلَىٰ كَلِمَةٍ سَوَاءٍ بَيْنَنَا وَبَيْنَكُمْ أَلَّا نَعْبُدَ إِلَّا اللَّـهَ وَلَا نُشْرِكَ بِهِ شَيْئًا وَلَا يَتَّخِذَ بَعْضُنَا بَعْضًا أَرْبَابًا مِّن دُونِ اللَّـهِ ۚ فَإِن تَوَلَّوْا فَقُولُوا اشْهَدُوا بِأَنَّا مُسْلِمُونَ ﴿٦٤} صدق الله العظيم [آل‌ عمران].

    ويا معشر المسلمين الأميِّين من أتباع محمدٍ رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم، فكم حذَّركم الله يا معشر الشيعة والسُّنة أن تتّبعوا الأحاديث والروايات المُفتراة على نبيّه من عند الطاغوت على لسان أوليائِه المنافقين بين صحابة رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم، فكانوا يُظهرون الإيمان ليحسبوهم مِنهم وما هم مِنهم بل صحابة الشيطان الرجيم مدسوسين بين صحابة رسول الله الحق! فكم اتّبعتم كثيراً من افترائِهم يا معشر علماء السُّنة والشيعة وأفتوكم أنّكم أنتم من يصطفي خليفة الله في قدره المقدور في الكتاب المسطور، وإنّكم لكاذبون! وما كان لملائكة الرحمن المُقرّبين الحقّ أن يصطفوا خليفة الله في الأرض! فكيف يكون لكم أنتم الحقّ يا معشر علماء الشيعة والسُّنة؟ فأما الشيعة فاصطفوه قبل أكثر من ألف سنة وآتوه الحكم صبيّاً! وأما السُّنة فحرّموا على المهديّ المنتظَر إذا حضر أن يقول لهم أنّه المهديّ المنتظَر خليفة الله اصطفاه الله عليهم وزاده بسطةً في عِلم الكتاب وجعله حكماً بينهم بالحقّ فيما كانوا فيه يختلفون فيدعوهم للاحتكام إلى الذكر المحفوظ من التحريف! وما كان جواب من أظهرهم الله على شأني من الشيعة والسُّنة في طاولة الحوار العالمية إلّا أن يقولوا: "إنّك كذابٌ أشِر وليس المهديّ المنتظَر بل نحن من نصطفي المهديّ المنتظَر من بين البشر فنجبره على البيعة وهو صاغر". ومن ثمّ يردّ عليهم المهديّ المنتظَر الحقّ من ربِّهم وأقول: أقسمُ بالله العظيم الرحمن على العرش استوى أنّكم في عصر الحوار للمهدي المنتظر من قبل الظهور بقدرٍ مقدور في الكتاب المسطور قبل مرور كوكب سقر،
    {قُلْ هَاتُوا بُرْهَانَكُمْ إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ} واصطفوا المهديّ المنتظَر الحقّ من ربِّكم إن كنتم صادقين شرط أن تؤتوه عِلم الكتاب ظاهره وباطنه حتى يستطيع أن يحكم بينكم فيما كنتم فيه تختلفون فلا تجادلوه من القرآن إلّا غلبكم بالحقّ إن كنتم صادقين! وإن لم تفعلوا ولن تفعلوا فإنّي المهديّ المنتظَر الحقّ من ربِّكم لم يصطفِني جبريل ولا ميكال ولا السُّنة والشيعة بل اصطفاني خليفةً في الأرض الذي اصطفى خليفته آدم؛ الله مالك الملك يؤتي مُلكه من يشاء، فلستم أنتم من تقسمون رحمة الله يا معشر الشيعة والسُّنة الذين أضلّتهم الأحاديث المفتراة والروايات ضلالاً كبيراً واستمسكتم بها وهي من عند غير الله بل من عند الطاغوت! ومثلكم كمثل العنكبوت اتَّخذت بيتاً وإنّ أوهن البيوت لبيت العنكبوت أفلا تتّقون؟ بل أمركم الله أن تعتصِموا بالعروة الوثقى المحفوظة من التحريف القرآن العظيم الذي أدعوكم للاحتكام إليه الحقّ من ربِّكم ولكنّكم للحقّ كارهون، فما أشبهكم باليهود يا معشر الشيعة والسُّنة! فهل أدلّكم متى لا يعجبكم الاحتكام إلى القرآن العظيم؟ وذلك حين تجدون في مسألة أنّه جاء مخالفاً لأهوائكم، ولكن حين يكون الحقّ لكم فتأتون إليه مذعنين وتجادلون به ولكن حين يُخالف في موضع آخر لأهوائكم فعند ذلك تُعرضون عنه وتقولون لا يعلم تأويله إلّا الله فحسبنا ما وجدنا عليه أسلافنا عن أئمة آل البيت كما يقول الشيعة أو عن صحابة رسول الله كما يقول السُّنة والجماعة! ومن ثمّ يردّ عليكم المهديّ المنتظَر وأقول: ولكن حين يكون الحقّ معكم في مسألةٍ ما فتأتي آيةٌ تكون برهاناً لما معكم فلماذا تأتون إليه مُذعنين فلا تقولوا لا يعلم تأويله إلّا الله؟ ولكن حين تأتي آية مُحكمة بيّنة ظاهرها وباطنها مخالفٌ لما معكم فعند ذلك تُعرضون فتقولون لا يعلم تأويله إلّا الله! ومن ثُمّ أُقيم الحُجّة عليكم بالحقّ وأقول: أليست هذه خصلة في طائفة من الصحابة اليهود يا معشر السنّة والشيعة؟ فلماذا اتّبعتم صفتهم هذه؟ وقال الله تعالى: {لَّقَدْ أَنزَلْنَا آيَاتٍ مُّبَيِّنَاتٍ ۚ وَاللَّهُ يَهْدِي مَن يَشَاءُ إِلَىٰ صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ ﴿٤٦﴾ وَيَقُولُونَ آمَنَّا بِاللَّهِ وَبِالرَّسُولِ وَأَطَعْنَا ثُمَّ يَتَوَلَّىٰ فَرِيقٌ مِّنْهُم مِّن بَعْدِ ذَٰلِكَ ۚ وَمَا أُولَٰئِكَ بِالْمُؤْمِنِينَ ﴿٤٧﴾ وَإِذَا دُعُوا إِلَى اللَّهِ وَرَسُولِهِ لِيَحْكُمَ بَيْنَهُمْ إِذَا فَرِيقٌ مِّنْهُم مُّعْرِضُونَ ﴿٤٨﴾ وَإِن يَكُن لَّهُمُ الحقّ يَأْتُوا إِلَيْهِ مُذْعِنِينَ ﴿٤٩﴾ أَفِي قُلُوبِهِم مَّرَضٌ أَمِ ارْتَابُوا أَمْ يَخَافُونَ أَن يَحِيفَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ وَرَسُولُهُ ۚ بَلْ أُولَٰئِكَ هُمُ الظَّالِمُونَ ﴿٥٠﴾ إِنَّمَا كَانَ قَوْلَ الْمُؤْمِنِينَ إِذَا دُعُوا إِلَى اللَّهِ وَرَسُولِهِ لِيَحْكُمَ بَيْنَهُمْ أَن يَقُولُوا سَمِعْنَا وَأَطَعْنَا ۚ وَأُولَٰئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ ﴿٥١﴾} صدق الله العظيم [النور].

    فكم سألتُكم لماذا لا تُجيبون دعوة الاحتكام إلى الكتاب فلم تردّوا الجواب! ومن ثُمّ أُقيم الحُجّة عليكم بالحقّ أنّ المهديّ المنتظَر الحقّ من ربِّكم جعله الله مُتّبعاً وليس مُبتدعاً، فهل دعا محمدٌ رسول الله المُختلفين في دينهم من أهل الكتاب إلى كتاب الله القرآن العظيم؟ أم إنَّ ناصر محمد اليماني مُبتدعٌ وليس مُتّبعاً كما يزعم أنّ الله ابتعثه ناصر محمدٍ صلى الله عليه وآله وسلم؟ ولكنّي من الصادقين ولأنّي من الصادقين مُتّبعٌ لمحمد رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم ولستُ مُبتدعاً، وآتيكم بالبرهان من محكم القرآن العظيم تصديقاً لقول الله تعالى:
    {
    قُلْ هَاتُوا بُرْهَانَكُمْ إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ} صدق الله العظيم [البقرة:111]، إذاً لكلّ دعوى برهان إن كنتم تعقلون!

    ومن ثُمّ أوجّه إليكم سؤالاً آخر أُريد الإجابة عليه من أحاديث السُّنة النبويّة الحقّ، فهل أخبركم محمدٌ رسول الله كما علّمه الله أنّكم سوف تختلفون كما اختلف أهل الكتاب؟ وجوابكم معلوم وسوف تقولون: قال محمد رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم الذي لا ينطق عن الهوى:
    [افترقت اليهود على إحدى وسبعين فرقة، افترقت النصارى على اثنتين وسبعين فرقة وستفترق أمتي على ثلاث وسبعين فرقة كلهم في النار إلا واحدة] صدق محمد رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم.

    ومن ثُمّ أقول لكم: نعم.. إنّ الاختلاف واردٌ بين جميع المسلمين في كافة أُمم الأنبياء من أولهم إلى خاتمهم النبي الأُمي محمد صلى الله عليه وآله وسلم، فكُلّ أُمّةٍ يتّبعون نبيّ الله فيهديهم إلى الصِراط المستقيم فيتركهم وهم على الصِراط المستقيم، ولكنّ الله جعل لكُلّ نبيٍّ عدواً شياطين الجنّ والإنس يُضلّونهم من بعد ذلك بالتزوير على الله ورُسُله من تأليف الشيطان الأكبر الطاغوت! تصديقاً لقول الله تعالى:
    {وَكَذَٰلِكَ جَعَلْنَا لِكُلِّ نَبِيٍّ عَدُوًّا شَيَاطِينَ الْإِنسِ وَالْجِنِّ يُوحِي بَعْضُهُمْ إِلَىٰ بَعْضٍ زُخْرُفَ الْقَوْلِ غُرُورًا ۚ وَلَوْ شَاءَ رَبُّكَ مَا فَعَلُوهُ ۖ فَذَرْهُمْ وَمَا يَفْتَرُونَ ﴿١١٢﴾ وَلِتَصْغَىٰ إِلَيْهِ أَفْئِدَةُ الَّذِينَ لَا يُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ وَلِيَرْضَوْهُ وَلِيَقْتَرِفُوا مَا هُم مُّقْتَرِفُونَ ﴿١١٣﴾ أَفَغَيْرَ اللَّهِ أَبْتَغِي حَكَمًا وَهُوَ الَّذِي أَنزَلَ إِلَيْكُمُ الْكِتَابَ مُفَصَّلًا ۚ وَالَّذِينَ آتَيْنَاهُمُ الْكِتَابَ يَعْلَمُونَ أَنَّهُ مُنَزَّلٌ مِّن رَّبِّكَ بالحقّ ۖ فَلَا تَكُونَنَّ مِنَ الْمُمْتَرِينَ ﴿١١٤﴾ وَتَمَّتْ كَلِمَتُ رَبِّكَ صِدْقًا وَعَدْلًا ۚ لَّا مُبَدِّلَ لِكَلِمَاتِهِ ۚ وَهُوَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ ﴿١١٥﴾ وَإِن تُطِعْ أَكْثَرَ مَن فِي الْأَرْضِ يُضِلُّوكَ عَن سَبِيلِ اللَّهِ ۚ إِن يَتَّبِعُونَ إِلَّا الظَّنَّ وَإِنْ هُمْ إِلَّا يَخْرُصُونَ ﴿١١٦﴾ إِنَّ رَبَّكَ هُوَ أَعْلَمُ مَن يَضِلُّ عَن سَبِيلِهِ ۖ وَهُوَ أَعْلَمُ بِالْمُهْتَدِينَ ﴿١١٧﴾} صدق الله العظيم [الأنعام].

    ومن ثُمّ يوجّه المهديّ المنتظَر سؤالاً آخر: أفلا تفتوني حين يبعث الله النبي من بعد اختلاف أُمّة النبي الذين من قبله فإلامَ يدعوهم للاحتكام إليه؟ فهل يدعوهم إلى الاحتكام إلى الطاغوت؟ أم يدعوهم إلى الاحتكام إلى الله وحده وليس على نبيّه المبعوث إلّا أن يستنبط لهم حُكم الله الحقّ من مُحكم الكتاب الذي أنزله الله عليه؟ تصديقاً لقول الله تعالى:
    {وَكَذَٰلِكَ جَعَلْنَا لِكُلِّ نَبِيٍّ عَدُوًّا شَيَاطِينَ الْإِنسِ وَالْجِنِّ يُوحِي بَعْضُهُمْ إِلَىٰ بَعْضٍ زُخْرُفَ الْقَوْلِ غُرُورًا ۚ وَلَوْ شَاءَ رَبُّكَ مَا فَعَلُوهُ ۖ فَذَرْهُمْ وَمَا يَفْتَرُونَ ﴿١١٢﴾ وَلِتَصْغَىٰ إِلَيْهِ أَفْئِدَةُ الَّذِينَ لَا يُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ وَلِيَرْضَوْهُ وَلِيَقْتَرِفُوا مَا هُم مُّقْتَرِفُونَ ﴿١١٣﴾ أَفَغَيْرَ اللَّهِ أَبْتَغِي حَكَمًا وَهُوَ الَّذِي أَنزَلَ إِلَيْكُمُ الْكِتَابَ مُفَصَّلًا ۚ وَالَّذِينَ آتَيْنَاهُمُ الْكِتَابَ يَعْلَمُونَ أَنَّهُ مُنَزَّلٌ مِّن رَّبِّكَ بالحقّ ۖ فَلَا تَكُونَنَّ مِنَ الْمُمْتَرِينَ ﴿١١٤﴾ وَتَمَّتْ كَلِمَتُ رَبِّكَ صِدْقًا وَعَدْلًا ۚ لَّا مُبَدِّلَ لِكَلِمَاتِهِ ۚ وَهُوَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ ﴿١١٥﴾ وَإِن تُطِعْ أَكْثَرَ مَن فِي الْأَرْضِ يُضِلُّوكَ عَن سَبِيلِ اللَّهِ ۚ إِن يَتَّبِعُونَ إِلَّا الظَّنَّ وَإِنْ هُمْ إِلَّا يَخْرُصُونَ ﴿١١٦﴾ إِنَّ رَبَّكَ هُوَ أَعْلَمُ مَن يَضِلُّ عَن سَبِيلِهِ ۖ وَهُوَ أَعْلَمُ بِالْمُهْتَدِينَ ﴿١١٧﴾} صدق الله العظيم، فانظروا لفتوى الله لكم عن مكر الشياطين لتضليل المسلمين من أتّباع الرُسُل جميعاً أنّهم يفتروا على الله ورُسله فيأتي بالقول الذي من عند الطاغوت من عند غير الله افتراءً على الله ورُسله في كلِّ زمانٍ ومكان! فتدبّروا يا أولي الألباب قول الله تعالى: {وَكَذَٰلِكَ جَعَلْنَا لِكُلِّ نَبِيٍّ عَدُوًّا شَيَاطِينَ الْإِنسِ وَالْجِنِّ يُوحِي بَعْضُهُمْ إِلَىٰ بَعْضٍ زُخْرُفَ الْقَوْلِ غُرُورًا ۚ وَلَوْ شَاءَ رَبُّكَ مَا فَعَلُوهُ ۖ فَذَرْهُمْ وَمَا يَفْتَرُونَ ﴿١١٢﴾ وَلِتَصْغَىٰ إِلَيْهِ أَفْئِدَةُ الَّذِينَ لَا يُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ وَلِيَرْضَوْهُ وَلِيَقْتَرِفُوا مَا هُم مُّقْتَرِفُونَ ﴿١١٣﴾ أَفَغَيْرَ اللَّهِ أَبْتَغِي حَكَمًا وَهُوَ الَّذِي أَنزَلَ إِلَيْكُمُ الْكِتَابَ مُفَصَّلًا ۚ وَالَّذِينَ آتَيْنَاهُمُ الْكِتَابَ يَعْلَمُونَ أَنَّهُ مُنَزَّلٌ مِّن رَّبِّكَ بالحقّ ۖ فَلَا تَكُونَنَّ مِنَ الْمُمْتَرِينَ ﴿١١٤﴾} صدق الله العظيم، ومن خلال التدبّر تعلمون كيف مكر شياطين الجنّ والإنس ضد المسلمين من أتباع الرُّسل حتى يختلفوا فيما بينهم فيُفرّقوا دينهم شيعاً وكلّ حزبٍ بما لديهم فرحون! ثمّ يبعث الله نبياً جديداً فيؤتيه الكتاب ليحكم بين أُمّة النبي من قبله المختلفين في دينهم فيدعوهم إلى كتاب الله ليحكم الله بينهم بالحقّ وما عليه إلّا أن يستنبط لهم حكم الله من الكتاب المُنزّل عليه تصديقاً لقول الله تعالى: {كَانَ النَّاسُ أُمَّةً وَاحِدَةً فَبَعَثَ اللَّهُ النَّبِيِّينَ مُبَشِّرِينَ وَمُنذِرِينَ وَأَنزَلَ مَعَهُمُ الْكِتَابَ بالحقّ لِيَحْكُمَ بَيْنَ النَّاسِ فِيمَا اخْتَلَفُوا فِيهِ ۚ وَمَا اخْتَلَفَ فِيهِ إِلَّا الَّذِينَ أُوتُوهُ مِن بَعْدِ مَا جَاءَتْهُمُ البيّنات بَغْيًا بَيْنَهُمْ ۖ فَهَدَى اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا لِمَا اخْتَلَفُوا فِيهِ مِنَ الحقّ بِإِذْنِهِ ۗ وَاللَّهُ يَهْدِي مَن يَشَاءُ إِلَىٰ صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ ﴿٢١٣﴾} صدق الله العظيم [البقرة].

    وهكذا الاختلاف مستمرٌ بين الأُمم من أتباع الرُسل حتى وصل الأمر إلى أهل الكتاب فتركهم أنبياؤهم على الصِراط المستقيم، ثُمّ تقوم شياطين الجنّ والإنس بتطبيق المكر المستمر بوحي من الطاغوت الأكبر إبليس إلى شياطين الجنّ ليوحوا إلى أوليائِهم من شياطين الإنس بكذا وكذا افتراءً على الله ورُسله ليكون ضد الحقّ الذي أتى من عند الله على لسان أنبيائِه ثُمّ أخرجوا أهل الكتاب عن الحقّ وفرّقوا دينهم شيعاً ونبذوا كتاب الله التوراة والإنجيل وراء ظهورهم واتّبعوا الافتراء الذي أتى من عند غير الله؛ من عند الطاغوت الشيطان الرجيم! ومن ثمّ ابتعث الله خاتم الأنبياء والمرسَلين النبيّ الأُمي الأمين بكتاب الله القرآن العظيم موسوعة كتب الأنبياء والمرسلين، تصديقاً لقول الله تعالى:
    {
    قُلْ هَاتُوا بُرْهَانَكُمْ ۖ هَـٰذَا ذِكْرُ مَن مَّعِيَ وَذِكْرُ مَن قَبْلِي ۗ بَلْ أَكْثَرُهُمْ لَا يَعْلَمُونَ الْحَقَّ ۖ فَهُم مُّعْرِضُونَ} صدق الله العظيم [الأنبياء:24].

    ومن ثُمّ أمر الله نبيّه بتطبيق الناموس للحكم في الاختلاف أن يجعلوا الله حكَماً بينهم فيأمر نبيّه أن يستنبط لهم الحُكم الحقّ من مُحكم كتابه فيما كانوا فيه يختلفون، ومن ثمّ قام محمدٌ رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم بتطبيق الناموس بدعوة المختلفين إلى كتاب الله ليحكم بينهم لأنّ الله هو الحكم بين المختلفين، وإنّما يستنبط لهم الأنبياء حكم الله بينهم بالحقّ من محكم كتابه، تصديقاً لقول الله تعالى:
    {كَانَ النَّاسُ أُمَّةً وَاحِدَةً فَبَعَثَ اللَّهُ النَّبِيِّينَ مُبَشِّرِينَ وَمُنذِرِينَ وَأَنزَلَ مَعَهُمُ الْكِتَابَ بالحقّ لِيَحْكُمَ بَيْنَ النَّاسِ فِيمَا اخْتَلَفُوا فِيهِ ۚ وَمَا اخْتَلَفَ فِيهِ إِلَّا الَّذِينَ أُوتُوهُ مِن بَعْدِ مَا جَاءَتْهُمُ البيّنات بَغْيًا بَيْنَهُمْ ۖ فَهَدَى اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا لِمَا اخْتَلَفُوا فِيهِ مِنَ الحقّ بِإِذْنِهِ ۗ وَاللَّهُ يَهْدِي مَن يَشَاءُ إِلَىٰ صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ ﴿٢١٣﴾} صدق الله العظيم [البقرة].

    إذاً تبيّن لكم أنّ الله هو الحكَم وما على محمد رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم والمهديّ المنتظَر إلّا أن نستنبط حُكم الله بين المختلفين من مُحكم كتابه ذلك لأنّ الله هو الحكَم بينهم، تصديقاً لقول الله تعالى:
    {
    أَفَغَيْرَ اللَّهِ أَبْتَغِي حَكَمًا وَهُوَ الَّذِي أَنزَلَ إِلَيْكُمُ الْكِتَابَ مُفَصَّلًا} صدق الله العظيم [الأنعام:114].

    ومن ثمّ طبّق محمد رسول الله الناموس لجميع الأنبياء والمهديّ المنتظَر بدعوة المختلفين إلى كتاب الله ليحكم بينهم، فمن أعرض عن الاحتكام إلى كتاب الله فقد كفر بما أُنزل على محمد صلى الله عليه وآله وسلم! وقال الله تعالى:
    {أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ أُوتُوا نَصِيبًا مِّنَ الْكِتَابِ يُدْعَوْنَ إِلَىٰ كِتَابِ اللَّهِ لِيَحْكُمَ بَيْنَهُمْ ثُمَّ يَتَوَلَّىٰ فَرِيقٌ مِّنْهُمْ وَهُم مُّعْرِضُونَ ﴿٢٣﴾} صدق الله العظيم [آل عمران].

    وقال الله تعالى:
    {إِنَّا أَنزَلْنَا إِلَيْكَ الْكِتَابَ بالحقّ لِتَحْكُمَ بَيْنَ النَّاسِ بِمَا أَرَاكَ اللَّهُ ۚ وَلَا تَكُن لِّلْخَائِنِينَ خَصِيمًا ﴿١٠٥﴾} صدق الله العظيم [النساء].

    وقال الله تعالى:
    {يَا أَهْلَ الْكِتَابِ قَدْ جَاءَكُمْ رَسُولُنَا يُبَيِّنُ لَكُمْ كَثِيرًا مِّمَّا كُنتُمْ تُخْفُونَ مِنَ الْكِتَابِ وَيَعْفُو عَن كَثِيرٍ ۚ قَدْ جَاءَكُم مِّنَ اللَّهِ نُورٌ وَكِتَابٌ مُّبِينٌ ﴿١٥﴾ يَهْدِي بِهِ اللَّهُ مَنِ اتَّبَعَ رِضْوَانَهُ سُبُلَ السَّلَامِ وَيُخْرِجُهُم مِّنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ بِإِذْنِهِ وَيَهْدِيهِمْ إِلَىٰ صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ ﴿١٦﴾} صدق الله العظيم [المائدة].

    وقال الله تعالى:
    {وَأَنزَلْنَا إِلَيْكَ الْكِتَابَ بالحقّ مُصَدِّقًا لِّمَا بَيْنَ يَدَيْهِ مِنَ الْكِتَابِ وَمُهَيْمِنًا عَلَيْهِ ۖ فَاحْكُم بَيْنَهُم بِمَا أَنزَلَ اللَّهُ ۖ وَلَا تَتَّبِعْ أَهْوَاءَهُمْ عَمَّا جَاءَكَ مِنَ الحقّ ۚ لِكُلٍّ جَعَلْنَا مِنكُمْ شِرْعَةً وَمِنْهَاجًا ۚ وَلَوْ شَاءَ اللَّهُ لَجَعَلَكُمْ أُمَّةً وَاحِدَةً وَلَٰكِن لِّيَبْلُوَكُمْ فِي مَا آتَاكُمْ ۖ فَاسْتَبِقُوا الْخَيْرَاتِ ۚ إِلَى اللَّهِ مَرْجِعُكُمْ جَمِيعًا فَيُنَبِّئُكُم بِمَا كُنتُمْ فِيهِ تَخْتَلِفُونَ ﴿٤٨﴾ وَأَنِ احْكُم بَيْنَهُم بِمَا أَنزَلَ اللَّهُ وَلَا تَتَّبِعْ أَهْوَاءَهُمْ وَاحْذَرْهُمْ أَن يَفْتِنُوكَ عَن بَعْضِ مَا أَنزَلَ اللَّهُ إِلَيْكَ ۖ فَإِن تَوَلَّوْا فَاعْلَمْ أَنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ أَن يُصِيبَهُم بِبَعْضِ ذُنُوبِهِمْ ۗ وَإِنَّ كَثِيرًا مِّنَ النَّاسِ لَفَاسِقُونَ ﴿٤٩﴾} صدق الله العظيم [المائدة].

    وقال الله تعالى:
    {وَهَٰذَا كِتَابٌ أَنزَلْنَاهُ مُبَارَكٌ فَاتَّبِعُوهُ وَاتَّقُوا لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ ﴿١٥٥﴾ أَن تَقُولُوا إِنَّمَا أُنزِلَ الْكِتَابُ عَلَىٰ طَائِفَتَيْنِ مِن قَبْلِنَا وَإِن كُنَّا عَن دِرَاسَتِهِمْ لَغَافِلِينَ ﴿١٥٦﴾ أَوْ تَقُولُوا لَوْ أَنَّا أُنزِلَ عَلَيْنَا الْكِتَابُ لَكُنَّا أَهْدَىٰ مِنْهُمْ ۚ فَقَدْ جَاءَكُم بَيِّنَةٌ من ربِّكم وَهُدًى وَرَحْمَةٌ ۚ فَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّن كَذَّبَ بِآيَاتِ اللَّهِ وَصَدَفَ عَنْهَا ۗ سَنَجْزِي الَّذِينَ يَصْدِفُونَ عَنْ آيَاتِنَا سُوءَ الْعَذَابِ بِمَا كَانُوا يَصْدِفُونَ ﴿١٥٧﴾} صدق الله العظيم [الأنعام].

    وقال الله تعالى:
    {كِتَابٌ أُنزِلَ إِلَيْكَ فَلَا يَكُن فِي صَدْرِكَ حَرَجٌ مِّنْهُ لِتُنذِرَ بِهِ وَذِكْرَىٰ لِلْمُؤْمِنِينَ ﴿٢﴾ اتَّبِعُوا مَا أُنزِلَ إِلَيْكُم} صدق الله العظيم [الأعراف: 2-3].

    وقال الله تعالى:
    {وَلَقَدْ جِئْنَاهُم بِكِتَابٍ فَصَّلْنَاهُ عَلَىٰ عِلْمٍ هُدًى وَرَحْمَةً لِّقَوْمٍ يُؤْمِنُونَ ﴿٥٢﴾} صدق الله العظيم [الأعراف].

    وقال الله تعالى:
    {وَالَّذِينَ يُمَسِّكُونَ بِالْكِتَابِ وَأَقَامُوا الصَّلَاةَ إِنَّا لَا نُضِيعُ أَجْرَ الْمُصْلِحِينَ ﴿١٧٠﴾} صدق الله العظيم [الأعراف].

    وقال الله تعالى:
    {قُلْ يَا أَيُّهَا النَّاسُ قَدْ جَاءَكُمُ الحقّ من ربِّكم ۖ فَمَنِ اهْتَدَىٰ فَإِنَّمَا يَهْتَدِي لِنَفْسِهِ ۖ وَمَن ضَلَّ فَإِنَّمَا يَضِلُّ عَلَيْهَا ۖ وَمَا أَنَا عَلَيْكُم بِوَكِيلٍ ﴿١٠٨﴾} صدق الله العظيم [يونس].

    وقال الله تعالى:
    {أَفَمَن كَانَ عَلَىٰ بَيِّنَةٍ مِّن رَّبِّهِ وَيَتْلُوهُ شَاهِدٌ مِّنْهُ وَمِن قَبْلِهِ كِتَابُ مُوسَىٰ إِمَامًا وَرَحْمَةً ۚ أُولَٰئِكَ يُؤْمِنُونَ بِهِ ۚ وَمَن يَكْفُرْ بِهِ مِنَ الْأَحْزَابِ فَالنَّارُ مَوْعِدُهُ ۚ فَلَا تَكُ فِي مِرْيَةٍ مِّنْهُ ۚ إِنَّهُ الحقّ مِن رَّبِّكَ وَلَٰكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لَا يُؤْمِنُونَ ﴿١٧﴾} صدق الله العظيم [هود].

    وقال الله تعالى:
    {وَكَذَٰلِكَ أَنزَلْنَاهُ حُكْمًا عَرَبِيًّا ۚ وَلَئِنِ اتَّبَعْتَ أَهْوَاءَهُم بَعْدَمَا جَاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ مَا لَكَ مِنَ اللَّهِ مِن وَلِيٍّ وَلَا وَاقٍ ﴿٣٧﴾} صدق الله العظيم [الرعد].

    وقال الله تعالى:
    {إِنَّ هَٰذَا الْقُرْآنَ يَهْدِي لِلَّتِي هِيَ أَقْوَمُ وَيُبَشِّرُ الْمُؤْمِنِينَ الَّذِينَ يَعْمَلُونَ الصَّالِحَاتِ أَنَّ لَهُمْ أَجْرًا كَبِيرًا ﴿٩﴾} صدق الله العظيم [الإسراء].

    وقال الله تعالى:
    {وَأَنْ أَتْلُوَ الْقُرْآنَ ۖ فَمَنِ اهْتَدَىٰ فَإِنَّمَا يَهْتَدِي لِنَفْسِهِ ۖ وَمَن ضَلَّ فَقُلْ إِنَّمَا أَنَا مِنَ الْمُنذِرِينَ ﴿٩٢﴾ وَقُلِ الْحَمْدُ لِلَّهِ سَيُرِيكُمْ آيَاتِهِ فَتَعْرِفُونَهَا ۚ وَمَا رَبُّكَ بِغَافِلٍ عَمَّا تَعْمَلُونَ ﴿٩٣﴾} صدق الله العظيم [النمل].

    وقال الله تعالى:
    {
    قُلْ أَيُّ شَيْءٍ أَكْبَرُ شَهَادَةً ۖ قُلِ اللَّـهُ ۖ شَهِيدٌ بَيْنِي وَبَيْنَكُمْ ۚ وَأُوحِيَ إِلَيَّ هَـٰذَا الْقُرْآنُ لِأُنذِرَكُم بِهِ} صدق الله العظيم [الأنعام:19].

    وقال الله تعالى:
    {كَذَٰلِكَ سَلَكْنَاهُ فِي قُلُوبِ الْمُجْرِمِينَ ﴿٢٠٠﴾ لَا يُؤْمِنُونَ بِهِ حَتَّىٰ يَرَوُا الْعَذَابَ الْأَلِيمَ ﴿٢٠١﴾ فَيَأْتِيَهُم بَغْتَةً وَهُمْ لَا يَشْعُرُونَ ﴿٢٠٢﴾} صدق الله العظيم [الشعراء].

    وقال الله تعالى:
    {إِنَّ الَّذِينَ يُلْحِدُونَ فِي آيَاتِنَا لَا يَخْفَوْنَ عَلَيْنَا ۗ أَفَمَن يُلْقَىٰ فِي النَّارِ خَيْرٌ أَم مَّن يَأْتِي آمِنًا يَوْمَ الْقِيَامَةِ ۚ اعْمَلُوا مَا شِئْتُمْ ۖ إِنَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ ﴿٤٠﴾ إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا بِالذِّكْرِ لَمَّا جَاءَهُمْ ۖ وَإِنَّهُ لَكِتَابٌ عَزِيزٌ ﴿٤١﴾ لَّا يَأْتِيهِ الْبَاطِلُ مِن بَيْنِ يَدَيْهِ وَلَا مِنْ خَلْفِهِ ۖ تَنزِيلٌ مِّنْ حَكِيمٍ حَمِيدٍ ﴿٤٢﴾} صدق الله العظيم [فصلت].

    وقال الله تعالى:
    {
    قُلْ هُوَ لِلَّذِينَ آمَنُوا هُدًى وَشِفَاءٌ ۖ وَالَّذِينَ لَا يُؤْمِنُونَ فِي آذَانِهِمْ وَقْرٌ وَهُوَ عَلَيْهِمْ عَمًى ۚ أُولَـٰئِكَ يُنَادَوْنَ مِن مَّكَانٍ بَعِيدٍ} صدق الله العظيم [فصلت].

    وقال الله تعالى:
    {تِلْكَ آيَاتُ اللَّهِ نَتْلُوهَا عَلَيْكَ بالحقّ ۖ فَبِأَيِّ حَدِيثٍ بَعْدَ اللَّهِ وَآيَاتِهِ يُؤْمِنُونَ ﴿٦﴾ وَيْلٌ لِّكُلِّ أَفَّاكٍ أَثِيمٍ ﴿٧﴾ يَسْمَعُ آيَاتِ اللَّهِ تُتْلَىٰ عَلَيْهِ ثُمَّ يُصِرُّ مُسْتَكْبِرًا كَأَن لَّمْ يَسْمَعْهَا ۖ فَبَشِّرْهُ بِعَذَابٍ أَلِيمٍ ﴿٨﴾ وَإِذَا عَلِمَ مِنْ آيَاتِنَا شَيْئًا اتَّخَذَهَا هُزُوًا ۚ أُولَٰئِكَ لَهُمْ عَذَابٌ مُّهِينٌ ﴿٩﴾ مِّن وَرَائِهِمْ جَهَنَّمُ ۖ وَلَا يُغْنِي عَنْهُم مَّا كَسَبُوا شَيْئًا وَلَا مَا اتَّخَذُوا مِن دُونِ اللَّهِ أَوْلِيَاءَ ۖ وَلَهُمْ عَذَابٌ عَظِيمٌ ﴿١٠﴾ هَٰذَا هُدًى ۖ وَالَّذِينَ كَفَرُوا بِآيَاتِ رَبِّهِمْ لَهُمْ عَذَابٌ مِّن رِّجْزٍ أَلِيمٌ ﴿١١﴾} صدق الله العظيم [الجاثية].

    وقال الله تعالى:
    {وَلَوْ أَنَّا أَهْلَكْنَاهُم بِعَذَابٍ مِّن قَبْلِهِ لَقَالُوا رَبَّنَا لَوْلَا أَرْسَلْتَ إِلَيْنَا رَسُولًا فَنَتَّبِعَ آيَاتِكَ مِن قَبْلِ أَن نَّذِلَّ وَنَخْزَىٰ ﴿١٣٤﴾} صدق الله العظيم [طه].

    وقال الله تعالى:
    {وَإِذَا قِيلَ لَهُمُ اتَّبِعُوا مَا أَنزَلَ اللَّهُ قَالُوا بَلْ نَتَّبِعُ مَا وَجَدْنَا عَلَيْهِ آبَاءَنَا ۚ أَوَلَوْ كَانَ الشَّيْطَانُ يَدْعُوهُمْ إِلَىٰ عَذَابِ السَّعِيرِ ﴿٢١﴾}
    صدق الله العظيم [لقمان].

    وقال الله تعالى:
    {وَإِذَا قِيلَ لَهُمُ اتَّبِعُوا مَا أَنزَلَ اللَّهُ قَالُوا بَلْ نَتَّبِعُ مَا أَلْفَيْنَا عَلَيْهِ آبَاءَنَا ۗ أَوَلَوْ كَانَ آبَاؤُهُمْ لَا يَعْقِلُونَ شَيْئًا وَلَا يَهْتَدُونَ ﴿١٧٠﴾} صدق الله العظيم [البقرة].

    وقال الله تعالى:
    {يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا آمِنُوا بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ وَالْكِتَابِ الَّذِي نَزَّلَ عَلَىٰ رَسُولِهِ وَالْكِتَابِ الَّذِي أَنزَلَ مِن قَبْلُ ۚ وَمَن يَكْفُرْ بِاللَّهِ وَمَلَائِكَتِهِ وَكُتُبِهِ وَرُسُلِهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ فَقَدْ ضَلَّ ضَلَالًا بَعِيدًا ﴿١٣٦﴾} صدق الله العظيم [النساء].

    وقال الله تعالى:
    {أَوْ تَقُولُوا لَوْ أَنَّا أُنزِلَ عَلَيْنَا الْكِتَابُ لَكُنَّا أَهْدَىٰ مِنْهُمْ ۚ فَقَدْ جَاءَكُم بَيِّنَةٌ من ربِّكم وَهُدًى وَرَحْمَةٌ ۚ فَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّن كَذَّبَ بِآيَاتِ اللَّهِ وَصَدَفَ عَنْهَا ۗ سَنَجْزِي الَّذِينَ يَصْدِفُونَ عَنْ آيَاتِنَا سُوءَ الْعَذَابِ بِمَا كَانُوا يَصْدِفُونَ ﴿١٥٧﴾} صدق الله العظيم [الأنعام].

    وقال الله تعالى:
    {الْأَعْرَابُ أَشَدُّ كُفْرًا وَنِفَاقًا وَأَجْدَرُ أَلَّا يَعْلَمُوا حُدُودَ مَا أَنزَلَ اللَّهُ عَلَىٰ رَسُولِهِ ۗ وَاللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ ﴿٩٧﴾} صدق الله العظيم [التوبة].

    وقال الله تعالى:
    {وَيَقُولُونَ لَوْلَا أُنزِلَ عَلَيْهِ آيَةٌ مِّن رَّبِّهِ ۖ فَقُلْ إِنَّمَا الْغَيْبُ لِلَّهِ فَانتَظِرُوا إِنِّي مَعَكُم مِّنَ الْمُنتَظِرِينَ ﴿٢٠﴾} صدق الله العظيم [يونس].

    وقال الله تعالى:
    {إِن نَّشَأْ نُنَزِّلْ عَلَيْهِم مِّنَ السَّمَاءِ آيَةً فَظَلَّتْ أَعْنَاقُهُمْ لَهَا خَاضِعِينَ ﴿٤﴾} صدق الله العظيم [الشعراء].

    وقال الله تعالى:
    {فَارْتَقِبْ يَوْمَ تَأْتِي السَّمَاءُ بِدُخَانٍ مُّبِينٍ ﴿١٠﴾ يَغْشَى النَّاسَ ۖ هَٰذَا عَذَابٌ أَلِيمٌ ﴿١١﴾ رَّبَّنَا اكْشِفْ عَنَّا الْعَذَابَ إِنَّا مُؤْمِنُونَ ﴿١٢﴾} صدق الله العظيم [الدخان].

    وقال الله تعالى:
    {إِنَّا كَاشِفُو الْعَذَابِ قَلِيلًا ۚ إِنَّكُمْ عَائِدُونَ ﴿١٥﴾ يَوْمَ نَبْطِشُ الْبَطْشَةَ الْكُبْرَىٰ إِنَّا مُنتَقِمُونَ ﴿١٦﴾} صدق الله العظيم [الدخان].

    وقال الله تعالى:
    {وَلَقَدْ ضَرَبْنَا لِلنَّاسِ فِي هَٰذَا الْقُرْآنِ مِن كُلِّ مَثَلٍ ۚ وَلَئِن جِئْتَهُم بِآيَةٍ لَّيَقُولَنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا إِنْ أَنتُمْ إِلَّا مُبْطِلُونَ ﴿٥٨﴾} صدق الله العظيم [الروم].

    وقال الله تعالى:
    {تَنزِيلٌ مِّنَ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ ﴿٢﴾ كِتَابٌ فُصِّلَتْ آيَاتُهُ قُرْآنًا عَرَبِيًّا لِّقَوْمٍ يَعْلَمُونَ ﴿٣﴾ بَشِيرًا وَنَذِيرًا فَأَعْرَضَ أَكْثَرُهُمْ فَهُمْ لَا يَسْمَعُونَ ﴿٤﴾} صدق الله العظيم [فصلت].

    ألا والله لن يغني عنكم أبو حمزة محمود المصري من عذاب الله شيئاً، واعلموا أنّي لا أظنّ أبا حمزة محمود المصري الذي في لندن الشيخ المشهور بل أبو حمزة محمود المصري أظنّه رجلٌ آخر وكذلك ربما يفتري شخصية ذلك الرجل!

    وعلى كلٍّ إنّي الإمام المهديّ المنتظَر ناصر محمد اليماني أشهدُ الله وكفى بالله شهيداً أنّي أدعو علماء المسلمين والنصارى واليهود إلى الاحتكام إلى كتاب الله القرآن العظيم واتباعه والكفر بما يُخالف لمحكم القرآن العظيم سواء يكون في التوراة أو في الإنجيل أو في السنة النبويّة، وما خالف لمحكم القرآن في جميع كتب البشر ورواياتهم فإنّي أشهدُ الله وكفى بالله شهيداً أنّي بما خالف لمحكم القرآن العظيم لمن الكافرين حتى لو اجتمعوا على روايته المُفترون من الجنّ والإنس فكيف أصدقهم وأجحدُ بآيات الله، أفلا تتّقون؟ وقال الله تعالى:
    {
    وَكَذَٰلِكَ أَنزَلْنَا إِلَيْكَ الْكِتَابَ ۚ فَالَّذِينَ آتَيْنَاهُمُ الْكِتَابَ يُؤْمِنُونَ بِهِ ۖ وَمِنْ هَـٰؤُلَاءِ مَن يُؤْمِنُ بِهِ ۚ وَمَا يَجْحَدُ بِآيَاتِنَا إِلَّا الْكَافِرُونَ ﴿٤٧} صدق الله العظيم [العنكبوت].

    ولن تجدوهم أبداً يستجيبوا لدعوة الاحتكام إلى كتاب الله القرآن العظيم كونه يخالف افتراءهم وأهواءهم كمثل أبي حمزة محمود العدو اللدود ومثله كمثل فريق من اليهود دعاهم محمد رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم إلى الاحتكام إلى كتاب الله القرآن العظيم، تصديقاً لقول الله تعالى:
    {
    إِنَّ هَـٰذَا الْقُرْآنَ يَقُصُّ عَلَىٰ بَنِي إِسْرَائِيلَ أَكْثَرَ الَّذِي هُمْ فِيهِ يَخْتَلِفُونَ ﴿٧٦} صدق الله العظيم [النمل].

    ولذلك دعاهم محمد رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم إلى الاحتكام إلى كتاب الله القرآن العظيم فأعرضوا كما أعرض أبو حمزة محمود المصري كون الاحتكام إلى القرآن العظيم مُخالف لما بين أيديهم من المفترى على الله في التوراة، وقال الله تعالى:
    {
    أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ أُوتُوا نَصِيبًا مِّنَ الْكِتَابِ يُدْعَوْنَ إِلَىٰ كِتَابِ اللَّـهِ لِيَحْكُمَ بَيْنَهُمْ ثُمَّ يَتَوَلَّىٰ فَرِيقٌ مِّنْهُمْ وَهُم مُّعْرِضُونَ ﴿٢٣} صدق الله العظيم [آل‌ عمران] .

    أولئك هم كمثل أبي حمزة المصري لا يريدون أن يتّبعوا من كتاب الله القرآن العظيم إلا ما يوافق لما لديهم في التوراة، ولكن حين تأتي آية تفضح وتنفي المُفترى على الله في التوراة فعند ذلك يعرضون عن تلك الآية المُحكمة في القرآن العظيم فيتّبعون ما يخالفها في التوراة، ولذلك قال الله تعالى:
    {
    أَفَتُؤْمِنُونَ بِبَعْضِ الْكِتَابِ وَتَكْفُرُونَ بِبَعْضٍ ۚ فَمَا جَزَاءُ مَن يَفْعَلُ ذَٰلِكَ مِنكُمْ إِلَّا خِزْيٌ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا ۖ وَيَوْمَ الْقِيَامَةِ يُرَدُّونَ إِلَىٰ أَشَدِّ الْعَذَابِ ۗ وَمَا اللَّـهُ بِغَافِلٍ عَمَّا تَعْمَلُونَ} صدق الله العظيم [البقرة:85].

    وإنَّما يجعل الله حُكم الاختلاف في آيات مُبيّنات لما كانوا فيه يختلفون، وقال الله تعالى:
    {وَلَقَدْ أَنْزَلْنَا إِلَيْكُمْ آيَاتٍ مُبَيِّنَاتٍ وَمَثَلًا مِنَ الَّذِينَ خَلَوْا مِنْ قَبْلِكُمْ وَمَوْعِظَةً لِلْمُتَّقِينَ} صدق الله العظيم [النور:34]، وقال الله تعالى: {
    لَّقَدْ أَنزَلْنَا آيَاتٍ مُّبَيِّنَاتٍ ۚ وَاللَّـهُ يَهْدِي مَن يَشَاءُ إِلَىٰ صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ ﴿٤٦وَيَقُولُونَ آمَنَّا بِاللَّـهِ وَبِالرَّسُولِ وَأَطَعْنَا ثُمَّ يَتَوَلَّىٰ فَرِيقٌ مِّنْهُم مِّن بَعْدِ ذَٰلِكَ ۚ وَمَا أُولَـٰئِكَ بِالْمُؤْمِنِينَ ﴿٤٧وَإِذَا دُعُوا إِلَى اللَّـهِ وَرَسُولِهِ لِيَحْكُمَ بَيْنَهُمْ إِذَا فَرِيقٌ مِّنْهُم مُّعْرِضُونَ ﴿٤٨وَإِن يَكُن لَّهُمُ الْحَقُّ يَأْتُوا إِلَيْهِ مُذْعِنِينَ ﴿٤٩أَفِي قُلُوبِهِم مَّرَضٌ أَمِ ارْتَابُوا أَمْ يَخَافُونَ أَن يَحِيفَ اللَّـهُ عَلَيْهِمْ وَرَسُولُهُ ۚ بَلْ أُولَـٰئِكَ هُمُ الظَّالِمُونَ ﴿٥٠إِنَّمَا كَانَ قَوْلَ الْمُؤْمِنِينَ إِذَا دُعُوا إِلَى اللَّـهِ وَرَسُولِهِ لِيَحْكُمَ بَيْنَهُمْ أَن يَقُولُوا سَمِعْنَا وَأَطَعْنَا ۚ وَأُولَـٰئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ ﴿٥١} صدق الله العظيم [النور]، ولكنّي أرى محمود العدو اللدود يقول أنّ ناصر محمد اليماني من الذين يمكرون بالباطل ضدّ الإسلام والمسلمين ثمّ يردّ عليه الإمام المهدي ناصر محمد اليماني وأقول: يا سبحان ربّي وأعوذُ بالله أن أكون من الجاهلين.

    ويا أمّة الإسلام، فهل الذي يدعو إلى كتاب الله القرآن العظيم وسُنّة نبيّه الحقّ ويأمركم بالكفر بما يخالف لمحكم كتاب الله القرآن العظيم سواء يكون في التوراة أو في الإنجيل أو في السّنة النّبويّة، فهل ترون أنّه من المُبطلين من الذين يمكرون ضدّ الإسلام والمسلمين، وقال الله تعالى:
    {
    وَلَقَدْ ضَرَبْنَا لِلنَّاسِ فِي هَـٰذَا الْقُرْآنِ مِن كُلِّ مَثَلٍ ۚ وَلَئِن جِئْتَهُم بِآيَةٍ لَّيَقُولَنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا إِنْ أَنتُمْ إِلَّا مُبْطِلُونَ ﴿٥٨} صدق الله العظيم [الروم].

    ألا لعنة الله على المُبطل سواءً يكون أبا حمزة المصري أو المهديّ المنتظَر ناصر محمد اليماني لعناً كبيراً عدد ثواني الدهر والشهر من أول العمر للحياة الدنيا إلى اليوم الآخر، فكونوا من الشاهدين يا معشر الأشراف وضيوفهم أعضاء المنتديات العالمية الهاشميّة، وبرغم أنّ الإمام المهدي لم يعُد يحاور إلا في طاولة الحوار العالمية:
    (موقع الإمام المهدي ناصر محمد اليماني)، ولكنّي سوف أستثني هذا الموقع لحوار (أبو حمزة محمود المصري) حتى يكونوا من الشاهدين بالحقّ أيُّنا يصدُّ عن اتّباع كتاب الله القرآن العظيم وأيُّنا عدو الله اللدود الذي يصدُّ عن اتِّباع القرآن المجيد الذي يهدي إلى صراط العزيز الحميد وأيُّنا يستحقُّ لعنة الله وملائكته والناس أجمعين شرط أن يجيب دعوة الاحتكام إلى كتاب الله القرآن العظيم، ألا وإنّ أبا حمزة محمود المصري من الذين سوف تحقّ عليهم لعنة الله وملائكته والناس أجمعين في عصر المهديّ المنتظَر ناصر محمد اليماني كونه هذا الرجل لمِن ألدّ أعداء الله ورسوله والمهديّ المنتظَر؛ كون هذا الرجل من الذين يظهرون الإيمان ويبطنون الكفر والمكر فيصدّون عن اتّباع الذكر صدوداً عظيماً، فويلٌ لهم من عذاب يوم عقيم.

    ويا إخواني المسلمين لا تخشوا الحوار مع الإمام ناصر محمد اليماني وتقولون إنّهُ لعَّان والمؤمن ليس بلعّان، ثمّ نقول لهم: ما كان الإمام المهديّ لعّاناً أبداً وإنّما نلعن من لعنه الله في محكم كتابه؛ الذين إن يَرَوا سبيل الحقّ لا يتّخذونه سبيلاً وإن يَرَوا سبيلَ الغَيِّ والباطل يتّخذونه سبيلاً ويتخذون من افترى على الله خليلاً كأمثال أبي حمزة محمود المصري، أولئك ملعونون أينما ثُقِفوا أُخِذوا وقُتِّلوا تَقتيلاً أولئك اتخذوا الشيطان من دون الله خليلاً وهم يعلمون أنّه الشيطان الرجيم، وما كانوا على ضلالٍ مبين بغير قصدٍ منهم بل يعلمون أنّهم على ضلالٍ مبينٍ ضلّوا وأضلّوا كثيراً، وقد حذّركم الله يا معشر النّصارى أنْ تتّبعوا شياطين البشر منهم الذين يفترون على الله بغير الحقّ في التوراة والإنجيل، وقال الله تعالى:
    {
    قُلْ يَا أَهْلَ الْكِتَابِ لَا تَغْلُوا فِي دِينِكُمْ غَيْرَ الْحَقِّ وَلَا تَتَّبِعُوا أَهْوَاءَ قَوْمٍ قَدْ ضَلُّوا مِن قَبْلُ وَأَضَلُّوا كَثِيرًا وَضَلُّوا عَن سَوَاءِ السَّبِيلِ ﴿٧٧} صدق الله العظيم [المائدة].

    وها هم قد أضلّوا كذلك فريقاً من المسلمين؛ الذين:
    {
    قَالُوا نَشْهَدُ إِنَّكَ لَرَسُولُ اللَّـهِ ۗ وَاللَّـهُ يَعْلَمُ إِنَّكَ لَرَسُولُهُ وَاللَّـهُ يَشْهَدُ إِنَّ الْمُنَافِقِينَ لَكَاذِبُونَ ﴿١اتَّخَذُوا أَيْمَانَهُمْ جُنَّةً فَصَدُّوا عَن سَبِيلِ اللَّـهِ ۚ إِنَّهُمْ سَاءَ مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ ﴿٢ذَٰلِكَ بِأَنَّهُمْ آمَنُوا ثُمَّ كَفَرُوا فَطُبِعَ عَلَىٰ قُلُوبِهِمْ فَهُمْ لَا يَفْقَهُونَ ﴿٣ وَإِذَا رَأَيْتَهُمْ تُعْجِبُكَ أَجْسَامُهُمْ ۖ وَإِن يَقُولُوا تَسْمَعْ لِقَوْلِهِمْ ۖ كَأَنَّهُمْ خُشُبٌ مُّسَنَّدَةٌ ۖ يَحْسَبُونَ كُلَّ صَيْحَةٍ عَلَيْهِمْ ۚ هُمُ الْعَدُوُّ فَاحْذَرْهُمْ ۚ قَاتَلَهُمُ اللَّـهُ ۖ أَنَّىٰ يُؤْفَكُونَ ﴿٤} صدق الله العظيم [المنافقون].

    وقد علَّمكم الله عن الحكمة الخبيثة لديهم وبيَّن لكم السبب الذي جعلهم يُظهِرون الإيمان ويُبطِنون الكفر والمكر وذلك لكي يصدّوا عن اتّباع القرآن العظيم بأن يفتروا أحاديث عن النبي لم يقلها عليه الصلاة والسلام ولذلك تجدون بينها وبين محكم القرآن العظيم اختلافاً كثيراً، وقال الله تعالى:
    {
    وَيَقُولُونَ طَاعَةٌ فَإِذَا بَرَزُوا مِنْ عِندِكَ بَيَّتَ طَائِفَةٌ مِّنْهُمْ غَيْرَ الَّذِي تَقُولُ ۖ وَاللَّـهُ يَكْتُبُ مَا يُبَيِّتُونَ ۖ فَأَعْرِضْ عَنْهُمْ وَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّـهِ ۚ وَكَفَىٰ بِاللَّـهِ وَكِيلًا ﴿٨١﴾ أَفَلَا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ ۚ وَلَوْ كَانَ مِنْ عِندِ غَيْرِ اللَّـهِ لَوَجَدُوا فِيهِ اخْتِلَافًا كَثِيرًا ﴿٨٢﴾ وَإِذَا جَاءَهُمْ أَمْرٌ مِّنَ الْأَمْنِ أَوِ الْخَوْفِ أَذَاعُوا بِهِ ۖ وَلَوْ رَدُّوهُ إِلَى الرَّسُولِ وَإِلَىٰ أُولِي الْأَمْرِ مِنْهُمْ لَعَلِمَهُ الَّذِينَ يَسْتَنبِطُونَهُ مِنْهُمْ ۗ وَلَوْلَا فَضْلُ اللَّـهِ عَلَيْكُمْ وَرَحْمَتُهُ لَاتَّبَعْتُمُ الشَّيْطَانَ إِلَّا قَلِيلًا ﴿٨٣} صدق الله العظيم [النساء].

    فاتّقوا الله يا أمّة الإسلام يا حُجّاج بيت الله الحرام وأجيبوا داعي الله إلى الاحتكام إلى الله، وما على الإمام المهدي إلا أن يستنبط لكم حُكم الله من محكم كتابه القرآن العظيم فيما كنتم فيه تختلفون في دينكم ذلك وعدٌ علينا غير مكذوبٍ، وإن آتيتُكم بحكمٍ من عندي بالظنّ الذي لا يُغني من الحقّ شيئاً فلا تتّبعوه وذلك بيني وبينكم، حتى إذا كفرتم وكذّبتم بدعوة الاحتكام إلى كتاب الله القرآن فإنّكم لم تُكذِّبوا محمداً صلى الله عليه وآله وسلم ولا الإمام المهدي ناصرَ محمدٍ بل كذّبتم بآيات الله في محكم كتابه كونه ليس كلام جدّي محمد رسول الله ولا كلام ناصر محمد بل كلام الله في آياته المُحكمات، وقال الله تعالى:
    {
    قَدْ نَعْلَمُ إِنَّهُ لَيَحْزُنُكَ الَّذِي يَقُولُونَ ۖ فَإِنَّهُمْ لَا يُكَذِّبُونَكَ وَلَـٰكِنَّ الظَّالِمِينَ بِآيَاتِ اللَّـهِ يَجْحَدُونَ ﴿٣٣} صدق الله العظيم [الأنعام:33].

    وأما سبب المكر من قبل شياطين البشر الذين يُظهرون الإيمان ويبطنون الكُفر والمكر ضدّ الذِّكر والمهديّ المنتظَر ناصر محمد اليماني وذلك بسبب أنّ ناصر محمد اليماني سوف يكشف افتراء آبائِهم الأوّلين في التوراة وفي الإنجيل وفي أحاديث السُّنة النبويّة ثم يعيد المسلمين ومن اتّبعهم إلى منهاج النبوة الأولى.

    ويا أمّة الإسلام يا حجّاج بيت الله الحرام، والله الذي لا إله غيره إنّهم ليفترون أحاديث في السُّنة النبويّة ظاهرها وكأنّها حقٌّ في نظر الذين لا يعلمون وهي صدٌّ عن الإسلام والمسلمين صدّاً كبيراً وتشويه للدين وللمسلمين، أنّهم مفسِدون معتدون سفّاكون لدماء العالمين ممّن لم يتّبع دينهم وذلك ما يقصدونه من افترائِهم الباطل على نبيّه بقولهم:
    اقتباس المشاركة :
    وعن ابن عمر -رضي الله عنهما- أن رسول الله -صلى الله عليه وسلم- قال: أُمرت أن أقاتل الناس حتى يشهدوا أن لا إله إلا الله، وأنَّ محمدًا رسول الله، ويقيموا الصلاة ويؤتوا الزكاة، فإذا فعلوا ذلك عصموا مني دماءهم وأموالهم إلا بحق الإسلام، وحسابهم على الله -تعالى- رواه البخاري ومسلم
    انتهى الاقتباس

    ولن أقول في ابن عمر إلا خيراً وفي البخاري ومسلم، ولكنّي أشهدُ الله وكفى بالله شهيداً أنّ ذلك الحديث من غير الذي يقوله محمد رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم، فتعالوا لكي نطبِّق الناموس في الكتاب لكشف أحاديث البيان المكذوبة عن النبي عليه الصلاة والسلام، وبناء على قول الله تعالى:
    {
    ﴿٨٠﴾ وَيَقُولُونَ طَاعَةٌ فَإِذَا بَرَزُوا مِنْ عِندِكَ بَيَّتَ طَائِفَةٌ مِّنْهُمْ غَيْرَ الَّذِي تَقُولُ ۖ وَاللَّـهُ يَكْتُبُ مَا يُبَيِّتُونَ ۖ فَأَعْرِضْ عَنْهُمْ وَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّـهِ ۚ وَكَفَىٰ بِاللَّـهِ وَكِيلًا ﴿٨١أَفَلَا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ ۚ وَلَوْ كَانَ مِنْ عِندِ غَيْرِ اللَّـهِ لَوَجَدُوا فِيهِ اخْتِلَافًا كَثِيرًا ﴿٨٢﴾} صدق الله العظيم [النساء]، ومن ثمّ سوف نجدُ أنّهُ حقاً بين الحقّ والباطل اختلافٌ كثيرٌ ونقيضان لا يتفقان، فكيف يقول محمد رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم: [ أُمرت أن أقاتل الناس حتى يشهدوا أن لا إله إلا الله، وأنَّ محمدًا رسول الله، ويقيموا الصلاة ويؤتوا الزكاة، فإذا فعلوا ذلك عصموا مني دماءهم وأموالهم ]؟ فكيف يخالف قول الله تعالى:

    {
    وَلَوْ شَاءَ رَبُّكَ لَآمَنَ مَن فِي الْأَرْضِ كُلُّهُمْ جَمِيعًا ۚ أَفَأَنتَ تُكْرِهُ النَّاسَ حَتَّىٰ يَكُونُوا مُؤْمِنِينَ ﴿٩٩} صدق الله العظيم [يونس].

    {
    لَا إِكْرَاهَ فِي الدِّينِ ۖ قَد تَّبَيَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَيِّ ۚ فَمَن يَكْفُرْ بِالطَّاغُوتِ وَيُؤْمِن بِاللَّـهِ فَقَدِ اسْتَمْسَكَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقَىٰ لَا انفِصَامَ لَهَا ۗ وَاللَّـهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ ﴿٢٥٦} صدق الله العظيم [البقرة].

    {
    وَأَطِيعُوا اللَّـهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَاحْذَرُوا ۚ فَإِن تَوَلَّيْتُمْ فَاعْلَمُوا أَنَّمَا عَلَىٰ رَسُولِنَا الْبَلَاغُ الْمُبِينُ ﴿٩٢} صدق الله العظيم [المائدة].

    وكذلك جميع الرّسل ما عليهم إلا البلاغ المبين ولم يكرهم الله أن يُكرِهوا الناس حتى يكونوا مؤمنين، وقال الله تعالى:
    {
    وَإِن تُكَذِّبُوا فَقَدْ كَذَّبَ أُمَمٌ مِّن قَبْلِكُمْ ۖ وَمَا عَلَى الرَّسُولِ إِلَّا الْبَلَاغُ الْمُبِينُ ﴿١٨} صدق الله العظيم [العنكبوت:18].

    وقال لله تعالى:
    {
    وَمَا نُرْسِلُ الْمُرْسَلِينَ إِلَّا مُبَشِّرِينَ وَمُنذِرِينَ ۖ فَمَنْ آمَنَ وَأَصْلَحَ فَلَا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ ﴿٤٨} صدق الله العظيم [الأنعام].

    وقال الله تعالى:
    {
    رَّبُّكُمْ أَعْلَمُ بِكُمْ ۖ إِن يَشَأْ يَرْحَمْكُمْ أَوْ إِن يَشَأْ يُعَذِّبْكُمْ ۚ وَمَا أَرْسَلْنَاكَ عَلَيْهِمْ وَكِيلًا ﴿٥٤} صدق الله العظيم [الإسراء].

    وقال الله تعالى:
    {
    قُلْ يَا أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّمَا أَنَا لَكُمْ نَذِيرٌ مُّبِينٌ ﴿٤٩} صدق الله العظيم [الحج].

    وقال الله تعالى:
    {
    قُلْ أَطِيعُوا اللَّـهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ ۖ فَإِن تَوَلَّوْا فَإِنَّمَا عَلَيْهِ مَا حُمِّلَ وَعَلَيْكُم مَّا حُمِّلْتُمْ ۖ وَإِن تُطِيعُوهُ تَهْتَدُوا ۚ وَمَا عَلَى الرَّسُولِ إِلَّا الْبَلَاغُ الْمُبِينُ ﴿٥٤} صدق الله العظيم [النور].

    وقال الله تعالى:
    {
    وَأَنْ أَتْلُوَ الْقُرْآنَ ۖ فَمَنِ اهْتَدَىٰ فَإِنَّمَا يَهْتَدِي لِنَفْسِهِ ۖ وَمَن ضَلَّ فَقُلْ إِنَّمَا أَنَا مِنَ الْمُنذِرِينَ ﴿٩٢} صدق الله العظيم [النمل].

    وقال الله تعالى:
    {
    وَالَّذِينَ اتَّخَذُوا مِن دُونِهِ أَوْلِيَاءَ اللَّـهُ حَفِيظٌ عَلَيْهِمْ وَمَا أَنتَ عَلَيْهِم بِوَكِيلٍ ﴿٦} صدق الله العظيم [الشورى].

    وقال الله تعالى:
    {
    نَّحْنُ أَعْلَمُ بِمَا يَقُولُونَ ۖ وَمَا أَنتَ عَلَيْهِم بِجَبَّارٍ ۖ فَذَكِّرْ بِالْقُرْآنِ مَن يَخَافُ وَعِيدِ ﴿٤٥} صدق الله العظيم [ق].

    وقال الله تعالى:
    {
    وَأَطِيعُوا اللَّـهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ ۚ فَإِن تَوَلَّيْتُمْ فَإِنَّمَا عَلَىٰ رَسُولِنَا الْبَلَاغُ الْمُبِينُ ﴿١٢} صدق الله العظيم [التغابن].

    وقال الله تعالى:
    {
    فَإِنْ أَعْرَضُوا فَمَا أَرْسَلْنَاكَ عَلَيْهِمْ حَفِيظًا ۖ إِنْ عَلَيْكَ إِلَّا الْبَلَاغُ} صدق الله العظيم [الشورى:48].

    فكيف يقول محمد رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم:
    [ أُمرت أن أقاتل الناس حتى يشهدوا أن لا إله إلا الله، وأنَّ محمدًا رسول الله، ويقيموا الصلاة ويؤتوا الزكاة، فإذا فعلوا ذلك عصموا مني دماءهم وأموالهم ]؟ ألا لعنة الله على المفترين على الله ورسوله.

    فهل تدرون يا قوم لماذا لم يأمر الله نبيَّه على إجبار الناس أن يكونوا مؤمنين بالله فيصلّوا لربّهم ويعبدوه؟ وذلك لأنّ الله لن يتقبل منهم عبادتهم له أبداً ما داموا يعبدونه خشية من أحد سواه، وقال الله تعالى:
    {
    إِنَّمَا يَعْمُرُ مَسَاجِدَ اللَّـهِ مَنْ آمَنَ بِاللَّـهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ وَأَقَامَ الصَّلَاةَ وَآتَى الزَّكَاةَ وَلَمْ يَخْشَ إِلَّا اللَّـهَ ۖ فَعَسَىٰ أُولَـٰئِكَ أَن يَكُونُوا مِنَ الْمُهْتَدِينَ ﴿١٨} صدق الله العظيم [التوبة].

    ويا سبحان الله يا أُمّة الإسلام، ألا والله أنّ فيكم من العلماء لو يأتيه الإمام المهدي بألفِ دليلٍ من محكم كتاب الله يخالف لحديث مُفترى وهو فتوى من الشيطان الرجيم لاتّبع فتوى الشيطان الرجيم وما اتّبع فتوى الله في محكم كتابه ولقال: لا يعلمُ تأويله إلا الله! مهما كانت الآية من آيات أمّ الكتاب المحكمات البيّنات لعالمكم وجاهلكم فلا ولن يتّبعها بل سوف يعرض عنها وكأنّه لم يسمعها ومن ثم يتّبع حديثاً جاء من عند الشيطان الرجيم وأوليائه. فكيف يكون من المهتدين من ابتغى الهدى في غير كتاب الله القرآن العظيم فاتّبع ما يخالف لمحكم كتاب الله القرآن العظيم؟ أولئك ضلوا عن سواء السبيل وأضلوا أنفسهم وأضلوا أمتهم؛ أولئك قوم لا يعقلون إلا الذين تابوا وأنابوا من بعد تطبيق الناموس في الكتاب لكشف الأحاديث المكذوبة عن النبي وقالوا نعوذُ بالله أن تأخذنا العزة بالإثم وقد تبيَّن لنا أنّنا كنّا على ضلال مبين، فاتبّعوا آيات الكتاب المحكمات واتّبعوا سُنّة محمد رسول الله الحقّ التي لا تخالف لمحكم كتاب الله؛ وأولئك هم المهتدون عليهم صلوات من ربّهم ورحمة وأولئك هم المفلحون، تصديقاً لقول الله تعالى:
    {
    وَإِنَّهُ لَهُدًى وَرَحْمَةٌ لِّلْمُؤْمِنِينَ ﴿٧٧إِنَّ رَبَّكَ يَقْضِي بَيْنَهُم بِحُكْمِهِ ۚ وَهُوَ الْعَزِيزُ الْعَلِيمُ ﴿٧٨فَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّـهِ ۖ إِنَّكَ عَلَى الْحَقِّ الْمُبِينِ ﴿٧٩إِنَّكَ لَا تُسْمِعُ الْمَوْتَىٰ وَلَا تُسْمِعُ الصُّمَّ الدُّعَاءَ إِذَا وَلَّوْا مُدْبِرِينَ ﴿٨٠وَمَا أَنتَ بِهَادِي الْعُمْيِ عَن ضَلَالَتِهِمْ ۖ إِن تُسْمِعُ إِلَّا مَن يُؤْمِنُ بِآيَاتِنَا فَهُم مُّسْلِمُونَ ﴿٨١ وَإِذَا وَقَعَ الْقَوْلُ عَلَيْهِمْ أَخْرَجْنَا لَهُمْ دَابَّةً مِّنَ الْأَرْضِ تُكَلِّمُهُمْ أَنَّ النَّاسَ كَانُوا بِآيَاتِنَا لَا يُوقِنُونَ ﴿٨٢وَيَوْمَ نَحْشُرُ مِن كُلِّ أُمَّةٍ فَوْجًا مِّمَّن يُكَذِّبُ بِآيَاتِنَا فَهُمْ يُوزَعُونَ ﴿٨٣حَتَّىٰ إِذَا جَاءُوا قَالَ أَكَذَّبْتُم بِآيَاتِي وَلَمْ تُحِيطُوا بِهَا عِلْمًا أَمَّاذَا كُنتُمْ تَعْمَلُونَ ﴿٨٤وَوَقَعَ الْقَوْلُ عَلَيْهِم بِمَا ظَلَمُوا فَهُمْ لَا يَنطِقُونَ ﴿٨٥} صدق الله العظيم [النمل].

    وأما أبو حمزة محمود المصري فقد علمنا من صاحبه في ماليزيا ونقول له فلتمكر كيفما تشاء، وأقسمُ بربّ العالمين أنّ مكرك سوف يكون ضدك ولصالح الإمام المهدي ناصر محمد اليماني، تصديقاً لقول الله تعالى:
    {وَمَا يَمْكُرُونَ إِلَّا بِأَنْفُسِهِمْ وَمَا يَشْعُرُونَ} صدق الله العظيم [الأنعام:123].

    ولسوف أضرب لك على ذلك مثلاً، قال الله تعالى:
    {
    فَتَوَلَّىٰ فِرْعَوْنُ فَجَمَعَ كَيْدَهُ ثُمَّ أَتَىٰ ﴿٦٠} صدق الله العظيم [طه]، ولكنّ فرعون بذلك المكر قد وفّر على نبيّ الله موسى كثيراً من جُهد الدعوة إلى الله فآمن كثير من الناس في يوم الزينة والسحرة وقالوا: {قَالُوا آمَنَّا بِرَبِّ الْعَالَمِينَ ﴿١٢١رَبِّ مُوسَىٰ وَهَارُونَ ﴿١٢٢} صدق الله العظيم [الأعراف].

    فما يدريك يا محمود أبو حمزة عسى أن يكون مكرك السبب في إيمان قوم آخرين، تصديقاً لقول الله تعالى:
    {
    فَاصْبِرْ إِنَّ وَعْدَ اللَّـهِ حَقٌّ ۖ وَلَا يَسْتَخِفَّنَّكَ الَّذِينَ لَا يُوقِنُونَ ﴿٦٠} صدق الله العظيم [الروم].

    ألم يكفِك ما حدث لعمِّك وأبيك وفيك؟ أم تريدني أن آذن لأنصاري أن يقتلوك؟ فكم يستأذنون منّي بذلك من بعد ما عثروا على عنوانك، فقلتُ لهم صبرٌ جميلٌ. أم تظنّ أنك تُعجزهم شيئاً؟ أفلا تعلم أنّ أنصاري في كلّ دولةٍ بإذن الله في مختلف بقاع الأرض؟ فهل تأمن مكر الله يا من تسعى لتطفِئ نور الله بكل حيلةٍ ووسيلةٍ؟ ولكن يا أبا حمزة محمود المصري تعال لكي أعلمك كيف تستطيع أن تنتصر على الإمام ناصر محمد اليماني إنْ استطعت؛ وهو أن تأتي للقرآن ببيانٍ هو خيراً من بيان الإمام المهدي ناصر محمد اليماني وأحسن تأويلاً وأهدى سبيلاً وأصدقُ قيلاً. وهيهات هيهات وربّ الأرض والسماوات لا تستطيع كون الإمام المهدي يُحاجّكم بآيات الكتاب المُحكمات هُنَّ أمّ الكتاب آياتٍ بيِّنات لعالمكم وجاهلكم، أم تظن أنّ بيان الإمام المهدي مجرد مفسِّرٍ أمثال الذين يقولون على الله ما لا يعلمون؟ بل بيان الإمام المهدي للقرآن هو قرآنٌ عربيٌّ مبين يفقهه العالم والجاهل وراعي الغنم العربي الأمّي لئِن سمعه يفقهه. ألا والله الذي لا إله غيره لا يُعرِض عن دعوة الإمام المهدي إلى الاحتكام إلى كتاب الله القرآن العظيم إلا من اتّبع لما يخالف لمحكم كتاب الله واعتصم بأحاديث من عند غير الله أي من عند الشيطان الرجيم، أولئك كذّبوا اللهَ ورُسلَه وفرحوا بما عندهم من العلم الباطل لكثرته وهم لا يعلمون أنّه باطلٌ مُفترى ثم يستهزئِون بالحقّ من ربّهم ويظنّون برسول ربّهم أنّ به جِنّة وكذلك يظنّون بالإمام المصطفى لهم من ربّهم أنّ به جِنّة وعليه أن يذهب لطبيب نفسي! وقال الله تعالى:
    {
    فَلَمَّا جَاءَتْهُمْ رُسُلُهُم بِالْبَيِّنَاتِ فَرِحُوا بِمَا عِندَهُم مِّنَ الْعِلْمِ وَحَاقَ بِهِم مَّا كَانُوا بِهِ يَسْتَهْزِئُونَ ﴿٨٣} صدق الله العظيم [غافر].

    ومنهم من يعجز بالردّ على بيان الإمام المهدي ثم يقوم بحذفه! أفلا يعلمُ أنّه قد حذف كلامَ الله؟ فمن يجيره من الله ربّ العالمين؟ ومنهم من يخفيه فلا يُظهره للعالمين! أفلا يعلمُ أنّه أخفى كلام الله؟ فمن يجيره من عذاب الله؟ وقال الله تعالى:
    {
    إِنَّ الَّذِينَ يَكْتُمُونَ مَا أَنزَلْنَا مِنَ الْبَيِّنَاتِ وَالْهُدَىٰ مِن بَعْدِ مَا بَيَّنَّاهُ لِلنَّاسِ فِي الْكِتَابِ ۙ أُولَـٰئِكَ يَلْعَنُهُمُ اللَّـهُ وَيَلْعَنُهُمُ اللَّاعِنُونَ ﴿١٥٩} صدق الله العظيم [البقرة].

    وسلامٌ على المرسَلين، والحمد للهِ ربِّ العالمين ..
    خليفة الله الإمام المهديّ ناصر محمد اليماني .
    ______________

    اضغط هنا لقراءة البيان المقتبس..



  2. افتراضي پاسخ دیگری از مهدی منتظر به ابوحمزه در پایگاه جهانی علمی هاشمی

    سلسله گفتگوهای امام در پایگاه أشراف آنلاين..

    - 2 -
    الإمام ناصر محمد اليماني
    04 - محرم - 1432
    هـ
    10 - 12 - 2010
    مـ
    ۱۹-آذر-۱۳۸۹ه.ش.

    12:16
    صبح
    [ لمتابعة رابط المشاركة الأصليّة للبيان ]
    https://nasser-alyamani.org./showthread.php?t=2657

    ــــــــــــــــــ
    پاسخ دیگری از مهدی منتظر به ابوحمزه در پایگاه جهانی علمی هاشمی....

    بسم الله الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ {إِنَّ اللَّـهَ وَمَلَائِكَتَهُ يُصَلُّونَ عَلَى النَّبِيِّ ۚ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا صَلُّوا عَلَيْهِ وَسَلِّمُوا تَسْلِيمًا ﴿٥٦} صدق الله العظيم [الأحزاب].
    خداوندا صلوات و سلام و برکات تو بر تمام انبیا و رسولانت و خاندان پاک آنان و تمام پیروان حق در میان گذشتگان و آیندگان و در عالم بالا [تا یوم الدین] باد..
    ابوحمزه محمود مصری! تو هم چنان اصرار داری با تدلیس و فریب‌کاری به مهدی منتظر ناصر محمد یمانی افترا بزنی، فتوا می‌دهی که امام ناصرمحمد یمانی ناموس و حیثیت تمام انبیای الهی را خدشه‌دار می‌کند. در برابر تو، خدا مرا کافی است که داور و حُکم‌‌دهنده‌ی حق میان من و توست. همانا که امام ناصرمحمد یمانی در مورد همسر نوح فتوا می‌دهد که به شوهر خود خیانت کرد و پسری برای او آورد که از ذریه نوح نبود. ولی نبی‌الله نوح، همسران دیگری داشت که صالح و مطیع و فرمانبردار [قانت] بودند و فرزندانی صالح برایش آوردند و خداوند هیچ یک از فرزندانش که از نسل نبی‌الله نوح و ذریه‌ی او بودند غرق و هلاک نکرد. تصدیق فتوای خداوند در آیات محکم کتاب و در این فرموده‌اش:
    {وَلَقَدْ نَادَانَا نُوحٌ فَلَنِعْمَ الْمُجِيبُونَ ﴿٧٥﴾ وَنَجَّيْنَاهُ وَأَهْلَهُ مِنَ الْكَرْبِ الْعَظِيمِ ﴿٧٦﴾ وَجَعَلْنَا ذُرِّيَّتَهُ هُمُ الْبَاقِينَ ﴿٧٧﴾ وَتَرَكْنَا عَلَيْهِ فِي الْآخِرِينَ ﴿٧٨﴾}صدق الله العظيم [الصافات].
    فتوای خداوند تعالی را به یاد داشته و به آن توجه کن که می‌فرماید:
    {وَنَجَّيْنَاهُ وَأَهْلَهُ مِنَ الْكَرْبِ الْعَظِيمِ ﴿٧٦﴾ وَجَعَلْنَا ذُرِّيَّتَهُ هُمُ الْبَاقِينَ ﴿٧٧﴾}صدق الله العظيم [الصافات].

    و خداوند تعالی نمی‌فرماید: «و جعلنا من ذريته»، «از ذریّه‌ او برخی را باقی گذاشتیم»، چون می‌داند آن مرد ذریّه نوح نیست و برای همین زمانی که از ذریّه نوح سخن به میان می‌آید، در میان ذریّه او که نجات یافتند، تبعیضی قائل نمی‌شود؛ بلکه خداوند تعالی می‌فرماید:
    {وَجَعَلْنَا ذُرِّيَّتَهُ هُمُ الْبَاقِينَ ﴿٧٧﴾ وَتَرَكْنَا عَلَيْهِ فِي الْآخِرِينَ ﴿٧٨﴾ سَلَامٌ عَلَىٰ نُوحٍ فِي الْعَالَمِينَ ﴿٧٩﴾ إِنَّا كَذَٰلِكَ نَجْزِي الْمُحْسِنِينَ ﴿٨٠﴾ إِنَّهُ مِنْ عِبَادِنَا الْمُؤْمِنِينَ ﴿٨١﴾ ثُمَّ أَغْرَقْنَا الْآخَرِينَ ﴿٨٢﴾} صدق الله العظيم [الصافات].

    به برهانی که امام مهدی از آیات محکم کتاب خداوند قرآن عظیم برایتان می‌آورد بنگر؛ مؤمنان درمی‌یابند امام مهدی از آیات ام الکتاب حکمی روشن برایشان آورده است که برای عالم و جاهلتان واضح و قابل درک است اما برهانی که أبو حمزه از فرموده خداوند تعالی به آن استناد می‌کند این است:
    {وَنَادَىٰ نُوحٌ ابْنَهُ وَكَانَ فِي مَعْزِلٍ يَا بُنَيَّ ارْكَبْ مَعَنَا وَلَا تَكُنْ مَعَ الْكَافِرِينَ}صدق الله العظيم [هود:٤٢]،

    ما می‌گوییم: نوح تصور می‌کرد آن مرد از ذریّه اوست و از خیانت همسرش خبر نداشت تا اینکه پروردگارش به او فتوا داد. و خداوند تعالی می‌فرماید:
    {وَنَادَىٰ نُوحٌ رَبَّهُ فَقَالَ ربّ إِنَّ ابْنِي مِنْ أَهْلِي وَإِنَّ وَعْدَكَ الحقّ وَأَنْتَ أَحْكَمُ الْحَاكِمِينَ ﴿٤٥﴾ قَالَ يَا نُوحُ إِنَّهُ لَيْسَ مِنْ أَهْلِكَ إِنَّهُ عَمَلٌ غَيْرُ صَالِحٍ فَلَا تَسْأَلْنِ مَا لَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ إِنِّي أَعِظُكَ أَنْ تَكُونَ مِنَ الْجَاهِلِينَ ﴿٤٦﴾} صدق الله العظيم [هود].
    ولی أبوحمزه می‌خواهد دقیقاً به این فرموده خداوند تعالی استدلال کند
    : {وَنَادَى نُوحٌ ابْنَهُ} صدق الله العظيم، اما [نوح] پدرخوانده‌ی او به حساب می‌آمد و چون او را بزرگ کرده بود؛ به نوح می‌گفت: «پدرم» و نوح علیه الصلاة و السلام گمان می‌کرد آن مرد فرزندش است درحالی‌‌که ذریّه مرد[خبیث] دیگری بود. در این مورد برایت مثالی می‌آوریم مثال پسری که مرد صالح در داستان سفر نبی‌الله موسی علیه الصلاة و السلام و مرد صالح؛ او را به قتل رساند. خداوند تعالی می‌فرماید:

    {وَأَمَّا الْغُلَامُ فَكَانَ أَبَوَاهُ مُؤْمِنَيْنِ فَخَشِينَا أَنْ يُرْهِقَهُمَا طُغْيَانًا وَكُفْرًا ﴿٨٠﴾ فَأَرَدْنَا أَنْ يُبْدِلَهُمَا رَبُّهُمَا خَيْرًا مِنْهُ زَكَاةً وَأَقْرَبَ رُحْمًا ﴿٨١﴾}صدق الله العظيم [الكهف].
    --ولی در حقیقت او فرزند آن دو نفر نبود و آنها او را به فرزندی پذیرفته بودند و هنوز فرزندی نداشتند. پسری بر در خانه‌شان گذاشته شد و او از ذریه شیاطین بود؛ آنها او را یافته و به خاطر خداوند او را بزرگ کرده و به فرزندی پذیرفته و به شدت به او علاقه‌مند بودند. اما خداوند می‌خواست برای عمل خیر آنها به ایشان اجر دهد و از فتنه آن فرزند که از ذریه شیاطینی بود که جز فاجر و کافر به دنیا نمی‌آورند؛ حفظ نماید. خداوند اراده نمود که فرزندی از ذریه خودشان به آنان عنایت نمایدِ لذا آن زن صالح در همان سالی که غلام‌شان کشته شد؛ از همسر خود باربرداشت. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
    {فَأَرَدْنَا أَنْ يُبْدِلَهُمَا رَبُّهُمَا خَيْرًا مِنْهُ زَكَاةً وَأَقْرَبَ رُحْمًا}صدق الله العظيم [الكهف:٨١].

    ابوحمزه به فرموده خداوند تعالی بنگر: {وَأَقْرَبَ رُحْماً} صدق الله العظيم، این یعنی از ذریه آنان؛ و معنایش این است که این غلام از نظر رَحِم به آنان نزدیک نبود چرا که از ذریه و فرزند خود آنان نبود. پس بی شک و تردید حق برایت روشن شد؛ چون تو با این فرموده خداوند تعالی حجت آوردی که: {وَنَادَى نُوحٌ ابْنَهُ}صدق الله العظيم، و می‌خواهی چنین بپنداری که سزاوار نیست که خداوند بگوید: {وَنَادَى نُوحٌ ابْنَهُ} صدق الله العظيم، مگر اینکه بداند او پسرش است! ولی اشتباه می‌کنی و همانا که مقصود خداوند از پسرش؛ فرزندخواندگی است چون او نبیّ خداوند نوح را پدر صدا می‌کرد و قضیه او مانند آن غلام است و مقصود خداوند این نیست که والدین صالح او واقعاً والدين او بودند؛ بلکه رابطه آنها به صورت فرزندخواندگی بود. برای همین خداوند تعالی می‌فرماید:
    {وَأَمَّا الْغُلَامُ فَكَانَ أَبَوَاهُ مُؤْمِنَيْنِ فَخَشِينَا أَن يُرْهِقَهُمَا طُغْيَاناً وَكُفْراً} صدق الله العظيم،

    ولی خداوند در همین آیه روشن می‌نماید که آنها او را به فرزندی پذیرفته بودند و لذا خداوند تعالی می‌فرماید:
    {
    فَأَرَدْنَا أَن يُبْدِلَهُمَا رَبُّهُمَا خَيْراً مِّنْهُ زَكَاةً وَأَقْرَبَ رُحْماً}صدق الله العظيم.

    محمود الآن حق آشکار شد و من تصور نمی‌کنم تا زمانی که تعصب و غرور تو را به گناه می‌کشاند؛ حاضر باشی به حق اعتراف کنی! امکان ندارد به سوی راه راست -صراط مستقیم- هدایت شوی مگر از خداوند پروا کنی و زمانی که فتوای حق پروردگارت برایت روشن شد؛ از مقام کبر و غرور خود پایین بیایی و اگر از صالحین باشی؛ خواهی گفت: "خداوندا من با نسبت دادن به تو بدون این‌ که برهانی داشته باشم که آن قول از جانب توست؛ درحق خود ظلم کردم. مرا مورد مغفرت قرار ده که تو غفور و رحیمی".اگر از کسانی باشی که وقتی حق را شناختند از آن پیروی می‌کنند، چنین خواهی کرد. اما کسانی که در قلب خود کبر دارند؛ حتی اگر حق آمده از پروردگارشان روشن شود؛ از حق آمده از پروردگارشان پیروی نمی‌کنند. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
    {سَأَصْرِفُ عَنْ آيَاتِيَ الَّذِينَ يَتَكَبَّرُونَ فِي الْأَرْضِ بِغَيْرِ الحقّ وَإِنْ يَرَوْا كُلَّ آيَةٍ لَا يُؤْمِنُوا بِهَا وَإِنْ يَرَوْا سَبِيلَ الرُّشْدِ لَا يَتَّخِذُوهُ سَبِيلًا وَإِنْ يَرَوْا سَبِيلَ الْغَيِّ يَتَّخِذُوهُ سَبِيلًا ذَٰلِكَ بِأَنَّهُمْ كَذَّبُوا بِآيَاتِنَا وَكَانُوا عَنْهَا غَافِلِينَ}صدق الله العظيم [الأعراف:١٤٦].
    و اما برهان تو برای این فرموده خداوند تعالی:
    {الْخَبِيثَاتُ لِلْخَبِيثِينَ وَالْخَبِيثُونَ لِلْخَبِيثَاتِ وَالطَّيِّبَاتُ لِلطَّيِّبِينَ وَالطَّيِّبُونَ لِلطَّيِّبَاتِ أُولَٰئِكَ مُبَرَّءُونَ مِمَّا يَقُولُونَ لَهُمْ مَغْفِرَةٌ وَرِزْقٌ كَرِيمٌ}صدق الله العظيم [النور:٢٦].
    آیا تصور می‌کنی همسران نبی الله نوح و نبی الله لوط علیهما الصلاة و السلام از پاکان "طیبات" هستند؟ اگر چنین است؛ پس چرا آنان را وارد آتش جهنم می‌نماید؟ تصدیق فرموده خداوند تعالی:
    {فَخَانَتَاهُمَا فَلَمْ يُغْنِيَا عَنْهُمَا مِنَ اللَّهِ شَيْئًا وَقِيلَ ادْخُلَا النَّارَ مَعَ الدَّاخِلِينَ}صدق الله العظيم [التحريم:١٠]،

    و هم چنین تصدیق فرموده خداوند تعالی:
    {لِيَمِيزَ اللَّهُ الْخَبِيثَ مِنَ الطَّيِّبِ وَيَجْعَلَ الْخَبِيثَ بَعْضَهُ عَلَىٰ بَعْضٍ فَيَرْكُمَهُ جَمِيعًا فَيَجْعَلَهُ فِي جَهَنَّمَ أُولَٰئِكَ هُمُ الْخَاسِرُونَ}صدق الله العظيم [الأنفال:٣٧].
    ولی بیان حق این فرموده خداوند تعالی را برایت می‌آوریم که:
    {الْخَبِيثَاتُ لِلْخَبِيثِينَ وَالْخَبِيثُونَ لِلْخَبِيثَاتِ وَالطَّيِّبَاتُ لِلطَّيِّبِينَ وَالطَّيِّبُونَ لِلطَّيِّبَاتِ أُولَٰئِكَ مُبَرَّءُونَ مِمَّا يَقُولُونَ لَهُمْ مَغْفِرَةٌ وَرِزْقٌ كَرِيمٌ} صدق الله العظيم [النور:٢٦].

    و اما فرموده خداوند تعالی:
    {الْخَبِيثَاتُ لِلْخَبِيثِينَ وَالْخَبِيثُونَ لِلْخَبِيثَاتِ}صدق الله العظيم
    و اینها از مادران شیاطین جن و انس هستند و اصل آنها از نسل شیطان رجیم ابلیس است و از ذریه او هستند. در میان انسان‌ها افسون‌گران شیادی هستند که از این قضیه آگاه‌اند و با این زنان نزدیکی می‌کنند و آنها بعد از باردار شدن به زمین دارای دو مشرق -زمین مفروشه در باطن زمین- می‌روند تا فرزند را در آنجا به دنیا بیاورند و فرزند و ذریه‌شان وقتی بزرگ شدند در زمره سپاهیان مسیح کذاب شیطان رجیم باشند. همچنین شیاطین جن و انس از زنان شیاطین جن و زنان شیاطین انس به صورت ازدواج اشتراکی بهره مند می‌شوند و نسل انسان در آنجا چنین ادامه یافته و شیاطین مؤنث از نسل انس زیاد می‌شوند و جزو لشکر یأجوج و مأجوج شده و نصیبی هستند که برای شیطان رجیم مقرر شده‌اند و برای همین خداوند به جنیان شیطانی خطاب می‌کند. خداوند تعالی می‌فرماید:
    {وَيَوْمَ يَحْشُرُهُمْ جَمِيعًا يَا مَعْشَرَ الجنّ قَدِ اسْتَكْثَرْتُمْ مِنَ الْإِنْسِ وَقَالَ أَوْلِيَاؤُهُمْ مِنَ الْإِنْسِ رَبَّنَا اسْتَمْتَعَ بَعْضُنَا بِبَعْضٍ وَبَلَغْنَا أَجَلَنَا الَّذِي أَجَّلْتَ لَنَا قَالَ النَّارُ مَثْوَاكُمْ خَالِدِينَ فِيهَا إِلَّا مَا شَاءَ اللَّهُ إِنَّ رَبَّكَ حَكِيمٌ عَلِيمٌ} صدق الله العظيم [الأنعام:١٢٨].

    و "استمتاع" یعنی شهوت جنسی از راهی غیر از ازدواج شرعی برای زیاد شدن ذریه انس. برای همین خداوند تعالی می‌فرماید:
    {وَقَالَ أَوْلِيَاؤُهُمْ مِنَ الْإِنْسِ رَبَّنَا اسْتَمْتَعَ بَعْضُنَا بِبَعْضٍ وَبَلَغْنَا أَجَلَنَا الَّذِي أَجَّلْتَ لَنَا قَالَ النَّارُ مَثْوَاكُمْ خَالِدِينَ فِيهَا إِلَّا مَا شَاءَ اللَّهُ إِنَّ رَبَّكَ حَكِيمٌ عَلِيمٌ} صدق الله العظيم [الأنعام:١٢٨].

    بلکه آنها شیطان و زنان شیطان رجیم را می‌پرستند و خداوند تعالی می‌فرماید:
    {إِنْ يَدْعُونَ مِنْ دُونِهِ إِلَّا إِنَاثًا وَإِنْ يَدْعُونَ إِلَّا شَيْطَانًا مَرِيدًا ﴿١١٧﴾ لَعَنَهُ اللَّهُ وَقَالَ لَأَتَّخِذَنَّ مِنْ عِبَادِكَ نَصِيبًا مَفْرُوضًا ﴿١١٨﴾}صدق الله العظيم [النساء]،

    و همچنین خداوند تعالی می‌فرماید:
    {وَيَوْمَ يَحْشُرُهُمْ جَمِيعًا يَا مَعْشَرَ الجنّ قَدِ اسْتَكْثَرْتُمْ مِنَ الْإِنْسِ وَقَالَ أَوْلِيَاؤُهُمْ مِنَ الْإِنْسِ رَبَّنَا اسْتَمْتَعَ بَعْضُنَا بِبَعْضٍ وَبَلَغْنَا أَجَلَنَا الَّذِي أَجَّلْتَ لَنَا قَالَ النَّارُ مَثْوَاكُمْ خَالِدِينَ فِيهَا إِلَّا مَا شَاءَ اللَّهُ إِنَّ رَبَّكَ حَكِيمٌ عَلِيمٌ} صدق الله العظيم [الأنعام:١٢٨].
    و شیاطین جن و انس، زنان شیطانی را به همسری گرفته‌اند که از ذریه شیاطین جن و از ذریه شیاطین انس هستند و این تصدیق فرموده خداوند تعالی است:
    {الْخَبِيثَاتُ لِلْخَبِيثِينَ وَالْخَبِيثُونَ لِلْخَبِيثَاتِ}صدق الله العظيم [النور:٢٦]؛

    و مقصود از خبیثات زنان خبیث از جنس شیاطین جن برای مردان خبیث از جنس شیاطین انس و همچنین زنان خبیث از جنس شیاطین انس برای مردان خبیث از جنس شیاطین جن است. تصدیق فرموده خداوند تعالی
    :
    {
    الْخَبِيثَاتُ لِلْخَبِيثِينَ وَالْخَبِيثُونَ لِلْخَبِيثَاتِ} صدق الله العظيم [النور:٢٦]،

    همچنان که مسیح کذاب در جنت فتنه خود آنها را دارد و می‌خواهد وانمود کند آنها حورالعینی هستند که به متقیان وعده داده شده‌اند درحالی که حورالعین قبل از متقیان؛ با هیچ انس و جنی همبستر نشده‌اند. تصدیق فرموده خداوند تعالی
    :
    {
    لَمْ يَطْمِثْهُنَّ إِنْسٌ قَبْلَهُمْ وَلَا جَانٌّ}صدق الله العظيم [الرحمن:٧٤}

    ولی حوریان شیطان در جنت فتنه؛ قبل از آن بارها توسط مردان انس و جن و به صورت مشترک مورد تمتع جویی قرار گرفته‌اند...
    و سپس به سراغ این بخش می‌آییم: و مردان خبیث برای زنان خبیث و زنان خبیث برای مردان خبیث هستند و خداوند همگی آنها و همسرانشان را در آتش جهنم گرد می‌آورد. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
    {احْشُرُوا الَّذِينَ ظَلَمُوا وَأَزْوَاجَهُمْ وَمَا كَانُوا يَعْبُدُونَ ﴿٢٢﴾ مِنْ دُونِ اللَّهِ فَاهْدُوهُمْ إِلَىٰ صِرَاطِ الْجَحِيمِ ﴿٢٣﴾}صدق الله العظيم [الصافات].
    آنان برای سوختن درآتش جهنم سزاوارترند یعنی مردان و زنان خبیث از شیاطین جن و زنان و مردان خبیث از شیاطین انس و این جمع کردن آنها در زمان حشر عمومی است. خداوند تعالی می‌فرماید:
    {فَوَرَبِّكَ لَنَحْشُرَنَّهُمْ وَالشَّيَاطِينَ ثُمَّ لَنُحْضِرَنَّهُمْ حَوْلَ جَهَنَّمَ جِثِيًّا ﴿٦٨﴾ ثُمَّ لَنَنْزِعَنَّ مِنْ كُلِّ شِيعَةٍ أَيُّهُمْ أَشَدُّ عَلَى الرَّحْمَٰنِ عِتِيًّا ﴿٦٩﴾ ثُمَّ لَنَحْنُ أَعْلَمُ بِالَّذِينَ هُمْ أَوْلَىٰ بِهَا صِلِيًّا ﴿٧٠﴾}صدق الله العظيم [مريم]،

    چون اینان اگر راه حق را بیابند؛ در آن گام نمی‌گذارند چرا که از حق کراهت دارند، خداوند آنان را به خاطر کفرشان لعنت کرده ونسبت به آنان خشمگین بوده و عذاب بسیار دردناکی را به ایشان وعده داده و "مغضوب علیهم" هستند. و اما گمراهان "الضالین" خداوند از ایشان راضی نیست. آنان به هدایت نزدیک‌ترند ولی به شرط آنکه برای این به دنبال حق باشند که وقتی آن را یافتند؛ از آن پیروی نمایند و پس از این است که خداوند حق جویان گمراه را هدایت خواهد کرد.تصدیق فرموده خداوند تعالی:
    {وَالَّذِينَ جَاهَدُوا فِينَا لَنَهْدِيَنَّهُمْ سُبُلَنَا وَإِنَّ اللَّهَ لَمَعَ الْمُحْسِنِينَ} صدق الله العظيم [العنكبوت:٦٩].

    راست این است که امام مهدی و انبیا و رسولان از گمراهان بودند ولی به دنبال حق می‌گشتند و درباره آن فکر می‌کردند؛ پس خدا نیز آنان را به سوی حق هدایت نمود. چون خداوند حق است و غیر از آن باطل؛ پس خداوند آنها را برگزید و از آنان گروهی را انبیا و رسول قرار داد چون قبل از هدایت شدن؛ در آرزو و تمنای این بودند که پروردگارشان؛ آنان را به سوی حق هدایت نماید و خداوند نیز آنان را هدایت نمود. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
    {وَالَّذِينَ جَاهَدُوا فِينَا لَنَهْدِيَنَّهُمْ سُبُلَنَا وَإِنَّ اللَّهَ لَمَعَ الْمُحْسِنِينَ} صدق الله العظيم [العنكبوت:٦٩].
    از زمره گمراهان(الضالین) خلیل الله ابراهیم بود که درمورد عبادت بت‌ها اندیشه می‌کرد و عقلش با عبادت آنها قانع نشد و خواست پروردگاری برای خود برگزیند که حداقل از بت‌ها بالاتر باشد و خداوند تعالی می‌فرماید:
    {فَلَمَّا جَنَّ عَلَيْهِ اللَّيْلُ رَأَىٰ كَوْكَبًا قَالَ هَٰذَا ربّي فَلَمَّا أَفَلَ قَالَ لَا أُحِبُّ الْآفِلِينَ ﴿٧٦﴾ فَلَمَّا رَأَى الْقَمَرَ بَازِغًا قَالَ هَٰذَا ربّي فَلَمَّا أَفَلَ قَالَ لَئِنْ لَمْ يَهْدِنِي ربّي لَأَكُونَنَّ مِنَ الْقَوْمِ الضَّالِّينَ ﴿٧٧﴾ فَلَمَّا رَأَى الشَّمْسَ بَازِغَةً قَالَ هَٰذَا ربّي هَٰذَا أَكْبَرُ فَلَمَّا أَفَلَتْ قَالَ يَا قَوْمِ إِنِّي بَرِيءٌ مِمَّا تُشْرِكُونَ ﴿٧٨﴾} صدق الله العظيم [الأنعام]؛

    این یعنی رسول الله ابراهیم عليه الصلاة والسلام از حق‌جویان بود وبا عبادت مخلوق به جای خداوند قانع نشد و لذا:
    {فَلَمَّا أَفَلَ قَالَ لَئِنْ لَمْ يَهْدِنِي ربّي لَأَكُونَنَّ مِنَ الْقَوْمِ الضَّالِّينَ}صدق الله العظيم [الأنعام:٧٧].
    وزمانی که قانع نشد حتی خورشیدی که آن قدرمفید است را عبادت کند؛ هدایت خداوند فرارسید و نور هدایت پروردگار به قلب او تابید و خداوند تعالی می‌فرماید:
    {فَلَمَّا رَأَى الشَّمْسَ بَازِغَةً قَالَ هَٰذَا ربّي هَٰذَا أَكْبَرُ فَلَمَّا أَفَلَتْ قَالَ يَا قَوْمِ إِنِّي بَرِيءٌ مِمَّا تُشْرِكُونَ ﴿٧٨﴾ إِنِّي وَجَّهْتُ وَجْهِيَ لِلَّذِي فَطَرَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ حَنِيفًا وَمَا أَنَا مِنَ الْمُشْرِكِينَ ﴿٧٩﴾ وَحَاجَّهُ قَوْمُهُ قَالَ أَتُحَاجُّونِّي فِي اللَّهِ وَقَدْ هَدَانِ} صدق الله العظيم [الأنعام]،

    واز آنجایی که حق‌جو بود؛ خداوند او را به سوی حق هدایت نمود و این تصدیق فرموده خداوند تعالی است:
    {وَالَّذِينَ جَاهَدُوا فِينَا لَنَهْدِيَنَّهُمْ سُبُلَنَا وَإِنَّ اللَّهَ لَمَعَ الْمُحْسِنِينَ} صدق الله العظيم [العنكبوت:٦٩].
    همچنین نبيّ الله موسى عليه الصلاة والسلام آن مرد را از روی فساد در زمین و به عمد به قتل نرساند؛ او تعصب کوری نسبت به یکی از مذاهب گمراه آن زمان داشت که پیرو يوسف عليه الصلاة والسلام بودند اما در دین خود دچار تفرقه و تشتت شده بودند. برای همین مردی که مذهب دیگری داشت به او گفت:
    {فَلَمَّا أَنْ أَرَادَ أَنْ يَبْطِشَ بِالَّذِي هُوَ عَدُوٌّ لَهُمَا قَالَ يَا مُوسَىٰ أَتُرِيدُ أَنْ تَقْتُلَنِي كَمَا قَتَلْتَ نَفْسًا بِالْأَمْسِ إِنْ تُرِيدُ إِلَّا أَنْ تَكُونَ جَبَّارًا فِي الْأَرْضِ وَمَا تُرِيدُ أَنْ تَكُونَ مِنَ الْمُصْلِحِينَ}صدق الله العظيم [القصص:١٩]،

    و فرعون خواست تا با قتل نفسی که مرتکب شده بود برای او حجت آورده و بگوید چگونه ادعا می‌کند که پرورگار عالمیان او را به رسالت به سوی ایشان فرستاده است؟ و گفت: {قَالَ أَلَمْ نُرَبِّكَ فِينَا وَلِيدًا وَلَبِثْتَ فِينَا مِنْ عُمُرِكَ سِنِينَ ﴿١٨﴾ وَفَعَلْتَ فَعْلَتَكَ الَّتِي فَعَلْتَ وَأَنْتَ مِنَ الْكَافِرِينَ ﴿١٩﴾ قَالَ فَعَلْتُهَا إِذًا وَأَنَا مِنَ الضَّالِّينَ ﴿٢٠﴾ فَفَرَرْتُ مِنْكُمْ لَمَّا خِفْتُكُمْ فَوَهَبَ لِي ربّي حُكْمًا وَجَعَلَنِي مِنَ الْمُرْسَلِينَ ﴿٢١﴾} صدق الله العظيم [الشعراء]،
    لذا برای شما روشن شد که رسول الله موسى عليه الصلاة والسلام از گمراهان بوده و به دنبال حق بود و خداوند او را به سوی حق هدایت کرد. تصدیق فرموده خداوند تعالی:{وَالَّذِينَ جَاهَدُوا فِينَا لَنَهْدِيَنَّهُمْ سُبُلَنَا وَإِنَّ اللَّهَ لَمَعَ الْمُحْسِنِينَ} صدق الله العظيم [العنكبوت:٦٩].
    همچنین مُحمد رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم از گمراهان بود و نمی‌دانست کدام راه حق است، آیا حق با مسیحیان است که مادون خداوند مسیح و مادرش را می‌پرستند و یا با یهودیان و یا با قومش که مادون خدا، بت‌ها را می‌پرستیدند؟ لذا محمد رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم درحیرت بود و می‌خواست از حق پیروی کند و برای همین در غار حرا در کوه با خود خلوت می‌کرد و در خلقت آسمان‌ها و زمین تفکر می‌نمود و از پروردگارش تمنا می‌کرد تا او را به راه درست هدایت نماید، چون از گمراهان بود و نمی‌دانست چه کسی درراه حق است تا از آن پیروی کند. سپس خداوند او را برگزید و انتخاب کرده و به راه راست هدایت نمود و وی را از رسولان قرار داد. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
    {وَالَّذِينَ جَاهَدُوا فِينَا لَنَهْدِيَنَّهُمْ سُبُلَنَا وَإِنَّ اللَّهَ لَمَعَ الْمُحْسِنِينَ}صدق الله العظيم [العنكبوت:٦٩].
    و برای همین خداوند تعالی می‌فرماید:
    {وَوَجَدَكَ ضَالًّا فَهَدَىٰ ﴿٧﴾} صدق الله العظيم [الضحى]
    درجستجوی حق بود و خداوند دانست که او می‌خواهد حق را یافته و از آن پیروی نماید، اما کسانی که به خداوند شرک آورده و به ناحق درباره‌ی انبیا مبالغه می‌کنند؛ عصبانی خواهند شد و می‌گویند:" آیا نمی‌بینید امام ناصر محمد یمانی فتوا می‌دهد که انبیا گمراه بودند؟ آیا نمی‌بینید او مهدی منتظر نیست و دروغ‌گویی گستاخ است؟" پس مهدی منتظر درپاسخ می‌گوید: لعنت خداوند بر کسانی که اگر راه حق را بیابند؛ از آن پیروی نمی‌کنند. اما امام مهدی به حق فتوا می‌دهد:
    به راستی که انبیا در جستجوی حق بودند و آرزوی پیروی از آن را داشتند؛ پس خداوند آنان را برگزید و ایشان را به راه راست -صراط مستقیم- هدایت کرد چون به دنبال حق بوده و از نظر فکری حق‌جو بودند و آرزوی پیروی از آن را داشتند.
    تصدیق فرموده خداوند تعالی:

    {وَمَا أَرْسَلْنَا مِن قَبْلِكَ مِن رَّسُولٍ وَلَا نَبِيٍّ إِلَّا إِذَا تَمَنَّىٰ أَلْقَى الشَّيْطَانُ فِي أُمْنِيَّتِهِ فَيَنسَخُ اللَّـهُ مَا يُلْقِي الشَّيْطَانُ ثُمَّ يُحْكِمُ اللَّـهُ آيَاتِهِ ۗ وَاللَّـهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ ﴿٥٢}صدق الله العظيم [الحج]
    و بیان حق این فرموده خداوند تعالی:
    {وَمَا أَرْسَلْنَا مِنْ قَبْلِكَ مِنْ رَسُولٍ وَلَا نبيّ إِلَّا إِذَا تَمَنَّىٰ}صدق الله العظيم [الحج:٥٢]

    یعنی مگر اینکه آرزو می‌کرد که از حق پیروی نماید و با جستجوی فکری به دنبال آن بود تا خدا هم او را به سوی حق هدایت و او را انتخاب کرده و برگزیند. پس آنگاه در قلبش به این یقین می‌رسید که بعد از هدایت شدنش به سوی حق توسط خداوند؛ دیگر هرگز درمورد حق دچار شک نخواهد شد و فرد هدایت شده به سوی حق می‌پنداشت که بعد ازاین که خداوند حق را برایش روشن ساخته؛ دیگر به هیچ‌وجه از آن منحرف نخواهد شد. پس پروردگارش درمورد مسائل عقیدتی درسی به وی می‌آموزد تا بداند که خداوند بین مرد و قلبش حائل می‌شود و هدایت از جانب خداوند است و نور از نزد خدا می‌آید. پس {أَلْقَى الشَّيْطَانُ فِي أُمْنِيَّتِهِ}یعنی بعد از آنکه حق آمده از نزد پروردگار برایش روشن شد؛ شیطان شک به دلش می‌اندازد؛ همان‌گونه که برای نبیّ الله إبراهيم عليه الصلاة والسلام رخ داد و بعد از آنکه خداوند او را هدایت کرد و انتخاب کرد و برگزید؛ برایش یقین شد که دیگر هیچ‌ گاه درباره حق دچار شک نخواهد شد و خداوند اراده نمود تا در مورد علم هدایت درسی به او بیاموزد: {أَلْقَى الشَّيْطَانُ فِي أُمْنِيَّتِهِ}شک درباره حقی که از نزد پروردگار است و خداوند تعالی می‌فرماید:
    {وَإِذْ قَالَ إِبْرَاهِيمُ ربّ أَرِنِي كَيْفَ تُحْيِي الْمَوْتَىٰ قَالَ أَوَلَمْ تُؤْمِنْ قَالَ بَلَىٰ وَلَٰكِنْ لِيَطْمَئِنَّ قَلْبِي}صدق الله العظيم [البقرة:٢٦٠].

    حال به سراغ بیان فرموده خداوند تعالی می‌آییم:
    {
    ثُمَّ يُحْكِمُ اللَّهُ آيَاتِهِ وَاللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ}صدق الله العظيم [الحج:٥٢]،

    چگونه خداوند آیاتش را برای نبی خود ابراهیم استوار می‌سازد تا قلبش اطمینان یابد که برحق است:
    {قَالَ فَخُذْ أَرْبَعَةً مِنَ الطَّيْرِ فَصُرْهُنَّ إِلَيْكَ ثُمَّ اجْعَلْ عَلَىٰ كُلِّ جَبَلٍ مِنْهُنَّ جُزْءًا ثُمَّ ادْعُهُنَّ يَأْتِينَكَ سَعْيًا}صدق الله العظيم [البقرة:٢٦٠].
    و همین‌طور نبی الله موسی علیه الصلاة والسلام بعد از آنکه به دنبال حق بود و خداوند نیز او را هدایت کرده و برگزید و انتخاب نمود و با نشانه معجزاتش او را به رسالت به سوی فرعون فرستاد؛ نبی الله موسی علیه الصلاة والسلام در قلبش یقین یافت که بعد از هدایتش توسط خداوند دیگر نسبت به حق دچار شک و تردید نخواهد شد. شیطان با ریسمان ساحران در آرزوی او درباره حق شک ایجاد کرد و موسی در پیش خود ترسید و به خود گفت؛" آیا این معجزه مار که با من است و تبدیل عصا به ماری آشکار هم مانند همین عصا و ریسمان ساحران است؟" ولی خداوند آیات خود را برای نبی الله موسی علیه الصلاة والسلام استوار ساخت. خداوند تعالی می‌فرماید:
    {
    قَالُوا يَا مُوسَىٰ إِمَّا أَنْ تُلْقِيَ وَإِمَّا أَنْ نَكُونَ أَوَّلَ مَنْ أَلْقَىٰ ﴿٦٥﴾ قَالَ بَلْ أَلْقُوا فَإِذَا حِبَالُهُمْ وَعِصِيُّهُمْ يُخَيَّلُ إِلَيْهِ مِنْ سِحْرِهِمْ أَنَّهَا تَسْعَىٰ ﴿٦٦﴾ فَأَوْجَسَ فِي نَفْسِهِ خِيفَةً مُوسَىٰ ﴿٦٧﴾ قُلْنَا لَا تَخَفْ إِنَّكَ أَنْتَ الْأَعْلَىٰ ﴿٦٨﴾ وَأَلْقِ مَا فِي يَمِينِكَ تَلْقَفْ مَا صَنَعُوا إِنَّمَا صَنَعُوا كَيْدُ سَاحِرٍ وَلَا يُفْلِحُ السَّاحِرُ حَيْثُ أَتَىٰ ﴿٦٩﴾ فَأُلْقِيَ السَّحَرَةُ سُجَّدًا قَالُوا آمَنَّا بربّ هَارُونَ وَمُوسَىٰ ﴿٧٠﴾} صدق الله العظيم [طه]
    و همین‌طور جدّ من محمد رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم بعد از آنکه متفکرانه و با جستجوی فکری در پی یافتن حق برآمد؛ خداوند او را به سوی حق هدایت نمود و سپس برگزید و وی را نبیّ و رسول خود به سوی مردم قرار داد. قومش گفتند:
    {إِن نَّقُولُ إِلاَّ اعْتَرَاكَ بَعْضُ آلِهَتِنَا بِسُوَءٍ}صدق الله العظيم [هود:٥٤].

    و به او گفتند این کسی که با تو سخن می‌گوید فرشته خداوند رحمان نیست؛ بلکه شیطان است و خداوند تعالی می‌فرماید:
    {وَمَا تَنَزَّلَتْ بِهِ الشَّيَاطِينُ ﴿٢١٠﴾ وَمَا يَنْبَغِي لَهُمْ وَمَا يَسْتَطِيعُونَ(۲۱۱)} صدق الله العظيم [الشعراء]
    ولی در قلب محمد رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم شک ایجاد شد؛ پس جبرئیل علیه الصلاة و السلام آمد و خداوند تعالی فرمود:
    {فَإِنْ كُنْتَ فِي شَكٍّ مِمَّا أَنْزَلْنَا إِلَيْكَ فَاسْأَلِ الَّذِينَ يَقْرَءُونَ الْكِتَابَ مِنْ قَبْلِكَ لَقَدْ جَاءَكَ الحقّ مِنْ رَبِّكَ فَلَا تَكُونَنَّ مِنَ الْمُمْتَرِينَ ﴿٩٤﴾ وَلَا تَكُونَنَّ مِنَ الَّذِينَ كَذَّبُوا بِآيَاتِ اللَّهِ فَتَكُونَ مِنَ الْخَاسِرِينَ ﴿٩٥﴾} صدق الله العظيم [يونس].

    ولی خداوند نگذاشت محمد رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم در باره شأن خود از اهل کتاب سؤال کند؛ چون آنان کسانی بودند که او را همانند پسران خود می‌شناخته و می‌دانستند او نبیّ خاتم است اما شأن او را پایین می‌آوردند. پس خداوند جبرئیل علیه الصلاة و السلام را به سویش فرستاد تا از او برای زیارت پروردگارش دعوت نماید و او را به نزد سدرة المنتهی بالا ببرد تا در مسیر خود نشانه‌های بزرگ پروردگارش را مشاهده کند؛ از جمله آتش و جنت المأوی را. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
    {وَإِنَّا عَلَىٰ أَنْ نُرِيَكَ مَا نَعِدُهُمْ لَقَادِرُونَ} صدق الله العظيم [المؤمنون:٩٥].
    و خداوند تعالی می‌فرماید:
    {لَقَدْ رَأَى مِنْ آيَاتِ رَبِّهِ الْكُبْرَى} صدق الله العظيم [النجم:١٨]،
    محمدٌ رسول الله صلى الله عليه وآله تمام انبیا و رسولان خداوند را در جنت المأوی نزد سدرة المنتهی ملاقات کرد و خداوند به نبی خود فرمود:
    {
    وَاسْأَلْ مَنْ أَرْسَلْنَا مِنْ قَبْلِكَ مِنْ رُسُلِنَا أَجَعَلْنَا مِنْ دُونِ الرَّحْمَٰنِ آلِهَةً يُعْبَدُونَ} صدق الله العظيم [الزخرف:٤٥]،

    و این بدان جهت بود که محمد رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم از هیچ‌ یک از اهل کتاب سؤال نکرد و درباره اینکه آیا او به حق رسول پروردگار عالمیان است؛ و اینکه کسی که به وی وحی می‌کند فرشته خداوند رحمان است نه شیطان؛ از ایشان فتوا نخواست و توضیحی برای این فرموده خداوند نیز از آنها نخواست :
    {فَإِنْ كُنْتَ فِي شَكٍّ مِمَّا أَنْزَلْنَا إِلَيْكَ فَاسْأَلِ الَّذِينَ يَقْرَءُونَ الْكِتَابَ مِنْ قَبْلِكَ لَقَدْ جَاءَكَ الحقّ مِنْ رَبِّكَ فَلَا تَكُونَنَّ مِنَ الْمُمْتَرِينَ ﴿٩٤﴾ وَلَا تَكُونَنَّ مِنَ الَّذِينَ كَذَّبُوا بِآيَاتِ اللَّهِ فَتَكُونَ مِنَ الْخَاسِرِينَ ﴿٩٥﴾} صدق الله العظيم [يونس].
    او از آنان سؤال نکرد چون از خلال این فرموده خداوند تعالی خطاب به نبی‌اش، دریافت كه در نفس خداوند چه می‌گذرد:
    {وَلاَ تَكُونَنَّ مِنَ الَّذِينَ كَذَّبُواْ بِآيَاتِ اللّهِ فَتَكُونَ مِنَ الْخَاسِرِينَ} صدق الله العظيم،
    ولی خداوند به نبی خود رحم نمود و
    قومی بهتر از اهل کتاب را برايش جانشین‌ كرد که حق آمده از پروردگار را کتمان نمی‌کردند و خداوند تعالی می‌فرماید:
    {وَاسْأَلْ مَنْ أَرْسَلْنَا مِنْ قَبْلِكَ مِنْ رُسُلِنَا أَجَعَلْنَا مِنْ دُونِ الرَّحْمَٰنِ آلِهَةً يُعْبَدُونَ}صدق الله العظيم [الزخرف:٤٥]،

    در شب اسرا و معراج و قبل از ملاقات با ایشان ( رسولان قبلي ) ؛ به علت دیدن نشانه‌های بزرگ پروردگارش، قلبش اطمینان یافت و همانا که علت سؤال از ایشان تنفیذ فرمان پروردگارش بود. آنها نیز همه با صدایی واحد پاسخش دادند که: " سبحان الله العظیم خداوند ما را تنها برای این به سوی عالمیان گسیل داشت که مردم را از عبادت بندگان بازداشته وخارج کنیم و ایشان را به عبادت پروردگاری که خداوند بندگان است و شریکی ندارد و پروردگار عالمیان است بخوانیم.
    ای علمای عزیزمسلمین؛ امام مهدی را به خاطر طولانی کردن بیان حق قرآن ملامت نکنید. شما می‌خواهید مهدی منتظر بیان حق ذکر را به صورت خلاصه برایتان بیاورد. به خداوند قسم تا جایی که بتوانم آن را مختصر می‌کنم ولی مأمورم تا آیات قرآن را با قرآن برایتان روشن نمایم و از خود قرآن برایتان تفصیل بیاورم تا بدانید که خداوند کتاب خود را به صورت مفصل بیان کرده است. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
    {كِتَابٌ أُحْكِمَتْ آيَاتُهُ ثُمَّ فُصِّلَتْ مِنْ لَدُنْ حَكِيمٍ خَبِيرٍ} صدق الله العظيم [هود:١]،
    و به راستی که ما حکم مفصل خدا را برایتان استنباط می‌کنيم. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
    {أَفَغَيْرَ اللّهِ أَبْتَغِي حَكَمًا وَهُوَ الَّذِي أَنَزَلَ إِلَيْكُمُ الْكِتَابَ مُفَصَّلاً} صدق الله العظيم [الأنعام:١١٤].
    عزیز من ابوحمزه مصری می بینم که از امام مهدی سؤال کرده و چنین می‌گویی:
    اقتباس المشاركة :
    آیا ازآنجا که یمانی مرا مخالف خود می‌پندارد؛ درنفس خود از خدا می‌خواهد تا مرا لعنت کند یا خیر؟.. فقط برای ابوحمزه می‌خواهم...نه برای ابوحمزه می خواهم ...آیا خداوند برای هریک از ما که وارد آتش شود؛ متحسر و حزین خواهد بود یا نه؟
    انتهى الاقتباس
    اقتباس المشاركة :
    انتهى الاقتباس
    پایان. پس امام مهدی ناصر محمد یمانی در پاسخت می‌گوید: به هیچ‌وجه چنین نیست به پروردگار آسمان‌ها و زمین و آنچه که بین آنهاست قسم من اصلاً از خداوند درخواست لعنت تو را نمی‌کنم ای محمود؛ تو را می‌ترسانم بلکه تقوا پیشه کنی. امام مهدی پیش از این از پروردگارش خواسته است که دعای او برضد بندگانش را مستجاب نکند؛ چرا که می‌ترسم در زمانی که به حق خشمگین هستم؛ بر علیه کسی دعا کنم. لذا از قبل از پروردگارم درخواست کرده‌ام و این دعای خود را در یکی از بیانات آورده‌ام که دعای من بر ضد بندگانش را مستجاب نکند و تنها دعای من برای هدایتشان پذیرفته شود که پروردگارم غفور و رحیم است. ما همچنان تلاش می‌کنیم تا تو را نجات دهیم. ای محمود از خدا پروا کن تا خداوند تو را دوست بدارد و به قرب خود برساند و از تو راضی گردد که پروردگارم غفور ورحیم است.
    عزیز من محمود؛ فرمایش خداوند تعالی به جدم محمد رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم را متذکرشو:
    {وَلاَ تَكُونَنَّ مِنَ الَّذِينَ كَذَّبُواْ بِآيَاتِ اللّهِ فَتَكُونَ مِنَ الْخَاسِرِينَ} صدق الله العظيم [يونس:٩٥]،
    ای محمود خداوند به تو نیز می‌فرماید:
    {وَلاَ تَكُونَنَّ مِنَ الَّذِينَ كَذَّبُواْ بِآيَاتِ اللّهِ فَتَكُونَ مِنَ الْخَاسِرِينَ} صدق الله العظيم [يونس:٩٥]
    من ناصح امین تو هستم. به خداوند قسم که امام مهدی بیش از مادر و پدر محمود نسبت به او رحم دارد و خداوند از امام مهدی رحیم‌تر است و وعده او حق است و او ارحم الراحمین است. ای محمود؛ آیا زمانی که به شدت از دست فرزندانت عصبانی و خشمگین هستی می‌توانی با آنان با ملایمت سخن بگویی و در حالی که به شدت خشمگینی به آنها بگویی: "ای فرزندان من"؟

    اما خداوند ارحم الراحمین؛ علی‌رغم غضب شدید نسبت به بندگان مجرم و کافر و شیاطین؛ باز می بینی که بندگان خود از جن و انس را که شیاطین هم در بین آنها هستند مورد خطاب قرار می‌دهد، چون خطاب خداوند جمعی است و تمام بندگانی را که در حق خود اسراف و ظلم کرده‌ و به خاطر کثرت جرائم خود ازرحمت او مأیوس شده‌اند؛ دربرمی‌گیرد و با وجود این خداوند ارحم الراحمین خطاب می‌نماید و می‌فرماید:
    {قُلْ يَا عِبَادِيَ الَّذِينَ أَسْرَفُوا عَلَىٰ أَنْفُسِهِمْ لَا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ يَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِيعًا إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ ﴿٥٣﴾ وَأَنِيبُوا إِلَىٰ رَبِّكُمْ وَأَسْلِمُوا لَهُ} صدق الله العظيم [الزمر]
    چقدر رحمت خداوند عظیم است! ای بندگان خدا همگی رو به سوی او کنید تا قلب‌هایتان را هدایت نماید و هرقدر هم گناهکار باشید؛ از رحمت خداوند ناامید نشوید و به علت یأس از رحمت خداوند به اعمالی که وی را خشمگین می‌کند ادامه ندهید. فرموده خداوند تعالی را به یاد داشته باشید که:
    {قُلْ يَا عِبَادِيَ الَّذِينَ أَسْرَفُوا عَلَىٰ أَنْفُسِهِمْ لَا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ يَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِيعًا إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ ﴿٥٣﴾ وَأَنِيبُوا إِلَىٰ رَبِّكُمْ وَأَسْلِمُوا لَهُ مِنْ قَبْلِ أَنْ يَأْتِيَكُمُ الْعَذَابُ ثُمَّ لَا تُنْصَرُونَ ﴿٥٤﴾ وَاتَّبِعُوا أَحْسَنَ مَا أُنْزِلَ إِلَيْكُمْ من ربّكم مِنْ قَبْلِ أَنْ يَأْتِيَكُمُ الْعَذَابُ بَغْتَةً وَأَنْتُمْ لَا تَشْعُرُونَ ﴿٥٥﴾ أَنْ تَقُولَ نَفْسٌ يَا حَسْرَتَا عَلَىٰ مَا فَرَّطْتُ فِي جَنْبِ اللَّهِ وَإِنْ كُنْتُ لَمِنَ السَّاخِرِينَ ﴿٥٦﴾ أَوْ تَقُولَ لَوْ أَنَّ اللَّهَ هَدَانِي لَكُنْتُ مِنَ الْمُتَّقِينَ ﴿٥٧﴾ أَوْ تَقُولَ حِينَ تَرَى الْعَذَابَ لَوْ أَنَّ لِي كَرَّةً فَأَكُونَ مِنَ الْمُحْسِنِينَ ﴿٥٨﴾ بَلَىٰ قَدْ جَاءَتْكَ آيَاتِي فَكَذَّبْتَ بِهَا وَاسْتَكْبَرْتَ وَكُنْتَ مِنَ الْكَافِرِينَ ﴿٥٩﴾} صدق الله العظيم [الزمر]
    ای کسانی که به خاطر خداوند در نزد من عزیزهستید؛ متذکرفرموده خداوند تعالی شوید:
    {أَوْ تَقُولَ لَوْ أَنَّ اللَّهَ هَدَانِي لَكُنتُ مِنَ الْمُتَّقِينَ}صدق الله العظيم
    آری هدایت از جانب خداوند است ولی حجت خداوند بر بندگانی که پروردگار قلبشان را هدایت نکرده؛ چیست؟ فتوا را در این فرموده خداوند تعالی می‌یابید:
    {
    وَأَنِيبُوا إِلَى رَبِّكُمْ} صدق الله العظيم،برای همین است که به شما نصیحت می‌کنیم با انابه رو به پروردگار خود نمایید تا قلبتان را هدایت کند و از رحمت او ناامید نشوید که او وعده داده است تمام گناهان شما را هرچه که بوده و باشد مورد مغفرت خود قرار می‌دهد. خداوند از اینکه گناه ابلیس شیطان رجیم را بیامرزد ناتوان نیست چون او هم از بندگانی است که درحق خود اسراف کرده‌اند. ممکن است یکی از علمای امت بخواهد سخن مرا قطع کرده و بگوید: "چگونه می‌خواهی خداوند ابلیس را -درصورت انابه و بازگشت به سوی او و درخواست بخشش گناهان و هدایت قلبش- مورد مغفرت خود قرار دهد؟ مگرخداوند و فرشتگان و تمام مردم او را لعنت نمی‌کنند؟ چگونه ممکن است خداوند کسی را که به خاطر کفر لعنت نموده؛ ببخشاید؟ خداوند هرگز شیاطین جن و انس را -هرچقدر هم انابه کرده و به سوی او توبه نمایند- نمی‌بخشد. خداوند ایشان را لعنت کرده و به فرشتگان و تمام مردم نیز اجازه داده تا ایشان را لعنت کنند". امام مهدی ناصر محمد یمانی در پاسخ می‌گوید که خداوند تعالی می فرماید:

    {إِنَّ الَّذِينَ يَكْتُمُونَ مَا أَنْزَلْنَا مِنَ البيّنات وَالْهُدَىٰ مِنْ بَعْدِ مَا بَيَّنَّاهُ لِلنَّاسِ فِي الْكِتَابِ ۙ أُولَٰئِكَ يَلْعَنُهُمُ اللَّهُ وَيَلْعَنُهُمُ اللَّاعِنُونَ ﴿١٥٩﴾ إِلَّا الَّذِينَ تَابُوا وَأَصْلَحُوا وَبَيَّنُوا فَأُولَٰئِكَ أَتُوبُ عَلَيْهِمْ ۚ وَأَنَا التَّوَّابُ الرَّحِيمُ ﴿١٦٠﴾} صدق الله العظيم [البقرة].
    و این خطاب خداوند است که متوجه شیاطین بشر یهودی است؛ کسانی که حق را آگاهانه پنهان کرده و محمد رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم را شناخته و می‌دانند او به حق نبیّ منتظر و خاتم أنبیا ومرسلین است؛ اما به خاطر حسادتی که در وجودشان است از حق اکراه دارند؛حقی که می‌دانند از جانب پروردگار است. با وجود این خداوند به آنها و امثال آنها می‌فرماید:
    {
    إِنَّ الَّذِينَ يَكْتُمُونَ مَا أَنْزَلْنَا مِنَ البيّنات وَالْهُدَىٰ مِنْ بَعْدِ مَا بَيَّنَّاهُ لِلنَّاسِ فِي الْكِتَابِ أُولَٰئِكَ يَلْعَنُهُمُ اللَّهُ وَيَلْعَنُهُمُ اللَّاعِنُونَ ﴿١٥٩﴾ إِلَّا الَّذِينَ تَابُوا وَأَصْلَحُوا وَبَيَّنُوا فَأُولَٰئِكَ أَتُوبُ عَلَيْهِمْ وَأَنَا التَّوَّابُ الرَّحِيمُ ﴿١٦٠﴾} صدق الله العظيم [البقرة]،

    به فرموده خداوند تعالی نظر کن:
    {إِلَّا الَّذِينَ تَابُوا وَأَصْلَحُوا وَبَيَّنُوا فَأُولَئِكَ أَتُوبُ عَلَيْهِمْ وَأَنَا التَّوَّابُ الرَّحِيمُ} صدق الله العظيم،
    و همچنین تصدیق این فرموده خدای تعالی:
    {قُلْ يَا عِبَادِيَ الَّذِينَ أَسْرَفُوا عَلَىٰ أَنفُسِهِمْ لَا تَقْنَطُوا مِن رَّحْمَةِ اللَّـهِ إِنَّ اللَّـهَ يَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِيعًا إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ ﴿٥٣﴾ وَأَنِيبُوا إِلَىٰ رَبِّكُمْ وَأَسْلِمُوا لَهُ} صدق الله العظيم [الزمر].
    ممکن است کس دیگری سخن مرا قطع کرده و بگوید: "ناصر محمد یمانی؛ اگر آنها توبه کرده و به درگاه خداوند انابه کنند تا قلبشان را هدایت نماید؛ خداوند ایشان را مورد مغفرت خود قرار خواهد داد؟ آیا خداوند با وجود اینکه لعنت خود و فرشتگان و تمام مردم بر آنان را مجاز نموده است؛ باز هم آنان را می‌بخشد؟"
    پس امام هدایت کننده به سوی رحمت خداوند ناصر محمد یمانی در پاسخ می‌گوید که خداوند تعالی می‌فرماید:
    {كَيْفَ يَهْدِي اللَّهُ قَوْمًا كَفَرُوا بَعْدَ إِيمَانِهِمْ وَشَهِدُوا أَنَّ الرَّسُولَ حَقٌّ وَجَاءَهُمُ البيّنات وَاللَّهُ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ ﴿٨٦﴾ أُولَٰئِكَ جَزَاؤُهُمْ أَنَّ عَلَيْهِمْ لَعْنَةَ اللَّهِ وَالْمَلَائِكَةِ وَالنَّاسِ أَجْمَعِينَ ﴿٨٧﴾ خَالِدِينَ فِيهَا لَا يُخَفَّفُ عَنْهُمُ الْعَذَابُ وَلَا هُمْ يُنْظَرُونَ ﴿٨٨﴾ إِلَّا الَّذِينَ تَابُوا مِنْ بَعْدِ ذَٰلِكَ وَأَصْلَحُوا فَإِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ ﴿٨٩﴾} صدق الله العظيم [آل‌ عمران].
    و شاید کس دیگری سخن مرا قطع کرده و بگوید: "ولی ناصر به این آیه از آیات خداوند توجه کن که می‌فرماید:
    {إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا بَعْدَ إِيمَانِهِمْ ثُمَّ ازْدَادُوا كُفْرًا لَنْ تُقْبَلَ تَوْبَتُهُمْ وَأُولَٰئِكَ هُمُ الضَّالُّونَ} صدق الله العظيم [آل‌ عمران:٩٠]" .
    امام مهدی درپاسخ می‌گوید: درست بعد از این آیه برایت فتوا آمده است و خداوند به شما می‌فرماید مقصود او این است که توبه در زمان مرگ را نمی‌پذیرد؛ چون بعد ازاینکه مرگ به سراغشان آمد، یکی‌ از آنان می‌گوید الان توبه می‌کنم و خداوند تعالی می‌فرماید:
    {إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا بَعْدَ إِيمَانِهِمْ ثُمَّ ازْدَادُوا كُفْرًا لَنْ تُقْبَلَ تَوْبَتُهُمْ وَأُولَٰئِكَ هُمُ الضَّالُّونَ ﴿٩٠﴾ إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا وَمَاتُوا وَهُمْ كُفَّارٌ فَلَنْ يُقْبَلَ مِنْ أَحَدِهِمْ مِلْءُ الْأَرْضِ ذَهَبًا وَلَوِ افْتَدَىٰ بِهِ أُولَٰئِكَ لَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ وَمَا لَهُمْ مِنْ نَاصِرِينَ ﴿٩١﴾} صدق الله العظيم [آل‌ عمران].
    ای تمامی بندگان خدا از جن و انس و از هرجنس؛ از رحمت خداوند ناامید نشوید و ندای خداوند را که به صورت عام تمام بندگان جن و انس او از هر جنسی را دربرمی‌گیرد به یاد داشته باشید.
    خداوند تعالی می‌فرماید:
    {قُلْ يَا عِبَادِيَ الَّذِينَ أَسْرَفُوا عَلَىٰ أَنْفُسِهِمْ لَا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ يَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِيعًا إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ ﴿٥٣﴾ وَأَنِيبُوا إِلَىٰ رَبِّكُمْ وَأَسْلِمُوا لَهُ مِنْ قَبْلِ أَنْ يَأْتِيَكُمُ الْعَذَابُ ثُمَّ لَا تُنْصَرُونَ ﴿٥٤﴾ وَاتَّبِعُوا أَحْسَنَ مَا أُنْزِلَ إِلَيْكُمْ من ربّكم مِنْ قَبْلِ أَنْ يَأْتِيَكُمُ الْعَذَابُ بَغْتَةً وَأَنْتُمْ لَا تَشْعُرُونَ ﴿٥٥﴾ أَنْ تَقُولَ نَفْسٌ يَا حَسْرَتَا عَلَىٰ مَا فَرَّطْتُ فِي جَنْبِ اللَّهِ وَإِنْ كُنْتُ لَمِنَ السَّاخِرِينَ ﴿٥٦﴾ أَوْ تَقُولَ لَوْ أَنَّ اللَّهَ هَدَانِي لَكُنْتُ مِنَ الْمُتَّقِينَ ﴿٥٧﴾ أَوْ تَقُولَ حِينَ تَرَى الْعَذَابَ لَوْ أَنَّ لِي كَرَّةً فَأَكُونَ مِنَ الْمُحْسِنِينَ ﴿٥٨﴾ بَلَىٰ قَدْ جَاءَتْكَ آيَاتِي فَكَذَّبْتَ بِهَا وَاسْتَكْبَرْتَ وَكُنْتَ مِنَ الْكَافِرِينَ ﴿٥٩﴾} صدق الله العظيم [الزمر].
    خداوندا من بیان حق کتاب را از خود کتاب بیان کردم...خدایا شاهد باشد. ای بندگان صالح خدا؛ خبر مرا به مردمان برسانید و با مردم به نیکی سخن گفته و با بهترین روشبا ایشان مجادله نمایید و به آنان بشارت دهید و کسی را نرانید و مگذارید مردم از رحمت خداوند ناامید شوند.
    کسانی که بدون علمی از جانب خداوند؛ مردم را از رحمت پروردگارشان ناامید می‌کنند؛ اینان مردم را از رحمت خداوند دور کرده و نهایت کارشان آتش است که بسیار بد جایگاهی است. ای انسان‌ها به دعوت کسی که شما را به سوی خداوند می‌خواند پاسخ دهید و خداوند همه شما را بخشیده و امتی واحد بر راه راست از شما می‌سازد که پروردگارم غفور ورحیم است.
    وسلامٌ على المرسلين، والحمدُ لله ربّ العالمين..
    أخو البشر في الدم من حواء وآدم الإمام المهدي ناصر محمد اليماني.

    اقتباس المشاركة 36831 من موضوع سلسلة حوارات الإمام في منتديات أشراف أونلاين..

    - 2 -
    الإمام ناصر محمد اليماني
    04 - 01 - 1432 هـ
    10 - 12 - 2010 مـ
    12:16 صباحاً

    [ لمتابعة رابط المشاركة الأصليّة للبيان ]
    https://nasser-alyamani.org./showthread.php?p=10369
    ــــــــــــــــــ



    ردٌّ آخر من المهديّ المنتظر إلى أبي حمزة في المنتديات العلميّة العالميّة الهاشميّة ..

    بسم الله الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
    {إِنَّ اللَّـهَ وَمَلَائِكَتَهُ يُصَلُّونَ عَلَى النَّبِيِّ ۚ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا صَلُّوا عَلَيْهِ وَسَلِّمُوا تَسْلِيمًا ﴿٥٦} صدق الله العظيم [الأحزاب]. اللهم صلَّ وسلّم وبارك على كافة أنبيائك ورسلك وآلهم الطيّبين والتابعين للحقِّ في الأوّلين وفي الآخرين وفي الملأ الأعلى إلى يوم الدين..

    ويا أبا حمزة محمود المصري، إنّك لا تزال مُصِرّاً على التدليس والافتراء على المهديّ المنتظَر ناصر محمد اليماني وتفتي أنّ الإمام ناصر محمد اليماني يطعن في عرض الأنبياء جميعاً وحسبي الله عليك؛ الحَكَم بالحقّ بيني وبينك، وإنّما أفتى الإمام ناصر محمد اليماني عن خيانة امرأة نوح التي خانت زوجها فأنجبت له ولداً ليس من ذريّته
    ولكن لدى نبيّ الله نوح نساء أخريات صالحات قانتات وأنجبن له ذريةً صالحةً ولم يهلك الله أحداً بالغرق من ذرية نبيّ الله نوح عليه الصلاة والسلام، تصديقاً لفتوى الله في محكم كتابه في قول الله تعالى: {وَلَقَدْ نَادَانَا نُوحٌ فَلَنِعْمَ الْمُجِيبُونَ ﴿٧٥﴾ وَنَجَّيْنَاهُ وَأَهْلَهُ مِنَ الْكَرْبِ الْعَظِيمِ ﴿٧٦﴾ وَجَعَلْنَا ذُرِّيَّتَهُ هُمُ الْبَاقِينَ ﴿٧٧﴾ وَتَرَكْنَا عَلَيْهِ فِي الْآخِرِينَ ﴿٧٨﴾} صدق الله العظيم [الصافات].

    فتذكّر فتوى الله تعالى:
    {وَنَجَّيْنَاهُ وَأَهْلَهُ مِنَ الْكَرْبِ الْعَظِيمِ ﴿٧٦﴾ وَجَعَلْنَا ذُرِّيَّتَهُ هُمُ الْبَاقِينَ ﴿٧٧﴾} صدق الله العظيم، ولم يقل الله تعالى وجعلنا من ذريته كون الله يعلمُ إنّ ذلك الرجل ليس من ذريَّته ولذلك لم يأتِ التبعيض للذين أنجى من ذريته؛ بل قال الله تعالى: {وَجَعَلْنَا ذُرِّيَّتَهُ هُمُ الْبَاقِينَ ﴿٧٧﴾ وَتَرَكْنَا عَلَيْهِ فِي الْآخِرِينَ ﴿٧٨﴾ سَلَامٌ عَلَىٰ نُوحٍ فِي الْعَالَمِينَ ﴿٧٩﴾ إِنَّا كَذَٰلِكَ نَجْزِي الْمُحْسِنِينَ ﴿٨٠﴾ إِنَّهُ مِنْ عِبَادِنَا الْمُؤْمِنِينَ ﴿٨١﴾ ثُمَّ أَغْرَقْنَا الْآخَرِينَ ﴿٨٢﴾} صدق الله العظيم [الصافات].

    فانظر إلى دليل الإمام المهدي الذي يأتيكم به من محكم كتاب الله القرآن العظيم فيجد المؤمنون إنّهُ حُكمٌ بيِّنٌ استنبطه لهم الإمام المهدي من آيات أمّ الكتاب البيّنات لعالِمِكم وجاهلِكم، وأمّا البرهان الذي استند عليه أبو حمزة في قول الله تعالى:
    {وَنَادَىٰ نُوحٌ ابْنَهُ وَكَانَ فِي مَعْزِلٍ يَا بُنَيَّ ارْكَبْ مَعَنَا وَلَا تَكُنْ مَعَ الْكَافِرِينَ} صدق الله العظيم [هود:٤٢]، فنقول ذلك حسب ظنّ نوح أنّه من ذريّته ولم يكن يعلم بخيانة زوجته له إلا حين أفتاه ربّه وقال الله تعالى: {وَنَادَىٰ نُوحٌ رَبَّهُ فَقَالَ ربّ إِنَّ ابْنِي مِنْ أَهْلِي وَإِنَّ وَعْدَكَ الحقّ وَأَنْتَ أَحْكَمُ الْحَاكِمِينَ ﴿٤٥﴾ قَالَ يَا نُوحُ إِنَّهُ لَيْسَ مِنْ أَهْلِكَ إِنَّهُ عَمَلٌ غَيْرُ صَالِحٍ فَلَا تَسْأَلْنِ مَا لَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ إِنِّي أَعِظُكَ أَنْ تَكُونَ مِنَ الْجَاهِلِينَ ﴿٤٦﴾} صدق الله العظيم [هود].

    ولكن أبو حمزة يريد أن يستدل بالضبط بقول الله تعالى:
    {وَنَادَى نُوحٌ ابْنَهُ} صدق الله العظيم، ولكنّه يُعتبر أبوه بالتبنّي كونه من ربّاه وينادي نوحاً أبتي، ونوح عليه الصلاة والسلام كان يظنّ أنّه ابنه، ولكنّه من ذريّة رجلٍ آخر خبيث، ولسوف أضرب لك على ذلك مثلاً في الغلام الذي قتله الرجل الصالح في قصة الرحلة لنبي الله موسى عليه الصلاة والسلام والرجل الصالح في قول الله تعالى: {وَأَمَّا الْغُلَامُ فَكَانَ أَبَوَاهُ مُؤْمِنَيْنِ فَخَشِينَا أَنْ يُرْهِقَهُمَا طُغْيَانًا وَكُفْرًا ﴿٨٠﴾ فَأَرَدْنَا أَنْ يُبْدِلَهُمَا رَبُّهُمَا خَيْرًا مِنْهُ زَكَاةً وَأَقْرَبَ رُحْمًا ﴿٨١﴾} صدق الله العظيم [الكهف].

    ولكنّه في الحقيقة ليس ابناً لهما وإنّما هما أبواه بالتّبني كونه لم تأتِ لهما ذريّةٌ بعدُ، وجُلب إليهما غلامٌ وتمّ وضعه على باب دارِهم وهو من ذريّات الشياطين فوجدوه فأخذوه وقاموا بتربيته لوجه الله واتّخذوه ولداً لهم وكانوا يحبّونه حبّاً جمّاً، ولكنّ الله أراد أن يجزيهم على فعل الخير بأن ينقذهم من فتنة ذلك الولد الذي هو أصلاً من ذريّات الشياطين من الذين لا يلِدون إلا فاجراً كفّاراً، وأراد الله أن يُبدلَهما بولدٍ هو من ذريّتهما فحملت المرأة الصالحة من زوجها في ذلك العام الذي قُتل فيه غلامهما، تصديقاً لقول الله تعالى:
    {فَأَرَدْنَا أَنْ يُبْدِلَهُمَا رَبُّهُمَا خَيْرًا مِنْهُ زَكَاةً وَأَقْرَبَ رُحْمًا} صدق الله العظيم [الكهف:٨١].

    فانظر يا أبا حمزة لقول الله تعالى:
    {وَأَقْرَبَ رُحْماً} صدق الله العظيم، أي من ذريّتهما؛ بمعنى أنّ ذلك الغلام لا يقربهما في الرحم كونه ليس من ذريّتهما، وتبيّن لك الحقّ لا شك ولا ريب كونك احْتَجَجْتَ بقول الله تعالى: {وَنَادَى نُوحٌ ابْنَهُ} صدق الله العظيم، وتريد أن تزعم أنّ الله لا ينبغي له أن يقول: {وَنَادَى نُوحٌ ابْنَهُ} صدق الله العظيم؛ إلا وهو يعلم أنّه ابنه! ولكنّك من الخاطئين، وإنّما يقصد الله أنّه ابنه بالتّبني كونه ينادي نبيّ الله نوحاً أبتي، ومثله كمثل ذلك الغلام؛ فلم يقصد الله أنّ الأبوين الصالحين هما حقاً أبوا الغلام وإنّما يقصد أنّهما أبواه بالتّبني، ولذلك قال الله تعالى: {وَأَمَّا الْغُلَامُ فَكَانَ أَبَوَاهُ مُؤْمِنَيْنِ فَخَشِينَا أَن يُرْهِقَهُمَا طُغْيَاناً وَكُفْراً} صدق الله العظيم، ولكنّ الله بيّن في ذات الآية إنّما هما أبواه بالتّبني ولذلك قال الله تعالى: {فَأَرَدْنَا أَن يُبْدِلَهُمَا رَبُّهُمَا خَيْراً مِّنْهُ زَكَاةً وَأَقْرَبَ رُحْماً} صدق الله العظيم.

    وحصحصَ الحقّ يا محمود ولا أظنك سوف تعترف بالحقّ ما دامت تأخذك العزّة بالإثم! فلا ولن تهتدي إلى الصراط المستقيم حتى تتّقي الله وتتنازل عن كبرك وغرورك حين يتبيّن لك الفتوى الحقّ من ربِّك فإن كنت من الصالحين فسوف تقول: "ربّي إنّي ظلمت نفسي بقولي عليك ما لم أعلم له ببرهان من عندك فاغفر لي إنّك أنت الغفور الرحيم". هذا لو كنت من الذين لو علموا الحقّ لاتّبعوه، أمّا الذين في قلوبهم كِبْر فلن يتّبعوا الحقّ من ربّهم حتى ولو تبيّن لهم الحقّ من ربّهم فلن يتبعوه، تصديقاً لقول الله تعالى:
    {سَأَصْرِفُ عَنْ آيَاتِيَ الَّذِينَ يَتَكَبَّرُونَ فِي الْأَرْضِ بِغَيْرِ الحقّ وَإِنْ يَرَوْا كُلَّ آيَةٍ لَا يُؤْمِنُوا بِهَا وَإِنْ يَرَوْا سَبِيلَ الرُّشْدِ لَا يَتَّخِذُوهُ سَبِيلًا وَإِنْ يَرَوْا سَبِيلَ الْغَيِّ يَتَّخِذُوهُ سَبِيلًا ذَٰلِكَ بِأَنَّهُمْ كَذَّبُوا بِآيَاتِنَا وَكَانُوا عَنْهَا غَافِلِينَ} صدق الله العظيم [الأعراف:١٤٦].

    وأما برهانك في قول الله تعالى:
    {الْخَبِيثَاتُ لِلْخَبِيثِينَ وَالْخَبِيثُونَ لِلْخَبِيثَاتِ وَالطَّيِّبَاتُ لِلطَّيِّبِينَ وَالطَّيِّبُونَ لِلطَّيِّبَاتِ أُولَٰئِكَ مُبَرَّءُونَ مِمَّا يَقُولُونَ لَهُمْ مَغْفِرَةٌ وَرِزْقٌ كَرِيمٌ} صدق الله العظيم [النور:٢٦].

    فهل تظنّ امرأة نبيّ الله نوح ونبي الله لوط عليهما الصلاة والسلام أنّهن من الطيبات؟ إذاً فلماذا أدخلهما الله نار جهنم؟ تصديقاً لقول الله تعالى:
    {فَخَانَتَاهُمَا فَلَمْ يُغْنِيَا عَنْهُمَا مِنَ اللَّهِ شَيْئًا وَقِيلَ ادْخُلَا النَّارَ مَعَ الدَّاخِلِينَ} صدق الله العظيم [التحريم:١٠]، وذلك تصديقاً لقول الله تعالى: {لِيَمِيزَ اللَّهُ الْخَبِيثَ مِنَ الطَّيِّبِ وَيَجْعَلَ الْخَبِيثَ بَعْضَهُ عَلَىٰ بَعْضٍ فَيَرْكُمَهُ جَمِيعًا فَيَجْعَلَهُ فِي جَهَنَّمَ أُولَٰئِكَ هُمُ الْخَاسِرُونَ} صدق الله العظيم [الأنفال:٣٧].

    ولكنّي سوف آتيك بالبيان الحقّ لقول الله تعالى:
    {الْخَبِيثَاتُ لِلْخَبِيثِينَ وَالْخَبِيثُونَ لِلْخَبِيثَاتِ وَالطَّيِّبَاتُ لِلطَّيِّبِينَ وَالطَّيِّبُونَ لِلطَّيِّبَاتِ أُولَٰئِكَ مُبَرَّءُونَ مِمَّا يَقُولُونَ لَهُمْ مَغْفِرَةٌ وَرِزْقٌ كَرِيمٌ} صدق الله العظيم [النور:٢٦].

    فأما قول الله تعالى:
    {الْخَبِيثَاتُ لِلْخَبِيثِينَ وَالْخَبِيثُونَ لِلْخَبِيثَاتِ} صدق الله العظيم، وأولئك من أمّهات شياطين الجنّ والإنس وأصلهنّ من ذريّة إبليس الشيطان الرجيم، ويعلمُ بذلك المشعوذون بين البشر أنّهم يجامعونهن فتحمل منه فتذهب به إلى أرض المشرقين حتى تضعه هناك ليكون المولود وذريّته حين يكبروا من ضمن جيوش المسيح الكذاب الشيطان الرجيم، وكذلك يشترك شياطين الجنّ والإنس في التزاوج من إناث شياطين الجنّ وإناث شياطين الإنس ويستمر نسل الإنس هُناك فاستكثروا إناث الشياطين من نسل الإنس فهم من ضمن جيوش يأجوج ومأجوج وهم من النصيب المفروض للشيطان الرجيم ولذلك خاطب الله الجنّ الشياطين، وقال الله تعالى: {وَيَوْمَ يَحْشُرُهُمْ جَمِيعًا يَا مَعْشَرَ الجنّ قَدِ اسْتَكْثَرْتُمْ مِنَ الْإِنْسِ وَقَالَ أَوْلِيَاؤُهُمْ مِنَ الْإِنْسِ رَبَّنَا اسْتَمْتَعَ بَعْضُنَا بِبَعْضٍ وَبَلَغْنَا أَجَلَنَا الَّذِي أَجَّلْتَ لَنَا قَالَ النَّارُ مَثْوَاكُمْ خَالِدِينَ فِيهَا إِلَّا مَا شَاءَ اللَّهُ إِنَّ رَبَّكَ حَكِيمٌ عَلِيمٌ} صدق الله العظيم [الأنعام:١٢٨].

    والاستمتاع هي الشهوة الجنسية من غير شريعة زواج للاستكثار من ذريات الإنس، ولذلك قال الله تعالى:
    {وَقَالَ أَوْلِيَاؤُهُمْ مِنَ الْإِنْسِ رَبَّنَا اسْتَمْتَعَ بَعْضُنَا بِبَعْضٍ وَبَلَغْنَا أَجَلَنَا الَّذِي أَجَّلْتَ لَنَا قَالَ النَّارُ مَثْوَاكُمْ خَالِدِينَ فِيهَا إِلَّا مَا شَاءَ اللَّهُ إِنَّ رَبَّكَ حَكِيمٌ عَلِيمٌ} صدق الله العظيم [الأنعام:١٢٨].

    بل ويعبدون الشيطان وإناث الشيطان الرجيم، وقال الله تعالى:
    {إِنْ يَدْعُونَ مِنْ دُونِهِ إِلَّا إِنَاثًا وَإِنْ يَدْعُونَ إِلَّا شَيْطَانًا مَرِيدًا ﴿١١٧﴾ لَعَنَهُ اللَّهُ وَقَالَ لَأَتَّخِذَنَّ مِنْ عِبَادِكَ نَصِيبًا مَفْرُوضًا ﴿١١٨﴾} صدق الله العظيم [النساء]، ولذلك قال الله تعالى: {وَيَوْمَ يَحْشُرُهُمْ جَمِيعًا يَا مَعْشَرَ الجنّ قَدِ اسْتَكْثَرْتُمْ مِنَ الْإِنْسِ وَقَالَ أَوْلِيَاؤُهُمْ مِنَ الْإِنْسِ رَبَّنَا اسْتَمْتَعَ بَعْضُنَا بِبَعْضٍ وَبَلَغْنَا أَجَلَنَا الَّذِي أَجَّلْتَ لَنَا قَالَ النَّارُ مَثْوَاكُمْ خَالِدِينَ فِيهَا إِلَّا مَا شَاءَ اللَّهُ إِنَّ رَبَّكَ حَكِيمٌ عَلِيمٌ} صدق الله العظيم [الأنعام:١٢٨].

    وشياطين الجنّ والإنس لهم أزواج شيطانيات من ذريات الشياطين من الجنّ ومن ذريات الشياطين من الإنس وذلك تصديقاً لقول الله تعالى:
    {الْخَبِيثَاتُ لِلْخَبِيثِينَ وَالْخَبِيثُونَ لِلْخَبِيثَاتِ} صدق الله العظيم [النور:٢٦]؛ ويقصد الخبيثات من إناث الشياطين للخبيثين من شياطين الإنس والخبيثات من إناث شياطين الإنس للخبيثين من شياطين الجنّ، تصديقاً لقول الله تعالى: {الْخَبِيثَاتُ لِلْخَبِيثِينَ وَالْخَبِيثُونَ لِلْخَبِيثَاتِ} صدق الله العظيم [النور:٢٦]، كما في جنة الفتنة لدى المسيح الكذاب ويريدُ أن يزعم أنّهن الحور العين اللاتي وعد بهن المتّقين، ولكنّ الحور العين لم يطمثهن قبلهم إنس ولا جان، تصديقاً لقول الله تعالى: {
    لَمْ يَطْمِثْهُنَّ إِنسٌ قَبْلَهُمْ وَلَا جَانٌّ ﴿٧٤} صدق الله العظيم [الرحمن]، ولكنّ حور الشيطان في جنة الفتنة يطمثهن رجالٌ من الإنس والجنّ فالمرأة للجميع.

    ومن ثم نأتي: والخبيثون للخبيثات والخبيثات للخبيثين ويحشرهم الله جميعاً هم وأزواجهم في نار جهنم، تصديقاً لقول الله تعالى:
    {احْشُرُوا الَّذِينَ ظَلَمُوا وَأَزْوَاجَهُمْ وَمَا كَانُوا يَعْبُدُونَ ﴿٢٢﴾ مِنْ دُونِ اللَّهِ فَاهْدُوهُمْ إِلَىٰ صِرَاطِ الْجَحِيمِ ﴿٢٣﴾} صدق الله العظيم [الصافات]؛ أولئك هم أولى بنار جهنّم صليّاً؛ أي الخبيثون والخبيثات من شياطين الجنّ والخبيثات والخبيثون من شياطين الإنس وذلك الحشر لهم من بين الحشر العام، وقال الله تعالى: {فَوَرَبِّكَ لَنَحْشُرَنَّهُمْ وَالشَّيَاطِينَ ثُمَّ لَنُحْضِرَنَّهُمْ حَوْلَ جَهَنَّمَ جِثِيًّا ﴿٦٨﴾ ثُمَّ لَنَنْزِعَنَّ مِنْ كُلِّ شِيعَةٍ أَيُّهُمْ أَشَدُّ عَلَى الرَّحْمَٰنِ عِتِيًّا ﴿٦٩﴾ ثُمَّ لَنَحْنُ أَعْلَمُ بِالَّذِينَ هُمْ أَوْلَىٰ بِهَا صِلِيًّا ﴿٧٠﴾} صدق الله العظيم [مريم]، كونهم إنْ يروا سبيل الحقّ لا يتّخذونه سبيلاً لأنّهم للحقِّ كارهون، لعنهم الله بكفرهم وغضب عليهم وأعدّ لهم عذاباً عظيماً، أولئك هم من المغضوب عليهم، وأما الضالّون فإنّ الله ليس راضياً عنهم فهم أقرب للهدى شرط أن يبحثوا عن الحقّ فيتبيّنوا اتّباعه ومن ثم يهدي الله الباحثين عن الحقّ من الضالين، تصديقاً لقول الله تعالى: {
    وَالَّذِينَ جَاهَدُوا فِينَا لَنَهْدِيَنَّهُمْ سُبُلَنَا ۚ وَإِنَّ اللَّـهَ لَمَعَ الْمُحْسِنِينَ ﴿٦٩} صدق الله العظيم [العنكبوت].

    ألا وإنّ الإمام المهدي والأنبياء والمرسَلين كانوا من الضالّين غير أنّهم بحثوا عن الحقّ وتفكّروا فهداهم الله إلى الحقّ لأنّه الحقّ وما دونه باطل فاصطفاهم وجعل منهم الأنبياء والمرسَلين كونهم تمنّوا من قبل الهدى أنْ يهديَهم ربّهم إلى الحقّ فهداهم وذلك تصديقاً لقول الله تعالى:
    {وَالَّذِينَ جَاهَدُوا فِينَا لَنَهْدِيَنَّهُمْ سُبُلَنَا ۚ وَإِنَّ اللَّـهَ لَمَعَ الْمُحْسِنِينَ ﴿٦٩} صدق الله العظيم [العنكبوت].

    وكان من الضالّين خليلُ الله إبراهيم الذي تفكر في عبادة الأصنام فلم يقتنع عقله بعبادتها وأراد أن يختار له ربّاً هو أسمى على الأقل من الأصنام وقال الله تعالى:
    {فَلَمَّا جَنَّ عَلَيْهِ اللَّيْلُ رَأَىٰ كَوْكَبًا قَالَ هَٰذَا ربّي فَلَمَّا أَفَلَ قَالَ لَا أُحِبُّ الْآفِلِينَ ﴿٧٦﴾ فَلَمَّا رَأَى الْقَمَرَ بَازِغًا قَالَ هَٰذَا ربّي فَلَمَّا أَفَلَ قَالَ لَئِنْ لَمْ يَهْدِنِي ربّي لَأَكُونَنَّ مِنَ الْقَوْمِ الضَّالِّينَ ﴿٧٧﴾ فَلَمَّا رَأَى الشَّمْسَ بَازِغَةً قَالَ هَٰذَا ربّي هَٰذَا أَكْبَرُ فَلَمَّا أَفَلَتْ قَالَ يَا قَوْمِ إِنِّي بَرِيءٌ مِمَّا تُشْرِكُونَ ﴿٧٨﴾} صدق الله العظيم [الأنعام]؛ بمعنى أنّ رسول الله إبراهيم عليه الصلاة والسلام كان من الباحثين عن الحقّ ولكنّه لم يقتنع بعبادة المخلوق من دون الخالق، ولذلك: {فَلَمَّا أَفَلَ قَالَ لَئِنْ لَمْ يَهْدِنِي ربّي لَأَكُونَنَّ مِنَ الْقَوْمِ الضَّالِّينَ} صدق الله العظيم [الأنعام:٧٧].

    ومن ثم جاء الهدى من بعد عدم اقناعه بعبادة من دون الله حتى الشمس المفيدة، ومن ثم جاء نور الهدى من الربّ إلى القلب، وقال الله تعالى:
    {فَلَمَّا رَأَى الشَّمْسَ بَازِغَةً قَالَ هَٰذَا ربّي هَٰذَا أَكْبَرُ فَلَمَّا أَفَلَتْ قَالَ يَا قَوْمِ إِنِّي بَرِيءٌ مِمَّا تُشْرِكُونَ ﴿٧٨﴾ إِنِّي وَجَّهْتُ وَجْهِيَ لِلَّذِي فَطَرَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ حَنِيفًا وَمَا أَنَا مِنَ الْمُشْرِكِينَ ﴿٧٩﴾ وَحَاجَّهُ قَوْمُهُ قَالَ أَتُحَاجُّونِّي فِي اللَّهِ وَقَدْ هَدَانِ} صدق الله العظيم [الأنعام:78/97/80]، وهداه الله إلى الحقّ كونه من الباحثين عن الحقّ، وذلك تصديقاً لقول الله تعالى:
    {وَالَّذِينَ جَاهَدُوا فِينَا لَنَهْدِيَنَّهُمْ سُبُلَنَا ۚ وَإِنَّ اللَّـهَ لَمَعَ الْمُحْسِنِينَ ﴿٦٩} صدق الله العظيم [العنكبوت].

    وكذلك نبيّ الله موسى عليه الصلاة والسلام لم يقتل الرجل فساداً في الأرض بعمدٍ منه وإنّما كان يتعصّب تعصّباً أعمى تبعاً لأحد المذاهب الدينيّة الضالّة من الذين فرّقوا دينهم شيعاً من أتباع رسول الله يوسف عليه الصلاة والسلام، ولذلك قال له رجلٌ من مذهبٍ آخر:
    {
    فَلَمَّا أَنْ أَرَادَ أَن يَبْطِشَ بِالَّذِي هُوَ عَدُوٌّ لَّهُمَا قَالَ يَا مُوسَىٰ أَتُرِيدُ أَن تَقْتُلَنِي كَمَا قَتَلْتَ نَفْسًا بِالْأَمْسِ ۖ إِن تُرِيدُ إِلَّا أَن تَكُونَ جَبَّارًا فِي الْأَرْضِ وَمَا تُرِيدُ أَن تَكُونَ مِنَ الْمُصْلِحِينَ ﴿١٩} صدق الله العظيم [القصص]، وقد أراد فرعون أن يحاجّه بأنّه قتل نفساً، فكيف يدّعي أنّه رسول إليه من ربّ العالمين؟ وقال: {قَالَ أَلَمْ نُرَبِّكَ فِينَا وَلِيدًا وَلَبِثْتَ فِينَا مِنْ عُمُرِكَ سِنِينَ ﴿١٨﴾ وَفَعَلْتَ فَعْلَتَكَ الَّتِي فَعَلْتَ وَأَنْتَ مِنَ الْكَافِرِينَ ﴿١٩﴾ قَالَ فَعَلْتُهَا إِذًا وَأَنَا مِنَ الضَّالِّينَ ﴿٢٠﴾ فَفَرَرْتُ مِنْكُمْ لَمَّا خِفْتُكُمْ فَوَهَبَ لِي ربّي حُكْمًا وَجَعَلَنِي مِنَ الْمُرْسَلِينَ ﴿٢١﴾} صدق الله العظيم [الشعراء]، وتبيّن لكم أن رسول الله موسى عليه الصلاة والسلام كان من الضالين فبحث عن الحقّ فهداه الله إلى الحقّ، تصديقاً لقول الله تعالى: {وَالَّذِينَ جَاهَدُوا فِينَا لَنَهْدِيَنَّهُمْ سُبُلَنَا ۚ وَإِنَّ اللَّـهَ لَمَعَ الْمُحْسِنِينَ ﴿٦٩﴾} صدق الله العظيم [العنكبوت].

    وكذلك محمد رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم كان من الضالّين، فلم يكُ يعلم أيّ الطريق الحقّ، فهل الحقّ مع النصارى الذين يعبدون المسيح وأمّه من دون الله أم مع اليهود أم مع قومه الذين يعبدون الأوثان من دون الله؟ ولذلك كان محمد رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم في حيرةٍ ويريدُ أن يتّبع الحقّ ولذلك كان يخلو بنفسه في الجبل في غار حراء ويتفكّر في خلق السماوات والأرض ويتمنّى من ربّه أن يهديه إلى سواء السبيل كونه من الضالين الذين لا يعلمون طريق الحقّ هي مع من حتى يتّبعه، ومن ثم اصطفاه الله واجتباه وهداه إلى الصراط المستقيم وجعله من المرسلين. تصديقاً لقول الله تعالى:
    {وَالَّذِينَ جَاهَدُوا فِينَا لَنَهْدِيَنَّهُمْ سُبُلَنَا ۚ وَإِنَّ اللَّـهَ لَمَعَ الْمُحْسِنِينَ ﴿٦٩} صدق الله العظيم [العنكبوت].

    ولذلك قال الله تعالى:
    {
    وَوَجَدَكَ ضَالًّا فَهَدَىٰ ﴿٧﴾} صدق الله العظيم [الضحى]، أي باحثاً عن الحقّ وعلم الله أنّك تريد الحقّ لتتّبعه فهدى، ولكن الذين يشركون بالله فيبالغون في الأنبياء بغير الحقّ سوف يغضب ويقول: "أفلا ترون أنّ الإمام ناصر محمد اليماني يفتي بأنّ الأنبياء كانوا على ضلالٍ؟ ألا ترون أنّه دجالٌ كذابٌ أشرٌ وليس المهديّ المنتظَر؟". ومن ثمّ يردّ عليهم المهديّ المنتظَر وأقول: لعنة الله على الذين لو علموا سبيل الحقّ لما اتّبعوه، ولكنّي الإمام المهدي أفتي بالحقّ:

    إنّ الأنبياء كانوا يبحثون عن الحقّ فيتمنّون اتباعه فاجتباهم ربّهم فهداهم إلى الصراط المستقيم كونهم كانوا يبحثون عن الحقّ بحثاً فكريّاً ويتمنون اتباعه.
    تصديقاً لقول الله تعالى:{
    وَمَا أَرْسَلْنَا مِن قَبْلِكَ مِن رَّسُولٍ وَلَا نَبِيٍّ إِلَّا إِذَا تَمَنَّىٰ أَلْقَى الشَّيْطَانُ فِي أُمْنِيَّتِهِ فَيَنسَخُ اللَّـهُ مَا يُلْقِي الشَّيْطَانُ ثُمَّ يُحْكِمُ اللَّـهُ آيَاتِهِ ۗ وَاللَّـهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ ﴿٥٢}صدق الله العظيم [الحج].

    والبيان الحقّ لقول الله تعالى:
    {وَمَا أَرْسَلْنَا مِنْ قَبْلِكَ مِنْ رَسُولٍ وَلَا نبيّ إِلَّا إِذَا تَمَنَّىٰ} صدق الله العظيم [الحج:٥٢]؛ أي إلا إذا تمنّى أن يتّبع الحقّ فيبحث عنه بحثاً فكريّاً حتى إذا هداه الله إلى الحقّ فاجتباه واصطفاه ثم يأتي اليقين في قلبه أنّه لن يشكّ في الحقّ أبداً من بعد أن هداه الله إليه، ومن ثمّ يظنّ المهتدي إلى الحقّ أنّه لا ولن يزيغ عنه أبداً من بعد ما تبيّن له الحقّ من ربّه فيلقِّنه الله درساً في العقيدة لكي يعلم أنّ الله يحول بين المرء وقلبه وأنّ الهدى هدى الله ونور منه ومن ثم: {أَلْقَى الشَّيْطَانُ فِي أُمْنِيَّتِهِ} أي ألقى الشكّ في قلبه من بعد ما تبيّن له الحقّ من ربّه كمثل نبيّ الله إبراهيم عليه الصلاة والسلام، فبعد أن هداه الله واجتباه واصطفاه جاءه اليقين أنّه لن يشك في الحقّ أبداً وأراد الله أن يعلمه درساً في علم الهدى: {أَلْقَى الشَّيْطَانُ فِي أُمْنِيَّتِهِ} الشكّ في الحقّ من ربّه وقال الله تعالى: {وَإِذْ قَالَ إِبْرَاهِيمُ ربّ أَرِنِي كَيْفَ تُحْيِي الْمَوْتَىٰ قَالَ أَوَلَمْ تُؤْمِنْ قَالَ بَلَىٰ وَلَٰكِنْ لِيَطْمَئِنَّ قَلْبِي} صدق الله العظيم [البقرة:٢٦٠].

    ومن ثم نأتي لبيان قول الله تعالى:
    {ثُمَّ يُحْكِمُ اللَّهُ آيَاتِهِ وَاللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ} صدق الله العظيم [الحج:٥٢]، فكيف حكَّم الله آياته لنبيّه إبراهيم حتى يطمئن قلبه أنّهُ على الحق: {قَالَ فَخُذْ أَرْبَعَةً مِنَ الطَّيْرِ فَصُرْهُنَّ إِلَيْكَ ثُمَّ اجْعَلْ عَلَىٰ كُلِّ جَبَلٍ مِنْهُنَّ جُزْءًا ثُمَّ ادْعُهُنَّ يَأْتِينَكَ سَعْيًا} صدق الله العظيم [البقرة:٢٦٠].

    وكذلك نبيّ الله موسى عليه الصلاة والسلام فبعد أن كان باحثاً عن الحقّ فهداه الله إليه فاجتباه واصطفاه وابتعثه إلى فرعون رسولاً بآياتٍ مُعجزاتٍ فجاء اليقين في قلب نبيّ الله موسى عليه الصلاة والسلام أنّه لا ولن يشك في الحقّ من بعد أن هداه الله إليه فألقى الشيطان في أمنيّته الشكّ بسبب حبال السحرة وعصيّهم فأوجس في نفسه خيفةً موسى، فقال في نفسه: "وهل معجزة الثعبان الذي معي الذي يتحول من عصا إلى ثعبانٍ مبينٍ، فهل هو كمثل عصيّ وحبال السحرة؟". ولكنّ الله حكَّم لنبيّه موسى عليه الصلاة والسلام آياته، وقال الله تعالى:
    {قَالُوا يَا مُوسَىٰ إِمَّا أَنْ تُلْقِيَ وَإِمَّا أَنْ نَكُونَ أَوَّلَ مَنْ أَلْقَىٰ ﴿٦٥﴾ قَالَ بَلْ أَلْقُوا فَإِذَا حِبَالُهُمْ وَعِصِيُّهُمْ يُخَيَّلُ إِلَيْهِ مِنْ سِحْرِهِمْ أَنَّهَا تَسْعَىٰ ﴿٦٦﴾ فَأَوْجَسَ فِي نَفْسِهِ خِيفَةً مُوسَىٰ ﴿٦٧﴾ قُلْنَا لَا تَخَفْ إِنَّكَ أَنْتَ الْأَعْلَىٰ ﴿٦٨﴾ وَأَلْقِ مَا فِي يَمِينِكَ تَلْقَفْ مَا صَنَعُوا إِنَّمَا صَنَعُوا كَيْدُ سَاحِرٍ وَلَا يُفْلِحُ السَّاحِرُ حَيْثُ أَتَىٰ ﴿٦٩﴾ فَأُلْقِيَ السَّحَرَةُ سُجَّدًا قَالُوا آمَنَّا بربّ هَارُونَ وَمُوسَىٰ ﴿٧٠﴾} صدق الله العظيم [طه].

    وكذلك جدّي محمد رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم، فبعد أن بحث عن الحقّ بحثاً فكريّاً ثم هداه الله إلى الحقّ واجتباه وجعله نبيّاً ورسولاً إلى الناس أجمعين فقال قومه:
    {إِن نَّقُولُ إِلاَّ اعْتَرَاكَ بَعْضُ آلِهَتِنَا بِسُوَءٍ} صدق الله العظيم [هود:٥٤].

    وقالوا له إنّ الذي يكلّمك إنّما هو شيطان وليس مَلك من الرحمن، وقال الله تعالى:
    {
    وَمَا تَنَزَّلَتْ بِهِ الشَّيَاطِينُ ﴿٢١٠وَمَا يَنبَغِي لَهُمْ وَمَا يَسْتَطِيعُونَ ﴿٢١١} صدق الله العظيم [الشعراء].

    ولكن حدث الشكّ في قلب محمد رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم ثم جاءه جبريل عليه الصلاة والسلام، وقال الله تعالى:
    {فَإِنْ كُنْتَ فِي شَكٍّ مِمَّا أَنْزَلْنَا إِلَيْكَ فَاسْأَلِ الَّذِينَ يَقْرَءُونَ الْكِتَابَ مِنْ قَبْلِكَ لَقَدْ جَاءَكَ الحقّ مِنْ رَبِّكَ فَلَا تَكُونَنَّ مِنَ الْمُمْتَرِينَ ﴿٩٤﴾ وَلَا تَكُونَنَّ مِنَ الَّذِينَ كَذَّبُوا بِآيَاتِ اللَّهِ فَتَكُونَ مِنَ الْخَاسِرِينَ ﴿٩٥﴾} صدق الله العظيم [يونس].

    ولكنّ محمد رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم لم يتركه الله أن يسأل أهل الكتاب عن شأنه كون منهم قوم سيخفون شأنه وهم يعرفون أنّه النبي الخاتم كما يعرفون أبناءهم؛ بل ابتعث الله إليه جبريل عليه الصلاة والسلام ليدعوه لزيارة ربّه فيرفعه إليه إلى عند سدرة المنتهى ليُريه في طريقه من آيات ربّه الكبرى ومنها النار وجنة المأوى، تصديقاً لقول الله تعالى:
    {
    وَإِنَّا عَلَىٰ أَن نُّرِيَكَ مَا نَعِدُهُمْ لَقَادِرُونَ ﴿٩٥} صدق الله العظيم [المؤمنون].

    وقال الله تعالى:
    {
    لَقَدْ رَأَىٰ مِنْ آيَاتِ رَبِّهِ الْكُبْرَىٰ ﴿١٨} صدق الله العظيم [النجم]، فالتقى محمدٌ رسول الله صلى الله عليه وآله بجميع الأنبياء والمرسَلين بجنّة النعيم عند سدرة المنتهى، فقال الله لنبيّه: {وَاسْأَلْ مَنْ أَرْسَلْنَا مِن قَبْلِكَ مِن رُّسُلِنَا أَجَعَلْنَا مِن دُونِ الرَّحْمَـٰنِ آلِهَةً يُعْبَدُونَ ﴿٤٥} صدق الله العظيم [الزخرف]، وذلك لأنّ محمداً رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم لم يسأل أحداً من أهل الكتاب ليفتيه أنّه حقاً رسول من ربّ العالمين وأنّ الذي يوحي إليه ملك من الرحمن وليس من الشيطان فلم يسألهم عن سبب قول الله تعالى: {فَإِنْ كُنْتَ فِي شَكٍّ مِمَّا أَنْزَلْنَا إِلَيْكَ فَاسْأَلِ الَّذِينَ يَقْرَءُونَ الْكِتَابَ مِنْ قَبْلِكَ لَقَدْ جَاءَكَ الحقّ مِنْ رَبِّكَ فَلَا تَكُونَنَّ مِنَ الْمُمْتَرِينَ ﴿٩٤﴾ وَلَا تَكُونَنَّ مِنَ الَّذِينَ كَذَّبُوا بِآيَاتِ اللَّهِ فَتَكُونَ مِنَ الْخَاسِرِينَ ﴿٩٥﴾} صدق الله العظيم [يونس].

    ولم يسألهم كونه قد علم بما في نفس ربّه من خلال قول الله تعالى لنبيه:
    {وَلاَ تَكُونَنَّ مِنَ الَّذِينَ كَذَّبُواْ بِآيَاتِ اللّهِ فَتَكُونَ مِنَ الْخَاسِرِينَ} صدق الله العظيم، ولكنّ الله رحم نبيّه فاستبدل له قوماً هم خيرٌ من أهل الكتاب لن يكتموا الحقّ من ربّهم، وقال الله تعالى: {وَاسْأَلْ مَنْ أَرْسَلْنَا مِنْ قَبْلِكَ مِنْ رُسُلِنَا أَجَعَلْنَا مِنْ دُونِ الرَّحْمَٰنِ آلِهَةً يُعْبَدُونَ} صدق الله العظيم [الزخرف:٤٥]، بل قد اطمئنّ قلبه عليه الصلاة والسلام من قبل أن يسألهم ليلة التقى بهم في الإسراء والمعراج كونه قد رأى من آيات ربِّه الكبرى وإنّما سألهم تنفيذاً لأمر ربّه فأجابوه بلسانٍ واحدٍ موحّد: "سبحان الله العظيم وهل ابتعثنا الله إلى العالمين إلا لنخرج العباد من عبادة العباد إلى عبادة ربّ العباد وحده لا شريك له الله ربّ العالمين!".

    ويا أحبّتي في الله علماء المسلمين لا تلوموا الإمام المهدي كونه يطيل لكم البيان الحقّ للقرآن وتريدون من المهديّ المنتظَر أن يختصر لكم البيان الحقّ للذِّكر، وتالله إنّي أختصر بقدر ما أستطيع ولكنّي مأمورٌ أن أبيّن لكم آيات القرآن بالقرآن فآتيكم بتفصيله من ذاته لتعلموا أنّ كتاب الله قد فصَّله الله تفصيلاً، تصديقاً لقول الله تعالى:
    {
    كِتَابٌ أُحْكِمَتْ آيَاتُهُ ثُمَّ فُصِّلَتْ مِن لَّدُنْ حَكِيمٍ خَبِيرٍ} صدق الله العظيم [هود:١]، وإنّما نستنبط لكم حكم الله المُفصَّل، تصديقاً لقول الله تعالى: {أَفَغَيْرَ اللَّـهِ أَبْتَغِي حَكَمًا وَهُوَ الَّذِي أَنزَلَ إِلَيْكُمُ الْكِتَابَ مُفَصَّلًا} صدق الله العظيم [الأنعام:١١٤].

    ويا حبيبي في الله أبا حمزة المصري إنّي أراك تسأل الإمام المهدي فتقول بما يلي:
    اقتباس المشاركة :
    هل يرجو اليماني في نفسه لي أنا كمخالف بالنسبة له اللعنة من الله أم لا؟.. فقط نعم أرجوها لأبي حمزة.. لا لا أرجوها لأبي حمزة.. هل سيتحسر الله على أي منا إذا دخل النار أم لا؟
    انتهى الاقتباس
    انتهى.


    ومن ثمّ يردّ عليك الإمام المهدي ناصر محمد اليماني وأقول: كلا وربّي الله ربّ السماوات والأرض وما بينهما وربّ العرش العظيم لا أريدُ من ربّي أن يلعنك شيئاً يا محمود وإنّما أُخيفك لعلك تتّقِ الله، وسبق من الإمام المهدي الدعاء إلى ربّه أن لا يجيب دعاءه على عباده، وذلك لأنّي أخشى أن أدعو على أحدٍ في ساعة غضبٍ بالحقّ، ولذلك دعوت ربّي من قبل وجعلت ذلك الدعاء في أحد البيانات أن لا يُجيب ربّي دعائي على عباده وأن يجيب دعائي لهم بالهدى إنَّ ربّي غفور رحيم، ولا نزال نحاول إنقاذك يا محمود فاتّقِ الله حبيبي في الله فيحبّك الله ويقرّبك ويرضى عنك إنّ ربّي غفور رحيم.

    ويا حبيبي في الله محمود تذكّر قول الله تعالى إلى جدّي محمد رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم:
    {
    وَلَا تَكُونَنَّ مِنَ الَّذِينَ كَذَّبُوا بِآيَاتِ اللَّـهِ فَتَكُونَ مِنَ الْخَاسِرِينَ ﴿٩٥} صدق الله العظيم [يونس]، وكذلك يقول الله لك يا محمود: {وَلَا تَكُونَنَّ مِنَ الَّذِينَ كَذَّبُوا بِآيَاتِ اللَّـهِ فَتَكُونَ مِنَ الْخَاسِرِينَ ﴿٩٥} صدق الله العظيم؛ إنّي لك ناصحٌ أمينٌ، ألا والله إنّ الإمام المهدي لهو أرحم بمحمود من أمّه وأبيه وإنّ الله أرحم من الإمام المهدي ووعده الحقّ وهو أرحم الراحمين، فهل تستطيع يا محمود أن تخاطب أولادك بخطاب ليِّن وأنت غاضبٌ غضباً شديداً منهم ومن ثم تقول وأنت غاضبٌ غضباً شديداً: (يا أولادي)؟

    ولكنّ الله أرحم الراحمين برغم غضبه الشديد من عباده المجرمين والكافرين والشياطين ومن ثم تجده ينادي عباده جميعاً من الجنّ والإنس بما فيهم الشياطين من عباد الله كون الله جعل الخطاب شاملاً إلى عباده جميعاً من الذين أسرفوا على أنفسهم وظلموا أنفسهم واستيأسوا من رحمة الله أن يغفر لهم لكثرة جرائمهم وبرغم ذلك يناديهم الله أرحم الراحمين ويقول:
    {قُلْ يَا عِبَادِيَ الَّذِينَ أَسْرَفُوا عَلَىٰ أَنْفُسِهِمْ لَا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ يَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِيعًا إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ ﴿٥٣﴾ وَأَنِيبُوا إِلَىٰ رَبِّكُمْ وَأَسْلِمُوا لَهُ} صدق الله العظيم [الزمر:53-54].

    فما أعظم رحمة الله! فيا عباد الله أنيبوا إليه جميعاً ليهدي قلوبكم فلا تستيئِسوا من رحمة الله مهما كانت ذنوبكم ومن ثمّ تستمروا فيما يغضب الله بسبب اليأس من رحمة الله، فتذكروا قول الله تعالى:
    {قُلْ يَا عِبَادِيَ الَّذِينَ أَسْرَفُوا عَلَىٰ أَنْفُسِهِمْ لَا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ يَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِيعًا إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ ﴿٥٣﴾ وَأَنِيبُوا إِلَىٰ رَبِّكُمْ وَأَسْلِمُوا لَهُ مِنْ قَبْلِ أَنْ يَأْتِيَكُمُ الْعَذَابُ ثُمَّ لَا تُنْصَرُونَ ﴿٥٤﴾ وَاتَّبِعُوا أَحْسَنَ مَا أُنْزِلَ إِلَيْكُمْ من ربّكم مِنْ قَبْلِ أَنْ يَأْتِيَكُمُ الْعَذَابُ بَغْتَةً وَأَنْتُمْ لَا تَشْعُرُونَ ﴿٥٥﴾ أَنْ تَقُولَ نَفْسٌ يَا حَسْرَتَا عَلَىٰ مَا فَرَّطْتُ فِي جَنْبِ اللَّهِ وَإِنْ كُنْتُ لَمِنَ السَّاخِرِينَ ﴿٥٦﴾ أَوْ تَقُولَ لَوْ أَنَّ اللَّهَ هَدَانِي لَكُنْتُ مِنَ الْمُتَّقِينَ ﴿٥٧﴾ أَوْ تَقُولَ حِينَ تَرَى الْعَذَابَ لَوْ أَنَّ لِي كَرَّةً فَأَكُونَ مِنَ الْمُحْسِنِينَ ﴿٥٨﴾ بَلَىٰ قَدْ جَاءَتْكَ آيَاتِي فَكَذَّبْتَ بِهَا وَاسْتَكْبَرْتَ وَكُنْتَ مِنَ الْكَافِرِينَ ﴿٥٩﴾} صدق الله العظيم [الزمر].

    فتذكروا أحبّتي في الله قول الله تعالى:
    {أَوْ تَقُولَ لَوْ أَنَّ اللَّهَ هَدَانِي لَكُنتُ مِنَ الْمُتَّقِينَ} صدق الله العظيم، ونعم إنّ الهدى هدى الله ولكن ما هي حُجّة الله على عباده الذين لم يهدِ قلوبهم؟ تجدون الفتوى في هذه الآيات في قول الله تعالى: {وَأَنِيبُوا إِلَى رَبِّكُمْ} صدق الله العظيم، ولذلك ننصحكم أن تنيبوا إلى ربِّكم لكي يهدي قلوبكم ولا تستيئسوا من رحمته فقد وعدكم أن يغفر جميع ذنوبكم مهما كانت ومهما تكون فلا يعجز الله أن يغفر ذنوب إبليس الشيطان الرجيم كونه كذلك من عباد الله الذين أسرفوا على أنفسهم. وربّما يودّ أن يقاطعني أحد علماء الأمّة فيقول: "وكيف تريد أن يغفر الله لإبليس لو يُنيب إلى ربّه ليغفر ذنبه ويهدي قلبه؟ ألم يلعنه الله وملائكته والناس أجمعين؟ فكيف يمكن أن يغفر الله لمن لعنه الله بكفره؟ فلا ولن يغفر الله لشياطين الجنّ والإنس مهما أنابوا، ومهما تابوا إلى ربِّهم فلن يغفر ذنوبهم فقد لعنهم الله وأجاز عليهم لعنة ملائكته والناس أجمعين"، ومن ثمّ يردّ عليه الإمام المهدي ناصر محمد اليماني وأقول: قال الله تعالى: {إِنَّ الَّذِينَ يَكْتُمُونَ مَا أَنْزَلْنَا مِنَ البيّنات وَالْهُدَىٰ مِنْ بَعْدِ مَا بَيَّنَّاهُ لِلنَّاسِ فِي الْكِتَابِ ۙ أُولَٰئِكَ يَلْعَنُهُمُ اللَّهُ وَيَلْعَنُهُمُ اللَّاعِنُونَ ﴿١٥٩﴾ إِلَّا الَّذِينَ تَابُوا وَأَصْلَحُوا وَبَيَّنُوا فَأُولَٰئِكَ أَتُوبُ عَلَيْهِمْ ۚ وَأَنَا التَّوَّابُ الرَّحِيمُ ﴿١٦٠﴾} صدق الله العظيم [البقرة].

    وهذا الخطاب موجًّه لشياطين البشر من اليهود الذين يكتمون الحقّ وهم يعلمون ويعرفون محمداً رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم أنّه حقاً النبي المنتظَر خاتم الأنبياء والمرسَلين ولكنّهم للحقِّ منكرون حسداً من عند أنفسهم وهم يعلمون أنّه الحقّ من ربّهم، وبرغم ذلك يقول الله تعالى لهم لأمثالهم:
    {إِنَّ الَّذِينَ يَكْتُمُونَ مَا أَنْزَلْنَا مِنَ البيّنات وَالْهُدَىٰ مِنْ بَعْدِ مَا بَيَّنَّاهُ لِلنَّاسِ فِي الْكِتَابِ أُولَٰئِكَ يَلْعَنُهُمُ اللَّهُ وَيَلْعَنُهُمُ اللَّاعِنُونَ ﴿١٥٩﴾ إِلَّا الَّذِينَ تَابُوا وَأَصْلَحُوا وَبَيَّنُوا فَأُولَٰئِكَ أَتُوبُ عَلَيْهِمْ وَأَنَا التَّوَّابُ الرَّحِيمُ ﴿١٦٠﴾} صدق الله العظيم [البقرة]، فانظروا لقول الله تعالى: {إِلَّا الَّذِينَ تَابُوا وَأَصْلَحُوا وَبَيَّنُوا فَأُولَئِكَ أَتُوبُ عَلَيْهِمْ وَأَنَا التَّوَّابُ الرَّحِيمُ} صدق الله العظيم، وذلك تصديقاً لقول الله تعالى: {قُلْ يَا عِبَادِيَ الَّذِينَ أَسْرَفُوا عَلَىٰ أَنفُسِهِمْ لَا تَقْنَطُوا مِن رَّحْمَةِ اللَّـهِ إِنَّ اللَّـهَ يَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِيعًا إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ ﴿٥٣﴾ وَأَنِيبُوا إِلَىٰ رَبِّكُمْ وَأَسْلِمُوا لَهُ} صدق الله العظيم [الزمر:53-54].

    ولربّما يودّ أن يقاطعني آخر فيقول: "يا ناصر محمد اليماني، فهل سوف يغفر الله لهم لئن تابوا وأنابوا إلى ربِّهم ليهدي قلوبهم؟ فهل سوف يغفر الله لهم حتى ولو قد أجاز عليهم لعنة الله وملائكة والناس أجمعين؟". ومن ثمّ يردّ عليه الإمام المهدي إلى رحمة الله ناصر محمد اليماني وأقول: قال الله تعالى:
    {كَيْفَ يَهْدِي اللَّهُ قَوْمًا كَفَرُوا بَعْدَ إِيمَانِهِمْ وَشَهِدُوا أَنَّ الرَّسُولَ حَقٌّ وَجَاءَهُمُ البيّنات وَاللَّهُ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ ﴿٨٦﴾ أُولَٰئِكَ جَزَاؤُهُمْ أَنَّ عَلَيْهِمْ لَعْنَةَ اللَّهِ وَالْمَلَائِكَةِ وَالنَّاسِ أَجْمَعِينَ ﴿٨٧﴾ خَالِدِينَ فِيهَا لَا يُخَفَّفُ عَنْهُمُ الْعَذَابُ وَلَا هُمْ يُنْظَرُونَ ﴿٨٨﴾ إِلَّا الَّذِينَ تَابُوا مِنْ بَعْدِ ذَٰلِكَ وَأَصْلَحُوا فَإِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ ﴿٨٩﴾} صدق الله العظيم [آل‌ عمران].

    ولربّما يودّ أن يقاطعني آخر فيقول: "ولكن انظر يا ناصر للآية من هذه الآيات في قول الله تعالى:
    {إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا بَعْدَ إِيمَانِهِمْ ثُمَّ ازْدَادُوا كُفْرًا لَنْ تُقْبَلَ تَوْبَتُهُمْ وَأُولَٰئِكَ هُمُ الضَّالُّونَ} صدق الله العظيم [آل‌ عمران:٩٠]". ومن ثمّ يردّ عليه الإمام المهدي وأقول: لقد جاءتك الفتوى من بعد هذه الآية مباشرةً يقول الله لكم إنّه يقصد لن تُقبل توبتهم عند الموت كونهم جاءهم الموت ثم يقول أحدهم إنّي تبت الآن، وقال الله تعالى: {إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا بَعْدَ إِيمَانِهِمْ ثُمَّ ازْدَادُوا كُفْرًا لَنْ تُقْبَلَ تَوْبَتُهُمْ وَأُولَٰئِكَ هُمُ الضَّالُّونَ ﴿٩٠﴾ إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا وَمَاتُوا وَهُمْ كُفَّارٌ فَلَنْ يُقْبَلَ مِنْ أَحَدِهِمْ مِلْءُ الْأَرْضِ ذَهَبًا وَلَوِ افْتَدَىٰ بِهِ أُولَٰئِكَ لَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ وَمَا لَهُمْ مِنْ نَاصِرِينَ ﴿٩١﴾} صدق الله العظيم [آل‌ عمران].

    فاتّقوا الله يا عباد الله جميعاً من الجنّ والإنس ومن كل جنسٍ فلا تقنطوا من رحمة
    الله وتذكّروا نداء الله الشامل إلى عباده بشكل عام من الجنّ والإنس ومن كل جنس، قال الله تعالى: {قُلْ يَا عِبَادِيَ الَّذِينَ أَسْرَفُوا عَلَىٰ أَنْفُسِهِمْ لَا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ يَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِيعًا إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ ﴿٥٣﴾ وَأَنِيبُوا إِلَىٰ رَبِّكُمْ وَأَسْلِمُوا لَهُ مِنْ قَبْلِ أَنْ يَأْتِيَكُمُ الْعَذَابُ ثُمَّ لَا تُنْصَرُونَ ﴿٥٤﴾ وَاتَّبِعُوا أَحْسَنَ مَا أُنْزِلَ إِلَيْكُمْ من ربّكم مِنْ قَبْلِ أَنْ يَأْتِيَكُمُ الْعَذَابُ بَغْتَةً وَأَنْتُمْ لَا تَشْعُرُونَ ﴿٥٥﴾ أَنْ تَقُولَ نَفْسٌ يَا حَسْرَتَا عَلَىٰ مَا فَرَّطْتُ فِي جَنْبِ اللَّهِ وَإِنْ كُنْتُ لَمِنَ السَّاخِرِينَ ﴿٥٦﴾ أَوْ تَقُولَ لَوْ أَنَّ اللَّهَ هَدَانِي لَكُنْتُ مِنَ الْمُتَّقِينَ ﴿٥٧﴾ أَوْ تَقُولَ حِينَ تَرَى الْعَذَابَ لَوْ أَنَّ لِي كَرَّةً فَأَكُونَ مِنَ الْمُحْسِنِينَ ﴿٥٨﴾ بَلَىٰ قَدْ جَاءَتْكَ آيَاتِي فَكَذَّبْتَ بِهَا وَاسْتَكْبَرْتَ وَكُنْتَ مِنَ الْكَافِرِينَ ﴿٥٩﴾} صدق الله العظيم [الزمر].

    اللهم قد بلغت البيان الحقّ للكتاب من ذات الكتاب.. اللهم فاشهد. فبلِّغوا عنّي يا عباد الله الصالحين وقولوا للناس حُسناً وجادلوهم بالتي هي أحسن وبشِّروا ولا تنفِّروا ولا تجعلوا الناس يستيئِسون من رحمة الله، إنَّ الذين يُيَئِّسون الناسَ من رحمة ربِّهم بغير علمٍ من الله؛ أولئك يصدّون عن رحمة الله ومصيرهم في النار وبئس القرار، فاستجيبوا يا معشر البشر الدّاعي إلى الله يرحمكم الله جميعاً فيجعلكم أُمّةً واحدةً على صراطٍ مستقيمٍ، إنّ ربّي غفور رحيم.

    وسلامٌ على المرسَلين، والحمدُ للهِ ربِّ العالمين ..
    أخو البشر في الدم من حواء وآدم الإمام المهديّ ناصر محمد اليماني .
    ________________

    اضغط هنا لقراءة البيان المقتبس..



  3. افتراضي

    سلسله گفتگوهای امام در پایگاه أشراف أونلاین
    - 3 -
    الإمام ناصر محمد اليماني
    05 - محرم - 1432 هـ
    12 - 12 - 2010 مـ
    ۲۱-آذر-۱۳۸۹ه.ش.
    02:24 صبح
    ـــــــــــــــــــ


    من امام مهدی جدّه خود عایشه را بریّ می‌دانم و بر او صلوات و سلام می‌فرستم؛ هر کس به آبروی او طعنه بزند؛ لعنت خداوند و ملایکه و تمام مردم بر اوست...

    بسم الله وبالله وتوكلتُ على الله المولى؛ نعم المولى ونعم النصيرو هرکس از آیات محکم خداوند در کتابش قرآن -ذکر حکیم- روگرداند از کافران به حساب می‌آید.تصدیق فرموده خداوند تعالی:
    {مَا يُجَادِلُ فِي آيَاتِ اللَّـهِ إِلَّا الَّذِينَ كَفَرُوا فَلَا يَغْرُرْكَ تَقَلُّبُهُمْ فِي الْبِلَادِ ﴿٤} صدق الله العظيم [غافر].
    چقدر خداوند از تو ای محمود و کسانی که مانند تو بوده و بی‌ آنکه پروردگارشان برهانی قوی به ایشان داده باشد؛ در آیات محکم خداوند مجادله می‌کنند خشمگین است و خداوند تعالی می‌فرماید:
    {الَّذِينَ يُجَادِلُونَ فِي آيَاتِ اللَّـهِ بِغَيْرِ سُلْطَانٍ أَتَاهُمْ ۖ كَبُرَ مَقْتًا عِندَ اللَّـهِ وَعِندَ الَّذِينَ آمَنُوا ۚ كَذَٰلِكَ يَطْبَعُ اللَّـهُ عَلَىٰ كُلِّ قَلْبِ مُتَكَبِّرٍ جَبَّارٍ ﴿٣٥} صدق الله العظيم [غافر]

    خداوند تعالی می‌فرماید:
    {إِنَّ الَّذِينَ يُجَادِلُونَ فِي آيَاتِ اللَّـهِ بِغَيْرِ سُلْطَانٍ أَتَاهُمْ ۙ إِن فِي صُدُورِهِمْ إِلَّا كِبْرٌ مَّا هُم بِبَالِغِيهِ ۚ فَاسْتَعِذْ بِاللَّـهِ ۖ إِنَّهُ هُوَ السَّمِيعُ الْبَصِيرُ ﴿٥٦} صدق الله العظيم [غافر].
    محمود به ما افترا نزن و چیزی را که نگفته‌ایم به ما نسبت مده و از خداوند رب الوجود؛ پروا کن! آیا می‌خواهی این توهم را برای مردم ایجاد کنی که ناصر محمد یمانی از شیعیان است که گروهی از آنان - نه همه‌شان- به آبروی عائشه -که الصلاة و السلام بر او و بر همسرش برترین الصلاة السلام باد- طعنه می‌زند؟ اگر امام مهدی ناصر محمد یمانی درباره او فتوای بدی داده است؛ اگر راست می‌گویی آنچه را که با دستمان نوشته‌ایم بیاور! یا اینکه مقصودت فتوای ناصر محمد یمانی درباره خیانت زن نوح و زن لوط به همسرانشان است؟ اما این فتوای خداوند است که در آیات محکم کتاب از خیانت ایشان به همسرانشان خبر می‌دهد. خداوند تعالی می‌فرماید:
    {ضَرَبَ اللَّـهُ مَثَلًا لِّلَّذِينَ كَفَرُوا امْرَأَتَ نُوحٍ وَامْرَأَتَ لُوطٍ ۖ كَانَتَا تَحْتَ عَبْدَيْنِ مِنْ عِبَادِنَا صَالِحَيْنِ فَخَانَتَاهُمَا فَلَمْ يُغْنِيَا عَنْهُمَا مِنَ اللَّـهِ شَيْئًا وَقِيلَ ادْخُلَا النَّارَ مَعَ الدَّاخِلِينَ ﴿١٠}صدق الله العظيم [التحريم].
    خداوند قلب‌های ایشان را منحرف نمود و شرف و عفت آنان را از حرام خداوند مصون نداشت و بی تردید به همسرانشان با زنا خیانت کردند و اما همسر نوح علیه الصلاة و السلام با برقراری رابطه با مردی ازشیاطین بشر که از فرزندان شیطان بود به همسرش خیانت کرد، همان کسانی که رسول خداوند نوح نهصد و پنجاه سال در میانشان به تبلیغ و رسالت مشغول بود؛ کسانی که تنها شیاطینی مانند خود فاجر و کافر به دنیا می‌آوردند. رسول الله نوح عليه الصلاة والسلام نسبت به پسرش رأفت داشت و گفت:
    {رَبِّ إِنَّ ابْنِي مِنْ أَهْلِي وَإِنَّ وَعْدَكَ الحقّ وَأَنْتَ أَحْكَمُ الْحَاكِمِينَ ﴿٤٥﴾ قَالَ يَا نُوحُ إِنَّهُ لَيْسَ مِنْ أَهْلِكَ ۖ إِنَّهُ عَمَلٌ غَيْرُ صَالِحٍ ۖ فَلَا تَسْأَلْنِ مَا لَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ ۖ إِنِّي أَعِظُكَ أَنْ تَكُونَ مِنَ الْجَاهِلِينَ
    ﴿٤٦﴾} صدق الله العظيم [هود].
    خداوند تعالی فرمود:
    {ضَرَبَ اللَّـهُ مَثَلًا لِّلَّذِينَ كَفَرُوا امْرَأَتَ نُوحٍ وَامْرَأَتَ لُوطٍ ۖ كَانَتَا تَحْتَ عَبْدَيْنِ مِنْ عِبَادِنَا صَالِحَيْنِ فَخَانَتَاهُمَا فَلَمْ يُغْنِيَا عَنْهُمَا مِنَ اللَّـهِ شَيْئًا وَقِيلَ ادْخُلَا النَّارَ مَعَ الدَّاخِلِينَ ﴿١٠} صدق الله العظيم[التحريم]،

    متذکر فرموده خداوند تعالی باش:
    {فَخَانَتَاهُمَا فَلَمْ يُغْنِيَا عَنْهُمَا مِنَ اللَّهِ شَيْئًا وَقِيلَ ادْخُلاَ النَّارَ مَعَ الدَّاخِلِينَ} صدق الله العظيم.

    و اما ضرب‌المثلی که خداوند برای کافران زده است، برای رد شفاعت است چون مشرکان به پروردگار معتقدند که انبیا در پیشگاه خداوند برای آنان شفاعت می‌کنند! در حالی‌که می‌بینید که این دو، همسران انبیا هستند ولی دربرابر خداوند کاری از دست ایشان -رسولان خداوند نوح و لوط- برنمی‌آید. خداوند تعالی می‌فرماید:
    {فَخَانَتَاهُمَا فَلَمْ يُغْنِيَا عَنْهُمَا مِنَ اللَّهِ شَيْئًا وَقِيلَ ادْخُلاَ النَّارَ مَعَ الدَّاخِلِينَ} صدق الله العظيم،

    یکی از آنان مرتکب زنا شده بود؛ یعنی همسر نوح که زنی جوان و یکی از همسران نوح عليه الصلاة والسلام بود و فرزندی جز این فرزند که حاصل عمل ناصالح بود به دنیا نیاورد و نوح همسران صالح نیز داشت. و اما دیگری همسر لوط بود که مرتکب زنا شد اما پیر و نازا بود لذا با وجود ارتکاب زنا باردار نشد چون پیر و نازا بود. لذا خداوند تعالی می‌فرماید:
    {فَنَجَّيْنَاهُ وَأَهْلَهُ أَجْمَعِينَ ﴿١٧٠﴾ إِلَّا عَجُوزًا فِي الْغَابِرِينَ ﴿١٧١﴾} صدق الله العظيم [الشعراء]

    و این جزای همسر نبیّ خداوند است که به همسرش که رسول پروردگار عالمیان بود، خیانت کرد و گناه او بزرگتر از گناه زنای دیگر زنان مسلمان است. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
    {يَا نِسَاءَ النَّبِيِّ مَن يَأْتِ مِنكُنَّ بِفَاحِشَةٍ مُّبَيِّنَةٍ يُضَاعَفْ لَهَا الْعَذَابُ ضِعْفَيْنِ ۚ وَكَانَ ذَٰلِكَ عَلَى اللَّـهِ يَسِيرًا ﴿٣٠} صدق الله العظيم [الأحزاب].
    خداوند در مقابل شیعیان و سنیان مرا کافی است و اما برخی از شیعیان می‌خواهند ثابت کنند که زنان انبیا اگراز سوء ظن دور نمانند، در خطرفتنه عمل ناشایست (فتنة الفاحشة) هستند و از اسباب فتنه، با صدای ملایم با مردان سخن گفتن است و نباید زینت‌های خود را به مردان نشان دهند. با اینکه این فتوا حق است اما استفاده باطل از آن شده و این گناهی بسیار بزرگ است. آنها می‌خواهند با این فتوا به آبروی عائشه همسر نبی -که سلام و صلوات خداوند بر وی همسرش عائشه و تمام همسران نبی و خاندان پاک و مطهرش باد- خدشه وارد کنند و خداوند نسبت به کسی که به جدّه‌ی من عائشه تهمت بزند خشمگین است و وعده عذاب شدیدی را به تهمت زننده داده است، چطور در حالی‌ که خداوند او را از بالای آسمان‌های هفت‌گانه بی‌گناه دانسته استِ به او تهمت می‌زنند. و خداوند تعالی می‌فرماید:

    {إِنَّ الَّذِينَ جَاءُوا بِالْإِفْكِ عُصْبَةٌ مِّنكُمْ ۚ لَا تَحْسَبُوهُ شَرًّا لَّكُم ۖ بَلْ هُوَ خَيْرٌ لَّكُمْ ۚ لِكُلِّ امْرِئٍ مِّنْهُم مَّا اكْتَسَبَ مِنَ الْإِثْمِ ۚ وَالَّذِي تَوَلَّىٰ كِبْرَهُ مِنْهُمْ لَهُ عَذَابٌ عَظِيمٌ ﴿١١} صدق الله العظيم [النور].
    و خداوند تعالی می‌فرماید:
    {وَالَّذِينَ يُؤْذُونَ الْمُؤْمِنِينَ وَالْمُؤْمِنَاتِ بِغَيْرِ مَا اكْتَسَبُوا فَقَدِ احْتَمَلُوا بُهْتَانًا وَإِثْمًا مُّبِينًا ﴿٥٨}صدق الله العظيم [الأحزاب].
    و اما اهل سنت به دنبال این رفتند که برهانی برای اثبات معصوم بودن همسران انبیا از گناه فاحش پیدا کرده و همگی آنان را معصوم جلوه دهند. این فتوای باطلی است که می‌خواهند از آن برهانی بر بی‌گناهی حق جدّه‌ام عائشه از گفته‌های شیعیان بیاورند. ولی من امام مهدی جدّه‌ام عائشه را بی‌گناه می‌دانم و بر او صلوات و سلام می‌فرستم و هرکس بعد از فتوای امام مهدی در مورد برائت او از سخنانی که جاهلان نسبت می‌دهند؛ به آبروی ایشان خرده گیرد و طعنه زند؛ لعنت خداوند و فرشتگان و تمام مردم بر اوست و غیر از خداوند ولی و نصیری نخواهد داشت. ولی من درمورد خیانت زن نوح و لوط فتوا داده و با برهان ثابت کردم یکی از آنان از زنا باردار شد که باعث خشم شدید خداوند نسبت به اوست چون او همسر نبیّ بوده و مانند دیگر زنان نیست؛ چون فرزند او فرزند نبیّ خواهد بود و خداوند به این زن کرامت کرده و او را همسر نبی قرار داده درحالی‌ که همسرنوح و همسر لوط شکر این نعمت را نکردند. لذا خداوند می‌فرماید:
    {
    كَانَتَا تَحْتَ عَبْدَيْنِ مِنْ عِبَادِنَا صَالِحَيْنِ فَخَانَتَاهُمَا فَلَمْ يُغْنِيَا عَنْهُمَا مِنَ اللَّهِ شَيْئًا وَقِيلَ ادْخُلَا النَّارَ مَعَ الدَّاخِلِينَ}صدق الله العظيم [التحريم:١٠].

    و اما این مثال، فتوا برای رد شفاعت است چرا که آنها با وجود همسر نبیّ بودن، عذاب می‌شوند:
    {
    فَلَمْ يُغْنِيَا عَنْهُمَا مِنَ اللَّهِ شَيْئًا وَقِيلَ ادْخُلاَ النَّارَ مَعَ الدَّاخِلِينَ}صدق الله العظيم،
    چون خطای زنان انبیا، مانند خطای دیگرهیچ یک از زنان مسلمان نیست؛ چون این غشّ و دروغی به تمام امت است و تمام مردم تصور می‌کنند فلانی پسر فلان نبیّ است و چقدر جرم بزرگی است و برای همین جزای خیانت‌کاران آنها آتش جهنم است و همین‌ طور هرکس که مرتکب زنا شده و توبه نکرده بمیرد؛ چه زن و چه مرد او نیز از اصحاب جهنم است تصدیق فرموده خداوند تعالی
    :
    {
    وَلَا يَزْنُونَ ۚ وَمَنْ يَفْعَلْ ذَٰلِكَ يَلْقَ أَثَامًا ﴿٦٨﴾ يُضَاعَفْ لَهُ الْعَذَابُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَيَخْلُدْ فِيهِ مُهَانًا ﴿٦٩﴾}صدق الله العظيم [الفرقان].
    و به‌ راستی که اگر همسران انبیا دچار این گناه بزرگ شوند، خداوند عذاب آنان را بیشتر می‌کند چون همسر رسول پروردگار عالمیان هستند. خداوند فتوایی دال بر معصوم بودن آنان از ارتکاب گناه و اجازه اختلاط و سخن گفتن ملایم با مردان وآشکار کردن زینت‌هایشان را به ایشان نداده است. خداوند چنین اجازه‌ای را به ایشان نداده است چون از گناه معصوم نیستند، لذا خداوند به آنان امر می‌کند تا حجاب داشته و زینت‌های خود را نشان نداده و با مردان با ملایمت سخن نگویند تا در معرض ارتکاب خطا و گناه قرار نگیرند. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
    {يَا نِسَاءَ النَّبِيِّ لَسْتُنَّ كَأَحَدٍ مِّنَ النِّسَاءِ ۚ إِنِ اتَّقَيْتُنَّ فَلَا تَخْضَعْنَ بِالْقَوْلِ فَيَطْمَعَ الَّذِي فِي قَلْبِهِ مَرَضٌ وَقُلْنَ قَوْلًا مَّعْرُوفًا ﴿٣٢} صدق الله العظيم [الأحزاب].

    چون آنها از خطا معصوم نیستند و خداوند می‌خواهد آنها را از شرّ نفس خود و نفس کسانی‌ که از شهوات پیروی می‌کنند درامان نگاه دارد. خداوند می‌خواهد گناه از ایشان دور شده و کاملاً پاک شوند چرا که در زمره هدایت‌شدگان قرار گرفته و به علت همسری با رسول الله، از آل‌ بیت محمد رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم شده‌اند و خداوند می‌خواهد گناه از آل‌ بیت ایشان دور و همگی کاملاً تطهیر شوند. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
    {
    يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ قُلْ لِأَزْوَاجِكَ إِنْ كُنْتُنَّ تُرِدْنَ الْحَيَاةَ الدُّنْيَا وَزِينَتَهَا فَتَعَالَيْنَ أُمَتِّعْكُنَّ وَأُسَرِّحْكُنَّ سَرَاحًا جَمِيلًا ﴿٢٨﴾ وَإِنْ كُنْتُنَّ تُرِدْنَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَالدَّارَ الْآخِرَةَ فَإِنَّ اللَّهَ أَعَدَّ لِلْمُحْسِنَاتِ مِنْكُنَّ أَجْرًا عَظِيمًا ﴿٢٩﴾ يَا نِسَاءَ النَّبِيِّ مَنْ يَأْتِ مِنْكُنَّ بِفَاحِشَةٍ مُبَيِّنَةٍ يُضَاعَفْ لَهَا الْعَذَابُ ضِعْفَيْنِ ۚ وَكَانَ ذَٰلِكَ عَلَى اللَّهِ يَسِيرًا ﴿٣٠﴾ وَمَنْ يَقْنُتْ مِنْكُنَّ لِلَّهِ وَرَسُولِهِ وَتَعْمَلْ صَالِحًا نُؤْتِهَا أَجْرَهَا مَرَّتَيْنِ وَأَعْتَدْنَا لَهَا رِزْقًا كَرِيمًا ﴿٣١﴾ يَا نِسَاءَ النَّبِيِّ لَسْتُنَّ كَأَحَدٍ مِنَ النِّسَاءِ ۚ إِنِ اتَّقَيْتُنَّ فَلَا تَخْضَعْنَ بِالْقَوْلِ فَيَطْمَعَ الَّذِي فِي قَلْبِهِ مَرَضٌ وَقُلْنَ قَوْلًا مَعْرُوفًا ﴿٣٢﴾ وَقَرْنَ فِي بُيُوتِكُنَّ وَلَا تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجاهليّة الْأُولَىٰ ۖ وَأَقِمْنَ الصَّلَاةَ وَآتِينَ الزَّكَاةَ وَأَطِعْنَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ ۚ إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا ﴿٣٣﴾ وَاذْكُرْنَ مَا يُتْلَىٰ فِي بُيُوتِكُنَّ مِنْ آيَاتِ اللَّهِ وَالْحِكْمَةِ ۚ إِنَّ اللَّهَ كَانَ لَطِيفًا خَبِيرًا ﴿٣٤﴾ إِنَّ الْمُسْلِمِينَ وَالْمُسْلِمَاتِ وَالْمُؤْمِنِينَ وَالْمُؤْمِنَاتِ وَالْقَانِتِينَ وَالْقَانِتَاتِ وَالصَّادِقِينَ وَالصَّادِقَاتِ وَالصَّابِرِينَ وَالصَّابِرَاتِ وَالْخَاشِعِينَ وَالْخَاشِعَاتِ وَالْمُتَصَدِّقِينَ وَالْمُتَصَدِّقَاتِ وَالصَّائِمِينَ وَالصَّائِمَاتِ وَالْحَافِظِينَ فُرُوجَهُمْ وَالْحَافِظَاتِ وَالذَّاكِرِينَ اللَّهَ كَثِيرًا وَالذَّاكِرَاتِ أَعَدَّ اللَّهُ لَهُمْ مَغْفِرَةً وَأَجْرًا عَظِيمًا ﴿٣٥﴾}صدق الله العظيم [الأحزاب].

    اما ابوحمزه محمود مصری می‌خواهد دیگران تصور کنند که امام مهدی به شرف عائشه -رضی الله عنها و إرضاها- طعنه می‌زند و این حیله‌ی او برای دور کردن مردم از پیروی از امام مهدی در تمام پایگاه‌های اسلامی است و اما کسانی که تعقل نمی‌کنند، سخنان این فاسق را قبول کرده و بیان حق امام مهدی را از پایگاه خود حذف می‌نمایند و با این عمل ظلم بزرگی در حق خود مرتکب می‌شوند. بهتر این بود که آن را درپایگاه می‌گذاشتند بماند و اگر مشاهده می‌کردند که در بیان امام ناصر محمد یمانی فتاوی گمراه کننده وجود دارد؛ به آن پاسخ می‌دادند تا اگرامام ناصر محمد یمانی را گمراه می‌یافتند مانع از این می‌شدند که مسلمانان را گمراه نماید. اما آنها در بیان امام ناصر محمد یمانی،چیزی جز حق نیافتند ولی سخن فاسقی چون محمود ابوحمزه -که خداوند او را لعنت کرده و وعده عذاب بسیار بزرگی را به وی داده- باور کردند؛ در حالی‌که در پیشگاه رب الوجود، محمود هیچ کاری برای آنان نمی‌تواند بکند و به خاطر نسبت‌هایی که می‌دهید، از خداوند یاری می‌جویم. وسلامٌ على المرسلين، والحمدُ لله ربّ العالمين..
    ای محمود برای تو بهتر است که مرا با لقبی که جدّم به من داده است، مورد خطاب قرار دهی و من لقب القردعی را نه انکار می‌کنم و نه تأیید تا در طغیان خود کور رها بمانی یا تصور می‌کنی اگراز لقب حق من سخن بگویی من از تو خواهم ترسید، اگر چنین است از خطاکارانی و هر کید و مکری که می‌خواهید درمورد من بکار گیرید و صبر نکنید و من می‌دانم تو برای این اینجا هستی تا افراد این پایگاه را از تصدیق و باورصاحبشان بازداری.
    اما من خداوند را به شهادت می‌گیرم و شهادت خداوند کافی است که من بی شک و تردید امام مهدی منتظرم و معنای موافقت آنان با ادامه گفتگو این نیست که این پایگاه مرا تصدیق و با من بیعت کرده است و به راستی که هدف آنان روشن شدن حق از باطل است. به خداوند قسم چیزی از آنان به دست من نرسیده است و حتی نامه‌ای خصوصی هم نداشتم و نمی‌دانم در نفسشان چه می‌گذرد و پروردگارشان از حال ایشان باخبر است وهر كس که بخواهد در مسیرهدایت الهی و بر طبق کتاب خداوند قرآن عظیم و سنت حق رسول گام بردارد، پیروی ازکتاب خداوند و سنت حق رسولش که مخالف آیات محکم کتاب نباشد خواسته همه ماست، مهم‌ترین چیز در سنت نبوی، عدم مخالفت آن با آیات محکم کتاب خداوند است و اگر حدیثی نه موافق کتاب بود و نه مخالف آن؛ در اینجا خداوند نعمت عقل و منطق را به ما عنایت فرموده است. مهم‌ترین نکته این است که حدیث یا روایت مخالف آیه محکم قرآن عظیم نباشد و این تصدیق قاعده کشف احادیث آلوده‌ای است که به دروغ از نبی نقل شده و به هیچ‌وجه از جانب ایشان نیست یعنی خواهیم دید که حدیث با آیات محکم قرآن اختلاف بسیاری دارد.
    و اما درمورد درجه علمی من، این محمود مصری نیست که رحمت خداوند را تقسیم می‌کند! آیا از خودت سؤال نمی‌کنی چرا خداوند مهدی منتظر را امام رسول خود مسیح عیسی بن مریم صلى الله عليه وعلى أمّه وآل عمران المكرمين وسلمُ تسليماً؛ قرار داده است؛ این تقدیری است که خداوند درکتاب مسطور خود آن را رقم زده است. اینکه برهانی برای درجه علمی من داشته باشیم در حال حاضر مهم نیست، بلکه این امر را به خداوند رحمان می‌سپاریم و نه من و نه تو و نه تمام انبیاء علیهم الصلاة و السلام در امور کاره‌ای نیستیم و همه چیز به خداوند بازمی‌گردد که از نگاه‌های دزدانه و خیانت‌کار و رازهای پنهان سینه‌ها آگاه است. پس به سوی کلامی روآورید که بین شما و مهدی منتظر امام ناصر محمد یمانی یکسان است: جز خداوند کسی را عبادت نکرده و برای او شریکی قایل نشویم و عقیده شفاعت درپیشگاه خداوند سبحان را رها کنیم؛ آخر چه کسی بیش از خداوند ارحم الراحمین به شما مهربان‌تر است؟ پس از خدا پروا کرده و هیچ‌ چیز را با او شریک نگیرید. آیا فرموده خداوند عزیز وتعالی درآیات محکم کتابش برایتان کافی نیست:
    {وَأَنذِرْ بِهِ الَّذِينَ يَخَافُونَ أَن يُحْشَرُوا إِلَىٰ رَبِّهِمْ ۙ لَيْسَ لَهُم مِّن دُونِهِ وَلِيٌّ وَلَا شَفِيعٌ لَّعَلَّهُمْ يَتَّقُونَ ﴿٥١} صدق الله العظيم [الأنعام].
    و خداوند تعالی می‌فرماید:
    {وَيَقُولُونَ هَٰؤُلَاءِ شُفَعَاؤُنَا عِنْدَ اللَّهِ قُلْ أَتُنَبِّئُونَ اللَّهَ بِمَا لَا يَعْلَمُ فِي السَّمَاوَاتِ وَلَا فِي الْأَرْضِ سُبْحَانَهُ وَتَعَالَىٰ عَمَّا يُشْرِكُونَ}صدق الله العظيم [يونس:١٨].
    و خداوند تعالی می‌فرماید:
    {يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَنفِقُوا مِمَّا رَزَقْنَاكُم مِّن قَبْلِ أَن يَأْتِيَ يَوْمٌ لَّا بَيْعٌ فِيهِ وَلَا خُلَّةٌ وَلَا شَفَاعَةٌ ۗ وَالْكَافِرُونَ هُمُ الظَّالِمُونَ ﴿٢٥٤} صدق الله العظيم [البقرة].

    پیروی از آیات متشابه درمورد شفاعت را کنار بگذارید که من ناصح امین شما هستم؛ چگونه از کسانی انتظار رحمت دارید که رحمتشان کمتر از خداوند ارحم الراحمین است، آیا تعقل نمی‌کنید؟ و به علت عقیده شفاعت، بسیاری از مسلمانان شرک آورده‌اند و ما به حق فتوا داده و به شدت بر این امر اصرار داشته و شفاعت بنده در پیشگاه رب المعبود را محال می‌دانیم. چه کسی از خداوند ارحم الراحمین به شما مهربان‌تر و رحیم‌تر است. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
    {قُل لِّلَّـهِ الشَّفَاعَةُ جَمِيعًا ۖ لَّهُ مُلْكُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ ۖ ثُمَّ إِلَيْهِ تُرْجَعُونَ ﴿٤٤} صدق الله العظيم [الزمر].

    من به حق برایتان فتوا می‌دهم و خداوند مرا وکیل برشما قرارنداده است؛ هرکس می‌خواهد ایمان بیاورد و هرکس که می‌خواهد کافر شود و کسی که معتقد است حق ندارد برای حب و قرب خداوند با انبیا و رسولان رقابت کند، من خدا را به شهادت می‌گیرم و شهادت خداوند کافی است که این فرد به دلیل مبالغه درباره انبیا و رسولان خداوند از مشرکان است چون آنها را طوری درنظر می‌گیرد که گویا از فرزندان خدا بوده و در زمره بندگان مسلمان خدا نیستند! چگونه آنان را خط قرمز بین بندگان و رب المعبود قرار می‌دهید، آیا پروا نمی‌کنید؟
    ای امت اسلام، به راستی که خداوند پروردگار شما و پروردگار مهدی منتظر و تمام رسولان؛ پروردگار عالمیان است؛ و ما تنها انسان‌هایی مانند شما هستیم؛ و شما نیزهمان حقی را درباره خداوند دارید که امام مهدی و تمام انبیا و رسولان دارند؛ فرقی بین انبیا و مهدی منتظر با شما نیست و این‌طور نیست که خداوند ما را فرزند خود قرار داده باشد و شما را فروتر؛ سبحان الله ما نیز بندگانی مانند شما هستیم و همان حقی که امام مهدی و تمام انبیا و رسولان در ذات خداوند دارند را شما نیز دارید، پس از خداوند پروا کرده و به بندگانی بپیوندید که برای تقرب خداوند و رب المعبود رقابت می‌کنند. تصدیق فرموده خداوند تعالی: {يَبْتَغُونَ إِلَى رَبِّهِمُ الْوَسِيلَةَ أَيُّهُمْ أَقْرَبُ وَيَرْجُونَ رَحْمَتَهُ وَيَخَافُونَ عَذَابَهُ إِنَّ عَذَابَ رَبِّكَ كَانَ مَحْذُورًا}صدق الله العظيم [الإسراء: ٥٧].
    و این (آیه‌ی فوق) فتوایی از پروردگار عالمیان برای اعلان رقابت میان بندگان برای رسیدن به حب و قرب خداوند است. خداوند صاحب بالاترین درجه حب و قرب به خود را مجهول گذاشته است و معلوم نیست که صاحب این مقام از فرشتگان است یا جن یا انس؟ پس هویت این بنده همچنان مجهول است و حکمت آن نیز ادامه رقابت بین بندگان در آسمان‌ها و زمین بر سرنزدیکی به رب المعبود است تا روشن شود چه کسی نزدیک‌ترین بنده به عرش خداوند سبحان و تعالی و والامقام است و این هم برای این است که مردمان شرک به خدا را رها کرده و برای حب و قرب بیشتر به خداوند رقابت کرده و به رحمت او امیدوار و از عذاب او ترسانند. اینان هدایت شده‌اند و کسانی‌اند که عبادت بندگان را رها کرده و بنده پروردگاربندگان(رب العباد) شده و خداوند را بدون شریک عبادت می‌کنند.

    و اما مشرکان، آنان بندگان خداوند را مورد تعظیم قرار داده و آنها را مانند خط قرمزی بین خود و رب المعبود درنظر گرفته‌اند و معتقدند که سزاوار نیست که حتی فکر رقابت برای حب و قرب خداوند را داشته باشند؛ گویا که آنان درپیشگاه خدا اولویت دارند سُبحان الله وتعالى علوَّاً كبيراً! خداوند انبیا و رسولان خود را برنمی‌انگیزد تا شما را به مبالغه ناحق درموردشان فرا بخوانند، بلکه از شما دعوت می‌کنند که به دنبال رسیدن به وسیله بوده و از بندگانی باشند که برای قرب بیشتر به خداوند رقابت می‌کنند. اما محمود از کسانی است که خداوند درباره‌شان می‌فرماید:
    {وَجَعَلْنَا عَلَىٰ قُلُوبِهِمْ أَكِنَّةً أَن يَفْقَهُوهُ وَفِي آذَانِهِمْ وَقْرًا ۚ وَإِذَا ذَكَرْتَ رَبَّكَ فِي الْقُرْآنِ وَحْدَهُ وَلَّوْا عَلَىٰ أَدْبَارِهِمْ نُفُورًا ﴿٤٦} صدق الله العظيم [الإسراء].

    و خداوند تعالی می‌فرماید:
    {ذَٰلِكُم بِأَنَّهُ إِذَا دُعِيَ اللَّـهُ وَحْدَهُ كَفَرْتُمْ ۖ وَإِن يُشْرَكْ بِهِ تُؤْمِنُوا ۚ فَالْحُكْمُ لِلَّـهِ الْعَلِيِّ الْكَبِيرِ ﴿١٢} صدق الله العظيم [غافر].
    دعوت امام مهدی از شما چیزی جز دعوت تمام انبیای و رسولان خداوند نیست، من شما را به سوی کلمه‌ای که بین ما و شما یکی است یعنی حق عبادت پروردگار و رقابت برای حب و قرب خداوند سبحان و تعالی و والامقام فرا می خوانم؛ پس آیا هدایت می‌شوید؟ و امکان ندارد که امام مهدی روزی برای تأمین رضایت شما تغییری در دعوت خود بدهد و به سوی باطل فراخوان دهد؛ من رضوان پروردگارم را طلب کرده وعبادت می‌نمایم و پناه برخداوند که از جاهلان باشم و امید دارم پروردگار مرا از شاکران قرار دهد.
    ای محمود، به راستی که علت گفتگوی ما با تو در این پایگاه این است که بین من و تو شاهد حق وجود داشته باشد؛ این پایگاه بی‌طرف بوده و راستگویی را در همه امور حتی در نام‌ها ( دنبال ) جستجو می‌کند چون تو به ما افترا زده‌ای که ما حجت‌هایی که در بیانات تو مقابل ما اقامه شده را حذف و تنها چیزهایی که خودمان می‌خواهیم را می‌گذاریم! ولی این پایگاه بی‌طرف است و ما آن را به عنوان شاهد حق بین امام ناصر محمد یمانی و دشمن او محمود انتخاب کرده‌ایم او که علیه امام موعود اعلان جنگ کرده و با هر وسیله‌ای تلاش می‌کند تا مسلمانان را از پیروی از قرآن عظیم بازدارد .
    و این هم شهادت شاهد حقی است که یکی از میهمانان این پایگاه است، محمود، آیا نگفتم تو تنها به خودت مکرمی‌کنی؟ پس از غیضت بمیر و به راستی که خداوند مکر شما را رو می‌کند. ولی به آنان فتوا می‌دهم که اگر پایگاه اقدام به حذف بیانات امام مهدی ناصر محمد یمانی نکند؛ أبو حمزه محمود که دشمن سرسخت ماست، تلاش خواهد کرد به مدیریت پایگاه نفوذ نماید تا بیانات حق مهدی منتظر از ذکر را حذف نماید؛ چون محمود از سرسخت‌ترین دشمنان خداوند و رسول خدا و مهدی منتظر است؛ چون محمود از کسانی است که می‌خواهند با دهان خود نور خداوند را خاموش سازند و خداوند جز این نمی‌خواهد که نور خود را کامل نماید، ولو مجرمان از ظهور آن کراهت داشته باشند.
    وسلامٌ على المرسلين، والحمدُ لله ربّ العالمين..
    الإمام المهدي ناصر محمد اليماني.

    اقتباس المشاركة 36832 من موضوع سلسلة حوارات الإمام في منتديات أشراف أونلاين..

    - 3 -
    الإمام ناصر محمد اليماني
    05 - 01 - 1432 هـ
    12 - 12 - 2010 مـ
    02:24 صباحاً
    ـــــــــــــــــــ



    إني الإمام المهدي أُبرئ جدتي عائشة وأُصلي عليها وأسلمُ تسليماً، ومن طعن في عرضها فإن عليه لعنة الله والملائكة والناس أجمعين ..

    بسم الله وبالله وتوكلتُ على الله المولى؛ نعم المولى ونعم النصير، ومن أعرض عن آيات الله المحكمة في محكم كتابه في الذِّكر الحكيم فهو يُعَدُّ من الكافرين به تصديقاً لقول الله تعالى:
    {مَا يُجَادِلُ فِي آيَاتِ اللَّـهِ إِلَّا الَّذِينَ كَفَرُوا فَلَا يَغْرُرْكَ تَقَلُّبُهُمْ فِي الْبِلَادِ ﴿٤} صدق الله العظيم [غافر].

    فكم يمقتك الله يا محمود ومن كان على شاكلتك من الذين يجادلون في آيات الله المحكمات بغير سلطانٍ آتاهم من ربّهم. وقال الله تعالى:
    {الَّذِينَ يُجَادِلُونَ فِي آيَاتِ اللَّـهِ بِغَيْرِ سُلْطَانٍ أَتَاهُمْ ۖ كَبُرَ مَقْتًا عِندَ اللَّـهِ وَعِندَ الَّذِينَ آمَنُوا ۚ كَذَٰلِكَ يَطْبَعُ اللَّـهُ عَلَىٰ كُلِّ قَلْبِ مُتَكَبِّرٍ جَبَّارٍ ﴿٣٥} صدق الله العظيم [غافر].

    وقال الله تعالى:
    {إِنَّ الَّذِينَ يُجَادِلُونَ فِي آيَاتِ اللَّـهِ بِغَيْرِ سُلْطَانٍ أَتَاهُمْ ۙ إِن فِي صُدُورِهِمْ إِلَّا كِبْرٌ مَّا هُم بِبَالِغِيهِ ۚ فَاسْتَعِذْ بِاللَّـهِ ۖ إِنَّهُ هُوَ السَّمِيعُ الْبَصِيرُ ﴿٥٦} صدق الله العظيم [غافر].

    فلا تفترِ علينا يا محمود ما لم نقله فاتقِ الله ربّ الوجود، أم تريدُ أن تُوهم القوم أنّ ناصر محمد اليماني من الشيعة مثل قومٍ منهم وليسوا كلّهم يطعنون في عرض عائشة عليها الصلاة والسلام وعلى زوجها أفضل الصلاة وأتمّ التسليم؟ فإنْ كان الإمام المهدي ناصر محمد اليماني قال فيها فتوى سوءٍ فآتنا بما خطّته أيدينا إنْ كنتَ من الصادقين، أم تقصد الفتوى لناصر محمد اليماني في خيانة امرأة نوحٍ وامرأة لوطٍ لأزواجهن؟ ولكن تلك فتوى من الله عن خيانتهن في محكم كتابه لأزواجهن. وقال الله تعالى:
    {ضَرَبَ اللَّـهُ مَثَلًا لِّلَّذِينَ كَفَرُوا امْرَأَتَ نُوحٍ وَامْرَأَتَ لُوطٍ ۖ كَانَتَا تَحْتَ عَبْدَيْنِ مِنْ عِبَادِنَا صَالِحَيْنِ فَخَانَتَاهُمَا فَلَمْ يُغْنِيَا عَنْهُمَا مِنَ اللَّـهِ شَيْئًا وَقِيلَ ادْخُلَا النَّارَ مَعَ الدَّاخِلِينَ ﴿١٠} صدق الله العظيم [التحريم].

    أزاغ الله قلوبَهنَّ ولم يمنحهنَّ الشرف والعفة عمَّا حرَّم الله فخانتاهما خيانة الزِّنى لا شك ولا ريب، فأمّا امرأة نوحٍ عليه الصلاة والسلام فخانت زوجها مع رجلٍ من شياطين البشر من ذريات الشياطين الذين لبث فيهم رسول الله نوح ألف سنة إلا خمسين عاماً من الذين لا ينجبون إلا شياطين مثلهم فلا يلدوا إلا فاجراً كفّاراً وقد أخذت الرأفة رسول الله نوح عليه الصلاة والسلام بابنه، وقال:
    {رَبِّ إِنَّ ابْنِي مِنْ أَهْلِي وَإِنَّ وَعْدَكَ الحقّ وَأَنْتَ أَحْكَمُ الْحَاكِمِينَ ﴿٤٥﴾ قَالَ يَا نُوحُ إِنَّهُ لَيْسَ مِنْ أَهْلِكَ ۖ إِنَّهُ عَمَلٌ غَيْرُ صَالِحٍ ۖ فَلَا تَسْأَلْنِ مَا لَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ ۖ إِنِّي أَعِظُكَ أَنْ تَكُونَ مِنَ الْجَاهِلِينَ ﴿٤٦﴾} صدق الله العظيم [هود].

    وقال الله تعالى:
    {ضَرَبَ اللَّـهُ مَثَلًا لِّلَّذِينَ كَفَرُوا امْرَأَتَ نُوحٍ وَامْرَأَتَ لُوطٍ ۖ كَانَتَا تَحْتَ عَبْدَيْنِ مِنْ عِبَادِنَا صَالِحَيْنِ فَخَانَتَاهُمَا فَلَمْ يُغْنِيَا عَنْهُمَا مِنَ اللَّـهِ شَيْئًا وَقِيلَ ادْخُلَا النَّارَ مَعَ الدَّاخِلِينَ ﴿١٠} صدق الله العظيم [التحريم]، فتذكر قول الله تعالى: {فَخَانَتَاهُمَا فَلَمْ يُغْنِيَا عَنْهُمَا مِنَ اللَّـهِ شَيْئًا وَقِيلَ ادْخُلَا النَّارَ مَعَ الدَّاخِلِينَ} صدق الله العظيم.

    وأما ضرب المثل الذي ضربه الله للكافرين هو لكي ينفي الشفاعة كون المشركين بربهم يعتقدون بشفاعة الأنبياء بين يدي الله، ولكن هؤلاء من نساء الأنبياء لم نجد أنّهم أغنوا عنهن من الله شيئاً. وقال الله تعالى:
    {فَخَانَتَاهُمَا فَلَمْ يُغْنِيَا عَنْهُمَا مِنَ اللَّـهِ شَيْئًا وَقِيلَ ادْخُلَا النَّارَ مَعَ الدَّاخِلِينَ} صدق الله العظيم، فإحداهن أنجبت من الزنى وهي امرأة نوح كونها امرأةٌ شابة وهي إحدى نساء نوح عليه الصلاة والسلام، ولم تنجب سوى ذلك الولد نتيجة عمل غير صالح، وله نساءٌ صالحاتٌ. وأما الأخرى امرأة لوط فقد زنت وهي عجوز عاقر فلم تنجب برغم أنها ارتكبت فاحشة الزنى ولكنها عجوزٌ عاقرٌ. ولذلك قال الله تعالى: {فَنَجَّيْنَاهُ وَأَهْلَهُ أَجْمَعِينَ ﴿١٧٠﴾ إِلَّا عَجُوزًا فِي الْغَابِرِينَ ﴿١٧١﴾} صدق الله العظيم [الشعراء].

    وذلك جزاء امرأة نبيّ تخون زوجها وهو رسول من ربّ العالمين فإثمها أعظم من الزانيات الأخريات من نساء المسلمين. تصديقاً لقول الله تعالى:
    {يَا نِسَاءَ النَّبِيِّ مَن يَأْتِ مِنكُنَّ بِفَاحِشَةٍ مُّبَيِّنَةٍ يُضَاعَفْ لَهَا الْعَذَابُ ضِعْفَيْنِ ۚ وَكَانَ ذَٰلِكَ عَلَى اللَّـهِ يَسِيرًا ﴿٣٠} صدق الله العظيم [الأحزاب].

    وحسبي الله على الشيعة والسُّنة، فأمّا أناس من الشيعة فيريدون أن يثبتوا أنّ نساء الأنبياء مُعرضات لفتنة الفاحشة إذا لم يتقين الشبهات، وأسباب الفتنة في الخضوع بكلمات خطابهن للرجال وعدم إظهار زينتهن لهم وبرغم أن تلك فتوى حقّ ولكنها يراد بها باطلٌ وإثمٌ عظيمٌ ويريدون بالفتوى أن يدخلوا على الطعن في عرض عائشة زوجة النبي صلى الله عليه وعلى زوجته عائشة وجميع زوجات النبي وآله الطيبين وأسلّمُ تسليماً، وغضب الله على من افترى على جدتي عائشة ولعنه وأعدّ له عذاباً مهيناً، فكيف وقد برَّأها الله من فوق سبع سماوات. وقال الله تعالى:
    {إِنَّ الَّذِينَ جَاءُوا بِالْإِفْكِ عُصْبَةٌ مِّنكُمْ ۚ لَا تَحْسَبُوهُ شَرًّا لَّكُم ۖ بَلْ هُوَ خَيْرٌ لَّكُمْ ۚ لِكُلِّ امْرِئٍ مِّنْهُم مَّا اكْتَسَبَ مِنَ الْإِثْمِ ۚ وَالَّذِي تَوَلَّىٰ كِبْرَهُ مِنْهُمْ لَهُ عَذَابٌ عَظِيمٌ ﴿١١} صدق الله العظيم [النور].

    وقال الله تعالى:
    {وَالَّذِينَ يُؤْذُونَ الْمُؤْمِنِينَ وَالْمُؤْمِنَاتِ بِغَيْرِ مَا اكْتَسَبُوا فَقَدِ احْتَمَلُوا بُهْتَانًا وَإِثْمًا مُّبِينًا ﴿٥٨} صدق الله العظيم [الأحزاب].

    وأما السُّنة فذهبوا إلى البحث عن البرهان لعصمة نساء الأنبياء من الفاحشة فيجعلوهنّ معصوماتٍ من الخطيئة جميعاً، وهي فتوى باطل يراد بها الحقّ كبرهان لإثبات براءة عائشة مما يقوله الشيعة،
    ولكنّي الإمام المهدي أُبرئ جدتي عائشة وأُصلي عليها وأسلمُ تسليماً، ومن طعن في عرضها من بعد فتوى الإمام المهدي ببراءتها مما يقوله الجاهلون فإن عليه لعنة الله والملائكة والناس أجمعين ولن يجد له من دون الله وليَّاً ولا نصيراً، ولكنّي أفتي عن خيانة امرأة نوح ولوط وأثبت بالبرهان أنّ إحداهما حملت من الزنى وباءت بغضب من الله كونها امرأة نبيّ وليست كأحد من النساء كون ولدها سوف يكون ابن نبيّ وكرَّمها الله أن تكون امرأة نبيّ ولم تشكرا فضل الله عليهما امرأة نوح وامرأة لوط. ولذلك قال الله تعالى: {كَانَتَا تَحْتَ عَبْدَيْنِ مِنْ عِبَادِنَا صَالِحَيْنِ فَخَانَتَاهُمَا فَلَمْ يُغْنِيَا عَنْهُمَا مِنَ اللَّـهِ شَيْئًا وَقِيلَ ادْخُلَا النَّارَ مَعَ الدَّاخِلِينَ} صدق الله العظيم [التحريم:١٠].

    وأما المثل فيقصد به الفتوى في نفي الشفاعة برغم أنهن من نساء الأنبياء:
    {فَلَمْ يُغْنِيَا عَنْهُمَا مِنَ اللَّـهِ شَيْئًا وَقِيلَ ادْخُلَا النَّارَ مَعَ الدَّاخِلِينَ} صدق الله العظيم، كون خطيئة نساء الأنبياء ليست كمثل خطيئة إحدى نساء المسلمين كونها سوف تغشّ أمّةً بأسرها فيزعم الناس أنّ فلان ابن أبيه النبي فلان فما أعظمها من جريمة نكراء ولذلك جزاء الخائنات منهن نار جهنم، وكذلك التي تموت وهي لم تتُب من فاحشة الزنى سواء امرأة أو رجل فهو من أصحاب جهنم. تصديقاً لقول الله تعالى: {وَلَا يَزْنُونَ ۚ وَمَنْ يَفْعَلْ ذَٰلِكَ يَلْقَ أَثَامًا ﴿٦٨﴾ يُضَاعَفْ لَهُ الْعَذَابُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَيَخْلُدْ فِيهِ مُهَانًا ﴿٦٩﴾} صدق الله العظيم [الفرقان].

    وإنما نساء الأنبياء إذا أتين الفاحشة يُضاعفُ لهنّ العذاب كونها امرأة رسول من ربّ العالمين، ولم يفتِ الله أنهنّ معصوماتٌ من ارتكاب الخطيئة فيسمح لهن بمخالطة الرجال والخضوع بالقول وإظهار زينتهن فلم يسمح الله لهن بذلك كونهن لسن معصومات من الخطيئة، ولذلك أمرهنَّ الله بالتحجب وعدم إظهار زينتهن وعدم الخضوع بالقول حتى لا يتعرضن لارتكاب الخطيئة. تصديقاً لقول الله تعالى:
    {يَا نِسَاءَ النَّبِيِّ لَسْتُنَّ كَأَحَدٍ مِّنَ النِّسَاءِ ۚ إِنِ اتَّقَيْتُنَّ فَلَا تَخْضَعْنَ بِالْقَوْلِ فَيَطْمَعَ الَّذِي فِي قَلْبِهِ مَرَضٌ وَقُلْنَ قَوْلًا مَّعْرُوفًا ﴿٣٢} صدق الله العظيم [الأحزاب].

    كونهنّ لسْنَ معصومات من الخطيئة، ويريدُ الله أن يحميهن من شرّ أنفسهن وشرّ الذين يتّبعون الشهوات ويريدُ الله أن يذهب الرجس عنهن ويطهرهن تطهيراً كونهن أصبحن ممن هدى الله وأصبحن من آل بيت محمد رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم كونهنّ زوجاته، ويريدُ الله ليذهب عنهنّ وآل بيته الرجس ويطهِّرهم تطهيراً. تصديقاً لقول الله تعالى:
    {يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ قُلْ لِأَزْوَاجِكَ إِنْ كُنْتُنَّ تُرِدْنَ الْحَيَاةَ الدُّنْيَا وَزِينَتَهَا فَتَعَالَيْنَ أُمَتِّعْكُنَّ وَأُسَرِّحْكُنَّ سَرَاحًا جَمِيلًا ﴿٢٨﴾ وَإِنْ كُنْتُنَّ تُرِدْنَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَالدَّارَ الْآخِرَةَ فَإِنَّ اللَّهَ أَعَدَّ لِلْمُحْسِنَاتِ مِنْكُنَّ أَجْرًا عَظِيمًا ﴿٢٩﴾ يَا نِسَاءَ النَّبِيِّ مَنْ يَأْتِ مِنْكُنَّ بِفَاحِشَةٍ مُبَيِّنَةٍ يُضَاعَفْ لَهَا الْعَذَابُ ضِعْفَيْنِ ۚ وَكَانَ ذَٰلِكَ عَلَى اللَّهِ يَسِيرًا ﴿٣٠﴾ وَمَنْ يَقْنُتْ مِنْكُنَّ لِلَّهِ وَرَسُولِهِ وَتَعْمَلْ صَالِحًا نُؤْتِهَا أَجْرَهَا مَرَّتَيْنِ وَأَعْتَدْنَا لَهَا رِزْقًا كَرِيمًا ﴿٣١﴾ يَا نِسَاءَ النَّبِيِّ لَسْتُنَّ كَأَحَدٍ مِنَ النِّسَاءِ ۚ إِنِ اتَّقَيْتُنَّ فَلَا تَخْضَعْنَ بِالْقَوْلِ فَيَطْمَعَ الَّذِي فِي قَلْبِهِ مَرَضٌ وَقُلْنَ قَوْلًا مَعْرُوفًا ﴿٣٢﴾ وَقَرْنَ فِي بُيُوتِكُنَّ وَلَا تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجاهليّة الْأُولَىٰ ۖ وَأَقِمْنَ الصَّلَاةَ وَآتِينَ الزَّكَاةَ وَأَطِعْنَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ ۚ إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا ﴿٣٣﴾ وَاذْكُرْنَ مَا يُتْلَىٰ فِي بُيُوتِكُنَّ مِنْ آيَاتِ اللَّهِ وَالْحِكْمَةِ ۚ إِنَّ اللَّهَ كَانَ لَطِيفًا خَبِيرًا ﴿٣٤﴾ إِنَّ الْمُسْلِمِينَ وَالْمُسْلِمَاتِ وَالْمُؤْمِنِينَ وَالْمُؤْمِنَاتِ وَالْقَانِتِينَ وَالْقَانِتَاتِ وَالصَّادِقِينَ وَالصَّادِقَاتِ وَالصَّابِرِينَ وَالصَّابِرَاتِ وَالْخَاشِعِينَ وَالْخَاشِعَاتِ وَالْمُتَصَدِّقِينَ وَالْمُتَصَدِّقَاتِ وَالصَّائِمِينَ وَالصَّائِمَاتِ وَالْحَافِظِينَ فُرُوجَهُمْ وَالْحَافِظَاتِ وَالذَّاكِرِينَ اللَّهَ كَثِيرًا وَالذَّاكِرَاتِ أَعَدَّ اللَّهُ لَهُمْ مَغْفِرَةً وَأَجْرًا عَظِيمًا ﴿٣٥﴾} صدق الله العظيم [الأحزاب].

    ولكن أبا حمزة محمود المصري يريد أن يظنّ الآخرين أنّ الإمام المهدي يطعن في عرض عائشة رضي الله عنها وأرضاها وذلك من مكرك في الصدّ عن اتباع الإمام المهدي في جميع المنتديات الإسلاميّة، فأمّا الذين لا يعقلون فيصدقون الفاسق ويقومون بحذف البيان الحقّ للإمام المهدي من موقعهم فظلموا أنفسهم ظُلماً عظيماً وكان بالأحرى أن يبقوه في موقعهم ومن ثم يقوموا بتنزيل الردّ عليه إن كانوا يرون في بيان الإمام ناصر محمد اليماني فتاوى الضلال المبين وذلك حتى لا يضلّ الإمام ناصر محمد اليماني المسلمين إن كانوا يرونه على ضلالٍ مبينٍ، ولكنهم لم يروا في بيان الإمام ناصر محمد اليماني إلا الحقّ وإنما صدقوا الفاسق محمود أبا حمزة الذي لعنه الله وغضبَ عليه وأعدَّ له عذاباً مهيناً، ولن يغني عنهم محمود من ربّ الوجود شيئاً، والله المستعان على ما تصفون، وسلامٌ على المرسلين، والحمد لله ربّ العالمين..

    ويا محمود نادني بلقبي الذي لقبني به جدّي خيراً لك، ولن أقر ولن أنكر لقبي القردعي فأذرك في طغيانك تعمه، أم إنك تظنّ أني سوف أخاف لو أنك تكلمت بلقبي الحقّ؟ فإنك لمن الخاطئين، فإن كان لكم كيداً فكيدوني ولا تنظرون. وأنا أعلمُ أنك جئت إلى هذا الموقع لكي تصدّ أهله عن التصديق بصاحبهم، ولكنّي أُشهدُ الله وكفى بالله شهيداً أنّي الإمام المهديّ المنتظَر لا شك ولا ريب وليس معنى موافقتهم لاستمرار الحوار أنهم صدقوا أو بايعوا وإنما يريدون أن يتبيّن لهم الحقّ من الباطل، ألا والله لم يأتِني منهم شيئاً ولا حتى رسالة على الخاص ولا أعلمُ بما في أنفسهم وربهم بهم عليم، فمن كان يريد طريق الهدى إلى الله على نهج كتاب الله القرآن العظيم وسنّة نبيه الحقّ فذلك ما نبغي جميعاً كتاب الله وسنة رسوله الحقّ التي لا تخالف لمحكم آيات الكتاب، فأهم شيء لدينا في أحاديث السُّنة النبويّة هي عدم المخالفة لمحكم كتاب الله، وأما إذا كان الحديث لا يوافق الكتاب ولا يختلف معه فقد أنعم الله علينا بنعمة العقل والمنطق، فأهم شيء هو أن لا يخالف الحديث أو الرواية لآيةٍ محكمةٍ في كتاب الله القرآن العظيم وذلك تصديقاً لناموس كشف الأحاديث المدسوسة عن النبي كذباً وليست عنه شيئاً أننا سوف نجد بينها وبين محكم القرآن اختلافاً كثيراً.

    وأما بالنسبة لدرجتي العلمية فليس محمود المصري من يقسمُ رحمة الله! أفلا تسأل نفسك لماذا جعل الله المهديّ المنتظَر هو الإمام لرسول الله المسيح عيسى ابن مريم صلى الله عليه وعلى أمّه وآل عمران المكرمين وسلم تسليماً؛ بل كان ذلك بقدرٍ مقدورٍ في الكتاب المسطور فلا يهم لدينا الآن البرهان في درجتي العلمية بل نترك ذلك للرحمن فليس لي ولا لك ولا للأنبياء عليهم الصلاة والسلام من الأمر شيئاً فالأمر كله لله وإلى الله تُرجع الأمور يعلمُ خائنة الأعين وما تخفي الصدور، بل تعالوا لكلمة سواء بينكم وبين المهديّ المنتظَر الإمام ناصر محمد اليماني أن لا نعبدُ إلا الله ولا نُشرك به شيئاً ونذر عقيدة الشفعاء بين يدي الله سبحانه، فمن ذا الذي هو أرحم بكم من الله؟ فاتقوا الله ولا تشركوا به شيئاً، ألم يكفِكم قول الله تعالى في محكم كتابه العزيز:
    {وَأَنذِرْ بِهِ الَّذِينَ يَخَافُونَ أَن يُحْشَرُوا إِلَىٰ رَبِّهِمْ ۙ لَيْسَ لَهُم مِّن دُونِهِ وَلِيٌّ وَلَا شَفِيعٌ لَّعَلَّهُمْ يَتَّقُونَ ﴿٥١} صدق الله العظيم [الأنعام].

    وقال الله تعالى:
    {وَيَقُولُونَ هَـٰؤُلَاءِ شُفَعَاؤُنَا عِندَ اللَّـهِ ۚ قُلْ أَتُنَبِّئُونَ اللَّـهَ بِمَا لَا يَعْلَمُ فِي السَّمَاوَاتِ وَلَا فِي الْأَرْضِ ۚ سُبْحَانَهُ وَتَعَالَىٰ عَمَّا يُشْرِكُونَ} صدق الله العظيم [يونس:١٨].

    وقال الله تعالى:
    {يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَنفِقُوا مِمَّا رَزَقْنَاكُم مِّن قَبْلِ أَن يَأْتِيَ يَوْمٌ لَّا بَيْعٌ فِيهِ وَلَا خُلَّةٌ وَلَا شَفَاعَةٌ ۗ وَالْكَافِرُونَ هُمُ الظَّالِمُونَ ﴿٢٥٤} صدق الله العظيم [البقرة].

    فذروا اتّباع الآيات المتشابهات في ذكر الشفاعة إني لكم ناصح أمين، فكيف ترجون رحمة ممن هم أدنى رحمة من الله أرحم الراحمين، أفلا تعقلون؟ وبسبب عقيدة الشفاعة دخل في الإشراك كثيرٌ من المسلمين، ونفتي بالحقّ ولا نزال عليه مصِّرين إصراراً شديد المحال بنفي شفاعة العبيد بين يدي الربّ المعبود فمن ذا الذي هو أرحم بكم من الله أرحم الراحمين. تصديقاً لقول الله تعالى:
    {قُل لِّلَّـهِ الشَّفَاعَةُ جَمِيعًا ۖ لَّهُ مُلْكُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ ۖ ثُمَّ إِلَيْهِ تُرْجَعُونَ ﴿٤٤} صدق الله العظيم [الزمر].

    وأفتيكم بالحقّ ولم يجعلني الله وكيلاً عليكم فمن شاء فليؤمن ومن شاء فليكفر ومن كان يعتقد أنّه لا يحق له أن ينافس الأنبياء والمرسلين في حب الله وقربه فإني أشهدُ الله وكفى بالله شهيداً أنّه لمن المشركين بسبب المبالغة في تعظيم الأنبياء والمرسلين وكأنهم أولاد الله وليس من ضمن عبيد الله المسلمين! فكيف تجعلونهم خطاً أحمر بين العبيد والرب المعبود، أفلا تتقون؟

    ويا أمّة الإسلام، إن الله ربكم وربّ المهديّ المنتظَر وجميع المرسلين من ربّ العالمين، وما نحن إلا بشرٌ مثلكم ولكم الحقّ في الرحمن ما للإمام المهدي وجميع الأنبياء والمرسلين، فلا فرق للأنبياء والمهديّ المنتظَر عليكم شيئاً كوننا لم يتّخذنا الله أولاداً له من دونِكم سبحانه! بل نحن عباد لله أمثالكم ولكم من الحقّ في ذات الله ما للإمام المهدي وجميع الأنبياء والمرسلين فاتقوا الله وانضموا مع العبيد إلى التنافس إلى الربّ المعبود أيهم أقرب. تصديقاً لقول الله تعالى:
    {يَبْتَغُونَ إِلَىٰ رَبِّهِمُ الْوَسِيلَةَ أَيُّهُمْ أَقْرَبُ وَيَرْجُونَ رَحْمَتَهُ وَيَخَافُونَ عَذَابَهُ ۚ إِنَّ عَذَابَ رَبِّكَ كَانَ مَحْذُورًا} صدق الله العظيم [الإسراء:٥٧].

    فهذه فتوى من ربّ العالمين بإعلان التنافس لكافة العبيد إلى الربّ المعبود أيهم أحبّ وأقرب كون الله جعل صاحب أقرب درجة إلى عرش الربّ في أعلى الجنة عبداً مجهولاً فهل هو من الملائكة أم من الجنّ أم من الإنس؟ بل لا يزال العبد مجهولاً والحكمة أنّ الله جعل صاحبها عبداً مجهولاً وذلك لكي يستمر تنافس العبيد في السماوات والأرض إلى الربّ المعبود أيهم أقرب إلى ذي العرش، سبحانه وتعالى علوَّاً كبيراً! وذلك لكي يخرج عباده من الإشراك جميعاً فيتنافسون إلى ربِّهم أيّهم أقرب ويرجون رحمته ويخافون عذابه، وأولئك هم المهتدون الذين خرجوا من عبادة العباد إلى عبادة ربّ العباد الذين يعبدون الله لا يشركون به شيئاً.

    وأما المشركون فهم يعظِّمون العبيد فيجعلوهم كخط ٍأحمرَ بينهم وبين الربّ المعبود ويعتقدون أنّه لا ينبغي لهم التفكير في منافستهم في حُبّ الله وقربه وكأنهم هم الأولى بربهم منهم، ويا سبحان الله وتعالى علوَّاً كبيراً! وما ابتعث الله أنبياءه ورسله لكي يدعوكم إلى المبالغة فيهم بغير الحقّ، بل ليدعوكم إلى أن تبتغوا الوسيلة إلى ربّكم فتكونوا من ضمن العبيد المتنافسين إلى الربّ المعبود أيهم أقرب، ولكن محمود من الذين قال الله تعالى عنهم:
    {وَجَعَلْنَا عَلَىٰ قُلُوبِهِمْ أَكِنَّةً أَن يَفْقَهُوهُ وَفِي آذَانِهِمْ وَقْرًا ۚ وَإِذَا ذَكَرْتَ رَبَّكَ فِي الْقُرْآنِ وَحْدَهُ وَلَّوْا عَلَىٰ أَدْبَارِهِمْ نُفُورًا ﴿٤٦} صدق الله العظيم [الإسراء].

    وقال الله تعالى:
    {ذَٰلِكُم بِأَنَّهُ إِذَا دُعِيَ اللَّـهُ وَحْدَهُ كَفَرْتُمْ ۖ وَإِن يُشْرَكْ بِهِ تُؤْمِنُوا ۚ فَالْحُكْمُ لِلَّـهِ الْعَلِيِّ الْكَبِيرِ ﴿١٢} صدق الله العظيم [غافر].

    وما دعاكم الإمام المهدي إلا إلى ما دعاكم إليه من قبله كافة الأنبياء والمرسلين إلى كلمة سواء بيننا وبينكم في حق العبادة للربّ والتنافس في حبه وقربه سبحانه وتعالى علوَّاً كبيراً، فهل أنتم مهتدون؟ ولن تجدوا الإمام المهدي يوماً ما يغيّر دعوته إلى الباطل حتى يتبع رضوانكم بل رضوان الله أعبد وأعوذُ بالله أن أكون من الجاهلين، وأرجو من ربّي أن يجعلني من الشاكرين.

    ويا محمود إنّما نحاورك هنا حتى يكونوا شهداء بيني وبينك بالحقّ فهذا موقعٌ محايدٌ ويتحرّى الصدق حتى في الأسماء كونك تفتري علينا أننا نقوم بحذف الحجج علينا في بياناتك فلا نظهر منها إلا ما نريد! ولكنّ هذا الموقع موقع محايد، فلنجعله شاهداً بالحقّ بين الإمام ناصر محمد اليماني وبين عدوه اللدود محمود الذي يشنّ الحرب على الإمام الموعود بكلّ حيلةٍ ووسيلةٍ ليصدّ المسلمين من اتّباع القرآن العظيم.

    وها هو شهد شاهد بالحقّ أحد ضيوف هذا الموقع، ألم أقل لك إنّك لن تمكر إلا بنفسك يا محمود؟ وسوف تموت بغيظك، إنّ الله مُخرج ما كنتم تمكرون. ولكنّي أفتيهم أنّهم إذا لم يقوموا بحذف بيانات الإمام المهدي ناصر محمد اليماني فإنّ أبا حمزة محمود العدو اللدود سوف يحاول أن يتسلل إلى إدارة موقعهم لكي يحذف بيان المهديّ المنتظَر الحقّ للذكر؛ كون محمود من ألدِّ أعداء الله ورسوله والمهديّ المنتظَر؛ كون محمود من الذين يريدون أن يطفِئوا نور الله بأفواههم ويأبى الله إلا أن يُتمّ نوره ولو كره المجرمون ظهوره.

    وسلامٌ على المرسلين، والحمد لله ربّ العالمين..
    الإمام المهدي ناصر محمد اليماني.
    _________________

    اضغط هنا لقراءة البيان المقتبس..



  4. افتراضي بیان دیگر در پایگاه جهانی علمی هاشمی به تمام علمای امت در مورد درخواست گفتگو در پایگاه محاید..

    سلسله گفتارهای امام در پایگاه أشراف أونلاین
    - 4 -
    الإمام ناصر محمد اليماني
    07 - محرم - 1432 هـ
    14 - 12 - 2010 مـ
    ۲۳-آذر-۱۳۸۹ه.ش.
    02:24 صبح
    ــــــــــــــــــــ

    بیان دیگر در پایگاه جهانی علمی هاشمی به تمام علمای امت در مورد درخواست گفتگو در پایگاه محاید..
    بسم الله الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
    {إِنَّ اللَّـهَ وَمَلَائِكَتَهُ يُصَلُّونَ عَلَى النَّبِيِّ ۚ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا صَلُّوا عَلَيْهِ وَسَلِّمُوا تَسْلِيمًا ﴿٥٦} صدق الله العظيم [الأحزاب].
    اللهم صلي وسلم وبارك على كافة أنبيائك ورُسلك وآلهم الطيبين والتابعين للحق في الأولين وفي الآخرين وفي الملأ الأعلى إلى يوم الدين:
    از مهدی منتظر خطاب به تمام علما، منبریان و مفتیان در سراسر جهان، السلام عليكم ورحمة الله وبركاته، من شما را به میز گفتگوی دیگری با مهدی منتظر دعوت می‌کنم که در پایگاه جهانی وعلمی خاندان هاشمی برقرار شده است. مهدی منتظر ناصر محمد یمانی میهمان آنهاست و اعضاء این پایگاه نه از انصار مهدی منتظرناصر محمد یمانی هستند و نه از مخالفانش و هنوز در تردیدند که آیا امام ناصر محمد یمانی واقعأ مهدی منتظر است یا دروغگویی است بی شرم. به هر حال هرکدام از این دو حالت صحت داشته باشد؛ گردانندگان این پایگاه پیروزند چرا که میزبان گفتگو بین ناصر محمد یمانی و تمام علمای امت، منبریان و مفتیان هستند زیرا اکثرعلمای امت از مناظره و گفتگو در پایگاه امام مهدی ناصر محمد یمانی فراری هستند و علت آن هم تبلیغات منتشر شده توسط ابو حمزه مصری است. برای همین تصمیم دیگری اختیار کردیم تا ناصر محمد یمانی میهمان پایگاه جهانی علمی خاندان هاشمی باشد اما آنها را به خداوند عظیم، پروردگار آسمان‌ها و زمین و آنچه که بین آنهاست و رب عرش عظیم سوگند می‌دهم تا به علت نسبتی که با امام ناصر محمد یمانی دارند؛ غرورشان آنها را گمراه نکند چراکه شایسته آل بیت نیست که گرفتار غیرت جاهلی بدوی شوند؛ بلکه به آنها می‌گویم ای آل بیت مُحمد رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم در سراسر جهان، به حق شاهد باشید، اگر دیدید یارتان امام مهدی ناصر محمد یمانی بر حق است و به سوی راه راست-صراط مستقیم – دعوت می‌کند، حق آن است که از حقیقت پیروی کنید و اگر دیدید امام مهدی ناصر یمانی به روشنی گمراه است، برشما واجب است که جلوی او را بگیرید تا باعث گمراهی مسلمانان نشده و آبروی آل بیت را نبرد، چرا که امام مهدی منتظر ناصر محمد یمانی هم می‌تواند عامل عزت شما و مسلمانان باشد و هم می‌تواند باعث سرافکندگی شما شود زیرا اعلام نموده که از آل بیت هاشمی قریشی است. از آنجا که من بی هیچ شک و تردید امام مهدی منتظر حق خداوند هستم؛ اجازه دهید تا نتیجه مناظره و بحث را پیشاپیش اعلام کرده و با سوگند به خداوند آن را خالص‌تر و تزکیه کنم. قسم به خداوند بزرگ که استخوان‌های پوسیده و پراکنده را زنده می‌کند، قسم به پروردگار آسمان‌ها و زمین و آنچه که بین آنهاست و قسم به رب عرش العظیم که اگر تمام علمای دینی انس و جن در این پایگاه گرد آمده و تنها بر اساس قرآن عظیم با امام مهدی ناصر محمد یمانی به بحث بپردازند؛ شاهد خواهید بود که امام ناصر محمد یمانی با علم و دلایل قاطع برگرفته از آیات محکم قرآن بر تمام علمای ثقلین ( انس وجن) پیروز خواهد شد، بدانید که من راست می‌گویم. اما اگر کسی از علمای مسلمین یا نصاری یا یهود توانستند حتی در یک مسئله قرآنی با بیانی هدایت گر و درست‌تراز سخنان امام ناصر محمد یمانی بر اوغلبه کنند، بر امام ناصر محمد یمانی است که از باور خویش درباره مهدی منتظر بودن خود دست بردارد. اگر علمای امت یا مفتیان حتی در یک مسئله بر او غلبه کنند، بر تمام انصار پیشتاز برگزیده در سرتاسر جهان که در عصر گفتگوی پیش از ظهور به او پیوسته‌اند واجب است که از تبعیت او دست بردارند. اما...هیهات که چنین شود به خداوند آسمان ها و زمین سوگند که با آیات محکمی از کتاب که برای عالمان و جاهلانتان روشن است همه آنها را وادار به سکوت کرده و وادارشان می‌کنم یکی از این دو راه را انتخاب کنند؛ راه سومی در کار نیست: یا به ریسمان خداوند قرآن عظیم چنگ زده و به مطالب مخالف با آیات محکم ذکر- چه در تورات یا انجیل یا سنت نبوی محمدی- کافر شوند. امام مهدی به تورات و انجیل و هم چنین به سنت نبوی باور دارد، اما مهدی منتظر نسبت به هرچه که در آنها بر خلاف آیات محکم کتاب خداوند باشد کافر است چرا که قرآن تنها کتابی است که از تحریف مصون بوده و برای تمام بشریت فرستاده شده و مایه بشارت و رحمت مؤمنین است. خداوند این کتاب را برای تمامی مردم فرستاده و آن را از تحریف مصون نگه داشته است تا دیگر بهانه‌ای برای مردم در برابر خداوند باقی نماند. او کتاب خود قرآن عظیم را برای تذکر به جهانیانی که طالب رفتن به مسیر مستقیم باشند فرستاد، تا دیگر نگویند کتاب بر دو گروه قبل از ما یعنی یهودیان و نصاری [مسیحیان] فرستاده شده است و ما از تعلیمات آنها بی‌خبر بودیم و از آنجا که کتب آنها یعنی تورات و انجیل تحریف شده و اختلافاتی در آن هست، ما نمی‌دانیم کدام یک از آنها برحقند... هیهات هیهات که خداوند کتابی را فرو فرستاده است که مرجع تمام کتب انبیاء و رسولان جن و انسی است که به سوی عالم جن و انس گسیل شده‌اند، این کتاب برهان حق برای کسانی است که بخواهند از آن پیروی نمایند. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
    { قُلْ هَاتُوا بُرْهَانَكُمْ هَٰذَا ذِكْرُ مَنْ مَعِيَ وَذِكْرُ مَنْ قَبْلِي بَلْ أَكْثَرُهُمْ لَا يَعْلَمُونَ الْحَقَّ فَهُمْ مُعْرِضُونَ }صدق الله العظيم . [الأنبياء: ٢٤]
    خداوند این کتاب را حجت برای افرادی قرار داده است که از کتاب مصون از تحریف پیروی کنند و آنها را به رحمت خود رسانده و از عذاب خود رها می‌سازد. به همین ترتیب حجت خداوند برعلیه افرادی است که از پیروی از ذکری که محفوظ از تحریف است روبرگردانده‌اند و آنها را به عذاب بسیار شدیدی دچار خواهد کرد تا دیگر تا روز قیامت بهانه‌ای در برابر پروردگار نداشته باشند. خداوند تعالی می‌فرماید:
    { وَهَٰذَا كِتَابٌ أَنْزَلْنَاهُ مُبَارَكٌ فَاتَّبِعُوهُ وَاتَّقُوا لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ ﴿١٥٥﴾ أَنْ تَقُولُوا إِنَّمَا أُنْزِلَ الْكِتَابُ عَلَىٰ طَائِفَتَيْنِ مِنْ قَبْلِنَا وَإِنْ كُنَّا عَنْ دِرَاسَتِهِمْ لَغَافِلِينَ ﴿١٥٦﴾ أَوْ تَقُولُوا لَوْ أَنَّا أُنْزِلَ عَلَيْنَا الْكِتَابُ لَكُنَّا أَهْدَىٰ مِنْهُمْ ۚ فَقَدْ جَاءَكُمْ بَيِّنَةٌ مِنْ رَبِّكُمْ وَهُدًى وَرَحْمَةٌ ۚ فَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنْ كَذَّبَ بِآيَاتِ اللَّهِ وَصَدَفَ عَنْهَا ۗ سَنَجْزِي الَّذِينَ يَصْدِفُونَ عَنْ آيَاتِنَا سُوءَ الْعَذَابِ بِمَا كَانُوا يَصْدِفُونَ ﴿١٥٧﴾ هَلْ يَنْظُرُونَ إِلَّا أَنْ تَأْتِيَهُمُ الْمَلَائِكَةُ أَوْ يَأْتِيَ رَبُّكَ أَوْ يَأْتِيَ بَعْضُ آيَاتِ رَبِّكَ ۗ يَوْمَ يَأْتِي بَعْضُ آيَاتِ رَبِّكَ لَا يَنْفَعُ نَفْسًا إِيمَانُهَا لَمْ تَكُنْ آمَنَتْ مِنْ قَبْلُ أَوْ كَسَبَتْ فِي إِيمَانِهَا خَيْرًا ۗ قُلِ انْتَظِرُوا إِنَّا مُنْتَظِرُونَ ﴿١٥٨﴾ إِنَّ الَّذِينَ فَرَّقُوا دِينَهُمْ وَكَانُوا شِيَعًا لَسْتَ مِنْهُمْ فِي شَيْءٍ ۚ إِنَّمَا أَمْرُهُمْ إِلَى اللَّهِ ثُمَّ يُنَبِّئُهُمْ بِمَا كَانُوا يَفْعَلُونَ ﴿١٥٩﴾ }
    صدق الله العظيم . [الأنعام]
    ای علمای امت و مفتیان کشورها و پیروانشان، بدانید که خداوند قرآن عظیم را به عنوان حجت شما در برابر خود قرار داده تا به شما رحمت نماید و تصدیقِ فرموده‌ی خداوند تعالی:
    {وَهَٰذَا كِتَابٌ أَنْزَلْنَاهُ مُبَارَكٌ فَاتَّبِعُوهُ وَاتَّقُوا لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ ﴿١٥٥﴾} صدق الله العظيم [الأنعام].

    تا در برابر پروردگارتان حجتی نداشته باشید و بگویید:
    {إِنَّمَا أُنْزِلَ الْكِتَابُ عَلَىٰ طَائِفَتَيْنِ مِنْ قَبْلِنَا وَإِنْ كُنَّا عَنْ دِرَاسَتِهِمْ لَغَافِلِينَ ﴿١٥٦﴾ أَوْ تَقُولُوا لَوْ أَنَّا أُنْزِلَ عَلَيْنَا الْكِتَابُ لَكُنَّا أَهْدَىٰ مِنْهُمْ}
    اما این حجت قاطع و رسای خداوند دربرابر شما و یهودیان و نصاری [مسیحیان] و تمام عالمیان است چرا که کتابی چون قرآن عظیم را بر شما و تمام بشریت نازل فرموده است. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
    {قُلْ يَا أَيُّهَا النَّاسُ إِنِّي رَسُولُ اللَّـهِ إِلَيْكُمْ جَمِيعًا الَّذِي لَهُ مُلْكُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ ۖ لَا إِلَـٰهَ إِلَّا هُوَ يُحْيِي وَيُمِيتُ ۖ فَآمِنُوا بِاللَّـهِ وَرَسُولِهِ النَّبِيِّ الْأُمِّيِّ الَّذِي يُؤْمِنُ بِاللَّـهِ وَكَلِمَاتِهِ وَاتَّبِعُوهُ لَعَلَّكُمْ تَهْتَدُونَ ﴿١٥٨} صدق الله العظيم [الأعراف].
    محمد رسول الله تنها از همین قرآن عظیم پیروی کرده و گروه‌های مختلف را به پذیرش احکام آیات محکم قرآن بزرگ دعوت می‌نماید. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
    {وَكَذَٰلِكَ أَنزَلْنَاهُ حُكْمًا عَرَبِيًّا ۚ وَلَئِنِ اتَّبَعْتَ أَهْوَاءَهُم بَعْدَ مَا جَاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ مَا لَكَ مِنَ اللَّـهِ مِن وَلِيٍّ وَلَا وَاقٍ ﴿٣٧} صدق الله العظيم [الرعد].

    اگراین تهدید و وعید خطاب به محمد رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم است و خداوند به ایشان این گونه هشدار می‌دهد تا مبادا از مطالبی که مخالف آیات قرآن عظیم است- ازهر جا که باشند- پیروی نماید؛ پس چه برسد به شما امت محمد صلى الله عليه وآله وسلم؛ آیا هیچ به فکر خود هستید؟ آیا پروا نمی‌کنید. به خداوند یگانه‌ای که معبودی جز او نیست سوگند، ابو حمزه محمود مصری که مجدانه تلاش می کند تا مردم را از پیروی از دعوت امام مهدی ناصر محمد یمانی بازدارد –دربرابر خداوند-به کار شما نخواهد آمد. چرا که او شما را از راه امام مهدی ناصر محمد دور نمی‌کند؛ او شما را از پیروی از آیات محکمی از کتاب باز می‌دارد که برای عالم و جاهل روشن و واضح است. او نه امام مهدی ناصر محمد را تکذیب می‌کند و نه جّدش محمد صلی الله علیه و آله و سلم را ، چرا که این سخنان نه کلام امام مهدی ناصر محمد است و نه کلام جدّش محمد صلی الله علیه و آله و سلم؛ بلکه این کلام الله است و چه حدیثی صادق تر از حدیث خداوند است؛ ای محمود چرا متذکر نمی‌شوی. خداوند تعالی می‌فرماید:
    {قَدْ نَعْلَمُ إِنَّهُ لَيَحْزُنُكَ الَّذِي يَقُولُونَ ۖ فَإِنَّهُمْ لَا يُكَذِّبُونَكَ وَلَـٰكِنَّ الظَّالِمِينَ بِآيَاتِ اللَّـهِ يَجْحَدُونَ ﴿٣٣} صدق الله العظيم [الأنعام].
    ای محمود از خدا پروا کن و راه پیروی از قرآن عظیم را منحرف نساز؛ با آیات محکم خداوند که اساس قرآن هستند تو را پند می‌دهم پس متذکر کلام خداوند تعالی شو که می‌فرماید:

    {فَقَدْ جَاءَكُمْ بَيِّنَةٌ من ربّكم وَهُدًى وَرَحْمَةٌ ۚ فَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنْ كَذَّبَ بِآيَاتِ اللَّهِ وَصَدَفَ عَنْهَا ۗ سَنَجْزِي الَّذِينَ يَصْدِفُونَ عَنْ آيَاتِنَا سُوءَ الْعَذَابِ بِمَا كَانُوا يَصْدِفُونَ} صدق الله العظيم [الأنعام:١٥٧].
    و خداوند تعالی می‌فرماید:
    {وَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّن ذُكِّرَ بِآيَاتِ رَبِّهِ فَأَعْرَضَ عَنْهَا وَنَسِيَ مَا قَدَّمَتْ يَدَاهُ ۚ إِنَّا جَعَلْنَا عَلَىٰ قُلُوبِهِمْ أَكِنَّةً أَن يَفْقَهُوهُ وَفِي آذَانِهِمْ وَقْرًا ۖ وَإِن تَدْعُهُمْ إِلَى الْهُدَىٰ فَلَن يَهْتَدُوا إِذًا أَبَدًا ﴿٥٧} صدق الله العظيم [الكهف].

    و خداوند تعالی می‌فرماید:
    {وَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّن ذُكِّرَ بِآيَاتِ رَبِّهِ ثُمَّ أَعْرَضَ عَنْهَا ۚ إِنَّا مِنَ الْمُجْرِمِينَ مُنتَقِمُونَ ﴿٢٢} صدق الله العظيم [السجدة].
    امام مهدی ناصر محمد تنها پند دهنده‌ای است که با قرآن به تمام بندگانی که از وعده (عذاب ) خداوند در هراسند تذکرمی‌دهد. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
    {نَّحْنُ أَعْلَمُ بِمَا يَقُولُونَ ۖ وَمَا أَنتَ عَلَيْهِم بِجَبَّارٍ ۖ فَذَكِّرْ بِالْقُرْآنِ مَن يَخَافُ وَعِيدِ ﴿٤٥} صدق الله العظيم [ق].

    به خداوند سوگند که تنها کسانی از آیات محکم کتاب خدا پیروی کرده و نسبت به آنچه که برخلاف آیات محکم ذکر (قرآن) محفوظ از تحریف کافرند که در نهان از خداوند ترسیده و از کلام حق او روگردان نباشند. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
    {إِنَّمَا تُنذِرُ مَنِ اتَّبَعَ الذِّكْرَ وَخَشِيَ الرَّحْمَـٰنَ بِالْغَيْبِ ۖ فَبَشِّرْهُ بِمَغْفِرَةٍ وَأَجْرٍ كَرِيمٍ ﴿١١} صدق الله العظيم [يس].

    ای علمای مسلمین، نصاری [مسیحیان] و یهودیان و ای کسانی که پیرو آنها هستید؛ ای مردم جهان از خداوند پروا کنید و از (خشم) او به سوی(رحمتش) بگریزید. من کسی هستم که با بیان حق کتاب خداوند قرآن عظیم، از جانب او به شما هشداری آشکار و روشن می‌دهم . من به سوی شما آمده‌ام تا از بیان حق و آیات محکم قرآن؛ از کلام حق پروردگار رحیم با شما سخن بگویم.از روی ظن و گمان،سخنی بر زبان نمی‌آورم که ظن و گمان در پیشگاه حق جایی ندارد. به همین دلیل است که قبل از آغاز گفت‌وگو نتیجه آن را به اطلاعتان رساندم. چون من فتوایی نمی‌دهم که بعد از آن بگویم "خداوند آگاه است که حق کدام است، اگر اشتباه کرده باشم تقصیر نفس من و شیطان است..."پناه بر خدا از این که مانند کسانی باشم که با نا آگاهی به خدا نسبت داده و نام آن را اجتهاد گذاشته‌اند. آنها اشتباه می‌کنند. بر خلاف تصورشان با نا آگاهی به خدا نسبت دادن، اجتهاد نیست. نسبت دادن نا آگاهانه به خداوند بدون اینکه یقین داشته باشید آنچه که بیان می‌کنید واقعأ مطلب حقی است که از جانب رب العالمین فرستاده شده، فرمان شیطان است. پس دنباله رو شیطانی که دستور می‌دهد آنچه را که نمی‌دانید به خدا نسبت دهید نباشید . خداوند تعالی می‌فرماید:

    { وَلَا تَتَّبِعُوا خُطُوَاتِ الشَّيْطَانِ ۚ إِنَّهُ لَكُمْ عَدُوٌّ مُبِينٌ ﴿١٦٨﴾ إِنَّمَا يَأْمُرُكُمْ بِالسُّوءِ وَالْفَحْشَاءِ وَأَنْ تَقُولُوا عَلَى اللَّهِ مَا لَا تَعْلَمُونَ ﴿١٦٩﴾ } صدق الله العظيم . [البقرة]
    از خداوند پروا کرده و از من اطاعت کنید شاید مورد رحمت او قرار گیرید. اگر امام ناصر محمد یمانی، برهان حق پروردگارتان را که از آیات محکم کتاب او استنباط کرده است برایتان نیاورد؛ تأییدش نکنید. اما درباره‌ی اجتهاد درست و حق؛ تمام انبیاء و رسولان و مهدی منتظر حین جستجوی حق مجتهد بودند تا اینکه خداوند آنها را هدایت کرده وحکم و علم را به آنها عطا کرد تا مردم را به آگاهی و بصیرتی که از جانب خداوندشان آمده است، دعوت نمایند. پس از راه و روش آنها در دین پیروی کرده و از روی ناآگاهی به خداوند نسبت ندهید. همین عامل گمراهی و تفرقه‌تان شده است چون چیزی را که دلیل و برهان حق از جانب رحمان ندارد را به او نسبت می دهید. شما با این حجت که احادیث و روایات از جانب افراد مورد وثوق نبیّ نقل شده‌اند به آنها اعتماد کرده و از آیات محکم کتاب روبرگردانیده‌اید، در حالی که خداوند –این کتاب را– به عنوان حکم حق نهایی و مرجع اختلافاتتان تعیین نموده است من در راست گویی معتمدانی که از صحابه‌ی حق محمد رسول الله صلى الله عليه وعليهم وسلم بودند تشکیک نمی‌کنم؛ بلکه این راویان کاذب هستند که به آنها و نبیّ خداوند دروغ می‌بندند؛ همان کسانی که با تظاهر به ایمان و پنهان داشتن کفر و مکر باطنیشان ؛ شما را ازپیروی از ذکر خداوند باز می‌دارند. آیا شما هدایت شده‌اید؟ پس چگونه است که از احادیث نقل شده از افرادی که به زعمتان معتمد هستند و با آیات محکمی از کتاب که برای عالم و جاهلتان روشن است مخالفت دارند پیروی می‌کنید؟ برای مثال " دیدن آشکار ذات اعظم الهی"، این سرکشی بزرگی در برابر خداوند سبحان و تعالی است . هیچ یک از آفریده‌های او هر چقدر هم بزرگ باشند تحمل دیدن آشکار ذات اعظم الهی را ندارند ولو کوه‌های بزرگ باشند. به همین دلیل است که خداوند کوه طوررا برای شما و نبی الله موسی علیه الصلاة و السلام و بنی اسراییل و تمام مردم مثال می‌زند. خداوند حتی باور به دیدن ذات اعظم الهی را منوط به این می‌کند که کوهی عظیم بتواند تجلی ذات اعظم خداوند سبحان و تعالی را تاب آورد و چنین انتظاری، سرکشی بزرگی است. خداوند تعالی می‌فرماید:
    {وَلَمَّا جَاءَ مُوسَىٰ لِمِيقَاتِنَا وَكَلَّمَهُ رَبُّهُ قَالَ رَبِّ أَرِنِي أَنظُرْ إِلَيْكَ ۚ قَالَ لَن تَرَانِي وَلَـٰكِنِ انظُرْ إِلَى الْجَبَلِ فَإِنِ اسْتَقَرَّ مَكَانَهُ فَسَوْفَ تَرَانِي ۚ فَلَمَّا تَجَلَّىٰ رَبُّهُ لِلْجَبَلِ جَعَلَهُ دَكًّا وَخَرَّ مُوسَىٰ صَعِقًا ۚ فَلَمَّا أَفَاقَ قَالَ سُبْحَانَكَ تُبْتُ إِلَيْكَ وَأَنَا أَوَّلُ الْمُؤْمِنِينَ ﴿١٤٣} صدق الله العظيم [الأعراف].

    آیا کلام حقّی را که نبی الله موسی گفت را می‌دانید:
    { فَلَمَّا أَفَاقَ قَالَ سُبْحَانَكَ تُبْتُ إِلَيْكَ وَأَنَا أَوَّلُ الْمُؤْمِنِينَ} صدق الله العظيم . [الأعراف: ١٤٣]
    و این توبه از عقیده "دیدن آشکار ذات اعظم الهی" است و این باور سرکشی بزرگی نسبت به خداوند سبحان و تعالی است، چون این گونه نیست که خداوند با احدی از بندگانش سخن گوید مگر از ورای حجاب؛ چه فرشتگان باشند یا انس و جن؛ شایسته نیست که او آشکارا با آنها سخن گوید. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
    {وَمَا كَانَ لِبَشَرٍ أَن يُكَلِّمَهُ اللَّـهُ إِلَّا وَحْيًا أَوْ مِن وَرَاءِ حِجَابٍ أَوْ يُرْسِلَ رَسُولًا فَيُوحِيَ بِإِذْنِهِ مَا يَشَاءُ ۚ إِنَّهُ عَلِيٌّ حَكِيمٌ ﴿٥١} صدق الله العظيم [الشورى].
    ممکن است یکی از برادران عالم اهل سنت حرف ما را قطع کرده و بگوید: "صبرکن ناصر محمد یمانی، برای ما روشن شد که تو مهدی منتظر نیستی بلکه یک دروغگوی بی شرم و از شیعیان اثنی عشری هستی چرا که عقیده‌ی دیدن خداوند با چشم را انکار می‌کنی" و مهدی منتظر به آنها پاسخ می‌دهد، به خداوند قسم که بسیاری از شیعیان آرزو دارند مقصود خداوند در این فرموده مورد دلخواه آنها باشد:

    { إِنَّهُ عَلِيٌّ حَكِيمٌ} صدق الله العظيم [الشورى: ٥١]
    آرزو دارند این خطاب درباره پدر من امام علی بن أبی طالب علیه الصلاة و السلام باشد .اما می‌دانند در اینجا منظور خداوند"علی" ذات اعظم و منزه و عالی خود خداوند است و گمان آنها (شیعیان) سرکشی بزرگی است. سؤالی که مطرح می‌شود این است که آیا خداوند در دنیا و آخرت { عَلِيٌّ حَكِيمٌ } است یا فقط در دنیا { عَلِيٌّ حَكِيمٌ } است؛ این چگونه حکمی است که می‌کنید؟! امام مهدی منتظر که به حق از جانب خداوند آمده است از خواسته‌های شیعیان یا اهل سنت و جماعت پیروی نمی‌کند؛ بلکه من مهدی منتظرم که از جانب خداوند برای داوری بین شما بر اساس بیان حق ذکر(قرآن) آمده‌ام .اگرعقیده شیعه اثنی عشری را مبنی بر عدم رؤیت آشکار خداوند با چشم در زمان بعث اول و قبل از بعث عمومی تأیید می‌کنم اما مواضع دیگر آنها را رد کرده و مواضع اهل سنت و جماعت را تأیید می‌کنم برای مثال درباره این حدیث حق از محمد رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم:
    [تركت فيكم ما إن تمسكتم به لن تضلوا بعدي أبدا كتاب الله وسنتي]
    [در بین شما چیزی باقی گذاشتم که اگر به آنها پایبند باشید بعد از من گمراه نخواهید شد، کتاب خداوند و سنت من]صدق عليه الصلاة والسلام
    چرا که سنت نبوی همان بیان حق قرآن است که برای شرح و توضیح بیشتر آن آمده است. اما ما به احادیثی از سنت نبوی که بر خلاف آیات محکم قرآن هستند کافریم چون احادث سنت نبوی از تحریف و جعل در امان نیستند چرا که این روایات بعد از مرگ نبیّ صلى الله عليه وآله وسلم نوشته شدند که علت آن هم این بود که مردم کلام الله را با کلام رسول خداوند که در بیان و شرح قرآن آمده بود اشتباه نگیرند.از طرف دیگر رسول الله می‌دانستند که در بین مردم کسانی هستند که گر چه به ظاهر مؤمنند ولی در باطن کافر و مکار بوده و در تلاش هستند تا مردم را با نقل احادیثی که به کلی بر خلاف آیات محکم قرآن هستند، از پیروی ذکر (قرآن) منحرف سازند. لذا در ابتدای امر محمد رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم اجازه نداند احادیث سنت نبوی ثبت گردند چرا که قرآن می‌بایست مرجع حل اختلافات در احادیث بیان شده در سنت نبوی باشد. حال باز می‌گردیم به حکم "دیدن آشکار خداوند" پرداخته و آن را کامل می‌کنیم. به این ترتیب روایات فتنه برانگیز و جعلی سنت نبوی را پیدا خواهیم کرد. در سنت نبوی ازقول نبی الله حدیثی آمده است تا ثابت کند خداوند را می‌توان آشکارا رؤیت نمود. از قول ایشان گفته‌اند:
    اقتباس المشاركة :
    [انكم ترون ربكم يوم القيامة كما ترون القمر البدر لا تضامون في رؤيته]
    انتهى الاقتباس
    اقتباس المشاركة :
    [شما پروردگارتان را در روز قيامت مي بينيد همانطور كه ماه شب بدر را بدون هيچ زحمتي مي بينيد]
    انتهى الاقتباس
    و این فرموده خداوند تعالی را برای اثبات آن می‌آورند :
    { وُجُوهٌ يَوْمَئِذٍ نَاضِرَةٌ ﴿٢٢﴾ إِلَىٰ رَبِّهَا نَاظِرَةٌ ﴿٢٣﴾ }صدق الله العظيم . [القيامة: ٢٢]
    م
    هدی منتظر حق که از جانب خداوندشان آمده است پاسخ داده و به حق بینشان حکم کرده و می‌گوید: این حدیث فتنه برانگیز است و با مکر و نیرنگ خبیثانه وارد سنت نبوی گردیده است تا تصور کنید برای تأویل این فرموده خداوند تعالی آمده است که :
    { وُجُوهٌ يَوْمَئِذٍ نَاضِرَةٌ ﴿٢٢﴾ إِلَىٰ رَبِّهَا نَاظِرَةٌ ﴿٢٣﴾ }صدق الله العظيم . [القيامة]
    ولی این آیه از آیات متشابه است و نکته متشابه دقیقأ در این - کلمه -فرموده خداوند تعالی نهفته است :
    { نَّاظرَةٌ }
    شما تصور کرده اید منظور از"ناظرة" دیدن با چشم است. اما منظور از آن، انتظار است نه دیدن با چشم . به همین دلیل خداوند تعالی می‌فرماید:

    {هُوَ الَّذِي أَنزَلَ عَلَيْكَ الْكِتَابَ مِنْهُ آيَاتٌ مُّحْكَمَاتٌ هُنَّ أُمُّ الْكِتَابِ وَأُخَرُ مُتَشَابِهَاتٌ ۖ فَأَمَّا الَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ زَيْغٌ فَيَتَّبِعُونَ مَا تَشَابَهَ مِنْهُ ابْتِغَاءَ الْفِتْنَةِ وَابْتِغَاءَ تَأْوِيلِهِ ۗ وَمَا يَعْلَمُ تَأْوِيلَهُ إِلَّا اللَّـهُ ۗ وَالرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ يَقُولُونَ آمَنَّا بِهِ كُلٌّ مِّنْ عِندِ رَبِّنَا ۗ وَمَا يَذَّكَّرُ إِلَّا أُولُو الْأَلْبَابِ ﴿٧} صدق الله العظيم [آل‌ عمران].
    بدانید که آیات متشابه کتاب بیشتر از ده درصد از کلمات کتاب نیستند، لذا به درستی به شما یاد می‌دهم تا بدانید چگونه می‌توانید آیه‌های متشابه را از آیات محکم که اساس کتاب هستند تمیزدهید. لذا برایتان مثالی می‌زنم، برای مثال در این فرموده خداوند تعالی :
    {وَإِذِ ابْتَلَىٰ إِبْرَاهِيمَ رَبُّهُ بِكَلِمَاتٍ فَأَتَمَّهُنَّ ۖ قَالَ إِنِّي جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَامًا ۖ قَالَ وَمِن ذُرِّيَّتِي ۖ قَالَ لَا يَنَالُ عَهْدِي الظَّالِمِينَ ﴿١٢٤} صدق الله العظيم [البقرة].
    از این جاست که اساس عقیده شیعیان اثنی عشری مبنی بر معصوم بودن مطلق انبیا و ائمه برگزیده به اشتباه پایه ریزی شد. اما امام مهدی به شیعیان اثنی عشری اعلان می‌نماید که این آیه از آیات متشابه است و نکته آن دقیقأ در این قسمت فرموده خداوند تعالی است:
    { لَا يَنَالُ عَهْدِي الظَّالِمِينَ }
    صدق الله العظيم . [البقرة: ١٢٤]
    دقیق‌تر اینکه کلام متشابه در { الظَّالِمِينَ } نهفته است. شیعه تصور می‌کند منظور از ظلم " ظلم گناه کردن" است و لذا ازمتشابه فرموده خداوند پیروی می‌کنند که:
    { قَالَ وَمِنْ ذُرِّيَّتِي قَالَ لَا يَنَالُ عَهْدِي الظَّالِمِينَ } صدق الله العظيم . [البقرة: ١٢٤]
    سپس شیعیان عقیده پیدا کردند که انبیا و ائمه معصوم از گناه بوده و دارای عصمت مطلقند. آنچه که امام مهدی می‌خواهد به شیعیان و اهل سنت بیاموزد این است که چگونه می‌توانند به سهولت و سادگی آیات متشابه را از آیات محکم کتاب تمایز دهند و این کار بسیار ساده است؛ تا با تفاسیری که بر اساس گمان خود کرده‌اید باعث نشوید کتاب خداوند متناقض جلوه کند و به همین سبب نیز هلاک شوید. عقیده شیعیان مبنی بر عصمت انبیا و رسولان و ائمه برگزیده خداوند با این فرموده خداوند تعالی در تضاد است:
    { إِنِّي لَا يَخَافُ لَدَيَّ الْمُرْسَلُونَ ﴿١٠﴾ إِلَّا مَنْ ظَلَمَ ثُمَّ بَدَّلَ حُسْنًا بَعْدَ سُوءٍ فَإِنِّي غَفُورٌ رَحِيمٌ ﴿١١﴾ }صدق الله العظيم . [النمل]
    در اینجا منظور از ظلم، ارتکاب عمل سوء است برای مثال عمل رسول الله موسی علیه الصلاة و السلام در قتل به ناحق و توبه و بازگشت او به سوی خداوند:
    {قَالَ رَبِّ إِنِّي ظَلَمْتُ نَفْسِي فَاغْفِرْ لِي فَغَفَرَ لَهُ ۚ إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ ﴿١٦﴾} صدق الله العظيم [القصص].
    و این تأیید فرموده خداوند تعالی است:
    { إِنِّي لَا يَخَافُ لَدَيَّ الْمُرْسَلُونَ ﴿١٠﴾ إِلَّا مَنْ ظَلَمَ ثُمَّ بَدَّلَ حُسْنًا بَعْدَ سُوءٍ فَإِنِّي غَفُورٌ رَحِيمٌ ﴿١١﴾ } صدق الله العظيم . [النمل]
    لذا ای مردم بدانید که انبیا و رسولان و ائمه برگزیده خداوند؛ معصوم از ظلم خطا نبوده و عصمت مطلق ندارند، آنها تنها از دادن نسبت دروغ و به ناحق به خداوند معصوم هستند. اما در باره خطا؛ آنها نیزمانند دیگران در معرض خطا هستند. پس درباره آنها به ناحق مبالغه نکنید. تعظیم و مبالغه ناحق به شرک می‌انجامد و شرک انسان را به آتش می‌کشاند که بد قرارگاهی است. از خداوند پروا کرده و از بیان حق قرآن (ذکر) پیروی کنید.
    شاید یکی از علمای شیعه اثنی عشری حرف مرا قطع کرده و بگوید پس مقصود خداوند تعالی از این فرموده چیست که:

    {وَإِذِ ابْتَلَىٰ إِبْرَاهِيمَ رَبُّهُ بِكَلِمَاتٍ فَأَتَمَّهُنَّ ۖ قَالَ إِنِّي جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَامًا ۖ قَالَ وَمِن ذُرِّيَّتِي ۖ قَالَ لَا يَنَالُ عَهْدِي الظَّالِمِينَ ﴿١٢٤﴾} صدق الله العظيم [البقرة]؟
    ناصرمحمد یمانی! سؤال دقیقأ درباره این فرموده خداوند تعالی مطرح است که :
    { قَالَ لا يَنَالُ عَهْدِي الظَّالِمِينَ } صدق الله العظيم
    پس امام مهدی ناصر محمد یمانی پاسخ داده و می گوید که خداوند تعالی می‌فرماید:
    { إِنَّ الشِّرْكَ لَظُلْمٌ عَظِيمٌ } صدق الله العظيم . [لقمان: ١٣]
    منظور خداوند ظلم "شرک به پروردگار"است، پس نبی یا رسول و یا امام کریم، چگونه می‌توانند راهنما و هدایت‌گر مردم بوده و آنها را از تاریکی خارج کرده و به سوی نور ببرند،در حالی که خودشان در زمره کسانی باشند که در حق خود ظلم کرده و ایمانشان را به شرک آلوده کرده‌اند. لذا برای اینکه انبیا و رسولان و ائمه برگزیده خداوند بتوانند مردم را از تاریکی خارج و به سوی نور ببرند، از گناه شرک به خدا معصوم نگه داشته شده و پاک و مطهر شده‌اند. از خدا بترسید و تا زمانی که با حکم حق برگرفته از آیات محکم کتاب بر شما پیروزم، از من اطاعت نمایید که من ناصح امین شما هستم. درباره برهان اهل سنت و جماعت درباره رؤیت خداوند نیزبه فرموده خداوند تعالی استناد می‌کنند که می‌فرماید:
    { وُجُوهٌ يَوْمَئِذٍ نَاضِرَةٌ ﴿٢٢﴾ إِلَىٰ رَبِّهَا نَاظِرَةٌ ﴿٢٣﴾ }
    صدق الله العظيم . [القيامة: ٢٢]
    پس حق را می‌گویم تا به یقین بدانید که این آیه از آیات متشابه است یا از آیات محکم. پس درباره این موضوع به فتوای خداوند در مورد عقیده دیدن او (در صلب موضوع)مراجعه می کنیم تا اگر دیدیم عقیده دیدن آشکار خداوند در دنیا و آخرت را رد می‌کند، به درگاه خداوند استغفار کنید چرا که امکان ندارد در کتاب خداوند تناقضی وجود داشته باشد، پس بدانید این فرموده خداوند تعالی:
    { وُجُوهٌ يَوْمَئِذٍ نَاضِرَةٌ ﴿٢٢﴾ إِلَىٰ رَبِّهَا نَاظِرَةٌ ﴿٢٣﴾ } صدق الله العظيم . [القيامة: ٢٢]
    از آیه‌های متشابه است. حال بیایید درباره حقیقت این آیه بررسی و بحث کنیم که آیا از آیات متشابه است یا محکم، شما باید به دنبال فتوای خداوند در صلب همین موضوع یعنی "عقیده دیدن ذات خداوند "باشید و ببینید آیا این ممکن است یا خیر و جواب در کلام خداوند تعالی در انتظارتان است که می‌فرماید:
    {وَلَمَّا جَاءَ مُوسَىٰ لِمِيقَاتِنَا وَكَلَّمَهُ رَبُّهُ قَالَ رَبِّ أَرِنِي أَنظُرْ إِلَيْكَ ۚ قَالَ لَن تَرَانِي وَلَـٰكِنِ انظُرْ إِلَى الْجَبَلِ فَإِنِ اسْتَقَرَّ مَكَانَهُ فَسَوْفَ تَرَانِي ۚ فَلَمَّا تَجَلَّىٰ رَبُّهُ لِلْجَبَلِ جَعَلَهُ دَكًّا وَخَرَّ مُوسَىٰ صَعِقًا ۚ فَلَمَّا أَفَاقَ قَالَ سُبْحَانَكَ تُبْتُ إِلَيْكَ وَأَنَا أَوَّلُ الْمُؤْمِنِينَ ﴿١٤٣﴾} صدق الله العظيم [الأعراف].
    پس هرکسی که به دیدن آشکار خداوند باور دارد باید سخنی همچون سخن نبی الله موسى عليه الصلاة والسلام بر زبان آورد. او عقیده داشت می‌توان خداوند را آشکار دید تا اینکه خداوند برای نبیّ خود مثالی آورد تا بداند هیچ یک از آفریدگان خداوند ولو اگر کوه بزرگی نیز باشد قادر به تحمل رؤیت عظمت الهی نیست .لذا نبیّ خداوند موسی استغفار کرده و با توبه و انابه می‌گوید:
    { سُبْحَانَكَ تُبْتُ إِلَيْكَ وَأَنَا أَوَّلُ الْمُؤْمِنِينَ }
    صدق الله العظيم
    ممکن است یکی از علمای اهل سنت کلام مرا قطع کرده و بگوید:" ناصر محمد یمانی شاید منظور در این دنیاست". امام مهدی ناصر محمد یمانی در پاسخ ایشان می‌گوید آیا شایسته است خداوند در آخرت همسر یا فرزندی اختیار نماید؟ جواب این عالم اهل سنت این خواهد بود که؛" سبحان الله العظيم، این از صفات ازلی خداوند است و پروردگار نه در دنیا و نه در آخرت ،همسر و فرزند اختیار نخواهد کرد". امام مهدی پاسخ می‌دهد حرف شما درست است ولی چرا " دیدن آشکار خداوند" را از صفات ازلی او جدا می‌کنید در حالی که فتوای عدم دیدن آشکار خداوند در حین بیان صفتهای ازلی پروردگار آمده است:
    {سُبْحَانَهُ وَتَعَالَىٰ عَمَّا يَصِفُونَ ﴿١٠٠﴾ بَدِيعُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ ۖ أَنَّىٰ يَكُونُ لَهُ وَلَدٌ وَلَمْ تَكُنْ لَهُ صَاحِبَةٌ ۖ وَخَلَقَ كُلَّ شَيْءٍ ۖ وَهُوَ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ ﴿١٠١﴾ ذَٰلِكُمُ اللَّهُ رَبُّكُمْ ۖ لَا إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ ۖ خَالِقُ كُلِّ شَيْءٍ فَاعْبُدُوهُ ۚ وَهُوَ عَلَىٰ كُلِّ شَيْءٍ وَكِيلٌ ﴿١٠٢﴾ لَا تُدْرِكُهُ الْأَبْصَارُ وَهُوَ يُدْرِكُ الْأَبْصَارَ ۖ وَهُوَ اللَّطِيفُ الْخَبِيرُ ﴿١٠٣﴾} صدق الله العظيم . [الأنعام]
    در فرموده خداوند تعالی دقت و اندیشه کنید:
    {ذَٰلِكُمُ اللَّهُ رَبُّكُمْ ۖ لَا إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ ۖ خَالِقُ كُلِّ شَيْءٍ فَاعْبُدُوهُ ۚ وَهُوَ عَلَىٰ كُلِّ شَيْءٍ وَكِيلٌ ﴿١٠٢﴾ لَا تُدْرِكُهُ الْأَبْصَارُ وَهُوَ يُدْرِكُ الْأَبْصَارَ ۖ وَهُوَ اللَّطِيفُ الْخَبِيرُ ﴿١٠٣﴾} صدق الله العظيم؛
    این بدان معناست که اگر کسی آشکار با شما سخن گفت و او را دیدید، (بدانید) او خداوند شما نیست. ای خردمندان از خدا بترسید، به پروردگار قسم که اگر از عقیده امام مهدی مبنی بر اینکه خداوند را نمی‌توان آشکار دید پیروی کنید؛ مسیح کذاب نمی‌تواند شما را به فتنه انداخته و فریب دهد
    ، چرا که باور دارید نمی‌توان ذات اعظم الهی را با چشم دید و این سرکشی بزرگی است که خداوند از آن منزه است، چون درزمان فرود، پروردگار بین خود و بندگانش حجاب قرار می‌دهد؛ تصدیق حدیث درست و حق محمد رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم درباره عدم رؤیت آشکار خداوند است :
    [يهبط وبينه وبين خلقه حجاب]
    [ فرود می آید و بین او و آفریدگانش حجاب قرار دارد]

    صدق محمد رسول الله عليه الصلاة والسلام
    و در فرموده خداوند تعالی نیز تصدیق شده است که :
    {هَلْ يَنظُرُونَ إِلَّا أَن يَأْتِيَهُمُ اللَّـهُ فِي ظُلَلٍ مِّنَ الْغَمَامِ وَالْمَلَائِكَةُ وَقُضِيَ الْأَمْرُ ۚ وَإِلَى اللَّـهِ تُرْجَعُ الْأُمُورُ ﴿٢١٠} صدق الله العظيم [البقرة].

    این ابر حجاب خداوند است که آسمان با آن شکافته می‌شود و به همین دلیل محمد رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم فرمود:
    [يهبط وبينه وبين خلقه حجاب]
    [ فرود می آید و بین او و آفریدگانش حجاب قرار دارد]

    صدق محمد رسول الله عليه الصلاة والسلام
    و به همین دلیل محمد رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم فرمود:
    [لن يرى الله أحد في الدنيا ولا في الآخرة]
    [ هیچ کس در دنیا و آخرت خداوند را نمی بیند]
    صدق عليه الصلاة والسلام
    اما بنا بر گفته محمد رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم (خداوند)از ورای حجاب با آنها سخن خواهد گفت:
    [ما منكم من أحد إلا سيكلمه ربه ليس بينه وبينه ترجمان]
    [ کسی از شما نیست که خداوند بدون مترجم با او سخن نگوید]
    صدق عليه الصلاة والسلام
    ممکن است یکی از علمای مذاهب دیگر(اسلامی) بخواهد با استفاده از قرآن به بحث با من بپردازد و بیان کند: "تو خود را مهدی منتظر می‌دانی (اما) نمی‌خواهی به ما معتقدان مذاهب دیگر(اسلامی) اعتنا کنی گویا که او فقط برای گفتگو با اهل سنت و شیعیان اثنی عشری فرستاده می‌شود. این حدیث باطل است چون از سخن گفتن خداوند با کافران می‌گوید. این حدیث به دروغ به نبیّ نسبت داده شده است که می‌گوید:

    ما منكم من أحد إلا سيكلمه ربه ليس بينه وبينه ترجمان]
    [ کسی از شما نیست که خداوند بدون مترجم با او سخن نگوید]
    تو ما را دعوت می‌کنی تا بر اساس قرآن حکم کنیم(به قرآن احتکام کنیم) اینجاست که من از آیه‌های محکم قرآن برایت حجت می‌آورم که خداوند با کافران سخن نخواهد گفت. خداوند تعالی می‌فرماید:
    { وَلَا يُكَلِّمُهُمُ اللَّهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَلَا يُزَكِّيهِمْ وَلَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ }صدق الله العظيم . [البقرة: ١٧٤]»
    امام مهدی ناصر محمد یمانی در پاسخ ایشان می‌گوید اما من مثل شما نیستم که به قسمتی از کتاب ایمان داشته و از بعضی قسمتها روبرگردانم ، (طوری عمل می کنید که ) گویا چیزی از آیاتی که مخالف نظرات باطلتان است نمی‌دانید. زمانی که خداوند از سخن گفتن با کافران جن و انس می‌گوید شما کجا هستید؟ خداوند تعالی می‌فرماید:
    {وَيَوْمَ يَحْشُرُهُمْ جَمِيعًا يَا مَعْشَرَ الجنّ قَدِ اسْتَكْثَرْتُمْ مِنَ الْإِنْسِ وَقَالَ أَوْلِيَاؤُهُمْ مِنَ الْإِنْسِ رَبَّنَا اسْتَمْتَعَ بَعْضُنَا بِبَعْضٍ وَبَلَغْنَا أَجَلَنَا الَّذِي أَجَّلْتَ لَنَا قَالَ النَّارُ مَثْوَاكُمْ خَالِدِينَ فِيهَا إِلَّا مَا شَاءَ اللَّهُ إِنَّ رَبَّكَ حَكِيمٌ عَلِيمٌ} صدق الله العظيم [الأنعام:١٢٨]؟

    و خداوند تعالی می‌فرماید:
    { أَلَمْ تَكُنْ آيَاتِي تُتْلَىٰ عَلَيْكُمْ فَكُنْتُمْ بِهَا تُكَذِّبُونَ ﴿١٠٥﴾ قَالُوا رَبَّنَا غَلَبَتْ عَلَيْنَا شِقْوَتُنَا وَكُنَّا قَوْمًا ضَالِّينَ ﴿١٠٦﴾ رَبَّنَا أَخْرِجْنَا مِنْهَا فَإِنْ عُدْنَا فَإِنَّا ظَالِمُونَ ﴿١٠٧﴾ قَالَ اخْسَئُوا فِيهَا وَلَا تُكَلِّمُونِ ﴿١٠٨﴾ إِنَّهُ كَانَ فَرِيقٌ مِنْ عِبَادِي يَقُولُونَ رَبَّنَا آمَنَّا فَاغْفِرْ لَنَا وَارْحَمْنَا وَأَنْتَ خَيْرُ الرَّاحِمِينَ ﴿١٠٩﴾ فَاتَّخَذْتُمُوهُمْ سِخْرِيًّا حَتَّىٰ أَنْسَوْكُمْ ذِكْرِي وَكُنْتُمْ مِنْهُمْ تَضْحَكُونَ ﴿١١٠﴾ إِنِّي جَزَيْتُهُمُ الْيَوْمَ بِمَا صَبَرُوا أَنَّهُمْ هُمُ الْفَائِزُونَ ﴿١١١﴾ } صدق الله العظيم . [المؤمنون]
    اینجاست که سؤال کننده سرگردان می‌ماند و می‌گوید از آنجایی که بین عقیده و بیان تو با قرآن تناقضی وجود ندارد درباره این فرموده خداوند تعالی به ما فتوا بده که می‌فرماید:
    { وَلَا يُكَلِّمُهُمُ اللَّهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَلَا يُزَكِّيهِمْ وَلَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ }صدق الله العظيم . [البقرة: ١٧٤]
    امام مهدی پاسخ می دهد که این فرموده خداوند تعالی:
    { وَلَا يُكَلِّمُهُمْ اللَّهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ }

    از آیه‌های متشابه است چرا که مقصود این نیست که خداوند از ورای حجاب با آنان سخن نخواهد گفت، بلکه منظور (نازل نشدن) وحی تفهیمی از جانب خداوند به قلب است‌؛ مانند وحی خداوند به آدم و همسرش عليهم الصلاة والسلام:
    و خداوند تعالی می‌فرماید:
    {فَتَلَقَّىٰ آدَمُ مِن رَّبِّهِ كَلِمَاتٍ فَتَابَ عَلَيْهِ ۚ إِنَّهُ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحِيمُ ﴿٣٧} صدق الله العظيم [البقرة:٣٧]
    این آدم عليه الصلاة والسلام است که سخن می‌گوید. او و همسرش توبه کردند و اما کلماتی که خداوند با وحی تفهیمی به قلب فرستاد، این بود که بگویند:
    {قَالَا رَبَّنَا ظَلَمْنَا أَنفُسَنَا وَإِن لَّمْ تَغْفِرْ لَنَا وَتَرْحَمْنَا لَنَكُونَنَّ مِنَ الْخَاسِرِينَ ﴿٢٣} صدق الله العظيم [الأعراف].

    در روز قیامت خداوند با وحی به قلب کافران تفهیم نمی‌کند که بگویند:
    {قَالَا رَبَّنَا ظَلَمْنَا أَنفُسَنَا وَإِن لَّمْ تَغْفِرْ لَنَا وَتَرْحَمْنَا لَنَكُونَنَّ مِنَ الْخَاسِرِينَ ﴿٢٣} صدق الله العظيم [الأعراف].

    اما آنچه که آنها از خداوند می‌خواهند این است که از آتش خارج شده و به دنیا بازگردند تا به روش دیگری عمل کنند و خداوند تعالی می‌فرماید:
    {وَهُمْ يَصْطَرِخُونَ فِيهَا رَبَّنَا أَخْرِجْنَا نَعْمَلْ صَالِحًا غَيْرَ الَّذِي كُنَّا نَعْمَلُ ۚ أَوَلَمْ نُعَمِّرْكُم مَّا يَتَذَكَّرُ فِيهِ مَن تَذَكَّرَ وَجَاءَكُمُ النَّذِيرُ ۖ فَذُوقُوا فَمَا لِلظَّالِمِينَ مِن نَّصِيرٍ ﴿٣٧} صدق الله العظيم [فاطر].
    تصور نمی‌کنند که خداوند به آنها اجازه دهد که بدون عمل صالح وارد بهشت شوند، چرا که از رحمت و کرم و عفو و حلم خداوند مأیوسند و قلب آنها به خاطر حجابی که بر آن کشیده شده قادر به دیدن صفات پروردگارشان نیست؛ تصدیق فرموده خداوند تعالی:
    {وَمَن كَانَ فِي هَـٰذِهِ أَعْمَىٰ فَهُوَ فِي الْآخِرَةِ أَعْمَىٰ وَأَضَلُّ سَبِيلًا ﴿٧٢} صدق الله العظيم [الإسراء]
    منظور از نابینایی، نشناختن صفات بزرگ خداوند است. آنها نمی‌دانند که خداوند آنها چقدر رحیم، بخشنده و حلیم است، لذا می‌بینید درخواست می‌کنند به دنیا بازگردند تا مگر به روش دیگری عمل کنند. آنها تصور می‌کنند با عملشان می‌توانند وارد بهشت شوند و از رحمت خدا مأیوسند اما به خداوند قسم که هیچ کس ممکن نیست به بهشت برود مگر آنکه مورد رحمت خداوند قرار گیرد. چرا که کسی قادرنیست هر قدر که عمل صالح انجام دهد جواب احسان خداوند را بدهد. خداوند اعمال صالح را پذیرفته و با کرم خود آنها را چند برابر می‌کند، اما کافران نمی‌دانند و فکر می‌کنند اگر به دنیا بازگردند به سوی اعمالی که از آنها منع شده‌اند باز نمی‌گردند. از آنجایی که نمی‌دانند علم هدایت تنها از جانب پروردگار است؛ شک هم نمی‌کنند و مطمئن هستند که اگر به دنیا بازگردند، بی شک و تردید عمل صالح انجام خواهند داد.
    سبحان الله ...از کجا می‌دانند، در حالی که هدایت تنها از جانب خداوند است. آنها نمی‌دانند هدایت به دست خداست و از دست آنها دراین باره کاری برنمی‌آید مگر آنکه به درگاه پروردگار خود توبه و انابه کرده و از او طلب کنند تا قلبشان را هدایت نماید. کافران از این نکته آگاه نیستند، لذا خداوند تعالی می‌فرماید:

    { وَلَوْ رُدُّوا لَعَادُوا لِمَا نُهُوا عَنْهُ وَإِنَّهُمْ لَكَاذِبُونَ }
    صدق الله العظيم . [الأنعام: ٢٨]
    در اینجا سؤالی پیش می‌آید که عقل و منطق چگونه می‌تواند بپذیرد که اینها در قلبشان نیت کاذب داشته و می‌خواهند خداوند را فریب دهند، چگونه قلبشان در حالی که در آتش جهنم فریاد می‌کشند چنین قصدی دارد. خداوند تعالی می‌فرماید:

    { وَهُمْ يَصْطَرِخُونَ فِيهَا رَبَّنَا أَخْرِجْنَا نَعْمَلْ صَالِحًا غَيْرَ الَّذِي كُنَّا نَعْمَلُ }

    مقصود خداوند این نیست که بر زبان آنها چیزی جاری می‌شود که در قلبشان نیست، آنها در آتش جهنم فریاد می‌کشند، لذا می‌دانند که اگر خداوند آنها را از آتش جهنم خارج کرده و به دنیا بازگرداند و دوباره اعمال بد و ناپسند خود را تکرار کنند پروردگار نیز بازآ نها را به آتش جهنم می‌اندازد. پس مقصود خداوند از این فرموده :
    { وَلَوْ رُدُّوا لَعَادُوا لِمَا نُهُوا عَنْهُ وَإِنَّهُمْ لَكَاذِبُونَ }
    این نیست که سخنی را بر زبان می‌آورند که در قلب خود به آن اعتقاد ندارند؛ بلکه مقصود خداوند عقاید غلط آنهاست که فکر می‌کنند هدایت شدن به دست آنهاست و به محض بازگشتن به دنیا، بدون تردید اعمال صالح انجام خواهند داد. آنها نمی‌دانند خداوند بین انسان و قلبش حائل می‌شود و کسی جز خداوند قادر به هدایت قلبشان نیست و برای هدایت قلبشان به سوی حق، باید به درگاه خداوند روکرده و انابه کنند. اما آنها همان طور که در دنیا نابینا بودند اینجا هم قادر به دیدن حق نیستند. در دنیا از انبیا درخواست می‌کردند برای اثبات درستی حرفشان آیات تصدیق کننده بیاورند و تصور می‌کردند به محض آنکه خداوند با این آیات تصدیق کننده که معجزه‌ای برای دعوت به سوی حق است، رسول خود را یاری نماید، آنها را باور کرده و به سوی حق هدایت خواهند شد و خداوند تعالی می‌فرماید:

    { وَأَقْسَمُوا بِاللَّهِ جَهْدَ أَيْمَانِهِمْ لَئِنْ جَاءَتْهُمْ آيَةٌ لَيُؤْمِنُنَّ بِهَا ۚ قُلْ إِنَّمَا الْآيَاتُ عِنْدَ اللَّهِ ۖ وَمَا يُشْعِرُكُمْ أَنَّهَا إِذَا جَاءَتْ لَا يُؤْمِنُونَ ﴿١٠٩﴾ وَنُقَلِّبُ أَفْئِدَتَهُمْ وَأَبْصَارَهُمْ كَمَا لَمْ يُؤْمِنُوا بِهِ أَوَّلَ مَرَّةٍ وَنَذَرُهُمْ فِي طُغْيَانِهِمْ يَعْمَهُونَ ﴿١١٠﴾وَلَوْ أَنَّنَا نَزَّلْنَا إِلَيْهِمُ الْمَلَائِكَةَ وَكَلَّمَهُمُ الْمَوْتَىٰ وَحَشَرْنَا عَلَيْهِمْ كُلَّ شَيْءٍ قُبُلًا مَا كَانُوا لِيُؤْمِنُوا إِلَّا أَنْ يَشَاءَ اللَّهُ وَلَٰكِنَّ أَكْثَرَهُمْ يَجْهَلُونَ ﴿١١١﴾ } صدق الله العظيم . [الأنعام]
    ای علمای امت اسلامی، از خدا بترسید که شایسته نیست که امام مهدی حق پیرو خواسته های شما گردد. شما به بعضی ازبخش‌های کتاب ایمان داشته و ازبخش‌های دیگر روبرمی‌گردانید و فکر می‌کنید که هدایت شده‌اید(و نمی‌بینید) چقدر درعقایدتان تناقض وجود دارد، شما با پیروی از آیات متشابهی که تأویلشان را نمیدانید، کلام خداوند را متناقض نشان می‌دهید. آیات محکم کتاب را پشت سر انداخته‌اید گویا که از وجود آیات محکم و روشنی که بر خلاف عقاید باطلتان است آگاه نیستید. اما امام مهدی منتظر که به حق از جانب خداوندتان آمده از راسخان در علم کتاب است، او از آیات محکم خداوند آگاهی داشته و به آیات متشابه باور دارد و آنچه که از تأویل آنها می‌داند را خدا به او آموخته است و چی کسی بین شما می‌تواند بگوید که او قطعأ یک آیه از کتاب خداوند را به امام مهدی یاد داده است. به خداوندی که جز او خدایی نیست قسم که به یاد دارم در کلاس پنجم ابتدایی بودم و معلم تربیت اسلامی داشتیم در زمان امتحان کتبی از معنی کلمات سوره ای(از قرآن) مورد سؤال قرار گرفتیم که در برنامه درسی تربیت اسلامی بود.از ما خواسته شده بود که دقیقاً مانند آنچه که در کتاب تربیت اسلامی آمده بود جواب بدهیم، اما من جوابی را می‌نوشتم که مدرس ما سعید جبریل از سودان را به حیرت می‌انداخت. به خدا قسم که اینکار تحدی (مبارزه طلبی ) نبود، اما من قادر نبودم معانی کلمات قرآنی را آن چنان که در کنار سوره نوشته بود به خاطر بسپارم، اگرچه تلاش می‌کردم تا حفظ کنم اما از فکر و خاطرم می‌رفت تا زمان امتحان درس تربیت اسلامی رسید من آخرین شاگردی بودم که از جلسه امتحان خارج شدم و نوشته‌ای بسیار طولانی درباره کتاب خداوند به دست استاد دادم که او را به حیرت انداخت. پرسید ای پسر، این را چه کسی به تو آموخته است. این بیانات برخلاف آن چیزی است که در کتاب درسی تربیت اسلامی برای بیان این سوره آمده است. این باعث تعجب من است به خداوند که این تفسیر با عقل بیشتر می‌خواند. اما تو هنوز کوچکی، آن را ازکجا یاد گرفته‌ای و من جوابی نداشتم که به او بدهم. به خداوند بزرگ سوگند که نمی‌دانستم از کجا آموخته‌ام و چه کسی آن را به من یاد داده است. به خداوند قسم که اگر می‌توانستم تفسیر سوره را بر اساس درس تربیت اسلامی حفظ کنم چرا باید در نوشتن آن تأخیر می‌کردم تا امتحانات را با موفقیت پشت سر بگذارم. اما نمی‌توانستم معانی کلمات را به صورتی که در کتاب در کنار سوره آمده بود حفظ کنم در حالی که در کنار سوره مربعی بود که در آن تنها معانی لغات سوره درج شده بود. به ما دستور داده شده بود که این سوره را حفظ کنیم و در هر سال یک یا دو سوره بیشتر نبود و من به راحتی آنها را به خاطر می‌سپردم .من حافظ درجه یکی بودم اما قادر به حفظ کلماتی که درباره معانی سوره آمده بود نبودم. به خدا قسم که آنها را به خوبی حفظ می‌کردم اما زمانی که نوبت امتحان رسید، همه آنها از ذهن و خاطرم می‌رفت. لذا شروع می‌کردم درباره معانی کلام خداوند در آن سوره فکر کردن و سپس بیان طویلی را نوشتم که باعث حیرت معلم‌مان سعید جبریل سودانی شد که اگر زنده باشد می‌تواند بر این امر شهادت دهد. این اتفاق مربوط به بیست و هفت سال قبل است و این فقط در امتحانات میانه یا اواخر سال اتفاق می‌افتاد. به یاد دارم که سعید جبریل سودانی چه گفت به خداوند بزرگ قسم که کلمات او را به یاد دارم که گفت:" ای پسر، مرا به حیرت انداخته ای" و گفت:" تفسیری که تو نوشته‌ای (نسبت به آنچه که در کتاب درسی آمده است)غلط است اما من جرأت نمی‌کنم علامت غلط روی آن بزنم چرا که می‌ترسم مرتکب گناه شوم، تفسیر تو بیشتر با عقل خوانده و قلب را مطمئن می‌کند. اما چه کسی آن را به تو آموخته است".اما پاسخ من سکوت بود. وقتی این سؤال را از من کرد من تنها سکوت کردم. استاد خندید و گفت:" به خدا که از ده نمره، ده به تو می‌دهم ولی کار تو عجیب و غریب است کلامت منطقی است چرا که با کمک آیات دیگری که در این سوره نیست آنها را تفسیر کرده‌ای. با اینکه غلط املایی داری اما من می‌دانم مقصودت کدام آیه است."
    پایان
    ای علمای امت اسلامی چه کسی در میان شما هست که بگوید بیان حق قرآن را به من آموخته است؟ به خداوند قسم که تنها خداوند آموزگار من است این وسوسه شیطان نیست بلکه وحی تفهیمی از جانب خداوند رحمان است .چراکه سه راه برای وحی وجود دارد. تصدیق فرموده خداوند تعالی:

    {وَمَا كَانَ لِبَشَرٍ أَن يُكَلِّمَهُ اللَّـهُ إِلَّا وَحْيًا أَوْ مِن وَرَاءِ حِجَابٍ أَوْ يُرْسِلَ رَسُولًا فَيُوحِيَ بِإِذْنِهِ مَا يَشَاءُ ۚ إِنَّهُ عَلِيٌّ حَكِيمٌ ﴿٥١} صدق الله العظيم [الشورى].
    اما این بیان حق در کلام خداوند تعالی که می‌فرماید:
    { وَمَا كَانَ لِبَشَرٍ أَن يُكَلِّمَهُ اللَّهُ إِلَّا وَحْياً}

    منظور این است که شایسته نیست خداوند بدون حجاب و آشکارا با انسان سخن بگوید مگر از راه وحی پروردگار به قلب. این وحی تفهیمی است و اما این بیان حق تعالی:
    { أَوْ مِن وَرَاء حِجَابٍ}
    این وحی با سخن گفتن و کلام همراه است و اما این فرموده خداوند تعالی :

    { أَوْ يُرْسِلَ رَسُولاً فَيُوحِيَ بِإِذْنِهِ مَا يَشَاءُ إِنَّهُ عَلِيٌّ حَكِيمٌ} صدق الله العظيم
    منظوراین است که جبریل علیه الصلاة و السلام را به سوی بنده‌ای که می‌خواهد فرستاده و وحی خداوند را به او برساند. حال مثالی درباره وحی تفهیمی پروردگار به قلب برایتان می‌آورم: وحی خداوند به قلب رسول الله يوسف عليه الصلاة والسلام که خداوند تعالی می‌فرماید:
    { وَأَوْحَيْنَا إِلَيْهِ لَتُنَبِّئَنَّهُمْ بِأَمْرِهِمْ هَٰذَا وَهُمْ لَا يَشْعُرُونَ }صدق الله العظيم . [يوسف: ١٥]
    خداوند نه جبریل را بر او فرستاد و نه از ورای حجاب با او سخن گفت، بلکه وحی به قلب او نازل شد (وحی تفهیمی) و به او وحی نمود که خداوند اجازه نمی‌دهد گم شود و خداوند با اوست و خداوند کاری می‌کند تا مکر (برادران )به صلاح او تمام شود تا رویای او به حقیقت پیوسته و به رتبه بالایی از حکومت برسد و سپس در حالی که برادران او را نمی‌شناسند به آنها یاد آوری کند که درچاه با او چه کردند. تصدیق فرموده خداوند تعالی:

    { وَأَوْحَيْنَا إِلَيْهِ لَتُنَبِّئَنَّهُمْ بِأَمْرِهِمْ هَٰذَا وَهُمْ لَا يَشْعُرُونَ }
    صدق الله العظيم . [يوسف: ١٥]
    یعنی آنها تا زمانی که یوسف عمل گذشته آنها را به یادشان نیاورده است او را نمی‌شناسند. او از آنها دور بوده و حال به عزت و حکومت رسیده است .خداوند تعالی می‌فرماید:
    { فَلَمَّا دَخَلُوا عَلَيْهِ قَالُوا يَا أَيُّهَا الْعَزِيزُ مَسَّنَا وَأَهْلَنَا الضُّرُّ وَجِئْنَا بِبِضَاعَةٍ مُزْجَاةٍ فَأَوْفِ لَنَا الْكَيْلَ وَتَصَدَّقْ عَلَيْنَا ۖ إِنَّ اللَّهَ يَجْزِي الْمُتَصَدِّقِينَ﴿٨٨﴾ قَالَ هَلْ عَلِمْتُمْ مَا فَعَلْتُمْ بِيُوسُفَ وَأَخِيهِ إِذْ أَنْتُمْ جَاهِلُونَ﴿٨٩﴾ قَالُوا أَإِنَّكَ لَأَنْتَ يُوسُفُ ۖ قَالَ أَنَا يُوسُفُ} صدق الله العظيم . [يوسف]
    و به همین دلیل خداوند تعالی می‌فرماید:
    { وَأَوْحَيْنَا إِلَيْهِ لَتُنَبِّئَنَّهُمْ بِأَمْرِهِمْ هَٰذَا وَهُمْ لَا يَشْعُرُونَ }صدق الله العظيم . [يوسف: ١٥]
    یعنی آنها تا زمانی که یوسف خود به یادشان نیاورده که چه کرده‌اند او را نمی‌شناسند چرا که او دارای عزت و حکومت شده است. این وحی تفهیمی است که از جانب پروردگار به قلب نازل می‌شود اما برای وحی تفهیمی (اگر در مورد دین باشد) باید جانب خداوند الرحمن برهانی باشد که اگر نباشد وسوسه شیطان است و باید از آن برحذر بود پس نادانسته به خداوند نسبت ندهید که اگر یکی بگوید از جانب خداوند به قلب او وحی تفهیم می‌شود به او پاسخ می‌دهیم:

    {قُلْ هَاتُوا بُرْهَانَكُمْ إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ} صدق الله العظيم [البقرة:۱۱۱].
    ای عزیزانی که در جستجوی حق هستید، از این که سخن طولانی شد عذر می‌خواهم. تمام بیان به صورت یک مجموعه علمی آورده شده است. شما هر قسمتی را که می‌خواهید انتخاب کرده واگر می‌بینید من اشتباه کرده‌ام، درباره آن با من بحث کنید. از آنجایی که من موظفم قرآن را به حق و درستی برای شما بیان نمایم می‌بینید که درباره یک مسئله اول فتوا داده و سپس آن را بیشتر توضیح می‌دهم و بر دانشتان می‌افزایم تا چیزی گردنم نباشد و باز هنوز فقط بخش کمی از بیان قرآن را گفته‌ام این به جهت فخر فروشی علمی نیست. به خداوند قسم که چنین نیست. من می‌خواهم چیزهایی را که نمی‌دانید به شما بیاموزم تا شکرگذار خداوند باشید. خداوندی که امام مهدی را در میان شما برانگیخت. چقدر امت‌های قبلی در آرزوی فرستاده شدن او بودند و این خوشبختی نصیبشان نشد. آیا به خاطر نعمت و فضلی که خداوند به شما عنایت کرده است از او تشکر نمی‌کنید. خداوند شما و امام مهدی را نیز همراه شما مشمول غفران خود نماید که خداوند من غفور و رحیم است. اما محمود مصری، به او می‌گویم: خداوندا اگر می‌دانی امام ناصر محمد یمانی، شخصیت مهدی منتظر را برای خود جعل کرده و مهدی منتظر و خلیفه حق خداوند و از جانب تو نیست پس امام ناصر محمد یمانی را لعنت کن و اگر امام ناصر محمد یمانی بی شک و تردید همان مهدی منتظر است و ابو حمزه مصری او را تکذیب کرده و به سختی درمقابل او ایستاده است، هم ابو حمزه مصری و هم تمام علمای دین و مسلمین را مورد مغفرت خود قرار ده چرا که آنها نمی دانند من امام مهدی منتظر ناصر محمد یمانی هستم و خدای من تو بیش از بنده‌ات نسبت به بندگانت رحیمی و وعده تو حق است و تو ارحم الراحمینی وسلامُ على المُرسلين والحمدُ لله رب العالمين.
    أخوكم الذليل عليكم الذي يخفض لكم جناح الذل من الرحمة
    خليفة الله وعبده الإمام المهدي ناصر محمد اليماني.

    اقتباس المشاركة 36833 من موضوع سلسلة حوارات الإمام في منتديات أشراف أونلاين..

    - 4 -
    الإمام ناصر محمد اليماني
    07 - 01 - 1432 هـ
    14 - 12 - 2010 مـ
    02:24 صباحاً
    ــــــــــــــــــــ


    بيانٌ آخر في المنتديات العلميّة العالميّة الهاشميّة إلى كافة علماء الأمّة بطلب الحوار في موقعٍ محايد ..

    بسم الله الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
    {إِنَّ اللَّـهَ وَمَلَائِكَتَهُ يُصَلُّونَ عَلَى النَّبِيِّ ۚ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا صَلُّوا عَلَيْهِ وَسَلِّمُوا تَسْلِيمًا ﴿٥٦} صدق الله العظيم [الأحزاب]. اللهم صلِّ وسلم وبارك على كافة أنبيائك ورسلك وآلهم الطيبين والتابعين للحقِّ في الأولين وفي الآخرين وفي الملأ الأعلى إلى يوم الدين..

    من المهديّ المنتظَر إلى كافة العلماء وخطباء المنابر ومُفتي الديار في كافة الأقطار، السلام عليكم ورحمة الله وبركاته وإني أدعوكم إلى الحوار في طاولة الحوار الأخرى مع المهديّ المنتظَر في منتديات الرابطة العلمية العالمية للأنساب الهاشمية، وليس المهديّ المنتظَر ناصر محمد اليماني إلا ضيفٌ لديهم ولم يكن أصحاب هذا الموقع من الأنصار ولم يكونوا ضدّ المهديّ المنتظَر ناصر محمد اليماني ولا يزالون يتحرون في الأمر حتى يتبيّن لهم هل الإمام ناصر محمد اليماني هو حقًا المهديّ المنتظَر أم كذاب أشر؟ وعلى كلّ حالٍ فهم مُنتصرون بكلا الحالتين باستضافتهم لحوار الطرفين ناصر محمد اليماني وكافة علماء الأمّة وخطباء المنابر ومفتي الديار كون كثيرٌ من علماء الأمّة يتهربون من الحوار مع ناصر محمد اليماني في موقعه
    (موقع الإمام المهدي ناصر محمد اليماني) بسبب الدعايات التي ينشرها أبو حمزة محمود المصري، ولذلك اتّخذنا القرار الآخر أن يكون ناصر محمد اليماني ضيفاً في المنتديات العلميّة العالميّة للأنساب الهاشمية. ولكنّي أستحلفهم بالله العظيم ربّ السماوات والأرض وما بينهما وربّ العرش العظيم أن لا تأخذهم العزّة بالإثم مع صاحبهم في النسب الإمام المهدي ناصر محمد اليماني فلا ينبغي لآل البيت أن تأخذهم حمية الجاهليّة الأولى؛ بل أقول لهم: يا آل بيت محمد رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم في العالمين كونوا شهداء بالحقّ، فإن وجدتم صاحبكم الإمام المهدي ناصر محمد اليماني يدعو إلى الحقّ ويهدي إلى صراطٍ مستقيمٍ فالحقّ أحقّ أن يُتبع، وإن وجدتم الإمام ناصر محمد اليماني على ضلالٍ مبينٍ فقد وجب عليكم أنتم أن تصدّوا صاحبكم الإمام ناصر محمد اليماني حتى لا يضلّ المسلمين ويشوّه بآل البيت كون المهديّ المنتظَر ناصر محمد اليماني إمّا أن يكون عِزاً لكم وللمسلمين وإمّا أن يكون عاراً عليكم كونه يفتي أنّه من آل البيت الهاشمي القرشي.

    وبما أنّي الإمام المهديّ المنتظَر الحقّ من ربّكم لا شكّ ولا ريب اسمحوا لي أن أعلن لكم بنتيجة الحوار مُقدَّماً وأُزكّيها بالقسم الحقّ وأقول:
    أقسمُ بالله العظيم الذي يحيي العظام وهي رميم ربّ السماوات والأرض وما بينهما وربّ العرش العظيم لو اجتمع في هذا الموقع كافة علماء الدين من الجنّ والإنس لحوار الإمام المهدي ناصر محمد اليماني حصرياً من القرآن العظيم فإنّكم سوف تجدون أنّ الإمام ناصر محمد اليماني هو حقاً المهيمن بالعلم والسُلطان من محكم القرآن على كافة علماء الثقلين وإنا لصادقون، وإن غلبني أحد علماء المسلمين أو النّصارى واليهود حتى في مسألةٍ واحدةٍ فقط من القرآن فهيمن على الإمام ناصر محمد اليماني بالبيان الأهدى سبيلاً والأصدق قيلاً فعلى الإمام ناصر محمد اليماني أن يتراجع في عقيدته أنّه هو المهديّ المنتظَر وعلى جميع الأنصار السابقين الأخيار في عصر الحوار من قبل الظهور من جميع الأقطار أن يتراجعوا عن اتِّباع ناصر محمد اليماني لو غلبه أيُّ عالِمٍ من علماء الأمّة ومفتي الديار ولو في مسألةٍ واحدةٍ، وهيهات هيهات وربّ الأرض والسماوات لألجمنَّكم بآيات الكتاب المحكمات البيّنات لعالِمكم وجاهلكم حتى أجعلكم بين خيارين اثنين لا ثالث لهما؛ إمّا أن تعتصموا بحبل الله القرآن العظيم وتكفروا بما يُخالف لمحكم الذكر سواءً يكون في التوراة أو الإنجيل أو في السُّنة النبويّة المحمديّة كون الإمام المهدي مُصدِّقاً بالتوراة والإنجيل ومُصدِّقاً بالسُّنة النبويّة، وإنّما يكفر المهديّ المنتظَر بما خالف فيهم لمُحكم الذكر كونه الكتاب الوحيد المحفوظ من التحريف لكافة البشر هُدًى ورحمةً للمؤمنين به أنزله الله بالحقّ إلى الناس أجمعين وحفظه من التحريف حتى لا تكون للناس الحجّة على الله من بعد تنزيل كتابه القرآن العظيم ذكراً للعالمين لمن شاء منهم أن يستقيم حتى لا يقولوا إنّما تنزَّل الكتاب على طائفتين من قبلنا اليهود والنصارى وكنا عن دراستهم لغافلين. وكذلك تمّ تحريف كتبهم التوراة والإنجيل واختلفوا فيها ولم نعد نعلم أيُّهم على الحقّ المُبين. ولكن هيهات هيهات فقد أنزل الله كتابه الموسوعة لكتب الأنبياء والمرسلين من الإنس والجنّ إلى الإنس والجنّ ليجعله البرهان الحقّ لمن أراد أن يتّبعه. تصديقاً لقول الله تعالى:
    {قُلۡ هَاتُوا۟ بُرۡهَـٰنَكُمۡۖ هَـٰذَا ذِكۡرُ مَن مَّعِیَ وَذِكۡرُ مَن قَبۡلِیۚ بَلۡ أَكۡثَرُهُمۡ لَا یَعۡلَمُونَ ٱلۡحَقَّۖ فَهُم مُّعۡرِضُونَ} صدق الله العظيم [الأنبياء:٢٤].

    ليجعله الحجّة على الربّ للذين يتّبعون الكتاب المحفوظ من التحريف فيدخلهم في رحمته ويقيهم من عذابه، وليجعله الحجّة للربّ على من أعرض عن اتّباع الذكر المحفوظ من التحريف فيعذبه الله عذاباً نُكراً وذلك حتى لا تكون لكم الحجّة على الله يوم القيامة. وقال الله تعالى:
    {وَهَٰذَا كِتَابٌ أَنْزَلْنَاهُ مُبَارَكٌ فَاتَّبِعُوهُ وَاتَّقُوا لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ ﴿١٥٥﴾ أَنْ تَقُولُوا إِنَّمَا أُنْزِلَ الْكِتَابُ عَلَىٰ طَائِفَتَيْنِ مِنْ قَبْلِنَا وَإِنْ كُنَّا عَنْ دِرَاسَتِهِمْ لَغَافِلِينَ ﴿١٥٦﴾ أَوْ تَقُولُوا لَوْ أَنَّا أُنْزِلَ عَلَيْنَا الْكِتَابُ لَكُنَّا أَهْدَىٰ مِنْهُمْ ۚ فَقَدْ جَاءَكُمْ بَيِّنَةٌ من ربّكم وَهُدًى وَرَحْمَةٌ ۚ فَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنْ كَذَّبَ بِآيَاتِ اللَّهِ وَصَدَفَ عَنْهَا ۗ سَنَجْزِي الَّذِينَ يَصْدِفُونَ عَنْ آيَاتِنَا سُوءَ الْعَذَابِ بِمَا كَانُوا يَصْدِفُونَ ﴿١٥٧﴾ هَلْ يَنْظُرُونَ إِلَّا أَنْ تَأْتِيَهُمُ الْمَلَائِكَةُ أَوْ يَأْتِيَ رَبُّكَ أَوْ يَأْتِيَ بَعْضُ آيَاتِ رَبِّكَ ۗ يَوْمَ يَأْتِي بَعْضُ آيَاتِ رَبِّكَ لَا يَنْفَعُ نَفْسًا إِيمَانُهَا لَمْ تَكُنْ آمَنَتْ مِنْ قَبْلُ أَوْ كَسَبَتْ فِي إِيمَانِهَا خَيْرًا ۗ قُلِ انْتَظِرُوا إِنَّا مُنْتَظِرُونَ ﴿١٥٨﴾ إِنَّ الَّذِينَ فَرَّقُوا دِينَهُمْ وَكَانُوا شِيَعًا لَسْتَ مِنْهُمْ فِي شَيْءٍ ۚ إِنَّمَا أَمْرُهُمْ إِلَى اللَّهِ ثُمَّ يُنَبِّئُهُمْ بِمَا كَانُوا يَفْعَلُونَ ﴿١٥٩﴾} صدق الله العظيم [الأنعام].

    ويا معشر علماء الأمّة ومفتي ديارهم وأمّتهم لقد جعل الله القرآن حُجّة لكم عند ربّكم فيرحمكم تصديقاً لقول الله تعالى:
    {وَهَٰذَا كِتَابٌ أَنْزَلْنَاهُ مُبَارَكٌ فَاتَّبِعُوهُ وَاتَّقُوا لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ ﴿١٥٥﴾} صدق الله العظيم [الأنعام].

    حتى لا تكون لكم الحجّة على ربّكم فتقولوا:
    {إِنَّمَا أُنْزِلَ الْكِتَابُ عَلَىٰ طَائِفَتَيْنِ مِنْ قَبْلِنَا وَإِنْ كُنَّا عَنْ دِرَاسَتِهِمْ لَغَافِلِينَ ﴿١٥٦﴾ أَوْ تَقُولُوا لَوْ أَنَّا أُنْزِلَ عَلَيْنَا الْكِتَابُ لَكُنَّا أَهْدَىٰ مِنْهُمْ} ولكن لله الحجّة البالغة عليكم وعلى اليهود والنصارى وكافة العالمين إذ أنزل إليهم كتابه القرآن العظيم إلى الناس أجمعين. تصديقاً لقول الله تعالى: {قُلْ يَا أَيُّهَا النَّاسُ إِنِّي رَسُولُ اللَّـهِ إِلَيْكُمْ جَمِيعًا الَّذِي لَهُ مُلْكُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ ۖ لَا إِلَـٰهَ إِلَّا هُوَ يُحْيِي وَيُمِيتُ ۖ فَآمِنُوا بِاللَّـهِ وَرَسُولِهِ النَّبِيِّ الْأُمِّيِّ الَّذِي يُؤْمِنُ بِاللَّـهِ وَكَلِمَاتِهِ وَاتَّبِعُوهُ لَعَلَّكُمْ تَهْتَدُونَ ﴿١٥٨} صدق الله العظيم [الأعراف].

    وإنما يتّبع محمدٌ رسول الله هذا القرآن العظيم ويدعو المختلفين إلى الاحتكام إلى محكم القرآن العظيم تصديقاً لقول الله تعالى:
    {وَكَذَٰلِكَ أَنزَلْنَاهُ حُكْمًا عَرَبِيًّا ۚ وَلَئِنِ اتَّبَعْتَ أَهْوَاءَهُم بَعْدَ مَا جَاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ مَا لَكَ مِنَ اللَّـهِ مِن وَلِيٍّ وَلَا وَاقٍ ﴿٣٧} صدق الله العظيم [الرعد].

    فإذا كان هذا التهديد والوعيد إلى محمدٍ رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم تجدون إنّ الله يُحذِّره أن يتّبع ما خالف لمُحكم القرآن العظيم فيما سواه، فما بالكم بأنفسكم يا أمّة محمدٍ صلى الله عليه وآله وسلم، أفلا تتقون؟ ألا والله الذي لا إله غيره لا يغني عنكم أبو حمزة محمود المصري الذي يصدّ عن دعوة الإمام المهدي ناصر محمد اليماني صدوداً كبيراً كونه لم يصدّ عن اتباع الإمام المهدي ناصر محمد؛ بل يصدّكم عن اتّباع آيات الكتاب المحكمات البيّنات لعالِمكم وجاهلكم، وما كذب الإمام المهدي ناصر محمد وما كذب جده محمد صلى الله عليه وآله وسلم كونه ليس كلام الإمام المهدي ناصر محمد ولا كلام جده محمد صلى الله عليه وآله وسلم؛ بل هو كلام الله ومن أصدقُ من الله حديثاً؟ فليتذكر محمود قول الله تعالى:
    {قَدْ نَعْلَمُ إِنَّهُ لَيَحْزُنُكَ الَّذِي يَقُولُونَ ۖ فَإِنَّهُمْ لَا يُكَذِّبُونَكَ وَلَـٰكِنَّ الظَّالِمِينَ بِآيَاتِ اللَّـهِ يَجْحَدُونَ ﴿٣٣} صدق الله العظيم [الأنعام].

    فاتقِ الله يا محمود ولا تصدّ عن اتباع القرآن العظيم وإنما أذَّكرك بآيات الله المحكمات هُنّ أمّ الكتاب وتذكّر قول الله تعالى:
    {فَقَدْ جَاءَكُمْ بَيِّنَةٌ من ربّكم وَهُدًى وَرَحْمَةٌ ۚ فَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنْ كَذَّبَ بِآيَاتِ اللَّهِ وَصَدَفَ عَنْهَا ۗ سَنَجْزِي الَّذِينَ يَصْدِفُونَ عَنْ آيَاتِنَا سُوءَ الْعَذَابِ بِمَا كَانُوا يَصْدِفُونَ} صدق الله العظيم [الأنعام:١٥٧].

    وقال الله تعالى:
    {وَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّن ذُكِّرَ بِآيَاتِ رَبِّهِ فَأَعْرَضَ عَنْهَا وَنَسِيَ مَا قَدَّمَتْ يَدَاهُ ۚ إِنَّا جَعَلْنَا عَلَىٰ قُلُوبِهِمْ أَكِنَّةً أَن يَفْقَهُوهُ وَفِي آذَانِهِمْ وَقْرًا ۖ وَإِن تَدْعُهُمْ إِلَى الْهُدَىٰ فَلَن يَهْتَدُوا إِذًا أَبَدًا ﴿٥٧} صدق الله العظيم [الكهف].

    وقال الله تعالى:
    {وَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّن ذُكِّرَ بِآيَاتِ رَبِّهِ ثُمَّ أَعْرَضَ عَنْهَا ۚ إِنَّا مِنَ الْمُجْرِمِينَ مُنتَقِمُونَ ﴿٢٢} صدق الله العظيم [السجدة].

    وإنما الإمام المهدي ناصر محمد ليس إلا مُذَكِّرٌ بالقرآن من يخاف وعيد من كافة العبيد. تصديقاً لقول الله تعالى:
    {نَّحْنُ أَعْلَمُ بِمَا يَقُولُونَ ۖ وَمَا أَنتَ عَلَيْهِم بِجَبَّارٍ ۖ فَذَكِّرْ بِالْقُرْآنِ مَن يَخَافُ وَعِيدِ ﴿٤٥} صدق الله العظيم [ق].

    ألا والله لا ولن يتبع مُحكم كتاب الله ويكفر بما خالف لمحكم كتاب الذكر المحفوظ من التحريف فيتبعه إلا الذين يخشون ربّهم فلن يعرضوا عن كلامه الحقّ تصديقاً لقول الله تعالى:
    {إِنَّمَا تُنذِرُ مَنِ اتَّبَعَ الذِّكْرَ وَخَشِيَ الرَّحْمَـٰنَ بِالْغَيْبِ ۖ فَبَشِّرْهُ بِمَغْفِرَةٍ وَأَجْرٍ كَرِيمٍ ﴿١١} صدق الله العظيم [يس].

    ويا علماء المسلمين والنصارى واليهود وأمّتهم والناس أجمعين، اتقوا الله وفرّوا من الله إليه إني لكم منه نذيرٌ مبينٌ لأبيّن البيان الحقّ لكتاب الله القرآن العظيم فآتيكم ببيانه من محكم قرآنه القول الحقّ من ربٍّ رحيمٍ وليس بقول الظنّ الذي لا يُغني من الحقّ شيئاً ولذلك تجدونني أعلن لكم نتيجة الحوار من قبل الحوار كوني لن أُفتيكم بشيءٍ ومن ثم أقول والله أعلم عن الحقّ فإن أخطأت فمن نفسي والشيطان! وأعوذُ بالله أن أكون من الذين يقولون على الله ما لا يعلمون ويحسبون أنّ ذلك هو الاجتهاد، وإنكم لخاطئون فليس الاجتهاد كما تزعمون أن تقولوا على الله ما لا تعلمون! فذلك أمرٌ من الشيطان أن تقولوا على الله ما لا تعلمون علم اليقين أنّه الحقّ من ربّ العالمين، فلا تتّبعوا خطوات الشيطان الذي يأمركم أن تقولوا على الله ما لا تعلمون أنّه الحقّ من ربّكم. وقال الله تعالى:
    {وَلَا تَتَّبِعُوا خُطُوَاتِ الشَّيْطَانِ ۚ إِنَّهُ لَكُمْ عَدُوٌّ مُبِينٌ ﴿١٦٨﴾ إِنَّمَا يَأْمُرُكُمْ بِالسُّوءِ وَالْفَحْشَاءِ وَأَنْ تَقُولُوا عَلَى اللَّهِ مَا لَا تَعْلَمُونَ ﴿١٦٩﴾} صدق الله العظيم [البقرة]، فاتّقوا الله وأطيعوني لعلكم تُرحمون، ولا تُصدّقوا الإمام ناصر محمد اليماني ما لم يأتِكم بالبرهان الحقّ من ربّكم يستنبطه لكم من محكم كتابه.

    وأما الاجتهاد الحقّ فجميع الأنبياء والمرسلين والمهديّ المنتظَر كانوا مجتهدين في البحث عن الحقّ حتى هداهم الله إلى الحقّ فوهبهم حُكماً وعلماً ومن ثم يدعون الناس على بصيرةٍ من ربّهم، فاتّبِعوا نهجهم في الدين ولا تقولوا على الله ما لا تعلمون، فذلك هو سبب ضلالكم وتفرّقكم وهو أنّكم تقولون على الله ما لا تعلمون له بالبرهان الحقّ من الرحمن، كونكم اعتمدتم على الروايات والأحاديث بحجّة أنّها وردت عن أُناسٍ ثقاتٍ عن النبيّ وأعرضتم عن آيات الكتاب المحكمات الذي جعله الله المرجع والحكم المُهيمن بالحقّ فيما كنتم فيه تختلفون، برغم أنّي لا أطعن في الثقات من صحابة محمد رسول الله الحقّ شيئاً صلى الله عليه وعليهم وسلم تسليماً، وإنّما يفتري عليهم وعلى النبيّ الذين يُظهرون الإيمان ويُبطنون الكفر والمكر ليصدّوكم عن اتّباع الذكر، فهل أنتم مهتدون؟ فكيف تصدِّقون ما ورد عن الثقات حسب زعمكم وهو مخالفٌ لمحكم آيات الكتاب البيّنات لعالِمكم وجاهلكم كمثل عقيدتِكم في رؤية عظمة ذات الله جهرةً! سبحانه وتعالى عُلوَّاً كبيراً أن يتحمل رؤية عظمة ذات الله جهرةً أيُّ شيءٍ من خلقه مهما كان خلقه عظيماً فلا ولن يتحمل رؤية عظمة ذات الله جهرةً حتى الجبل العظيم، ولذلك ضرب الله جبل الطور مثلاً لكم ولنبيّ الله موسى عليه الصلاة والسلام وبني إسرائيل والناس أجمعين؛ بل جعل الله عقيدة رؤية الله جهرةً متوقفةً على ثبوت الجبل العظيم أمام رؤية عظمة ذات الله سبحانه وتعالى علوَّاً كبيراً. وقال الله تعالى:
    {وَلَمَّا جَاءَ مُوسَىٰ لِمِيقَاتِنَا وَكَلَّمَهُ رَبُّهُ قَالَ رَبِّ أَرِنِي أَنظُرْ إِلَيْكَ ۚ قَالَ لَن تَرَانِي وَلَـٰكِنِ انظُرْ إِلَى الْجَبَلِ فَإِنِ اسْتَقَرَّ مَكَانَهُ فَسَوْفَ تَرَانِي ۚ فَلَمَّا تَجَلَّىٰ رَبُّهُ لِلْجَبَلِ جَعَلَهُ دَكًّا وَخَرَّ مُوسَىٰ صَعِقًا ۚ فَلَمَّا أَفَاقَ قَالَ سُبْحَانَكَ تُبْتُ إِلَيْكَ وَأَنَا أَوَّلُ الْمُؤْمِنِينَ ﴿١٤٣} صدق الله العظيم [الأعراف].

    فهل تعلموا البيان الحقّ لقول نبيّ الله موسى:
    {فَلَمَّا أَفَاقَ قَالَ سُبْحَانَكَ تُبْتُ إِلَيْكَ وَأَنَا أَوَّلُ الْمُؤْمِنِينَ} صدق الله العظيم [الأعراف:١٤٣]؟ وتلك توبته من عقيدة رؤية عظمة ذات الله جهرة سبحانه وتعالى علواً كبيراً! كون الله ما كان له أن يُكلِّم أحداً من خلقه جميعاً إلا من وراء حجاب سواء الملائكة أو الجنّ والبشر وما كان لله أن يكلمهم جهرةً تصديقاً لقول الله تعالى: {وَمَا كَانَ لِبَشَرٍ أَن يُكَلِّمَهُ اللَّـهُ إِلَّا وَحْيًا أَوْ مِن وَرَاءِ حِجَابٍ أَوْ يُرْسِلَ رَسُولًا فَيُوحِيَ بِإِذْنِهِ مَا يَشَاءُ ۚ إِنَّهُ عَلِيٌّ حَكِيمٌ ﴿٥١} صدق الله العظيم [الشورى].

    ولربّما يودّ أن يقاطعني أحد الإخوان من علماء السُّنة فيقول: "مهلاً مهلاً يا ناصر محمد اليماني فقد تبيّن لنا أنّك لستَ المهديّ المنتظَر بل كذاب أشرّ من الشيعة الاثني عشر كونك تُنكر رؤية الله بالبصر الناظر". ومن ثمّ يردّ عليهم المهديّ المنتظَر وأقول: ألا والله إنَّ كثيراً من الشيعة يودّون لو يكون المقصود بقول الله تعالى:
    {إِنَّهُ عَلِيٌّ حَكِيمٌ} صدق الله العظيم [الشورى:٥١]؛ يودّون لو يقصد بذلك أبتي الإمام علي بن أبي طالب عليه الصلاة والسلام ولكنكم وهم يعلمون أنه يقصد الله عظمة ذات الله سبحانه وتعالى علواً كبيراً، والسؤال الذي يطرح نفسه: فهل الله {عَلِيٌّ حَكِيمٌ} في الدنيا والآخرة أم إنه علي حكيم في الدنيا؟ ما لكم كيف تحكمون! وما كان للإمام المهديّ المنتظَر الحقّ من ربّكم أن يتّبع أهواء الشيعة أو السُّنة والجماعة؛ بل أنا المهديّ المنتظَر جعلني الله حكماً بينكم بالبيان الحقّ للذكر فإن كنت أصدق الشيعة الاثني عشر بعدم رؤية الله جهرةً بالبصر وفي البعث الأول من القبور من قبل البعث الشامل يوم النشور فسوف تجدوني أكذبهم في مواضيع أُخر فأصدّق السُّنة والجماعة فيه كمثل فتواي في الحديث الحقّ لمحمد رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم: [تركت فيكم ما إن تمسكتم به لن تضلوا بعدي أبداً كتاب الله وسنتي] صدق عليه الصلاة والسلام، كون السُّنة النّبويّة إنّما هي البيان الحقّ للقرآن ومزيدٌ من الشرح والتوضيح، وإنما نكفر بما خالف منها لمحكم القرآن في بيان السُّنة النّبويّة كون أحاديث السُّنة النّبويّة ليست محفوظةً من التحريف والتزييف كونها لم تكتب إلا بعد حينٍ من موت النبيّ صلى الله عليه وآله وسلم حتى لا يختلط على الناس كلام الله في القرآن وكلام الرسول في البيان بشرح القرآن. وكذلك يعلم أنهم ليوجد فريقاً منهم يُظهرون الإيمان ويُبطنون الكفر والمكر في صدّ البشر عن اتباع الذكر بأحاديث تخالف لمحكم الذكر جملةً وتفصيلاً اختلافاً كثيراً، ولذلك نهاكم محمد رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم بادئ الأمر عن كتابة أحاديث السُّنة النبويّة حتى يكون القرآن هو المرجع فيما اختلفتم فيه من أحاديث البيان في السُّنة النبويّة.

    ومن ثم نعود لاستكمال حكم رؤية الله جهرةً لكشف أحاديث الفتنة الموضوعة في السُّنة النبويّة التي تثبت رؤية الله جهرةً وقالوا عن النبيّ أنه قال:
    اقتباس المشاركة :
    [إنكم سترون ربكم يوم القيامة كما ترون القمر البدر لا تضامون في رؤيته] تصديقاً لقول الله تعالى: {وُجُوهٌ يَوْمَئِذٍ نَاضِرَةٌ ﴿٢٢﴾ إِلَىٰ رَبِّهَا نَاظِرَةٌ ﴿٢٣﴾} صدق الله العظيم [القيامة:٢٢].
    انتهى الاقتباس
    ومن ثمّ يردّ عليهم المهديّ المنتظَر الحقّ من ربّهم وأحكم بينهم بالحقّ وأقول: إنما ذلك الحديث فتنةٌ موضوعةٌ بمكرٍ ودهاءٍ خبيثٍ حتى تظنوا أنه جاء تأويلاً لقول الله تعالى: {وُجُوهٌ يَوْمَئِذٍ نَاضِرَةٌ ﴿٢٢﴾ إِلَىٰ رَبِّهَا نَاظِرَةٌ ﴿٢٣﴾} صدق الله العظيم [القيامة:٢٢].

    ولكن تلك الآية من آيات الكتاب المتشابهات والتشابه هو بالضبط في قول الله تعالى:
    {نَّاظرَةٌ} وظننتم أنه يقصد ناظرة بالنظر وهو يقصد الانتظار وليس النظر بالأبصار ولذلك قال الله تعالى: {هُوَ الَّذِي أَنزَلَ عَلَيْكَ الْكِتَابَ مِنْهُ آيَاتٌ مُّحْكَمَاتٌ هُنَّ أُمُّ الْكِتَابِ وَأُخَرُ مُتَشَابِهَاتٌ ۖ فَأَمَّا الَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ زَيْغٌ فَيَتَّبِعُونَ مَا تَشَابَهَ مِنْهُ ابْتِغَاءَ الْفِتْنَةِ وَابْتِغَاءَ تَأْوِيلِهِ ۗ وَمَا يَعْلَمُ تَأْوِيلَهُ إِلَّا اللَّـهُ ۗ وَالرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ يَقُولُونَ آمَنَّا بِهِ كُلٌّ مِّنْ عِندِ رَبِّنَا ۗ وَمَا يَذَّكَّرُ إِلَّا أُولُو الْأَلْبَابِ ﴿٧} صدق الله العظيم [آل‌ عمران].

    ألا وإن آيات الكتاب المتشابهات ليست إلا بنسبة عشرة في المائة من كلمات الكتاب ولسوف أُعلمكم بالحقّ كيف؛ ولسوف أعلمكم كيف تستطيعون أن تميّزوا بين الآيات المتشابهات والآيات المحكمات هنّ أمّ الكتاب ولسوف أضرب لكم على ذلك مثلاً في قول الله تعالى:
    {وَإِذِ ابْتَلَىٰ إِبْرَاهِيمَ رَبُّهُ بِكَلِمَاتٍ فَأَتَمَّهُنَّ ۖ قَالَ إِنِّي جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَامًا ۖ قَالَ وَمِن ذُرِّيَّتِي ۖ قَالَ لَا يَنَالُ عَهْدِي الظَّالِمِينَ ﴿١٢٤} صدق الله العظيم [البقرة].

    ومن ثمّ تمّ تأسيس عقيدة الشيعة في أنّ الأنبياء والأئمة المصطفين معصومون من الخطيئة عصمةً مطلقةً. ثم يقول لكم الإمام المهدي يا معشر الشيعة الاثني عشر إنما تلك من الآيات المتشابهات والتشابه بالضبط هو في قول الله تعالى:
    {لَا يَنَالُ عَهْدِي الظَّالِمِينَ} صدق الله العظيم [البقرة:١٢٤].

    بل التشابه بالضبط هو في كلمة
    {الظَّالِمِينَ} فظنّ الشيعة أنه يقصد ظُلم الخطيئة ولذلك اتّبعوا التشابه في قول الله تعالى: {قَالَ وَمِن ذُرِّيَّتِي ۖ قَالَ لَا يَنَالُ عَهْدِي الظَّالِمِينَ} صدق الله العظيم [البقرة:١٢٤].

    ومن ثم اعتقد الشيعة أنّ الأنبياء والأئمة معصومون من الخطيئة عصمةً مطلقةً، وما يريد الإمام المهدي أن يعلم الشيعة والسُّنة هو كيف أنهم يستطيعون بكل يسرٍ وسهولةٍ أن يميِّزوا بين الآيات المتشابهات وبين الآيات المحكمات فالأمر يسيرٌ جداً حتى لا تجعلوا كتاب الله متناقضاً بتفاسيركم الظنيّة فتهلكوا كون عقيدة الشيعة في عصمة الأنبياء والمرسلين والأئمة المصطفين من الخطيئة قد جاء مناقضاً لقول الله تعالى:
    {إِنِّي لَا يَخَافُ لَدَيَّ الْمُرْسَلُونَ ﴿١٠﴾ إِلَّا مَنْ ظَلَمَ ثُمَّ بَدَّلَ حُسْنًا بَعْدَ سُوءٍ فَإِنِّي غَفُورٌ رَحِيمٌ ﴿١١﴾} صدق الله العظيم [النمل].

    وهنا يقصد ظلم الخطيئة بارتكاب السوء كمثل رسول الله موسى عليه الصلاة والسلام قتل نفساً بغير حقٍّ فتاب وأناب:
    {قَالَ رَبِّ إِنِّي ظَلَمْتُ نَفْسِي فَاغْفِرْ لِي فَغَفَرَ لَهُ ۚ إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ ﴿١٦} صدق الله العظيم [القصص].

    وذلك تصديقاً لقول الله تعالى:
    {إِنِّي لَا يَخَافُ لَدَيَّ الْمُرْسَلُونَ ﴿١٠﴾ إِلَّا مَنْ ظَلَمَ ثُمَّ بَدَّلَ حُسْنًا بَعْدَ سُوءٍ فَإِنِّي غَفُورٌ رَحِيمٌ ﴿١١﴾} صدق الله العظيم [النمل].

    إذاً يا قوم ليس الأنبياء والمرسلين والأئمة المُصطفين معصومين من ظلم الخطيئة عصمةً مطلقةً غير أنهم معصومون من الافتراء على الله بغير الحقّ، وأما الخطيئة فهم مُعَرَّضون كغيرهم، فلا تُبالغوا فيهم بغير الحقّ، فإن التعظيم بالمبالغة بغير الحقّ يؤدي إلى الإشراك، وإن الإشراك يؤدي إلى النار وبئس القرار، فاتقوا الله واتبعوا البيان الحقّ للذكر.

    ولربّما يودّ أن يقاطعني أحد علماء الشيعة الاثني عشر ويقول: "إذاً فما يقصد الله تعالى بقوله:
    {وَإِذِ ابْتَلَىٰ إِبْرَاهِيمَ رَبُّهُ بِكَلِمَاتٍ فَأَتَمَّهُنَّ ۖ قَالَ إِنِّي جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَامًا ۖ قَالَ وَمِن ذُرِّيَّتِي ۖ قَالَ لَا يَنَالُ عَهْدِي الظَّالِمِينَ ﴿١٢٤﴾} صدق الله العظيم [البقرة]؟ والسؤال يا ناصر محمد اليماني هو بالضبط في قول الله تعالى: {قَالَ لا يَنَالُ عَهْدِي الظَّالِمِينَ} صدق الله العظيم". ومن ثمّ يردّ عليه الإمام المهدي ناصر محمد اليماني وأقول: قال الله تعالى: {إِنَّ الشِّرْكَ لَظُلْمٌ عَظِيمٌ} صدق الله العظيم [لقمان:١٣]، فهو يقصد ظُلم الشرك بالله فكيف يستطيع نبيّ أو رسولٌ أو إمامٌ كريم أن يخرج الناس من الظلمات إلى النور وهو من الظالمين لأنفسهم من الذين يلبسون إيمانهم بظلم الشرك؟ وحتى يستطيع الأنبياء والمرسلين والأئمة المصطفين أن يخرجوا الناس من الظلمات إلى النور فقد عصمهم الله من ظلم الشرك بالله وطهّرهم تطهيراً. فاتقوا الله وأطيعون ما دمت المهيمن عليكم بالحُكم الحقّ من محكم الكتاب إني لكم ناصحٌ أمينٌ.

    وكذلك برهان السُّنة والجماعة في رؤية الله جهرةً فقد استندوا على قول الله تعالى:
    {وُجُوهٌ يَوْمَئِذٍ نَاضِرَةٌ ﴿٢٢﴾ إِلَىٰ رَبِّهَا نَاظِرَةٌ ﴿٢٣﴾} صدق الله العظيم [القيامة:٢٢].

    ومن ثم نقول لهم الحقّ: فحتى تعلموا علم اليقين هل هذه الآية من الآيات المتشابهات أم من المحكمات فارجعوا لفتوى الله عن رؤيته في قلب وذات الموضوع فإن وجدتم النفي لرؤية الله جهرةً في الدنيا والآخرة فاستغفروا الله فلا ينبغي أن يكون هناك تناقضٌ في كتاب الله، فمن ثمّ تعلمون أنّ قول الله تعالى:
    {وُجُوهٌ يَوْمَئِذٍ نَاضِرَةٌ ﴿٢٢﴾ إِلَىٰ رَبِّهَا نَاظِرَةٌ ﴿٢٣﴾} صدق الله العظيم [القيامة:٢٢]؛ أنّها من الآيات المتشابهات، فتعالوا لنطبق التأكيد والبحث عن حقيقة هذه الآية هل من الآيات المحكمات أم من المتشابهات؟ فلا بدّ لكم أن تنظروا لفتوى الله في قلب وذات الموضوع عن رؤية ذات الله فهل ممكن ذلك؟ وتجدون الجواب في انتظاركم في قول الله تعالى: {وَلَمَّا جَاءَ مُوسَىٰ لِمِيقَاتِنَا وَكَلَّمَهُ رَبُّهُ قَالَ رَبِّ أَرِنِي أَنظُرْ إِلَيْكَ ۚ قَالَ لَن تَرَانِي وَلَـٰكِنِ انظُرْ إِلَى الْجَبَلِ فَإِنِ اسْتَقَرَّ مَكَانَهُ فَسَوْفَ تَرَانِي ۚ فَلَمَّا تَجَلَّىٰ رَبُّهُ لِلْجَبَلِ جَعَلَهُ دَكًّا وَخَرَّ مُوسَىٰ صَعِقًا ۚ فَلَمَّا أَفَاقَ قَالَ سُبْحَانَكَ تُبْتُ إِلَيْكَ وَأَنَا أَوَّلُ الْمُؤْمِنِينَ ﴿١٤٣﴾} صدق الله العظيم [الأعراف].

    ومن ثمّ يقول كل من يعتقد برؤية الله جهرةً كمثل قول نبيّ الله موسى عليه الصلاة والسلام الذي كان يعتقد برؤية الله جهرةً حتى إذا ضرب الله لنبيّه مثلاً أنه لا ولن يتحمل رؤية عظمة الله أي شيء من خلقه حتى الجبل العظيم، ومن ثمّ استغفر اللهَ نبيُّه موسى وتاب وأناب وقال:
    {سُبْحَانَكَ تُبْتُ إِلَيْكَ وَأَنَا أَوَّلُ الْمُؤْمِنِينَ} صدق الله العظيم.

    ولربّما يودّ أن يقاطعني أحد علماء السُّنة فيقول: "ولكن يا ناصر محمد اليماني لعلّ ذلك في الدنيا". ومن ثمّ يردّ عليه الإمام المهدي ناصر محمد اليماني وأقول: فهل ينبغي لله أن يتّخذ صاحبةً أو ولداً في الآخرة؟ ثمّ يردّ علينا أحد علماء السنة فيقول: "سبحان الله العظيم! فإن تلك من صفات الله الأزليّة أنّه لن يتّخذ صاحبةً ولا ولداً لا في الدنيا ولا في الآخرة". ثمّ يردّ عليه الإمام المهدي وأقول: صدقت، ولكن لماذا تمّ فصل رؤيّة الله جهرةً عن صفاته الأزليّة برغم أنّ فتوى عدم رؤية الله جهرةً جاءت كذلك من ضمن صفات الربّ الأزلية؟
    {سُبْحَانَهُ وَتَعَالَىٰ عَمَّا يَصِفُونَ ﴿١٠٠﴾ بَدِيعُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ ۖ أَنَّىٰ يَكُونُ لَهُ وَلَدٌ وَلَمْ تَكُنْ لَهُ صَاحِبَةٌ ۖ وَخَلَقَ كُلَّ شَيْءٍ ۖ وَهُوَ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ ﴿١٠١﴾ ذَٰلِكُمُ اللَّهُ رَبُّكُمْ ۖ لَا إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ ۖ خَالِقُ كُلِّ شَيْءٍ فَاعْبُدُوهُ ۚ وَهُوَ عَلَىٰ كُلِّ شَيْءٍ وَكِيلٌ ﴿١٠٢﴾ لَا تُدْرِكُهُ الْأَبْصَارُ وَهُوَ يُدْرِكُ الْأَبْصَارَ ۖ وَهُوَ اللَّطِيفُ الْخَبِيرُ ﴿١٠٣﴾} صدق الله العظيم [الأنعام].

    فتدبّروا في قول الله تعالى:
    {ذَٰلِكُمُ اللَّهُ رَبُّكُمْ ۖ لَا إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ ۖ خَالِقُ كُلِّ شَيْءٍ فَاعْبُدُوهُ ۚ وَهُوَ عَلَىٰ كُلِّ شَيْءٍ وَكِيلٌ ﴿١٠٢﴾ لَا تُدْرِكُهُ الْأَبْصَارُ وَهُوَ يُدْرِكُ الْأَبْصَارَ ۖ وَهُوَ اللَّطِيفُ الْخَبِيرُ ﴿١٠٣﴾} صدق الله العظيم؛ بمعنى أنّ الذي سوف يكلمكم جهرةً وأنتم ترونه فليس ذلكم الله ربّكم، فاتّقوا الله يا أولي الألباب! ألا والله لو تتّبعوا الإمام المهدي بعقيدة عدم رؤية الله جهرةً لما استطاع المسيح الكذاب أن يفتِنكم شيئاً لو اعتقدتم بالعقيدة الحقّ (عدم رؤية الله ذات الله جهرةً سبحانه وتعالى علواً كبيراً) كونه يتنزّل سبحانه وبينه وبين خلقه حجابٌ تصديقاً لحديث محمد رسول الله الحقّ صلى الله عليه وآله وسلم عن عدم رؤية الله جهرة فقال: [يهبط وبينه وبين خلقه حجاب] صدق محمد رسول الله عليه الصلاة والسلام.

    وذلك تصديقاً لقول الله تعالى:
    {هَلْ يَنظُرُونَ إِلَّا أَن يَأْتِيَهُمُ اللَّـهُ فِي ظُلَلٍ مِّنَ الْغَمَامِ وَالْمَلَائِكَةُ وَقُضِيَ الْأَمْرُ ۚ وَإِلَى اللَّـهِ تُرْجَعُ الْأُمُورُ ﴿٢١٠} صدق الله العظيم [البقرة].

    فذلك حجاب الربّ الغمام الذي تُشقق به السماء ولذلك قال محمد رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم:
    [يهبط وبينه وبين خلقه حجاب] صدق محمد رسول الله عليه الصلاة والسلام، ولذلك قال محمد رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم: [لن يرى الله أحد في الدنيا ولا في الآخرة] صدق عليه الصلاة والسلام، ولكنه يكلِّمهم تكليماً من وراء الحجاب، تصديقاً لقول محمد رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم: [ما منكم من أحد إلا سيكلمه ربه ليس بينه وبينه ترجمان] صدق عليه الصلاة والسلام.

    ولربّما يودّ أن يقاطعني عالِمٌ من المذاهب الأخرى فيريد أن يجادلني من القرآن فيقول: "يا أيّها المهديّ المنتظَر المزعوم الذي لا يكاد أن يعبرنا نحن المذاهب الأخرى وكأنّه مرسلٌ لحوار السُّنة والشيعة الاثني عشر؛ بل هذا حديثٌ باطلٌ كونه يفتي كذلك بتكليم الله للكافرين فهذا حديث مفترى عن النبيّ أنه قال:
    [ما منكم من أحد إلا سيكلمه ربه ليس بينه وبينه ترجمان]، ولكنك تدعونا للاحتكام إلى القرآن وها أنا أقيم عليك الحجّة بالحقّ من محكم القرآن عن عدم تكليم الله للكافرين وأقول: قال الله تعالى: {وَلَا يُكَلِّمُهُمُ اللَّـهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَلَا يُزَكِّيهِمْ وَلَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ} صدق الله العظيم [البقرة:١٧٤]".

    ومن ثمّ يردّ عليه الإمام المهدي ناصر محمد اليماني وأقول: ولكنّي لستُ مثلكم تؤمنون ببعض الكتاب وتعرضون عن بعض وكأنّكم لا تعلمون بآيةٍ تخالف لمعتقدكم الباطل، فأين أنت من تكليم الله للكافرين من الجنّ والإنس في قول الله تعالى:
    {وَيَوْمَ يَحْشُرُهُمْ جَمِيعًا يَا مَعْشَرَ الجنّ قَدِ اسْتَكْثَرْتُمْ مِنَ الْإِنْسِ وَقَالَ أَوْلِيَاؤُهُمْ مِنَ الْإِنْسِ رَبَّنَا اسْتَمْتَعَ بَعْضُنَا بِبَعْضٍ وَبَلَغْنَا أَجَلَنَا الَّذِي أَجَّلْتَ لَنَا قَالَ النَّارُ مَثْوَاكُمْ خَالِدِينَ فِيهَا إِلَّا مَا شَاءَ اللَّهُ إِنَّ رَبَّكَ حَكِيمٌ عَلِيمٌ} صدق الله العظيم [الأنعام:١٢٨]؟ وقال الله تعالى: {أَلَمْ تَكُنْ آيَاتِي تُتْلَىٰ عَلَيْكُمْ فَكُنْتُمْ بِهَا تُكَذِّبُونَ ﴿١٠٥﴾ قَالُوا رَبَّنَا غَلَبَتْ عَلَيْنَا شِقْوَتُنَا وَكُنَّا قَوْمًا ضَالِّينَ ﴿١٠٦﴾ رَبَّنَا أَخْرِجْنَا مِنْهَا فَإِنْ عُدْنَا فَإِنَّا ظَالِمُونَ ﴿١٠٧﴾ قَالَ اخْسَئُوا فِيهَا وَلَا تُكَلِّمُونِ ﴿١٠٨﴾ إِنَّهُ كَانَ فَرِيقٌ مِنْ عِبَادِي يَقُولُونَ رَبَّنَا آمَنَّا فَاغْفِرْ لَنَا وَارْحَمْنَا وَأَنْتَ خَيْرُ الرَّاحِمِينَ ﴿١٠٩﴾ فَاتَّخَذْتُمُوهُمْ سِخْرِيًّا حَتَّىٰ أَنْسَوْكُمْ ذِكْرِي وَكُنْتُمْ مِنْهُمْ تَضْحَكُونَ ﴿١١٠﴾ إِنِّي جَزَيْتُهُمُ الْيَوْمَ بِمَا صَبَرُوا أَنَّهُمْ هُمُ الْفَائِزُونَ ﴿١١١﴾} صدق الله العظيم [المؤمنون]. ومن ثم يتوقف السائل حائراً فيقول: "بما أنّه ليس في عقيدتك ولا بيانك تناقضٌ للقرآن فأفتنا في قول الله تعالى: {وَلَا يُكَلِّمُهُمُ اللَّهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَلَا يُزَكِّيهِمْ وَلَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ} صدق الله العظيم [البقرة:١٧٤]".

    ومن ثمّ يردّ عليه الإمام المهدي وأقول: إن قول الله تعالى:
    {وَلَا يُكَلِّمُهُمْ اللَّهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ} من الآيات المتشابهات كونه لا يقصد التكليم من وراء الحجاب وإنّما يقصد التكليم بوحي التّفهيم من الربّ إلى القلب كما أوحى الله إلى خليفته آدم وزوجته عليهم الصلاة والسلام. وقال الله تعالى: {فَتَلَقَّىٰ آدَمُ مِن رَّبِّهِ كَلِمَاتٍ فَتَابَ عَلَيْهِ ۚ إِنَّهُ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحِيمُ ﴿٣٧} صدق الله العظيم [البقرة:٣٧]. وإنّما المتكلم هو آدم عليه الصلاة والسلام التائب إلى ربِّه هو وزوجته وأما الكلمات التي كلَّمهم الله بها بوحي التّفهيم إلى قلوبهم أن يقولا: {قَالَا رَبَّنَا ظَلَمْنَا أَنفُسَنَا وَإِن لَّمْ تَغْفِرْ لَنَا وَتَرْحَمْنَا لَنَكُونَنَّ مِنَ الْخَاسِرِينَ ﴿٢٣} صدق الله العظيم [الأعراف]. وذلك هو التكليم الذي لم يكلم الله به الكافرين يوم القيامة بوحي التّفهيم إلى قلوبهم أن يقولوا: {رَبَّنَا ظَلَمْنَا أَنفُسَنَا وَإِن لَّمْ تَغْفِرْ لَنَا وَتَرْحَمْنَا لَنَكُونَنَّ مِنَ الْخَاسِرِينَ} صدق الله العظيم، بل يسألوا الله أن يخرجهم من النار ليرجعهم إلى الدنيا لكي يعملوا غير الذي كانوا يعلمون، وقال الله تعالى: {وَهُمْ يَصْطَرِخُونَ فِيهَا رَبَّنَا أَخْرِجْنَا نَعْمَلْ صَالِحًا غَيْرَ الَّذِي كُنَّا نَعْمَلُ ۚ أَوَلَمْ نُعَمِّرْكُم مَّا يَتَذَكَّرُ فِيهِ مَن تَذَكَّرَ وَجَاءَكُمُ النَّذِيرُ ۖ فَذُوقُوا فَمَا لِلظَّالِمِينَ مِن نَّصِيرٍ ﴿٣٧} صدق الله العظيم [فاطر].

    وذلك بظنهم أنّه لن يدخلهم الجنّة إلا بعملهم كونهم يائسون من رحمته ومن كرمه وعفوه وحلمه كونه بين رؤية قلوبهم لعظمة صفات ربهم حجاباً مستوراً. تصديقاً لقول الله تعالى
    : {وَمَن كَانَ فِي هَـٰذِهِ أَعْمَىٰ فَهُوَ فِي الْآخِرَةِ أَعْمَىٰ وَأَضَلُّ سَبِيلًا ﴿٧٢} صدق الله العظيم [الإسراء]؛ أي أعمى البصيرة عن معرفة صفات الربّ العظمى، فهم لا يعلمون كم ربهم رحيم عفو حليم ولذلك تجدونهم يسألونه الرجعة للدنيا لكي يعملوا غير الذي كانوا يعملون كونهم يائسين أن يدخلوا جنته برحمته بل بعملهم فقط. ألا والله لن يدخل الجنة أحدٌ إلا برحمة الله وليس بعمله فقط كونهم لا يستطيعون أن يجزوا ربّهم شيئاً مهما عملوا من الصالحات، وإنّما يتقبّل الله أعمالهم الصالحة فيضاعفها لهم بكرمه أضعافاً مضاعفة ولكن الكافرين لا يعلمون، وكذلك فما يدريهم أنّهم إذا رجعوا للدنيا أنّهم لن يعودوا لما نُهوا عنه كونهم يجهلون علم الهدى أنّه لله، ولذلك لم يكن لديهم شكّ أنّهم لو يرجعوا للدنيا فسوف يعملون عملاً صالحاً لا شكّ ولا ريب!

    ويا سبحان الله! فما يدريهم والهدى هدى الله وليس الهدى هداهم، ونظراً لعدم معرفتهم أنّ الهدى بيد الربّ وليس لهم من الأمر شيء إلا الإنابة إلى الربّ ليهدي القلب ولكن الكافرون لا يعلمون. لذلك قال الله تعالى:
    {وَلَوْ رُدُّوا لَعَادُوا لِمَا نُهُوا عَنْهُ وَإِنَّهُمْ لَكَاذِبُونَ} صدق الله العظيم [الأنعام:٢٨].

    والسؤال الذي يطرح نفسه هو: فهل يقبل العقل والمنطق أنّ في قلوبهم نيّة الكذب على ربِّهم ويريدون أن يخدعوه، فكيف تنوي قلوبهم ذلك وهم يصطرخون في نار جهنم وقال الله تعالى:
    {وَهُمْ يَصْطَرِخُونَ فِيهَا رَبَّنَا أَخْرِجْنَا نَعْمَلْ صَالِحًا غَيْرَ الَّذِي كُنَّا نَعْمَلُ} صدق الله العظيم؟ إذاً الله لا يقصد أنّهم يقولون بألسنتهم ما ليس في قلوبهم كونهم يصطرخون في نار جهنم فهم يعلمون أنّه لو يخرجهم من النار فيعيدهم للحياة الدنيا ثم يعودون لأعمال السوء أنه سوف يعيدهم في نار جهنم إذاً فلن يقصد الله بقوله تعالى: {وَلَوْ رُدُّواْ لَعَادُواْ لِمَا نُهُواْ عَنْهُ وَإِنَّهُمْ لَكَاذِبُونَ} صدق الله العظيم؛ أنهم يقولون ما ليس في قلوبهم؛ بل يقصد كاذبون عقائدياً كونهم يعتقدوا أنّ الهدى هداهم وأنّه بمجرد ما يعيدهم إلى الدنيا سوف يعملون صالحاً لا شكّ ولا ريب كونهم لا يعلمون أنّ الله يحول بين المرء وقلبه فمن يهدي قلوبهم إلا الله، ولذلك وجبت الإنابة إلى الربّ ليهدي القلب إلى الحقّ، فهم كذلك لا يزالون عمياناً عن الحقّ كما كانوا في الدنيا، ففي الدنيا كذلك كانوا يَسألون أنبياءَهم آيات التصديق من ربّهم ويعتقدون أنه بمجرد ما يؤيّد الله رسوله بآية التصديق من عنده تكون معجزةً لدعوته إلى الحقّ أنّهم سوف يصدِّقونه فيهتدون إلى الحقّ. وقال الله تعالى: {وَأَقْسَمُوا بِاللَّهِ جَهْدَ أَيْمَانِهِمْ لَئِنْ جَاءَتْهُمْ آيَةٌ لَيُؤْمِنُنَّ بِهَا ۚ قُلْ إِنَّمَا الْآيَاتُ عِنْدَ اللَّهِ ۖ وَمَا يُشْعِرُكُمْ أَنَّهَا إِذَا جَاءَتْ لَا يُؤْمِنُونَ ﴿١٠٩﴾ وَنُقَلِّبُ أَفْئِدَتَهُمْ وَأَبْصَارَهُمْ كَمَا لَمْ يُؤْمِنُوا بِهِ أَوَّلَ مَرَّةٍ وَنَذَرُهُمْ فِي طُغْيَانِهِمْ يَعْمَهُونَ ﴿١١٠﴾ وَلَوْ أَنَّنَا نَزَّلْنَا إِلَيْهِمُ الْمَلَائِكَةَ وَكَلَّمَهُمُ الْمَوْتَىٰ وَحَشَرْنَا عَلَيْهِمْ كُلَّ شَيْءٍ قُبُلًا مَا كَانُوا لِيُؤْمِنُوا إِلَّا أَنْ يَشَاءَ اللَّهُ وَلَٰكِنَّ أَكْثَرَهُمْ يَجْهَلُونَ ﴿١١١﴾} صدق الله العظيم [الأنعام].

    ويا معشر علماء أمّة الإسلام اتّقوا الله، وما كان للإمام المهدي الحقّ أنْ يتّبع أهواءكم فإنكم تؤمنون ببعض الكتاب وتعرضون عن بعضٍ وتحسبون أنّكم مهتدون! فكم في عقائدكم من تناقضٍ كبيرٍ؛ بل جعلتم كلام الله متناقضاً بسبب اتّباعكم المتشابه الذي لا تحيطون بتأويله علماً ولكنكم تذرون محكم كتاب الله وراء ظهوركم وكأنّكم لا تعلمون بوجود آياتٍ أخرى بيّناتٍ محكماتٍ تخالف معتقداتكم الباطلة. ولكنّني الإمام المهديّ المنتظَر الحقّ من ربّكم من الراسخين في علم الكتاب أعلمُ بمحكمه ومؤمنٌ بمتشابهه وأعلم بتأويله مما علمني ربّي، فمن ذا الذي يقول أنّه قط علَّم الإمام المهدي ببيان آيةٍ في كتاب الله؟ ألا والله الذي لا إله غيره إنّي أتذكر وأنا في الصف الخامس الابتدائي كان لدينا مدرس التربيّة الإسلاميّة وحين يأتي الامتحان في الأوراق فيأتي بأسئلةٍ عن المعنى لكلمات في سورة في مادة التربيّة الإسلاميّة ويريد منا أن نأتيه بالجواب كما هو في كتاب التربيّة الإسلاميّة، ولكنّي كنت آتيه بالبيان حتى صار أصبح مذهولاً ذلك المدرس ويسمّى (سعيد جبريل) من جمهورية السودان؛ ألا والله ما كان ذلك تحدياً منّي ولكني لم أستطع أن أحفظ معاني كلمات القرآن التي يكتبونها بجانب السورة برغم أنّي أحاول حفظها ثم تطير من فكري وذاكرتي؛ حتى إذا جاء الامتحان لمادة التربيّة الإسلاميّة فكنت آخر من يخرج من الطلاب في الامتحان ومن ثمّ أقدم للأستاذ بياناً طويلاً عريضاً مفصلاً تفصيلاً ومن كتاب الله، حتى ذُهل الرجل وقال: "فمن علَّمك بهذا يا بني؟ فهذا التفسير مخالف لمعاني الكلمات التي بجانب السورة في مادة التربيّة الإسلاميّة، فقد حيَّرتني والله كون تفسيرك هو الأقرب للعقل ولكنّك لا تزال صغير السن! فأين تعلّمت هذا التفسير؟". فلم أستطع أن أردّ له الجواب كوني والله العظيم لم أكن أعلم كيف تعلّمتُه ومن الذي علمني؛ ألا والله لو كنت أستطيع حفظ التفسير لتلك السورة كما هو في مادة التربيّة الإسلاميّة لما تأخرتُ في كتابته لكي أكون الطالب الناجح في الامتحان، ولكنّي لم أستطع حفظ معاني الكلمات التي تأتي بجانب السورة برغم أنّهم لا يأتون إلا بمعانٍ لكلماتٍ من السورة فتكون في مربع بجانب السورة، ولكنهم كذلك يأمروننا بحفظ تلك السورة لأن ليس في مادة التربيّة الإسلاميّة إلا سورةً أو اثنتين على مدار العام، ولذلك كنت أحفظهم بيسر وكنت أحصل على الدرجة الأولى في الحفظ إلا بحفظ الكلمات! فوالله لم أكن أستطيع برغم أنّي أحفظهم جيداً (حفظ صمّ)، حتى إذا وصلنا لقاعة الامتحان فَتَطِرْنَ من رأسي وتَذْهَبْنَ من ذاكرتي؛ حفظ تلك المعاني، فألجأ إلى التفكير عن المعنى لكلام الله في تلك السورة ومن ثمّ أسرد له بياناً طويلاً عريضاً حتى يصير المعلم (سعيد جبريل السوداني) في دهشةٍ! فإذا كان حياً يرزق فسوف يكون على ذلك من الشاهدين وكان ذلك قبل سبعة وعشرين عاماً ولم تكن تحدث لي تلك التفسيرات إلا حين يأتي الاختبار لنصف العام أو النهائي آخر العام، وإنما أتذكر الأستاذ (سعيد جبريل السوداني) وكنت والله العظيم أتذكر كلماته كونه كان يقول لي: "لقد حيّرتني أيها الصبي فإن قلت أن تفسيرك الذي كتبت خطأ فأسجل عليه علامة خطأ خشيت من الإثم كون تفسيرك للسورة هو الأقرب إلى العقل ويطمئن إليه القلب! ولكن من علمك؟". فلم يجد مني غير الصمت حين يسألني بهذا السؤال فقط أصمت ثم يضحك الأستاذ وقال: "والله سوف أعطيك عشرة على عشرة فأمرك غريب وعجيب وكلامك منطقي كونه مُؤيَّداً بآيات أخرى لم تكن من ذات السورة برغم أنك تكتبها خطأ في الإملاء، ولكني أفهم أيّ آية تقصد". انتهى...

    ويا علماء أمّة الإسلام فمن ذا الذي يقول إنّه علمني البيان الحقّ للقرآن منكم جميعاً، وتالله ما علّمني غيرُ ربّي، وما كانت وسوسة من الشيطان بل بوحي التّفهيم من الرحمن كونها طرق الوحي هي ثلاث. تصديقاً لقول الله:
    {وَمَا كَانَ لِبَشَرٍ أَن يُكَلِّمَهُ اللَّـهُ إِلَّا وَحْيًا أَوْ مِن وَرَاءِ حِجَابٍ أَوْ يُرْسِلَ رَسُولًا فَيُوحِيَ بِإِذْنِهِ مَا يَشَاءُ ۚ إِنَّهُ عَلِيٌّ حَكِيمٌ ﴿٥١} صدق الله العظيم [الشورى].

    فأمّا البيان الحقّ لقول الله تعالى:
    {وَمَا كَانَ لِبَشَرٍ أَن يُكَلِّمَهُ اللَّـهُ إِلَّا وَحْيًا} أي ما كان لبشرٍ أن يكلِّمَه الله جهرةً إلا وحياً من الربّ إلى القلب فذلك وحي بالتّفهيم، وأما البيان الحقّ لقول الله تعالى : {أَوْ مِن وَرَاءِ حِجَابٍ} وذلك وحي بالتكليم، وأما قول الله تعالى: {أَوْ يُرْسِلَ رَسُولًا فَيُوحِيَ بِإِذْنِهِ مَا يَشَاءُ ۚ إِنَّهُ عَلِيٌّ حَكِيمٌ} صدق الله العظيم، ويقصد إرسال جبريل عليه الصلاة والسلام ليوحي إلى من يشاء من عباده بما أوحى الله إليه.

    ولسوف أضرب لكم مثلاً على وحي التّفهيم من الربّ إلى القلب إلى رسول الله يوسف عليه الصلاة والسلام. وقال الله تعالى:
    {وَأَوْحَيْنَا إِلَيْهِ لَتُنَبِّئَنَّهُمْ بِأَمْرِهِمْ هَٰذَا وَهُمْ لَا يَشْعُرُونَ} صدق الله العظيم [يوسف:١٥]، فهو لم يرسل الله إليه جبريل ولم يكلمه الله من وراء الحجاب وإنّما أوحى الله إليه بوحي التّفهيم إنّ الله لن يضيّعه وإنّه معه وإنَّ هذا المكر سيجعله الله في صالحه لكي يصدُقه الرؤيا بالحقّ فيعزّه الله من ملكه لدرجة أنّه سوف يذكِّرُهم بما صنعوا به في غياهب الجبّ وهم لا يشعرون أنّ الذي يكلمهم هو أخوهم يوسف. تصديقاً لقول الله تعالى: {وَأَوْحَيْنَا إِلَيْهِ لَتُنَبِّئَنَّهُم بِأَمْرِهِمْ هَـٰذَا وَهُمْ لَا يَشْعُرُونَ} صدق الله العظيم [يوسف:١٥].

    أي لا يشعرون أنّه يوسف إلا حين ينبئهم فيذكرهم بما فعلوه به في الزمن القديم، وسبب استبعادهم أنّه أخوهم يوسف وذلك كونه قد صار في عزٍّ ومُلكٍ. وقال الله تعالى:
    {فَلَمَّا دَخَلُوا عَلَيْهِ قَالُوا يَا أَيُّهَا الْعَزِيزُ مَسَّنَا وَأَهْلَنَا الضُّرُّ وَجِئْنَا بِبِضَاعَةٍ مُزْجَاةٍ فَأَوْفِ لَنَا الْكَيْلَ وَتَصَدَّقْ عَلَيْنَا ۖ إِنَّ اللَّهَ يَجْزِي الْمُتَصَدِّقِينَ ﴿٨٨﴾ قَالَ هَلْ عَلِمْتُمْ مَا فَعَلْتُمْ بِيُوسُفَ وَأَخِيهِ إِذْ أَنْتُمْ جَاهِلُونَ ﴿٨٩﴾ قَالُوا أَإِنَّكَ لَأَنْتَ يُوسُفُ ۖ قَالَ أَنَا يُوسُفُ} صدق الله العظيم [يوسف: 88-89-90].

    وذلك تصديقاً لقول الله تعالى:
    {وَأَوْحَيْنَا إِلَيْهِ لَتُنَبِّئَنَّهُمْ بِأَمْرِهِمْ هَٰذَا وَهُمْ لَا يَشْعُرُونَ} صدق الله العظيم [يوسف:١٥]، أي لا يشعرون أنّه أخوهم يوسف إلا حين ذكَّرهم بما فعلوه به كونه قد صار في عزًّ وملكٍ، فذلك من وحي التّفهيم من الربّ إلى القلب. ولكنّ وحي التّفهيم لا بدّ له من سلطان العلم من الرحمن إذا كان يخصّ الدين، وما لم يكن فهو من وسوسة الشيطان، فاحذورا ولا تقولوا على الله ما لا تعلمون ثم يقول أحدكم إنّه وحي التّفهيم من ربّ العالمين إلى القلب ثم نقول له: {قُلْ هَاتُوا بُرْهَانَكُمْ إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ} صدق الله العظيم [البقرة:111].

    ويا أحبتي في الله الباحثين عن الحقّ اعذروني إنْ أطلتُ عليكم البيان كون كل بيان سوف تجدون فيه موسوعةً علميةً وخذوا ما تشاءون من نقاط البيان وجادلوني فيه إن رأيتم أنّي على ضلال في النقطة الفلانيّة كوني مأمورٌ أنْ أبيّن لكم البيان الحقّ للقرآن ولذلك تجدونني أفتيكم عن المسألة ثم أزيدكم من علم البيان لتبرأ ذمتي، ولم نقل بعد إلا شيئاً قليلاً وليس ذلك مفاخرة بالعلم؛ كلا وربي، وإنّما نريد أن نعلِّمكم ما لم تكونوا تعلمون.

    أفلا تشكرون الله الذي قدَّر بعث الإمام المهدي في أمّتكم؟ فكم تمنّى بعثه الأممُ من قبلكم فلم يحالفهم الحظ، أفلا تشكرون نعمة الله وفضله عليكم؟ غفر الله لكم وللإمام المهدي معكم إن ربّي غفورٌ رحيم.

    وأما محمود المصري فأقول له: اللهم إن كنت تعلم أنَّ الإمام ناصر محمد اليماني مفترٍ شخصية المهديّ المنتظَر وليس هو المهديّ المنتظَر خليفة الله الحقّ من عندك، فاجعل لعنتك على الإمام ناصر محمد اليماني، وإن كان ناصر محمد اليماني هو المهديّ المنتظَر لا شكّ ولا ريب وأبو حمزة المصري يكذِّب به ويصدُّ عنه صدوداً كبيراً؛ اللهم فاغفر لأبي حمزة المصري وجميع علماء الدين والمسلمين فإنّهم لا يعلمون أنّي الإمام المهديّ المنتظَر ناصر محمد اليماني، وأنت ربّي أرحم بعبادك من عبدك ووعدك الحقّ وأنت أرحم الراحمين.

    وسلامٌ على المرسلين، والحمدُ لله ربّ العالمين ..
    أخوكم الذليل عليكم الذي يخفض لكم جناح الذل من الرحمة خليفة الله وعبده الإمام المهدي ناصر محمد اليماني .
    _________________

    اضغط هنا لقراءة البيان المقتبس..



  5. افتراضي بیان امام مهدی خطاب به مفتیان و خطبای منابر در خانه‌های [مساجد] خداوند قهار

    سلسله گفتارهای امام مهدی درپایگاه أشراف أونلاین
    - 5 -
    الإمام ناصر محمد اليماني
    07 - محرم - 1432 هـ
    14 - 12 - 2010 مـ
    ۲۳-آذر-۱۳۸۹ه.ش.
    02:02 صباحاً
    ــــــــــــــــــــ



    بیان امام مهدی خطاب به مفتیان و خطبای منابر در خانه‌های [مساجد] خداوند قهار...

    بسم الله الرحمن الرحيم والصلاة والسلام على جدي محمد رسول الله وآله الأطهار وجميع الأنصار المُسلمين في الأولين وفي الآخرين وفي الملأ الأعلى إلى يوم الدين..
    سلام الله عليكم و رحمته و بركاته، برادر گرامی محمد الحسني
    ، مدیر پایگاه علمی و جهانی خاندان هاشمی، برکت خداوند برشما باد. باشد به اراده پروردگار من و شما با قرآن مجید به سوی راه خداوند حمید و عزیزهدایت شویم. برادر گرامی، می‌بینم بیان امام ناصر محمد یمانی که در آن از علمای امت و مفتیان دعوت کرده بود برای گفت‌وگو به پایگاه شما بیایند را حذف کرده‌اید؛ گر چه امام مهدی پایگاه‌های زیادی دارد و مشهورترین آن (مُنتديات البشرى الإسلامية پایگاه الإمام المهدي ناصر محمد اليماني) است و از آن به عنوان میزی برای گفت‌وگوی جهانی بین علمای امت و مفتیان کشورها استفاده می‌کند و از همه آنها دعوت کرده تا برای روشن شدن شأن امام ناصر محمد یمانی، با او به مناظره و بحث بنشینند تا مشخص گردد آیا او به راستی همان مهدی منتظری است که ادعا می‌کند یا از کسانی است که با مسّ شیاطین ادعای مهدویت کرده و نسبت ناروا به خداوند می‌دهد . بنابر این به همه مهمانان میز گفت‌وگو اجازه می‌دهیم تا اگر بتوانند از آیات محکم قرآن بر علیه ما حجت بیاورند و چنانچه او-ناصر محمد یمانی-از کسانی باشد که ندانسته به خداوند نسبت می‌دهند، کارت امام مهدی ناصر محمد یمانی را در خانه‌اش (وب سایتش )بسوزانند و یا امام مهدی ناصر محمد یمانی برای علمای امت حجت درست و حق آورده و ثابت می‌کند از نظر علم و آگاهی به قرآن عظیم بر همه آنها برتری دارد و عالمی نیست که از قرآن با او بحث کند، مگر اینکه امام ناصر محمد یمانی با دانش و علم محکمی که برگرفته از قرآن عظیم است او را شکست دهد. از آنجا که برای هر ادعایی باید دلیلی آورد، پس اگر امام ناصر محمد یمانی از افراد جاهل نباشد و به حق سخن گوید و با قرآن عظیم مردم را به سوی راه خداوند عزیز و حمید هدایت کند؛ رؤیای او به اراده خداوند در عالم واقعی به حقیقت می‌پیوندد، همان گونه که محمد رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم در خواب به او فتوا داده است که:
    [وإنك أنت المهدي المنتظر فلا يحاجك عالم من القرآن إلا غلبته]
    ای مردم، سزاوار نیست که براساس رؤیایی در خواب، امام ناصر محمد یمانی را تصدیق کنید، چرا که اگر فتوا بر اساس رؤیا داده شود، شیطان می‌تواند با استفاده از خواب‌های آشفته دین خداوند را تغییر دهد. اما چنانچه دیدید که رؤیا در عالم واقعیت به خواست خداوند به حقیقت پیوست و عالمی نیست که از قرآن با امام ناصر محمد یمانی مناظره و بحث کند و امام با علم و برهان قاطع قرآنی بر او غلبه ننماید، آن‌گاه بر شماست که از ذکر –قرآن- مصون از تحریف تبعیت کنید و نسبت به آنچه که مخالف آیات محکم قرآن عظیم است، کافر باشید. خواه مطالب مخالف قرآن در تورات یا انجیل باشد و یا در سنت نبوی. امام مهدی با تورات و انجیل یا سنت نبوی حق مخالف نیست مگر آنکه بر خلاف آیات محکم قرآن عظیم باشد و فرق هم نمی‌کند کدامشان باشد. اگر می‌خواهید بدانید حدیثی حق و درست است یا خیر باید ببینید آیا با حدیث خداوند در آیات محکم کتابش مخالفتی دارد یا خیر؟ و جواب این سؤال را خداوند تعالی در آیات محکم کتابش می‌دهد که :{تِلْكَ آيَاتُ اللَّـهِ نَتْلُوهَا عَلَيْكَ بالحقّ ۖ فَبِأَيِّ حَدِيثٍ بَعْدَ اللَّـهِ وَآيَاتِهِ يُؤْمِنُونَ ﴿٦﴾ وَيْلٌ لِّكُلِّ أَفَّاكٍ أَثِيمٍ ﴿٧﴾ يَسْمَعُ آيَاتِ اللَّـهِ تُتْلَىٰ عَلَيْهِ ثُمَّ يُصِرُّ‌ مُسْتَكْبِرً‌ا كَأَن لَّمْ يَسْمَعْهَا ۖ فَبَشِّرْ‌هُ بِعَذَابٍ أَلِيمٍ ﴿٨﴾} صدق الله العظيم [الجاثية].
    ای بندگان خدا از پروردگار پروا کنید و از ذکر خداوند، قرآن مجید محفوظ از تحریف رو برنگردانید تا با آن شما را به راه راست، راه خداوند عزیز و حکیم هدایت نماییم و از ظلمت خارج نموده و به نور وارد کنیم، همان گونه که جد من با آن تبعیت پیروانش را از تاریکی به نور هدایت نمود. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
    {كِتَابٌ أَنزَلْنَاهُ إِلَيْكَ لِتُخْرِجَ النَّاسَ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ بِإِذْنِ رَبِّهِمْ إِلَى صِرَاطِ الْعَزِيزِ الْحَمِيدِ}[إبراهيم:۱]
    خداوند تعالی می‌فرماید:
    {إِنَّ الَّذِينَ يُلْحِدُونَ فِي آيَاتِنَا لَا يَخْفَوْنَ عَلَيْنَا ۗ أَفَمَن يُلْقَىٰ فِي النَّارِ‌ خَيْرٌ‌ أَم مَّن يَأْتِي آمِنًا يَوْمَ الْقِيَامَةِ ۚ اعْمَلُوا مَا شِئْتُمْ ۖ إِنَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ‌ ﴿٤٠﴾ إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُ‌وا بِالذِّكْرِ‌ لَمَّا جَاءَهُمْ ۖ وَإِنَّهُ لَكِتَابٌ عَزِيزٌ ﴿٤١﴾ لَّا يَأْتِيهِ الْبَاطِلُ مِن بَيْنِ يَدَيْهِ وَلَا مِنْ خَلْفِهِ ۖ تَنزِيلٌ مِّنْ حَكِيمٍ حَمِيدٍ ﴿٤٢﴾ مَّا يُقَالُ لَكَ إِلَّا مَا قَدْ قِيلَ لِلرُّ‌سُلِ مِن قَبْلِكَ ۚ إِنَّ رَ‌بَّكَ لَذُو مَغْفِرَ‌ةٍ وَذُو عِقَابٍ أَلِيمٍ ﴿٤٣﴾ وَلَوْ جَعَلْنَاهُ قُرْ‌آنًا أَعْجَمِيًّا لَّقَالُوا لَوْلَا فُصِّلَتْ آيَاتُهُ ۖ أَأَعْجَمِيٌّ وَعَرَ‌بِيٌّ ۗ قُلْ هُوَ لِلَّذِينَ آمَنُوا هُدًى وَشِفَاءٌ ۖ وَالَّذِينَ لَا يُؤْمِنُونَ فِي آذَانِهِمْ وَقْرٌ‌ وَهُوَ عَلَيْهِمْ عَمًى ۚ أُولَـٰئِكَ يُنَادَوْنَ مِن مَّكَانٍ بَعِيدٍ ﴿٤٤﴾} صدق الله العظيم [فصلت]
    علمای عزیز امت، من به شدت از کار شما متعجبم، چرا با آنکه به قرآن ایمان دارید خداوند آن را از شما پوشیده نگه داشته‌است؟ آیا برایتان بگویم چرا از شما پوشیده داشته شده‌است؟ علت این است که شما به جای تدبر در کتاب خداوند قرآن عظیم، به دانش خود تکیه کرده و مغرورید. ای علمای عزیز امت ! آیا نمی‌دانید اگر علمی که به آن پای‌بندید با آیات محکم کتاب خداوند قرآن عظیم مغایرت داشته باشد، از جانب خداوند و رسولش نیست؟ این فتوا از جانب ناصر محمد یمانی نیست، بلکه فتوای خداوند علیّ و عظیم است که قاعده کشف احادیثی که به دروغ به نبی نسبت داده شده‌اند را به شما می‌فرماید. احادیثی که توسط شیاطین انس جعل شده‌اند که با تظاهر به ایمان، باطن کافر خود را پنهان کرده و قصد دارند شما را بعد از ایمان آوردنتان از پیروی از آیات محکم نازل شده در قرآن عظیم باز دارند. احادیث سنت نبوی نیز از جانب خداوند رحمن فرستاده شده‌اند تا شرح و تفصیل بیشتری بر قرآن باشند. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
    {فَإِذَا قَرَ‌أْنَاهُ فَاتَّبِعْ قُرْ‌آنَهُ ﴿١٨﴾ ثُمَّ إِنَّ عَلَيْنَا بَيَانَهُ ﴿١٩﴾} صدق الله العظيم [القيامة].

    به خاطر آن که احادیث نیز از جانب خداوند رحمن آمده‌اند؛ خداوند راه تشخیص احادیث جعلی موجود در سنت نبوی را به شما آموخته است. اگر حدیثی از جانب خداوند نباشد با آیات محکم قرآن تفاوت داشته و در تناقض آشکار با آن خواهد بود. بسیاری از احادیث دروغی که به نبیّ نسبت داده شده‌اند توسط شیطان و از زبان اولیای او که تظاهر به ایمان کرده اما در واقع کافر بودند نقل شده‌اند. به همین علت هم هست که خداوند آیات محکم قرآن را که از تحریف مصون است به عنوان مرجع حل اختلاف نظر درباره احادیث اعلام کرده است. خداوند تعالی می‌فرماید:
    {وَيَقُولُونَ طَاعَةٌ فَإِذَا بَرَ‌زُوا مِنْ عِندِكَ بَيَّتَ طَائِفَةٌ مِّنْهُمْ غَيْرَ‌ الَّذِي تَقُولُ ۖ وَاللَّـهُ يَكْتُبُ مَا يُبَيِّتُونَ ۖ فَأَعْرِ‌ضْ عَنْهُمْ وَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّـهِ ۚ وَكَفَىٰ بِاللَّـهِ وَكِيلًا ﴿٨١﴾ أَفَلَا يَتَدَبَّرُ‌ونَ الْقُرْآن ۚ وَلَوْ كَانَ مِنْ عِندِ غَيْرِ‌ اللَّـهِ لَوَجَدُوا فِيهِ اختلافاً كَثِيرً‌ا ﴿٨٢﴾} صدق الله العظيم [النساء].
    یعنی اگر حدیث از جانب غیر خدا باشد، با قرآن اختلاف زیادی خواهد داشت چون حق و باطل یکدیگر را نقض کرده و نمی‌توانند در یک جا جمع شوند. حدیث جعلی از جانب غیر خدا بیان شده است یعنی توسط شیطان و از زبان اولیایش بیان شده و به یارانشان القا می‌شود تا با احادیث جعلی موجود در سنت با شما بحث کنند، ولو اینکه این احادیث با آیات محکم قرآن مخالف باشند. اگر دنبال این احادیث بروید در حقیقت از شیطان پیروی کرده‌اید. این احادیث جعلی به جای آن که قرآن را بیشتر توضیح داده و روشن کنند، بر خلاف آیات محکم و روشن قرآنند، آیات محکمی که برای عالم و جاهل روشن و واضح‌اند. اگر از احادیث شیطان پیروی کنید، به «الرحمن» شرک آورده و به قرآن کافر شده‌اید و آیا جز «الرحمن» ولیّ و یاوری خواهید داشت؟ ای علمای امت که از تبعیت از کتاب خداوند و سنت حقّ رسولش که برای بیان و شرح بیشتر قرآن بیان شده است رو برمی‌گردانید، بین قرآن و احادیث حق سنت نبوی تفاوتی وجود ندارد [نورعلی نور]. این دو هیچ تفاوتی با یک‌دیگر ندارند، بلکه احادیث برای تأیید این فتوای حق خداوند آمده‌اند که قرآن مرجع حل اختلافات در باره احادیث است.
    محمد رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم گفته است:

    [تكثر لكم الأحاديث بعدي فإذا روي لكم عني حديثا فاعرضوه على كتاب الله فما وافق فاقبلوه وما خالف فردوه]
    [ بعد از من احادیث زیادی از جانب من روایت خواهد شد، آنها را با کتاب خداوند مقایسه کنید؛ اگر منطبق بود از من است. آن را بپذیرید و اگر مخالف آن بود ردش کنید]
    و محمد رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم گفته است:
    [اعرضوا حديثي على كتاب الله، فإن وافقَه فهو مني وأنا قلتُه]
    [ حدیث من را با کتاب خداوند مقایسه کنید، اگر منطبق بود از من است و من آن را گفته ام]
    و محمد رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم گفته است:
    [إنها تكون بعدي رواة يروون عني الحديث، فاعرضوا حديثهم على القرآن، فما وافق القرآن فخذوا به، وما لم يوافق القرآن فلا تأخذوا به]
    [ بعد از من راویان، احادیثی را از جانب من نقل می کنند. احادیثشان را با قرآن مقایسه کنید، اگر موافق قرآن بودند پذیرفته و اگر مخالف بودند به آنها عمل نکنید]
    و محمد رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم گفته است:
    [أيما حديث بلغكم عني تعرفونه بكتاب الله فاقبلوه وأيما حديث بلغكم عني لا تجدون في القرآن موضعه ولا تعرفون موضعه فلا تقبلوه]

    [ اگر حدیثی که برایتان بیان شد را در کتاب خداوند یافتید، بپذیرد و اگر درباره حدیث در قرآن چیزی نیافتید و نمی دانید درباره کدام قسمت از قرآن بیان شده است؛ رهایش کنید}

    و محمد رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم گفته است:
    [اعرضوا الحديث إذا سمعتموه على القرآن فما كان من القرآن فهو عني وأنا قلته، ومالم يكن على القرآن فليس عني ولم أقله، وأنا بريءٌ منه]
    [هر حدیثی را که شنیدید با قرآن بسنجید، اگر با قرآن یکی بود از من است و من آن را گفته‌ام، اما اگر بر اساس قرآن نبود، از جانب من نیست و من از آن بری هستم]

    و محمد رسول الله صلى الله عليه وآله و سلم گفته است:
    [سيكذب عليَّ كما كذب على الأنبياء من قبلي، فما أتاكم عني فاعرضوه على كتاب الله، فما وافق كتاب اللّه فهو مني وأنا قلته، وما خالف كتاب اللّه فليس مني ولم أقله]
    [به من نیز مانند رسولان پیش از من نسبت دروغ خواهند داد، هر چرا که از جانب من به شما گفتند با کتاب خداوند بسنجید. آنچه که با کتاب خداوند هم‌خوانی دارد از من است و من آن را گفته‌ام؛ و هر چه که خلاف کتاب خدا باشد از من نیست و من نگفته‌ام]
    و محمد رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم گفته است:

    [إنّ على كلّ حقًّ حقيقةً وعلى كلّ صوابٍ نوراً، فما وافق كتاب الله فخذوه ، وما خالف كتاب الله فدعوه.]
    [همانا بر هر حقی حقیقتی است و بر هر صوابی نوری است آن چه را که موافق کتاب خداوند باشد بگیرید و آنچه را که مخالف کتاب خدا باشد رهایش کنید]
    و محمد رسول الله صلى الله عليه وآله و سلم گفته است:
    [أَيُّهَا النَّاسُ مَا جَاءَكُمْ عَنِّي يُوَافِقُ كِتَابَ اللَّهِ فَأَنَا قُلْتُهُ، وَمَا جَاءَكُمْ يُخَالِفُ كِتَابَ اللَّهِ فَلَمْ أَقُلْهُ.]

    [ ای مردم هر چه که از جانب من برایتان گفته شد، اگر با قرآن منطبق بود، من آن را گفته‌ام و اگر مخالف کتاب خداوند بود من نگفته‌ام]

    و محمد رسول الله صلى الله عليه وآله و سلم گفته است:
    [إنها ستكون فتنة فقيل: فما المخرج منها ؟ قال: كتاب اللّه فيه حديث ما قبلكم، ونبأ ما بعدكم، وفصل ما بينكم من يتركه من جبار يقصمه اللّه، ومن يبتغ الهدى من غيره يضله اللّه، وهو حبل اللّه المتين، والذكر الحكيم، والصراط المستقيم]
    [ فتنه‌ای رخ خواهد داد. پرسدند: راه خروج از آن چیست؟ فرمود: کتاب خداوند که در آن اخبار گذشته، حال و آینده شما آمده است. هر قدرتمندی که از آن جدا شود، خداوند او را درهم می‌شکند، هر که راه دیگری جز آن را برای هدایت برگزیند؛ خداوند او را گمراه خواهد کرد، (همانا که قرآن) ریسمان محکم الهی و ذکر حکیم و راه مستقیم است]
    و محمد رسول الله صلى الله عليه وآله و سلم گفته است:
    [إذا حدثتم عني حديثاً فوافق الحق فأنا قلته]
    [اگر حدیثی از جانب من نقل شد و با حق مطابق بود؛ من آن را گفته‌ام]
    صدق عليه الصلاة والسلام
    منظور ایشان از منطبق بودن با حق، منطبق بودن با قرآن عظیم است . خداوند تعالی می‌فرماید:

    {وَبِالْحَقِّ أَنزَلْنَاهُ وَبِالْحَقِّ نَزَلَ ۗ وَمَا أَرْسَلْنَاكَ إِلَّا مُبَشِّرًا وَنَذِيرًا ﴿١٠٥} صدق الله العظيم [الإسراء].
    به همین دلیل است که می‌بینید امام مهدی، علمای مسلمین و پیروانشان را به پذیرش حکم آیات کتاب خداوند دعوت می‌کند، آیاتی که برای عالم و جاهلتان روشن و واضح است. سؤالی که مهدی منتظر ازعلمای مسلمین دارد این است که اگر به آیه‌های محکم قرآن عظیم مؤمن هستید، چرا به دعوت کسی که شما را به سوی پذیرش احکام روشن کتاب دعوت می‌کند؛ پاسخ نمی‌دهید. چرا هنوز از روش برخی از اهل کتاب پیروی نموده و از پذیرش احکام کتاب خداوند قرآن عظیم روبرمی‌گردانید؟ خداوند تعالی می‌فرماید:
    {أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ أُوتُوا نَصِيبًا مِّنَ الْكِتَابِ يُدْعَوْنَ إِلَىٰ كِتَابِ اللَّـهِ لِيَحْكُمَ بَيْنَهُمْ ثُمَّ يَتَوَلَّىٰ فَرِيقٌ مِّنْهُمْ وَهُم مُّعْرِضُونَ ﴿٢٣} صدق الله العظيم [آل عمران].
    چرا که حکم خداوند درباره اختلافات دینی‌تان در آن [کتاب] آمده است. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
    {وَأَنزَلْنَا إِلَيْكَ الْكِتَابَ بِالْحَقِّ مُصَدِّقاً لِّمَا بَيْنَ يَدَيْهِ مِنَ الْكِتَابِ وَمُهَيْمِناً عَلَيْهِ فَاحْكُم بَيْنَهُم بِمَا أَنزَلَ اللّهُ وَلاَ تَتَّبِعْ أَهْوَاءهُمْ عَمَّا جَاءكَ مِنَ الْحَقِّ}صدق الله العظيم [المائدة:۴۸]
    {إِنَّ هَـٰذَا الْقُرْآنَ يَقُصُّ عَلَىٰ بَنِي إِسْرَائِيلَ أَكْثَرَ الَّذِي هُمْ فِيهِ يَخْتَلِفُونَ ﴿٧٦} صدق الله العظيم [النمل].
    ولی آنها از داوری حکم کتاب خداوند رو برمی‌گردانند و خداوند تعالی می‌فرماید:
    {أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ أُوتُوا نَصِيبًا مِّنَ الْكِتَابِ يُدْعَوْنَ إِلَىٰ كِتَابِ اللَّـهِ لِيَحْكُمَ بَيْنَهُمْ ثُمَّ يَتَوَلَّىٰ فَرِيقٌ مِّنْهُمْ وَهُم مُّعْرِضُونَ
    ﴿٢٣} صدق الله العظيم،
    [آل عمران]
    سؤالی که مطرح می‌شود این است: چرا شما، مانند آنها، از داوری کتاب خداوند رو برمی‌گردانید؟ چرا همان راهی را می‌روید که آنها رفته‌اند و از آیات کتابی که برای عالم و جاهل روشن است رو برمی‌گردانید؟ آیا راضی هستید که مانند فاسقینی باشید که به آیاتی از کتاب که برای عالم و جاهل روشن است پشت می‌کنند؟ فرموده خداوند تعالی را به یاد بیاورید که:
    {وَلَقَدْ أَنزَلْنَا إِلَيْكَ آيَاتٍ بَيِّنَاتٍ ۖ وَمَا يَكْفُرُ بِهَا إِلَّا الْفَاسِقُونَ ﴿٩٩} صدق الله العظيم [البقرة]
    چرا که این آیه‌ها از آیات اساسی و ام الکتاب هستند که پایه‌های آن را تشکیل می‌دهند و تصدیق فرموده خداوند تعالی:
    {هُوَ الَّذِي أَنْزَلَ عَلَيْكَ الْكِتَابَ مِنْهُ آيَاتٌ مُحْكَمَاتٌ هُنَّ أُمُّ الْكِتَابِ}
    صدق الله العظيم [آل عمران:۷]

    [أَلا وَإِنِّي تَارِكٌ فِيكُمْ ثَقَلَيْنِ أَحَدُهُمَا كِتَابُ اللَّهِ عَزَّ وَجَلَّ هُوَ حَبْلُ اللَّهِ مَنْ اتَّبَعَهُ كَانَ عَلَى الْهُدَى وَمَنْ تَرَكَهُ كَانَ عَلَى ضَلالَةٍ]
    [ بدانید من دو چیز بسیار وزین را برایتان جا می‌گذارم، یکی از آنها کتاب خداوند عز و جل و ریسمان الهی است هر که از آن پیروی کند هدایت شده و هر که آن را واگذارد به گمراهی می‌افتد ]
    رسول الله صلى الله عليه و سلم فرموده است:
    [إِنَّ هَذَا الْقُرْآنَ حَبْلُ اللَّهِ وَالنُّورُ الْمُبِينُ]
    [به درستی که این قرآن ریسمان الهی و نوری آشکار است]
    .
    تصدیق فرموده خداوند تعالی:
    {يَا أَيُّهَا النَّاسُ قَدْ جَاءَكُم بُرْهَانٌ مِّن رَّبِّكُمْ وَأَنزَلْنَا إِلَيْكُمْ نُورًا مُّبِينًا ﴿١٧٤} صدق الله العظیم [النساء]
    و خداوند تعالی می‌فرماید:
    {قَدْ جَاءَكُم مِّنَ اللَّـهِ نُورٌ‌ وَكِتَابٌ مُّبِينٌ ﴿١٥﴾ يَهْدِي بِهِ اللَّـهُ مَنِ اتَّبَعَ رِ‌ضْوَانَهُ سُبُلَ السَّلَامِ وَيُخْرِ‌جُهُم مِّنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ‌ بِإِذْنِهِ وَيَهْدِيهِمْ إِلَىٰ صِرَ‌اطٍ مُّسْتَقِيمٍ ﴿١٦﴾} صدق الله العظيم [المائدة].
    ای علمای اسلام این خبر بزرگی است که از آن رو برمی‌گردانید، به دعوت گفت‌وگو و مناظره در میز جهانی پایگاه «منتديات البشرى الإسلامية پایگاه الإمام المهدي ناصر محمد اليماني» که جواب نمی‌دهید، میزبان امام مهدی در پایگاه‌های رسمی علمای امت هم نمی‌خواهید باشید، پس ای مردم چگونه باید شما را هدایت کرد؟ آیا می‌خواهید ناصر محمد یمانی از امیال شما پیروی کرده و به علمی که نزد شماست پایبند شود، تا از او تبعیت کنید؟ پاسخ امام ناصر محمد یمانی به شما این است که: من به علمی که در نزد شماست؛ مادامی که مخالف آیات محکم کتاب خداوند قرآن عظیم نباشد پایبندم، اما چگونه می‌توانم از مطالبی که خلاف محکمات کتاب خداوند است پیروی کنم؟ به خداوند قسم که اگر امام مهدی از امیال شما پیروی کند کسی در برابر خدا به کار او نخواهد آمد. به خداوند یکتا سوگند که اگر گفت‌وگو با شما هزاران میلیون سال هم طول بکشد، امام مهدی برای آنکه شما راضی شوید از مطالبی که مخالف محکمات کتاب خداوند است پیروی نخواهد کرد؛ بلکه رضوان خداوند را برگزیده و به حدیثی از خداوند که محفوظ از تحریف است یعنی قرآن عظیم پایبند خواهد بود.
    من مهدی منتظرم و به تمام علمای مسلمین، نصاری [مسیحی] و یهودی اعلام می‌کنم که نسبت به هر علمی که در نزد شماست و برخلاف آیات محکم کتاب خداوند است به کلی کافرم، تفاوتی ندارد که در تورات و انجیل باشد یا در سنت نبوی، شما بر این امر شاهد باشید. شایسته امام مهدی که به حق از جانب خداوند به سویتان آمده نیست تا از امیال شما علمای مسلمین و نصاری [مسیحی] و یهودی پیروی کند؛ همان کسانی که از داوری ذکر محفوظ از تحریف ؛ کتاب خداوند قرآن عظیم روگردانند و خداوند تعالی می‌فرماید:
    {أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ أُوتُوا نَصِيبًا مِّنَ الْكِتَابِ يُدْعَوْنَ إِلَىٰ كِتَابِ اللَّـهِ لِيَحْكُمَ بَيْنَهُمْ ثُمَّ يَتَوَلَّىٰ فَرِيقٌ مِّنْهُمْ وَهُم مُّعْرِضُونَ ﴿٢٣} صدق الله العظيم [آل عمران].
    لذا شیخ محترم! چرا دعوت امام مهدی ناصر محمد یمانی از تمام علمای امت و مفتیان را برای «گفت‌وگو با امام ناصر محمد یمانی و پذیرش داوری کتاب خداوند» از پایگاه جهانی علمی خاندان هاشمی حذف کردید، ما از قبل حکمی را که امام ناصر محمد یمانی برای خود و انصارش مقرر کرده است، برایتان گفته بودیم: اگر کسی از علمای امت توانست ولو در یک مسئله از آیات محکم قرآن بر امام ناصر محمد یمانی غلبه کند، بر امام ناصر محمد یمانی است که از عقیده خود مبنی بر امام مهدی و خلیفه خداوند بودن به درگاه خداوند توبه کند و انصارش موظفند اگر دیدند یکی از علمای امت با بیان و تأویلی بهتر؛ هدایتگرتر و درست‌تر از ناصر محمد یمانی بر او غلبه کند؛ دیگر از او پیروی نکنند ...اما هیهات، هیهات.. به پروردگار زمین و آسمان‌ها قسم که اگر همه علمای جن و انس هم به یک‌دیگر یاری و کمک کنند قادر نخواهند بود از آیات محکم کتاب خداوند ذکر چیزی بیاورند که بر مهدی منتظر ناصر محمد یمانی غلبه کنند.
    سؤالی که مطرح می‌شود این است که چرا ناصر محمد یمانی به این امر اطمینان کامل و نامحدود دارد که هیچ یک از علمای مصمم جهان از هر فرقه و مذهبی که باشند نمی‌توانند بر او غلبه کنند؟ پاسخ امام مهدی ناصر محمد یمانی به شما این است که: از آن جا که من ادعا می‌کنم مهدی منتظر و خلیفه خداوند بر شما هستم و پروردگار مرا امام شما قرار داده است، و هر ادعایی دلیلی برای اثبات می‌خواهد، پس به دعوت من برای داوری بر اساس آیات محکم کتاب خداوند قرآن عظیم -اگر به آن ایمان دارید-پاسخ دهید. به خداوند بزرگ، پرورگار آسمان‌ها و زمین و آنچه که مابین آنهاست و به خداوند عرش عظیم قسم، امام ناصر محمد یمانی شما را وادار می‌کند که یکی از این دو راه را انتخاب کنید: یا از کتاب خداوند قرآن عظیم و سنت حقی که برای تشریح و بیان بیشتر آن آمده است پیروی کنید و یا از آن رو برگردانده و به دنبال احادیث شیطانی که برخلاف حدیث خداوند در آیات محکم قرآن و حدیث نبیّ او در سنت است بروید و سپس خداوند بین من و شما علمایی که از کتاب خداوند قرآن عظیم و سنت حق نبیّ او
    صلى الله عليه وآله وسلم رو برگردانده‌اید حکم می‌کند. هر کس از انس و جن که به خاطر غرورش به گناه کشیده شود، یار شیطان است نه یار «الرحمن»... و خداوند یاری‌رسان است. شایسته مهدی منتظری که به حق از جانب خداوندتان آمده نیست که از امیال شما پیروی کند. بلکه خداوند او را داور قرار داده است تا در اختلافاتتان بین شما به حق داوری کند و شما را به همان راه نخستین بازگرداند که محمد رسول الله و یاران یک دل او بر آن بودند، یعنی راه کتاب خداوند و سنت حقی که برای بیان قرآن آمده است. اما شما به سنت شیطان چسبیده و با وجود این فکر می‌کنید هدایت شده‌اید؟ چگونه است که به اعتماد به راویان موثق حدیث بسنده کرده‌اید و بر حسب فرمان خداوند و رسولش، احادیث نبوی را با آیات محکم کتاب نمی‌سنجید؛ ای کسانی که از پذیرش داوری کتاب خداوند روگردانید، چه کسی شما را از عذاب خداوند حفظ خواهد کرد؟ ای خردمندان از خدا پروا کنید، به خداوند قسم که ما هنوز به محمد الحسن؛ مدیر پایگاه خاندن هاشمی حسن ظن داریم، شاید او نمی‌خواهد دعوت از علمای امت و مفتیان را برعهده بگیرد، لذا عزیز من تو را در تنگنا قرار نمی‌دهیم، تمام انصار از مفتیان و خطبای منابر دعوت کنند تا برای گفت‌وگو با امام ناصر محمد یمانی در پایگاه علمی خاندان هاشمی حضور یابند و تنها چیزی که از شما- محمد الحسن- گرامی می‌خواهیم این است که بپذیرید علمای امت با امام ناصر محمد یمانی گفت‌وگو کنند. این برای دفاع از حدود دین است تا مسلمانان را از فتنه امام ناصر محمد یمانی [اگر در گمراهی آشکاری باشد] حفظ کنید. بر شما واجب است که با تمام توان علمی خود از حدود دینتان در برابر امام ناصر محمد یمانی دفاع کنید تا بر او غلبه نمایید تا اگر انصار او دیدند که علمای امت در پایگاه هاشمی براساس آیات محکم کتاب خداوند قرآن عظیم بر او غلبه کردند؛ از او روگردانده و تنهایش گذارند؛هیهات، هیهات...به خداوند زمین و آسمان‌ها قسم با حق [قرآن عظیم] دهان همه را خواهم بست تا برایشان روشن شود که در حالی که فکر می‌کنند حق با آنهاست، از راه راست خداوند منحرف شده‌اند. کار شیعه و سنی مثل یهود و نصاری شده است که هر یک فکر می‌کردند برحق هستند اما نه یهود چیزی در دست داشت و نه نصاری، وخداوند تعالی می‌فرماید:
    {وَقَالَتِ الْيَهُودُ لَيْسَتِ النَّصَارَى عَلَى شَيْءٍ وَقَالَتِ النَّصَارَى لَيْسَتِ الْيَهُودُ عَلَى شَيْءٍ} صدق الله العظيم [البقرة:۱۱۳]
    یهود درست می‌گوید که: {لَيْسَتِ النَّصَارَى عَلَى شَيْءٍ} و نصاری هم درست می‌گوید که: {لَيْسَتِ الْيَهُودُ عَلَى شَيْءٍ} تصدیق فرموده خداوند تعالی:
    {قُلْ يَا أَهْلَ الْكِتَابِ لَسْتُمْ عَلَى شَيْءٍ حَتَّى تُقِيمُوا التَّوْرَاةَ وَالإِنجِيلَ وَمَا أُنزِلَ إِلَيْكُمْ مِنْ رَبِّكُمْ}
    صدق الله العظيم [المائدة:۶۸]
    شیعیان حق دارند که می‌گویند «اهل سنت از حق چیزی در دستشان نیست و نصیبی ندارند» و اهل سنت نیز درست می‌گویند که «شیعیان از حق چیزی در دستشان نیست و نصیبی ندارند».
    و من می‌گویم ای شیعیان و ای اهل سنت [بدانید] تا زمانی که به کتاب خداوند قرآن عظیم عمل نکنید و به حکم آن گردن ننهید و نسبت به مطالبی که خلاف آن است کافر نشوید، هیچ یک نصیبی از حق ندارید.
    وسلامٌ على المُرسلين والحمد ُلله رب العالمين..

    الحكم بالحق الإمام المهدي ناصر محمد اليماني.

    اقتباس المشاركة 36834 من موضوع سلسلة حوارات الإمام في منتديات أشراف أونلاين..

    - 5 -
    الإمام ناصر محمد اليماني
    07 - 01 - 1432 هـ
    14 - 12 - 2010 مـ
    02:02 صباحاً
    ــــــــــــــــــــ



    بيان الإمام المهدي إلى مفتي الديار وخطباء المنابر في بيوت الله الواحد القهار ..

    بسم الله الرحمن الرحيم، والصلاة والسلام على جدّي محمد رسول الله وآله الأطهار وجميع الأنصار المسلمين في الأولين وفي الآخرين وفي الملأ الأعلى إلى يوم الدين..

    سلامُ الله عليكم ورحمته وبركاته، ويا أخي الكريم محمد الحسني مديرالمنتديات العلميّة للأنساب الهاشميّة بارك الله فيكم وهداني الله وإياكم بالقرآن المجيد إلى صراط العزيز الحميد، ويا أخي الكريم إنّي أراك قد قمتَ بحذف بيان الإمام ناصر محمد اليماني إلى كافة علماء الأمّة ومفتي الديار للحضور للحوار في موقعكم المبارك للمنتديات العلميّة العالميّة للأنساب الهاشميّة برغم أنّ لدى الإمام المهدي ناصر محمد اليماني مواقع كثيرة وأشهرها
    (منتديات البشرى الإسلاميّة موقع الإمام المهدي ناصر محمد اليماني) جعلناه طاولة الحوار العالميّة لكافة علماء الأمّة ومفتي الديار للحضور للحوار مع الإمام ناصر محمد اليماني ليتبيّن لهم شأن الإمام ناصر محمد اليماني، فهل هو حقاً كما يدّعي أنّه المهديّ المنتظَر أم من الذين اعترتهم مسوس الشياطين ليدّعوا المهدويّة ويقولون على الله ما لا يعلمون؟ ولذلك نسمح لكافة ضيوف طاولة الحوار أن يقيموا الحجّة علينا من محكم الذكر إن استطاعوا فيحرقوا كرت الإمام المهدي ناصر محمد اليماني في عقر داره في موقعه إن كان من الذين يقولون على الله ما لا يعلمون، أو يقيم الإمام المهدي ناصر محمد اليماني على علماء الأمّة الحجّة الحقّ فيجدون أنّ ناصر محمد اليماني هو المهيمن بسلطان العلم من محكم القرآن العظيم فلا يجادله عالِمٌ من القرآن إلا هيمن عليه الإمام ناصر محمد اليماني بسلطان العلم المُحكم نستنبطه من القرآن العظيم فلكل دعوى برهان، فإن كان الإمام ناصر محمد اليماني ليس من الجاهلين بل ينطق بالحقّ ويهدي بالقرآن المجيد إلى صراط العزيز الحميد فقد أصدقه الله الرؤيا بالحقّ على الواقع الحقيقي. تصديقاً لفتوى محمد رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم: [وإنك أنت المهديّ المنتظَر فلا يحاجّك عالِم من القرآن إلا غلبته] انتهى ..

    إذاً يا قوم لا ينبغي لكم أن تصدِّقوا الإمام ناصر محمد اليماني بسبب الرؤيا في المنام كون فتاوى الرؤيا بالمنام لا ينبغي لكم أن تقيموا عليها أحكاماً شرعيّة للأمّة حتى لا يبدل الشياطين دين الله تبديلاً عن طريق الأحلام، ولكن إذا وجدتم أنّ الله حقاً أصدق الرؤيا بالحقّ على الواقع الحقيقي فعلمتم أنّه لا يجادل الإمام ناصر محمد اليماني أيُّ عالمٍ من القرآن إلا هيّمن عليه الإمام ناصر محمد اليماني بسلطان العلم المحكم من القرآن العظيم إذاً فعليكم أن تتّبعوا الذِّكر المحفوظ من التحريف وتكفروا بما يخالف لمحكم القرآن العظيم سواء يكون في التوراة أو في الإنجيل أو في السُّنة النبويّة كون الإمام المهدي لا يكفر بالتوراة والإنجيل ولا بالبيان الحقّ في السُّنة النبويّة إلا ما خالف منهم جميعاً لمحكم كتاب الله القرآن العظيم، فأيُّهم يا تُرى الحديث الحقّ؟ فهل هو الحديث الذي يأتي مخالفاً لحديث الله في محكم كتابه؟ والجواب من الله مباشرةً تجدونه في محكم كتابه:
    {تِلْكَ آيَاتُ اللَّـهِ نَتْلُوهَا عَلَيْكَ بالحقّ ۖ فَبِأَيِّ حَدِيثٍ بَعْدَ اللَّـهِ وَآيَاتِهِ يُؤْمِنُونَ ﴿٦﴾ وَيْلٌ لِّكُلِّ أَفَّاكٍ أَثِيمٍ ﴿٧﴾ يَسْمَعُ آيَاتِ اللَّـهِ تُتْلَىٰ عَلَيْهِ ثُمَّ يُصِرُّ‌ مُسْتَكْبِرً‌ا كَأَن لَّمْ يَسْمَعْهَا ۖ فَبَشِّرْ‌هُ بِعَذَابٍ أَلِيمٍ ﴿٨﴾} صدق الله العظيم [الجاثية].

    فاتقوا الله يا عباد الله ولا تُعرضوا عن ذكر الله المحفوظ من التحريف القرآن المجيد الذي نهديكم به إلى صراط العزيز الحميد فنخرجكم به من الظلمات إلى النور كما أخرج به جدّي الذين اتبعوه من الظلمات إلى النور، تصديقاً لقول الله تعالى:
    {كِتَابٌ أَنزَلْنَاهُ إِلَيْكَ لِتُخْرِجَ النَّاسَ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ بِإِذْنِ رَبِّهِمْ إِلَىٰ صِرَاطِ الْعَزِيزِ الْحَمِيدِ} [إبراهيم:1].

    وقال الله تعالى:
    {إِنَّ الَّذِينَ يُلْحِدُونَ فِي آيَاتِنَا لَا يَخْفَوْنَ عَلَيْنَا ۗ أَفَمَن يُلْقَىٰ فِي النَّارِ‌ خَيْرٌ‌ أَم مَّن يَأْتِي آمِنًا يَوْمَ الْقِيَامَةِ ۚ اعْمَلُوا مَا شِئْتُمْ ۖ إِنَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ‌ ﴿٤٠﴾ إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُ‌وا بِالذِّكْرِ‌ لَمَّا جَاءَهُمْ ۖ وَإِنَّهُ لَكِتَابٌ عَزِيزٌ ﴿٤١﴾ لَّا يَأْتِيهِ الْبَاطِلُ مِن بَيْنِ يَدَيْهِ وَلَا مِنْ خَلْفِهِ ۖ تَنزِيلٌ مِّنْ حَكِيمٍ حَمِيدٍ ﴿٤٢﴾ مَّا يُقَالُ لَكَ إِلَّا مَا قَدْ قِيلَ لِلرُّ‌سُلِ مِن قَبْلِكَ ۚ إِنَّ رَ‌بَّكَ لَذُو مَغْفِرَ‌ةٍ وَذُو عِقَابٍ أَلِيمٍ ﴿٤٣﴾ وَلَوْ جَعَلْنَاهُ قُرْ‌آنًا أَعْجَمِيًّا لَّقَالُوا لَوْلَا فُصِّلَتْ آيَاتُهُ ۖ أَأَعْجَمِيٌّ وَعَرَ‌بِيٌّ ۗ قُلْ هُوَ لِلَّذِينَ آمَنُوا هُدًى وَشِفَاءٌ ۖ وَالَّذِينَ لَا يُؤْمِنُونَ فِي آذَانِهِمْ وَقْرٌ‌ وَهُوَ عَلَيْهِمْ عَمًى ۚ أُولَـٰئِكَ يُنَادَوْنَ مِن مَّكَانٍ بَعِيدٍ ﴿٤٤﴾} صدق الله العظيم [فصلت].

    ويا عجبي الشديد أحبتي علماء الأمّة لماذا جعل الله القرآن عليكم عمًى على رغم أنّكم به مؤمنون؟ أفلا أفتيكم لماذا الله جعله عليكم عمًى؟ وذلك بسبب أنكم فرحتم بما عندكم من العلم وتركتم تدبّر كتاب الله القرآن العظيم. أفلا تعلمون أحبتي في الله علماء الأمّة أنّ ما وجدتم من العلم الذي أنتم به مستمسكون جاء مخالفاً لمحكم كتاب الله القرآن العظيم فإنّ ذلك العلم جاءكم من عند غير الله ورسوله؟ وليس ناصر محمد اليماني هو من أفتاكم بذلك بل الله العليّ العظيم هو من أفتاكم بذلك الناموس لكشف الأحاديث المكذوبة عن النبيّ من افتراء فريقٍ من شياطين البشر الذين يظهرون الإيمان ويبطنون الكُفر ويريدون أن يردّوكم من بعد إيمانكم كافرين بما أنزل الله في محكم القرآن العظيم كون أحاديث البيان في السُّنة النبويّة هي كذلك من عند الرحمن تأتي بمزيدٍ من الشرح لبيان القرآن، تصديقاً لقول الله تعالى:
    {فَإِذَا قَرَ‌أْنَاهُ فَاتَّبِعْ قُرْ‌آنَهُ ﴿١٨﴾ ثُمَّ إِنَّ عَلَيْنَا بَيَانَهُ ﴿١٩﴾} صدق الله العظيم [القيامة].

    وبما أن أحاديث البيان هي كذلك من عند الرحمن ولكنّ الله علّمكم كيف تستطيعون أنْ تعلموا حديث البيان المفترى الذي جاءكم من عند غير الله في السُّنة النبويّة فسوف تجدون بينه وبين محكم القرآن اختلافاً وتناقضاً كبيراً كون ذلك الحديث مكذوب عن النبيّ جاءكم من عند الشيطان على لسان أوليائه الذين يظهرون الإيمان ويبطنون الكفر، وبما أنّ القرآن محفوظٌ من تحريفهم وتزييفهم ولذلك جعل الله محكم القرآن هو المرجع لما اختلفتم فيه من أحاديث البيان لعلكم تهتدون. وقال الله تعالى:
    {وَيَقُولُونَ طَاعَةٌ فَإِذَا بَرَ‌زُوا مِنْ عِندِكَ بَيَّتَ طَائِفَةٌ مِّنْهُمْ غَيْرَ‌ الَّذِي تَقُولُ ۖ وَاللَّـهُ يَكْتُبُ مَا يُبَيِّتُونَ ۖ فَأَعْرِ‌ضْ عَنْهُمْ وَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّـهِ ۚ وَكَفَىٰ بِاللَّـهِ وَكِيلًا ﴿٨١﴾ أَفَلَا يَتَدَبَّرُ‌ونَ الْقُرْآن ۚ وَلَوْ كَانَ مِنْ عِندِ غَيْرِ‌ اللَّـهِ لَوَجَدُوا فِيهِ اختلافاً كَثِيرً‌ا ﴿٨٢﴾} صدق الله العظيم [النساء].

    أي ولو كان حديث البيان من عند غير الله لوجدوا في القرآن اختلافاً كثيراً كون الحقّ والباطل نقيضان لا يتّفقان إذ أنّ حديث البيان المفترى جاءكم من عند غير الله أي من عند الشيطان على لسان أوليائه يوحون إلى أوليائهم ليجادلوكم بذلك الحديث المفترى في سنة البيان برغم أنّه مخالف لمحكم القرآن، فإن أطعتموهم فاتَّبعتم حديث البيان المفترى من عند الشيطان الذي بدل أن يأتي ليزيد القرآن شرحاً وبياناً جاء مُخالفاً لمحكم القرآن البيّن في آيات الكتاب المحكمات البيّنات لعالِمكم وجاهلكم، فإن أطعتم حديث الشيطان فقد أشركتم بالرحمن وكفرتم بالقرآن ولن تجدوا لكم من دون الرحمن ولياً ولا نصيراً يا معشر علماء الأمّة المعرضين عن اتّباع كتاب الله وسنة رسوله الحق؛ سنة البيان التي تأتي لتزيد القرآن شرحاً وبياناً ومن ثمّ تجدون أنّ القرآن وأحاديث البيان الحقّ في السُّنة النّبويّة نورٌ على نورٍ لا يختلفان في شيءٍ؛ بل جاءت مصدِّقة لفتوى الله الحقّ أنْ جعل القرآن المرجعيّة لأحاديث البيان، وقال محمدٌ رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم:
    [تكثر لكم الأحاديث بعدي فإذا روي لكم عني حديثا فاعرضوه على كتاب الله فما وافق فاقبلوه وما خالف فردوه].

    وقال محمدٌ رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم:
    [اعرضوا حديثي على كتاب الله، فإن وافقَه فهو مني وأنا قلتُه].

    وقال محمدٌ رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم:
    [إنها تكون بعدي رواة يروون عني الحديث، فاعرضوا حديثهم على القرآن، فما وافق القرآن فخذوا به، وما لم يوافق القرآن فلا تأخذوا به].

    [أيما حديث بلغكم عني تعرفونه بكتاب الله فاقبلوه وأيما حديث بلغكم عني لا تجدون في القرآن موضعه ولا تعرفون موضعه فلا تقبلوه].

    وقال محمدٌ رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم:
    [اعرضوا الحديث إذا سمعتموه على القرآن فما كان من القرآن فهو عني وأنا قلته، وما لم يكن على القرآن فليس عني ولم أقله، وأنا بريءٌ منه].

    وقال محمدٌ رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم:
    [سيكذب عليَّ كما كذب على الأنبياء من قبلي، فما أتاكم عني فاعرضوه على كتاب الله، فما وافق كتاب اللّه فهو مني وأنا قلته، وما خالف كتاب اللّه فليس مني ولم أقله].

    وقال محمدٌ رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم:
    [إنّ على كلّ حقٍّ حقيقة وعلى كلّ صوابٍ نوراً، فما وافق كتاب الله فخذوه، وما خالف كتاب الله فدعوه].

    [أَيُّهَا النَّاسُ مَا جَاءَكُمْ عَنِّي يُوَافِقُ كِتَابَ اللَّهِ فَأَنَا قُلْتُهُ، وَمَا جَاءَكُمْ يُخَالِفُ كِتَابَ اللَّهِ فَلَمْ أَقُلْهُ].

    وقال محمدٌ رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم:
    [إنها ستكون فتنة فقيل: فما المخرج منها؟ قال: كتاب اللّه فيه حديث ما قبلكم، ونبأ ما بعدكم، وفصل ما بينكم من يتركه من جبار يقصمه اللّه، ومن يبتغ الهدى من غيره يضله اللّه، وهو حبل اللّه المتين، والذكر الحكيم، والصراط المستقيم].

    وقال محمدٌ رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم:
    [إذا حدثتم عني حديثاً فوافق الحقّ فأنا قلته].
    صــــــدق عليــــــه الصلاة والسلام

    ويقصد إذا وافق الحقّ أي القرآن العظيم تصديقاً لقول الله تعالى:
    {وَبِالْحَقِّ أَنزَلْنَاهُ وَبِالْحَقِّ نَزَلَ ۗ وَمَا أَرْسَلْنَاكَ إِلَّا مُبَشِّرًا وَنَذِيرًا ﴿١٠٥} صدق الله العظيم [الإسراء].

    ولذلك تجد الإمام المهدي يدعو علماء المسلمين وأمّتهم إلى الاحتكام إلى آيات الكتاب البيّنات لعالمكم وجاهلكم، والسؤال الذي يوجهه المهديّ المنتظَر إلى كافة علماء المسلمين هو لماذا لا يجيبون داعي الاحتكام إلى آيات الكتاب البيّنات في محكم القرآن العظيم إن كانوا به مؤمنين ولا يزالون يتّبعون مِلّة فريقٍ من أهل الكتاب من الذين أعرضوا عن دعوة الاحتكام إلى كتاب الله القرآن العظيم؟ وقال الله تعالى:
    {أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ أُوتُوا نَصِيبًا مِّنَ الْكِتَابِ يُدْعَوْنَ إِلَىٰ كِتَابِ اللَّـهِ لِيَحْكُمَ بَيْنَهُمْ ثُمَّ يَتَوَلَّىٰ فَرِيقٌ مِّنْهُمْ وَهُم مُّعْرِضُونَ ﴿٢٣} صدق الله العظيم [آل عمران].

    وذلك لأنّه يوجد فيه الحكم فيما كانوا فيه يختلفون في دينهم. تصديقاً لقول الله تعالى:
    {وَأَنزَلْنَا إِلَيْكَ الْكِتَابَ بِالْحَقِّ مُصَدِّقًا لِّمَا بَيْنَ يَدَيْهِ مِنَ الْكِتَابِ وَمُهَيْمِنًا عَلَيْهِ ۖ فَاحْكُم بَيْنَهُم بِمَا أَنزَلَ اللَّـهُ ۖ وَلَا تَتَّبِعْ أَهْوَاءَهُمْ عَمَّا جَاءَكَ مِنَ الْحَقِّ} [المائدة:48].

    {إِنَّ هَـٰذَا الْقُرْآنَ يَقُصُّ عَلَىٰ بَنِي إِسْرَائِيلَ أَكْثَرَ الَّذِي هُمْ فِيهِ يَخْتَلِفُونَ ﴿٧٦} صدق الله العظيم [النمل].

    ولكنهم أعرضوا عن دعوة الاحتكام إلى كتاب الله، وقال الله تعالى:
    {أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ أُوتُوا نَصِيبًا مِّنَ الْكِتَابِ يُدْعَوْنَ إِلَىٰ كِتَابِ اللَّـهِ لِيَحْكُمَ بَيْنَهُمْ ثُمَّ يَتَوَلَّىٰ فَرِيقٌ مِّنْهُمْ وَهُم مُّعْرِضُونَ ﴿٢٣} صدق الله العظيم، والسؤال الذي يطرح نفسه هو: لماذا تتبعون ملّتهم فتعرضون عن دعوة الاحتكام إلى كتاب الله كما أعرضوا، فلماذا تنهجون نهجهم وتعرضون عن آيات الكتاب البيّنات لعالِمكم وجاهلكم، فهل ترضون على أنفسكم أن تكونوا من الفاسقين المعرضين عن آيات الكتاب البيّنات لعالِمكم وجاهلكم؟ فتذكّروا قول الله تعالى: {وَلَقَدْ أَنزَلْنَا إِلَيْكَ آيَاتٍ بَيِّنَاتٍ ۖ وَمَا يَكْفُرُ بِهَا إِلَّا الْفَاسِقُونَ ﴿٩٩} صدق الله العظيم [البقرة]، وذلك لأنها من آيات أمّ الكتاب البيّنات هُنّ أمّ الكتاب تصديقاً لقول الله تعالى: {هُوَ الَّذِي أَنزَلَ عَلَيْكَ الْكِتَابَ مِنْهُ آيَاتٌ مُّحْكَمَاتٌ هُنَّ أُمُّ الْكِتَابِ} صدق الله العظيم [آل عمران:7].

    [أَلا وَإِنِّي تَارِكٌ فِيكُمْ ثَقَلَيْنِ أَحَدُهُمَا كِتَابُ اللَّهِ عَزَّ وَجَلَّ هُوَ حَبْلُ اللَّهِ مَنْ اتَّبَعَهُ كَانَ عَلَى الْهُدَى وَمَنْ تَرَكَهُ كَانَ عَلَى ضَلالَةٍ].

    وقال رسول الله صلى الله عليه وسلم:
    [إِنَّ هَذَا الْقُرْآن حَبْلُ اللَّهِ وَالنُّورُ الْمُبِينُ]. تصديقاً لقول الله تعالى: {يَا أَيُّهَا النَّاسُ قَدْ جَاءَكُم بُرْهَانٌ مِّن رَّبِّكُمْ وَأَنزَلْنَا إِلَيْكُمْ نُورًا مُّبِينًا ﴿١٧٤} [النساء:174].

    وقال الله تعالى:
    {قَدْ جَاءَكُم مِّنَ اللَّـهِ نُورٌ‌ وَكِتَابٌ مُّبِينٌ ﴿١٥﴾ يَهْدِي بِهِ اللَّـهُ مَنِ اتَّبَعَ رِ‌ضْوَانَهُ سُبُلَ السَّلَامِ وَيُخْرِ‌جُهُم مِّنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ‌ بِإِذْنِهِ وَيَهْدِيهِمْ إِلَىٰ صِرَ‌اطٍ مُّسْتَقِيمٍ ﴿١٦﴾} صدق الله العظيم [المائدة].

    ويا علماء الإسلام إنّهُ لنبأ عظيمٌ أنتم عنه معرضون، فلا أنتم استجبتم لدعوة الحوار في طاولة الحوار العالميّة
    (منتديات البشرى الإسلاميّة موقع الإمام المهدي ناصر محمد اليماني) ولا أنتم تريدون أن تستضيفوا الإمام المهدي للحوار في منتديات علماء الأمّة الرسميّة، فكيف السبيل لهداكم يا قوم؟ فهل لا تريدون أن تتّبعوا ناصر محمد اليماني حتى يتّبع أهواءكم فيعتصم بما عندكم من العلم؟ ومن ثمّ يردّ عليكم الإمام ناصر محمد اليماني وأقول: إنّي معتصمٌ مؤمنٌ بما لديكم من العلم إلا ما جاء مخالفاً لمحكم كتاب الله القرآن العظيم، فكيف أتّبع لما يخالف لمحكم كتاب الله؟ وتالله لا تغنوا عني من الله شيئاً لئن اتّبع الإمام المهدي أهواءكم، ألا والله الذي لا إله غيره لو يستمر الحوار معكم ألف ألف مليون عامٍ لما اتّبع الإمام المهدي ناصر محمد اليماني ما خالف لمحكم كتاب الله لترضوا عنه بل أتّبعُ لرضوان الله فأعتصمُ بحديث الله المحفوظ من التحريف؛ القرآن العظيم.

    وأنا المهديّ المنتظَر أعلن الكفر لكافة علماء المسلمين والنصارى واليهود إنّي كافر كفراً مطلقاً بما لديكم من العلم المخالف لمحكم كتاب الله القرآن العظيم سواء يكون في التوراة أو في الإنجيل أو في السُّنة النبويّة فكونوا على ذلك لمن الشاهدين، وما كان للإمام المهدي الحقّ من ربّكم أن يأتي متبعاً لأهوائكم يا معشر علماء المسلمين والنصارى واليهود الذين يُدعَون إلى الاحتكام إلى كتاب الله فيُعرضون عن دعوة المهديّ المنتظَر بدعوة الاحتكام إلى الذِّكر المحفوظ من التحريف، فاتَّبع المسلمون والنصارى مِلّة وفريقاً من الذين أوتوا الكتاب وأعرضوا عن دعوة الاحتكام إلى كتاب الله القرآن العظيم. وقال الله تعالى:
    {أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ أُوتُوا نَصِيبًا مِّنَ الْكِتَابِ يُدْعَوْنَ إِلَىٰ كِتَابِ اللَّـهِ لِيَحْكُمَ بَيْنَهُمْ ثُمَّ يَتَوَلَّىٰ فَرِيقٌ مِّنْهُمْ وَهُم مُّعْرِضُونَ ﴿٢٣} صدق الله العظيم [آل عمران].

    فلمَ يا فضيلة الشيخ المحترم تقوم بحذف بيان الإمام المهدي ناصر محمد اليماني في موقعكم إلى كافة علماء الأمّة ومفتي الديار للحضور للحوار مع الإمام ناصر محمد اليماني في المنتديات العلميّة العالميّة للأنساب الهاشميّة لنحتكم إلى الكتاب؟ وسبق أن حكم الإمام ناصر محمد اليماني على نفسه وعلى أنصاره أنهم لو يجدوا أنّ علماء الأمّة قد هيمنوا على الإمام ناصر محمد اليماني ولو في مسألةٍ واحدةٍ فقط على الإمام ناصر محمد اليماني من محكم القرآن فإن على الإمام ناصر محمد اليماني أن يتراجع فيتوب إلى الله متاباً عن عقيدة أنّه الإمام المهدي خليفة الله وعلى جميع أنصاره التراجع عن اتِّباعه لو تبيّن لهم أن علماء الأمّة هيمنوا على ناصر محمد اليماني ولو في نقطةٍ واحدةٍ فجاءوا ببيان الأحسن تأويلاً والأهدى سبيلاً والأصدق قيلاً. وهيهات هيهات وربّ الأرض والسماوات لن يستطيع أن يُهيمنوا على المهديّ المنتظَر ناصر محمد اليماني من محكم الذكر جميع علماء الجنّ والإنس ولو كان بعضهم لبعضٍ ظهيراً ونصيراً.

    والسؤال الذي يطرح نفسه هو: لماذا ناصر محمد اليماني واثقٌ هذه الثقة الكُبرى بلا حدودٍ أنّه لا يستطيع أن يُهيّمن عليه كافة علماء الأمصار من جميع الأقطار على مختلف فرقهم ومذاهبهم؟ ثمّ يردّ عليكم الإمام المهدي ناصر محمد اليماني وأقول: فبما أنّي أدعي أنّي المهديّ المنتظَر خليفة الله عليكم جعلني الله للناس إماماً، فلكل دعوى برهان فاستجيبوا للاحتكام إلى محكم القرآن العظيم إن كنتم به مؤمنين، وأقسمُ بالله العظيم ربّ السماوات والأرض وما بينهما وربّ العرش العظيم ليجعلنَّكم الإمام ناصر محمد اليماني بين أمرين اثنين، إما أن تتّبعوا كتاب الله القرآن العظيم وسنة البيان الحقّ التي تزيد القرآن شرحاً وبياناً، أو تعرضوا وتتّبعوا أحاديث الشيطان المخالفة لحديث الله في محكم القرآن والمخالفة لحديث نبيّه في سنة البيان، ومن ثمّ يحكمُ الله بيني وبينكم بالحقّ يا معشر العلماء المعرضين عن كتاب الله القرآن العظيم وسنة نبيه الحقّ صلى الله عليه وآله وسلم، ومن أخذته العزّة بالإثم فهو ولي الشيطان وما كان ولي الرحمن من كافة الإنس والجان والله المستعان، فما كان للمهديّ المنتظَر الحقّ من ربّكم أن يأتي مُتبعاً لأهوائكم بل جعله الله حكماً بينكم بالحقّ فيما كنتم فيه تختلفون حتى أعيدكم إلى منهاج النبوة الأولى التي كان عليها محمد رسول الله والذين معه قلباً وقالباً كانوا على نهج كتاب الله وسنة البيان الحقّ للقرآن، ولكنكم مستمسكون بسنة الشيطان وتحسبون أنكم مهتدون، أفلا تعقلون؟ فكيف أنّكم جعلتم اعتمادكم على الرواة الثقات حسب زعمكم وحسبكم ذلك ولم تعرضوا الأحاديث النّبويّة على آيات الكتاب المحكمات كما أمركم الله ورسوله؟ فمن يجيركم من عذاب الله يا معشر المعرضين عن دعوة الاحتكام إلى الكتاب؟ فاتقوا الله يا أولي الألباب، ألا والله أنه لا يزال لدينا الظنّ الحسن في محمد الحسن مدير المنتديات العلميّة الهاشمية، فلربما أنه لا يريد أن نخصه بالبيان لدعوة علماء الأمة ومفتي الديار إلى موقعه، ومن ثم يقول له الإمام ناصر محمد اليماني: فلا حرج عليك حبيبي في الله فسوف يُبلّغ الأنصار كافة مفتي الديار وخطباء المنابر بدعوة الحضور للحوار للإمام ناصر محمد اليماني في المنتديات العلميّة للأنساب الهاشميّة وما على شخصكم الكريم إلا أن تقبل علماء الأمّة للحوار مع الإمام ناصر محمد اليماني حتى يذودوا عن حياض الدين فينقذوا المسلمين من فتنة الإمام ناصر محمد اليماني إن كان على ضلالٍ مبينٍ، فقد وجب عليهم الذود عن حياض دينهم بكلّ ما أوتوا من سلطان العلم الحقّ حتى يهيمنوا على الإمام ناصر محمد اليماني بسلطان العلم المقنع من محكم القرآن، ومن ثم يتراجع كافة أنصار الإمام ناصر محمد اليماني عن اتباعه فيذروه وحيداً فريداً لو تبيّن لهم أنّ علماء الأمّة في المنتديات الهاشميّة قد هيمنوا على الإمام المهدي ناصر محمد اليماني من محكم كتاب الله القرآن العظيم، وهيهات هيهات وربّ الأرض والسماوات لأخرسن ألسنتهم بالحقّ من ربّهم حتى يتبيّن لهم أنّهم هم الذين ضلّوا عن الصراط المستقيم ويحسبون أنّهم على شيءٍ، وقد أصبح مثل الشيعة والسُّنة كمثل اليهود والنصارى يحسبون أنّهم على شيءٍ وهم ليسوا على شيءٍ لا اليهود ولا النصارى. وقال الله تعالى:
    {وَقَالَتِ الْيَهُودُ لَيْسَتِ النَّصَارَىٰ عَلَىٰ شَيْءٍ وَقَالَتِ النَّصَارَىٰ لَيْسَتِ الْيَهُودُ عَلَىٰ شَيْءٍ} صدق الله العظيم [البقرة:113].

    وصدق اليهود بقولهم
    {لَيْسَتِ النَّصَارَى عَلَى شَيْءٍ}، وصدق النصارى بقولهم {لَيْسَتِ الْيَهُودُ عَلَى شَيْءٍ}، تصديقاً لقول الله تعالى: {قُلْ يَا أَهْلَ الْكِتَابِ لَسْتُمْ عَلَىٰ شَيْءٍ حَتَّىٰ تُقِيمُوا التَّوْرَاةَ وَالْإِنجِيلَ وَمَا أُنزِلَ إِلَيْكُم مِّن رَّبِّكُمْ} صدق الله العظيم [المائدة:68]، وصدق الشيعة بقولهم "ليس أهل السُّنة على شيء"، وصدق أهل السُّنة بقولهم "ليست الشيعة على شيء".

    وأقول: يا معشر الشيعة والسُّنة لستم على شيءٍ حتى تُقيموا كتاب الله القرآن العظيم فتعتصموا بمحكمه وتكفروا بما خالف لمحكمه.

    وسلامٌ على المرسلين، والحمد لله ربّ العالمين ..
    الحَكَمُ بالحقّ الإمام المهدي ناصر محمد اليماني .
    __________________

    اضغط هنا لقراءة البيان المقتبس..



  6. افتراضي از امام ناصر محمد يماني به برادر گرامی شريف محمد بن على الحسني مدير پایگاه علمی و جهانی خاندان هاشمي

    سلسله گفتارهای امام در پایگاه أشراف أونلاین
    - 6 -
    الإمام ناصر محمد اليماني
    12 - محرم - 1432 هـ
    19 - 12 - 2010 مـ
    ۲۸-آذر-۱۳۸۹ه.ش.
    07:46 مساءً
    ــــــــــــــــــ


    از امام ناصر محمد يماني به برادر گرامی شريف محمد بن على الحسني مدير پایگاه علمی و جهانی خاندان هاشمي

    بسم الله الرحمن الرحيم، والصلاة والسلام على جدّي محمد رسول الله وآله الأطهار والسابقين الأنصار من قبل التمكين والفتح المبين في الأولين وفي الآخرين وعلى جميع المُسلمين في كلّ زمانٍ ومكانٍ إلى يوم الدين..
    از امام ناصر محمد يماني به برادر گرامی شريف محمد بن على الحسني مدير پایگاه علمی و جهانی خاندان هاشمی وگروه اداری گرامی آن، السلام عليكم ورحمة الله وبركاته، السلام علينا وعلى عباد لله الصالحين، وبعد..
    عزیزان من؛ امام ناصر محمد یمانی میهمان محترم پایگاه شما شده تا از تمام مفتیان کشورها و خطبای منابر که علمای مسلمین هستند دعوت کند تا به گفت‌وگو با امام ناصر محمد یمانی بپردازند؛ به این شرط که هر عالمی از علمای مسلمین، نام حق و اصلی خود را بگذارد و هویت وی تأیید شود. بعد از این کار گفت‌وگو بین آنان و امام ناصر محمد یمانی انجام خواهد شد؛ تا برای علمای امت و تمامی مسلمانان روشن گردد که آیا امام ناصر محمد یمانی به حق مهدی منتظر است یا چیزی بیش از یک دروغگوی گستاخ نیست که می‌خواهد مسلمانان را از دین و اعتقاداتشان گمراه کند؛ چون ممکن است امام ناصر محمد یمانی به حق همان مهدی منتظر باشد و این امکان نیز وجود دارد که او از کسانی باشد که هر از چند
    گاهی شیاطین، آنان را مجنون کرده و به عنوان مهدی جدید در برابرتان ظاهر می‌شوند و اگر امام ناصر محمد یمانی مجنون باشد؛ پس به زودی جنون او برایشان روشن خواهد گشت و اگر گمراه و گمراه کننده است، به زودی گمراهی او برایتان روشن خواهد شد و بر تمام علمای امت واجب است که از حدود دین دفاع نمایند تا ناصر محمد یمانی مسلمانان را گمراه نکند. چون ناصر محمد یمانی عقاید و احکامی را که با آیات محکم کتاب مغایر باشند درهم کوبیده و بر باد خواهد داد تا حق از باطل جدا شود، فرقی ندارد این افتراهای باطل در سنت نبوی باشند یا در تورات و یا انجیل. اگر دعوت او حق بوده و راه راست را نشان دهد؛ حتماً شاهد خواهید بود که با حجت‌های باطل‌کننده بر علمای امت غلبه و برتری خواهد یافت و برایتان حکم خداوند را از آیات محکم کتاب که برای عالم و جاهلتان روشن و بینه باشد، استنباط خواهد کرد تا برای علمای امت روشن گردد که ناصر محمد یمانی به حق همان مهدی منتظر است که خداوند خبر و پرچم امرش را در نامش نهاده است: «ناصر محمد»
    من فقط ابوحمزه مصری را به گفت‌وگو دعوت نمی‌کنم؛ بلکه از تمام مفتیان کشورها و خطبای منابر می‌خواهم برای گفت‌وگو حاضر شوند تا شما را بر سر دو انتخاب قرار دهم؛ یا از کتاب خداوند پیروی کرده و در موارد اختلاف به حکم حق آن گردن نهید و یا از کتاب خداوند رو برگردانید که در این صورت خداوند به حق بین من و شما حکم خواهد کرد و او أسرع الحاسبین است.

    از آنجایی‌ که من می‌دانم امام مهدی منتظر ناصر محمد یمانی‌ام و درمورد مهدی منتظر بودن خود بدون فتوا از جانب پروردگار، به خداوند نسبت دروغ نداده‌ام؛ پس اجازه دهید نتیجه گفت‌وگو را اعلان کنم. شما خواهید دید که امام ناصر محمد یمانی به حق با علم و برهان قوی و کوبنده از آیات محکم کتاب خداوند قرآن عظیم غالب و برتر است؛ و اگر چنین نکردم و مرا با برهان‌های قوی علمی مهیمن و غالب نیافتید، مهدی منتظر نیستم و از عقیده خود مبنی بر اینکه مهدی منتظرم بازخواهم گشت و همین طور تمام انصار از پیروی از ناصر محمد یمانی دست برخواهند داشت و علمای امت، در صورت گمراه بودن امام ناصر محمد یمانی مردم را از گمراه شدن توسط او نجات خواهند داد و میز گفت‌وگوی جهانی در پایگاه هاشمی درباره برهان‌های قوی علمی که به اذن خداوند علیم و حکیم دراینجا خواهیم آورد؛ برهان‌هایی که برای عالم و جاهل روشن باشد، حکم خواهد کرد. در ضمن از صاحبان پایگاه خواهش می‌کنیم عکس اول مرا که در پایگاه موجود است در بالای بیانم بگذارند تا نام وعکس‌ام و نام پدرم، نام مستعار نباشد؛ بلکه اسم حقی است که از زمانی که کودکی در مهد بودم بر من نهاده شده‌است: «ناصر محمد» و در مورد علمای گرامی امت که میهمان ما می‌شوند نیز شایسته نیست که با اسم مستعار بیایند؛ بلکه باید از اسم حقیقی خود استفاده کرده و از کسی نترسند و در راه خدا از ملامت احدی باک نداشته باشند. کسی که بر حق باشد در راه خدا از ملامت احدی نمی‌هراسد. أبو حمزه نیز در زمره کسانی است که برای گفت‌وگو با امام ناصر محمد یمانی در پایگاه علمی هاشمی حضور می‌یابد. ما شروع گفت‌وگو را چند روزي به تاخير می‌اندازيم، تا مدیر محترم پایگاه علمی هاشمی فرصت داشته باشد نامه ما را برای تمام مفتیان کشورها و خطبای منابر که در میان مسلمانان از علمای مشهور باشند بفرستد تا بیانید و از حدود دین خداوند دفاع کرده و درباره حق بحث نمایند تا برای مسلمانان روشن شود که شأن امام ناصر محمد یمانی چیست و آیا او به حق مهدی منتظر است یا از گمراهان گمراه‌کننده؟ و باز گشت امور به سوی خداوند است.
    وسلامٌ على المرسلين، والحمدُ لله ربّ العالمين..
    اخوكم الإمام ناصر محمد اليماني.

    اقتباس المشاركة 36835 من موضوع سلسلة حوارات الإمام في منتديات أشراف أونلاين..

    - 6 -
    الإمام ناصر محمد اليماني
    12 - 01 - 1432 هـ
    19 - 12 - 2010 مـ
    07:46 مساءً
    ــــــــــــــــــ



    من الإمام ناصر محمد اليماني إلى أخي الكريم الشريف محمد بن علي الحسني مدير المنتديات العلميّة العالميّة للأنساب الهاشميّة ..

    بسم الله الرحمن الرحيم، والصلاة والسلام على جدّي محمد رسول الله وآله الأطهار والسابقين الأنصار من قبل التمكين والفتح المبين في الأولين وفي الآخرين وعلى جميع المسلمين في كلّ زمانٍ ومكانٍ إلى يوم الدين..

    من الإمام المهدي إلى أخي الكريم الشريف محمد بن علي الحسني مدير المنتديات العلميّة العالميّة للأنساب الهاشميّة وجميع طاقم إدارتهم المكرمين، السلام عليكم ورحمة الله وبركاته، السلام علينا وعلى عباد لله الصالحين، وبعد..

    أحبتي في الله، لقد اختار الإمام ناصر محمد اليماني أن يكون ضيفاً محترماً في موقعكم لطلب الحوار بين الإمام ناصر محمد اليماني وكل مفتي الديار وخطباء المنابر من علماء المسلمين شرط أن يقوم أيُّ عالِم من علماء المسلمين بتنزيل اسمه الحقّ والتأكد من هويته ومن ثمّ يتمّ الحوار بينهم وبين الإمام ناصر محمد اليماني حتى يتبيّن لعلماء الأمّة وجميع المسلمين هل الإمام ناصر محمد اليماني هو حقاً المهديّ المنتظَر أم إنّه كذابٌ أشرٌ يريدُ إضلال المسلمين عن دينهم ومعتقداتهم، كون الإمام ناصر محمد اليماني إمّا أن يكون هو حقاً المهديّ المنتظَر وإمّا أن يكون من الذين توسوس لهم الشياطين وبين الحين والآخر يظهر لهم مهدياً منتظراً جديداً، فإذا كان الإمام ناصر محمد اليماني مجنوناً فسرعان ما سوف يتبيّن لهم جنونه، وإذا كان ضالاً مُضلاً فسرعان ما سوف يتبيّن لكم ضلاله، فوجب على كافة علماء الأمّة أن يذودوا عن حياض الدين حتى لا يُضلّ ناصر محمد اليماني المسلمين، كون ناصر محمد اليماني سوف ينسف العقائد والأحكام التي تخالف محكم كتاب الله نسفاً حتى يتبيّن لكم الحقّ من الباطل المُفترى في السُّنة النبويّة أو في التوراة أو في الإنجيل، وإذا كان يدعو إلى الحقّ ويهدي إلى صراط مستقيم فحتماً ستجدونه هو المهيمن على كافة علماء الأمّة بالحُجّة الداحضة، فيستنبط لكم حُكم الله من آيات الكتاب المحكمات البيّنات لعالِمكم وجاهلكم حتى يتبيّن لعلماء الأمّة أنّ ناصر محمد اليماني هو حقاً المهديّ المنتظَر
    قد جعل الله في اسمه خبره وراية أمره (ناصر محمد).

    ولا أدعو للحوار فقط أبا حمزة المصري بل كلّ مُفتي الديار وخُطباء المنابر حتى أجعلكم بين خيارين إمّا أن تتّبعوا كتاب الله فتؤمنوا بحكمه الحقّ بينكم فيما كنتم فيه تختلفون أو تعرضوا عن كتاب الله ثمّ يحكم الله بيني وبينكم بالحقّ وهو أسرع الحاسبين.

    وبما أنّي أعلمُ أنّي الإمام المهديّ المنتظَر ناصر محمد اليماني لم أفترِ على الله أنّي المهديّ المنتظَر بغير فتوى من الله فاسمحوا لي أن أعلن لكم بالنتيجة أنّكم سوف تجدون أنّ الإمام ناصر محمد اليماني هو حقاً المهيمن بسلطان العلم المُلجم من محكم كتاب الله القرآن العظيم، فإذا لم أفعل ولم تجدوني المُهيمن بسلطان العلم المُلجم من محكم القرآن العظيم فلستُ المهديّ المنتظَر، ومن ثمّ أتراجع عن عقيدتي بأني المهديّ المنتظَر وكذلك جميع الأنصار يتراجعون عن اتباع ناصر محمد اليماني، ثمّ ينقذ علماء الأمّة أمّتهم من أن يضلّهم الإمام ناصر محمد اليماني إن كان على ضلالٍ مبينٍ، وطاولة الحوار العالميّة بالمنتديات الهاشميّة هي الحكم بما سوف نلقيه من سلطان العلم المُلجم من محكم القرآن العظيم للعالِم والجاهل بإذن الله العليم الحكيم، وكذلك أرجو من صاحب الموقع أن يقوم بتنزيل صورتي الأولى لديهم في موقعهم بأعلى بياني حتى يكون اسمي وصورتي؛ وليس اسمي ولا اسم أبي مستعاراً بل اسمي الحقّ منذ أن كنت في المهد صبياً
    (ناصر محمد)، وكذلك من وفد إلينا من علماء الأمّة المكرمين فلا ينبغي أن يكون اسمه مستعاراً بل اسمه الحقّ فلا يخشون من أحد ولا يخافون في الله لومة لائم، ومن كان على الحقّ فلن يخشى في الله لومة لائم، وما أبو حمزة إلا من ضمن الوافدين للحوار مع الإمام ناصر محمد اليماني بالمنتديات العلميّة الهاشميّة ولسوف نُرجئ الحوار لبضعة أيام حتى يتسنّى لمدير المنتديات العلميّة الهاشميّة المحترم أنْ يبعث برسالتنا هذه إلى كافة مُفتي الديار وخُطباء المنابر من علماء الأمّة المشهورين بين المسلمين للحضور للذود عن حياض الدين والبحث عن الحقّ حتى يتبيّن للمسلمين شأن الإمام ناصر محمد اليماني هل هو حقاً المهديّ المنتظَر أم من الضالين المُضلين؟ وإلى الله ترجع الأمور.

    وسلامٌ على المرسلين، والحمدُ لله ربّ العالمين ..
    اخوكم الإمام ناصر محمد اليماني .
    _______________

    اضغط هنا لقراءة البيان المقتبس..



  7. افتراضي یکی دیگر از پاسخ‌های امام مهدی در پایگاه علمی خاندان هاشمی...

    سلسله گفت‌وگوهای امام در پایگاه اشراف آنلاین
    - 7 -
    الإمام ناصر محمد اليماني
    16 - محرم - 1432 هـ
    23 - 12 - 2010 مـ
    ۲-دی-۱۳۸۹ه.ش.
    01:25 صبح
    ــــــــــــــــــــــ


    یکی دیگر از پاسخ‌های امام مهدی در پایگاه علمی خاندان هاشمی...

    بسْم الْلَّه الْرَّحْمَن الْرَّحِيْم، وَالْصَّلَاة وَالْسَّلَام عَلَى جَدِّي مُحَمَّد رَسُوْل الْلَّه صَلَّى الْلَّه عَلَيْه وَآلِه الْأَطْهَار وَجَمِيِع الْمُسْلِمِيْن وَأُسَلِّم تَسْلِيْماً..

    برادر گرامی با شناسه‌ی «من یخاف وعید» از محضر گرامی شما درخواست می‌کنم بیاناتی را که نقل نموده‌اید بازبینی کرده و کلماتی را که به یکدیگر چسبیده‌اند، از هم جدا کنید تا حق‌جویان، مفهوم آنها را درست درک کنند. برای جلوگیری از تشتت فکری حق‌جویان، ضرورتی ندارد نسخه‌ای از بیانات من در این پایگاه گذاشته شوند و تا زمانی که امام ناصرمحمد یمانی میهمان این پایگاه است تا از علمای امت و مفتیان دعوت کند که با هم به گفت‌وگو بپردازند تا برای مسلمانان روشن شود آیا سخنان امام ناصر محمد یمانی حق است و مردم را به راه راست [صراط مستقیم] دعوت می‌کند [یا خیر]؟
    امام ناصر محمد یمانی ، به کسی که می‌گوید چرا ناصر محمد یمانی با علمای امت از جمله عایض القرنی و دیگر علمای مسلمین گفت‌وگو نمی‌کند، پاسخ می‌دهد: مگر حضور ما در این پایگاه، برای دعوت علمای مسلمین از مذاهب و فرقه‌های مختلف به گفت‌وگو نیست، با وجود اینکه در پایگاه
    «مُنْتَدَيَات الْبُشْرَى الْإِسْلَامِيَّة پایگاه الْإِمَام نَاصِر مُحَمَّد الْيَمَانِي»،میزی برای گفت‌وگوی جهانی ایجاد کرده‌ایم و بسیاری از علما، البته با نام مستعار، با من گفت‌وگو کرده‌اند ، و من برای آنان که با من گفت‌وگو کردند، از آیات محکم کتاب خداوند قرآن عظیم دلیل و حجت حق آورده‌ام؛ هم چنان که با بسیاری از جاهلان و حق جویان نیز
    گفت‌وگو داشته و برای آنها نیز حجت حق آورده‌ام و برای کسانی که در باره آیات قرآن عظیم سؤالاتی داشتند نیز بیاناتی آورده‌ایم و منتظر تشریف‌فرمایی علمای مشهور به پایگاه، برای گفت‌وگو و مباحثه با امام ناصر محمد یمانی بودیم. میز گفت‌وگوی جهانی که حضور همه علمای امت در آن آزاد است و ما شش سال است که منتظریم، اما کسی از علمای مشهور امت جلو نیامد. دلیل آنها را می‌دانیم، می‌گویند چگونه با ناصر محمد یمانی در پایگاه خود او گفتگو کنیم، شاید از حضور ما سوء استفاده کرده و چیزهایی را که نگفته‌ایم به ما نسبت دهد و یا دلایل و حجت‌هایی را که در پاسخ به او بیان می‌کنیم، حذف نماید. امام ناصر محمد یمانی به آنها پاسخ می‌دهد: پناه بر خدا که از جاهلان باشم. چگونه ممکن است ادعا کنم امام مهدی و یاریگر [ناصر] حق هستم، اما حقوق دیگران را محفوظ نگه ندارم؟ در برابر نسبت‌های شما از خداوند استمداد می‌طلبیم... شک شما به امام ناصر محمد یمانی ناحق است، خدا از شما بگذرد و اگر متقی هستید از شک‌ؤگمان زیاد که دلیلی برای آن وجود ندارد، اجتناب نمایید. آنها به همین بهانه در پایگاه امام ناصر محمد یمانی حاضر نشده‌اند و لذا ناصر محمد یمانی مجبور شده است در پایگاه‌هایی حضور پیدا کند که نسبت به دعوت امام ناصر محمد یمانی به سوی پیروی از قرآن عظیم و سنت حق رسولش [که مخالف آیات محکم قرآن عظیم نیست] بی‌طرف بوده و نه جزو انصار او هستند و نه از مخالفینش و از علمای امت دعوت نماید که در این پایگاه‌ها با او به گفت‌وگو بپردازند. آنها هنوز منتظرند تا صحت سخنان امام ناصر محمد یمانی را بیازمایند و منتظرند تا علمای امت در برابر او حجت و دلیل بیاورند و این باعث شرف و سربلندی آنها خواهد بود که خداوند آنها را وسیله‌ای قرار داده است تا اگر امام ناصر محمد یمانی در گمراهی آشکار باشد، مسلمانان را از او حفظ نمایند. چرا که اگر علما بتوانند دلایل و برهان‌های قاطعی از آیات محکم قرآن در برابر امام ناصر محمد یمانی بیاورند، انصار امام در نقاط مختلف جهان از اطرافِ او پراکنده می‌شوند و این برای پایگاه خاندان هاشمی افتخاری خواهد بود که بتوانند مسلمانان را از منحرف شدن از راه راست به دست امام ناصر محمد یمانی حفظ نمایند. از طرف دیگر برای اعضای این پایگاه فخر بزرگی خواهد بود که خداوند آنها را وسیله‌ای قرار داده است تا حقیقت دعوت امام مهدی ناصر محمد یمانی برای علمای مسلمین و پیروانشان روشن گردد، چرا که با بی‌طرفی، میزبانِ امام ناصر محمد یمانی شده‌اند تا در پایگاهشان با علمای امت به بحث بپردازد و آنها به حق شاهد این مباحثات باشند. آنها هنوز منتظرند شخصیت‌های علمی امت برای بحث با امام ناصر محمد یمانی، میهمان پایگاهشان شوند تا جایگاه امام ناصر محمد یمانی برای آنها و علمای امت روشن شود که آیا او گمراهی است که مردم را از راه راست منحرف می‌سازد یا راهنمای حق و هدایت است و دعوت او به سوی قرآن مجید و راه خداوند عزیز و حمید است و مردم را از تاریکی‌ها خارج و به سوی نور می‌برد؟ ولی ازعزیزانم، مدیران محترم پایگاه خاندان هاشمی، سؤال می‌کنم: اگر ناصر محمد یمانی در خانه یکی از شما میهمان باشد، آیا اجازه می‌دهید فرد جاهلی بیابد و به میهمان شما بی‌ادبی کرده و با فحاشی و سخنان زشت و ناحق؛ او را بیازارد؟ شایسته نیست اجازه بدهید، نادانان و جاهلان؛ به افترا و زخم زدن‌های خود ادامه داده و با نوشته‌های خود به امام ناصر محمد یمانی نسبت ناروا داده و مطالبی را که بیان نکرده به او نسبت دهند و او را مورد استهزا قرار داده و مجنون و هذیان‌گو بخوانند. امام ناصر محمد یمانی جوابی را به نادانان می‌دهد که خداوند فرمان داده‌است، بگوییم:
    {لَنَا أَعْمَالُنَا وَلَكُمْ أَعْمَالُكُمْ سَلَامٌ عَلَيْكُمْ لَا نَبْتَغِي الْجَاهِلِينَ ﴿٥٥﴾} [القصص]
    ما برای گفت‌وگو با علمای مسلمین آمده‌ایم، کسانی که حجت را با حجت پاسخ می‌دهند، بدگویی و بدنام کردن و افترازدن ارزش نیست و از منش مؤمنان نمی‌باشد. نصیحت من به شما این است که بگذارید علمای مسلمین با امام ناصر محمد یمانی گفت‌وگو کنند تا اگر در گمراهی است و حق با آنهاست، شرّ او از سرتان کوتاه شده و زبانش با دلایل و حجت‌های حق و علمی آنها بسته شود و اگر حق با او باشد، با دلایل و برهان‌های محکمی که از قرآن عظیم می‌آورد، بر علمای امت چیره شود و شایسته این است که از حقیقت پیروی شود. نادانانی که بدون داشتن برهان از نزد «الرحمن» به‌ناحق در بیان آیات قرآن مجادله می‌کنند از خدا تقوا کنند که این کار خشم شدید خداوند و مؤمنان را در پی خواهد داشت. کلام خداوند تعالی را به‌یاد داشته باشید که می‌فرماید:
    {الَّذِينَ يُجَادِلُونَ فِي آيَاتِ اللَّـهِ بِغَيْرِ سُلْطَانٍ أَتَاهُمْ ۖ كَبُرَ مَقْتًا عِندَ اللَّـهِ وَعِندَ الَّذِينَ آمَنُوا ۚ كَذَٰلِكَ يَطْبَعُ اللَّـهُ عَلَىٰ كُلِّ قَلْبِ مُتَكَبِّرٍ جَبَّارٍ ﴿٣٥} صدق الله العظيم [غافر].
    ای مسلمانان عقل و منطق نمی‌پذیرد، قبل از اینکه هیئت علمای بزرگ مکه مکرمه مهدی منتظر را تصدیق کنند، او برای بیعت در کنار بیت عتیق حاضر شود. مهدی منتظر برای بیعت با علمای مسلمین در کنار بیت العتیق حاضر نخواهد شد مگر آنکه قبل از آن علمای مسلمین او را تأیید کرده و اولیای مسجد الحرام – خاندان حکومتی و مفتیان کشورشان- اجازه دهند در کنار بیت عتیق حاضر شود. آیا می‌دانید علت گمراهی جهیمان*[فردی که به دروغ ادعای مهدویت کرده و وارد مسجد الحرام شده بود] پیروی از روایات دروغ است، روایاتی که می‌گویند مهدی منتظر قبل از تصدیق و تأیید امرش برای بیعت [در مسجد الحرام] حاضر می‌شود و به همین دلیل نیز لشکری به مقابله با او برمی‌خیزد که در مسیر خود برای رسیدن به مسجد الحرام به اراده خداوند در صحرا به زمین فرو می‌رود؟ چگونه ممکن است خداوند مردم را قبل از اینکه جهیمیان برایشان با علم برهان حجت بیاورد، عذاب نماید؟ بلکه بی‌مقدمه و بدون تصدیق شدن، در کنار بیت عتیق برای گرفتن بیعت حاضر شود؟
    اجازه از جانب اولیای مسجد الحرام لازم است چرا که کارِ نیک، این نیست که از پشتِ خانه‌ها وارد شوید؛ بلکه نیکی این است که پرهیزگار باشید! و از درِ خانه‌ها وارد شوید [اشاره به بخشی از آیه کریمه سوره البقرة:
    وَلَيْسَ الْبِرُّ بِأَن تَأْتُوا الْبُيُوتَ مِن ظُهُورِهَا وَلَـٰكِنَّ الْبِرَّ مَنِ اتَّقَىٰ ۗ وَأْتُوا الْبُيُوتَ مِنْ أَبْوَابِهَا ۚ وَاتَّقُوا اللَّـهَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ (۱۸۹)] به همین علت مهدی منتظری که به حق از جانب خداوند آمده است تنها بعد از گفت‌وگو و تأیید شدنش، برای بیعت در کنار بیت عتیق حاضر خواهد شد و بعد از تصدیق، مهدی منتظر جهت بیعت در کنار بیت العتیق حاضر خواهد شد، آیا عقل خود را بکار نمی‌گیرید؟ در این صورت به ما خوش آمد گفته خواهد شد و باعث ریخته شدن قطره‌ای از خون مسلمانان در بیت الله المعظم نخواهیم شد. جهیمان فرجام اشتباهاتش را دید و با تأسف علت گمراه شدن او علمایی از امت هستند که از روایات جعلی در سنت نبوی پیروی می‌کنند، برای مثال این روایت جعلی درباره رسول و همسران مکرم ایشان :
    اقتباس المشاركة :

    [عَن عَائِشَة وَحَفْصَة وَأُم سَلَمَة فَفِى صَحِيْح مُسْلِم عَن أُم سَلَمَة قَالَت قَال رَسُوْل الْلَّه: (يَعُوّذ عَائِذ بِالْبَيْت فَيُبْعَث إِلَيْه بَعْث فَإِذ كَانُوْا بِبَيْدَاء مِن الْأَرْض خُسِف بِهِم فَقُلْت يَا رَسُوْل الْلَّه فَكَيْف بِمَن كَان كَارِها قَال يُخْسَف بِه مَعَهُم وَلَكِنَّه يُبْعَث يَوْم الْقِيَامَة عَلَى نِيَّتِه.
    وَفِى الْصَّحِيْحَيْن عَن عَائِشَة قَالَت: (عَبَث رَسُوْل الْلَّه فِى مَنَامِه فَقُلْنَا يَا رَسُوْل الْلَّه صَنَعْت شَيْئا فِى مَنَامِك لَم تَكُن تَفْعَلُه فَقَال الْعَجَب أَن نَاسا مِن أُمَّتِى يَؤُمُّون هَذَا الْبَيْت بِرَجُل مِن قُرَيْش وَقَد لَجَأ إِلَى الْبَيْت حَتَّى إِذَا كَانُوْا بِالْبَيْدَاء خَسَفَت بِهِم فَقُلْنَا يَا رَسُوْل الْلَّه أَن الْطَّرِيْق قَد يَجْمَع الْنَّاس قَال نَعَم فِيْهِم الْمُسْتَنْصِر وَالْمَجْنُوْن وَإِبْن الْسَّبِيل فَيَهْلِكُون مَهْلَكا وَاحِدا وَيَصْدُرُوْن مَصَادِر شَتَّى يَبْعَثُهُم الْلَّه عَز وَجَل عَلَى نِيَّاتِهِم.
    وَفِى لَفْظ لِلْبُخَارِى عَن عَائِشَة قَالَت قَال رَسُوْل الْلَّه: ( يَغْزُو جَيْش الْكَعْبَة فَإِذَا كَانُوْا بِبَيْدَاء مِن الْأَرْض يُخْسَف بِأَوَّلِهِم وَآَخِرِهِم قَالَت قُلْت يَا رَسُوْل كَيْف يُخْسَف بِأَوَّلِهِم وَآَخِرِهِم وَفِيْهِم أَسْوَاقُهُم وَمَن لَيْس مِنْهُم قَال يُخْسَف بِأَوَّلِهِم وَآَخِرِهِم ثُم يُبْعَثُوْن عَلَى نَياتِهِم) ]. أنْتَهِى

    خلاصه ترجمه: از قول همسران حضرت رسول نقل شده است که ایشان یک شب از خواب می‌پرند و وقتی عایشه علت را از ایشان سؤال می‌کند می‌فرمایند عجب از مردمی از امتم که قصد مردی از قریش را می‌کنند که به خانه خدا پناه برده است ودر بیابان به زمین فرو می‌روند عایشه می‌گوید یا رسول الله این محل مسیر عبور بسیاری از مردم است و ایشان پاسخ می‌فرمایند بله همه هلاک خواهند شد و خداوند آنها را بر اساس نیتی که با آن عازم شده بودند برخواهد انگیخت.پایان روایت.
    انتهى الاقتباس
    به همین دلیل جهیمان منتظر بود خداوند ارتش سعودی را که برای بیرون راندن او از بیت الله المعظم می‌آمدند در زمین فرو برد؛ اما خداوند حق را بر باطل پیروز کرد و جهیمان کشته شد و پیروانش که بدون داشتن علمی از جانب خداوند توسط او گمراه شده و باعث ریخته شدن خون در بیت الله المحرم گردیدند، دستگیر شدند. سؤالی که مطرح می‌شود این است که چرا جهیمان به خانه خدا که فساد [و خونریزی] در آن حرام است پناهنده شد؟ این تنها به علت پیروی علمای مسلمین از روایات جعلی است که نه تنها با عقل و منطق نمی‌خوانند، بلکه بر خلاف آیات محکم کتاب خداوند نیز هستند. چگونه ممکن است خداوند سپاهی را در زمین فرو برد که عزم بر بیرون راندن کسی را دارند که قبل از تأیید شدنش می‌خواهد در کنار بیت عتیق بیعت بگیرد؟ چگونه بدانند او مهدی منتظر است و چگونه ممکن است خداوند آنها را قبل از این که برایشان دلیل و حجت قاطع و روشنی بیاورد؛ عذاب کند؟ آیا فکر نمی‌کنید؟
    پس بیایید تا برایتان بگویم خداوند چگونه مهدی منتظر، خلیفه خود در زمین را بر مردم چیره خواهد کرد. او مردم را به پیروی از ذکر محفوظ از تحریف [قرآن عظیم] دعوت کرده و از آنها می‌خواهد، در موارد اختلاف حکمیت آن را بپذیرند. تمام مردم قرآن عظیم را می‌شناسند و خداوند قرآن را قبل از برانگیختن مهدی منتظر حجت بر آنها قرار داده است و مهدی منتظر آنها را با کتاب خداوند، قرآن عظیم که ذکری برای تمام عالمیان است، اندرز می‌دهد تا هر کسی که بخواهد در راه راست قدم بردارد از آن پیروی کند. اگر از دعوت مهدی منتظر برای پذیرش حکمیت کتاب خداوند قرآن عظیم روبرگردانند و سپس اگرعلمای مسلمین و نصاری و یهود و پیروانش اعراض کرده و دنباله‌رو مطالبی از تورات و انجیل و روایات جعلی سنت نبوی شوند که مخالف آیات محکم کتاب خداوند قرآن عظیم است، این باعث خشم و غضب خداوند به‌خاطر خواهد شد، تصدیقِ فرموده‌ی خداوند تعالی:
    {حم ﴿١﴾ وَالْكِتَابِ الْمُبِينِ ﴿٢﴾ إِنَّا أَنزَلْنَاهُ فِي لَيْلَةٍ مُّبَارَ‌كَةٍ ۚ إِنَّا كُنَّا مُنذِرِ‌ينَ ﴿٣﴾ فِيهَا يُفْرَ‌قُ كُلُّ أَمْرٍ‌ حَكِيمٍ ﴿٤﴾ أَمْرً‌ا مِّنْ عِندِنَا ۚ إِنَّا كُنَّا مُرْ‌سِلِينَ ﴿٥﴾ رَ‌حْمَةً مِّن رَّ‌بِّكَ ۚ إِنَّهُ هُوَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ ﴿٦﴾ ربّ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْ‌ضِ وَمَا بَيْنَهُمَا ۖ إِن كُنتُم مُّوقِنِينَ ﴿٧﴾ لَا إِلَـٰهَ إِلَّا هُوَ يُحْيِي وَيُمِيتُ ۖ رَ‌بُّكُمْ وربّ آبَائِكُمُ الْأَوَّلِينَ ﴿٨﴾ بَلْ هُمْ فِي شكّ يَلْعَبُونَ ﴿٩﴾ فَارْ‌تَقِبْ يَوْمَ تَأْتِي السَّمَاءُ بِدُخَانٍ مُّبِينٍ ﴿١٠﴾ يَغْشَى النَّاسَ ۖ هَـٰذَا عَذَابٌ أَلِيمٌ ﴿١١﴾ رَّ‌بَّنَا اكْشِفْ عَنَّا الْعَذَابَ إِنَّا مُؤْمِنُونَ ﴿١٢﴾ أَنَّىٰ لَهُمُ الذِّكْرَ‌ىٰ وَقَدْ جَاءَهُمْ رَ‌سُولٌ مُّبِينٌ ﴿١٣﴾ ثُمَّ تَوَلَّوْا عَنْهُ وَقَالُوا مُعَلَّمٌ مَّجْنُونٌ ﴿١٤﴾ إِنَّا كَاشِفُو الْعَذَابِ قَلِيلًا ۚ إِنَّكُمْ عَائِدُونَ ﴿١٥﴾ يَوْمَ نَبْطِشُ الْبَطْشَةَ الْكُبْرَ‌ىٰ إِنَّا مُنتَقِمُونَ ﴿١٦﴾} صدق الله العظيم [الدخان].
    خداوند در کتاب خود به کسانی که از دعوت به پذیرش احکام ذکر [قرآن عظیم] و کافر شدن به آنچه که مخالف آن است، روبرگردانند وعده داده است که گرفتار عذاب خواهند شد. نشانه و آیت «دخان مبین»، دود آشکارِ سیاره عذاب، در تأیید این وعده می‌آید. خداوند به‌خاطر کتابش خشمگین شده و خلیفه خود را برای دعوت به آن ظاهر خواهد ساخت و او را با نشانه «دخان مبین» بر آنان پیروز خواهد کرد؛ عذابی که تمام مسلمانان و کافرانی را که از قرآن عظیم روبرگردانند در بر خواهد گرفت. سپس مردم می‌گویند:
    {رَّ‌بَّنَا اكْشِفْ عَنَّا الْعَذَابَ إِنَّا مُؤْمِنُونَ ﴿١٢﴾ أَنَّىٰ لَهُمُ الذِّكْرَ‌ىٰ وَقَدْ جَاءَهُمْ رَ‌سُولٌ مُّبِينٌ ﴿١٣﴾ ثُمَّ تَوَلَّوْا عَنْهُ وَقَالُوا مُعَلَّمٌ مَّجْنُونٌ ﴿١٤﴾ إِنَّا كَاشِفُو الْعَذَابِ قَلِيلًا ۚ إِنَّكُمْ عَائِدُونَ ﴿١٥﴾ يَوْمَ نَبْطِشُ الْبَطْشَةَ الْكُبْرَ‌ىٰ إِنَّا مُنتَقِمُونَ ﴿١٦﴾} صدق الله العظيم.
    و این «بطشة الکبری» چیست؟ همانا که «الساعة» است. تصدیقِ فرموده‌ی خداوند تعالی:
    {بَلِ السَّاعَةُ مَوْعِدُهُمْ وَالسَّاعَةُ أَدْهَىٰ وَأَمَرُّ ﴿٤٦} صدق الله العظيم [القمر].
    همانا که عذاب «روز عقیم»، روزی بی‌نظیر از نظر شدت عذاب، قبل از زمان قیامت رخ خواهد داد و نشانه‌ای از نشانه‌های بزرگ ساعت است و خداوند تعالی می‌فرماید:
    {وَلَا يَزَالُ الَّذِينَ كَفَرُوا فِي مِرْيَةٍ مِّنْهُ حَتَّىٰ تَأْتِيَهُمُ السَّاعَةُ بَغْتَةً أَوْ يَأْتِيَهُمْ عَذَابُ يَوْمٍ عَقِيمٍ ﴿٥٥} صدق الله العظيم [الحج].

    سؤال این است: آیا عذاب روز عقیم شرطی از شرط‌های قیامت است و قبل از برپایی قیامت اتفاق خواهد افتاد؟ و آیا تنها شهرهایی را فرا می‌گیرد که مردمانشان به قرآن کافرند؟ یا عذاب و هلاکت شامل حال تمام آبادی‌ها از کافر و مسلمان می‌شود؟ جواب را در آیات محکم کتاب خداوند پیدا می‌کنید که می‌فرماید:

    {وَإِن مِّن قَرْ‌يَةٍ إِلَّا نَحْنُ مُهْلِكُوهَا قَبْلَ يَوْمِ الْقِيَامَةِ أَوْ مُعَذِّبُوهَا عَذَابًا شَدِيدًا ۚ كَانَ ذَٰلِكَ فِي الْكِتَابِ مَسْطُورً‌ا ﴿٥٨﴾ وَمَا مَنَعَنَا أَن نُّرْ‌سِلَ بِالْآيَاتِ إِلَّا أَن كَذَّبَ بِهَا الْأَوَّلُونَ ۚ وَآتَيْنَا ثَمُودَ النَّاقَةَ مُبْصِرَ‌ةً فَظَلَمُوا بِهَا ۚ وَمَا نُرْ‌سِلُ بِالْآيَاتِ إِلَّا تَخْوِيفًا ﴿٥٩﴾} صدق الله العظيم [الإسراء].
    سؤال دیگر اینکه: آیا این عذاب در کتاب خداوند ثبت شده است؟ جواب را در آیات محکم کتاب خداوند پیدا می‌کنید که می‌فرماید:
    {فَارْ‌تَقِبْ يَوْمَ تَأْتِي السَّمَاءُ بِدُخَانٍ مُّبِينٍ ﴿١٠﴾ يَغْشَى النَّاسَ ۖ هَـٰذَا عَذَابٌ أَلِيمٌ ﴿١١﴾ رَّ‌بَّنَا اكْشِفْ عَنَّا الْعَذَابَ إِنَّا مُؤْمِنُونَ ﴿١٢﴾} صدق الله العظيم .
    سؤال دیگر اینکه: این عذاب تنها شامل حال کافران به قرآن می‌شود یا تمام جوامع بشری [مسلمان و کافر] را در برمی‌گیرد و جواب را در قرآن عظیم پیدا می‌کنید:{يَغْشَى النَّاسَ ۖ هَـٰذَا عَذَابٌ أَلِيمٌ ﴿١١﴾ رَّ‌بَّنَا اكْشِفْ عَنَّا الْعَذَابَ إِنَّا مُؤْمِنُونَ ﴿١٢﴾} صدق الله العظيم [الدخان].
    آیا معنای آن این است که عذاب تمام جوامع بشری را چه مسلمان باشند و چه کافر در برخواهد گرفت؟ جواب را در آیات محکم کتاب خداوند پیدا می‌کنید که می‌فرماید:
    {وَإِن مِّن قَرْ‌يَةٍ إِلَّا نَحْنُ مُهْلِكُوهَا قَبْلَ يَوْمِ الْقِيَامَةِ أَوْ مُعَذِّبُوهَا عَذَابًا شَدِيدًا ۚ كَانَ ذَٰلِكَ فِي الْكِتَابِ مَسْطُورً‌ا ﴿٥٨﴾ وَمَا مَنَعَنَا أَن نُّرْ‌سِلَ بِالْآيَاتِ إِلَّا أَن كَذَّبَ بِهَا الْأَوَّلُونَ ۚ وَآتَيْنَا ثَمُودَ النَّاقَةَ مُبْصِرَ‌ةً فَظَلَمُوا بِهَا ۚ وَمَا نُرْ‌سِلُ بِالْآيَاتِ إِلَّا تَخْوِيفًا ﴿٥٩﴾}
    صدق الله العظيم [الإسراء].

    سؤال دیگر اینکه: آیا خداوند اقوام مسلمان را نیز همراه کافران به قرآن عظیم، عذاب خواهد کرد؟ و جواب را در آیات محکم قرآن عظیم پیدا می‌کنید:
    {وَمَا كَانَ رَبُّكَ لِيُهْلِكَ الْقُرَىٰ بِظُلْمٍ وَأَهْلُهَا مُصْلِحُونَ ﴿١١٧} صدق الله العظیم [هود].
    و خداوند تعالی می‌فرماید:
    {وَمَا كُنَّا مُهْلِكِي الْقُرَى إِلَّا وَأَهْلُهَا ظَالِمُوْن} صَدَق الْلَّه الْعَظِيْم [القصص:۵۹]
    این یعنی خداوند تا زمانی که زمین از جور و ستم لبریز نشده باشد، مهدی منتظر را بر نمی‌انگیزد. سپس خلیفه‌ی خدا آنان را به اصلاح امور و برقراری صلح بین تمام مردم عالم فرا می‌خواند تا مسلمان و کافر در آرامش و صلح زندگی کنند؛ اما انسان‌های مفسد فی الارض حاضر به پیروی از ذکر [قرآن عظیم] نمی‌شوند. مسلمانان نیز نمی‌پذیرند تا از ذکری که از تحریف مصون مانده یعنی قرآن عظیم تبعیت کنند. لذا مثل کافرانی خواهند بود که از دعوت به ایمان به کتاب خداوند قرآن عظیم روی برگردانده‌اند و حتی مسلمانان و علمای آنها نیز حاضر نیستند احکام آن را پذیرفته و از آن پیروی کنند و نسبت به هر چه که مخالف آن است، کافر گردند؛ مگر عده کمی از خردمندان که خداوند به آنها رحم کرده است؛ آنها که از عقل خود استفاده کرده و در بیان حق قرآن عظیم تدبر و اندیشه می‌کنند و متوجه می‌شوند او [مهدی منتظر] مردم را به راه حق و راست دعوت و هدایت می‌کند. اما اگر امام مهدی برای کسانی که فکر نمی‌کنند، هزار آیه و برهان محکم از قرآن بیاورد تا شاید از آیات محکم کتاب پیروی کنند؛ اگر آیات بر خلاف یکی از روایاتشان باشد این آیات روشن را که در نفی حدیث جعلی آورده می‌شوند، هر چه که باشند، پشت سر انداخته و از آنها پیروی نمی‌کنند؛ گویا که این آیات را نشنیده و از وجودشان بی‌خبرند و دنبال مطالبی می‌روند که با آیه‌های محکم کتاب مغایرت دارند و دلیلشان هم این است که این احادیث و روایات از افراد معتبر و موثق نقل شده‌اند ولو اینکه با آیات محکم کتابی که برای عالم و جاهل روشن و واضح است، مغایرت داشته باشند. برای مثال این حدیث جعلی که به پیامبر و صحابه حق او نسبت داده شده است :
    اقتباس المشاركة :
    عَن ابْن عُمَر رَضِي الْلَّه عَنْهُمَا ، أَن رَسُوْل الْلَّه صَلَّى الْلَّه عَلَيْه وَسَلَّم قَال : [أُمِرْت أَن أُقَاتِل الْنَّاس ، حَتَّى يَشْهَدُوَا أَن لَا إِلَه إِلَّا الْلَّه ، وَأَن مُحَمَّدا رَسُوْل الْلَّه ، وَيُقِيْمُوْا الصَّلَاة ، وَيُؤْتُوْا الْزَّكَاة ، فَإِذَا فَعَلُوْا ذَلِك عَّصَمُوْا مِنِّي دِمَاءَهُم وَأَمْوَالَهُم إِلَّا بِحَق الْإِسْلَام ، وَحِسَابُهُم عَلَى الْلَّه تَعَالَى] رَوَاه الْبُخَارِي و مُسْلِم .
    خلاصه ترجمه حدیث جعلی:از عمر رضی الله نقل شده است که از رسول الله صلی الله علیه و سلم نقل کرده است:[ به من فرمان داده شده است تا با مردم بجنگم تا زمانی که شهادت به یگانگی خداوند و رسالت محمد بدهند و نماز بپا دارند و زکات بدهند.اگر چنین کردند خون و اموالشان از من درامان است مگر به حکم اسلام و حسابشان با خداست]
    انتهى الاقتباس
    اما خداوند به نبی خود فرمان نداده است تا مردم را به زور وادار کند که ایمان بیاورند. خداوند تعالی می‌فرماید:
    {وَلَوْ شَاءَ رَ‌بُّكَ لَآمَنَ مَن فِي الْأَرْ‌ضِ كُلُّهُمْ جَمِيعًا ۚ أَفَأَنتَ تُكْرِ‌هُ النَّاسَ حَتَّىٰ يَكُونُوا مُؤْمِنِينَ ﴿۹۹﴾} [يونس]
    {لَا إِكْرَ‌اهَ فِي الدِّينِ ۖ قَد تَّبَيَّنَ الرُّ‌شْدُ مِنَ الْغَيِّ ۚ فَمَن يَكْفُرْ‌ بِالطَّاغُوتِ وَيُؤْمِن بِاللَّـهِ فَقَدِ اسْتَمْسَكَ بِالْعُرْ‌وَةِ الْوُثْقَىٰ لَا انفِصَامَ لَهَا ۗ وَاللَّـهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ ﴿۲۵۶﴾} [البقرة]
    {وَقُلِ الْحَقُّ مِن رَّ‌بِّكُمْ ۖ فَمَن شَاءَ فَلْيُؤْمِن وَمَن شَاءَ فَلْيَكْفُرْ‌ ۚ إِنَّا أَعْتَدْنَا لِلظَّالِمِينَ نَارً‌ا أَحَاطَ بِهِمْ سُرَ‌ادِقُهَا ۚ وَإِن يَسْتَغِيثُوا يُغَاثُوا بِمَاءٍ كَالْمُهْلِ يَشْوِي الْوُجُوهَ ۚ بِئْسَ الشَّرَ‌ابُ وَسَاءَتْ مُرْ‌تَفَقًا ﴿۲۹﴾} [الكهف]
    {وَإِن مَّا نُرِ‌يَنَّكَ بَعْضَ الَّذِي نَعِدُهُمْ أَوْ نَتَوَفَّيَنَّكَ فَإِنَّمَا عَلَيْكَ الْبَلَاغُ وَعَلَيْنَا الْحِسَابُ ﴿۴۰﴾} صَدَق الْلَّه الْعَظِيْم [الرعد]
    به فرموده خداوند تعالی بنگرید:
    {فَإِنَّمَا عَلَيْكَ الْبَلَاغُ وَعَلَيْنَا الْحِسَابُ}
    صَدَق الْلَّه الْعَظِيْم
    پس حال که چنین است رسولان خداوند تنها مأمورند که [پیام خداوند را] را به صورت آشکار ابلاغ نمایند. خدا آنها را مأمور نکرده است تا مردم را به زور وادار کنند که ایمان بیاورند. خداوند تعالی می‌فرماید:
    {وَأَطِيعُوا اللَّـهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ ۚ فَإِن تَوَلَّيْتُمْ فَإِنَّمَا عَلَىٰ رَسُولِنَا الْبَلَاغُ الْمُبِينُ ﴿١٢} [التغابن].
    و خداوند تعالی می‌فرماید:
    {وَأَطِيعُوا اللَّـهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَاحْذَرُوا ۚ فَإِن تَوَلَّيْتُمْ فَاعْلَمُوا أَنَّمَا عَلَىٰ رَسُولِنَا الْبَلَاغُ الْمُبِينُ ﴿٩٢} صدق الله العظيم [المائدة].
    و این مأموریت تمام رسولان خداوند است که در کتاب آمده است؛ آنها تنها مأمورند تا [پیام خداوند را] به صورت آشکار ابلاغ کنند. خداوند به آنها فرمان نداده است که با مردم بجنگند و با خونریزی مردم را مجبور کنند که زبونانه ایمان بیاورند. بلکه خداوند تعالی می‌فرماید:
    {وَإِن تُكَذِّبُوا فَقَدْ كَذَّبَ أُمَمٌ مِّن قَبْلِكُمْ ۖ وَمَا عَلَى الرَّ‌سُولِ إِلَّا الْبَلَاغُ الْمُبِينُ ﴿١٨﴾} صدق الله العظيم [العنكبوت]
    فرمان خداوند به تمام رسولانش از اولین آنها گرفته تا آخرینشان که مُحَمَّد رَسُوْل الْلَّه صَلَّى الْلَّه عَلَيْه وَآلِه وَسَلَّم است همین است؛ حال سؤالی که مطرح می‌شود این است که آیا برایتان روشن نشد که خداوند به رسولش فرمان جنگ و خونریزی و غصب اموال و تصاحب زنان مردم را برای اجبار زبونانه آنها به ایمان آوردن نداده است؟ بلکه این فتوای شیطان رجیم است تا باعث انزجار مردم از مسلمانان گردد و ببینند که مسلمانان تشنه خونریزی و تصاحب اموال و زنان هستند و از اسلام و مسلمانان منزجر شوند. علت جعل این حدیث و نسبت دادن آن به رسول خدا و صحابه گرامی‌اش از سوی شیطان همین است.
    اقتباس المشاركة :

    [عَن ابْن عُمَر رَضِي الْلَّه عَنْهُمَا، أَن رَسُوْل الْلَّه صَلَّى الْلَّه عَلَيْه وَسَلَّم قَال: ( أُمِرْت أَن أُقَاتِل الْنَّاس ، حَتَّى يَشْهَدُوَا أَن لَا إِلَه إِلَّا الْلَّه ، وَأَن مُحَمَّدا رَسُوْل الْلَّه، وَيُقِيْمُوْا الصَّلَاة، وَيُؤْتُوْا الْزَّكَاة، فَإِذَا فَعَلُوْا ذَلِك عَّصَمُوْا مِنِّي دِمَاءَهُم وَأَمْوَالَهُم إِلَّا بِحَق الْإِسْلَام، وَحِسَابُهُم عَلَى الْلَّه تَعَالَى) رَوَاه الْبُخَارِي و مُسْلِم ].
    انتهى الاقتباس
    از آنجایی که این حدیث به دروغ به نبیّ خداوند نسبت داده شده است؛ می‌بینید فرمانی که در این حدیث به رسول داده شده است با فرمانی که در آیات محکم کتاب خداوند به ایشان داده شده؛ تفاوت بسیاری دارد. بلکه دو امر کاملأ متناقض است چرا که «حق» و باطل دروغ با یک‌دیگر موافق نیستند، آیا از خدا پروا نمی‌کنید؟ همان‌طور که ما این حدیثِ کتاب بخاری و مسلم را غربال کردیم؛ تمام موارد باطل و جعلی را که برخلاف آیات محکم کتاب خداوند قرآن باشند، در هر کتابی که آمده باشد خواه در تورات و انجیل باشد یا کتاب‌های حدیث و روایت سنت نبوی، غربال کرده و کنار می‌زنیم. من نمی‌توانم مسلمانان و مردم عالم را تا زمانی که به دعوت به پذیرش حکم کتاب خداوند قرآن عظیم و کافر شدن به هرچه که مغایرت با آن است گردن ننهند هدایت کنم؛ چیز دیگری در اختیار من نیست؛ هرکه می‌خواهد ایمان بیاورد و هر که می‌خواهد کافر شود، شایسته نیست مهدی منتظری که به راستی از جانب پرورگارتان آمده است از امیال شما پیروی کند؛ اما مردم خود را به جهالت می‌زنند.
    و اما در پاسخ به کسانی که سؤال می‌کنند امام ناصر محمد یمانی در نزد کدام یک از مشایخ علمی آموزش دیده است؟ امام مهدی ناصر محمد یمانی می‌گوید: به خدایی که جز او خداوندی نیست قسم، الحمد الله رب العالمین که من در تمام عمرم زیر دست هیچ یک از علمای دین و مفتیان آموزش ندیده‌ام چراکه اگر در نزد علمای شما آموزش می‌دیدم از راه راست منحرف می‌شدم. خداوند تعالی می‌فرماید:

    {قُل لَّا أَتَّبِعُ أَهْوَاءَكُمْ ۙ قَدْ ضَلَلْتُ إِذًا وَمَا أَنَا مِنَ الْمُهْتَدِينَ ﴿٥٦﴾ قُلْ إِنِّي عَلَىٰ بَيِّنَةٍ مِّن رَّ‌بِّي} صدق الله العظیم[الأنعام].
    {قُل هَاتُوْا بُرْهَانَكُم إِن كُنْتُم صَادِقِين} صَدَق الْلَّه الْعَظِيْم [البقرة:۱۱۱]
    ای مردم چگونه امکان داشت اگر عده‌ای از علمای شما معلم امام مهدی بوده باشند، او بتواند در بین تمام علمای مسلمین درباره اختلافاتشان حکم کند؟ سؤالی که در برابر عقل و منطق مطرح می‌شود این است که اگر امام مهدی در نزد علمای سنت و جماعت دانش آموخته بود چگونه می‌توانست بر علمای شیعه پیروز شود چون با علمی که در اختیار علمای سنت بود قبل از اینکه مهدی منتظر برانگیخته شود، آنها می‌توانستند علمای شیعه را قانع کنند؛ اگر علم امام مهدی برابر دانش علمای سنت یا شیعه باشد اصلا چه ضرورتی داشت که برانگیخته شود؟ او نه می‌توانست علمای سنت را با علمی که نزد عالمان شیعه آموخته بود قانع نماید و نه می‌توانست علمای شیعه را با دانشی که نزد علمای سنت آموخته اقناع کند. بلکه خداوند واحد قهار، امام مهدی منتظر را به عنوان خلیفه خود بر تمام عالمیان برگزیده و دانش او را در زمینه بیان حق قرآن بر دیگران فزونی داده است تا با بیان حق «قرآن از خود قرآن» بر تمام علمای اهل سنت و شیعه و تمام مذاهب و فرق دینی [که در امر دین متفرق شده و هریک به داشته خود دلخوش هستند] غلبه کند.
    به خداوند قسم محال است که تمام مسلمانان از مهدی منتظری که حقاً از جانب خداوند آمده است راضی باشند. اگر مهدی منتظر از خواسته‌های علمای اهل سنت پیروی کند، عالمان شیعه کافر شده و او را به شدت مورد لعن قرار خواهند داد و اگر از خواسته‌های عالمان شیعه پیروی کند از جانب علمای اهل سنت مورد تکفیر و لعنت قرار خواهد گرفت و پناه بر خدا که مهدی منتظر از شیعیان، سنیان و یا هر یک از دیگر گروه‌های دینی باشد، بلکه من امام مهدی خداوند را به شهادت می‌گیرم و اعلام می‌کنم که نسبت به تعدد مذاهب بطور مطلق کافر هستم چرا که باعث تفرقه در بین مسلمانان شده و آنها را به گروه‌های مختلفی تقسیم کرده است که هر یک به داشته‌های خود دلخوش هستند. شایسته امام مهدی حق نیست که از امیال شما پیروی کند؛ بلکه من مسلمان حنیف بوده و از مشرکان نیستم و مردم را با بصیرت بیان حق قرآن عظیم به سوی خداوند دعوت می‌کنم، همان بصیرتی که با جدِّ من مُحَمَّد رَسُوْل الْلَّه صَلَّى الْلَّه عَلَيْه وَآلِه وَسَلَّم آمده بود؛ تصدیق فرموده خداوند تعالی:
    {قُلْ هَـٰذِهِ سَبِيلِي أَدْعُو إِلَى اللَّـهِ ۚ عَلَىٰ بَصِيرَ‌ةٍ أَنَا وَمَنِ اتَّبَعَنِي ۖ وَسُبْحَانَ اللَّـهِ وَمَا أَنَا مِنَ الْمُشْرِ‌كِينَ ﴿١٠٨﴾} صدق الله العظیم [يوسف]
    شایسته مهدی منتظر نیست که بشریت را به سوی اسلام دعوت کند و سپس بگوید من از شیعیان اثنی عشری هستم و همچنین شایسته او نیست که مردم را به اسلام دعوت کرده و سپس بگوید من از اهل سنت و جماعت هستم بلکه از بشریت، با بصیرتی که از جانب خداوند آمده‌آست دعوت می‌کند و نمی‌خواهد گروه‌بندی جدیدی در بین مسلمانان ایجاد کند و می‌گوید من از مسلمانان هستم. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
    {وَمَنْ أَحْسَنُ قَوْلًا مِّمَّن دَعَا إِلَى اللَّـهِ وَعَمِلَ صَالِحًا وَقَالَ إِنَّنِي مِنَ الْمُسْلِمِينَ ﴿٣٣﴾} صدق الله العظيم [فصلت].
    خداوند تعالی نفرموده است که: بگو من از شیعیان یا ازاهل سنت و جماعت هستم، چگونه می‌توانید مردم را قانع کنید که به اسلام رو کنند، درحالی‌که خودتان در دین خدا متفرق و دسته‌دسته‌اید و عده‌ای از شما عده‌ی دیگر را تکفیر و برخی یک‌دیگر را مورد لعن قرار می‌دهید آیا پروا نمی‌کنید؟ ای علمای امت اسلامی در هر مذهب و فرقه‌ای که هستید از خدا تقوا کنید؛ شما از فرمان او در آیات محکم کتابش سرپیچی کرده‌اید که می‌فرماید:
    {وَلَا تَكُونُوا كَالَّذِينَ تَفَرَّ‌قُوا وَاخْتَلَفُوا مِن بَعْدِ مَا جَاءَهُمُ الْبَيِّنَاتُ ۚ وَأُولَـٰئِكَ لَهُمْ عَذَابٌ عَظِيمٌ ﴿۱۰۵﴾} صَدَق الْلَّه الْعَظِيْم [آل عمران]
    آیا نمی‌دانید اختلاف و تفرقه‌ای که بین شماست باعث ضعف و از بین رفتن شوکتتان شده و شما را به امتی ذلیل و مستضعف تبدیل نموده است و تا زمانی که امت واحدی در راه راست خداوند و مسلمان حنیف نسبت به رب العالمین نباشید و هم چنان یک‌دیگر را شیعه و سنی و مالکی و یا صوفی بخوانید؛ شوکت و عزت و مجدتان باز نخواهد گشت؛ آیا پروا نمی‌کنید؟ آیا خداوند در آیات محکم کتابش شما را از این کار نهی نکرده است؟ خداوند تعالی می‌فرماید:
    {شَرَ‌عَ لَكُم مِّنَ الدِّينِ مَا وَصَّىٰ بِهِ نُوحًا وَالَّذِي أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ وَمَا وَصَّيْنَا بِهِ إِبْرَ‌اهِيمَ وَمُوسَىٰ وَعِيسَىٰ ۖ أَنْ أَقِيمُوا الدِّينَ وَلَا تَتَفَرَّ‌قُوا فِيهِ ۚ كَبُرَ‌ عَلَى الْمُشْرِ‌كِينَ مَا تَدْعُوهُمْ إِلَيْهِ ۚ اللَّـهُ يَجْتَبِي إِلَيْهِ مَن يَشَاءُ وَيَهْدِي إِلَيْهِ مَن يُنِيبُ ﴿۱۳﴾} صَدَق الْلَّه الْعَظِيْم [الشورى]
    آیا نمی‌دانید اختلاف و تفرقه‌ای که میان شماست باعث ضعف و از بین رفتن شوکتتان شده و شما را به امتی ذلیل و مستضعف تبدیل نموده است و تا زمانی که امت واحدی در راه راست خداوند و مسلمان حنیف نسبت به رب العالمین نباشید و هم‌چنان یکدیگر را شیعه و سنی و مالکی و یا صوفی بخوانید؛ شوکت و عزت و مجدتان بازنخواهد گشت؟ آیا تقوا نمی‌کنید؟ آیا خداوند در آیات محکم کتابش شما را از این کار نهی نکرده است ؟ خداوند تعالی می‌فرماید:
    {وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّـهِ جَمِيعًا} [آل عمران:۱۰۳]
    {وَأَنَّ هَـٰذَا صِرَ‌اطِي مُسْتَقِيمًا فَاتَّبِعُوهُ ۖ وَلَا تَتَّبِعُوا السُّبُلَ فَتَفَرَّ‌قَ بِكُمْ عَن سَبِيلِهِ ۚ ذَٰلِكُمْ وَصَّاكُم بِهِ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ ﴿۱۵۳﴾} [الأنعام]

    {مُنِيبِينَ إِلَيْهِ وَاتَّقُوهُ وَأَقِيمُوا الصَّلَاةَ وَلَا تَكُونُوا مِنَ الْمُشْرِ‌كِينَ ﴿٣١﴾ مِنَ الَّذِينَ فَرَّ‌قُوا دِينَهُمْ وَكَانُوا شِيَعًا ۖ كلّ حزبٍ بِمَا لَدَيْهِمْ فَرِ‌حُونَ ﴿٣٢﴾} [الروم].
    {وَلَا تَنَازَعُوا فَتَفْشَلُوا وَتَذْهَبَ رِ‌يحُكُمْ ۖ} صَدَق الْلَّه الْعَظِيْم [الأنفال:۴۶]

    اما شما متفرق شده و دینتان را به فرقه‌های مختلف تقسیم کرده‌اید و هر گروهی به دانشی که در نزدشان است دلخوش است و همگی از پذیرش حکمیت کتاب خداوند قرآن عظیم در موارد اختلافشان اعراض می‌کنید. حکم با خداست و تنها وظیفه‌ای که بر عهده مهدی منتظر است این است که حکم حق را از آیات محکم کتاب خداوند قرآن عظیم برایتان استنباط نماید. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
    {وَمَا اخْتَلَفْتُمْ فِيهِ مِن شَيْءٍ فَحُكْمُهُ إِلَى اللَّـهِ} صَدَّق الْلَّه الْعَظِيْم [الشورى:۱۰]
    اگر به کتاب خداوند ایمان دارید پس چرا حاضر نیستید داوری کتاب خداوند قرآن عظیم در میانتان را بپذیرید. خداوند تعالی می‌فرماید:
    {أَفَحُكْمَ الْجاهليّة يَبْغُونَ ۚ وَمَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللَّـهِ حُكْمًا لِّقَوْمٍ يُوقِنُونَ ﴿٥٠﴾} صدق الله العظيم [المائدة].
    علمای مسلمین و پیروانشان را مورد خطاب قرار می‌دهم از خداوند آن‌گونه که شایسته اوست، تقوا کنید. برای خدا مسلمان بوده و در برابر حکم او تسلیم باشید و از دعوت به پذیرش حکمیت خداوند اعراض نکنید که شما را با عذابی از جانب خود نابود می‌سازد. طاغوت، شیطان رجیم قصد دارد با احادیث و روایاتی که برخلاف آیات محکم کتاب خداوند قرآن عظیم هستند، شما را به سختی گمراه سازد.
    ای علمای امت، قسم به خداوند عظیم، پروردگار آسمان‌ها و زمین و آنچه بین آنهاست و قسم به خداوند عرش عظیم که من مهدی منتظر حق هستم که از جانب خداوند به عنوان خلیفه شما برگزیده شده‌ام. من سر خود این انتخاب را انجام نداده‌ام بلکه خداوند در رویای صادق و از طریق رسول خود این فتوی را به من داده است که من مهدی منتظر هستم وعالمی از قرآن با من مجادله نخواهد کرد مگر آنکه مغلوب من شود و این [حجت] بین من و شماست که من با علم و دانش قاطع و روشنی که از آیات محکم کتاب خداوند قرآن عظیم دارم بر همه علما غلبه می‌کنم.
    ای علمای عزیز امت شما را به خدا سوگند می‌دهم آیا عقل و منطق می‌پذیرد که امام مهدی منتظر حق از جانب خداوند برانگیخته شود و او علمای مسلمین و نصاری و یهودی را به پذیرش احکام کتاب بخاری و مسلم که در نزد اهل سنت و یا کتاب بحار الانوار که در نزد شیعیان است دعوت کند؟ به خداوند که اگر درست فکر کنید عقلتان آن را مطلقاً رد می‌کند و سپس به شما می‌گوید منطق حکم می‌کند که اگر مهدی منتظر برای داوری بین آراء مختلف دینی فرستاده شده باشد باید همه را به سوی کتاب خداوند قرآن عظیم دعوت کرده و این کتاب را مرجع حل اختلافاتی قرار دهد که در تورات؛ انجیل یا سنت نبوی وجود دارند؛ چرا که برانگیخته شدن امام مهدی تنها برای دعوت مسلمانان نیست، بلکه دعوت او متوجه تمام علمای مسلمان و نصاری و یهود و تمام مردم است. او همگان را به سوی ذکری دعوت می‌کند که برای تمام عالمیان فرستاده شده است تا به احکام آن عمل کرده و از آن پیروی کنند و نسبت به هر چه که مخالف با آیات محکم آن است کافر شوند. اما شش سال بر من گذشته است و حتی علمای مسلمین به دعوت من برای پذیرش حکمیت کتاب خداوند قرآن عظیم پاسخ نداده و ناصر محمد یمانی را به جنون و هذیان‌ گویی و ارتداد و گمراهی متهم می‌کنند. جرم او چیست که بخشیده نمی‌شود؟ آیا گناه او این است که از شما دعوت می‌کند تا با بصیرتی که از جانب خداوند فرستاده شده به عبادت خداوندی رو آورید که جز او خدایی نیست و شریکی ندارد و این بصیرت یعنی قرآن عظیم همان بصیرتی است که به مُحَمَّد رَسُوْل الْلَّه داده شده است؟ ومُحَمَّد رَسُوْل الْلَّه -صَلَّى الْلَّه عَلَيْه وَآلِه وَسَلَّم- با وجود اینکه تورات و انجیل از جانب خداوند آمده بودند؛ اما با استناد به آنها با مردم بحث نمی‌نمود چرا که هر دو تحریف شده‌اند؛ همچنان که احادیث و روایات سنت نبوی تحریف شده‌اند و شما از آن آگاه هستید. دیگر چه چیزی جز قرآن عظیم هست تا شما را به پذیرش احکام آن و کافر بودن به هرچه که بر خلاف آیات محکم آن است، دعوت کنم؟ آیا فکر نمی‌کنید؟
    از انصار برگزیده پیشگام و تمام حق‌جویان می‌خواهم که گفت‌وگو را به علمای امت و امام ناصر محمد یمانی واگذار کنند. در پایگاه هاشمی تنها کسانی به بحث با من بپردازند که از علمای مسلمین باشند تا اعضای این پایگاه در تنگنا قرار نگرفته و ما را از اینجا بیرون نکنند؛ امام مهدی ناصر یمانی برای بحث با علمای امت، کافی است و شما نمی‌توانید مانند امام مهدی ناصر یمانی در برابر آنها حجت حق بیاورید. همچنین در مورد کسانی که بیانات مرا در پایگاه‌های اسلامی نشر می‌دهند، چه کسی شما را از تصحیح املایی آنها منع کرده است؟ بلکه از نظر املایی آنها را تصحیح کنید. شما می‌دانید ناصر محمد یمانی هیچ‌گاه یکی از علمای مسلمین نبوده است و بیان حق قرآن را خداوند به او آموخته است و اما برهان بیان (حق قرآن) ، الحمدالله که ما آن را همان‌گونه که خداوند به ما الهام کرده است می‌نویسیم. اما من به علت حکمت خداوند در نحو و املا مهارت ندارم و علی‌رغم اینکه علمای امت همگی از نظر علم نحو و املا و تجوید بر امام ناصر محمد یمانی برتری دارند اما نمی‌توانند بیان و شرحی هدایتگرتر و برتر از بیان امام ناصر محمد یمانی ارائه دهند .
    سؤالی که مطرح می‌شود این است که چه کسی بیان حق قرآن را به امام مهدی آموزش داده است؟ پاسخ امام مهدی این است که از خدا بترسید و چیزی را که نمی‌دانید به خداوند نسبت ندهید و سپس خداوند به شما می‌آموزد. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
    {وَاتَّقُوا اللَّـهَ ۖ وَيُعَلِّمُكُمُ اللَّـهُ ۗ وَاللَّـهُ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ ﴿۲۸۲﴾} صَدَق الْلَّه الْعَظِيْم [البقرة]
    اما در مورد ْمَسِيْح عِيْسَى ابْن مَرْيَم -صَلَّى الْلَّه عَلَيْه وَآلِه وَسَلَّم- خداوند روح او را مانند روح اصحاب کهف قرار داد و او بعدها به آن جمع افزوده شد [رقیم]. او در تابوت سکینه قرار دارد. خداوند روح مَسِيْح عِيْسَى ابْن مَرْيَم –صَلَّى الْلَّه عَلَيْه وَآلِه وَسَلَّم- را بالا برد و جسدش را مطهر و پاک نمود و کافران نتوانستند به آن [جسد عیسی علیه السلام] آسیبی برسانند. خداوند تعالی می‌فرماید:
    {إِذْ قَالَ اللَّـهُ يَا عِيسَىٰ إِنِّي مُتَوَفِّيكَ وَرَ‌افِعُكَ إِلَيَّ وَمُطَهِّرُ‌كَ مِنَ الَّذِينَ كَفَرُ‌وا(۵۵)} صَدَق الْلَّه الْعَظِيْم [آل عمران]
    اما فرموده خداوند تعالی: {إِنِّي مُتَوَفِّيكَ وَرَ‌افِعُكَ إِلَيَّ} منظور روح مسیح عیسی بن مریم صلی الله علیه و سلم است و اما این فرموده خداوند تعالی : {وَمُطَهِّرُ‌كَ مِنَ الَّذِينَ كَفَرُ‌وا} منظور جسد مسیح عیسی بن مریم صلی الله علیه و سلم است که از قصد سوء کافران پاک ماند آنها نه او را به قتل رساندند و نه سرش را از بدنش جدا کنند.
    بلکه روح القدس و فرشتگان او را در تابوت سکینه قرار دادند و او «رقیم» است که به اصحاب کهف اضافه شده‌است. مسیح عیسی بن مریم –صلی الله علیه و علی امه و اسلم تسلیما- باز خواهد گشت، چون مسیح کذاب ادعا می‌کند مسیح عیسی بن مریم است و سپس ادعای خدایی می‌کند. او عیسی مسیحِ حق و فرزند مریم نیست بلکه دروغ گفته و شخصیت عیسی مسیح فرزند مریم را جعل می‌کند و به این دلیل مسیح کذاب نامیده می‌شود که مسیح عیسی بن مریم حق که بر او و مادرش سلام و صلوات باد نیست. هر کس می‌خواهد مسیح حق را بشناسد باید به حقایقی که در ده آیه‌ی اول سوره «کهف» آمده است توجه کامل کند تا به دنبال مسیح کذاب نیفتد. این آیات حاوی واقعیات مربوط به مسیح حق هستند. آیا شما حقایق مربوط به مسیح عیسی بن مریم حق که در ده آیه‌ی اول سوره کهف آمده است درنیافته‌اید؟ خداوند تعالی می‌فرماید:
    بِسْمِ اللَّـهِ الرَّ‌حْمَـٰنِ الرَّ‌حِيمِ
    {الْحَمْدُ لِلَّـهِ الَّذِي أَنزَلَ عَلَىٰ عَبْدِهِ الْكِتَابَ وَلَمْ يَجْعَل لَّهُ عِوَجًا ۜ ﴿١﴾ قَيِّمًا لِّيُنذِرَ‌ بَأْسًا شَدِيدًا مِّن لَّدُنْهُ وَيُبَشِّرَ‌ الْمُؤْمِنِينَ الَّذِينَ يَعْمَلُونَ الصَّالِحَاتِ أَنَّ لَهُمْ أَجْرً‌ا حَسَنًا ﴿٢﴾ مَّاكِثِينَ فِيهِ أَبَدًا ﴿٣﴾ وَيُنذِرَ‌ الَّذِينَ قَالُوا اتَّخَذَ اللَّـهُ وَلَدًا ﴿٤﴾ مَّا لَهُم بِهِ مِنْ عِلْمٍ وَلَا لِآبَائِهِمْ ۚ كَبُرَ‌تْ كَلِمَةً تَخْرُ‌جُ مِنْ أَفْوَاهِهِمْ ۚ إِن يَقُولُونَ إِلَّا كَذِبًا ﴿٥﴾ فَلَعَلَّكَ بَاخِعٌ نَّفْسَكَ عَلَىٰ آثَارِ‌هِمْ إِن لَّمْ يُؤْمِنُوا بِهَـٰذَا الْحَدِيثِ أَسَفًا ﴿٦﴾ إِنَّا جَعَلْنَا مَا عَلَى الْأَرْ‌ضِ زِينَةً لَّهَا لِنَبْلُوَهُمْ أَيُّهُمْ أَحْسَنُ عَمَلًا ﴿٧﴾ وَإِنَّا لَجَاعِلُونَ مَا عَلَيْهَا صَعِيدًا جُرُ‌زًا ﴿٨﴾ أَمْ حَسِبْتَ أَنَّ أَصْحَابَ الْكَهْفِ وَالرَّ‌قِيمِ كَانُوا مِنْ آيَاتِنَا عَجَبًا ﴿٩﴾ إِذْ أَوَى الْفِتْيَةُ إِلَى الْكَهْفِ فَقَالُوا رَ‌بَّنَا آتِنَا مِن لَّدُنكَ رَ‌حْمَةً وَهَيِّئْ لَنَا مِنْ أَمْرِ‌نَا رَ‌شَدًا ﴿١٠﴾}
    صدق الله العظيم.

    برانگیخته شدن اصحاب کهف یکی از نشانه‌های بزرگ قیامت است؛ تصدیق فرموده خداوند تعالی:
    {وَكَذَٰلِكَ أَعْثَرْ‌نَا عَلَيْهِمْ لِيَعْلَمُوا أَنَّ وَعْدَ اللَّـهِ حَقٌّ وَأَنَّ السَّاعَةَ لَا رَ‌يْبَ فِيهَا} صَدَق الْلَّه الْعَظِيْم [الكهف:۲۱]
    حکمت پیدا شدن آنها این بود که بنایی برای استتار آنها ساخته شود تا زمانی که حکمت خداوند از ماندنشان است فرارسد. چرا که مردم آنها را درحالی‌که در خواب بودند پیدا کردند. صدایشان کرده و تلاش کردند بیدارشان کنند اما نتوانستند و نمی‌دانستند داستان بقای آنها و حکمت آن در چیست لذا علم آن را به خداوند واگذار کرده و گفتند:
    {ابْنُوا عَلَيْهِم بُنْيَانًا ۖ رَّ‌بُّهُمْ أَعْلَمُ بِهِمْ} صَدَق الْلَّه الْعَظِيْم [الكهف:۲۱]
    اما خداوند سبحان حکمت بقای آنها را برای ما بیان نموده است .خداوند تعالی می‌فرماید:
    {وَكَذَٰلِكَ أَعْثَرْ‌نَا عَلَيْهِمْ لِيَعْلَمُوا أَنَّ وَعْدَ اللَّـهِ حَقٌّ وَأَنَّ السَّاعَةَ لَا رَ‌يْبَ فِيهَا} صَدَق الْلَّه الْعَظِيْم [الكهف:۲۱]
    برانگیخته شدن مسیح عیسی بن مریم نیز از نشانه‌های بزرگ ساعت و قیامت است و خداوند تعالی می‌فرماید:
    {وَإِنَّهُ لَعِلْمٌ لِّلسَّاعَةِ فَلَا تَمْتَرُ‌نَّ بِهَا وَاتَّبِعُونِ ۚ هَـٰذَا صِرَ‌اطٌ مُّسْتَقِيمٌ ﴿۶۱﴾} صِدّق الْلَّه الْعَظِيْم [الزخرف]
    لذا به اصحاب کهف اضافه شده است تا از نشانه‌های بزرگ ساعت باشد و همچنین در میان اصحاب کهف باشد که خود نشانه‌ای شگفت از جانب خداوند برای مردم هستند.وَسَلَام عَلَى الْمُرْسَلِيْن وَالْحَمْد لِلَّه رَب الْعَالَمِيْن..
    أَخُوْكُم الْإِمَام الْمَهْدِي نَاصِر مُحَمَّد الیمانی
    ـــــــــــــــــــــ
    *جهیمان یکی از مدعیان مهدویت بود که درمحرم سال 1400 با اغفال مردم ساده و وارد کردن سلاح داخل تابوت مردگان اقدام به اشغال مسلحانه مسجد الحرام کرد که با دخالت نیروهای دولتی منجر به کشته شدن عده زیادی شد.

    اقتباس المشاركة 36836 من موضوع سلسلة حوارات الإمام في منتديات أشراف أونلاين..

    - 7 -
    الإمام ناصر محمد اليماني
    16 - 01 - 1432 هـ
    23 - 12 - 2010 مـ
    01:25 صباحاً
    ــــــــــــــــــــــ



    أحد الردود في المنتديات العلميّة الهاشميّة ..

    بسم الله الرحمن الرحيم، والصلاة والسلام على جدّي محمد رسول الله صلى الله عليه وآله الأطهار وجميع المسلمين وأسلم تسليماً..
    ويا أخي الكريم (من يخاف وعيد)، أرجو من شخصكم الكريم مراجعة البيانات التي قمت بنسخها فتفصل الكلمات المشبوكة عن بعضها ليفقه البيانَ الباحثُ عن الحقّ فهذه ملاحظة، ولا داعي لنسخ بياناتي إلى هذا الموقع حتى لا يتشتت فكر الباحث عن الحقّ، وما دام الإمام ناصر محمد اليماني ضيفاً في هذا الموقع لطلب الحوار مع كافة الباحثين عن الحقّ من علماء الأمّة ومفتي الديار حتى يتبيّن للمسلمين شأن الإمام ناصر محمد اليماني هل ينطق بالحقّ ويهدي إلى صراطٍ مستقيمٍ.

    ويا أيها الرجل الذي يقول لناصر محمد اليماني لماذا لم يحاور علماء الأمّة أمثال عايض القرني وغيره من علماء المسلمين؟ ومن ثمّ يردّ عليه الإمام ناصر محمد اليماني وأقول: فلماذا نحن هنا إلا للدعوة إلى الحوار بين الإمام ناصر محمد اليماني وبين علماء المسلمين على مختلف مذاهبهم وفرقهم برغم أني قد أعددت لهم طاولة الحوار العالميّة
    (منتديات البشرى الإسلاميّة موقع الإمام ناصر محمد اليماني)، وحاورني كثيرٌ من العلماء ولكن بأسماءٍ مستعارةٍ، وأقمت على الذين حاوروني منهم الحجّة بالحقّ من محكم كتاب الله القرآن العظيم، وكذلك حاورني كثيرٌ من الجاهلين والباحثين عن الحقّ وأقمت عليهم الحجّة بالحقّ، وكذلك كم أجبنا على السائلين عن بيان آيات بالقرآن العظيم، وانتظرنا قدوم علماء الأمّة المشهورين يفدون لحوار الإمام ناصر محمد اليماني في طاولة الحوار العالميّة الحرة لكافة علماء الأمّة للحوار مع الإمام ناصر محمد اليماني فانتظرت لهم ست سنواتٍ ولم يحضر علماء الأمّة المشهورون، وعلمنا بحجّتهم أنهم يقولون: "كيف نحاور المدعو ناصر محمد اليماني في موقعه فلربما يستغل معرفاتنا لديه فيكتب علينا ما لم نقله أو يقوم بحذف الردود التي نقيم عليه الحجّة فيها". ومن ثمّ يردّ عليهم الإمام ناصر محمد اليماني وأقول: أعوذ بالله أن أكون من الجاهلين، فكيف أدّعي أني الإمام المهدي الناصر للحقّ ثم لا تكون الحقوق محفوظةً لدينا؟ والله المستعان على ما يصفون. فذلك ظنٌّ بغير الحقّ في الإمام ناصر محمد اليماني، وعفا الله عنهم فليجتنبوا كثيراً من الظنّ الذي ليس له برهانٌ إن كانوا يتقون، وبسبب حجتهم هذه عن سبب القدوم لحوار الإمام ناصر محمد اليماني في موقعه مما أجبر المهديّ المنتظَر ناصر محمد اليماني أن يدعو علماء الأمّة للحوار في موقعٍ محايدٍ فلا أصحابه من أنصار ناصر محمد اليماني ولا هم ضدّ دعوة الإمام ناصر محمد اليماني في الدعوة إلى اتّباع كتاب الله القرآن العظيم وسنّة رسوله الحقّ التي لا تخالف لمحكم القرآن العظيم، فهم لا يزالون يريدون أن يتبيّنوا من الإمام ناصر محمد اليماني وينتظروا لعلماء الأمّة هل يقيمون الحجّة على الإمام ناصر محمد اليماني، ومن ثمّ يكون لهم الشرف أن جعلهم الله سبباً لإنقاذ المسلمين من أن يضلّ المسلمين الإمامُ ناصر محمد اليماني إن كان على ضلالٍ مبينٍ، كون العلماء إذا أقاموا على الإمام ناصر محمد اليماني حجّة العلم والسلطان من محكم القرآن فحتماً سوف ينفضّ عن الإمام ناصر محمد اليماني أنصارُه في مختلف دول العالمين، فيكون للمنتديات العالميّة الهاشميّة الفخر أنّ الله جعلهم سبباً في إنقاذ المسلمين من أن يضلّهم الإمام ناصر محمد اليماني عن الصراط المستقيم، أو يكون لأصحاب هذا الموقع الفخر العظيم بالحقّ في أنّ الله جعلهم السبب في تبيان حقيقة الإمام المهدي ناصر محمد اليماني لعلماء المسلمين وأمّتهم كونهم استضافوا الإمام ناصر محمد اليماني لحوار علماء الأمّة في موقعهم المحايد ليكونوا شهداء بالحقّ فهم لا يزالون ينتظرون وفود شخصياتٍ من علماء الأمّة لحوار الإمام ناصر محمد اليماني حتى يتبيّن لهم ولعلماء الأمّة شأن الإمام ناصر محمد اليماني، فهل هو من الضالين المُضلّين عن الصراط المستقيم؟ أم إنّه ليدعو إلى الحقّ ويهدي بالقرآن المجيد إلى صراط العزيز الحميد فيخرج الناس من الظلمات إلى النور؟

    ولكن يا أحبتي في الله المشرفين المكرمين على المنتديات العلميّة الهاشميّة أرأيتم لو أنّ ناصر محمد اليماني ضيفٌ عند أحدكم في داره فهل يترك أحد من السفهاء يأتي فيجرح ضيفه ويسبّه ويشتمه بغير الحقّ؟ فليس من اللّائق أن تتركوا السفهاء الجاهلين أن يتمادوا بالافتراء والتجريح فيكتبون ما يفترون على الإمام ناصر محمد اليماني بما لم يقله ويستهزئون بشأنه ويصفونه بالهلوسة والجنون ويقول الإمام ناصر محمد اليماني للسفهاء ما أمرنا الله أن نقوله لهم:
    {لَنَا أَعْمَالُنَا وَلَكُمْ أَعْمَالُكُمْ سَلَامٌ عَلَيْكُمْ لَا نَبْتَغِي الْجَاهِلِينَ ﴿٥٥﴾} [القصص]، وإنما جئنا لحوار علماء المسلمين الذين يقرعون الحجّة بالحجّة، وأمّا الجرح والقدح والافتراء فليس من القيم ولا من شيم المؤمنين، ونصيحتي لكم ذروا الحوار مع الإمام ناصر محمد اليماني لعلماء المسلمين وسوف يكفونكم شرّ الإمام ناصر محمد اليماني إن كان على ضلالٍ مبينٍ فيخرسوا لسان ناصر محمد اليماني بسلطان العلم الحقّ إن كان الحقّ معهم، أو يقيم عليهم الإمام ناصر محمد اليماني حجّة العلم والسلطان من محكم القرآن إن كان الحقّ مع الإمام ناصر محمد اليماني، فالحقّ أحقّ أن يتبع. فاتقوا الله أيها الجاهلون الذين يحاجّون في بيان آيات القرآن بغير سلطانٍ آتاهم من الرحمن، وسوف ينالون مقت الله ومقت المؤمنين. فتذكروا قول الله تعالى: {الَّذِينَ يُجَادِلُونَ فِي آيَاتِ اللَّـهِ بِغَيْرِ سُلْطَانٍ أَتَاهُمْ ۖ كَبُرَ مَقْتًا عِندَ اللَّـهِ وَعِندَ الَّذِينَ آمَنُوا ۚ كَذَٰلِكَ يَطْبَعُ اللَّـهُ عَلَىٰ كُلِّ قَلْبِ مُتَكَبِّرٍ جَبَّارٍ ﴿٣٥} صدق الله العظيم [غافر].

    ويا معشر المسلمين، ليس من العقل والمنطق أن يظهر لكم المهديّ المنتظَر للمبايعة عند البيت العتيق من قبل التصديق من هيئة كبار العلماء بمكة المكرمة، فلن يظهر المهديّ المنتظَر عند البيت العتيق ليبايعه علماء المسلمين على اتّباع الحقّ إلا من بعد أن يصدق بشأنه علماءُ المسلمين ويأذن له بالظهور أولياء المسجد الحرام من الأسرة الحاكمة ومفتي ديارهم، أفلا تعلمون أنّ سبب ضلال جهيمان عن الحقّ كونه اتّبع الروايات المفتراة أنّ المهدي المنتظَر يظهر للبيعة من قبل التصديق ثم يغزوه جيشٌ فيخسف الله بهم في البيداء؟ فكيف يعذب الله القوم وجهيمان لم يقم عليهم حجّة العلم والسلطان؟ بل ظهر عند البيت العتيق للبيعة من قبل التصديق والإذن من أولياء المسجد الحرام، فليس البرّ أن تأتوا البيوت من ظهورها ولكن البرّ أن تتقوا الله وتأتوا البيوت من أبوابها، ولذلك لن يظهر المهديّ المنتظَر الحقّ من ربّكم للمبايعة عند البيت العتيق إلا من بعد الحوار والتصديق، ومن ثمّ يظهر لكم المهديّ المنتظَر عند البيت العتيق إن كنتم تعقلون، ثم يلاقي الترحيب، ولن يكون سبباً في سفك قطرة دم مسلمٍ في بيت الله المعظم، وقد ذاق جهيمان وبال أمره ولكن للأسف إنّ سبب ضلال جهيمان هو أنّ علماء الأمّة يتّبعون رواياتٍ مفترياتٍ في السُّنة النبويّة كمثل قول المفترين عن النبيّ وزوجاته المكرمات:
    اقتباس المشاركة :
    [عن عائشة وحفصة وأم سلمة ففى صحيح مسلم عن أم سلمة قالت قال رسول الله: (يعوّذ عائذ بالبيت فيبعث إليه بعث فإذ كانوا ببيداء من الأرض خسف بهم فقلت يا رسول الله فكيف بمن كان كارها قال يخسف به معهم ولكنه يبعث يوم القيامة على نيته.
    وفى الصحيحين عن عائشة قالت: (عبث رسول الله فى منامه فقلنا يا رسول الله صنعت شيئا فى منامك لم تكن تفعله فقال العجب أن ناسا من أمتى يؤمون هذا البيت برجل من قريش وقد لجأ إلى البيت حتى إذا كانوا بالبيداء خسفت بهم فقلنا يا رسول الله أن الطريق قد يجمع الناس قال نعم فيهم المستنصر والمجنون وإبن السبيل فيهلكون مهلكا واحدا ويصدرون مصادر شتى يبعثهم الله عز وجل على نياتهم.
    وفى لفظ للبخارى عن عائشة قالت قال رسول الله: ( يغزو جيش الكعبة فإذا كانوا ببيداء من الأرض يخسف بأولهم وآخرهم قالت قلت يا رسول كيف يخسف بأولهم وآخرهم وفيهم أسواقهم ومن ليس منهم قال يخسف بأولهم وآخرهم ثم يبعثون على نياتهم) ]
    انتهى الاقتباس
    انتهى
    ولذلك كان جهيمان ينتظر أن يخسف الله بالجيش السعودي الذي جاء ليخرجه من بيت الله المعظم، ولكن الله نصر الحقّ على الباطل وتَمّ قتل جهيمان، وأُلقي القبض على أتباعه الذين أضلهم بغير علم من الله؛ بل تسبب في سفك الدم في بيت الله المحرم. والسؤال الذي يطرح نفسه هو فما السبب الذي جعل جهيمان يلجأ لبيت الله المحرم للفساد فيه؟ ألا وإن ذلك حدث بسبب اتّباع علماء المسلمين للروايات المفتراة التي تخالف العقل والمنطق وتخالف لما أنزل الله في محكم كتابه، فكيف يخسف الله بالجيش الذي يأتي لإخراج رجلٍ يريد الظهور عند البيت العتيق للبيعة من قبل التصديق؟ فما يدريهم أنه هو المهديّ المنتظَر ولم يعذبهم الله وهو لم يقم الحجّة عليهم بسلطان العلم؟ أّفّلا تتقون؟

    فتعالوا لنعلّمكم كيف سوف يُظهر اللهُ خليفته في الأرض المهديّ المنتظَر، وذلك لأنّه سوف يدعو البشر إلى اتّباع الذكر المحفوظ من التحريف الذي بين أيديهم والاحتكام إليه فيما كانوا فيه يختلفون، وقد عَلِمَ بذكر القرآن العظيم كافةُ البشر وهو الحجّة عليهم من قبل أن يبعث الله المهديّ المنتظَر، وإنما المهديّ المنتظَر يذكّرهم بكتاب الله القرآن العظيم ذكر العالمين أن يتّبعوه من شاء منهم أن يستقيم، فإذا أعرضوا عن دعوة المهديّ المنتظَر إلى الاحتكام إلى كتاب الله القرآن العظيم، ومن ثم يعرض علماء المسلمين والنصارى واليهود وأمّتهم ويتبعوا ما خالف لمحكم كتاب الله القرآن العظيم في التوراة والإنجيل والأحاديث المفتراة في السُّنة النبويّة، ومن ثمّ يغضب الله لكتابه تصديقاً لقول الله تعالى:
    {حم ﴿١﴾ وَالْكِتَابِ الْمُبِينِ ﴿٢﴾ إِنَّا أَنزَلْنَاهُ فِي لَيْلَةٍ مُّبَارَ‌كَةٍ ۚ إِنَّا كُنَّا مُنذِرِ‌ينَ ﴿٣﴾ فِيهَا يُفْرَ‌قُ كُلُّ أَمْرٍ‌ حَكِيمٍ ﴿٤﴾ أَمْرً‌ا مِّنْ عِندِنَا ۚ إِنَّا كُنَّا مُرْ‌سِلِينَ ﴿٥﴾ رَ‌حْمَةً مِّن رَّ‌بِّكَ ۚ إِنَّهُ هُوَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ ﴿٦﴾ ربّ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْ‌ضِ وَمَا بَيْنَهُمَا ۖ إِن كُنتُم مُّوقِنِينَ ﴿٧﴾ لَا إِلَـٰهَ إِلَّا هُوَ يُحْيِي وَيُمِيتُ ۖ رَ‌بُّكُمْ وربّ آبَائِكُمُ الْأَوَّلِينَ ﴿٨﴾ بَلْ هُمْ فِي شكّ يَلْعَبُونَ ﴿٩﴾ فَارْ‌تَقِبْ يَوْمَ تَأْتِي السَّمَاءُ بِدُخَانٍ مُّبِينٍ ﴿١٠﴾ يَغْشَى النَّاسَ ۖ هَـٰذَا عَذَابٌ أَلِيمٌ ﴿١١﴾ رَّ‌بَّنَا اكْشِفْ عَنَّا الْعَذَابَ إِنَّا مُؤْمِنُونَ ﴿١٢﴾ أَنَّىٰ لَهُمُ الذِّكْرَ‌ىٰ وَقَدْ جَاءَهُمْ رَ‌سُولٌ مُّبِينٌ ﴿١٣﴾ ثُمَّ تَوَلَّوْا عَنْهُ وَقَالُوا مُعَلَّمٌ مَّجْنُونٌ ﴿١٤﴾ إِنَّا كَاشِفُو الْعَذَابِ قَلِيلًا ۚ إِنَّكُمْ عَائِدُونَ ﴿١٥﴾ يَوْمَ نَبْطِشُ الْبَطْشَةَ الْكُبْرَ‌ىٰ إِنَّا مُنتَقِمُونَ ﴿١٦﴾} صدق الله العظيم [الدخان].

    وآية الدخان تأتيهم من كوكب العذاب تصديقاً للوعد الحقّ في محكم الكتاب للذين أعرضوا عن الدعوة إلى الاحتكام إلى القرآن واتباعه والكفر بما يخالف لمحكمه، ومن ثمّ يغضب الله لكتابه فيُظهر خليفته الداعي إليه بآية الدخان المبين الذي يغشى الناس منه عذاب أليم مسلمهم والكافر المعرضين عن القرآن العظيم، ومن ثمّ يقولون:
    {رَّ‌بَّنَا اكْشِفْ عَنَّا الْعَذَابَ إِنَّا مُؤْمِنُونَ ﴿١٢﴾ أَنَّىٰ لَهُمُ الذِّكْرَ‌ىٰ وَقَدْ جَاءَهُمْ رَ‌سُولٌ مُّبِينٌ ﴿١٣﴾ ثُمَّ تَوَلَّوْا عَنْهُ وَقَالُوا مُعَلَّمٌ مَّجْنُونٌ ﴿١٤﴾ إِنَّا كَاشِفُو الْعَذَابِ قَلِيلًا ۚ إِنَّكُمْ عَائِدُونَ ﴿١٥﴾ يَوْمَ نَبْطِشُ الْبَطْشَةَ الْكُبْرَ‌ىٰ إِنَّا مُنتَقِمُونَ ﴿١٦﴾} صدق الله العظيم.

    فما هي البطشة الكبرى؟ ألا وإنها الساعة. تصديقاً لقول الله تعالى: {بَلِ السَّاعَةُ مَوْعِدُهُمْ وَالسَّاعَةُ أَدْهَىٰ وَأَمَرُّ ﴿٤٦} صدق الله العظيم [القمر].

    وإنما عذاب يومٍ عقيمٍ يأتيهم قبل قيام الساعة وهو شرطٌ من أشراط الساعة الكبرى. وقال الله تعالى: {وَلَا يَزَالُ الَّذِينَ كَفَرُوا فِي مِرْيَةٍ مِّنْهُ حَتَّىٰ تَأْتِيَهُمُ السَّاعَةُ بَغْتَةً أَوْ يَأْتِيَهُمْ عَذَابُ يَوْمٍ عَقِيمٍ ﴿٥٥} صدق الله العظيم [الحج].

    والسؤال هو: فهل عذاب يومٍ عقيمٍ شرطٌ من أشراط الساعة يحدث قبل قيام الساعة؟ وهل سوف يشمل فقط قرى الكفار بالذكر أم قرى الكفار والمسلمين بشكل عام ما بين عذاب وهلاك؟ والجواب تجدوه في محكم الكتاب في قول الله تعالى:
    {وَإِن مِّن قَرْ‌يَةٍ إِلَّا نَحْنُ مُهْلِكُوهَا قَبْلَ يَوْمِ الْقِيَامَةِ أَوْ مُعَذِّبُوهَا عَذَابًا شَدِيدًا ۚ كَانَ ذَٰلِكَ فِي الْكِتَابِ مَسْطُورً‌ا ﴿٥٨﴾ وَمَا مَنَعَنَا أَن نُّرْ‌سِلَ بِالْآيَاتِ إِلَّا أَن كَذَّبَ بِهَا الْأَوَّلُونَ ۚ وَآتَيْنَا ثَمُودَ النَّاقَةَ مُبْصِرَ‌ةً فَظَلَمُوا بِهَا ۚ وَمَا نُرْ‌سِلُ بِالْآيَاتِ إِلَّا تَخْوِيفًا ﴿٥٩﴾} صدق الله العظيم [الإسراء].

    وسؤالٌ آخر هو: فما هو ذلك العذاب المسطور في الكتاب؟ والجواب تجدونه في محكم الكتاب في قول الله تعالى:
    {فَارْ‌تَقِبْ يَوْمَ تَأْتِي السَّمَاءُ بِدُخَانٍ مُّبِينٍ ﴿١٠﴾ يَغْشَى النَّاسَ ۖ هَـٰذَا عَذَابٌ أَلِيمٌ ﴿١١﴾ رَّ‌بَّنَا اكْشِفْ عَنَّا الْعَذَابَ إِنَّا مُؤْمِنُونَ ﴿١٢﴾} صدق الله العظيم .

    وسؤال آخر يقول: وهل العذاب سوف يغشى الكفار بالذكر فقط أم المسلمين والكافرين؟ والجواب تجدونه في قول الله تعالى:
    {يَغْشَى النَّاسَ ۖ هَـٰذَا عَذَابٌ أَلِيمٌ ﴿١١﴾ رَّ‌بَّنَا اكْشِفْ عَنَّا الْعَذَابَ إِنَّا مُؤْمِنُونَ ﴿١٢﴾} صدق الله العظيم [الدخان].

    فهل هذا يعني أنه سوف يغشى كافة قرى البشر مسلمهم والكافر؟ والجواب تجدونه في محكم الكتاب في قول الله تعالى:
    {وَإِن مِّن قَرْ‌يَةٍ إِلَّا نَحْنُ مُهْلِكُوهَا قَبْلَ يَوْمِ الْقِيَامَةِ أَوْ مُعَذِّبُوهَا عَذَابًا شَدِيدًا ۚ كَانَ ذَٰلِكَ فِي الْكِتَابِ مَسْطُورً‌ا ﴿٥٨﴾ وَمَا مَنَعَنَا أَن نُّرْ‌سِلَ بِالْآيَاتِ إِلَّا أَن كَذَّبَ بِهَا الْأَوَّلُونَ ۚ وَآتَيْنَا ثَمُودَ النَّاقَةَ مُبْصِرَ‌ةً فَظَلَمُوا بِهَا ۚ وَمَا نُرْ‌سِلُ بِالْآيَاتِ إِلَّا تَخْوِيفًا ﴿٥٩﴾} صدق الله العظيم [الإسراء].

    وسؤال آخر يقول: وهل يعذّب الله قرى المسلمين مع قرى الكافرين بالقرآن العظيم؟ والجواب تجدونه في محكم الكتاب في قول الله تعالى:
    {وَمَا كَانَ رَبُّكَ لِيُهْلِكَ الْقُرَىٰ بِظُلْمٍ وَأَهْلُهَا مُصْلِحُونَ ﴿١١٧} [هود].

    وقال الله تعالى:
    {وَمَا كُنَّا مُهْلِكِي الْقُرَى إِلَّا وَأَهْلُهَا ظَالِمُوْن}
    صدق الله العظيم [القصص:59].

    فهذا يعني أنّ الله لن يبعث المهديّ المنتظَر إلا وقد ملئت الأرض جوراً وظلماً ثمّ يدعوهم خليفة الله إلى الإصلاح والدخول في السلام العالميّ بين شعوب البشر والتعايش السلميّ بين المسلم والكافر، فأعرض المفسدون في الأرض من البشر عن اتباع الذكّر وأعرض المسلمون عن اتباع الذكر المحفوظ من التحريف القرآن العظيم، فأصبح مثلهم كمثل الكافرين بدعوة الإيمان بكتاب الله القرآن العظيم والاحتكام إليه واتباعه والكفر بما يخالف لمحكمه حتى المسلمين وعلمائهم إلا من رحم ربي؛ قليلٌ من أولي الألباب من الذين حكّموا عقولهم وتدبروا في البيان الحقّ للقرآن العظيم فوجدوا أنه يدعو إلى الحقّ ويهدي إلى صراطٍ مستقيمٍ، وأمّا الذين لا يعقلون فحتى لو يأتيهم الإمام المهدي بألف آيةٍ كبرهان محكم من القرآن جاء مخالفاً لأحد الروايات والأحاديث لما اتبعوا محكم كتاب الله مهما كانت الآيات بيّنات تنفي ذلك الحديث المفترى، فلن يتبعوا كلام الله بل سوف ينبذون آيات الله المحكمات وراء ظهورهم وكأنهم لم يسمعوها أو لا يعلمونها ومن ثم يتبعون ما يخالف لآيات الكتاب المحكمات في الأحاديث والروايات بحجة أنها وردت عن أناس ثقاتٍ برغم أنها لتخالف آيات الكتاب المحكمات البيّنات لعالمكم وجاهلكم منها الحديث المفترى عن النبيّ وصحابته الحقّ أنه قال:
    اقتباس المشاركة :
    عن ابن عمر رضي الله عنهما، أن رسول الله صلى الله عليه وسلم قال: [أمرت أن أقاتل الناس، حتى يشهدوا أن لا إله إلا الله، وأن محمدا رسول الله، ويقيموا الصلاة، ويؤتوا الزكاة، فإذا فعلوا ذلك عصموا مني دماءهم وأموالهم إلا بحق الإسلام، وحسابهم على الله تعالى]. رواه البخاري ومسلم.
    انتهى الاقتباس
    ولكن الله لم يأمر نبيّه أن يكره الناس على الإيمان. وقال الله تعالى: {وَلَوْ شَاءَ رَ‌بُّكَ لَآمَنَ مَن فِي الْأَرْ‌ضِ كُلُّهُمْ جَمِيعًا ۚ أَفَأَنتَ تُكْرِ‌هُ النَّاسَ حَتَّىٰ يَكُونُوا مُؤْمِنِينَ ﴿٩٩﴾} [يونس].


    {لَا إِكْرَ‌اهَ فِي الدِّينِ ۖ قَد تبيّن الرُّ‌شْدُ مِنَ الْغَيِّ ۚ فَمَن يَكْفُرْ‌ بِالطَّاغُوتِ وَيُؤْمِن بِاللَّـهِ فَقَدِ اسْتَمْسَكَ بِالْعُرْ‌وَةِ الْوُثْقَىٰ لَا انفِصَامَ لَهَا ۗ وَاللَّـهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ ﴿٢٥٦﴾} [البقرة].

    {وَقُلِ الحقّ مِن رَّ‌بِّكُمْ ۖ فَمَن شَاءَ فَلْيُؤْمِن وَمَن شَاءَ فَلْيَكْفُرْ‌ ۚ إِنَّا أَعْتَدْنَا لِلظَّالِمِينَ نَارً‌ا أَحَاطَ بِهِمْ سُرَ‌ادِقُهَا ۚ وَإِن يَسْتَغِيثُوا يُغَاثُوا بِمَاءٍ كَالْمُهْلِ يَشْوِي الْوُجُوهَ ۚ بِئْسَ الشَّرَ‌ابُ وَسَاءَتْ مُرْ‌تَفَقًا ﴿٢٩﴾} [الكهف].

    {وَإِن مَّا نُرِ‌يَنَّكَ بَعْضَ الَّذِي نَعِدُهُمْ أَوْ نَتَوَفَّيَنَّكَ فَإِنَّمَا عَلَيْكَ الْبَلَاغُ وَعَلَيْنَا الْحِسَابُ ﴿٤٠﴾} صدق الله العظيم [الرعد]، فانظروا لقول الْلَّه تَعَالَى: {فَإِنَّمَا عَلَيْكَ الْبَلَاغُ وَعَلَيْنَا الْحِسَابُ} صدق الله العظيم، إذاً فما على الرسل إلا البلاغ المبين ولم يأمرهم الله أن يكرهوا الناس حتى يكونوا مؤمنين. وقال الله تعالى: {وَأَطِيعُوا اللَّـهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ ۚ فَإِن تَوَلَّيْتُمْ فَإِنَّمَا عَلَىٰ رَسُولِنَا الْبَلَاغُ الْمُبِينُ ﴿١٢} [التغابن].

    وقال الله تعالى:
    {وَأَطِيعُوا اللَّـهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَاحْذَرُوا ۚ فَإِن تَوَلَّيْتُمْ فَاعْلَمُوا أَنَّمَا عَلَىٰ رَسُولِنَا الْبَلَاغُ الْمُبِينُ ﴿٩٢} صدق الله العظيم [المائدة].

    وهذه مهمة كافة المرسلين في الكتاب فقط البلاغ المبين ولم يأمرهم الله أن يقاتلوا الناس فيسفكوا دماءهم حتى يكونوا مؤمنين كرهاً وهم صاغرون؛ بل قال الله تعالى:
    {وَإِن تُكَذِّبُوا فَقَدْ كَذَّبَ أُمَمٌ مِّن قَبْلِكُمْ ۖ وَمَا عَلَى الرَّ‌سُولِ إِلَّا الْبَلَاغُ الْمُبِينُ ﴿١٨﴾} صدق الله العظيم [العنكبوت]، فهذا ما أمر الله به كافة الرسل من أولهم إلى خاتمهم محمد رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم، والسؤال الذي يطرح نفسه: ألم يتبيّن لكم أنّ الله لم يأمر نبيّه أن يقاتل الناس فيسفك دماءهم وينهب أموالهم ويسبي نساءهم حتى يكونوا مؤمنين وهم صاغرون؟ بل أفتاكم بذلك الشيطان الرجيم لكي يُكَرِّه البشر في المسلمين فيرون أنهم متعطشون لسفك دماء الناس ونهب أموالهم وسبي نسائهم فيكرهون الإسلام والمسلمين، فذلك ما يرجوه الشيطان من ذلك الافتراء عن النبيّ وصحابته المكرمين في الحديث المفترى:
    اقتباس المشاركة :
    [عن ابن عمر رضي الله عنهما، أن رسول الله صلى الله عليه وسلم قال: ( أمرت أن أقاتل الناس، حتى يشهدوا أن لا إله إلا الله، وأن محمدا رسول الله، ويقيموا الصلاة، ويؤتوا الزكاة، فإذا فعلوا ذلك عصموا مني دماءهم وأموالهم إلا بحق الإسلام، وحسابهم على الله تعالى) رواه البخاري ومسلم ].
    انتهى الاقتباس
    وبما أنّ ذلك الحديث مفترًى عن النبيّ ولذلك وجدتم أنّ بين الأمر إلى نبيّه في الحديث وبين الأمر إلى نبيّه في محكم القرآن اختلافاً كثيراً؛ بل أمران متناقضان تماماً، كون الحقّ والباطل المفترى نقيضان لا يتفقان. أّفّلا تتقون؟ وكما نسفنا هذه الرواية في كتاب البخاري ومسلم نسفاً كذلك سوف ننسف الباطل المفترى في كافة الكتب التي تأتي مخالفة لمحكم كتاب الله القرآن العظيم سواء يكون المفترى في التوراة أو في الإنجيل أو في كتب الأحاديث والروايات في السُّنة النبويّة، ولن أستطيع هدي المسلمين والعالمين ما لم يستجيبوا لدعوة الاحتكام إلى كتاب الله القرآن العظيم واتباع محكمه والكفر بما يخالف لمحكم كتاب الله القرآن العظيم، فما عندي غير ذلك فمن شاء فليؤمن ومن شاء فليكفر. وما ينبغي للمهديّ المنتظَر الحقّ من ربكم أن يأتي متبعاً لأهوائكم ولكنكم قوم تجهلون.

    وأما بالنسبة للسائلين الذين يقولون: "من هم مشايخ العلم الذين تعلم الإمام ناصر محمد اليماني العلم على أيديهم؟". ومن ثمّ يردّ عليهم الإمام المهدي ناصر محمد اليماني وأقول: والله الذي لا إله غيره ما عمري درست علوم الدين بين يدي علماء المسلمين ولا مفتي ديارهم والحمد لله ربّ العالمين، فلو كنت طالب علم لدى علمائكم لضللت عن الصراط المستقيم. وقال الله تعالى:
    {قُل لَّا أَتَّبِعُ أَهْوَاءَكُمْ ۙ قَدْ ضَلَلْتُ إِذًا وَمَا أَنَا مِنَ الْمُهْتَدِينَ ﴿٥٦﴾ قُلْ إِنِّي عَلَىٰ بَيِّنَةٍ مِّن رَّ‌بِّي} [الأنعام:56-57].

    {قُل هَاتُوْا بُرْهَانَكُم إِن كُنْتُم صَادِقِين} صدق الله العظيم [البقرة:111].

    ويا قوم كيف يستطيع الإمام المهدي أن يحكم بين كافة علماء المسلمين فيما كانوا فيه يختلفون إذا كانت طائفةً من علمائكم هم المعلمون للإمام المهدي؟ والسؤال الذي يطرح نفسه للعقل والمنطق فإذا كان تعلم الإمام المهدي العلم لدى علماء أهل السُّنة والجماعة فهل ترونه يستطيع أن يهيمن على علماء الشيعة فيقنعهم بما تعلمه من العلم لدى علماء أهل السُّنة والجماعة؟ إذاً لأقنع علماء السُّنة علماء الشيعة من قبل أن يبعث الله المهديّ المنتظَر فلا داعي لبعثه ما دام علمه يساوي علم علماء السُّنة أو الشيعة. ولن يستطيع أن يقنع علماء السُّنة إذا كان تعلم العلم لدى الشيعة، ولن يستطيع أن يقنع علماء الشيعة إذا تعلم العلم لدى علماء السُّنة؛ بل الإمام المهديّ المنتظَر يصطفيه الله الواحد القهار خليفةً له على العالمين فيزيده بسطةً في علم البيان الحقّ للقرآن حتى يجعله الله المهيمن بالبيان الحقّ للقرآن من ذات القرآن على كافة علماء السُّنة والشيعة وكافة المذاهب والفرق الذين فرّقوا دينهم شيعاً وكلّ حزبٍ بما لديهم فرحون.

    ألا والله إنّ رضوان المسلمين جميعاً لشيء يستحيل أن يناله المهديّ المنتظَر الحقّ من ربكم، فإن جاء المهديّ المنتظَر متبعاً لأهواء علماء الشيعة فسوف يكفر به علماء السُّنة ويلعنونه لعناً كبيراً، وكذلك لو يأتي المهديّ المنتظَر متبعاً لأهواء علماء أهل السُّنة والجماعة فسوف يكفر به الشيعة ويلعنونه لعناً كبيراً، ويعوذ بالله المهديّ المنتظَر الحقّ من ربكم أن يكون شيعياً أو سنياً أو ينحاز إلى أحد طوائفكم الدينية؛ بل إني الإمام المهدي أشهد الله أني أعلن الكفر المطلق بالتعدديّة المذهبيّة في الدين التي كانت السبب في تفرّق المسلمين إلى شيعٍ وأحزابٍ وكلّ حزبٍ بما لديهم فرحون، وما كان للإمام المهدي الحقّ من ربكم أن يتبع أهواءكم بل حنيفاً مسلماً وما أنا من المشركين أدعو إلى الله على بصيرةٍ من ربي البيان الحقّ للقرآن العظيم، وهي ذاتها بصيرة جدّي محمد رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم. تصديقاً لقول الله تعالى:
    {قُلْ هَـٰذِهِ سَبِيلِي أَدْعُو إِلَى اللَّـهِ ۚ عَلَىٰ بَصِيرَ‌ةٍ أَنَا وَمَنِ اتَّبَعَنِي ۖ وَسُبْحَانَ اللَّـهِ وَمَا أَنَا مِنَ الْمُشْرِ‌كِينَ ﴿١٠٨﴾} [يوسف].

    فلا ينبغي للمهديّ المنتظَر أن يدعو البشر إلى الإسلام ثم يقول وأنا من الشيعة الاثني عشر، وما ينبغي للمهديّ المنتظَر أن يدعو البشر إلى الإسلام ثم يقول وأنا من أهل السُّنة والجماعة؛ بل يدعو البشر على بصيرةٍ من ربّه فلا يزيد المسلمين فرقةً جديدةً بل يقول: وأنا من المسلمين. تصديقاً لقول الله تعالى:
    {وَمَنْ أَحْسَنُ قَوْلًا مِّمَّن دَعَا إِلَى اللَّـهِ وَعَمِلَ صَالِحًا وَقَالَ إِنَّنِي مِنَ الْمُسْلِمِينَ ﴿٣٣﴾} صدق الله العظيم [فصلت].

    ولم يقل الله تعالى: وقال إنني من الشيعة أو من أهل السُّنة والجماعة، فكيف تستطيعون أن تقنعوا الناس بدين الإسلام وأنتم متفرقين في دين الله إلى طوائف وأحزابٍ ويكفّر بعضكم بعضاً ويلعن بعضكم بعضاً أفلا تتقون؟ ويا علماء أمّة الإسلام على مختلف مذاهبهم وفرقهم وأتباعهم اتقوا الله فقد خالفتم أمر الله إليكم في محكم كتابه في قول الله تعالى:
    {وَلَا تَكُونُوا كَالَّذِينَ تَفَرَّ‌قُوا وَاخْتَلَفُوا مِن بَعْدِ مَا جَاءَهُمُ الْبَيِّنَاتُ ۚ وَأُولَـٰئِكَ لَهُمْ عَذَابٌ عَظِيمٌ ﴿١٠٥﴾} صدق الله العظيم [آل عمران].

    أفلا تعلمون إنّ الاختلاف والتفرّق هو سبب فشلكم وذهاب ريحكم حتى أصبحتم أذلةً مستضعفين، فلن تقوى شوكتكم ويعود عزّكم ومجدكم حتى تكونوا أمّةً واحدةً على صراطٍ مستقيمٍ حنفاء مسلمين لله ربّ العالمين، فلا للتفرق في الدين هذا شيعي وهذا سنّي وهذا مالكي وهذا صوفي أّفّلا تتقون؟ ألم ينهكم الله عن ذلك في محكم كتابه وقال الله تعالى:
    {شَرَ‌عَ لَكُم مِّنَ الدِّينِ مَا وَصَّىٰ بِهِ نُوحًا وَالَّذِي أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ وَمَا وَصَّيْنَا بِهِ إِبْرَ‌اهِيمَ وَمُوسَىٰ وَعِيسَىٰ ۖ أَنْ أَقِيمُوا الدِّينَ وَلَا تَتَفَرَّ‌قُوا فِيهِ ۚ كَبُرَ‌ عَلَى الْمُشْرِ‌كِينَ مَا تَدْعُوهُمْ إِلَيْهِ ۚ اللَّـهُ يَجْتَبِي إِلَيْهِ مَن يَشَاءُ وَيَهْدِي إِلَيْهِ مَن يُنِيبُ ﴿١٣﴾} صدق الله العظيم [الشورى].

    أفلا تعلمون أنّ الاختلاف والتفرّق هو سبب فشلكم وذهاب ريحكم حتى أصبحتم أذلةً مستضعفين فلن تقوى شوكتكم ويعود عزّكم ومجدكم حتى تكونوا أمّةً واحدةً على صراطٍ مستقيمٍ حنفاء مسلمين لله ربّ العالمين، فلا للتفرق في الدين هذا شيعي وهذا سنّي وهذا مالكي وهذا صوفي أّفّلا تتقون؟ ألم ينهاكم الله عن ذلك في محكم كتابه وقال الله تعالى:
    {وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّـهِ جَمِيعًا} [آل عمران:103].

    {وَأَنَّ هَـٰذَا صِرَ‌اطِي مُسْتَقِيمًا فَاتَّبِعُوهُ ۖ وَلَا تَتَّبِعُوا السُّبُلَ فَتَفَرَّ‌قَ بِكُمْ عَن سَبِيلِهِ ۚ ذَٰلِكُمْ وَصَّاكُم بِهِ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ ﴿١٥٣﴾} [الأنعام].

    {مُنِيبِينَ إِلَيْهِ وَاتَّقُوهُ وَأَقِيمُوا الصَّلَاةَ وَلَا تَكُونُوا مِنَ الْمُشْرِ‌كِينَ ﴿٣١﴾ مِنَ الَّذِينَ فَرَّ‌قُوا دِينَهُمْ وَكَانُوا شِيَعًا ۖ كلّ حزبٍ بِمَا لَدَيْهِمْ فَرِ‌حُونَ ﴿٣٢﴾} [الروم].

    {وَلَا تَنَازَعُوا فَتَفْشَلُوا وَتَذْهَبَ رِ‌يحُكُمْ} صدق الله العظيم [الأنفال:46].

    ولكنكم تفرّقتُم وفرّقتم دينكم إلى شيعٍ وأحزابٍ وكلّ حزبٍ بما لديهم فرحون بما عندهم من العلم مُعرضون عن دعوة الاحتكام إلى محكم كتاب الله القرآن العظيم ليحكم بينهم فيما كانوا فيه يختلفون؛ بل الله هو الحكم وما على الإمام المهدي إلا أن يستنبط لكم الحكم الحقّ من محكم كتاب الله القرآن العظيم. تصديقاً لقول الله تعالى:
    {وَمَا اخْتَلَفْتُمْ فِيهِ مِن شَيْءٍ فَحُكْمُهُ إِلَى اللَّـهِ} صدق الله العظيم [الشورى:10]، فلماذا ترفضون حكم الله بينكم إن كنتم بكتابه القرآن العظيم تؤمنون. وقال الله تعالى: {أَفَحُكْمَ الْجاهليّة يَبْغُونَ ۚ وَمَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللَّـهِ حُكْمًا لِّقَوْمٍ يُوقِنُونَ ﴿٥٠﴾} صدق الله العظيم [المائدة].

    ويا معشّر علماء المسلمين وأمّتهم اتقوا الله حق تقاته وكونوا مسلمين لله مستسلمين لحكمه فلا تعرضوا عن دعوة الاحتكام إلى الله فيسحتكم بعذابٍ من عنده، ويريد الطاغوت الشيطان الرجيم أن يضلّكم ضلالاً بعيداً باتباع الأحاديث والروايات التي تأتي مخالفة لمحكم كتاب الله القرآن العظيم.

    ويا معشّر علماء الأمّة أقسم بالله العظيم ربّ السماوات والأرض وما بينهم وربّ العرش العظيم إني المهديّ المنتظَر الحقّ من ربكم خليفة الله عليكم ولم أصطفِ نفسي من ذات نفسي لولا فتوى اللّه إلى عبده عن طريق رسوله في الرؤيا الصادقة أني المهديّ المنتظَر وأنه لا يحاجني عالِمٌ من القرآن إلا غلبته فذلك بيني وبينكم أن تجدونني المهيمن عليكم بسلطان العلم البين من محكم كتاب الله القرآن العظيم.

    ويا أحبتي علماء الأمّة سألتكم بالله العظيم هل من العقل والمنطق أنّ الإمام المهديّ المنتظَر الحقّ من ربّكم سوف يبعثه الله ليدعو علماء المسلمين وعلماء النصارى وعلماء اليهود إلى الاحتكام إلى كتاب البخاري ومسلم لدى أهل السُّنة أو كتاب بحار الأنوار لدى الشيعة؟ ألا والله لترفض ذلك عقولكم رفضاً مطلقاً إن كنتم تعقلون، ثم تقول لكم عقولكم: "بل المنطق أن المهديّ المنتظَر إذا ابتعثه الله حكماً بين المختلفين في الدين فسوف يدعوهم إلى كتاب الله القرآن العظيم فيجعله المرجعيّة الحقّ فيما اختلفتم فيه في التوراة أو الإنجيل أو السُّنة النبويّة، كون الإمام المهدي لم يبتعثه الله خصيصاً لدعوة المسلمين؛ بل لدعوة كافة علماء المسلمين والنصارى واليهود والناس أجمعين". فأدعوهم إلى ذكر العالمين كافّة القرآن العظيم للاحتكام إليه واتباعه والكفر بما يخالف لمحكمه، ولكن صار لي ست سنوات ولم يستجِب لدعوة الاحتكام إلى كتاب الله القرآن العظيم حتى علماء المسلمين؛ بل يصفون ناصر محمد اليماني بالجنون وبالهلوسة والزندقة والضلال، فما هي جريمته التي لا تغتفر؟ هل لأنه يدعوكم إلى عبادة الله وحده لا شريك له على بصيرةٍ من ربّه وهي ذات بصيرة محمد رسول الله القرآن العظيم؟ ولم يكن محمد رسول الله - صلى الله عليه وآله وسلم- يحاج البشر بكتاب التوراة والإنجيل برغم أنها كتبٌ من عند الله ولكنه تمّ تحريفها وكذلك تمّ تحريف الأحاديث والروايات في السُّنة النبويّة وأنتم تعلمون، فما هو المضمون الذي أدعوكم إلى الاحتكام إليه والكفر بما يخالف لمحكمه غير القرآن العظيم؟ أّفّلا تعقلون؟

    ويا معشر الأنصار السابقين الأخيار، ويا معشر الباحثين عن الحقّ دعوا الحوار بين علماء الأمّة والإمام ناصر محمد اليماني فلا يحاورني في المنتديات الهاشميّة إلا من كان عالماً من علماء المسلمين حتى لا يتضايق منّا أصحاب هذا الموقع المبارك فيطردوننا من موقعهم؛ بل يكفيكم الإمام المهدي ناصر محمد اليماني لحوار علماء الأمّة فلن تستطيعوا إقامة الحجّة عليهم بالحقّ كما يفعل الإمام المهدي ناصر محمد اليماني، وكذلك الذين ينسخون بياناتي إلى المنتديات الإسلاميّة فمن الذي نهاكم عن تصحيحها إملائياً؟ بل قوموا بتصحيحها إملائياً فأنتم تعلمون أنّ ناصر محمد اليماني لم يكن يوماً ما عالماً من علماء المسلمين وإنما يعلّمه الله البيان الحقّ من القرآن، فأمّا سلطان البيان فالحمد لله نقوم بنسخه كما يلهمني اللّه به، ولكني لا أجيد النحو والإملاء لحكمةٍ من الله، فبرغم أنّ علماء الأمّة ليتفوّقون على الإمام ناصر محمد اليماني في النحو والإملاء والتجويد ولكنهم لا يستطيعون أن يأتوا ببيانٍ للقرآن هو أهدى من بيان الإمام ناصر محمد اليماني سبيلاً وأقوم قيلاً.

    والسؤال الذي يطرح نفسه إذاً فمن الذي علم الإمام المهدي البيان الحقّ للقرآن؟ ومن ثمّ يردّ عليهم الإمام المهدي وأقول: اتقوا الله ولا تقولوا على الله ما لا تعلمون ومن ثمّ يعلمكم الله. تصديقاً لقول الله تعالى:
    {وَاتَّقُوا اللَّـهَ ۖ وَيُعَلِّمُكُمُ اللَّـهُ ۗ وَاللَّـهُ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ ﴿٢٨٢﴾} صدق الله العظيم [البقرة].

    وأما المسيح عيسى ابن مريم - صلى الله عليه وآله وسلم - فتوفاه الله كما توفى أصحاب الكهف وهو الرقيم المضاف إليهم مؤخراً، فهو في تابوت السكينة، وإنما رفع الله روح المسيح عيسى ابن مريم إليه عليه الصلاة والسلام وأما الجسد فطهّره الله من الذين كفروا ولم يمسّوه بسوء. وقال الله تعالى:
    {إِذْ قَالَ اللَّـهُ يَا عِيسَىٰ إِنِّي مُتَوَفِّيكَ وَرَافِعُكَ إِلَيَّ وَمُطَهِّرُكَ مِنَ الَّذِينَ كَفَرُوا} صدق الله العظيم [آل عمران:55].

    فأما قول الله تعالى:
    {إِنِّي مُتَوَفِّيكَ وَرَافِعُكَ إِلَيَّ}؛ فيقصد روح المسيح عيسى ابن مريم صلى الله عليه وسلم، وأما قول الله تعالى {وَمُطَهِّرُ‌كَ مِنَ الَّذِينَ كَفَرُ‌وا} فيقصد جسد المسيح عيسى ابن مريم - صلى الله عليه وآله وسلم - أنه طهره من الذين كفروا فما قتلوه وما صلبوه ولم يمسّوه بسوءٍ؛ بل جعله روحُ القدس والملائكة بتابوت السكينة، وهو الرقيم المضاف إلى أصحاب الكهف، والحكمة من عودة المسيح عيسى ابن مريم - صلى الله عليه وعلى أُمّه وأسلم تسليماً - كون المسيح الكذاب سوف يقول إنّه المسيح عيسى ابن مريم ويدّعي الربوبيّة وما كان هو المسيح عيسى ابن مريم الحقّ بل هو كذابٌ يفتري شخصيّة المسيح عيسى ابن مريم ولذلك يسمى المسيح الكذاب كونه ليس المسيح عيسى ابن مريم الحقّ عليه وعلى أمّه الصلاة والسلام، فمن أراد أن يعلم المسيح الحقّ فيعتصم بحقائق الآيات العشر الأولى من سورة الكهف ففيهن خبر المسيح الحقّ حتى لا يتبع المسيح الكذاب، أم إنّكم لم تجدوا المسيح عيسى ابن مريم الحقّ من ضمن حقّائق الآيات العشر الأولى من سورة الكهف وقال الله تعالى:
    بِسْمِ اللَّـهِ الرَّ‌حْمَـٰنِ الرَّ‌حِيمِ
    {الْحَمْدُ لِلَّـهِ الَّذِي أَنزَلَ عَلَىٰ عَبْدِهِ الْكِتَابَ وَلَمْ يَجْعَل لَّهُ عِوَجًا ۜ ﴿١﴾ قَيِّمًا لِّيُنذِرَ‌ بَأْسًا شَدِيدًا مِّن لَّدُنْهُ وَيُبَشِّرَ‌ الْمُؤْمِنِينَ الَّذِينَ يَعْمَلُونَ الصَّالِحَاتِ أَنَّ لَهُمْ أَجْرً‌ا حَسَنًا ﴿٢﴾ مَّاكِثِينَ فِيهِ أَبَدًا ﴿٣﴾ وَيُنذِرَ‌ الَّذِينَ قَالُوا اتَّخَذَ اللَّـهُ وَلَدًا ﴿٤﴾ مَّا لَهُم بِهِ مِنْ عِلْمٍ وَلَا لِآبَائِهِمْ ۚ كَبُرَ‌تْ كَلِمَةً تَخْرُ‌جُ مِنْ أَفْوَاهِهِمْ ۚ إِن يَقُولُونَ إِلَّا كَذِبًا ﴿٥﴾ فَلَعَلَّكَ بَاخِعٌ نَّفْسَكَ عَلَىٰ آثَارِ‌هِمْ إِن لَّمْ يُؤْمِنُوا بِهَـٰذَا الْحَدِيثِ أَسَفًا ﴿٦﴾ إِنَّا جَعَلْنَا مَا عَلَى الْأَرْ‌ضِ زِينَةً لَّهَا لِنَبْلُوَهُمْ أَيُّهُمْ أَحْسَنُ عَمَلًا ﴿٧﴾ وَإِنَّا لَجَاعِلُونَ مَا عَلَيْهَا صَعِيدًا جُرُ‌زًا ﴿٨﴾ أَمْ حَسِبْتَ أَنَّ أَصْحَابَ الْكَهْفِ وَالرَّ‌قِيمِ كَانُوا مِنْ آيَاتِنَا عَجَبًا ﴿٩﴾ إِذْ أَوَى الْفِتْيَةُ إِلَى الْكَهْفِ فَقَالُوا رَ‌بَّنَا آتِنَا مِن لَّدُنكَ رَ‌حْمَةً وَهَيِّئْ لَنَا مِنْ أَمْرِ‌نَا رَ‌شَدًا ﴿١٠﴾}
    صدق الله العظيم.

    ذلك لأنّ بعث أصحاب الكهف بعثهم شرطٌ من أشراط الساعة الكبرى. تصديقاً لقول الله تعالى:
    {وَكَذَٰلِكَ أَعْثَرْنَا عَلَيْهِمْ لِيَعْلَمُوا أَنَّ وَعْدَ اللَّـهِ حَقٌّ وَأَنَّ السَّاعَةَ لَا رَيْبَ فِيهَا} صدق الله العظيم [الكهف:21].

    وإنما الحكمة من الله لدى الذين عثروا عليهم إنما لكي يقيموا بناءٍ للتمويه عنهم حتى يأتي موعد الحكمة من بقائهم كون الذين عثروا عليهم وجدوهم نائمين ونادوهم وحاولوا أن يوقظوهم فلم يستطيعوا ولم يعلموا ما هي الحكمة من بقائهم وما هي قصتهم! فمن ثمّ ردّوا علمهم لله، ولذلك قالوا:
    {ابْنُوا عَلَيْهِم بُنْيَانًا ۖ رَّ‌بُّهُمْ أَعْلَمُ بِهِمْ} صدق الله العظيم [الكهف:21]، ولكن الله سبحانه قد بيّن لنا الحكمة من بقائهم. وقال الله تعالى: {وَكَذَٰلِكَ أَعْثَرْنَا عَلَيْهِمْ لِيَعْلَمُوا أَنَّ وَعْدَ اللَّـهِ حَقٌّ وَأَنَّ السَّاعَةَ لَا رَيْبَ فِيهَا} صدق الله العظيم.

    وكذلك بعث المسيح عيسى ابن مريم لمن أشراط الساعة الكبرى. وقال الله تعالى:
    {وَإِنَّهُ لَعِلْمٌ لِّلسَّاعَةِ فَلَا تَمْتَرُ‌نَّ بِهَا وَاتَّبِعُونِ ۚ هَـٰذَا صِرَ‌اطٌ مُّسْتَقِيمٌ ﴿٦١﴾} صدق الله العظيم [الزخرف]، ولذلك تمت إضافته مع أصحاب الكهف ليكون من ضمن أشراط الساعة الكبرى، وكذلك ليكون ضمن أصحاب الكهف من آيات الله عجباً للناس من أنفسهم.

    وسلامٌ على المرسلين، والحمد لله ربّ العالمين ..
    أخوكم الإمام المهدي ناصر محمد اليماني .
    ______________

    اضغط هنا لقراءة البيان المقتبس..


  8. افتراضي دعوت به گفت‌وگو

    سلسله گفتگوهای امام در پایگاه أشراف أونلاين..
    - 8 -
    الإمام ناصر محمد اليماني
    19 - محرم - 1432 هـ
    26 - 12 - 2010 مـ
    ۵-دی-۱۳۸۹ه.ش.
    03:34 صباحاً

    ـــــــــــــــــ


    دعوت به گفت‌وگو

    بسم الله الرحمن الرحيم، والصلاة والسلام على كافة الأنبياء والمُرسلين وآلهم الطيبين من أولهم إلى خاتمهم جدّي محمد رسول الله إلى الناس كافة بالقرآن العظيم لمن شاء منهم أن يستقيم، السلام علينا وعلى عباد الله الصالحين في الأولين وفي الآخرين وفي الملأ الاعلى إلى يوم الدين..
    ای جماعت علمای مسلمین؛ من مهدی منتظر از شما دعوت می‌کنم از آیات محکم خداوند که درکتابش آمده است، پیروی نمایید و نسبت به هر آنچه که مخالف آن باشد کافر شوید و راه تبعیت از آیات کتاب در قرآن عظیم را منحرف نسازید و بدانید که عذاب خداوند شدید است و غضب خداوند به خاطر کتابش نزدیک است و خداوند تعالی می فرماید:
    {فَقَدْ جَاءَكُم بَيِّنَةٌ مِّن رَّ‌بِّكُمْ وَهُدًى وَرَ‌حْمَةٌ ۚ فَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّن كَذَّبَ بِآيَاتِ اللَّـهِ وَصَدَفَ عَنْهَا ۗ سَنَجْزِي الَّذِينَ يَصْدِفُونَ عَنْ آيَاتِنَا سُوءَ الْعَذَابِ بِمَا كَانُوا يَصْدِفُونَ ﴿١٥٧﴾} صدق الله العظيم [الأنعام].
    ای میهمانان گفت‌وگو با مهدی منتظر ناصر محمد یمانی در دوران «گفت‌وگو قبل از ظهور» و تمکین با فتح المبین، من امام مهدی به تمام حق‌جویانی که به عنوان میهمانان محترم در پایگاه ما حاضر می‌شوند؛ خوش‌آمد می‌گویم و سزاوار و شایسته است که از حق پیروی شود و امام مهدی ناصر محمد یمانی تنها بنده‌ای از بندگان مسلمان خداوند است. خداوند مرا دانش‌آموخته در محضر هیچ‌ یک از علمای علم فقه و دین قرار نداده و من در نزد هیچ‌ یک از علمای مسلمین درس‌نخوانده‌ام. سؤالی که مطرح می‌شود این است که: از آنجا که هیچ‌یک از علمای مسلمین درمورد دانش‌آموختن من در نزد ایشان و معلمی امام ناصر محمد یمانی شهادت نداده‌اند؛ پس چه کسی امام ناصر محمد یمانی را تعلیم داده است، چون تمام طلبه‌هایی که در فقه تحصیل می‌کنند برای کسب علم به نزد علمای دینی می‌روند تا علوم دینی را نزد آنان آموخته و بعد از بازگشت مردم خود را انذار داده و حلال و حرام را برای آنان روشن سازند:
    {وَمَا كَانَ الْمُؤْمِنُونَ لِيَنفِرُوا كَافَّةً ۚ فَلَوْلَا نَفَرَ مِن كُلِّ فِرْقَةٍ مِّنْهُمْ طَائِفَةٌ لِّيَتَفَقَّهُوا فِي الدِّينِ وَلِيُنذِرُوا قَوْمَهُمْ إِذَا رَجَعُوا إِلَيْهِمْ لَعَلَّهُمْ يَحْذَرُونَ ﴿١٢٢} صدق الله العظيم [التوبة]
    سؤالی که مطرح می‌شود این است که وقتی امام ناصر محمد یمانی برای کسب علوم دینی و فقهی به نزد هیچ‌ یک از علمای مسلمین نرفته است؛ پس چه کسی به امام ناصر محمد یمانی علم آموخته است که قبل از آغاز گفت‌وگو بین او علمای امت درباره نتیجه این گفت‌وگو فتوا می‌دهد و می‌گوید: اجازه دهید نتیجه گفت‌وگو را از قبل به شما خبر دهم؛ شما خواهید دید که امام ناصرمحمد یمانی با برهان قوی علمی از آیات محکم قرآن عظیم بر تمام علمای مسلمین از هر فرقه و مذهب غلبه خواهد کرد؛ بلکه فتوا می‌دهد که اگر تمام علمای امت بتوانند تنها در یک مسئله بر امام ناصر محمد یمانی غلبه کنند؛ امام ناصر محمد یمانی مهدی منتظر نبوده و یک دروغ‌گوی گستاخ خواهد بود! می‌دانید چرا؟ چون امام ناصر محمد یمانی برای مسلمانان فتوا می‌دهد که این خداوند است که در مورد شأن او و اینکه او خلیفه خداوند مهدی منتظر است و با قرآن به مجادله با هیچ‌کس نمی‌پردازد مگر امام ناصر محمد یمانی بر وی غلبه نماید؛ فتوا داده است. این فتوا را جبرئیل علیه الصلاة و السلام نیاورده است بلکه از راه رؤیایی صالح از زبان محمد رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم بیان شده است.
    ولی امام مهدی خداوند را به حق به شهادت می‌گیرد؛ شهادتی به حق وبا یقین که این حجت خداوند بر علمای مسلمین و امت نیست؛ از کجا می‌دانند شاید ناصر محمد یمانی به خدا نسبت دروغ داده باشد و خداوند فتوا نداده باشد که او خلیفه خداوند مهدی منتظر است. سؤالی که برای حق‌جویان بازدید کننده از میز گفت‌وگو مطرح می‌شود این است که: آنها چگونه بدانند که ناصر محمد یمانی درمورد انتخاب او به عنوان مهدی منتظر به خداوند نسبت دروغ نداده باشد و خداوند او را از میان بشریت انتخاب کرده و امام مردم قرار داده است؟ جواب را به عقل و منطق می‌سپاریم؛ هر انسان عاقلی می‌گوید این کاری آسان و راحت است؛ اگر خداوند ناصر محمد یمانی را انتخاب نکرده و امام مردم قرار نداده باشد؛ دروغ او را در واقعیت و عالم حقیقت کشف خواهیم کرد و شاهد این خواهیم بود که علمای مسلمین با برهان قوی علمی بر امام ناصر محمد یمانی غلبه خواهند کرد و برای مسلمانان روشن می‌شود که ناصر محمد یمانی از جاهلان و کسانی است که در هر عصر و دورانی ادعای مهدویت می‌کنند و یکی ازعلمای دین به
    زودی او را با برهان قوی علمی شکست می‌دهد. ولی اگر امام ناصر محمد یمانی باشد، حق‌جویانی از تمامی مسلمانان خواهند دید که حقاً کسی نیست که با قرآن با وی مجادله کند؛ مگر اینکه امام ناصر محمد یمانی با استنباط حکم از آیات محکم کتاب خداوند قرآن عظیم؛ از آیات محکم و بینه‌ای که ام الکتابند و هر کسی که عربی مبین را بداند،آن را درک می‌کند؛ مغلوب برهان قوی علمی و قانع کننده او نگردد. لذا ای عزیزان حق‌جو ممکن است ناصر محمد یمانی به حق سخن بگوید و ممکن است از جاهلانی باشد که با اعلان پیروزی در گفت‌وگو پیش از آغاز آن؛ خود را به خاطرغرورش درموقعیت سختی گرفتار کرده است. اگر کسی از علمای امت بتواند با برهان قوی علمی که عقل و منطق را قانع کند و از آیات محکم قرآن عظیم گرفته شده باشد؛ بتواند ولو در یک مسئله بر او غلبه کند، وضعیت امام ناصر محمد یمانی در برابر انصارش چگونه خواهد بود؟ حتماً آنها از پیروی از ناصر محمد یمانی دست برداشته و از کسی که آنان را از گمراه شدن توسط ناصر محمد یمانی تشکر خواهند کرد واین تحلیلی منطقی است، اگر تفکر کنید.

    و از آنجا که من به یقین می‌دانم امام مهدی منتظرم و خداوند مرا امام جهانیان قرار داده است تا با قرآن مجید آنان را از ظلمات خارج و به نور برده و به راه خداوند عزیز و حمید هدایت نمایم؛ برای همین است که می‌بینید نتیجه پیروزی خود با برهان قوی علمی از آیات محکم قرآن عظیم را اعلان کرده و با قسم به پروردگار آسمان‌ها و زمین و مابین آنها و پرورگار عرش عظیم؛ آن را تزکیه می‌کنم که کسی از علمای مسلمین نمی‌تواند از قرآن عظیم با من مجادله کند؛مگر شاهد باشید که من به حق با برهان قوی علمی از آیات محکم قرآن عظیم بر تمام علمای امت از مذاهب و فرقه‌های مختلف برآنان غلبه نماید و من از صادقانم. هان که طناب دروغ کوتاه است.

    آنچه که می‌خواهیم به تمام حق‌جویان یادآوری کنیم این است که از پیروی از امام ناصر محمد یمانی و یا هریک از علمای امت و ائمه آنان پیروی نکنید مگر اینکه با برهانی قوی وعلمی برایتان حجتی اقامه کنند که هیچ نتوان در آن شک کرد، بلکه بی شک‌وتردید آن را حق آمده از جانب پروردگار ببینید و امام ناصر محمد یمانی با حجت خداوند از آیات محکم و بینه کتاب؛ حجت‌های باطل شما را بی شک‌وتردید درهم خواهد کوبید. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
    {ذَٰلِكَ الْكِتَابُ لَا رَ‌يْبَ ۛ فِيهِ ۛ هُدًى لِّلْمُتَّقِينَ ﴿٢﴾} صدق الله العظيم [البقرة]

    لذا ای حق‌جویان عزیز به شما نصیحت می‌کنم تا زمانی که فتوای مستقیم از آیات محکم کتاب خداوند یا حدیث حق از سنت نبوی حق نداشته باشید؛ از آن پیروی نکنید. خداوند برای شما این شرط را مقرر فرموده که از عقلی که به شما عطا شده؛ استفاده کنید و درباره حدیثی که از نبی علیه الصلاة و السلام نقل شده تفکر کنید و ببینید عقلتان آن را می‌پذیرد یا خیر؛ اگر عقلتان آن را پذیرفت و بعد از تفکری منطقی، در برابر آن سرفرود آورد؛ به یقین بدانید که آن حدیث بی شک‌وتردید از نبی است و تا زمانی که عقل آن را بپذیرد؛ به حتم و بی شک‌وتردید با آیات محکم کتاب خداوند هیچ مغایرتی نخواهد داشت. اما اگر عقل و منطق آن را رد کرد؛ بی شک‌وتردید آن را مخالف آیات محکم کتاب خداوند قرآن عظیم خواهد بود.
    اما به خداوند بزرگ قسم؛ قادر به تشخیص حق از باطل و دروغ نخواهید بود، مگر با عقلی که خداوند نعمت آن را به شما عطا نموده به تفکر بپردازید؛ چون انسانی که از عقل خود استفاده می‌کند با بصیرت فکری می‌بیند و دیده عقل نمی‌تواند از تشخیص حق از باطل ناتوان و کور شود و اگر فکر کند؛ خواهد دید. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
    {فَإِنَّهَا لاَ تَعْمَى الأَبْصَارُ وَلَكِنْ تَعْمَى الْقُلُوبُ الَّتِي فِي آلصدور} صدق الله العظيم [الحج:۴۶].
    لذا ای مردم؛ برشماست که از ناصرمحمد یمانی یا احدی از علمایتان کورکورانه پیروی نکنید؛ قبل از پیروی در حجت عالمی که طلبه قصد پیروی از او را دارد؛ تدبر و تفکر کنید و بدانید که اگر بدون بکار بردن حواس شنوایی و فکریتان و به صورت کورکورانه؛ از علمایتان یا از طلاب علم پیروی نمایید؛ خداوند از عقلتان سؤال خواهد کرد. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
    {وَلَا تَقْفُ مَا لَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ ۚ إِنَّ السَّمْعَ وَالْبَصَرَ وَالْفُؤَادَ كُلُّ أُولَـٰئِكَ كَانَ عَنْهُ مَسْئُولًا ﴿٣٦} صدق الله العظيم [الإسراء].

    قسم به خداوندی که خدایی جز او نیست؛ اگر یکی از علمای امت که از دعوت امام ناصر محمد یمانی روگردانده و مردم را از پیروی از او بازمی‌دارند؛ برای خداوند به صورت فردی یا دو نفری به‌ پاخاسته و در لب دعوت امام ناصر محمد یمانی تفکر کند؛ عقلش میان او و امام ناصر محمد یمانی حکم خواهد کرد. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
    {فَرَجَعُوا إِلَىٰ أَنفُسِهِمْ فَقَالُوا إِنَّكُمْ أَنتُمُ الظَّالِمُونَ ﴿٦٤} صدق الله العظيم [الأنبياء]

    ممکن است یکی از علمای امت بخواهد سخن مرا قطع کرده و بگوید: «صبرکن صبرکن ناصر محمد یمانی تو آیات کتاب را چنان می‌پیچانی که به نفع تو باشند و تأویلی برای کلام خداوند می‌آوری که مقصود مورد نظر خداوند نیست و من در اینجا برایت حجت می‌آورم و بیان حق این آیه را ارائه می‌نمایم. مقصود از این آیه تفکر با عقل و منطق نیست، بلکه مقصود قوم ابراهیم است که به خود رجوع کردند یعنی برخی از آنها به برخی دیگر رو کرده و با خود گفتند که به راستی که شما ظالمید. آنها یکدیگر را ملامت می‌کردند که از بت‌هایشان به خوبی مراقبت و نگهبانی نکرده‌اند و نبیّ خدا ابراهیم فرصت پیدا کرده تا آنها را منهدم سازد. پس برهان روشن تفسیراین آیه را از امام حافظ بن کثیر که درجزء پنجم آمده است را برایت می‌آوریم:مسأله: جزء پنجم تحلیل موضوعی
    {فرجعوا إلى أنفسهم فقالوا إنكم أنتم الظالمون ( 64 ) ثم نكسوا على رءوسهم لقد علمت ما هؤلاء ينطقون ( 65 ) قال أفتعبدون من دون الله ما لا ينفعكم شيئا ولا يضركم ( 66 ) أف لكم ولما تعبدون من دون الله أفلا تعقلون ( 67 )}.
    خداوند تعالی از قوم ابراهيم خبر مي دهد، زمانی که چیزی که قوم ابراهیم گفتند (فرجعوا إلى أنفسهم) یعنی: ملامت برای عدم مراقبت و نگهبانی از خدایان‌شان، پس گفتند: ( إنكم أنتم الظالمون ) یعنی: آنها را بدون محافظ رها ساخته‌اند.»
    سپس امام ناصر محمد یمانی درپاسخ می‌گوید: ای قوم بیایید تا از عقل و منطق پیروی نماییم و با هم آن را بیازماییم و ببینیم آیا عقل و منطق با این تفسیر قانع می‌شود یا خیر. عقل خردمندان به آنها جواب می‌دهد که ابراهیم علیه الصلاة و السلام می‌خواهد با عقل و منطق برای مردمش حجت آورد و برای همین هم تمام بت‌های معبد را خراب می‌کند مگر بت بزرگ را تا شاید به آن رجوع کنند و اگر حجت عقلی و منطقی نزد ایشان است از او بپرسند تا خبر دهد چه کسی با بت‌هایشان چنین کرده است و خداوند تعالی می‌فرماید:
    {فَجَعَلَهُمْ جُذَاذًا إِلَّا كَبِيرً‌ا لَّهُمْ لَعَلَّهُمْ إِلَيْهِ يَرْ‌جِعُونَ ﴿٥٨﴾ قَالُوا مَن فَعَلَ هَـٰذَا بِآلِهَتِنَا إِنَّهُ لَمِنَ الظَّالِمِينَ ﴿٥٩﴾}
    صدق الله العظيم [الأنبياء].
    می‌بینید که قوم ابراهیم در ابتدای کارعامل این کار را از ظالمین دانستند و برای همین گفتند:
    {قَالُوا مَن فَعَلَ هَـٰذَا بِآلِهَتِنَا إِنَّهُ لَمِنَ الظَّالِمِينَ ﴿٥٩﴾}

    و حکم دادند هرکس بت‌هایشان را شکسته است از ظالمین است تا اینکه نبی الله ابراهیم علیه الصلاة و السلام را آورده و به او گفتند:
    {قَالُوا أَأَنتَ فَعَلْتَ هَـٰذَا بِآلِهَتِنَا يَا إِبْرَ‌اهِيمُ ﴿٦٢﴾ قَالَ بَلْ فَعَلَهُ كَبِيرُ‌هُمْ هَـٰذَا فَاسْأَلُوهُمْ إِن كَانُوا يَنطِقُونَ ﴿٦٣﴾} [الأنبياء].
    نبی الله ابراهیم علیه الصلاة و السلام می‌خواهد با عقل و منطق برایشان حجت بیاورد تا فکر کنند چگونه چیزی مانند بت را می‌پرستند که نه نفع و ضرری دارد و نه سخن می‌گوید و نه می‌تواند از خود دفاع نماید؟ و چگونه ممکن است خدایان آنها بتوانند شرّ را از سر آنان دور کنند؛ در حالی‌ که قادر به دور کردن شرّ از خودشان نبوده و نبی الله ابراهیم جز بت بزرگ باقی را نابود کرده است باشد که رو به آن کنند؟ برای همین نبی الله ابراهیم علیه الصلاة و السلام می‌گوید:
    {قَالَ بَلْ فَعَلَهُ كَبِيرُ‌هُمْ هَـٰذَا فَاسْأَلُوهُمْ إِن كَانُوا يَنطِقُونَ ﴿٦٣﴾} [الأنعام].
    نبی الله ابراهیم می‌خواهد حجتی عقلانی و منطقی در نزدشان اقامه کند و ایشان را مجبور نماید تا با خود فکر کنند و هریک درنزد خود تفکر نماید تا پاسخی عقلانی و منطقی بیابد. ولی جوابی که عقل بعد از تفکر به آنها داد این بود که عقل‌هایشان گفت آنها ظالم‌اند؛ چگونه چیزی را می‌پرستند که نفع و ضرری برایٔشان ندارد و خدایانشان حتی قادر به دفاع از خود نیستند؟ پس چگونه می‌توانند شرّ را از مردم دور سازند؟ پس او دربرابرشان حجتی عقلی و منطقی اقامه کرد و برای همین از دادن جوابی که عقل و منطق را اقناع کند، عاجز بودند و خداوند تعالی می‌فرماید:
    {قَالُوا أَأَنتَ فَعَلْتَ هَـٰذَا بِآلِهَتِنَا يَا إِبْرَ‌اهِيمُ ﴿٦٢﴾ قَالَ بَلْ فَعَلَهُ كَبِيرُ‌هُمْ هَـٰذَا فَاسْأَلُوهُمْ إِن كَانُوا يَنطِقُونَ ﴿٦٣﴾ فَرَ‌جَعُوا إِلَىٰ أَنفُسِهِمْ فَقَالُوا إِنَّكُمْ أَنتُمُ الظَّالِمُونَ ﴿٦٤﴾ ثُمَّ نُكِسُوا عَلَىٰ رُ‌ءُوسِهِمْ لَقَدْ عَلِمْتَ مَا هَـٰؤُلَاءِ يَنطِقُونَ ﴿٦٥﴾ قَالَ أَفَتَعْبُدُونَ مِن دُونِ اللَّـهِ مَا لَا يَنفَعُكُمْ شَيْئًا وَلَا يَضُرُّ‌كُمْ ﴿٦٦﴾ أُفٍّ لَّكُمْ وَلِمَا تَعْبُدُونَ مِن دُونِ اللَّـهِ ۖ أَفَلَا تَعْقِلُونَ ﴿٦٧﴾} صدق الله العظيم [الأنبياء].

    نگاه کنید قبل از اینکه نبی الله ابراهیم در نزدشان حاضر شود چه بود. آنان حکم دادند که هر کس با بت‌هایشان چنین کرده از ظالمین است:
    {قَالُوا مَن فَعَلَ هَـٰذَا بِآلِهَتِنَا إِنَّهُ لَمِنَ الظَّالِمِينَ ﴿٥٩﴾}
    بعد ببینید عقل و منطقشان چه حکمی درحقشان صادر کرد:
    {فَرَ‌جَعُوا إِلَىٰ أَنفُسِهِمْ فَقَالُوا إِنَّكُمْ أَنتُمُ الظَّالِمُونَ ﴿٦٤﴾ ثُمَّ نُكِسُوا عَلَىٰ رُ‌ءُوسِهِمْ لَقَدْ عَلِمْتَ مَا هَـٰؤُلَاءِ يَنطِقُونَ ﴿٦٥﴾} صدق الله العظيم
    وهمانا که " تنكيس الرأس" یعنی سر خود را پایین آوردن، چون همه آنها در حالی‌ که به زمین نگاه می‌کردند پیش خود فکر می‌کردند تا شاید بتوانند حجتی در مقابل نبی الله ابراهیم بیاورند و ثابت کنند که این اوست که از ظالمین است. اما عقل و منطق از دیدن حق کور نمی‌شود و عقل آنها به ایشان گفت:
    {إِنَّكُمْ أَنتُمُ الظَّالِمُونَ ﴿٦٤﴾
    صدق الله العظيم.
    نبيُّ الله إبراهيم عليه الصلاة والسلام نمی‌دانست آنها به حق درنزد خود حکم قاطع داده‌اند که خودشان ظالمند؛ چون این حکم را درخفا و نزد خود داده بودند و به یکدیگر نیز چیزی نگفته و به نبيُّ الله إبراهيم عليه الصلاة والسلام هم چیزی نشان ندادند. عقل همگی آنها زمانی که با تفکر دنبال جوابی برای نبی الله ابراهیم می‌گشتند به آنان جواب داده بود که:
    {فَرَ‌جَعُوا إِلَىٰ أَنفُسِهِمْ فَقَالُوا إِنَّكُمْ أَنتُمُ الظَّالِمُونَ ﴿٦٤﴾} صدق الله العظيم.
    آیا نمی‌بینید بیان حق فرموده خداوند تعالی چیست که می‌فرماید:
    {فَإِنَّهَا لاَ تَعْمَى الأَبْصَارُ وَلَكِنْ تَعْمَى الْقُلُوبُ الَّتِي فِي آلصدور} صدق الله العظيم [الحج:۴۶].
    چون زمانی که نبی الله ابراهیم قوم خود را تهدید کرد که بر ضد بت‌هایشان چاره‌ای خواهد کرد و گفت:
    {وَتَاللَّهِ لَأَكِيدَنَّ أَصْنَامَكُم بَعْدَ أَن تُوَلُّوا مُدْبِرِينَ} [الأنبياء:۵۷].
    ابراهيم را از خدایانشان ترساندند كه بلایی بر سر او می‌آورند؛ ولی ابراهیم با عقل و منطق دربرابرشان حجت آورد. خداوند تعالی می‌فرماید:
    {وَكَيْفَ أَخَافُ مَا أَشْرَ‌كْتُمْ وَلَا تَخَافُونَ أَنَّكُمْ أَشْرَ‌كْتُم بِاللَّـهِ مَا لَمْ يُنَزِّلْ بِهِ عَلَيْكُمْ سُلْطَانًا ۚ فَأَيُّ الْفَرِ‌يقَيْنِ أحقّ بِالْأَمْنِ ۖ إِن كُنتُمْ تَعْلَمُونَ ﴿٨١﴾الَّذِينَ آمَنُوا وَلَمْ يَلْبِسُوا إِيمَانَهُم بِظُلْمٍ أُولَـٰئِكَ لَهُمُ الْأَمْنُ وَهُم مُّهْتَدُونَ ﴿٨٢﴾ وَتِلْكَ حُجَّتُنَا آتَيْنَاهَا إِبْرَ‌اهِيمَ عَلَىٰ قَوْمِهِ ۚ نَرْ‌فَعُ دَرَ‌جَاتٍ مَّن نَّشَاءُ ۗ إِنَّ رَ‌بَّكَ حَكِيمٌ عَلِيمٌ ﴿٨٣﴾}
    صدق الله العظيم [الأنعام]

    و امام مهدی ناصر محمد یمانی نیز به خداوند بزرگ قسم می‌خورد که اگر عقلتان را حَکَم بین روگردانان و امام ناصر محمد یمانی قرار دهید، عقل بین من و شما به حق حکم خواهد کرد و خواهید گفت به راستی که ظالمید، چون امام ناصر محمد یمانی از شما دعوت می‌کند از کتاب خداوند قرآن عظیم و سنت محمد رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم پیروی نمایید و آنچه از احادیث نبوی که مخالف آیات محکم و بینه‌ای که آیات ام الکتابند را عقلتان انکار می‌کند چون سزاوار نیست که احادیث حق محمد رسول الله با کلام خداوند که در آیات محکم کتابش آمده است، مخالفت داشته باشند. چگونه ممکن است خداوند سخنی را بگوید و نبی او چیز دیگری عنوان کند؟ این را عقل و منطق نمی‌پذیرد. از آنجا که قرآن از تحریف محفوظ است چون در تمام دنیا تنها یک نسخه از آن وجود دارد که در آن حتی یک کلمه اختلاف وجود ندارد، پس باید حدیث سنت نبوی که مخالف آن باشد؛ بی شک و تردید به دروغ به نبی نسبت داده شده است و از احادیثی که نبی علیه الصلاة و السلام فرموده‌اند نیست. اما از امام ناصر محمد یمانی سؤال کنید آیا حقاً خداوند وعده‌ای برای حفظ احادیث سنت نبوی از تحریف به شما نداده است؟ به همین ترتیب از او بخواهید برهانی روشن برایتان بیاورد؛ آیا خداوند به شما فرمان داده است که آیات محکم قرآن را مرجع احادیث بیان قرار دهید؟ و آیا خداوند در آیات محکم قرآن به شما خبر داده است که هرحدیث بیانی که مخالف آیات محکم قرآن اوست؛ دروغی است که به نبی نسبت داده شده چون این خداوند است که قرآن و بیان آن را به نبی آموخته است؟ پس امام ناصر محمد یمانی با برهان حقی که از جانب پروردگار عالمیان است؛ عقل‌های شما را خاموش کرده و می‌گویم که خداوند تعالی می‌فرماید:
    {وَيَقُولُونَ طَاعَةٌ فَإِذَا بَرَ‌زُوا مِنْ عِندِكَ بَيَّتَ طَائِفَةٌ مِّنْهُمْ غَيْرَ‌ الَّذِي تَقُولُ ۖ وَاللَّـهُ يَكْتُبُ مَا يُبَيِّتُونَ ۖ فَأَعْرِ‌ضْ عَنْهُمْ وَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّـهِ ۚ وَكَفَىٰ بِاللَّـهِ وَكِيلًا ﴿٨١﴾ أَفَلَا يَتَدَبَّرُ‌ونَ الْقُرْآن ۚ وَلَوْ كَانَ مِنْ عِندِ غَيْرِ‌ اللَّـهِ لَوَجَدُوا فِيهِ اختلافاً كَثِيرً‌ا ﴿٨٢﴾} صدق الله العظيم [النساء].*
    به این ترتیب ای جماعت مسلمین؛ اگر فتوای عقلتان را نپذیرفته و از علمایی پیروی نمایید که غرورو تعصب آنها را به گناه کشانده است؛ به شما بشارت می‌دهم از کسانی هستید که از عقل خود استفاده نکرده و اهل جهنم‌اند؛ کسانی که از استفاده از عقل و منطق و پیروی ازآیات بینه خداوند سرباز می‌زنند و برای همین می‌گویند:
    {قَالُوا بَلَىٰ قَدْ جَاءَنَا نَذِيرٌ‌ فَكَذَّبْنَا وَقُلْنَا مَا نَزَّلَ اللَّـهُ مِن شَيْءٍ إِنْ أَنتُمْ إِلَّا فِي ضَلَالٍ كَبِيرٍ‌ ﴿٩﴾ وَقَالُوا لَوْ كُنَّا نَسْمَعُ أَوْ نَعْقِلُ مَا كُنَّا فِي أَصْحَابِ السَّعِيرِ‌ ﴿١٠﴾} صدق الله العظيم [الملك].


    ای مردم!تنها خردمندان هستند که از حق پیروی می‌کنند؛ آنان که بهترین مخلوقات‌اند و در آیاتی از کتاب تدبر می‌کنند که دعوتگر [داعی] با آنها برهان می‌آورد و درمی‌یابند که این آیات برای عالم و جاهل روشن و از نظر عقلی و منطقی؛ قانع کننده‌ است و برای همین خداوند تعالی می‌فرماید:
    {كِتَابٌ أَنزَلْنَاهُ إِلَيْكَ مُبَارَكٌ لِّيَدَّبَّرُوا آيَاتِهِ وَلِيَتَذَكَّرَ أُولُو الْأَلْبَابِ ﴿٢٩} صدق الله العظيم [ص].
    آیا کسانی که کورکورانه پیروی می‌کنند، غیر از این است که در برهان قوی علمی داعی تفکر نمی‌کنند که ببینند آیا به حق از نزد خداوند است یا از جانب شیاطین بشر که تظاهر به ایمان کرده و کفر خود را پنهان می‌دارند تا مردم را از پیروی از ذکر بازدارند؟ مگر خداوند درآیات محکم کتابش درباره آنان به شما هشدار نداده است که ایمان خود را پوششی برای خود قرار می‌دهند تا تصور کنید از مؤمنان به خداوند و نبی او هستند و سپس از راه احادیث نبوی و گفتن احادیثی غیر از آنچه که نبی علیه الصلاة و السلام فرموده‌اند؛ شما را از پیروی ازکتاب خداوند بازدارند و خداوند تعالی می‌فرماید:
    {إِذَا جَاءَكَ الْمُنَافِقُونَ قَالُوا نَشْهَدُ إِنَّكَ لَرَ‌سُولُ اللَّـهِ ۗ وَاللَّـهُ يَعْلَمُ إِنَّكَ لَرَ‌سُولُهُ وَاللَّـهُ يَشْهَدُ إِنَّ الْمُنَافِقِينَ لَكَاذِبُونَ ﴿١﴾ اتَّخَذُوا أَيْمَانَهُمْ جُنَّةً فَصَدُّوا عَن سَبِيلِ اللَّـهِ ۚ إِنَّهُمْ سَاءَ مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ ﴿٢﴾} صدق الله العظيم [المنافقون].
    سپس خداوند روش بازدارنده ایشان را به شما می‌آموزد و می‌فرماید:
    {وَيَقُولُونَ طَاعَةٌ فَإِذَا بَرَ‌زُوا مِنْ عِندِكَ بَيَّتَ طَائِفَةٌ مِّنْهُمْ غَيْرَ‌ الَّذِي تَقُولُ ۖ وَاللَّـهُ يَكْتُبُ مَا يُبَيِّتُونَ ۖ فَأَعْرِ‌ضْ عَنْهُمْ وَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّـهِ ۚ وَكَفَىٰ بِاللَّـهِ وَكِيلًا ﴿٨١﴾ أَفَلَا يَتَدَبَّرُ‌ونَ الْقُرْآن ۚ وَلَوْ كَانَ مِنْ عِندِ غَيْرِ‌ اللَّـهِ لَوَجَدُوا فِيهِ اختلافاً كَثِيرً‌ا ﴿٨٢﴾}
    صدق الله العظيم [النساء].
    ولی شما مهدی منتظری را می‌خواهید که خداوند او را برانگیزد تا از خواسته‌ها و امیال شما پیروی نماید؛ اگر چنین باشد و او بیاید تا از امیال شما پیروی نماید، دیگر نیازی به برانگیخته شدن او نیست و اگر از خواسته‌های شما پیروی کند تنها بر گمراهی شما خواهد افزود؛ بلکه خداوند او را برمی‌انگیزد تا در موارد اختلافات دینی بین شما حکمیت کرده و با برهان قوی علمی از آیات محکم قرآن عظیم،که عقل و منطق را قانع می‌کند بر شما غلبه نماید..البته اگر به قرآن ایمان داشته باشید.
    و تمام کسانی که راه پیروی از امام ناصر محمد یمانی را منحرف می‌کنند بدانند که مردم را از پیروی از آیات محکم خداوند که در محکمات کتاب او آمده است بازمی‌دارند و نزدیک است که خداوند به ‌خاطر کتابش غضب نماید و اگر راست می‌گویید چه کسی می‌تواند عذاب او را از شما دور کند؟ و خداوند تعالی می‌فرماید:
    {فَقَدْ جَاءَكُم بَيِّنَةٌ مِّن رَّ‌بِّكُمْ وَهُدًى وَرَ‌حْمَةٌ ۚ فَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّن كَذَّبَ بِآيَاتِ اللَّـهِ وَصَدَفَ عَنْهَا ۗ سَنَجْزِي الَّذِينَ يَصْدِفُونَ عَنْ آيَاتِنَا سُوءَ الْعَذَابِ بِمَا كَانُوا يَصْدِفُونَ ﴿١٥٧﴾} صدق الله العظيم [الأنعام].
    لا قوة إلا بالله العلي العظيم و امام مهدی مانند یکی از انبیاء که صلوات و سلام بر ایشان باد می‌گوید:
    {يَا قَوْمِ لَقَدْ أَبْلَغْتُكُمْ رِ‌سَالَاتِ رَ‌بِّي وَنَصَحْتُ لَكُمْ ۖ فَكَيْفَ آسَىٰ عَلَىٰ قَوْمٍ كَافِرِ‌ينَ ﴿٩٣﴾} [الأعراف]،


    ای کسانی که از دعوت به حکمیت بر اساس کتاب خداوند روگردانده و به شدت تلاش می‌کنید تا مردم را از پیروی از آیات محکم و بینه کتاب بازدارید؛ چقدر شما مستحق عذاب خداوند هستید...
    ای علمای مسلمین و ای مفتیان کشورهایشان؛ امام مهدی همچنان به شما می‌گوید بیایید تا در دوران «گفت‌وگو قبل از ظهور» و از طریق پایگاه جهانی من در «منتديات البشرى الإسلاميّة موقع الإمام المهدي ناصر محمد اليماني» با هم گفت‌وگو کنیم و اگر سرباز زده و تکبر ورزیدید؛ و اگر نمی‌خواهید در پایگاهی جز پایگاه‌های یکی از علمای مشهور مسلمین یا مفتیان دیارشان گفتگو کنید؛ امام مهدی متواضعانه به سوی شما می‌آید و خدا را به شهادت می‌گیرم و شهادت خداوند کافی است که من به پایگاهی که علمای مسلمین برای گفت‌وگو انتخاب کنند؛خواهم رفت و به پروردگار عالمیان قسم که به حق دربرابر همگی شما حجت خواهم آورد و شاهد این نخواهید بود که کسی از آنان بتواند ولو در یک مسئله در برابر امام ناصر محمد یمانی حجت آورد ولو اینکه به کمک یکدیگر بیایند. ای انصارپیشگام برگزیده شاهد باشید.
    و اگر کسی ازعلمای امت دعوت کند تا گفت‌وگو در پایگاه او باشد و علمای مسلمین و امام ناصر محمد یمانی با هم گفت‌وگو نمایند؛ به تمام انصار فرمان می‌دهم تا بگذارند مهدی منتظر با برهان علمی از محکمات قرآن عظیم به تنهایی با تمام آنها جهادی عظیم نماید؛ همانند رزمنده‌ای که سوار بر اسب در میدان جنگ؛ مبارزه می‌کند و هربار یک مبارز جدید به مصاف او می‌آید و امام مهدی ناصر محمد یمانی نیز چنین خواهد کرد و به خداوندی که خدایی جز او نیست؛تمام علمای جن و انس نمی‌توانند با برهان قوی علمی بر او غلبه نمایند چراکه حق با امام ناصر محمد یمانی است و راه حق تنها یک راه است. از راه‌های متفرق پیروی نکنید که از راه حقی که رو به سوی پروردگار من و شماست؛ دور خواهید شد. ای علمای مسلمین به دعوت به گفت‌وگو پاسخ دهید و از اولین کسانی که به دعوت به حکمیت براساس کتاب خداوند ذکر؛ کافر می‌شوند نباشید که خداوند شما را با سیاره دهم عذاب خواهد کرد و هشدار دهنده معذور است. خدایا من ابلاغ کردم. خدایا شاهد باش.
    انصار عزیزم این بیان مرا از راه پست الکترونیکی؛ برای مفتیان کشورها و علمای مشهور و پایگاه‌های آنها بفرستید و به آنها درمورد نزدیک شدن سیاره عذاب هشدار دهید تا به دعوت به پذیرش حکمیت براساس کتاب پاسخ دهند. نزدیک است که خداوند به خاطر کتابش غضبناک شود و ای روگردانان از پیروی از کتاب قرآن و حکمیت آن در اختلافات؛ از عذاب خداوند رحمان به کجا پناه می‌برید. پس از امر خداوند اطاعت کرده و پروا کنید؛ باشد که رستگار شوید و این خداوند است که به شما امر می‌کند براساس کتابش حکم نمایید و امام مهدی مکلف است حکم خداوند را از آیات محکم آن برای شما استنباط نماید از خدا پروا کرده وازعذابش بترسید.
    أخوكم عبد الله وخليفته؛ الإمام المهدي ناصر محمد اليماني.
    ــــــــــــــــــــــــ
    *بیان: {وَيَقُولُونَ طَاعَةٌ فَإِذَا بَرَزُوا مِنْ عِندِكَ بَيَّتَ طَائِفَةٌ مِّنْهُمْ غَيْرَ الَّذِي تَقُولُ ۖ وَاللَّـهُ يَكْتُبُ مَا يُبَيِّتُونَ ۖ فَأَعْرِضْ عَنْهُمْ وَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّـهِ ۚ وَكَفَىٰ بِاللَّـهِ وَكِيلًا ﴿٨١﴾ أَفَلَا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ ۚ وَلَوْ كَانَ مِنْ عِندِ غَيْرِ اللَّـهِ لَوَجَدُوا فِيهِ اخْتِلَافًا كَثِيرًا ﴿٨٢﴾ وَإِذَا جَاءَهُمْ أَمْرٌ‌ مِّنَ الْأَمْنِ أَوِ الْخَوْفِ أَذَاعُوا بِهِ وَلَوْ رَ‌دُّوهُ إِلَى الرَّ‌سُولِ وَإِلَىٰ أُولِي الْأَمْرِ‌ مِنْهُمْ لَعَلِمَهُ الَّذِينَ يَسْتَنبِطُونَهُ مِنْهُمْ وَلَوْلَا فَضْلُ اللَّـهِ عَلَيْكُمْ وَرَ‌حْمَتُهُ لَاتَّبَعْتُمُ الشَّيْطَانَ إِلَّا قَلِيلًا ﴿٨٣﴾ } صدق الله العظيم [النساء]

    https://nasser-alyamani.org./showthread.php?t=22800

    اقتباس المشاركة 36837 من موضوع سلسلة حوارات الإمام في منتديات أشراف أونلاين..

    - 8 -
    الإمام ناصر محمد اليماني
    19 - 01 - 1432 هـ
    26 - 12 - 2010 مـ
    03:34 صباحاً

    ـــــــــــــــــ



    دعوة للنقاش ..

    بسم الله الرحمن الرحيم، والصلاة والسلام على كافة الأنبياء والمرسلين وآلهم الطيبين من أولهم إلى خاتمهم جدّي محمد رسول الله إلى الناس كافة بالقرآن العظيم لمن شاء منهم أن يستقيم، السلام علينا وعلى عباد الله الصالحين في الأولين وفي الآخرين وفي الملأ الأعلى إلى يوم الدين..

    ويا معشر علماء المسلمين، إني المهديّ المنتظَر أدعوكم إلى اتّباع آيات الله في محكم كتابه والكفر بما يخالفها، فلا تصدّوا عن اتّباع آيات الكتاب في القرآن العظيم واعلموا أنّ الله شديد العذاب ويوشك أن يغضب لكتابه. وقال الله تعالى:
    {فَقَدْ جَاءَكُم بَيِّنَةٌ مِّن رَّ‌بِّكُمْ وَهُدًى وَرَ‌حْمَةٌ ۚ فَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّن كَذَّبَ بِآيَاتِ اللَّـهِ وَصَدَفَ عَنْهَا ۗ سَنَجْزِي الَّذِينَ يَصْدِفُونَ عَنْ آيَاتِنَا سُوءَ الْعَذَابِ بِمَا كَانُوا يَصْدِفُونَ ﴿١٥٧﴾} صدق الله العظيم [الأنعام].

    يا معشر الوافدين لحوار المهديّ المنتظَر ناصر محمد اليماني في عصر الحوار من قبل الظهور والتمكين بالفتح المبين إنّي الإمام المهدي أرحب بكم ترحيباً كبيراً الضيوف المحترمين في موقعنا الباحثين عن الحقّ، والحق أحقّ أن يتبع وما الإمام المهدي ناصر محمد اليماني إلا عبدٌ من عبيد الله المسلمين ولم يجعلني الله قط تلميذاً طالبَ علم الفقه في الدين بين يدي أحدٍ من علماء المسلمين. والسؤال الذي يطرح نفسه هو: فما دام كافة علماء المسلمين لم يشهد أحد منهم أنه كان المعلم للإمام ناصر محمد اليماني فمن الذي قام بتعليم الإمام ناصر محمد اليماني كون طلبة العلم المتفقهين في الدين إنما ينفرون لطلب العلم من علماء الدين لتعلُّم فقه الدين لينذروا قومهم إذا رجعوا ليبيِّنوا لقومهم الحلال والحرام:
    {وَمَا كَانَ الْمُؤْمِنُونَ لِيَنفِرُوا كَافَّةً ۚ فَلَوْلَا نَفَرَ مِن كُلِّ فِرْقَةٍ مِّنْهُمْ طَائِفَةٌ لِّيَتَفَقَّهُوا فِي الدِّينِ وَلِيُنذِرُوا قَوْمَهُمْ إِذَا رَجَعُوا إِلَيْهِمْ لَعَلَّهُمْ يَحْذَرُونَ ﴿١٢٢} صدق الله العظيم [التوبة].

    والسؤال الذي يطرح نفسه هو: ما دام الإمام ناصر محمد اليماني لم ينفر لطلب علوم الفقه في الدين من أحدٍ من علماء المسلمين، إذاً فمن الذي علّم الإمام ناصر محمد اليماني الذي يُفتي مقدماً بنتيجة الحوار من قبل الحوار بينه وبين علماء الأمّة فيقول: فاسمحوا لي أن أُعلِن لكم بنتيجة الحوار من قبل الحوار أنّكم سوف تجدون أنّ الإمام ناصر محمد اليماني هو المهيمن على كافة علماء المسلمين بسلطان العلم من محكم القرآن على مختلف مذاهبهم وفرقهم؛ بل ويُفتي أنّه إذا استطاع أحدٌ من كافة علماء الأمّة أن يهيمن على الإمام ناصر محمد اليماني ولو في مسألةٍ واحدةٍ فقط إذاً فقد أصبح الإمام ناصر محمد اليماني كذاباً أشِراً وليس المهديّ المنتظَر! وهل تدرون لماذا؟ وذلك لأنّ الإمام ناصر محمد اليماني يفتي المسلمين أنّ الله هو من أفتاه عن شأنه أنّه خليفة الله الإمام المهديّ المنتظَر وأنّه لن يحاجُّه أحدٌ من القرآن إلا غلبه الإمام ناصر محمد اليماني، ولم يأتِه بهذه الفتوى جبريل عليه الصلاة والسلام بل تلقّاها عن طريق الرؤيا الصالحة على لسان محمدٍ رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم.

    ولكنّي الإمام المهدي أشهدُ لله شهادة الحقّ اليقين أنّ الرؤيا هذه لم يجعلها الله الحجّة على علماء المسلمين وأمّتهم، فما يُدريهم فلعل المدعو ناصر محمد اليماني يفتري على الله ولم يفتِه الله أنّه خليفته المهديّ المنتظَر، والسؤال الذي يطرح نفسه لأحبتي الزوار الوافدين إلى طاولة الحوار الباحثين عن الحقّ هو: فكيف لهم أن يعلموا أن ناصر محمد اليماني لم يفترِ على الله أنّه قد اصطفاه المهديّ المنتظَر فاختاره من بين البشر فجعلهُ للناس إماماً؟ ولسوف نترك الجواب للعقل والمنطق فيقول كلُّ إنسانٍ عاقلٍ إنّ الأمر بسيطٌ وهيّنٌ جداً، إذا كان ناصر محمد اليماني لم يصطفِه الله ويختاره للناس إماماً فسوف نكتشف كذبته على الواقع الحقيقي فنجد علماء المسلمين هم المهيمنون بسلطان العلم على الإمام ناصر محمد اليماني فيتبيّن للمسلمين أنّ ناصر محمد اليماني من الجاهلين ومن الذين يدَّعون شخصيّة المهديّ المنتظَر ففي كلّ عصرٍ يظهر للناس مهديٌّ منتظرٌ وسرعان ما يلجمه بسلطان العلم أحدُ علماء الدين. ولكن إذا كان الإمام ناصر محمد اليماني قد وجَدَه الباحثون عن الحقّ من كافة المسلمين أنّه حقاً لا يجادل أحداً الإمام ناصر محمد اليماني من القرآن العظيم إلا وهيمن عليه بسلطان العلم المُقنع من ربّ العالمين يستنبطه الإمام ناصر محمد اليماني من محكم كتاب الله القرآن العظيم من آيات الكتاب المحكمات البيّنات هُنّ أمّ الكتاب يفقههن كلّ ذي لسان عربي مُبين، إذاً يا أحبتي الزوار الباحثين عن الحقّ، فإمّا أن يكون ناصر محمد اليماني ينطق بالحقّ وإمّا أن يكون من الجاهلين وقد وضع نفسه في موقفٍ محرجٍ بغروره إذ يعلن بالنصر في الحوار من قبل الحوار، فإذا ألجمه أحدُ علماء الأمّة بسلطان العلم المقنع للعقل والمنطق من محكم القرآن العظيم ولو في مسألةٍ واحدةٍ فما هو موقف الإمام ناصر محمد اليماني أمام أنصاره؟ فحتماً سوف ينفضّون عن اتباع ناصر محمد اليماني شاكرين للذي أنقذهم من أن يضلّهم ناصر محمد اليماني، فهذا هو التحليل المنطقي إن كنتم تعقلون.

    وبما أنّي أعلمُ علم اليقين أني الإمام المهديّ المنتظَر جعلني الله للناس إماماً للعالمين لنخرجهم من الظلمات إلى النور بالقرآن المجيد فأهديهم به إلى صراط العزيز الحميد فحتماً سوف تجدونني أعلن لكم بنتيجة النصر بسلطان العلم من محكم القرآن العظيم وأزكّيه بالقَسَم بالله العظيم ربّ السماوات والأرض وما بينهما وربّ العرش العظيم أنّه لا يحاجّني أحدٌ من علماء المسلمين من القرآن العظيم إلا وجدوا الإمام المهدي ناصر محمد اليماني هو حقا المهيمن بسلطان العلم من محكم القرآن العظيم على كافة علماء الأمّة على مختلف مذاهبهم وفرقهم وإنا لصادقون، ألا وإن الكذب حباله قصيرة.

    وما نريدُ قوله لكافة الزوار الباحثين عن الحقّ أن يحذروا اتّباع الإمام ناصر محمد اليماني أو أيٍّ من علماء الأمّة وأئمتهم ما لم يقِم الحجّة عليكم جميعاً بسلطان العلم الذي لا يحتمل الشك أبداً بل ترونه الحقّ من ربّ العالمين لا شكّ ولا ريب كون الإمام ناصر محمد اليماني يدحض حُججكم الباطلة بحجّة الله عليكم آيات الكتاب البيّنات لا شكّ ولا ريب. تصديقاً لقول الله تعالى:
    {ذَٰلِكَ الْكِتَابُ لَا رَ‌يْبَ ۛ فِيهِ ۛ هُدًى لِّلْمُتَّقِينَ ﴿٢﴾} صدق الله العظيم [البقرة].

    إذاً يا أحبتي الباحثين عن الحقّ فنصيحتي لكم أن لا تَقْفوا ما ليس لكم به علم بالفتوى من الله مباشرةً من محكم كتابه أو بالحديث الحقّ في السُّنة النبويّة الحقّ شرط عليكم من ربكم أن تستخدموا عقولكم التي أنعم الله بها عليكم فتتفكروا في ذلك الحديث الوارد عن النبيّ عليه الصلاة والسلام فإن تقبّلته عقولكم ورضخ له الفكر المنطقي فاعلموا علم اليقين أنّه حديث حقٍّ عن النبيّ لا شكّ ولا ريب، وما دام تقبّله العقل فحتماً لا شكّ ولا ريب لن يخالف لمحكم كتاب الله شيئاً، ولكن إذا رفضه العقل والمنطق فحتماً لا شكّ ولا ريب سوف تجدونه مخالفاً لمحكم كتاب الله القرآن العظيم.

    ولكني أقسمُ بالله العظيم لا تستطيعون التمييز بين الحقّ والباطل المفترى حتى تتفكروا بعقولكم التي أنعم بها الله عليكم كون أبصار الفكر يبصر بها الإنسان الذي يعقل فالبصر الفكري لا ينبغي له أن يعمى عن التمييز بين الحقّ والباطل فإذا تفكّر أبصر. تصديقاً لقول الله تعالى:
    {فَإِنَّهَا لَا تَعْمَى الْأَبْصَارُ وَلَـٰكِن تَعْمَى الْقُلُوبُ الَّتِي فِي الصُّدُورِ} صدق الله العظيم [الحج:46].

    إذاً يا قوم إياكم أن تتّبعوا ناصر محمد اليماني أو أحداً من علمائكم الاتّباع الأعمى من قبل التفكّر والتدبّر في حجّة العالِم الذي يتّبعه طلبة العلم واعلموا أنّ الله سوف يسألكم عن عقولكم لو اتّبعتم علماءكم يا طلبة العلم بالاتّباع الأعمى دون أن تستخدموا حواسكم السمعيّة والفكريّة. تصديقاً لقول الله تعالى:
    {وَلَا تَقْفُ مَا لَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ ۚ إِنَّ السَّمْعَ وَالْبَصَرَ وَالْفُؤَادَ كُلُّ أُولَـٰئِكَ كَانَ عَنْهُ مَسْئُولًا ﴿٣٦} صدق الله العظيم [الإسراء].

    ألا والله الذي لا إله غيره لو أنّ أحد علماء الأمّة الذين يعارضون دعوة الإمام ناصر محمد اليماني ويصدّون عن اتّباعه قام لله فرادى أو مثاني ثم يتفكّر في لُب دعوة الإمام ناصر محمد اليماني فإنّ عقله سوف يحكم بينه وبين الإمام ناصر محمد اليماني. تصديقاً لقول الله تعالى:
    {فَرَجَعُوا إِلَىٰ أَنفُسِهِمْ فَقَالُوا إِنَّكُمْ أَنتُمُ الظَّالِمُونَ ﴿٦٤} صدق الله العظيم [الأنبياء].

    ولربّما يودّ أحد علماء الأمّة أن يقاطعني فيقول: "مهلاً مهلاً يا ناصر محمد اليماني يا من تلوي أعناق آيات الكتاب حتى تكون لصالحك أنت فتُأوِّل كلام الله بغير المقصود به من كلامه، وها أنا ذا أقيم الحجّة عليك وآتيك بالبيان الحقّ لهذه الآية أنّها لا تقصد التفكّر بالعقل والمنطق بل تقصد أنّ قوم إبراهيم رجعوا إلى أنفسهم أي إلى بعضهم بعضاً فقالوا لأنفسهم إنكم أنتم الظالمون، فهم يلومون بعضهم بعضاً كونهم تركوا آلهتم بغير حرسٍ حتى أهلكها نبيّ الله إبراهيم. ومن ثم آتيك بالسلطان المبين عن تفسير هذه الآية للإمام الحافظ بن كثير في الجزء الخامس كما يلي:
    مسألة: الجزء الخامس التحليل الموضوعي
    {فرجعوا إلى أنفسهم فقالوا إنكم أنتم الظالمون ( 64 ) ثم نكسوا على رءوسهم لقد علمت ما هؤلاء ينطقون ( 65 ) قال أفتعبدون من دون الله ما لا ينفعكم شيئا ولا يضركم ( 66 ) أف لكم ولما تعبدون من دون الله أفلا تعقلون ( 67 )}.
    يقول تعالى مخبرا عن قوم إبراهيم حين قال لهم ما قال: ( فرجعوا إلى أنفسهم ) أي: بالملامة في عدم احترازهم وحراستهم لآلهتهم، فقالوا: ( إنكم أنتم الظالمون ) أي: في ترككم لها مهملة لا حافظ عندها
    ".

    ومن ثمّ يردّ عليكم الإمام ناصر محمد اليماني وأقول: تعالوا يا قوم لنتّبع العقل والمنطق فنجرِّبه سويّاً فهل سوف نجده يقتنع بهذا التفسير وسوف يجد الجواب أولو الألباب من عقولهم إلى أنفسهم تقول إنّ إبراهيم عليه الصلاة والسلام أراد أن يحاجَّ قومه بالعقل والمنطق ولذلك دمّر أصنامهم في المعبد جميعاً إلا كبيراً لهم لعلهم إليه يرجعون إنْ كانت حجّة العقل والمنطق هي معهم حتى يخبرهم من صنع ذلك بآلهتهم. وقال الله تعالى:
    {فَجَعَلَهُمْ جُذَاذًا إِلَّا كَبِيرً‌ا لَّهُمْ لَعَلَّهُمْ إِلَيْهِ يَرْ‌جِعُونَ ﴿٥٨﴾ قَالُوا مَن فَعَلَ هَـٰذَا بِآلِهَتِنَا إِنَّهُ لَمِنَ الظَّالِمِينَ ﴿٥٩﴾} صدق الله العظيم [الأنبياء].

    فقد رأيتم الحُكم بادئ الأمر من قوم إبراهيم أنّ الذي فعل ذلك بآلهتهم لمن الظالمين ولذلك قالوا:
    {قَالُوا مَن فَعَلَ هَـٰذَا بِآلِهَتِنَا إِنَّهُ لَمِنَ الظَّالِمِينَ ﴿٥٩﴾}، فقد حكموا على الذي قام بتحطيم أصنامهم أنه لمن الظالمين حتى إذا أتوا بنبيّ الله إبراهيم عليه الصلاة والسلام وقالوا له: {قَالُوا أَأَنتَ فَعَلْتَ هَـٰذَا بِآلِهَتِنَا يَا إِبْرَ‌اهِيمُ ﴿٦٢﴾ قَالَ بَلْ فَعَلَهُ كَبِيرُ‌هُمْ هَـٰذَا فَاسْأَلُوهُمْ إِن كَانُوا يَنطِقُونَ ﴿٦٣﴾} [الأنبياء].

    ويريد نبيّ الله إبراهيم عليه الصلاة والسلام أن يقيم عليهم حجّة العقل والمنطق حتى يتفكروا كيف يعبدون شيئاً صنماً لا يضرّ ولا ينفع ولا ينطق ولا يدافع عن نفسه؟ فكيف إذاً تصرفُ الشرَّ عنهم آلهتُهم، وآلهتُهم لم تستطع أن تصرف الشر عن أنفسهم فقد دمرها نبيّ الله إبراهيم تدميراً إلا كبيراً لهم لعلهم إليه يرجعون؟ ولذلك قال نبيّ الله إبراهيم عليه الصلاة والسلام:
    {قَالَ بَلْ فَعَلَهُ كَبِيرُ‌هُمْ هَـٰذَا فَاسْأَلُوهُمْ إِن كَانُوا يَنطِقُونَ ﴿٦٣﴾} [الأنعام].

    ويريدُ نبيّ الله إبراهيم أن يقيم عليهم حجّة العقل والمنطق على أنفسهم فأجبرهم على التفكير مع أنفسهم فجعل كلّ واحدٍ منهم يتفكّر مع نفسه ليجد الرد المقنع بالعقل والمنطق، ولكن الجواب من عقولهم حين تفكّروا جاء بالرد عليهم من عقولهم، أنهم هم الظالمون، فكيف يعبدون شيئاً لا يضرّهم ولا ينفعهم ولم تستطِع آلهتهم أن تدافع عن نفسها؟ فكيف إذاً تَصرِفُ الشرّ عنهم؟ فأقام عليهم حجّة العقل والمنطق لذلك عجزوا عن الرد المقنع للعقل والمنطق. وقال الله تعالى:
    {قَالُوا أَأَنتَ فَعَلْتَ هَـٰذَا بِآلِهَتِنَا يَا إِبْرَ‌اهِيمُ ﴿٦٢﴾ قَالَ بَلْ فَعَلَهُ كَبِيرُ‌هُمْ هَـٰذَا فَاسْأَلُوهُمْ إِن كَانُوا يَنطِقُونَ ﴿٦٣﴾ فَرَ‌جَعُوا إِلَىٰ أَنفُسِهِمْ فَقَالُوا إِنَّكُمْ أَنتُمُ الظَّالِمُونَ ﴿٦٤﴾ ثُمَّ نُكِسُوا عَلَىٰ رُ‌ءُوسِهِمْ لَقَدْ عَلِمْتَ مَا هَـٰؤُلَاءِ يَنطِقُونَ ﴿٦٥﴾ قَالَ أَفَتَعْبُدُونَ مِن دُونِ اللَّـهِ مَا لَا يَنفَعُكُمْ شَيْئًا وَلَا يَضُرُّ‌كُمْ ﴿٦٦﴾ أُفٍّ لَّكُمْ وَلِمَا تَعْبُدُونَ مِن دُونِ اللَّـهِ ۖ أَفَلَا تَعْقِلُونَ ﴿٦٧﴾} صدق الله العظيم [الأنبياء].

    فانظروا للحكم الأول قبل أن يحضر إليهم نبيّ الله إبراهيم أنهم حكموا أنّ الذي فعل ذلك بآلهتهم إنّه لمن الظالمين:
    {قَالُوا مَن فَعَلَ هَـٰذَا بِآلِهَتِنَا إِنَّهُ لَمِنَ الظَّالِمِينَ ﴿٥٩﴾}، ومن ثم فانظروا لحكم العقل والمنطق على أنفسهم: {فَرَ‌جَعُوا إِلَىٰ أَنفُسِهِمْ فَقَالُوا إِنَّكُمْ أَنتُمُ الظَّالِمُونَ ﴿٦٤﴾ ثُمَّ نُكِسُوا عَلَىٰ رُ‌ءُوسِهِمْ لَقَدْ عَلِمْتَ مَا هَـٰؤُلَاءِ يَنطِقُونَ ﴿٦٥﴾} صدق الله العظيم.

    ألا وإن تنكيس الرأس كون كلّ منهم أطرق للتفكير ناظراً إلى الأرض يتفكرون مع أنفسهم علّهم يقيمون الحجّة على نبيّ الله إبراهيم ليثبتوا أنه لمن الظالمين. ولكنّ تفكير العقل والمنطق لا يعمى عن الحقّ فقالت عقولهم لأنفسهم:
    {إِنَّكُمْ أَنتُمُ الظَّالِمُونَ ﴿٦٤﴾} صدق الله العظيم.

    ولم يعلم بهذا الحكم الفصل بالحقّ أنهم حكموا على أنفسهم إنهم هم الظالمون نبيُّ الله إبراهيم عليه الصلاة والسلام كون ذلك الحكم كان خفياً في أنفسهم ولم يبدوه لبعضهم البعض ولم يبدوه لنبيّ الله إبراهيم عليه الصلاة والسلام، كون عقل كل منهم حين أطرقوا مفكرين للردّ على نبيّ الله إبراهيم ألقى إلى أنفسهم بنتيجة التفكّر بالعقل
    {فَرَ‌جَعُوا إِلَىٰ أَنفُسِهِمْ فَقَالُوا إِنَّكُمْ أَنتُمُ الظَّالِمُونَ ﴿٦٤﴾} صدق الله العظيم.

    أفلا ترون البيان الحقّ لقول الله تعالى:
    {فَإِنَّهَا لاَ تَعْمَى الأَبْصَارُ وَلَكِنْ تَعْمَى الْقُلُوبُ الَّتِي فِي آلصدور} صدق الله العظيم [الحج:46].

    كون قوم نبيّ الله إبراهيم حين تَهدَّدَهم إبراهيم أن يكيد لأصنامهم وقال:
    {وَتَاللَّهِ لَأَكِيدَنَّ أَصْنَامَكُم بَعْدَ أَن تُوَلُّوا مُدْبِرِينَ} [الأنبياء:57]. ولكنهم خوّفوه بآلهتهِم أن تمسّه بسوءٍ ولكنّ إبراهيم أقام عليهم حجّة العقل والمنطق. وقال الله تعالى: {وَكَيْفَ أَخَافُ مَا أَشْرَ‌كْتُمْ وَلَا تَخَافُونَ أَنَّكُمْ أَشْرَ‌كْتُم بِاللَّـهِ مَا لَمْ يُنَزِّلْ بِهِ عَلَيْكُمْ سُلْطَانًا ۚ فَأَيُّ الْفَرِ‌يقَيْنِ أحقّ بِالْأَمْنِ ۖ إِن كُنتُمْ تَعْلَمُونَ ﴿٨١﴾ الَّذِينَ آمَنُوا وَلَمْ يَلْبِسُوا إِيمَانَهُم بِظُلْمٍ أُولَـٰئِكَ لَهُمُ الْأَمْنُ وَهُم مُّهْتَدُونَ ﴿٨٢﴾ وَتِلْكَ حُجَّتُنَا آتَيْنَاهَا إِبْرَ‌اهِيمَ عَلَىٰ قَوْمِهِ ۚ نَرْ‌فَعُ دَرَ‌جَاتٍ مَّن نَّشَاءُ ۗ إِنَّ رَ‌بَّكَ حَكِيمٌ عَلِيمٌ ﴿٨٣﴾} صدق الله العظيم [الأنعام].

    وكذلك الإمام المهدي ناصر محمد اليماني أقسمُ بالله العظيم لو يتمّ تحكيم عقولكم بين المعرضين وبين الإمام ناصر محمد اليماني فإنّ عقولكم سوف تحكم بيني وبينكم بالحقّ فتقول إنكم أنتم الظالمون كون الإمام ناصر محمد اليماني يدعوكم إلى اتّباع كتاب الله القرآن العظيم وسنة محمد رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم وإنما ينكر ما جاء مخالفاً من الأحاديث النبويّة لآيات الكتاب المحكمات البيّنات هُنّ أمّ الكتاب كون أحاديث محمد رسول الله الحقّ لا ينبغي لها أن تأتي مُخالفةً لكلام الله في مُحكم كتابه فكيف يقول الله قولاً ويقول نبيّه قولاً آخر؟ فهذا لا يقبله العقل والمنطق. وبما أنّ القرآن محفوظٌ من التحريف كونكم تجدونه كنسخةٍ واحدةٍ في العالمين لا تختلف فيه كلمةٌ واحدةٌ إذاً فلا بدّ أنّ الحديث المخالف في السُّنة النبويّة حتماً لا شكّ ولا ريب هو حديثٌ مفترى عن النبيّ غير الأحاديث التي يقولها النبيّ عليه الصلاة والسلام. ولكن سلوا الإمام ناصر محمد اليماني هل حقاً أحاديث البيان في السُّنة النبويّة لم يعدكم الله بحفظها من التحريف؟ وكذلك سلوه أنْ يأتي لكم بالبرهان المبين؟ هل الله أمركم أن تجعلوا مُحكم القرآن هو المرجع لأحاديث البيان؟ وهل علمكم الله في محكم القرآن أنّ ما كان مخالفاً لمحكم قرآنه في أحاديث بيانه أنّ ذلك الحديث مفترى عن النبيّ كون الله يعلمه قرآنه وبيانه؟ ومن ثمّ يردّ عليكم الإمام ناصر محمد اليماني فيلجمُ عقولكم بالحقّ بالبرهان الحقّ من ربّ العالمين وأقول: قال الله تعالى:
    {وَيَقُولُونَ طَاعَةٌ فَإِذَا بَرَ‌زُوا مِنْ عِندِكَ بَيَّتَ طَائِفَةٌ مِّنْهُمْ غَيْرَ‌ الَّذِي تَقُولُ ۖ وَاللَّـهُ يَكْتُبُ مَا يُبَيِّتُونَ ۖ فَأَعْرِ‌ضْ عَنْهُمْ وَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّـهِ ۚ وَكَفَىٰ بِاللَّـهِ وَكِيلًا ﴿٨١﴾ أَفَلَا يَتَدَبَّرُ‌ونَ الْقُرْآن ۚ وَلَوْ كَانَ مِنْ عِندِ غَيْرِ‌ اللَّـهِ لَوَجَدُوا فِيهِ اختلافاً كَثِيرً‌ا ﴿٨٢﴾} صدق الله العظيم [النساء].

    إذاً يا معشر المسلمين لئن رفضتم فتوى عقولكم إليكم واتبعتم من أخذته العزّة بالإثم من علمائكم فأبشّركم أنكم من الذين لا يعقلون من أصحاب الجحيم الذين أبَوا أن يستخدموا العقل والمنطق فيتّبعوا آيات الله البينات، ولذلك قالوا:
    {قَالُوا بَلَىٰ قَدْ جَاءَنَا نَذِيرٌ‌ فَكَذَّبْنَا وَقُلْنَا مَا نَزَّلَ اللَّـهُ مِن شَيْءٍ إِنْ أَنتُمْ إِلَّا فِي ضَلَالٍ كَبِيرٍ‌ ﴿٩﴾ وَقَالُوا لَوْ كُنَّا نَسْمَعُ أَوْ نَعْقِلُ مَا كُنَّا فِي أَصْحَابِ السَّعِيرِ‌ ﴿١٠﴾} صدق الله العظيم [الملك].

    إذاً يا قوم لن يتبع الحقّ إلا أولو الألباب خير الدواب الذين يتدبرون في آيات الكتاب التي يبرهن بها الداعية فيجدون أنها آياتٌ بيّناتٌ للعالِم والجاهل مقنعةٌ للعقل والمنطق الفكري. ولذلك قال الله تعالى:
    {كِتَابٌ أَنزَلْنَاهُ إِلَيْكَ مُبَارَكٌ لِّيَدَّبَّرُوا آيَاتِهِ وَلِيَتَذَكَّرَ أُولُو الْأَلْبَابِ ﴿٢٩} صدق الله العظيم [ص].

    وليس الذين يتّبعون الاتّباع الأعمى من غير ما يتفكّرون في سلطان علم الداعية هل هو حقاً من عند الله أم من عند شياطين البشر الذين يظهرون الإيمان ويبطنون الكفر ليصدّوكم عن اتّباع الذكر أفلا تعقلون؟ ألم يحذِّركم الله من مكرهم في محكم كتابه أنهم اتخذوا إيمانهم جُنّة ستاراً ليس إلا لتحسبوهم من المؤمنين بالله ونبيّه ثم يصدوكم عن اتّباع كتاب الله عن طريق أحاديث نبيّه فيقولون غير الأحاديث التي يقولها عليه الصلاة والسلام. وقال الله تعالى:
    {إِذَا جَاءَكَ الْمُنَافِقُونَ قَالُوا نَشْهَدُ إِنَّكَ لَرَ‌سُولُ اللَّـهِ ۗ وَاللَّـهُ يَعْلَمُ إِنَّكَ لَرَ‌سُولُهُ وَاللَّـهُ يَشْهَدُ إِنَّ الْمُنَافِقِينَ لَكَاذِبُونَ ﴿١﴾ اتَّخَذُوا أَيْمَانَهُمْ جُنَّةً فَصَدُّوا عَن سَبِيلِ اللَّـهِ ۚ إِنَّهُمْ سَاءَ مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ ﴿٢﴾} صدق الله العظيم [المنافقون]، ثم علمكم الله كيفية طرق صدهم. وقال الله تعالى: {وَيَقُولُونَ طَاعَةٌ فَإِذَا بَرَ‌زُوا مِنْ عِندِكَ بَيَّتَ طَائِفَةٌ مِّنْهُمْ غَيْرَ‌ الَّذِي تَقُولُ ۖ وَاللَّـهُ يَكْتُبُ مَا يُبَيِّتُونَ ۖ فَأَعْرِ‌ضْ عَنْهُمْ وَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّـهِ ۚ وَكَفَىٰ بِاللَّـهِ وَكِيلًا ﴿٨١﴾ أَفَلَا يَتَدَبَّرُ‌ونَ الْقُرْآن ۚ وَلَوْ كَانَ مِنْ عِندِ غَيْرِ‌ اللَّـهِ لَوَجَدُوا فِيهِ اختلافاً كَثِيرً‌ا ﴿٨٢﴾} صدق الله العظيم [النساء].

    ولكنكم تريدون مهديّاً منتظراً يبعثه الله مُتبعاً لأهوائكم، إذاً فلا داعي لبعثه شيئاً ما دام سوف يأتي مُتّبعاً لأهوائِكم إذاً فلن يزيدكم إلا ضلالاً إلى ضلالكم لو يأتي مُتّبعاً لأهوائكم؛ بل يبعثه الله حكماً بين المختلفين في الدين فيهيمن عليهم بسلطان العلم المقنع للعقل والمنطق من محكم القرآن العظيم إن كنتم به مؤمنين.

    واعلموا يا معشر الذين يصدّون عن اتباع الإمام ناصر محمد اليماني أنّكم لتصدون عن اتّباع آيات الله المحكمات في محكم كتابه، ويوشك الله أن يغضب لكتابه فمن يصرف عنكم عذابه إن كنتم صادقين؟ وقال الله تعالى:
    {فَقَدْ جَاءَكُم بَيِّنَةٌ مِّن رَّ‌بِّكُمْ وَهُدًى وَرَ‌حْمَةٌ ۚ فَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّن كَذَّبَ بِآيَاتِ اللَّـهِ وَصَدَفَ عَنْهَا ۗ سَنَجْزِي الَّذِينَ يَصْدِفُونَ عَنْ آيَاتِنَا سُوءَ الْعَذَابِ بِمَا كَانُوا يَصْدِفُونَ ﴿١٥٧﴾} صدق الله العظيم [الأنعام].

    لا قوة إلا بالله العلي العظيم ويقول الإمام المهدي كما قال أحد الأنبياء عليهم الصلاة والسلام:
    {يَا قَوْمِ لَقَدْ أَبْلَغْتُكُمْ رِ‌سَالَاتِ رَ‌بِّي وَنَصَحْتُ لَكُمْ ۖ فَكَيْفَ آسَىٰ عَلَىٰ قَوْمٍ كَافِرِ‌ينَ ﴿٩٣﴾} [الأعراف]، فكم تستحقون عذاب الله يا معشر المعرضين عن دعوة الاحتكام إلى كتاب الله وتصدّون عن اتّباع آيات الكتاب المحكمات البيّنات صدوداً كبيراً.

    ويا معشر علماء المسلمين ومفتي ديارهم لا يزال الإمام المهدي يقول لكم تعالوا للحوار بينكم وبين المهديّ المنتظَر في عصر الحوار من قبل الظهور عن طريق موقعي العالمي:
    (منتديات البشرى الإسلاميّة موقع الإمام المهدي ناصر محمد اليماني)، وإن أبيتُم واستكبرتم فسوف يتواضع الإمام المهدي ويأتي هو إليكم إن كنتم لا تريدون الحوار إلا في أحد مواقع علماء المسلمين المشهورين أو مفتي ديارهم، فأقول لكم إني أشهد الله وكفى بالله شهيداً أني سوف آتي إلى الموقع الذي يختاره علماء المسلمين للحوار وأقسمُ بربّ العالمين أني سوف أقيم عليهم الحجّة بالحقّ جميعاً ولا تجدونهم يستطيعون أن يقيموا الحجّة على الإمام ناصر محمد اليماني ولو في مسألةٍ واحدةٍ ولو كان بعضهم لبعض ظهيراً، فكونوا يا معشر الأنصار السابقين الأخيار على ذلك من الشاهدين.

    ولئن استضاف الحوار أحد علماء الأمّة ليكون الحوار في موقعه بين علماء المسلمين والإمام ناصر محمد اليماني فإني آمر كافة الأنصار أن يذروا المهديّ المنتظَر يبارزهم جميعاً بسلطان العلم من محكم القرآن العظيم وأُجاهدهم به جهاداً كبيراً كفارسٍ على جواده في ميدان القتال كلما تقدم إليه فارس آخر ليبارزه غلبه، وكذلك الإمام المهدي ناصر محمد اليماني والله الذي لا إله غيره لا يستطيع أن يغلبه بسلطان العلم كافة علماء الدين من الجنّ والإنس كون الحقّ هو مع الإمام ناصر محمد اليماني كون سبيل الحقّ هي سبيل واحدة، فلا تتّبعوا السبل فتفرق بكم عن سبيل الحقّ إلى الله ربي وربكم، فأجيبوا داعي الحوار يا معشر علماء المسلمين ولا تكونوا أوّل كافر بدعوة الاحتكام إلى الذكر من البشر فيسحتكم الله بعذاب الكوكب العاشر، قد أعذر من أنذر اللهم قد بلغت، اللهم فاشهد.

    فأرسلوا بياني هذا أحبتي الأنصار إلى مُفتي الديار وعلماء الأمّة المشهورين عبر إيميلاتهم ومواقعهم وأنذروهم أنّ كوكب العذاب قد اقترب فليجيبوا دعوة الاحتكام إلى الكتاب. ويوشك الله أن يغضب لكتابه فمن يُجركم من عذاب الرحمن يا معشر المعرضين عن اتباع كتاب القرآن والاحتكام إليه فيما كنتم فيه تختلفون فأطيعوا أمر الله واتّقوه لعلكم تفلحون، فهو من أمرَكم أن تحتكموا إلى كتابه وإنما الإمام المهدي مُكلّف أن يستنبِط لكم حكم الله بينكم من محكم كتابه فاتّقوا الله واخشوا عذابه.

    أخوكم عبد الله وخليفته؛ الإمام المهدي ناصر محمد اليماني .
    ____________

    اضغط هنا لقراءة البيان المقتبس..


  9. افتراضي مهدی منتظر از آیات محکم ذکر فتوا می‌دهد: «کافران بعد از مرگ در آتش عذاب می‌شوند» و عذاب قبر را نفی می‌کند؛ عذاب در قبر افترای شیاطین بشر است

    سلسله گفتگوهای امام در پایگاه أشراف أونلاين..
    - 9 -
    الإمام ناصر محمد اليماني

    21 - محرم - 1432 هـ
    27 - 12 - 2010 مـ
    ۶-دی-۱۳۸۹ه.ش.
    02:18 صباحاً
    ــــــــــــــــــ


    مهدی منتظر از آیات محکم ذکر فتوا می‌دهد: «کافران بعد از مرگ در آتش عذاب می‌شوند» و عذاب قبر را نفی می‌کند؛ عذاب در قبر افترای شیاطین بشر است.....

    بسم الله الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
    {إِنَّ اللَّهَ وَمَلَائِكَتَهُ يُصَلُّونَ عَلَى النبيّ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا صَلُّوا عَلَيْهِ وَسَلِّمُوا تسليماً} صدق الله العظيم.
    سؤالی فرضی از یکی از پرسشگران: ناصر محمد یمانی شأن تو چیست؟
    و جواب:
    من خلیفه خداوند بر مسلمانان و عالمیان هستم. خداوند مرا بر شما برگزیده و در علم بیان حق قرآن بر علمای مسلمین و نصاری [مسیحی] و یهود برتری و فزونی بخشیده است و با قرآن با من مجادله نمی‌کنند؛ مگر با برهان قوی علمی و روشن از آیات محکم قرآن عظیم بر ایشان غلبه نمایم با این شرط راستین که برهان از آیات محکم کتاب برای عالم و جاهلتان باشد تا در میان علمای مسلمین و اختلافاتی که با هم دارند؛ با حکم حق خداوند، حکمیت کنم تا بعد از اینکه در دین خدا دچار تفرقه و دسته‌بندی شده و هر یك به داشته خود دل خوشند؛ آنان را متحد سازم. اغلب علوم دینی که نزد آنهاست بر اساس ظن و گمان است و پیروی از علوم ظنی که احتمال صحت یا خطا درآن است؛ کسی را از حق بی‌نیاز نمی‌کند. آنگاه هر يك از آنان می‌گوید: «اگر درست گفته باشم از جانب خداست و اگر اشتباه کرده باشم از جانب من و شیطان است»! اما در دین خداوند علوم ظنی و به خداوند نسبت دادن بدون اینکه یقین داشته باشید مطلبی حقاً از جانب پروردگارتان است؛ حرام می‌باشد و خداوند علمای امت را از بیان مطلب برای امت بدون یقین از اینکه از نزد پروردگار است؛ نهی می‌کند. در حالی‌ که این شیطان است که فرمان می‌دهد مطلبی را که به حق یقین ندارند از نزد پروردگارشان است، به او نسبت دهند و خداوند تعالی می‌فرماید:
    {إِنَّمَا يَأْمُرُكُم بِالسُّوءِ وَالْفَحْشَاءِ وَأَن تَقُولُوا عَلَى اللَّـهِ مَا لَا تَعْلَمُونَ ﴿١٦٩} صدق الله العظيم [البقرة]

    فرمان شیطان همیشه برخلاف فرمان «الرحمن» است که در آیات محکم کتابش آمده است و به طور کامل با آن در تناقض است و خداوند تعالی می فرماید:
    {قُلْ إِنَّمَا حَرَّمَ رَبِّيَ الْفَوَاحِشَ مَا ظَهَرَ مِنْهَا وَمَا بَطَنَ وَالْإِثْمَ وَالْبَغْيَ بِغَيْرِ الْحَقِّ وَأَن تُشْرِكُوا بِاللَّـهِ مَا لَمْ يُنَزِّلْ بِهِ سُلْطَانًا وَأَن تَقُولُوا عَلَى اللَّـهِ مَا لَا تَعْلَمُونَ ﴿٣٣} صدق الله العظيم [الأعراف].
    سؤال دوم: ناصر محمد یمانی ولی این اجتهاد علمای امت است و عالمی را پیدا نمی‌کنی که به خداوند بزرگ قسم بخورد که جز حق نمی‌گوید؛ بلکه شاهدیم که اکثر آنها بعد از دادن فتوا برای مردم می‌گویند: «الله اعلم» چون یقین نداشته و اطمینان ندارند که فتوایشان حق است. ایشان با جستجو در برهان‌های علمی روایات و احادیث سنت نبوی که در طی نسل‌ها به ارث رسیده و در پرتو آنها و با استناد به آن اجتهاد کرده و فتواهای دینیشان را می‌دهند و سؤالی که مطرح می‌شود این است که آیا معنای اجتهاد این است؟
    و جواب: ای پرسشگران حق جو! بدانید که اجتهاد این نیست که مطالبی که به یقین نمی‌دانید حق آمده از نزد پروردگار است، به اونسبت دهید؛ چون خداوند به طلاب علوم امر نموده است که از علوم ظنی پیروی ننمایند چرا که ظن کسی را از حق بی‌نیاز نمی‌سازد زيرا علوم ظنی فاقد برهان علمی حقی هستند كه ثابت كند بدون شك و ترديد این علوم از جانب خداست و در موارد اختلاف برهان علمی قوی و حق خداوند رحمان را؛ در آیات محکم کتابش قرآن عظیم خواهند یافت البته اگر حقاً از کتاب خداوند و سنت حق رسولش پیروی می‌کنند. اما کسانی که به علوم حدیث و روایتی که نزد خود دارند مسرور بوده و از آیات محکم کتاب که برای عالم و جاهلتان روشن است رومی‌گردانند، کسی نمی‌تواند ازعذاب خداوند آنان را درامان نگاه دارد. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
    {وَلَوْ تَرَى إِذِ الظَّالِمُونَ فِي غَمَرَاتِ الْمَوْتِ وَالْمَلآئِكَةُ بَاسِطُواْ أَيْدِيهِمْ أَخْرِجُواْ أَنفُسَكُمُ الْيَوْمَ تُجْزَوْنَ عَذَابَ الْهُونِ بِمَا كُنتُمْ تَقُولُونَ عَلَى اللّهِ غَيْرَ الحقّ وَكُنتُمْ عَنْ آيَاتِهِ تَسْتَكْبِرُونَ} صدق الله العظيم [الأنعام:۹۳]
    و کسی که از آیات محکم خداوند حق برایش روشن شد و بعد، از مطالب مخالف آن که در احادیث و روایات آمده است، پیروی نمود؛ مانند کسی است که به قرآن عظیم کافر است. هان که گمراهی یک عالِم می‌تواند باعث گمراهی تمام عالَم شود و کسانی که بدون یقین قطعی نسبت به اینکه مطلبی به حق از نزد پروردگار است؛ آن را به خداوند نسبت می‌دهند، هم خود و هم امت خود را گمراه می‌کنند چون خطرناک‌ترین کار در امور دین این است که بدون یقین داشتن از آن که امری به حق و بی هیچ شک و تردید از نزد پروردگار است؛ آن را به خداوند نسبت دهند چراکه ظن کسی را از حق بی‌نیاز نمی‌کند و عالِمی که ازعلوم ظنی پیروی می‌کند [که احتمال دارد غلط باشد یا درست] باعث گمراه شدن کامل یک امت خواهد شد. خداوند تعالی می‌فرماید:
    {فَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرَى عَلَى اللّهِ كَذِباً لِيُضِلَّ النَّاسَ بِغَيْرِ عِلْمٍ إِنَّ اللّهَ لاَ يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ} صدق الله العظيم [الأنعام:۱۴۴]
    چون برهان قوی از جانب خداوند رحمان باید برای همگان روشن و بینه باشد و خداوند تعالی می‌فرماید:
    {لَّوْلَا يَأْتُونَ عَلَيْهِم بِسُلْطَانٍ بَيِّنٍ فَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرَى عَلَى اللَّهِ كَذِباً}
    صدق الله العظيم [الكهف:۱۵]

    شاید یکی از علمای امت بخواهد بگوید: «ناصر تو را چه می‌شود که از آیه خداوند برای مصلحت دعوت خود استفاده می‌کنید؟ این آیه در باره کسانی نازل شده که بت‌پرست بوده و رسولان پروردگارشان به آنها می‌گفتند:
    {لَّوْلَا يَأْتُونَ عَلَيْهِم بِسُلْطَانٍ بَيِّنٍ فَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرَى عَلَى اللَّهِ كَذِباً}
    صدق الله العظيم،[الکهف:۱۵]

    یعنی چرا برای پرستیدن بت‌ها برهانی قوی و روشن از جانب پروردگاررحمان نمی‌آورند که نشان دهد خداوند به آنان اجازه داده است که بت‌ها را مادون او عبادت کنند». امام ناصر محمد یمانی در جواب می‌گوید: این را می‌دانم؛ من می‌خواهم از این آیه استنباط کنیم که برهان قوی وحق علمی می‌باید برای همگان روشن و بینه باشد و برای همین گفتند:

    {لَّوْلَا يَأْتُونَ عَلَيْهِم بِسُلْطَانٍ بَيِّنٍ فَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرَى عَلَى اللَّهِ كَذِباً}
    صدق الله العظيم [الكهف:۱۵]

    ولی قوم انبیا حاضر به پیروی از انبیا و رسولانی نشدند که با آیات بینه و حق کتاب که از نزد پروردگارشان آمده بود؛ برایشان حجت می‌آوردند. آن مردمان از پیروی از آنچه که خداوند نازل کرده بود، سرباز زده و اصرار داشتند که کورکورانه از همان چیزی پیروی کنند که پدران و گذشتگان خود را بر آن یافته بودند بدون این که از فکر خود استفاده کنند و ببینند که عقل و منطق آن را می‌پذیرد یا خیر؟ وخداوند تعالی می‌فرماید:
    {وَإِذَا قِيلَ لَهُمُ اتَّبِعُوا مَا أَنزَلَ اللَّـهُ قَالُوا بَلْ نَتَّبِعُ مَا أَلْفَيْنَا عَلَيْهِ آبَاءَنَا ۗ أَوَلَوْ كَانَ آبَاؤُهُمْ لَا يَعْقِلُونَ شَيْئًا وَلَا يَهْتَدُونَ ﴿١٧٠} [البقرة].
    و خداوند تعالی می‌فرماید :
    {وَإِذَا فَعَلُوا فَاحِشَةً قَالُوا وَجَدْنَا عَلَيْهَا آبَاءَنَا وَاللَّـهُ أَمَرَنَا بِهَا ۗ قُلْ إِنَّ اللَّـهَ لَا يَأْمُرُ بِالْفَحْشَاءِ ۖ أَتَقُولُونَ عَلَى اللَّـهِ مَا لَا تَعْلَمُونَ ﴿٢٨﴾} صدق الله العظيم [الأعراف].
    حجت آنان جز این نبود که می‌گفتند:
    {قَالُوا بَلْ وَجَدْنَا آبَاءَنَا كَذَٰلِكَ يَفْعَلُونَ ﴿٧٤} صدق الله العظيم [الشعراء]،
    و تصور می‌کردند پدرانشان آگاهانه‌تر و درست‌تر از آنان حکم کرده‌اند و آنچه که پدرانشان بر آن بودند حکمت بالغه‌ای داشته است و لذا بدون استفاده از عقل کورکورانه از آنان پیروی کرده ومی‌گفتند:
    {إِنْ هَـٰذَا إِلَّا خُلُقُ الْأَوَّلِينَ ﴿١٣٧} صدق الله العظيم [الشعراء]
    و به رسول پروردگارشان می‌گفتند ما از شما پیروی نمی‌کنیم بلکه از پدرانمان تبعیت می‌کنیم؛ پس خودتان را خسته نکنید و می‌گفتند:
    {سَوَاء عَلَيْنَا أَوَعَظْتَ أَمْ لَمْ تَكُن مِّنَ الْوَاعِظِينَ} [الشعراء:۱۳۶]،
    وبرای همین هم خداوند به حق به آنان پاسخ داده و می‌فرماید:
    {إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا سَوَاءٌ عَلَيْهِمْ أَأَنذَرْتَهُمْ أَمْ لَمْ تُنذِرْهُمْ لَا يُؤْمِنُونَ ﴿٦} صدق الله العظيم [البقرة]،
    چون اصرار داشتند بدون این که در عقاید گذشتگانشان تفکر کنند، کورکورانه از روشی که آنها را بر آن یافته بودند پیروی نمایند و خداوند تعالی می‌فرماید:
    {وَإِذَا قِيلَ لَهُمُ اتَّبِعُوا مَا أَنزَلَ اللَّـهُ قَالُوا بَلْ نَتَّبِعُ مَا وَجَدْنَا عَلَيْهِ آبَاءَنَا ۚ أَوَلَوْ كَانَ الشَّيْطَانُ يَدْعُوهُمْ إِلَىٰ عَذَابِ السَّعِيرِ ﴿٢١} صدق الله العظيم [لقمان]
    چون از پیروی از آیات روشن کتاب پروردگارشان سرباز زدند؛ خداوند تعالی می‌فرماید:
    {وَإِذَا تُتْلَى عَلَيْهِمْ آيَاتُنَا بَيِّنَاتٍ قَالُوا مَا هَذَا إِلَّا رَجُلٌ يُرِيدُ أَن يَصُدَّكُمْ عَمَّا كَانَ يَعْبُدُ آبَاؤُكُمْ}
    صدق الله العظيم [سبأ:۴۳]

    و علت گمراهیشان این بود که پدران خود را گمراه یافتند و بدون استفاده از عقل‌هایشان ازهمان ضلالت پیروی نمودند و خداوند تعالی می‌فرماید:
    {إِنَّهُمْ أَلْفَوْا آبَاءَهُمْ ضَالِّينَ ﴿٦٩} [الصافات].
    و
    خداوند تعالی می‌فرماید:
    {بَلْ قَالُوا إِنَّا وَجَدْنَا آبَاءَنَا عَلَىٰ أُمَّةٍ وَإِنَّا عَلَىٰ آثَارِهِم مُّهْتَدُونَ ﴿٢٢} صدق الله العظيم [الزخرف]،
    و برایتان روشن شد علت گمراهی تمام ملت‌ها پیروی کورکورانه از پیشینیان بوده است. انبیا خداوند ایشان را به استفاده از عقل و منطق فکری دعوت نمودند تا ببینند که فتوای عقل درباره عقاید پدرانشان چیست. ولی ملت‌های گمراه؛ از دسته کسانی بودند که با حجت داناتر بودن و حكمت بهتر پدرانشان؛ تفکر درباره عقاید آنان را رد کردند و برای همین هم پیروی کورکورانه و عدم استفاده از عقل علت گمراهی ملت‌ها بوده است و خداوند تعالی می‌فرماید:
    {وَكَذَٰلِكَ مَا أَرْسَلْنَا مِن قَبْلِكَ فِي قَرْيَةٍ مِّن نَّذِيرٍ إِلَّا قَالَ مُتْرَفُوهَا إِنَّا وَجَدْنَا آبَاءَنَا عَلَىٰ أُمَّةٍ وَإِنَّا عَلَىٰ آثَارِهِم مُّقْتَدُونَ ﴿٢٣} صدق الله العظيم [الزخرف]

    و به همین ترتیب مسلمانانی که در دین خود فرقه‌فرقه شده‌اند؛ کورکورانه از علمایی پیروی می‌کنند که قبل از ایشان بوده‌اند؛ بدون اینکه به خود فرصت استفاده از عقلشان را بدهند و اگر درباره مطلبی که مخالف عقل و منطق است ازآیات محکم قرآن عظیم برایشان حجت بیاوری؛ می‌گویند تو بهتر می‌دانی یا محمد رسول الله و صحابه‌اشکه صلوات خداوند به همگی آنان باد. همانا که محمد رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم قرآن را برای صحابه خود بیان نموده و بیان حق قرآن این‌ گونه به ما رسیده است چون تأویل قرآن را جز خداوند نمی‌داند. خداوند آن را به رسول خود صلی الله علیه و آله آموخته و ایشان نیز آن را به صحابه خود آموخته است. پس ما از آنچه که پدران خود را بر آن یافتیم؛ تبعیت می‌کنیم و از روایات و احادیث نقل شده از رسول پیروی می‌کنیم، حال یا مانند شیعیان از راه ائمه آل‌بیت و یا مانند اهل سنت و جماعت، به صورت عام از صحابه. پس ما به حق در برابر علمای شیعی و اهل سنت حجت آورده و می‌گوییم: ای جماعت شیعیان و اهل سنت! شما همگی سُنی هستید چون تنها از احادیث و روایاتی که در سنت آمده‌اند؛ پیروی می‌کنید و مهم‌ترین چیز نزد شما این است که این روایات از جانب افراد مورد اعتماد [ثقات] روایت شده و هر چقدر که مخالف آیات محکم کتاب باشند؛ تا زمانی که بر حسب گمانتان برایتان ثابت شده باشد از افراد موثق نقل شده‌اند؛ از آیات کتاب پیروی نخواهید کرد. پس اگر شما شیعیان و اهل سنت از احادیث و ورایاتی که مخالف آیات محکم کتاب باشند پیروی کنید؛ دیگر در مسیر کتاب خداوند و سنت حق رسولش نیستید؛ چون هر حدیثی از احادیث سنت نبوی؛ مخالف آیات محکم کتاب باشد، از جانب خداوند و رسولش نیست؛ آیا فکر نمی‌کنید؟ آیا می‌دانید که امام ناصر محمد یمانی به سنت محمدٍ رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم ایمان دارد؛ چون آنها نیز مانند قرآن عظیم از نزد خدا آمده‌اند و به همین خاطر اگر به حدیث حقی ایراد بگیرم یعنی حتماً یکی از آیات کتاب را تکذیب کرده‌ام؛ چون آیات کتاب نیز همان فتوایی را می‌دهند که در حدیث حق آمده است. در این مورد برایتان مثالی می‌آورم. مثلاً خداوند برای علمای مسلمین که در امور دینی دچار اختلاف هستند، فتوا می‌دهد که حکم خداوند سبحان را درموارد اختلاف بکار گیرند و خداوند تعالی می‌فرماید:
    {وَمَا اخْتَلَفْتُمْ فِيهِ مِن شَيْءٍ فَحُكْمُهُ إِلَى اللَّـهِ ۚ ذَٰلِكُمُ اللَّـهُ رَبِّي عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ وَإِلَيْهِ أُنِيبُ ﴿١٠} صدق الله العظيم [الشورى]
    و حکم خداوند در آیات محکم کتاب در انتظار آنان است چون خداوند با علم به اختلافات فی مابین، آن را نازل نموده است چرا که تفصیل کتاب در آیات همین کتاب گذاشته شده است. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
    {أَفَغَيْرَ اللّهِ أَبْتَغِي حَكَماً وَهُوَ الَّذِي أَنَزَلَ إِلَيْكُمُ الْكِتَابَ مُفَصَّلاً} صدق الله العظيم [الأنعام:۱۱۴]
    و شاید یکی از علمای امت بخواهد سخنان مرا قطع کرده و بگوید:«ناصر محمد یمانی با ما مجادله کرده‌ای و این مجادله طولانی شده است. آیا حجت خود را برای ما نمی‌آوری که ما از کدام اعتقاد پدرانمان بدون استفاده از عقل؛ پیروی کرده‌ایم؟» پس امام ناصرمحمد یمانی برهان حق خود را از آنچه که تصور می‌کنید به آن پایبند هستید، یعنی سنت حق نبوی و آیات محکم ذکر [قرآن] آورده و به حق در برابرتان حجت می‌آورد:
    خداوند واحد قهار را به شهادت می‌گیرم که من مهدی منتظر فتوا می‌دهم که بعد از مرگ عذاب در آتش خواهد بود و عذاب برزخی در قبر را رد می‌نمایم. به راستی که عذاب قبر از افتراهای شیاطین بشر است که در ظاهر خود را مؤمن نشان می‌دهند و کفر خود را برای انحراف بشر از اعتقاد به عذاب بعد از مرگ؛ پنهان می‌نمایند. چون شیاطین بشر می‌دانند انسان‌های کافر چیزی از عقیده مسلمانان درباره عذاب قبر؛ پیدا نخواهند کرد و اثری از این که قبر برای کافر آن‌ قدر تنگ شود که پهلویش را بشکند و یا اثری از آتشی که در قبر او را سوزانده باشد و یا او را از جای خود کوچک‌ترین حرکتی داده باشد؛ نمی‌یابند. بلکه او را در همان وضعیتی پیدا می‌کنند که اطرافیانش او را در قبر گذاشته بودند و تکانی نخورده است؛ چون اگر روح برای حساب و عذاب به جسم بازگشته باشد، باید از حالتی که به پهلوی راست یا چپ گذاشته شده بود؛ تکان خورده وبه شکم ویا پشت برگشته باشد. عقل و منطق می‌گوید که اگر روح ولو برای یک دقيقه بازگشته باشد؛ باید چنین تغییری رخ دهد لذا وقتی چنین اتفاقاتی نیفتاده باشند، در برابر مسلمانان حجتی عقلانی و منطقی می‌آورند که از اعتقادات آنان درباره عذاب قبر بعد از مرگ نشانه‌ای نیافته‌اند .آن‌گاه تعداد کثیری از مردم به خاطر عقاید مسلمین در مورد عذاب قبر که در عالم واقعیات؛ حقیقت آنها ثابت نمی‌شود؛ از دخول به دین اسلام رومی‌گردانند و نقشه شیاطین بشر که تظاهر به ایمان کرده و کفر خود را نهان ساخته وافترای عذاب قبر را -که از نزد خداوند برهانی برای آن در آیات محکم قرآن نازل نشده -مطرح کرده‌اند کارساز شده است. آیا جز این است که خداوند قرآن را برای هشدار دادن به بشر درباره عذاب خداوند واحد قهار نازل نموده است؟ اما خداوند سبحان تأکید نموده است که روح بشر-بدون جسد- بعد از مرگ مستقیم عذاب خواهد شد و خداوند درست در همان روزی که مجرمان را هلاک می‌نماید؛ آنها را به آتش می‌اندازد . تصدیق فرموده خداوند تعالی:
    {وَلَوْ تَرَى إِذِ الظَّالِمُونَ فِي غَمَرَاتِ الْمَوْتِ وَالْمَلآئِكَةُ بَاسِطُواْ أَيْدِيهِمْ أَخْرِجُواْ أَنفُسَكُمُ الْيَوْمَ تُجْزَوْنَ عَذَابَ الْهُونِ بِمَا كُنتُمْ تَقُولُونَ عَلَى اللّهِ غَيْرَ الحقّ وَكُنتُمْ عَنْ آيَاتِهِ تَسْتَكْبِرُون} صدق الله العظيم [الأنعام:۹۳].
    و این دلیل آشکاری از محکمات قرآن عظیم است که عذاب بعد از مرگ بر نفس بدون جسد واقع خواهد شد و نفس بعد از جدا شدن از جسد به آتش جهنم افکنده می‌شود و جسد بدون روح، مرده است چون راز حیات و زندگی در نفس است و نفس شقی بعد از خروج از جسم در آتش جهنم افکنده می‌شود. چون فرشتگان خداوند رحمان با شدت به جسم مجرمین ضربات دردناکی می‌زنند اما طوری که از شدت ضربات خون از جسد خارج نشود و به کافران می‌گویند نفس خود را خارج کنید یعنی ازاجسادتان خارج شوید و عذاب خوارکننده را امروز بچشید؛ چون عذاب روز مرگ بر روح بدون جسد واقع می‌گردد. فرشتگان «الرحمن» به اصحاب آتش می‌گویند:
    {أَخْرِجُواْ أَنفُسَكُمُ الْيَوْمَ تُجْزَوْنَ عَذَابَ الْهُونِ بِمَا كُنتُمْ تَقُولُونَ عَلَى اللّهِ غَيْرَ الحقّ وَكُنتُمْ عَنْ آيَاتِهِ تَسْتَكْبِرُون}
    صدق الله العظيم [الأنعام:۹۳].
    و سؤالی که مطرح می‌شود این است: فرشتگان «الرحمن» از کجا می‌دانند کسانی که زدن آنان را به عهده گرفته‌اند [مضروب شدگان] آنانی هستند که نسبت ناحق به خداوند داده و از کجا می‌دانند که آنها ازپذیرش آیات خداوند استکبار ورزیده‌اند؟ جواب را در آیات محکم کتاب می‌یابید:
    {وَهُوَ الْقَاهِرُ‌ فَوْقَ عِبَادِهِ وَيُرْ‌سِلُ عَلَيْكُمْ حَفَظَةً حَتَّىٰ إِذَا جَاءَ أَحَدَكُمُ الْمَوْتُ تَوَفَّتْهُ رُ‌سُلُنَا وَهُمْ لَا يُفَرِّ‌طُونَ ﴿٦١﴾} صدق الله العظيم [الأنعام].
    پس بیان حق سخن فرشتگان برایتان روشن شد که می‌گویند:
    {أَخْرِجُواْ أَنفُسَكُمُ الْيَوْمَ تُجْزَوْنَ عَذَابَ الْهُونِ بِمَا كُنتُمْ تَقُولُونَ عَلَى اللّهِ غَيْرَ الحقّ وَكُنتُمْ عَنْ آيَاتِهِ تَسْتَكْبِرُون} صدق الله العظيم [الأنعام:۹۳].
    چون فرشتگان مرگ «حَفَظَة» همان نگهبانانی هستند که از اعمال شما باخبرند و می‌دانند در طول زندگی‌تان چه کرده‌اید و لحظه‌ای از آن غافل نبوده‌اند. فرشتگان مرگ همان ملک «عتید» و «رقیب» و فرستادگان پروردگار عالمیان هستند که مکلف شده‌اند از همان ابتدا همراه انسان باشند تا زمانی که تقدیر مقدر شده در کتاب مسطور فرا برسد و سپس به اذن خداوند او را بمیرانند و در این امر کوچک‌ترین کوتاهی نمی‌کنند و بعد از مرگ نیز مأمور او هستند. اگر از اصحاب جهنم باشد، بعد از مرگ و خارج کردن روح از جسد، او را می‌برند و شما فریاد نفس را بعد از خارج شدن از جسد نمی‌شنوید. چون فرشتگان مرگ ضربات دردناکی به او وارد می‌کنند، نفس بعد از خروج از جسد فریاد می‌کشد که وای بر من، مرا کجا می‌برید، چرا که می‌داند که او را به آتش جهنم خواهند انداخت؛ چون سخن فرشتگان «الرحمن» را در مورد اینکه بعد از خارج شدن نفس، به آتش جهنم افکنده خواهند شد، شنیده‌اند و مقصود فرشتگان «الرحمن» در خطاب به اموات در حین مرگ همین است:
    {أَخْرِجُواْ أَنفُسَكُمُ الْيَوْمَ تُجْزَوْنَ عَذَابَ الْهُونِ بِمَا كُنتُمْ تَقُولُونَ عَلَى اللّهِ غَيْرَ الحقّ وَكُنتُمْ عَنْ آيَاتِهِ تَسْتَكْبِرُون}
    صدق الله العظيم [الأنعام:۹۳].
    و می‌گویم ای علمای امت اسلام، آیا به من فتوا می‌دهید که محمد رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم در شب اسرا و معراج از کنار اهل آتش گذشته و شاهد عذاب آنها در آتش جهنم بوده است؟ تصدیق فرموده خداوند تعالی:
    {وَإنّا عَلـى أنْ نُرِيَكَ ما نَعِدُهُمْ لَقادِرونَ}
    صدق الله العظيم [المؤمنون:۹۵].

    چون خداوند در شب اسرا و معراج آیات بزرگ پروردگارش را به محمد رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم نشان داد و از جمله آن آتش بزرگ و جنت المأوی در نزد سدرة المنتهی و عرش عظیم بود. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
    {مَا كَذَبَ الْفُؤَادُ مَا رَ‌أَىٰ ﴿١١﴾ أَفَتُمَارُ‌ونَهُ عَلَىٰ مَا يَرَ‌ىٰ ﴿١٢﴾ وَلَقَدْ رَ‌آهُ نَزْلَةً أُخْرَ‌ىٰ ﴿١٣﴾ عِندَ سِدْرَ‌ةِ الْمُنتَهَىٰ ﴿١٤﴾ عِندَهَا جَنَّةُ الْمَأْوَىٰ ﴿١٥﴾ إِذْ يَغْشَى السِّدْرَ‌ةَ مَا يَغْشَىٰ ﴿١٦﴾ مَا زَاغَ الْبَصَرُ‌ وَمَا طَغَىٰ ﴿١٧﴾ لَقَدْ رَ‌أَىٰ مِنْ آيَاتِ رَ‌بِّهِ الْكُبْرَ‌ىٰ ﴿١٨﴾} صدق الله العظيم [النجم]
    و از نشانه‌های بزرگی که محمد رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم شاهد آن بود؛ آتشی است که خداوند وعده آن را به کفار داده و همچنین بهشتی که به نیکان وعده داده است. تصدیق وعده حق خداوند در آیات محکم کتابش:
    {وَإنّا عَلـى أنْ نُرِيَكَ ما نَعِدُهُمْ لَقادِرونَ} صدق الله العظيم [المؤمنون:۹۵].
    پس ای علمای مسلمین؛ چرا از افتراهای شیاطینی که تظاهر به ایمان کرده و کفر خود را پنهان می‌کنند؛ تبعیت می‌کنید. آنها هستند که به شما فتوا داده‌اند بعد از مرگ، عذاب برزخی در قبر و حفره‌ای است که جسد در آن قرار داده می‌شود و در این دروغ، حکمت خبیثانه و داهیانه‌ای نهفته است؛ در آن خبث و مکر به ناحقی نهفته است. البخاری و مسلم و امثال آن به این احادیث شک نکرده‌اند و چون ظاهر آن کافران را می‌ترساند و به وحشت می‌اندازد؛ تصور کردند که از رسول صلى الله عليه وآله وسلم است در حالی که از افتراهای شیاطین بشری است که تظاهر به ایمان کرده و کفر و مکر خود بر ضد خداوند و رسول و مؤمنان مخفی نگاه می‌دارند. چون شیاطین بشر می‌دانستند که ریسمان دروغ کوتاه است و کافران متوجه این دروغ شده و گاهی اقدام به نبش قبر مردگانشان بعد از مرگ می‌کنند و زمانی که اثری از اعتقاد مسلمانان پیدا نکردند؛ از پیروی از کتاب خداوند قرآن عظیم رومی‌گردانند، چون گمان می‌کنند عذاب قبر بعد از مرگ فتوایی است که در قرآن عظیم آمده است؛ ولی علمای مسلمین می‌دانند که خداوند حرفی از اینکه عذاب بعد از مرگ در حفره سوء قبر است در قرآن به میان نیاورده است حاشالله رب العالمین! بلکه خداوند در آیات محکم کتابش فتوا داده است که کافران تکذیب کننده پروردگار را بلافاصله بعد از مرگ مستقیم وارد آتش جهنم خواهد کرد؛ مانند قوم نوح و کسانی که بعد از آنان بود‌ه‌اند.خداوند تعالی می‌فرماید:
    {مِّمَّا خَطِيئَاتِهِمْ أُغْرِ‌قُوا فَأُدْخِلُوا نَارً‌ا فَلَمْ يَجِدُوا لَهُم مِّن دُونِ اللَّـهِ أَنصَارً‌ا ﴿٢٥﴾} صدق الله العظيم [نوح].
    واین عذاب در آتش؛ عذابی دیگر و قبل از عذاب در آتش در روز حساب است. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
    {هَـٰذَا وَإِنَّ لِلطَّاغِينَ لَشَرَّ‌ مَآبٍ ﴿٥٥﴾ جَهَنَّمَ يَصْلَوْنَهَا فَبِئْسَ الْمِهَادُ ﴿٥٦﴾ هَـٰذَا فَلْيَذُوقُوهُ حَمِيمٌ وَغَسَّاقٌ ﴿٥٧﴾ وَآخَرُ‌ مِن شَكْلِهِ أَزْوَاجٌ ﴿٥٨﴾} صدق الله العظيم [ص]

    و حال بیایید تا سیر حوادث عذاب برزخی کفار که بعد از هلاک مستقیم آنان را به آتش می‌افکند چگونه است. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
    {مِّمَّا خَطِيئَاتِهِمْ أُغْرِ‌قُوا فَأُدْخِلُوا نَارً‌ا فَلَمْ يَجِدُوا لَهُم مِّن دُونِ اللَّـهِ أَنصَارً‌ا ﴿٢٥﴾}
    صدق الله العظيم [نوح].
    و این عذاب برزخی درآتش است که از روز هلاک شدن تا برانگیخته شدن در آن خواهند ماند.تصدیق فرموده خداوند تعالی:
    {فَأَمَّا الَّذِينَ شَقُوا فَفِي النَّارِ‌ لَهُمْ فِيهَا زَفِيرٌ‌ وَشَهِيقٌ ﴿١٠٦﴾ خَالِدِينَ فِيهَا مَا دَامَتِ السَّمَاوَاتُ وَالْأَرْ‌ضُ إِلَّا مَا شَاءَ رَ‌بُّكَ إِنَّ رَ‌بَّكَ فَعَّالٌ لِّمَا يُرِ‌يدُ ﴿١٠٧﴾} صدق الله العظيم [هود]
    ولی عزیزان من بیایید تا ببینیم سیر حوادث در آتش و عذاب در آن قبل از عذاب روز حساب چگونه است و خداوند تعالی می‌فرماید:
    {هَـٰذَا وَإِنَّ لِلطَّاغِينَ لَشَرَّ‌ مَآبٍ ﴿٥٥﴾ جَهَنَّمَ يَصْلَوْنَهَا فَبِئْسَ الْمِهَادُ ﴿٥٦﴾ هَـٰذَا فَلْيَذُوقُوهُ حَمِيمٌ وَغَسَّاقٌ ﴿٥٧﴾ وَآخَرُ‌ مِن شَكْلِهِ أَزْوَاجٌ ﴿٥٨﴾ هَـٰذَا فَوْجٌ مُّقْتَحِمٌ مَّعَكُمْ لَا مَرْ‌حَبًا بِهِمْ إِنَّهُمْ صَالُو النَّارِ‌ ﴿٥٩﴾ قَالُوا بَلْ أَنتُمْ لَا مَرْ‌حَبًا بِكُمْ أَنتُمْ قَدَّمْتُمُوهُ لَنَا فَبِئْسَ الْقَرَ‌ارُ‌﴿٦٠﴾}
    صدق الله العظيم [ص].
    ببینید که فرشتگان «الرحمن» که نگهبان جهنم هستند درباره تازه‌ واردان که رسولان پروردگارشان را تکذیب کرده و موجب هلاکت خود توسط خداوند شده‌اند؛ به پدران آنها چه می‌گویند. نگاهبانان جهنم به آنان بشارت می‌دهند که فرزندانی که کورکورانه از شما تبعیت کرده و رسولان پروردگارشان را تکذیب کردند؛ فرشتگان مرگ بر ایشان وارد شده و آنان را از زمین به سوی شما آورده‌اند؛ به ایشان خوش‌آمد بگویید. پاسخ اصحاب آتش چنین است:
    {لَا مَرْ‌حَبًا بِهِمْ إِنَّهُمْ صَالُو النَّارِ‌ ﴿٥٩﴾}
    [ص]

    و میهمانان جدید در پاسخ آنان می‌گویند:
    {قَالُوا بَلْ أَنتُمْ لَا مَرْ‌حَبًا بِكُمْ أَنتُمْ قَدَّمْتُمُوهُ لَنَا فَبِئْسَ الْقَرَ‌ارُ‌ ﴿٦٠﴾} صدق الله العظيم [ص].

    و این بدان جهت است که ایشان از مردمان پیشین کورکورانه پیروی کرده و از بصیرت فکری که خداوند به انسان عطا نموده و او را از حیوان جدا کرده‌ است، استفاده نکرده‌اند. برای همین هم میهمانان جدید در آتش به چپ و راست نگاه می‌کنند تا شاید کسانی را که از عبادت خدایانشان روگردانده و از رسولان پروردگار پیروی نموده و کشته شده بودند را ببینند. کسانی که به تصورشان از اشرار بوده و آنان را کشته بودند؛ ولی ایشان را همراه کافران پیش از خود در آتش نیافته بودند و سپس گفتند:
    {وَقَالُوا مَا لَنَا لَا نَرَ‌ىٰ رِ‌جَالًا كُنَّا نَعُدُّهُم مِّنَ الْأَشْرَ‌ارِ‌ ﴿٦٢﴾ أَتَّخَذْنَاهُمْ سِخْرِ‌يًّا أَمْ زَاغَتْ عَنْهُمُ الْأَبْصَارُ‌ ﴿٦٣﴾ إِنَّ ذَٰلِكَ لَحَقٌّ تَخَاصُمُ أَهْلِ النَّارِ‌ ﴿٦٤﴾ قُلْ إِنَّمَا أَنَا مُنذِرٌ‌ وَمَا مِنْ إِلَـٰهٍ إِلَّا اللَّـهُ الْوَاحِدُ الْقَهَّارُ‌ ﴿٦٥﴾ ربّ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْ‌ضِ وَمَا بَيْنَهُمَا الْعَزِيزُ الْغَفَّارُ‌ ﴿٦٦﴾ قُلْ هُوَ نَبَأٌ عَظِيمٌ ﴿٦٧﴾ أَنتُمْ عَنْهُ مُعْرِ‌ضُونَ ﴿٦٨﴾ مَا كَانَ لِيَ مِنْ عِلْمٍ بِالملأ الْأَعْلَىٰ إِذْ يَخْتَصِمُونَ ﴿٦٩﴾} صدق الله العظيم [ص]
    ای خردمندان به کلام خداوند تعالی بنگرید که می‌فرماید:
    {إِنَّ ذَٰلِكَ لَحَقٌّ تَخَاصُمُ أَهْلِ النَّارِ‌ ﴿٦٤﴾} [ص]
    و شما از تخاصم آنان با خبر شدید. حال به فرموده خداوند تعالی نظر کنید:
    {مَا كَانَ لِيَ مِنْ عِلْمٍ بِالملأ الْأَعْلَىٰ إِذْ يَخْتَصِمُونَ ﴿٦٩﴾} صدق الله العظيم

    چون آتش در فضای کیهانی؛ پایین‌تر از آسمان و بعد از زمین قرار دارد و برای همین خداوند تعالی می‌فرماید:
    {قُلْ هُوَ نَبَأٌ عَظِيمٌ ﴿٦٧﴾ أَنتُمْ عَنْهُ مُعْرِ‌ضُونَ ﴿٦٨﴾ مَا كَانَ لِيَ مِنْ عِلْمٍ بِالملأ الْأَعْلَىٰ إِذْ يَخْتَصِمُونَ ﴿٦٩﴾} صدق الله العظيم [ص].
    لذا عذاب برزخی قبل از روز قیامت در آتش است نه در قبر حفره جسد؛ پس چرا با عدم تدبر در آیات کتاب و مهجور گذاشتن آن؛ خود و امتتان را گمراه می‌سازید و حجتتان هم این افترا به خداوند است که تأویل آن را جز خداوند نمی‌داند؟ خداوند در آیات محکم کتاب خود نفرموده‌ است که تأویل قرآن را کسی جز خداوند نمی‌ٔداند؛ بلکه شما می‌دانید مقصود خداوند آیات متشابه آن است که تأویل آن را جز خداوند نمی‌داند؛ نه آیات محکمی که برای عالم و جاهلتان بینه و روشن است.
    و خداوند تعالی می‌فرماید:
    {وَلَقَدْ أَنزَلْنَا إِلَيْكَ آيَاتٍ بَيِّنَاتٍ ۖ وَمَا يَكْفُرُ بِهَا إِلَّا الْفَاسِقُونَ ﴿٩٩} صدق الله العظيم [البقرة].

    واگر برحسب گمان شما؛ تأویل قرآن را جز خداوند کسی نمی‌داند؛ پس چرا فرمان تدبر در آیات محکم کتاب داده شده است؟ و خداوند تعالی می‌فرماید:
    {كِتَابٌ أَنْزَلْنَاهُ إِلَيْكَ مُبَارَكٌ لِيَدَّبَّرُوا آيَاتِهِ وَلِيَتَذَكَّرَ أُولُو الْأَلْبَابِ}
    صدق الله العظيم [ص:۲۹].
    پس ای مردم هرگز نمی‌توانید از قران بر ناصر محمد یمانی پیروز شوید حتی اگر به یاری هم‌دیگر بشتابید می‌دانید چرا ؟ چون امام مهدی از اولوالالباب است که خداوند در باره آنها فرموده است :
    {كِتَابٌ أَنْزَلْنَاهُ إِلَيْكَ مُبَارَكٌ لِيَدَّبَّرُوا آيَاتِهِ وَلِيَتَذَكَّرَ أُولُو الْأَلْبَابِ} صدق الله العظيم [ص:۲۹].
    من مانند شما کتاب خداوند را مهجور رها نمی‌کنم شما به دنبال روایات و احادیث خیر و شرّ بوده و حق و باطل در نزدتان یکی است.
    ای عجب از شما؛ چگونه نور و ظلمات در قلبتان با هم جمع می‌شوند؛ چون شما به داستان اسرا و معراج باور داشته و ایمان دارید که محمد رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم شاهد بود که کفار در آتش عذاب می‌شوند و می‌پرسد برادر جبرئیل اینان چه کسانی‌اند؟ او می‌گوید: اینها کسانی‌اند که چنین و چنان کرده‌اند. و این تصدیق فرموده خداوند تعالی است:
    {وَإِنَّا عَلَىٰ أَن نُّرِيَكَ مَا نَعِدُهُمْ لَقَادِرُونَ ﴿٩٥} صدق الله العظيم [المؤمنون]
    ولی امر عجیب این است که شما هم زمان به حق و باطل ایمان دارید؛ چون با ایمان به داستان اسرا و معراج معتقدید که کفار گرفتارعذاب برزخی در آتش جهنم می‌شوند و هم‌ زمان به این عقیده باطل و دروغ باور دارید که کفار در قبرهایشان دچار عذاب آتش می‌شوند! ای خردمندان این موضوع بسیار عجیب است! چگونه هم‌ زمان به حق و باطل دروغ باور دارید؟ چگونه نور و تاریکی با یک‌دیگر جمع می‌شوند؛ آیا تعقل نمی‌کنید؟ شما می‌دانید که آتش چیزی مرئی و محسوس است و اگر قبر با آتش مشتعل شود؛ سنگ‌هایی که قبل از ریختن خاک بر جسد، به عنوان سقف روی مردگانتان می‌گذارید؛ ذوب می‌شدند؛ چرا که آتشی که خداوند وعده آن را داده است؛ از شدت حرارت، سوختش از سنگ است و به راستی که شیاطین بشر؛ کسانی که تظاهر می‌کنند ایمان دارند ولی کفر خود را پنهان می‌نمایند، می‌خواهند با دروغ عذاب قبر دلیلی عقلانی و منطقی در برابر شما به کفار بدهند تا یکی از آنان بگوید: ای مسلمانان بیایید تا قبر یکی از کسانی را که به شدت کافر بوده و با اسلام و مسلمین می‌جنگیدند را باز کنیم تا ببینیم واقعاً با آتش سوزانده شده است یا خیر؟ سپس مسلمانان و ملحدین و منکران عذاب بعد از مرگ را برای مشاهده این امر حاضر می‌کنند و از آنجا که اثری از باور مسلمانان پیدا نمی‌کنند؛ دربرابرشان حجت عقلانی و منطقی می‌آورند؛ آیا فکر نمی‌کنید؟ وپیش از این به شما خبر داده بودیم که بعضی از احادیث هستند که ابلهان کوچک‌ترین شکی در آن نمی‌کنند برای مثال این حدیث که به دروغ به نبی و صحابه نیکوکار او نسبت داده شده است:
    اقتباس المشاركة :
    [أُمِرْتُ أَنْ أُقَاتِلَ النَّاسَ حَتَّى يَشْهَدُوا أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَأَنَّ مُحَمَّدًا رَسُولُ اللَّهِ وَيُقِيمُوا الصَّلَاةَ وَيُؤْتُوا الزَّكَاةَ فَإِذَا فَعَلُوا ذَلِكَ عَصَمُوا مِنِّي دِمَاءَهُمْ وَأَمْوَالَهُمْ إِلَّا بِحَقِّ الْإِسْلَامِ وَحِسَابُهُمْ عَلَى اللَّهِ]
    [ به من فرمان داده شده است با مردم بجنگم تا شهادت دهند خداوند یکی است و محمد رسول اوست و نماز خوانده و زکات بدهند؛ اگر چنین کنند خون و اموالشان از من در امان است مگر به حق اسلام و حسابشان با خداست]
    انتهى الاقتباس
    واما ابلهانی که هیچ فکر نمی‌کنند؛ به این حدیث هیچ شک نمی‌نمایند و خود و امتشان را گمراه کرده و کافران را با حجت کفرشان به قتل می‌رسانند در حالی‌ که خداوند خون و اموال آنان را حلال نکرده است. پس امام مهدی منتظر به خطبای منابری که مانند گاوهایی هستند که فکر نمی‌کنند؛ می‌گوید: شما درباره امر خداوند به رسولش در آیات محکم ذکر چه موضعی دارید؛ چون شاهدید که امر خداوند با این امر ظالمانه اختلاف دارد و شیاطین بشر می‌خواهند کفار در هر مکانی که هستند به دین شما تعدی کنند؛ چون اگر چنین نکرده و شوکت شما را درهم نشکنند؛ شما به بهانه کفر؛ به آنان حمله کرده و خونشان را به زمین ریخته و مالشان را به غارت برده و زنانشان را بی‌حرمت خواهید کرد. خدا شما را بکشد؛ ای کسانی که از امر شیطان پیروی می‌کنید که همراه اولیایش می‌خواهد بشر را از دین اسلام و مسلمین بیزار کند و آنها را به جنگ با اسلام و مسلمین بکشاند. ای کسانی که فرمان خداوند به نبی خود را فرو گذاشته‌اید از خدا پروا نمایید. خداوند تعالی می‌فرماید:
    {وَلَوْ شَاءَ رَبُّكَ لَآمَنَ مَن فِي الْأَرْضِ كُلُّهُمْ جَمِيعًا ۚ أَفَأَنتَ تُكْرِهُ النَّاسَ حَتَّىٰ يَكُونُوا مُؤْمِنِينَ ﴿٩٩} [يونس].
    {لَا إِكْرَاهَ فِي الدِّينِ ۖ قَد تَّبَيَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَيِّ ۚ فَمَن يَكْفُرْ بِالطَّاغُوتِ وَيُؤْمِن بِاللَّـهِ فَقَدِ اسْتَمْسَكَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقَىٰ لَا انفِصَامَ لَهَا ۗوَاللَّـهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ ﴿٢٥٦} [البقرة].
    {وَقُلِ الْحَقُّ مِن رَّبِّكُمْ ۖ فَمَن شَاءَ فَلْيُؤْمِن وَمَن شَاءَ فَلْيَكْفُرْ ۚ إِنَّا أَعْتَدْنَا لِلظَّالِمِينَ نَارًا أَحَاطَ بِهِمْ سُرَادِقُهَا ۚ وَإِن يَسْتَغِيثُوا يُغَاثُوا بِمَاءٍ كَالْمُهْلِ يَشْوِي الْوُجُوهَ ۚ بِئْسَ الشَّرَابُ وَسَاءَتْ مُرْتَفَقًا ﴿٢٩} [الكهف].
    {وَقُلِ الحقّ مِن رَّبِّكُمْ فَمَن شَاء فَلْيُؤْمِن وَمَن شَاء فَلْيَكْفُرْ} [الكهف:۲۹].
    {إِنْ هُوَ إِلَّا ذِكْرٌ‌ لِّلْعَالَمِينَ ﴿٢٧﴾ لِمَن شَاءَ مِنكُمْ أَن يَسْتَقِيمَ ﴿٢٨﴾}
    [التكوير].
    {فَإِنَّمَا عَلَيْكَ الْبَلاَغُ وَعَلَيْنَا الْحِسَابُ} صدق الله العظيم [الرعد:۴۰].
    چگونه ممکن است محمد رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم با فرمان پروردگارش در آیات محکم کتاب مخالفت کرده و بگوید:
    اقتباس المشاركة :
    [أُمِرْتُ أَنْ أُقَاتِلَ النَّاسَ حَتَّى يَشْهَدُوا أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَأَنَّ مُحَمَّدًا رَسُولُ اللَّهِ وَيُقِيمُوا الصَّلَاةَ وَيُؤْتُوا الزَّكَاةَ فَإِذَا فَعَلُوا ذَلِكَ عَصَمُوا مِنِّي دِمَاءَهُمْ وَأَمْوَالَهُمْ إِلَّا بِحَقِّ الْإِسْلَامِ وَحِسَابُهُمْ عَلَى اللَّهِ].
    [ به من فرمان داده شده است با مردم بجنگم تا شهادت دهند خداوند یکی است و محمد رسول اوست و نماز خوانده و زکات بدهند؛ اگر چنین کنند خون و اموالشان از من در امان است مگر به حق اسلام و حسابشان با خداست]؟
    انتهى الاقتباس
    ای مردم؛ آیا نمی‌بینید که حقیقت قاعده کشف احادیث دروغ ؛ همان‌گونه که خداوند به شما آموخته این است که بین آنها و آیات محکم قرآن عظیم؛ اختلاف زیادی خواهید یافت؟ تصدیق فرموده خداوند تعالی:
    {وَيَقُولُونَ طَاعَةٌ فَإِذَا بَرَ‌زُوا مِنْ عِندِكَ بَيَّتَ طَائِفَةٌ مِّنْهُمْ غَيْرَ‌ الَّذِي تَقُولُ وَاللَّـهُ يَكْتُبُ مَا يُبَيِّتُونَ فَأَعْرِ‌ضْ عَنْهُمْ وَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّـهِ وَكَفَىٰ بِاللَّـهِ وَكِيلًا ﴿٨١﴾ أَفَلَا يَتَدَبَّرُ‌ونَ الْقُرْآن وَلَوْ كَانَ مِنْ عِندِ غَيْرِ‌ اللَّـهِ لَوَجَدُوا فِيهِ اختلافاً كَثِيرً‌ا ﴿٨٢﴾} صدق الله العظيم [النساء].*
    چگونه ممکن است خداوند در آیات محکم کتابش به نبی خود بگوید:
    {فَإِنَّمَا عَلَيْكَ الْبَلاَغُ وَعَلَيْنَا الْحِسَابُ} صدق الله العظيم،

    و سپس نبی خداوند با امر پروردگارخود در آیات محکم کتابش مخالفت کند و بگوید:
    اقتباس المشاركة :
    [أُمِرْتُ أَنْ أُقَاتِلَ النَّاسَ حَتَّى يَشْهَدُوا أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَأَنَّ مُحَمَّدًا رَسُولُ اللَّهِ وَيُقِيمُوا الصَّلَاةَ وَيُؤْتُوا الزَّكَاةَ فَإِذَا فَعَلُوا ذَلِكَ عَصَمُوا مِنِّي دِمَاءَهُمْ وَأَمْوَالَهُمْ إِلَّا بِحَقِّ الْإِسْلَامِ وَحِسَابُهُمْ عَلَى اللَّهِ].
    [ به من فرمان داده شده است با مردم بجنگم تا شهادت دهند خداوند یکی است و محمد رسول اوست و نماز خوانده و زکات بدهند؛ اگر چنین کنند خون و اموالشان از من در امان است مگر به حق اسلام و حسابشان با خداست]؟
    انتهى الاقتباس
    ممکن است یکی از آن خطبای منابر که مانند گاو بوده و فکر نمی‌کنند و خود و امت خود را با تعالیمی که مخالف آیات محکم کتاب است -با تصور هدایت شده بودن- گمراه می‌کنند؛ حرف مرا قطع کرده و بگوید: "صبرکن صبرکن ناصر محمد یمانی مغرور، من از کتاب خداوند و سنت نبی او برایت حجت آورده و زبانت را به حق خاموش می‌سازم و می‌گویم: ناصر محمد یمانی توجه کن:
    اقتباس المشاركة :
    - ۱ صحيح البخاريِ كتاب (الإيمان) باب (فَإِنْ تَابُوا وَأَقَامُوا الصَّلَاةَ وَآتَوْا الزَّكَاةَ فَخَلُّوا سَبِيلَهُمْ ) برقم 24، عَبْدُ اللَّهِ بْنُ مُحَمَّدٍ الْمُسْنَدِيُّ قگفت: أَبُو رَوْحٍ الْحَرَمِيُّ بْنُ عُمَارَةَ گفته است: شُعْبَةُ از وَاقِدِ بْنِ مُحَمَّدٍ نقل کرده که: شنیدم پدرم از ابْنِ عُمَرَ نقل کرد که رَسُولَ اللَّهِ فرموده است: [ به من فرمان داده شده است با مردم بجنگم تا شهادت دهند خداوند یکی است و محمد رسول اوست و نماز خوانده و زکات بدهند؛ اگر چنین کنند خون و اموالشان از من در امان است مگر به حق اسلام و حسابشان با خداست]
    انتهى الاقتباس
    اقتباس المشاركة :
    انتهى الاقتباس
    اقتباس المشاركة :
    ۲- صحيح مسلمٍ كتاب (الإيمان) باب (الْأَمْرِ بِقِتَالِ النَّاسِ حَتَّى يَقُولُوا لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ) برقم 30 وَ أَبُو الطَّاهِرِ وَحَرْمَلَةُ بْنُ يَحْيَى وَأَحْمَدُ بْنُ عِيسَى نقل کردند:أَحْمَدُ به ما گفت و دیگران نیز از ابن وهب نقل کرده‌اند: يُونُسُ از ابْنِ شِهَابٍ نقل کرده که سَعِيدُ بْنُ الْمُسَيَّبِ از أَبَا هُرَيْرَةَ نقل کرده که رَسُولَ اللَّهِ فرموده است: [ به من فرمان داده شده است با مردم بجنگم تا شهادت دهند خداوند یکی است و محمد رسول اوست؛ اگر چنین کنند خون و اموالشان از من در امان است مگر به حق اسلام و حسابشان با خداست]
    انتهى الاقتباس
    و سپس امام مهدی ناصر محمد یمانی در پاسخ می‌گوید: اما شما با مهدی منتظری مجادله می‌کنید که مانند شما نیست که به بخشی از کتاب مؤمن و از بعضی از آیات آن روبرگرداند و بیان حق این بیان خداوند تعالی را برایتان می‌آورم:
    {فَإِنْ تَابُوا وَأَقَامُوا الصَّلَاةَ وَآتَوْا الزَّكَاةَ فَخَلُّوا سَبِيلَهُمْ} صدق الله العظيم [التوبة:۵].
    شما به یقین می‌دانید که مقصود خداوند اسلام آوردن اهالی مکه از اهل کتاب و مشرکین و بعد از اعلام برائت است و هرکدام که نماز خوانده و زکات بدهند؛ راهش در مکه باز و آزاد است و از مسلمانان خواهد بود و مانند آنها حق رفتن به مسجد الحرام را دارد؛ چون کسی که اسلام آورده و نماز خوانده و زکات بدهد از آنان شده است و خداوند مکه را برای مشرکان و کفار حرام کرده است تا جز مسلمانان کسی به بیت الله الحرام نزدیک نشود وآنجا تنها متعلق به آنان باشد نه کافران. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
    {يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ إِنَّمَا الْمُشْرِكُونَ نَجَسٌ فَلاَ يَقْرَبُواْ الْمَسْجِدَ الْحَرَامَ بَعْدَ عَامِهِمْ هَـذَا وَإِنْ خِفْتُمْ عَيْلَةً فَسَوْفَ يُغْنِيكُمُ اللّهُ مِن فَضْلِهِ إِن شَاء إِنَّ اللّهَ عَلِيمٌ حَكِيمٌ (۲۸)} صدق الله العظيم [التوبة].
    چون خداوند از آنان برائت جسته و اجازه نمی‌دهد بعد از سالی که حجة الوداع در آن انجام شد؛ به خانه معظم او نزدیک شوند. خداوند تعالی می‌فرماید:
    {وَأَذَانٌ مِّنَ اللَّـهِ وَرَ‌سُولِهِ إِلَى النَّاسِ يَوْمَ الْحَجِّ الْأَكْبَرِ‌ أَنَّ اللَّـهَ بَرِ‌يءٌ مِّنَ الْمُشْرِ‌كِينَ وَرَ‌سُولُهُ فَإِن تُبْتُمْ فَهُوَ خَيْرٌ‌ لَّكُمْ وَإِن تَوَلَّيْتُمْ فَاعْلَمُوا أَنَّكُمْ غَيْرُ‌ مُعْجِزِي اللَّـهِ وَبَشِّرِ‌ الَّذِينَ كَفَرُ‌وا بِعَذَابٍ أَلِيمٍ ﴿٣﴾ إِلَّا الَّذِينَ عَاهَدتُّم مِّنَ الْمُشْرِ‌كِينَ ثُمَّ لَمْ يَنقُصُوكُمْ شَيْئًا وَلَمْ يُظَاهِرُ‌وا عَلَيْكُمْ أَحَدًا فَأَتِمُّوا إِلَيْهِمْ عَهْدَهُمْ إِلَىٰ مُدَّتِهِمْ إِنَّ اللَّـهَ يُحِبُّ الْمُتَّقِينَ ﴿٤﴾ فَإِذَا انسَلَخَ الْأَشْهُرُ‌ الْحُرُ‌مُ فَاقْتُلُوا الْمُشْرِ‌كِينَ حَيْثُ وَجَدتُّمُوهُمْ وَخُذُوهُمْ وَاحْصُرُ‌وهُمْ وَاقْعُدُوا لَهُمْ كُلَّ مَرْ‌صَدٍ فَإِن تَابُوا وَأَقَامُوا الصَّلَاةَ وَآتَوُا الزَّكَاةَ فَخَلُّوا سَبِيلَهُمْ إِنَّ اللَّـهَ غَفُورٌ‌ رَّ‌حِيمٌ ﴿٥﴾ وَإِنْ أَحَدٌ مِّنَ الْمُشْرِ‌كِينَ اسْتَجَارَ‌كَ فَأَجِرْ‌هُ حَتَّىٰ يَسْمَعَ كَلَامَ اللَّـهِ ثُمَّ أَبْلِغْهُ مَأْمَنَهُ ذَٰلِكَ بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لَّا يَعْلَمُونَ ﴿٦﴾} صدق الله العظيم [التوبة].
    ولی پاک و منزه است پروردگارم که چقدر رحیم است! با اینکه اگر کسی بعد از گذشت ماه‌های حرام ؛حاضر به خروج از مکه نشود و چون این مهلت گذشته و او خارج نشده؛ مسلمانان می‌روند تا به امر خدا او را بکشند ولو اگر به پرده کعبه آویخته باشد؛ اما خداوند به مؤمنان فرمان می‌دهد که اگر یکی از مشرکانی که از مکه خارج نشده‌ است به ایشان پناه ببرد که او را نکشند و او نیز از مکه خارج خواهد شد؛ خداوند به شما فرمان می‌دهد که به او پناه داده و با آیاتی محکم کتاب خداوند به او تذکر دهید و اگر از پیروی از کلام خداوند که درآیات محکم کتابش آمده است، سرباز زد؛ خداوند فرمان قتل او را نداده است. بلکه امر می‌کند او را به مکان امنش برسانند و یکی برای حراست همراه او شود تا از مکه خارج شده و به مأمنش برسد. برای همین خداوند تعالی می‌فرماید:
    {فَإِذَا انسَلَخَ الْأَشْهُرُ‌ الْحُرُ‌مُ فَاقْتُلُوا الْمُشْرِ‌كِينَ حَيْثُ وَجَدتُّمُوهُمْ وَخُذُوهُمْ وَاحْصُرُ‌وهُمْ وَاقْعُدُوا لَهُمْ كُلَّ مَرْ‌صَدٍ فَإِن تَابُوا وَأَقَامُوا الصَّلَاةَ وَآتَوُا الزَّكَاةَ فَخَلُّوا سَبِيلَهُمْ إِنَّ اللَّـهَ غَفُورٌ‌ رَّ‌حِيمٌ ﴿٥﴾ وَإِنْ أَحَدٌ مِّنَ الْمُشْرِ‌كِينَ اسْتَجَارَ‌كَ فَأَجِرْ‌هُ حَتَّىٰ يَسْمَعَ كَلَامَ اللَّـهِ ثُمَّ أَبْلِغْهُ مَأْمَنَهُ ذَٰلِكَ بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لَّا يَعْلَمُونَ ﴿٦﴾} صدق الله العظيم [التوبة].
    ای خدای آسمان‌ها چقدر تو رحیمی و چقدر حکمت تو عظیم است! چون آن مردی که به مؤمنان پناه برده و می‌خواهد او را نکشند تا از مکه برود؛ شاهد روش نیکوی برخورد آنها و رساندن کلام خداوند به گوشش است و درصورت سرباز زدن از پند گرفتن؛ می‌بیند به نیکی با او رفتار کرده و همراهی‌اش می‌کنند تا از مکه رفته و به مأمنش که دور از مکه است؛ برسد. پس این مرد مشرک به این مردم نگاه می‌کند که چگونه بعد از اینکه پناه خواست؛ او را پناه داده و نکشتند و کلام خداوند را به گوشش رسانیدند و با وجود اینکه ازدین‌شان پیروی نکرد؛ عهد خود را به بهانه اینکه به کلام خداوند گوش نسپرده؛ نشکسته و او را نکشتند؛ بلکه با او همراهی کرده و به عنوان نگاهبان از او مراقبت کردند تا کسی او را نکشند زیرا او از کسانی است که حاضر به رفتن از مکه نبودند؛ تا به مأمن خود که دور از مکه است برسد و سپس با او وداع کردند؛ پس او به این مردم نگریسته و خواهد گفت: «أشهدُ أن لا إله إلا الله وأشهدُ أن محمداً رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلّم من به دین شما ایمان آوردم. از حق پروردگارتان پیروی می‌کنم که به شما فرمان داده است عهد خود با دشمنانتان را نشکنید و هم‌ چنین امر نموده که اگر مشرکان به شما پناه آوردند؛ به ایشان پناه دهید و کلام خداوند را به گوش‌شان برسانند و اگر سرباز زدند؛ فرمان داده است که ایشان را به مأمن‌شان برسانید چون به شما پناه آورده‌اند و فرمان نداده که به بهانه این که مشرک کلام خدا را گوش نداده است؛ از کلام خود بازگردید. چه کسی از خداوند ارحم الراحمینی که این قرآن عظیم را نازل نموده است تا رحمتی برای عالمیان باشد رحیم تر است!»
    وسلامٌ على المُرسلين، والحمدُ لله ربّ العالمين..

    أخوكم؛ الإمام المهدي ناصر محمد اليماني.
    ـــــــــــــــــــــــ

    *بیان: {وَيَقُولُونَ طَاعَةٌ فَإِذَا بَرَزُوا مِنْ عِندِكَ بَيَّتَ طَائِفَةٌ مِّنْهُمْ غَيْرَ الَّذِي تَقُولُ ۖ وَاللَّـهُ يَكْتُبُ مَا يُبَيِّتُونَ ۖ فَأَعْرِضْ عَنْهُمْ وَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّـهِ ۚ وَكَفَىٰ بِاللَّـهِ وَكِيلًا ﴿٨١﴾ أَفَلَا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ ۚ وَلَوْ كَانَ مِنْ عِندِ غَيْرِ اللَّـهِ لَوَجَدُوا فِيهِ اخْتِلَافًا كَثِيرًا ﴿٨٢﴾ وَإِذَا جَاءَهُمْ أَمْرٌ‌ مِّنَ الْأَمْنِ أَوِ الْخَوْفِ أَذَاعُوا بِهِ وَلَوْ رَ‌دُّوهُ إِلَى الرَّ‌سُولِ وَإِلَىٰ أُولِي الْأَمْرِ‌ مِنْهُمْ لَعَلِمَهُ الَّذِينَ يَسْتَنبِطُونَهُ مِنْهُمْ وَلَوْلَا فَضْلُ اللَّـهِ عَلَيْكُمْ وَرَ‌حْمَتُهُ لَاتَّبَعْتُمُ الشَّيْطَانَ إِلَّا قَلِيلًا ﴿٨٣﴾ } صدق الله العظيم [النساء]

    اقتباس المشاركة 36838 من موضوع سلسلة حوارات الإمام في منتديات أشراف أونلاين..

    - 9 -
    الإمام ناصر محمد اليماني

    21 - 01 - 1432 هـ
    27 - 12 - 2010 مـ
    02:18 صباحاً
    ــــــــــــــــــ



    المهدي المنتظَر يفتي من محكم الذكر أنَّ العذابَ من بعد الموت للكفّار في النار، وينفي عذاب القبر فهو من افتراء شياطين البشر ..

    بسم الله الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
    {إِنَّ اللَّـهَ وَمَلَائِكَتَهُ يُصَلُّونَ عَلَى النَّبِيِّ ۚ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا صَلُّوا عَلَيْهِ وَسَلِّمُوا تَسْلِيمًا ﴿٥٦} صدق الله العظيم [الأحزاب].

    - سؤال افتراضي لأحد السائلين: ما شأنك يا ناصر محمد اليماني؟ والجواب إنّي خليفة الله على المسلمين والعالمين اصطفاني الله عليكم وزادني بسطةً في علم البيان الحقّ للقرآن على علماء المسلمين والنصارى واليهود، فلا يجادلني أحدٌ من القرآن إلا أقمتُ عليهم الحجّة بسلطان العلم البيّن من محكم كتاب الله القرآن العظيم، شرطٌ علينا غير مكذوب أن يكون البرهان من آيات الكتاب المحكَمات لعالِمكم وجاهلكم حتى أحكم بين علماء المسلمين بحكم الله بينهم بالحقِّ فيما كانوا فيه يختلفون، فأجمع شملهم من بعد أن فرّقوا دينهم شيعاً وأحزاباً وكلُّ حزبٍ بما لديهم من العلم فرحون، وأغلب علومهم في الدين علوم ظنيّة لا تغني من الحقّ شيئاً بسبب اتِّباعهم للعلوم الظنيّة التي تحتمل الصح وتَحتمل الخطأ، ومن ثم يقول أحدهم "فإن أصبتُ فمن الله وإن أخطأت فمن نفسي والشيطان"! ولكنّ العلوم الظنيّة محرَّمةٌ في دين الله أن يقولوا على الله ما لا يعلمون علم اليقين أنّه الحقّ من ربِّهم لكون الله حرَّم على علماء الأمّة أن يقولوا لأمّتهم ما لا يعلمون علم اليقين أنّه الحقّ من ربِّهم بل الشيطان هو من يأمرهم أن يقولوا على الله ما لا يعلمون أنّه الحقّ من ربّهم، وقال الله تعالى:
    {
    إِنَّمَا يَأْمُرُكُم بِالسُّوءِ وَالْفَحْشَاءِ وَأَن تَقُولُوا عَلَى اللَّـهِ مَا لَا تَعْلَمُونَ ﴿١٦٩} صدق الله العظيم [البقرة].

    وأمر الشيطان دائماً يأتي مُخالفاً لأمر الرحمن في محكم كتابه ومناقضاً له تماماً، وقال الله تعالى:
    {
    قُلْ إِنَّمَا حَرَّمَ رَبِّيَ الْفَوَاحِشَ مَا ظَهَرَ مِنْهَا وَمَا بَطَنَ وَالْإِثْمَ وَالْبَغْيَ بِغَيْرِ الْحَقِّ وَأَن تُشْرِكُوا بِاللَّـهِ مَا لَمْ يُنَزِّلْ بِهِ سُلْطَانًا وَأَن تَقُولُوا عَلَى اللَّـهِ مَا لَا تَعْلَمُونَ ﴿٣٣} صدق الله العظيم [الأعراف].

    سـ 2- ولكن يا ناصر محمد اليماني إنّما ذلك اجتهادٌ من علماء الأمّة ولن تجد عالماً يقسمُ بالله العظيم أنّه لا ينطق إلا بالحقِّ؛ بل تجد كثيراً من العلماء حين يتمِّم فتواه للناس ومن ثم يقول "والله أعلم" لكونه لا يعلم علم اليقين أنّ فتواه هي الحقّ، وإنّما يجتهدون في البحث عن سلطان العلم في الروايات والأحاديث في السُّنة النبويّة المتوارثة، وعلى ضوء ذلك يسندون فتواهم في أمور دينهم، والسؤال الذي يطرح نفسه: فهل ذلك هو التعريف للاجتهاد؟

    جـ 2 - اعلموا أيّها السائلين الباحثين عن الحقّ أنّ الاجتهاد ليس أن تقولوا على الله ما لم تعلموا علم اليقين أنّه الحقّ من ربّ العالمين لكون الله أمر طالبَ العلم بعدم اتِّباع العلوم الظنيّة التي لا تغني من الحقّ شيئاً لأنّها تفتقدُ سلطان العلم الحقّ من الرحمن لا شك ولا ريب لكونهم سوف يجدون سلطان العلم الحقّ من الرحمن في محكم كتابه القرآن العظيم فيما كانوا فيه يختلفون، إذا كانوا حقاً يتّبعون كتاب الله وسنّة رسوله الحقّ، ولكنّ الذين فرحوا بما لديهم من علوم الأحاديث والروايات وأعرضوا عن آيات الكتاب المحكمات البيِّنات لعالِمكم وجاهلكم لن يجيرهم من عذاب الله أحدٌ، تصديقاً لقول الله تعالى:
    {
    وَلَوْ تَرَىٰ إِذِ الظَّالِمُونَ فِي غَمَرَاتِ الْمَوْتِ وَالْمَلَائِكَةُ بَاسِطُو أَيْدِيهِمْ أَخْرِجُوا أَنفُسَكُمُ ۖ الْيَوْمَ تُجْزَوْنَ عَذَابَ الْهُونِ بِمَا كُنتُمْ تَقُولُونَ عَلَى اللَّـهِ غَيْرَ الْحَقِّ وَكُنتُمْ عَنْ آيَاتِهِ تَسْتَكْبِرُونَ} صدق الله العظيم [الأنعام:93].

    ومن تبيّن له الحقّ في محكم آيات الله ومن ثم يتّبع ما يخالفها في الأحاديث والروايات، فقد استكبر عن الحقّ ومَثله كمثل الكافرين بالقرآن العظيم، ألا وإنّ زلّة عالِمٍ تكون سبباً في ضلال عالَم بأسره، فالذين يقولون على الله ما لا يعلمون أنّه الحقّ من ربِّهم أضلّوا أنفسهم وأضلّوا أمّتهم لكون أخطر شيء في الدِّين هو أن تقولوا على الله في الدِّين ما لا تعلمون أنّه الحقّ من ربِّ العالمين لا شكّ ولا ريب لكون الظنّ لا يغني من الحقّ شيئاً، فالعالِم يتّبع العلوم الظنيّة التي تحتمل الخطأ والصح، فإن كانت خطأ فسوف يكون سبباً في ضلال أمّة بأسرها، وقال الله تعالى:
    {
    فَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرَىٰ عَلَى اللَّـهِ كَذِبًا لِّيُضِلَّ النَّاسَ بِغَيْرِ عِلْمٍ ۗ إِنَّ اللَّـهَ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ} صدق الله العظيم [الأنعام:144]، كون السلطان من الرحمن لا بد أن يكون بيّناً للجميع، وقال الله تعالى: {لَّوْلَا يَأْتُونَ عَلَيْهِم بِسُلْطَانٍ بَيِّنٍ ۖ فَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرَىٰ عَلَى اللَّـهِ كَذِبًا} صدق الله العظيم [الكهف:15].

    ولربّما يوَدُّ أحد علماء الأمّة أن يقول: "ما خطبك يا ناصر تجعل الآية لصالح دعوتك؟ بل هذه الآية نزلت فيمن يعبدون الأصنام فقالت لهم رسل ربّهم:
    {لَّوْلَا يَأْتُونَ عَلَيْهِم بِسُلْطَانٍ بَيِّنٍ ۖ فَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرَىٰ عَلَى اللَّـهِ كَذِبًا} صدق الله العظيم [الكهف:15]. أي لولا يأتون على عبادة الأصنام بسلطان بيِّن من الرحمن أنّ ربّهم أذن لهم بعبادة الأصنام من دونه". ومن ثمّ يردُّ عليه الإمام ناصر محمد اليماني وأقول: أعلمُ ذلك وإنّما أردنا أن نستنبط من تلك الآية أنّ سلطان العلم الحقّ لا بدّ له أن يكون بيّناً للجميع، ولذلك قالوا: {لَّوْلَا يَأْتُونَ عَلَيْهِم بِسُلْطَانٍ بَيِّنٍ ۖ فَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرَىٰ عَلَى اللَّـهِ كَذِبًا} صدق الله العظيم، ولكنّ أقوام الأنبياء رفضوا أن يتّبعوا أنبياء الله ورسله الذين يقيمون عليهم الحجّة بالحقِّ بآيات الكتاب البيِّنات من ربِّهم فأعرض أقوامهم عن اتِّباع ما أنزل الله وأصرّوا على اتِّباع آبائهم من قبلهم اتِّباعاً أعمى بغير تفكّرٍ فيما وجدوا عليه آباءهم هل يقبله العقل والمنطق؟ وقال الله تعالى: {وَإِذَا قِيلَ لَهُمُ اتَّبِعُوا مَا أَنزَلَ اللَّـهُ قَالُوا بَلْ نَتَّبِعُ مَا أَلْفَيْنَا عَلَيْهِ آبَاءَنَا ۗ أَوَلَوْ كَانَ آبَاؤُهُمْ لَا يَعْقِلُونَ شَيْئًا وَلَا يَهْتَدُونَ ﴿١٧٠} [البقرة].

    وقال الله تعالى:
    {
    وَإِذَا قِيلَ لَهُمْ تَعَالَوْا إِلَىٰ مَا أَنزَلَ اللَّـهُ وَإِلَى الرَّسُولِ قَالُوا حَسْبُنَا مَا وَجَدْنَا عَلَيْهِ آبَاءَنَا ۚ أَوَلَوْ كَانَ آبَاؤُهُمْ لَا يَعْلَمُونَ شَيْئًا وَلَا يَهْتَدُونَ ﴿١٠٤} [المائدة].

    وقال الله تعالى:
    {
    وَإِذَا فَعَلُوا فَاحِشَةً قَالُوا وَجَدْنَا عَلَيْهَا آبَاءَنَا وَاللَّـهُ أَمَرَنَا بِهَا ۗ قُلْ إِنَّ اللَّـهَ لَا يَأْمُرُ بِالْفَحْشَاءِ ۖ أَتَقُولُونَ عَلَى اللَّـهِ مَا لَا تَعْلَمُونَ ﴿٢٨﴾} صدق الله العظيم [الأعراف].

    وما كانت حُجتهم إلا أن:
    {
    قَالُوا بَلْ وَجَدْنَا آبَاءَنَا كَذَٰلِكَ يَفْعَلُونَ ﴿٧٤} صدق الله العظيم [الشعراء]، ويزعمون أن آباءهم هم أحكم منهم وأعلم، فلا بدّ أنّ لهم حكمة بالغة فيما وجدوهم عليه فاتّبعوا آباءهم بالتقليد الأعمى دون أن يستخدموا عقولهم شيئاً! وقالوا: {إِنْ هَـٰذَا إِلَّا خُلُقُ الْأَوَّلِينَ ﴿١٣٧} صدق الله العظيم [الشعراء]، وقالوا لرسل ربهم فلن نتبعك بل سوف نتَّبع آباءنا فلا تتعب نفسك، وقالوا: {سَوَاءٌ عَلَيْنَا أَوَعَظْتَ أَمْ لَمْ تَكُن مِّنَ الْوَاعِظِينَ} [الشعراء:136].

    ولذلك ردّ الله عليهم بالحقّ، وقال الله تعالى:
    {
    إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا سَوَاءٌ عَلَيْهِمْ أَأَنذَرْتَهُمْ أَمْ لَمْ تُنذِرْهُمْ لَا يُؤْمِنُونَ ﴿٦} صدق الله العظيم [البقرة]، كونهم مُصرّين على اتِّباع ما وجدوا عليه الذين من قبلهم فيتّبعونهم الاتِّباع الأعمى من غير تفكّر فيما وجدوا عليه الذين من قبلهم، وقال الله تعالى: {وَإِذَا قِيلَ لَهُمُ اتَّبِعُوا مَا أَنزَلَ اللَّـهُ قَالُوا بَلْ نَتَّبِعُ مَا وَجَدْنَا عَلَيْهِ آبَاءَنَا ۚ أَوَلَوْ كَانَ الشَّيْطَانُ يَدْعُوهُمْ إِلَىٰ عَذَابِ السَّعِيرِ ﴿٢١} صدق الله العظيم [لقمان].

    كونهم أبَوا أن يتَّبعوا آيات الكتاب البيِّنات من ربّهم، وقال الله تعالى:
    {
    وَإِذَا تُتْلَىٰ عَلَيْهِمْ آيَاتُنَا بَيِّنَاتٍ قَالُوا مَا هَـٰذَا إِلَّا رَجُلٌ يُرِيدُ أَن يَصُدَّكُمْ عَمَّا كَانَ يَعْبُدُ آبَاؤُكُمْ} صدق الله العظيم [سبأ:43]، وسبب ضلالهم هو أنّهم ألفَوا آباءهم ضالين فاتَّبعوا ضلالهم دونما يستخدموا عقولهم، وقال الله تعالى: {إِنَّهُمْ أَلْفَوْا آبَاءَهُمْ ضَالِّينَ ﴿٦٩} [الصافات].

    وقال الله تعالى:
    {
    بَلْ قَالُوا إِنَّا وَجَدْنَا آبَاءَنَا عَلَىٰ أُمَّةٍ وَإِنَّا عَلَىٰ آثَارِهِم مُّهْتَدُونَ ﴿٢٢} صدق الله العظيم [الزخرف]، وتبيَّن لكم أنّ سبب ضلال الأمم جميعاً هو الاتِّباع الأعمى للذين من قبلهم، ودعاهم أنبياء الله إلى استخدام العقل والمنطق الفكريّ ماذا تفتيهم عقولهم عمّا وجدوا عليه آباءهم، ولكنّ الأمم الضالين أصحاب الاتِّباع الأعمى رفضوا أن يستخدموا عقولهم للتفكير فيما وجدوا عليه آباءهم بحجّة أنّهم أعلمُ منهم وأحكم، لذلك كان الاتِّباع الأعمى وعدم استخدام العقل هو سبب ضلال الأمم، وقال الله تعالى: {وَكَذَٰلِكَ مَا أَرْسَلْنَا مِن قَبْلِكَ فِي قَرْيَةٍ مِّن نَّذِيرٍ إِلَّا قَالَ مُتْرَفُوهَا إِنَّا وَجَدْنَا آبَاءَنَا عَلَىٰ أُمَّةٍ وَإِنَّا عَلَىٰ آثَارِهِم مُّقْتَدُونَ ﴿٢٣} صدق الله العظيم [الزخرف].

    وكذلك الذين فرَّقوا دينهم شيعاً من المسلمين يتّبعون علماءهم من قبلهم بالاتّباع الأعمى دونما يعطون الفرصة لأنفسهم أن يستخدموا عقولهم شيئاً، وإن أقيمت عليهم الحجّة في مسألة تخالف للعقل والمنطق في محكم القرآن العظيم فسوف يقولون: "فهل أنت أعلم أم محمد رسول الله وصحابته صلى الله عليهم جميعاً، وإنّما بيّن محمد رسول الله - صلّى الله عليه وآله وسلّم - القرآن لصحابته فورد إلينا البيان الحقّ للقرآن كون القرآن لا يعلم تأويله إلا الله؛ بل علّمه الله لرسوله - صلّى الله عليه وآله وسلّم - وهو علّمه لصحابته، فنحن نتّبع ما وجدنا عليه آباءنا الذين يتّبعون الأحاديث والروايات عن الرسول سواء عن طريق أئمّة آل البيت كما نهج الشيعة أو عن طريق الصحابة بشكل عام كما نهج أهل السنة والجماعة". ومن ثم نقيم الحجّة بالحقِّ على علماء الشيعة والسنة، وأقول: يا معشر الشيعة والسُّنة إنّكم جميعاً سُنيّين كونكم لا تتّبعون إلا الأحاديث والروايات في السُّنة، وأهم شيء لديكم أنها وردت عن أناسٍ ثقاتٍ مهما كانت مخالفة لآيات الكتاب المحكمات فلن تتّبعوا آيات الكتاب ما دام قد ثبت حسب زعمكم أنّ ذلك الحديث أو تلك الرواية وردت عن أناس ثقات! إذاً فأنتم لستم على كتاب الله ولا سُنة رسوله الحقّ شيعةً وسنةً إذا اتّبعتم ما يخالف لمحكم كتاب الله في أحاديث وروايات السُّنة كون ما خالف لمحكم كتاب الله من أحاديث السُّنة النّبويّة ليس من عند الله ولا رسوله إن كنتم تعقلون، أفلا تعلمون أنّ الإمام ناصر محمد اليماني ليؤمن بسُنة محمد رسول الله - صلّى الله عليه وآله وسلّم - أنّها من عند الله كما القرآن العظيم من عنده، ولذلك كوني لئن طعنت في حديث حقٍّ فحتماً قد كذّبت بإحدى آيات الكتاب كونها سوف تفتي بذات الفتوى في الحديث الحقّ. ولسوف أضرب لكم على ذلك مثلاً في فتوى الله إلى علماء المسلمين المختلفين في الدين أنّ الله أمرهم أن يجعلوه سبحانه هو الحكم بينهم فيما كانوا فيه يختلفون، وقال الله تعالى:
    {
    وَمَا اخْتَلَفْتُمْ فِيهِ مِن شَيْءٍ فَحُكْمُهُ إِلَى اللَّـهِ ۚ ذَٰلِكُمُ اللَّـهُ رَبِّي عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ وَإِلَيْهِ أُنِيبُ ﴿١٠} صدق الله العظيم [الشورى]، كون حكم الله سوف يجدونه في انتظارهم في محكم كتاب الله قد أنزله الله على علمٍ منه فيما كانوا فيه يختلفون لكون تفصيل الكتاب موزّع في آيات الكتاب، تصديقاً لقول الله تعالى: {أَفَغَيْرَ اللَّـهِ أَبْتَغِي حَكَمًا وَهُوَ الَّذِي أَنزَلَ إِلَيْكُمُ الْكِتَابَ مُفَصَّلًا} صدق الله العظيم [الأنعام:114].

    ولربّما يودُّ أحد علماء الأمّة أن يقاطعني ويقول: "يا ناصر محمد اليماني لقد جادلتنا فأكثرت جدالنا، أفلا تقيم حُجّتك علينا فتثبت علينا ما هي العقيدة التي اتّبعنا فيها آباءنا دون أن نستخدم عقولنا؟"، ومن ثمّ يردُّ عليهم الإمام ناصر محمد اليماني وأقيم عليكم الحجّة بالحقِّ بالبرهان الحقّ ممن يزعمون أنّهم به مستمسكون فأقيم عليهم الحجّة من السُّنة النبويّة الحقّ ومن محكم كتاب الذكر وأقول: أُشهدُ الله الواحدَ القهار أنّي المهدي المنتظر أفتي بالعذاب من بعد الموت في النار وأنكر أنَّ العذاب البرزخي في القبر، إنّما عذاب القبر هو من افتراء شياطين البشر الذين يظهرون الإيمان ويبطنون الكفر ليصدّوا البشر عن الإيمان بالعذاب من بعد الموت كون شياطين البشر ليعلمون أنّ البشر الكفار لن يجدوا ممّا يعتقده المسلمون شيئاً من عذاب القبر، فلن يجدوا أنّ الكافر ضاق عليه القبر حتى حطّم أضلاعه، ولن يجدوا أنّ النار اشتعلت في قبره فأحرقته، ولن يجدوا أنّ الكافر تزحزح من مكانه في قبره شيئاً؛ بل كما وضعه أصحابه في قبره وجدوه لم يتحرّك شيئاً لكون الروح لو عادت فيه لحسابه وعذابه لتحرّك من وضعه الذي تركوه عليه شمالاً أو يميناً أو يجدوه على بطنه أو يجدوه على ظهره حتى ولو عادت إلى جسده لمدة دقيقة فذلك ما يقوله العقل والمنطق، ومن ثم أقاموا على المسلمين حجّة العقل والمنطق أنّهم لن يجدوا مما يعتقدوه شيئاً من عذاب القبر من بعد الموت، ثم تولّى كثيرٌ من البشر عن الدخول في دين الله الإسلام بسبب عقائد المسلمين التي لم يُصدِّقها الواقع الحقيقي في عذاب القبر شيئاً، ومن ثم نجح شياطين البشر الذين يظهرون الإيمان ويبطنون الكفر بفرية عذاب القبر الذي ما أنزل الله به من سلطان في محكم القرآن، وهل تنزّل القرآن إلى البشر إلا ليحذّرهم عذاب الله الواحد القهار؟ ولكنّ الله سبحانه أكّد للبشر العذاب من بعد الموت مباشرةً على الروح من دون الجسد يلقي الله بأنفسهم في النار في نفس وذات اليوم الذي أهلك الله فيه المجرمين، تصديقاً لقول الله تعالى:
    {وَلَوْ تَرَىٰ إِذِ الظَّالِمُونَ فِي غَمَرَاتِ الْمَوْتِ وَالْمَلَائِكَةُ بَاسِطُو أَيْدِيهِمْ أَخْرِجُوا أَنفُسَكُمُ ۖ الْيَوْمَ تُجْزَوْنَ عَذَابَ الْهُونِ بِمَا كُنتُمْ تَقُولُونَ عَلَى اللَّـهِ غَيْرَ الْحَقِّ وَكُنتُمْ عَنْ آيَاتِهِ تَسْتَكْبِرُونَ} صدق الله العظيم [الأنعام:93].

    وهذا دليلٌ مُبينٌ في محكم القرآن العظيم أنّ العذاب من بعد الموت هو على النفس من دون الجسد يُلقى بها في نار جهنم من بعد أن فارقت الجسد وصار الجسد ميتاً بفراقها لكونه في النفس سر الحياة، فيلقى بالنفس الشقيّة في نار جهنم من بعد خروجها لكون ملائكة الرحمن يقومون بضرب أجساد المجرمين ضرباً مبرحاً من غير أن يدموه من كثرة الضرب فيقولون للكفار "أخرجوا أنفسكم" أي اخرجوا من أجسادكم اليوم تجزون عذاب الهون لكون العذاب يوم الممات هو على النفس من دون الجسد، فيقول ملائكة الرحمن لأصحاب النار:
    {
    أَخْرِجُوا أَنفُسَكُمُ ۖ الْيَوْمَ تُجْزَوْنَ عَذَابَ الْهُونِ بِمَا كُنتُمْ تَقُولُونَ عَلَى اللَّـهِ غَيْرَ الْحَقِّ وَكُنتُمْ عَنْ آيَاتِهِ تَسْتَكْبِرُونَ} صدق الله العظيم [الأنعام:93].

    والسؤال الذي يطرح نفسه: فما يدري ملائكة الرحمن الذين تولّوا ضربهم أنّهم كانوا يقولون على الله غير الحقّ وما يدريهم أنّهم كانوا عن آياته يستكبرون؟ والجواب تجدوه في مُحكم الكتاب:
    {
    وَهُوَ الْقَاهِرُ فَوْقَ عِبَادِهِ ۖوَيُرْسِلُ عَلَيْكُمْ حَفَظَةً حَتَّىٰ إِذَا جَاءَ أَحَدَكُمُ الْمَوْتُ تَوَفَّتْهُ رُسُلُنَا وَهُمْ لَا يُفَرِّطُونَ ﴿٦١} صدق الله العظيم [الأنعام].

    إذاً تبيَّن لكم البيان الحقّ لقول الملائكة:
    {أَخْرِجُواْ أَنفُسَكُمُ الْيَوْمَ تُجْزَوْنَ عَذَابَ الْهُونِ بِمَا كُنتُمْ تَقُولُونَ عَلَى اللّهِ غَيْرَ الحقّ وَكُنتُمْ عَنْ آيَاتِهِ تَسْتَكْبِرُون} صدق الله العظيم، لكون ملائكة الموت هم الحفظة ذاتهم الذين يعلمون ما تفعلون طيلة حياتكم ولم يكونوا عنكم غائبين؛ أولئك هم ملائكة الموت رقيب وعتيد رُسل ربّ العالمين المُكلّفين مع الإنسان من البداية، حتى إذا جاء قدره المقدور في الكتاب المسطور توفّوه بإذن الله وهم لا يفرّطون فيتركوه حتى من بعد موته؛ موكلين به، فإن كان من أصحاب الجحيم حتى إذا أخرجوا نفسه من جسده فيحملوه وهو يصرخ ولا تسمعون صراخ النفس من بعد خروجها، ويقول: يا ويلتاه إلى أين تذهبون بي؟ لكونهم قد ضربوه ضرباً مُبرحاً وقد علم أنّ بعد ذلك الضرب سوف يلقون به في نار جهنم كونهم قد سمعوا قول ملائكة الرحمن ماذا سوف يحدث من بعد خروج أنفسهم من أجسادهم أنّهم سوف يلقون بهم في نار الجحيم، وذلك ما يقصده ملائكة الرحمن من قولهم للأموات حين موتهم:
    {أَخْرِجُوا أَنفُسَكُمُ ۖ الْيَوْمَ تُجْزَوْنَ عَذَابَ الْهُونِ بِمَا كُنتُمْ تَقُولُونَ عَلَى اللَّـهِ غَيْرَ الْحَقِّ وَكُنتُمْ عَنْ آيَاتِهِ تَسْتَكْبِرُونَ} صدق الله العظيم.

    وأقول يا علماء أمّة الإسلام أفلا تفتوني: هل محمد رسول الله - صلّى الله عليه وآله وسلّم - مرَّ ليلة الإسراء والمعراج بأهل النار فرآهم يتعذبون في نار جهنم تصديقاً لقول الله تعالى:
    {
    وَإِنَّا عَلَىٰ أَن نُّرِيَكَ مَا نَعِدُهُمْ لَقَادِرُونَ ﴿٩٥} صدق الله العظيم [المؤمنون]؟ كون محمد رسول الله - صلّى الله عليه وآله وسلّم - قد أراه الله في ليلة الإسراء والمعراج من آيات ربه الكبرى ومنها النار الكبرى وجنّة المأوى عند سدرة المنتهى والعرش العظيم. تصديقاً لقول الله تعالى: {مَا كَذَبَ الْفُؤَادُ مَا رَ‌أَىٰ ﴿١١﴾ أَفَتُمَارُ‌ونَهُ عَلَىٰ مَا يَرَ‌ىٰ ﴿١٢﴾ وَلَقَدْ رَ‌آهُ نَزْلَةً أُخْرَ‌ىٰ ﴿١٣﴾ عِندَ سِدْرَ‌ةِ الْمُنتَهَىٰ ﴿١٤﴾ عِندَهَا جَنَّةُ الْمَأْوَىٰ ﴿١٥﴾ إِذْ يَغْشَى السِّدْرَ‌ةَ مَا يَغْشَىٰ ﴿١٦﴾ مَا زَاغَ الْبَصَرُ‌ وَمَا طَغَىٰ ﴿١٧﴾ لَقَدْ رَ‌أَىٰ مِنْ آيَاتِ رَ‌بِّهِ الْكُبْرَ‌ىٰ ﴿١٨﴾} صدق الله العظيم [النجم].

    ومن آيات الله الكُبرى التي شاهدها محمد رسول الله - صلّى الله عليه وآله وسلّم - النار التي وعد الله بها الكفار والجنّة التي وعد الله بها الأبرار، تصديقاً لوعد الله بالحقِّ في محكم كتابه:
    {وَإِنَّا عَلَىٰ أَن نُّرِيَكَ مَا نَعِدُهُمْ لَقَادِرُونَ} صدق الله العظيم.

    إذاً يا علماء المسلمين فلماذا اتَّبعتم افتراء الشياطين الذين يظهرون الإيمان ويبطنون الكفر؟ فهم الذين أفتوكم أنّ العذاب البرزخي من بعد الموت هو في القبر حفرة السوءة؟ وفي ذلك الافتراء حكمةٌ خبيثةٌ داهية في الخُبث والمكر بغير الحقّ، فلم يشكّ البخاري ومسلم وأمثالهم في تلك الأحاديث كونهم يرونها في ظاهرها مخيفة للكافرين وترهبهم فظنوها عن الرسول - صلّى الله عليه وآله وسلّم - وهي من افتراء شياطين البشر الذين يُظهرون الإيمان ويُبطنون الكفر والمكر ضدّ الله ورسوله والمؤمنين كون شياطين البشر ليعلمون أنّ الكذب حباله قصيرة فسرعان ما يكتشف الكفار تلك الكذبة فينبشون قبور أمواتهم بعد حين فإذا هم لم يجدوا ممّا يعتقده المسلمون شيئاً ثم يتولّون عن اتِّباع كتاب الله القرآن العظيم بظنّهم أنّ الذي أفتى بأنّ العذاب في القبر من بعد الموت فإنّ تلك الفتوى توجد في القرآن العظيم! ولكنّ علماء المسلمين لَيعلمون أنّ الله لم يقل لهم أنّ العذاب من بعد الموت أنّه في حفرة السوءة في القبر، حاشا لله ربّ العالمين؛ بل أفتاهم الله في محكم كتابه أنّه لَيدخل الكفار المكذّبين برسل ربّهم مباشرةً من بعد أن يهلكهم فيدخلهم على الفور جميعاً في نار جهنم كدأب قوم نوح والذين من بعدهم، قال الله تعالى:
    {مِّمَّا خَطِيئَاتِهِمْ أُغْرِ‌قُوا فَأُدْخِلُوا نَارً‌ا فَلَمْ يَجِدُوا لَهُم مِّن دُونِ اللَّـهِ أَنصَارً‌ا ﴿٢٥﴾} صدق الله العظيم [نوح].

    وذلك العذاب في النار هو عذاب آخر قبل عذاب يوم الحساب، تصديقاً لقول الله تعالى:
    {هَـٰذَا ۚ وَإِنَّ لِلطَّاغِينَ لَشَرَّ مَآبٍ ﴿٥٥﴾ جَهَنَّمَ يَصْلَوْنَهَا فَبِئْسَ الْمِهَادُ ﴿٥٦﴾ هَـٰذَا فَلْيَذُوقُوهُ حَمِيمٌ وَغَسَّاقٌ ﴿٥٧﴾ وَآخَرُ مِن شَكْلِهِ أَزْوَاجٌ ﴿٥٨﴾} صدق الله العظيم [ص].

    ومن ثم تعالوا لنتابع الأحداث في عذاب الكفار البرزخي من بعد أن يهلكهم الله فيدخلهم في ناره مباشرةً من بعد هلاكهم، تصديقاً لقول الله تعالى:
    {مِّمَّا خَطِيئَاتِهِمْ أُغْرِ‌قُوا فَأُدْخِلُوا نَارً‌ا فَلَمْ يَجِدُوا لَهُم مِّن دُونِ اللَّـهِ أَنصَارً‌ا} صدق الله العظيم، فذلك هو العذاب البرزخي في النار فيمكثون فيها من بعد هلاكهم إلى يوم بعثهم، تصديقاً لقول الله تعالى: {فَأَمَّا الَّذِينَ شَقُوا فَفِي النَّارِ‌ لَهُمْ فِيهَا زَفِيرٌ‌ وَشَهِيقٌ ﴿١٠٦﴾ خَالِدِينَ فِيهَا مَا دَامَتِ السَّمَاوَاتُ وَالْأَرْ‌ضُ إِلَّا مَا شَاءَ رَ‌بُّكَ إِنَّ رَ‌بَّكَ فَعَّالٌ لِّمَا يُرِ‌يدُ ﴿١٠٧﴾} صدق الله العظيم [هود].

    ولكن يا أحبّتي في الله تعالوا لنتابع سويّاً الأحداث في هذا العذاب الآخَر في النار غير عذابهم يوم الحساب، وقال الله تعالى:
    {هَـٰذَا ۚ وَإِنَّ لِلطَّاغِينَ لَشَرَّ مَآبٍ ﴿٥٥﴾ جَهَنَّمَ يَصْلَوْنَهَا فَبِئْسَ الْمِهَادُ ﴿٥٦﴾ هَـٰذَا فَلْيَذُوقُوهُ حَمِيمٌ وَغَسَّاقٌ ﴿٥٧﴾ وَآخَرُ مِن شَكْلِهِ أَزْوَاجٌ ﴿٥٨﴾ هَـٰذَا فَوْجٌ مُّقْتَحِمٌ مَّعَكُمْ ۖلَا مَرْحَبًا بِهِمْ ۚ إِنَّهُمْ صَالُو النَّارِ ﴿٥٩﴾ قَالُوا بَلْ أَنتُمْ لَا مَرْحَبًا بِكُمْ ۖ أَنتُمْ قَدَّمْتُمُوهُ لَنَا ۖ فَبِئْسَ الْقَرَارُ ﴿٦٠﴾} صدق الله العظيم [ص].

    فانظروا لقول ملائكة الرحمن من خزنة جهنّم يقولون للوافدين الجُّدد الذين كذّبوا برسل ربّهم فأهلكهم الله فيقول خزنة جهنّم لآبائهم: "أبشروا بذرياتكم الذين اتّبعوكم الاتِّباع الأعمى فكذَّبوا برسل ربّهم، فهاهم قد اقتحم بهم ملائكة الموت وقد أتوا بهم من الأرض إليكم فرحبّوا بهم" فردّ أصحاب النار، وقالوا:
    {لَا مَرْحَبًا بِهِمْ إِنَّهُمْ صَالُوا النَّارِ}، ومن ثم ردّوا عليهم الضيوف الجُّدد، وقالوا: {قَالُوا بَلْ أَنتُمْ لَا مَرْحَبًا بِكُمْ أَنتُمْ قَدَّمْتُمُوهُ لَنَا فَبِئْسَ الْقَرَارُ} صدق الله العظيم، وذلك لأنّهم اتَّبعوا الأمم الأولى بالاتِّباع الأعمى دون أن يستخدموا البصر الفكري الذي ميَّز الله به الإنسان عن الحيوان، ومن ثم تلفّت الضيوف الجُّدد في النار يساراً ويميناً علّهم يشاهدون أناساً قاموا بقتلهم لكونهم صَبَأوا عن عبادة آلهتهم واتّبعوا رسل ربّهم فحسبوا أنّهم من الأشرار وقاموا بقتلهم ولكنّهم لم يجدوهم في النار مع الكفار من قبلهم، ومن ثم قالوا: {وَقَالُوا مَا لَنَا لَا نَرَىٰ رِجَالًا كُنَّا نَعُدُّهُم مِّنَ الْأَشْرَارِ ﴿٦٢﴾ أَتَّخَذْنَاهُمْ سِخْرِيًّا أَمْ زَاغَتْ عَنْهُمُ الْأَبْصَارُ ﴿٦٣﴾ إِنَّ ذَٰلِكَ لَحَقٌّ تَخَاصُمُ أَهْلِ النَّارِ ﴿٦٤﴾ قُلْ إِنَّمَا أَنَا مُنذِرٌ وَمَا مِنْ إِلَـٰهٍ إِلَّا اللَّـهُ الْوَاحِدُ الْقَهَّارُ ﴿٦٥﴾ رَبُّ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَمَا بَيْنَهُمَا الْعَزِيزُ الْغَفَّارُ ﴿٦٦﴾ قُلْ هُوَ نَبَأٌ عَظِيمٌ ﴿٦٧﴾ أَنتُمْ عَنْهُ مُعْرِضُونَ ﴿٦٨﴾ مَا كَانَ لِيَ مِنْ عِلْمٍ بِالْمَلَإِ الْأَعْلَىٰ إِذْ يَخْتَصِمُونَ ﴿٦٩﴾} صدق الله العظيم [ص].

    فانظروا يا أولي الألباب قول الله تعالى:
    {إِنَّ ذَلِكَ لَحَقٌّ تَخَاصُمُ أَهْلِ النَّارِ}، وقد اطَّلعتم على تخاصمهم ثم انظروا في قول الله تعالى: {مَا كَانَ لِي مِنْ عِلْمٍ بِالْمَلَإِ الْأَعْلَى إِذْ يَخْتَصِمُونَ} صدق الله العظيم، لكون النار في الفضاء الكوني دون السماء ومن بعد الأرض، ولذلك قال الله تعالى: {قُلْ هُوَ نَبَأٌ عَظِيمٌ ﴿٦٧﴾ أَنتُمْ عَنْهُ مُعْرِضُونَ ﴿٦٨﴾ مَا كَانَ لِيَ مِنْ عِلْمٍ بِالْمَلَإِ الْأَعْلَىٰ إِذْ يَخْتَصِمُونَ ﴿٦٩﴾} صدق الله العظيم [ص].

    إذاً العذاب البرزخي قبل يوم الحساب هو في النار وليس في قبر السّوءة فلمَ أضللتم أنفسكم وأضللتم أمّتكم بعدم تدبّر آيات الكتاب واتّخذتموه مهجوراً بحجّة أنّه لا يعلمُ تأويله إلا الله افتراء على الله؟ ولم يقل الله لكم في محكم كتابه أنّه لا يعلمُ بتأويل القرآن إلا الله؛ بل إنّكم تعلمون أنّما يقصد الآيات المتشابهات بأنّهن فقط لا يعلمُ بتأويلهن إلا الله وليست المحكمات البيّنات لعالِمكم وجاهلكم، وقال الله تعالى:
    {
    وَلَقَدْ أَنزَلْنَا إِلَيْكَ آيَاتٍ بَيِّنَاتٍ ۖ وَمَا يَكْفُرُ بِهَا إِلَّا الْفَاسِقُونَ ﴿٩٩} صدق الله العظيم [البقرة].

    ولو كان لا يعلمُ بتأويل القرآن إلا الله حسب زعمكم إذاً فلماذا يأمركم الله بتدبّر آيات الكتاب المحكمات، وقال الله تعالى:
    {
    كِتَابٌ أَنزَلْنَاهُ إِلَيْكَ مُبَارَكٌ لِّيَدَّبَّرُوا آيَاتِهِ وَلِيَتَذَكَّرَ أُولُو الْأَلْبَابِ ﴿٢٩} صدق الله العظيم [ص].

    إذاً يا قوم، وتالله لا تستطيعون أن تغلبوا الإمام المهديّ ناصر محمد اليماني من القرآن العظيم ولو كان بعضكم لبعض ظهيراً، وهل تدرون لماذا؟ وذلك لأنّ الإمام المهديّ من أولي الألباب من الذين قال الله عنهم:
    {كِتَابٌ أَنزَلْنَاهُ إِلَيْكَ مُبَارَكٌ لِّيَدَّبَّرُوا آيَاتِهِ وَلِيَتَذَكَّرَ أُولُو الْأَلْبَابِ} صدق الله العظيم. ولم أتّخذ كتاب الله مهجوراً مثلكم فاتَّبعتم الروايات والأحاديث خيرها وشرّها سواء لديكم الحقّ والباطل، ويا عجبي فكيف يجتمع النور والظلمات في قلوبكم! كونكم تؤمنون بقصة الإسراء والمعراج وتؤمنون أنّ محمداً رسول الله - صلّى الله عليه وآله وسلّم - شاهد الكفّار يتعذّبون في نار جهنّم وكان يقول: مَن هؤلاء يا أخي يا جبريل؟ قال: هؤلاء الذين يفعلون كذا وكذا، وذلك تصديقاً لقول الله تعالى: {وَإِنَّا عَلَىٰ أَن نُّرِيَكَ مَا نَعِدُهُمْ لَقَادِرُونَ ﴿٩٥} صدق الله العظيم [المؤمنون].

    ولكنّ العجيب في الأمر أنّكم تؤمنون بالحقِّ والباطل معاً كونكم تؤمنون بأنّ الكفار يتعذّبون في النار في العذاب البرزخيّ من بعد الموت، فأنتم تؤمنون بقصة الإسراء والمعراج وفي نفس الوقت تؤمنون بالباطل المُفترى بأنّ الكفار يتعذّبون في النار في قبورهم! إن هذا لشيءٌ عجاب يا أولي الألباب! فكيف تؤمنون بالحقِّ والباطل المُفترى معاً؟ فكيف يجتمع النور والظلمات، أفلا تعقلون؟

    ولكنكم تعلمون أنّ النار هي شيء مرئي محسوس، فلو كانت القبور تشتعل ناراً لذابت الحجارة التي تضعونها سقفاً على أمواتكم من قبل حثو التراب على أجسادهم لكون النار التي وعدهم الله بها وقودها الحجارة من شدة حرارتها، وإنّما يريد شياطين البشر الذين يظهرون الإيمان ويبطنون الكفر بفرية عذاب القبر لكي يجعلوا للكفار عليكم الحجّة بالعقل والمنطق، فيقول أحدهم: "يا مسلمين تعالوا لننظر أشد الناس كفراً كان يحارب الإسلام والمسلمين لننبش على قبره هل نجده حقاً اشتعل ناراً؟". ثم يحضر المسلمون والملحدون ومنكرو العذاب من بعد الموت للمشاهدة فإذا هم لم يجدوا مما يعتقد المسلمون شيئاً! ثم يقيمون على المسلمين حجة العقل والمنطق. أفلا تعقلون؟

    وسبق وأن علَّمناكم أنّ بعض الأحاديث لا يشك فيها الأغبياء شيئاً كمثل الحديث المفترى على النبي وصحابته الأبرار أنه قال:
    اقتباس المشاركة :
    [أُمِرْتُ أَنْ أُقَاتِلَ النَّاسَ حَتَّى يَشْهَدُوا أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَأَنَّ مُحَمَّدًا رَسُولُ اللَّهِ وَيُقِيمُوا الصَّلَاةَ وَيُؤْتُوا الزَّكَاةَ فَإِذَا فَعَلُوا ذَلِكَ عَصَمُوا مِنِّي دِمَاءَهُمْ وَأَمْوَالَهُمْ إِلَّا بِحَقِّ الْإِسْلَامِ وَحِسَابُهُمْ عَلَى اللَّهِ ]
    انتهى الاقتباس
    فأمّا من كان من الأغبياء الذين لا يتفكّرون شيئاً فلن يشكّ في هذا الحديث شيئاً وسوف يضلّ به نفسه ويضلّ به أمّته فيقتلون الكفار بحجّة كفرهم، ما لم يكن فقد أحلّ الله لهم دماءهم وأموالهم. ثم يقول الإمام المهديّ المنتظر للبقر الذين لا يتفكّرون من خُطباء المنابر: فأين أنتم من أمر الله إلى رسوله في محكم الذكر لكونكم سوف تجدون أمر الله يختلف عن هذا الأمر الظالم؟ وإنّما يريد شياطين البشر أن يعادي الكفار دينكم في كل مكانٍ لكونهم إذا لم يعادوكم فيكسروا شوكتكم فسوف تعتدون عليهم فتسفكون دماءهم وتنهبون أموالهم وتسبون نساءهم بحجّة أنّهم كفار.
    قاتلكم الله يا من تتّبعون أمر الشيطان الذي يريد وأولياؤه أن يُكَرِّهوا البشر في دين الإسلام والمسلمين فيجعلوهم يحاربون الإسلام والمسلمين، فاتّقوا الله يا من تذرون أمر الرحمن إلى نبيّه في قول الله تعالى:
    {
    وَلَوْ شَاءَ رَبُّكَ لَآمَنَ مَن فِي الْأَرْضِ كُلُّهُمْ جَمِيعًا ۚ أَفَأَنتَ تُكْرِهُ النَّاسَ حَتَّىٰ يَكُونُوا مُؤْمِنِينَ ﴿٩٩} [يونس].

    {
    لَا إِكْرَاهَ فِي الدِّينِ ۖ قَد تَّبَيَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَيِّ ۚ فَمَن يَكْفُرْ بِالطَّاغُوتِ وَيُؤْمِن بِاللَّـهِ فَقَدِ اسْتَمْسَكَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقَىٰ لَا انفِصَامَ لَهَا ۗوَاللَّـهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ ﴿٢٥٦} [البقرة].

    {
    وَقُلِ الْحَقُّ مِن رَّبِّكُمْ ۖ فَمَن شَاءَ فَلْيُؤْمِن وَمَن شَاءَ فَلْيَكْفُرْ ۚ إِنَّا أَعْتَدْنَا لِلظَّالِمِينَ نَارًا أَحَاطَ بِهِمْ سُرَادِقُهَا ۚ وَإِن يَسْتَغِيثُوا يُغَاثُوا بِمَاءٍ كَالْمُهْلِ يَشْوِي الْوُجُوهَ ۚ بِئْسَ الشَّرَابُ وَسَاءَتْ مُرْتَفَقًا ﴿٢٩} [الكهف].

    {
    وَقُلِ الْحَقُّ مِن رَّبِّكُمْ ۖ فَمَن شَاءَ فَلْيُؤْمِن وَمَن شَاءَ فَلْيَكْفُرْ} [الكهف:29].

    {إِنْ هُوَ إِلَّا ذِكْرٌ‌ لِّلْعَالَمِينَ ﴿٢٧﴾ لِمَن شَاءَ مِنكُمْ أَن يَسْتَقِيمَ ﴿٢٨﴾} [التكوير].

    {
    فَإِنَّمَا عَلَيْكَ الْبَلَاغُ وَعَلَيْنَا الْحِسَابُ} صدق الله العظيم [الرعد:40].

    فكيف يخالف محمدٌ رسول الله - صلّى الله عليه وآله وسلّم - أمر ربّه إليه في محكم كتابه فيقول:
    اقتباس المشاركة :
    [أُمِرْتُ أَنْ أُقَاتِلَ النَّاسَ حَتَّى يَشْهَدُوا أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَأَنَّ مُحَمَّدًا رَسُولُ اللَّهِ وَيُقِيمُوا الصَّلَاةَ وَيُؤْتُوا الزَّكَاةَ فَإِذَا فَعَلُوا ذَلِكَ عَصَمُوا مِنِّي دِمَاءَهُمْ وَأَمْوَالَهُمْ إِلَّا بِحَقِّ الْإِسْلَامِ وَحِسَابُهُمْ عَلَى اللَّهِ]
    انتهى الاقتباس
    أفلا ترون يا قوم حقيقة تطبيق الناموس لكشف الأحاديث المكذوبة أنّها فعلا كما علّمكم الله بأنّكم سوف تجدون بينها وبين محكم القرآن العظيم اختلافاً كثيراً؟ تصديقاً لقول الله تعالى: {وَيَقُولُونَ طَاعَةٌ فَإِذَا بَرَزُوا مِنْ عِندِكَ بَيَّتَ طَائِفَةٌ مِّنْهُمْ غَيْرَ الَّذِي تَقُولُ ۖ وَاللَّـهُ يَكْتُبُ مَا يُبَيِّتُونَ ۖ فَأَعْرِضْ عَنْهُمْ وَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّـهِ ۚ وَكَفَىٰ بِاللَّـهِ وَكِيلًا ﴿٨١أَفَلَا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ ۚ وَلَوْ كَانَ مِنْ عِندِ غَيْرِ اللَّـهِ لَوَجَدُوا فِيهِ اخْتِلَافًا كَثِيرًا ﴿٨٢} صدق الله العظيم [النساء]، فكيف أنّ الله يقول لنبيّه في محكم كتابه: {فَإِنَّمَا عَلَيْكَ الْبَلَاغُ وَعَلَيْنَا الْحِسَابُ} صدق الله العظيم؟ فكيف يُخالف النبي أمر ربّه إليه في محكم كتابه ويقول:
    اقتباس المشاركة :
    أُمِرْتُ أَنْ أُقَاتِلَ النَّاسَ حَتَّى يَشْهَدُوا أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَأَنَّ مُحَمَّدًا رَسُولُ اللَّهِ وَيُقِيمُوا الصَّلَاةَ وَيُؤْتُوا الزَّكَاةَ فَإِذَا فَعَلُوا ذَلِكَ عَصَمُوا مِنِّي دِمَاءَهُمْ وَأَمْوَالَهُمْ إِلَّا بِحَقِّ الْإِسْلَامِ وَحِسَابُهُمْ عَلَى اللَّهِ
    انتهى الاقتباس
    ولربّما يودُّ أحد البقر الذين لا يتفكّرون من خطباء المنابر الذين أضلّوا أنفسهم وأضلّوا أمّتهم بتعليمهم للمسلمين ما يخالف لمحكم كتاب الله ويحسبون أنّهم مهتدون؛ وربّما يقاطعني فيقول: "مهلاً مهلاً يا ناصر محمد اليماني المغرور فها أنا ذا أقيم عليك الحجّة من كتاب الله وسُنّة نبيّه فسوف أخرس لسانك بالحقِّ يا ناصر محمد اليماني، وإليك ما يلي:
    اقتباس المشاركة :
    1- صحيح البخاريِ كتاب (الإيمان) باب (فَإِنْ تَابُوا وَأَقَامُوا الصَّلَاةَ وَآتَوْا الزَّكَاةَ فَخَلُّوا سَبِيلَهُمْ ) برقم 24، حَدَّثَنَا عَبْدُ اللَّهِ بْنُ مُحَمَّدٍ الْمُسْنَدِيُّ قَالَ: حَدَّثَنَا أَبُو رَوْحٍ الْحَرَمِيُّ بْنُ عُمَارَةَ قَالَ: حَدَّثَنَا شُعْبَةُ عَنْ وَاقِدِ بْنِ مُحَمَّدٍ قَالَ: سَمِعْتُ أَبِي يُحَدِّثُ عَنْ ابْنِ عُمَرَ أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ قَالَ:" أُمِرْتُ أَنْ أُقَاتِلَ النَّاسَ حَتَّى يَشْهَدُوا أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَأَنَّ مُحَمَّدًا رَسُولُ اللَّهِ وَيُقِيمُوا الصَّلَاةَ وَيُؤْتُوا الزَّكَاةَ فَإِذَا فَعَلُوا ذَلِكَ عَصَمُوا مِنِّي دِمَاءَهُمْ وَأَمْوَالَهُمْ إِلَّا بِحَقِّ الْإِسْلَامِ وَحِسَابُهُمْ عَلَى اللَّهِ ".
    2- صحيح مسلمٍ كتاب (الإيمان) باب (الْأَمْرِ بِقِتَالِ النَّاسِ حَتَّى يَقُولُوا لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ) برقم 30 وَحَدَّثَنَا أَبُو الطَّاهِرِ وَحَرْمَلَةُ بْنُ يَحْيَى وَأَحْمَدُ بْنُ عِيسَى قَالَ :أَحْمَدُ حَدَّثَنَا وَقَالَ الآخَرَانِ أَخْبَرَنَا ابْنُ وَهْبٍ قَالَ :أخبرني يُونُسُ عَنِ ابْنِ شِهَابٍ قَالَ: حَدّثني سَعِيدُ بْنُ الْمُسَيَّبِ أَنَّ أَبَا هُرَيْرَةَ أَخْبَرَهُ أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ قَالَ:" أُمِرْتُ أَنْ أُقَاتِلَ النَّاسَ حَتَّى يَقُولُوا لاَ إِلَهَ إِلاَّ اللَّهُ فَمَنْ قَالَ لاَ إِلَهَ إِلاَّ اللَّهُ عَصَمَ مِنِّى مَالَهُ وَنَفْسَهُ إِلاَّ بِحَقِّهِ وَحِسَابُهُ عَلَى اللَّهِ ".
    انتهى الاقتباس
    ومن ثمّ يردُّ عليه الإمام المهديّ ناصر محمد اليماني وأقول: ولكنّك تجادل المهديّ المنتظَر الذي لا يؤمن ببعض الكتاب ويعرض عن بعض كأمثالكم، ولسوف آتيك بالبيان الحقّ لقول الله تعالى: {فَإِن تَابُوا وَأَقَامُوا الصَّلَاةَ وَآتَوُا الزَّكَاةَ فَخَلُّوا سَبِيلَهُمْ} صدق الله العظيم [التوبة:5].

    فإنّكم تعلمون علم اليقين أنّه يقصد أنّ من أسلم من أهل مكة من أهل الكتاب والمشركين من بعد البراءة فأقام الصلاة وآتى الزكاة فخلّوا سبيله في مكة فقد أصبح له الحقّ في المسجد الحرام كما للمسلمين لكونه من أسلم وأقام الصلاة وآتى الزكاة فقد أصبح منهم، وإنّما حرَّم الله مكة على المشركين والكفار حتى لا يقرب بيت الله الحرام إلا المسلمون فقط ليكون حصريّاً لهم من دون الكافرين، تصديقاً لقول الله تعالى:
    {
    يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنَّمَا الْمُشْرِكُونَ نَجَسٌ فَلَا يَقْرَبُوا الْمَسْجِدَ الْحَرَامَ بَعْدَ عَامِهِمْ هَـٰذَا ۚ وَإِنْ خِفْتُمْ عَيْلَةً فَسَوْفَ يُغْنِيكُمُ اللَّـهُ مِن فَضْلِهِ إِن شَاءَ ۚ إِنَّ اللَّـهَ عَلِيمٌ حَكِيمٌ ﴿٢٨} صدق الله العظيم [التوبة]، كون الله تبرَّأ منهم أن يقربوا بيته المعظَّم من بعد عام حجة الوداع، وقال الله تعالى: {وَأَذَانٌ مِّنَ اللَّـهِ وَرَ‌سُولِهِ إِلَى النَّاسِ يَوْمَ الْحَجِّ الْأَكْبَرِ‌ أَنَّ اللَّـهَ بَرِ‌يءٌ مِّنَ الْمُشْرِ‌كِينَ وَرَ‌سُولُهُ فَإِن تُبْتُمْ فَهُوَ خَيْرٌ‌ لَّكُمْ وَإِن تَوَلَّيْتُمْ فَاعْلَمُوا أَنَّكُمْ غَيْرُ‌ مُعْجِزِي اللَّـهِ وَبَشِّرِ‌ الَّذِينَ كَفَرُ‌وا بِعَذَابٍ أَلِيمٍ ﴿٣﴾ إِلَّا الَّذِينَ عَاهَدتُّم مِّنَ الْمُشْرِ‌كِينَ ثُمَّ لَمْ يَنقُصُوكُمْ شَيْئًا وَلَمْ يُظَاهِرُ‌وا عَلَيْكُمْ أَحَدًا فَأَتِمُّوا إِلَيْهِمْ عَهْدَهُمْ إِلَىٰ مُدَّتِهِمْ إِنَّ اللَّـهَ يُحِبُّ الْمُتَّقِينَ ﴿٤﴾ فَإِذَا انسَلَخَ الْأَشْهُرُ‌ الْحُرُ‌مُ فَاقْتُلُوا الْمُشْرِ‌كِينَ حَيْثُ وَجَدتُّمُوهُمْ وَخُذُوهُمْ وَاحْصُرُ‌وهُمْ وَاقْعُدُوا لَهُمْ كُلَّ مَرْ‌صَدٍ فَإِن تَابُوا وَأَقَامُوا الصَّلَاةَ وَآتَوُا الزَّكَاةَ فَخَلُّوا سَبِيلَهُمْ إِنَّ اللَّـهَ غَفُورٌ‌ رَّ‌حِيمٌ ﴿٥﴾ وَإِنْ أَحَدٌ مِّنَ الْمُشْرِ‌كِينَ اسْتَجَارَ‌كَ فَأَجِرْ‌هُ حَتَّىٰ يَسْمَعَ كَلَامَ اللَّـهِ ثُمَّ أَبْلِغْهُ مَأْمَنَهُ ذَٰلِكَ بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لَّا يَعْلَمُونَ ﴿٦﴾} صدق الله العظيم [التوبة].

    ولكن سبحان ربي ما أرحمه! فبرغم أنّ الذي رفض الخروج من مكة فانسلخ الأشهر الحرم وهو لم يخرج فقدم المسلمون لقتله كما أمرهم الله حتى ولو كان متعلّقاً بستار الكعبة غير أنّ الله أمر المؤمنين أنّه إذا استجار بهم أحدُ الذين لم يخرجوا من مكة من المشركين فتوسّل إليه أن لا يقتله وسوف يخرج من مكة فأمركم الله أن تجيروه وتذكّروه بما قاله الله تعالى في محكم كتابه وإن أبى أن يتّبع كلام الله في محكم كتابه فلم يأمركم الله بقتله بل أمركم أن تبلّغوه مأمنه فتذهبوا معه بحراسة حتى يبتعد عن مكة فتبلغوه مأمنه، وذلك تصديقاً لقول الله تعالى:
    {
    فَإِذَا انسَلَخَ الْأَشْهُرُ‌ الْحُرُ‌مُ فَاقْتُلُوا الْمُشْرِ‌كِينَ حَيْثُ وَجَدتُّمُوهُمْ وَخُذُوهُمْ وَاحْصُرُ‌وهُمْ وَاقْعُدُوا لَهُمْ كُلَّ مَرْ‌صَدٍ فَإِن تَابُوا وَأَقَامُوا الصَّلَاةَ وَآتَوُا الزَّكَاةَ فَخَلُّوا سَبِيلَهُمْ إِنَّ اللَّـهَ غَفُورٌ‌ رَّ‌حِيمٌ ﴿٥﴾ وَإِنْ أَحَدٌ مِّنَ الْمُشْرِ‌كِينَ اسْتَجَارَ‌كَ فَأَجِرْ‌هُ حَتَّىٰ يَسْمَعَ كَلَامَ اللَّـهِ ثُمَّ أَبْلِغْهُ مَأْمَنَهُ ذَٰلِكَ بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لَّا يَعْلَمُونَ ﴿٦﴾} صدق الله العظيم [التوبة].

    فما أرحمك يا إله السماوات وما أعظم حكمتك كون ذلك الرجل الذي استجار بالمؤمنين أن لا يقتلوه وسوف يرحل من مكة فحين يرى معاملتهم الطيّبة فيُسمعونه من كلام الله، فإن أبى أن يتذكّر فمن ثم يعاملونه بالمعاملة الحسنة فيرافقونه في رحيله من مكة حتى يبلّغوه مأمنه بعيداً عن مكة، ومن ثم ينظر ذلك الرجل المشرك إلى هؤلاء القوم الذين استجار بهم فأجاروه ولم يقتلوه وأسمعوه من كلام الله ولم يتّبع دينهم ثم لم ينقضّوا عليه فيقتلوه بحجّة أنّه لم يسمع كلام الله؛ بل رافقوه في رحيله عن مكة فجعلوا أنفسهم حرساً له حتى لا يقتله أحدٌ لكونه من المتخلفين عن الرحيل من مكة، حتى إذا أبلغوه مأمنه بعيداً عن مكة فيقولون له وداعاً، ومن ثم ينظر إليهم ذلك المشرك فيقول: "أشهدُ أن لا إله إلا الله وأشهدُ أن محمداً رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلّم، فقد آمنت بدينكم واتّبعت الحقّ من ربّكم الذي أمركم أن لا تنقُضوا عهودكم مع أعدائكم، وأمركم أن تجيروا المشركين إن استجاروا بكم ثم تسمعونهم كلام الله، وإن أعرضوا فأمركم أن تبلّغوهم مأمنهم كونكم قد أجرتموهم، فلم يأمركم أن ترجعوا عن كلامكم بحجّة أنّ المشرك لم يسمع كلام الله! فما أرحم الذي أنزل هذا القرآن رحمة للعالمين؛ الله أرحم الراحمين!".

    وسلام على المرسَلين، والحمد لله ربّ العالمين ..
    أخوكم الإمام المهديّ ناصر محمد اليماني .
    _____________
    اضغط هنا لقراءة البيان المقتبس..



  10. افتراضي پاسخ: دعوت به گفت‌وگو...

    سلسله گفتگوهای امام در پایگاه أشراف أونلاين..
    -
    10 -
    الإمام ناصر محمد اليماني
    22 - محرم - 1432 هـ
    28 - 12 - 2010 مـ
    ۷-دی-۱۳۸۹ه.ش.
    06:54 صبح
    ـــــــــــــــــــ


    پاسخ: دعوت به گفت‌وگو...

    بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
    {إِنَّ اللَّـهَ وَمَلَائِكَتَهُ يُصَلُّونَ عَلَى النَّبِيِّ ۚ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا صَلُّوا عَلَيْهِ وَسَلِّمُوا تَسْلِيمًا ﴿٥٦} صدق الله العظيم [الأحزاب]
    والصلاة والسلام على جدي محمد رسول الله وآله الأطهار وجميع المُسلمين إلى يوم الدين..
    سلام خداوند بر شما مسلمانان عزیزم؛ کسانی که به دنبال حق هستند و جز حق نمی‌خواهند و سزاوار است که تنها از حق تبعیت شود؛ و کسی که بخواهد از حق پیروی نماید و به دنبال حق باشد؛ بر حضرت حق -خداوند- است تا او را به سوی حق هدایت نماید چون او «حق» است. تصدیق فرموده خداوند تعالی:

    {وَالَّذِينَ جَاهَدُوا فِينَا لَنَهْدِيَنَّهُمْ سُبُلَنَا وَإِنَّ اللَّهَ لَمَعَ الْمُحْسِنِينَ}
    صدق الله العظيم [العنكبوت:۶۹]

    ای عزیزان من؛ ای علمای مسلمین و امت آنها! من خدا را به شهادت می‌گیرم و شهادت خداوند کافی است که اگر شما کورکورانه و به خاطر این که امام ناصر محمد یمانی به خداوند بزرگ قسم می‌خورد که مهدی منتظر است؛ از او تبعیت کنید و با باور کردن قسمش، پیرو او گردید؛ از جاهلانید و اگر شما قسم او درمورد رؤیایش را باور نکنید و از امام ناصر محمد یمانی روبرگردانید؛ دربرابر خداوند شهادت حق می‌دهم که خداوند شما را به خاطر عدم پیروی از ناصر محمد یمانی مورد محاسبه قرار نخواهد داد حتی اگر او به حق مهدی منتظر خلیفه پروردگار عالمیان در زمین باشد؛ مگر اینکه امام مهدی ناصر محمد یمانی با برهان‌های قوی علمی که بی شک و تردید از جانب پروردگار باشند؛ برای شما حجت اقامه نماید. و اگر بعد از آنکه او با برهان قوی علمی از آیات محکم کتاب که برای عالم و جاهل شما بینه هستند- برهان‌های برگرفته از آیات محکم قرآن عظیم- برایتان حجت آورد و شما از پیروی از آیات کتاب سرباز زدید؛ بشارت عذابی دردناک از جانب پروردگار عالمیان را به شما می‌دهم. چون خداوند کتاب جدیدی همراه ناصرمحمد یمانی نفرستاده که مورد تأئید یا تکذیب شما قرار گیرد؛ به همین خاطر شما را به علت عدم تصدیق ناصر محمد یمانی مورد محاسبه قرار نخواهد داد؛ اما اگر برهان قوی علمی که امام ناصر محمد یمانی با آنها برایتان حجت می‌‌آورد را تکذیب کنید؛ مورد محاسبه قرار خواهید گرفت چون کلام ناصر محمد یمانی را تکذیب نکرده‌اید، بلکه کلام پروردگار عالمیان را تکذیب کرده‌اید ونسبت به آیات محکم و روشن خداوند که در محکمات کتاب آمده و برای عالم و جاهلتان واضح و بینه است؛ کافر شده‌اید، آیاتی که حجت خداوند برشما هستند و تنها فاسقان از آن چه که در کتاب خداوند آمده است؛ روگردانده یا نسبت به آن کافر می‌شوند. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
    {وَلَقَدْ أَنزَلْنَا إِلَيْكَ آيَاتٍ بَيِّنَاتٍ ۖ وَمَا يَكْفُرُ‌ بِهَا إِلَّا الْفَاسِقُونَ ﴿٩٩﴾} صدق الله العظيم [البقرة]

    ممکن است یکی از پرسشگران بخواهد سخن امام ناصر محمد یمانی را قطع کرده و بگوید: ناصر محمد یمانی؛ من از نظر علمی جاهل بوده و از علمای امت نیستم ولی تو می‌گویی با آیاتی از کتاب مجادله می‌کنی که برای عالم و جاهل؛ بینه و روشن هستند. از آن جا که تو عذاب قبر را انکار کرده و وجود عذاب در حفره گور در مقابر زمینی انسان‌ها را رد می‌کنی و می‌گویی عذاب بر نفس-روح- بدون جسد وارد می‌شود و کفار وارد آتشی می‌شوند که در فضای کیهانی و مابین آسمان و زمین و در سیاره آتش است؛ عذاب می‌شوند و چون من از جاهلان هستم از ناصر محمد یمانی می‌خواهم که اولاً حقیقت اسرا و معراج محمد رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم را روشن کرده و ثابت کنی که آیا او در شب اسرا و معراج از وضعیت اهالی آتش و اهالی بهشت؛ مطلع شده است؟" امام ناصر محمد یمانی در پاسخ می‌گوید: محمد رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم فرموده است:
    [اطلعت في الجنة فرأيت أكثر أهلها الفقراء، واطلعت في النار فرأيت أكثر أهلها النساء]
    [ بهشت را دیدم
    و اکثریت آنان از فقرا بودند و آتش جهنم را دیدم و اکثریت آنها زنان بودند].
    صدق محمد رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم.

    این یعنی خداوند در شب اسرا و معراج؛ خداوند به رسول خود آگاهی داده و او را از وضعیت آنان مطلع نموده است. پس او از وضعیت اهالی آتش که امت‌های روگردان از دعوت حق پروردگار بودند؛ آگاه شده است. هم‌چنین از اهالی بهشت خبردار شده که مردمی بوده‌اند که از حق آمده از نزد پروردگارشان پیروی نموده‌اند و این حدیث درست و حق است. تصدیق وعده حق خداوند به رسولش که آتش و ساکنان آن را به او نشان می‌دهد که امت‌هایی بودند که حق آمده از نزد پروردگارشان را تکذیب کرده‌اند برای مثال قوم نوح علیه الصلاة و السلام و امت‌های بعد از آن. خداوند تعالی می‌فرماید:
    {مِّمَّا خَطِيئَاتِهِمْ أُغْرِقُوا فَأُدْخِلُوا نَارًا فَلَمْ يَجِدُوا لَهُم مِّن دُونِ اللَّـهِ أَنصَارًا ﴿٢٥} صدق الله العظيم [نوح]
    و این عذاب برزخی برای کفار است که بعد از هلاک و قبل از برپایی «ساعت» یعنی قیامت، گرفتار آن می‌شوند. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
    {وَحَاقَ بِآلِ فِرْ‌عَوْنَ سُوءُ الْعَذَابِ ﴿٤٥﴾ النَّارُ‌ يُعْرَ‌ضُونَ عَلَيْهَا غُدُوًّا وَعَشِيًّا ۖ وَيَوْمَ تَقُومُ السَّاعَةُ أَدْخِلُوا آلَ فِرْ‌عَوْنَ أَشَدَّ الْعَذَابِ ﴿٤٦﴾}
    صدق الله العظيم [غافر].
    و محمد رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم در شب اسراء با چشمان خود آنان را مشاهده کرد که در آتش جهنم، عذاب می‌شدند؛ شبی که خداوند برای نشان دادن نشانه‌های بزرگ خود نبی را بالا برد و از جمله‌ی آن نشانه‌ها، آتش بزرگی است که خداوند وعده آن را به کافران داده است و همین‌طور بهشتی را که به شکرگذاران وعده داده است. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
    {وَإِنَّا عَلَىٰ أَن نُّرِيَكَ مَا نَعِدُهُمْ لَقَادِرُونَ ﴿٩٥} صدق الله العظيم [المؤمنون].
    او آتش و کافرانی که وارد آن شده بودند وهم‌چنین بهشت و نیکانی که وارد آن شده بودند را مشاهده نمود. او تمام انبیا و رسولان خداوند -از نفر اول تا آخرین نفر یعنی رسول الله المسيح عيسى بن مريم- را در بهشت مشاهده نمود چون نفوس آنان -ارواح ایشان- در بهشت و نزد «مليكٍ مُقتدر» بودند. محمد رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم همگی ایشان را دید و در آغوش کشید و کسی که
    نبیّ را به آنان معرفی نمود؛ رسول خداوند جبريل عليهم الصلاة و السلام بود و سپس خداوند سبحان، از ورای حجاب خود رسولش را مورد خطاب قرار داد و آنچه را که پیش از آن رسولش جبريل عليهم الصلاة والسلام، برای ایشان گفته بود به ایشان [پیامبر] فرمود. خداوند تعالی از ورای حجاب به نبی خود فرمود یا محمد رسول الله:
    {لَقَدْ جَاءَكَ الحقّ مِن رَّ‌بِّكَ فَلَا تَكُونَنَّ مِنَ الْمُمْتَرِ‌ينَ ﴿٩٤﴾ وَلَا تَكُونَنَّ مِنَ الَّذِينَ كَذَّبُوا بِآيَاتِ اللَّـهِ فَتَكُونَ مِنَ الْخَاسِرِ‌ينَ ﴿٩٥﴾ إِنَّ الَّذِينَ حَقَّتْ عَلَيْهِمْ كَلِمَتُ رَ‌بِّكَ لَا يُؤْمِنُونَ ﴿٩٦﴾ وَلَوْ جَاءَتْهُمْ كُلُّ آيَةٍ حَتَّىٰ يَرَ‌وُا الْعَذَابَ الْأَلِيمَ ﴿٩٧﴾} [يونس].
    {وَاسْأَلْ مَنْ أَرْ‌سَلْنَا مِن قَبْلِكَ مِن رُّ‌سُلِنَا أَجَعَلْنَا مِن دُونِ الرَّ‌حْمَـٰنِ آلِهَةً يُعْبَدُونَ ﴿٤٥﴾} صدق الله العظيم [الزخرف]

    محمد رسول الله صلى الله عليه وآله و سلم در شب معراج تمام رسولان خداوند را در جنة المأوى نزد "مليك مقتدر" ملاقات نمود و تصدیق فرموده خداوند در عالم واقعیت و به صورت حقیقی به وقوع پیوست. فرموده خداوند تعالی که:
    {وَاسْأَلْ مَنْ أَرْ‌سَلْنَا مِن قَبْلِكَ مِن رُّ‌سُلِنَا أَجَعَلْنَا مِن دُونِ الرَّ‌حْمَـٰنِ آلِهَةً يُعْبَدُونَ ﴿٤٥﴾}
    صدق الله العظيم [الزخرف]
    و آن‌ گاه بود که محمد رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم به خاطر شک کردن به حق شرمناک شد و با دیدن آیات بزرگ خداوند در برابر عرش عظیم برای خداوند سجده‌کنان به خاک افتاد و تمام انبیا و رسولان خداوند پشت سر او در پیشگاه پروردگار عالمیان، به سجده افتادند و پشت سر آنان تمام پیروان‌شان از مقربان درگاه خداوند در پیشگاه پروردگار عالمیان به سجده افتادند و پشت سر آنان تمام ملائکه مقرب «الرحمن» در ملاء اعلی به سجده افتادند و سپس پشت سر آنان هشت فرشته‌ای که بزرگ‌ترین بندگان آفریده شده خداوند و حمل کنندگان عرش عظیم می‌باشند سرفرود آوردند و همگی خداوند را الی ما شاء الله تسبیح گفتند. آن گاه محمد رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم سر خود را بلند کرد و به سمت سجده‌کنندگان چرخاند که سر خویش را بالا آورده بودند و برای تنفیذ امر پروردگارش از ایشان سؤال نمود: آیا «الرحمن» جز خود معبودانی برای پرستش قرارداده است؟ و تمام رسولان پروردگار عالمیان به او پاسخ داده و گفتند: سُبحان الله العظيم و خداوند برای شهادت میان ما و مشرکین کافی است که ما چیزی جز آنچه را که خداوند به ما امر نموده بود به ایشان نگفتیم:
    {أَنِ اُعْبُدُوا اللَّهَ وَاجْتَنِبُوا الطَّاغُوتَ} [النحل:۳۶].
    {اعْبُدُواْ اللّهَ مَا لَكُم مِّنْ إِلَـهٍ غَيْرُهُ} [الأعراف:۵۹].
    و محمد رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم فرمود:
    {وَأَنَاْ مَعَكُم مِّنَ الشَّاهِدِينَ}
    [آل عمران:۸۱].
    ای جماعت مسلمانان سزاوار است که جز حق به خداوند نسبت ندهم و شایسته نیست که حق از امیال و خواسته‌های شما پیروی کند، چراکه شما از نشانه‌های بینه و حق پروردگارتان پیروی نمی‌کنید. من آنچه را که به امثال شما گفته شده است؛ می‌گویم:
    {قُل لَّا أَتَّبِعُ أَهْوَاءَكُمْ ۙ قَدْ ضَلَلْتُ إِذًا وَمَا أَنَا مِنَ الْمُهْتَدِينَ ﴿٥٦﴾ قُلْ إِنِّي عَلَىٰ بَيِّنَةٍ مِّن رَّ‌بِّي وَكَذَّبْتُم بِهِ ۚ مَا عِندِي مَا تَسْتَعْجِلُونَ بِهِ ۚ إِنِ الْحُكْمُ إِلَّا لِلَّـهِ ۖ يَقُصُّ الحقّ وَهُوَ خَيْرُ‌ الْفَاصِلِينَ ﴿٥٧﴾} صدق الله العظيم [الأنعام].
    آیا می‌دانید بیان حق فرموده خداوند تعالی چیست:
    {قُلْ إِنِّي عَلَى بَيِّنَةٍ مِّن رَّبِّي وَكَذَّبْتُم بِهِ}
    و مقصود از بینه حق پروردگارتان؛ قرآن است ولی اکثر شما از حق کراهت دارید و تنها چیزی که می‌خواهید این است که از امیال خود پیروی نمایید وهر چه هم مخالف آیات محکم کتاب خداوند که برای عالم و جاهلتان رو
    شن است؛ بوده باشد از آیات خداوند پیروی نمی‌کنند؛ بلکه تابع چیزی می‌شوند که مخالف آن و از افتراهای طاغوت است و این تکذیب‌کنندگان آیات پروردگار‌اند که زیان‌کارند و خداوند تعالی می‌فرماید:
    {وَلَا تَكُونَنَّ مِنَ الَّذِينَ كَذَّبُوا بِآيَاتِ اللَّـهِ فَتَكُونَ مِنَ الْخَاسِرِ‌ينَ ﴿٩٥﴾} صدق الله العظيم [يونس].
    وبرای مثال فتوای خداوند تعالی درباره عذاب درآتش که عذابی دیگر قبل از عذاب روز حساب است و در آیات محکم کتاب ودر این فرموده خداوند تعالی آمده است:
    {هَـٰذَا ۚ وَإِنَّ لِلطَّاغِينَ لَشَرَّ‌ مَآبٍ ﴿٥٥﴾ جَهَنَّمَ يَصْلَوْنَهَا فَبِئْسَ الْمِهَادُ ﴿٥٦﴾ هَـٰذَا فَلْيَذُوقُوهُ حَمِيمٌ وَغَسَّاقٌ ﴿٥٧﴾ وَآخَرُ‌ مِن شَكْلِهِ أَزْوَاجٌ ﴿٥٨﴾ هَـٰذَا فَوْجٌ مُّقْتَحِمٌ مَّعَكُمْ ۖ لَا مَرْ‌حَبًا بِهِمْ ۚ إِنَّهُمْ صَالُو النَّارِ‌ ﴿٥٩﴾ قَالُوا بَلْ أَنتُمْ لَا مَرْ‌حَبًا بِكُمْ ۖ أَنتُمْ قَدَّمْتُمُوهُ لَنَا ۖ فَبِئْسَ الْقَرَ‌ارُ‌ ﴿٦٠﴾ قَالُوا رَ‌بَّنَا مَن قَدَّمَ لَنَا هَـٰذَا فَزِدْهُ عَذَابًا ضِعْفًا فِي النَّارِ‌ ﴿٦١﴾وَقَالُوا مَا لَنَا لَا نَرَ‌ىٰ رِ‌جَالًا كُنَّا نَعُدُّهُم مِّنَ الْأَشْرَ‌ارِ‌ ﴿٦٢﴾ أَتَّخَذْنَاهُمْ سِخْرِ‌يًّا أَمْ زَاغَتْ عَنْهُمُ الْأَبْصَارُ‌ ﴿٦٣﴾ إِنَّ ذَٰلِكَ لَحَقٌّ تَخَاصُمُ أَهْلِ النَّارِ‌ ﴿٦٤﴾ قُلْ إِنَّمَا أَنَا مُنذِرٌ‌ ۖ وَمَا مِنْ إِلَـٰهٍ إِلَّا اللَّـهُ الْوَاحِدُ الْقَهَّارُ‌ ﴿٦٥﴾ رَ‌بُّ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْ‌ضِ وَمَا بَيْنَهُمَا الْعَزِيزُ الْغَفَّارُ‌ ﴿٦٦﴾ قُلْ هُوَ نَبَأٌ عَظِيمٌ ﴿٦٧﴾ أَنتُمْ عَنْهُ مُعْرِ‌ضُونَ ﴿٦٨﴾ مَا كَانَ لِيَ مِنْ عِلْمٍ بِالملأ الْأَعْلَىٰ إِذْ يَخْتَصِمُونَ ﴿٦٩﴾}
    صدق الله العظيم [ص].
    ولی مفسرانی که به عذاب برزخی در قبر اعتقاد دارند؛ در بیان این فرموده خداوند دچار معضل بزرگی می‌شوند:
    {مَا كَانَ لِى مِنْ عِلْمٍ بِالملأ الْأَعْلَى إِذْ يَخْتَصِمُونَ} صدق الله العظيم،
    چون این از آیات محکم کتاب است و از تخاصم اهالی آتش در طی عذابی که غیر از عذاب روز حساب است سخن می‌گوید و وقتی به مسلمانان می‌گویند:
    {إِنَّ ذَلِكَ لَحَقٌّ تَخَاصُمُ أَهْلِ النَّارِ(۶۴)} صدق الله العظيم
    عامه مسلمانان به آنها می‌گویند مگر شما نبودید که به ما یاد دادید عذاب برزخی در قبر است؛ چگونه ممکن است قبر در ملاء اعلی باشد؟ پس عذابی که غیر از عذاب روز حساب است؛ در آتش است نه در قبری که شما ما را به آن معتقد کرده‌اید.

    آنگاه مفسرانی که تنها می‌خواهند از احادیث سنت پیروی نمایند؛ ولو اینکه مخالف آیات محکم قرآن عظیم باشد راهی
    جز تحریف کلام خداوند از مقصود مورد نظر او ندارند؛ ببینید وقتی در برابر آیه محکمی از آیات کتاب قرار می‌گیرند، چگونه آن را تحریف می‌کنند و با تفسیر باطل خود چطور این آیه محکم را تفسیر می‌کنند. خداوند تعالی می‌فرماید:
    {إِنَّ ذَلِكَ لَحَقٌّ تَخَاصُمُ أَهْلِ النَّارِ (۶۴)}

    اقتباس المشاركة :
    تفسیر آیه ۳۸:۶۹
    فرموده خداوند تعالی: " ما كان لي من علم بالملأ الأعلى إذ يختصمون ". مقصود از ملاء اعلی ملائکه هستند که بنابه گفته ابن عباس و السدی که درزمان خلقت آدم جدال می‌کردند که " قالوا أتجعل فيها من يفسد فيها " [ البقرة : 30 ].و ابلیس گفت: " أنا خير منه " و در این بیان محمداً صلى الله عليه وسلم از قصه آدم و ... خبر می‌دهد و این بدون تأیید الهی قابل تصور نیست و برای تصدیق آن معجزه‌ای آمد پس تکلیفشان درباره تدبر در قرآن چه می‌شود تا صدق آن را دریابند؛ برای همین فرموده خود را به این سخن وصل می‌کند: " قل هو نبأ عظيم * أنتم عنه معرضون ". و نقل دوم از ابو الأشهب از حسن است که گفت: رسول الله صلى الله عليه وسلم فرمود: پروردگارم از من سؤال نمود که یا محمد ملاء اعلی درباره چه چیزی جدال می‌کردند.گفتم در کفاره ها و درجات ، خداوند گفت کفاره ها چیست ؟ گفتم با پای پیاده برای نمازهای جماعت رفتن و وضوی کامل در هنگام سختیها و سردی هوا گرفتن و بعد از اتمام نماز ( به علت اشتیاق ) برای نماز بعدی منتظر ماندن . گفت درجات چیست گفتم پیش قدم شدن در سلام و اطعام غذا به نیازمندان و نماز شب خواندن در حالی که مردم در خواب هستند
    الترمذي از ابن عباس به معنی نقل کرده ، و گفته که حديث غريبی است . همچنین از معاذ بن جبل و گفته که حديث صحيحی است حدیث را به طور کامل در كتاب الأسنى في شرح أسماء الله الحسنى آورده ایم و اشکال را تو ضیح دادیم و الحمد لله. و در < يس > در مورد پیاده روی به مساجد سخن گفته شده و گامها گناهان را پاک می کند و درجات را بالا می برد و گفته شده که الملأ الأعلى ملائكة هستند وضمير در < يختصمون > دو گروه است . يعني یک گروه گفتند که ملائكة دختران خدا هستند و گروهی گفتند که خدایانی که عبادت می شوند . وگفته شده که : الملأ الأعلى در اینجا قريش هستند ، يعني پنهانی بین خودشان جدال داشتند و خداوند پیامبرش را از جدال آنان آگاه نمود
    انتهى الاقتباس
    پایان تفسیر باطلی که می‌خواهد این آیه محکم را -که حقیقت دروغ بودن عذاب قبر را برملا ساخته و روشن می‌کند عذاب برزخی قبل از روز قیامت در آتش است نه در حفره قبر- تحریف کند. خداوند تعالی می‌فرماید:
    {هَـٰذَا ۚ وَإِنَّ لِلطَّاغِينَ لَشَرَّ‌ مَآبٍ ﴿٥٥﴾ جَهَنَّمَ يَصْلَوْنَهَا فَبِئْسَ الْمِهَادُ ﴿٥٦﴾ هَـٰذَا فَلْيَذُوقُوهُ حَمِيمٌ وَغَسَّاقٌ ﴿٥٧﴾ وَآخَرُ‌ مِن شَكْلِهِ أَزْوَاجٌ ﴿٥٨﴾ هَـٰذَا فَوْجٌ مُّقْتَحِمٌ مَّعَكُمْ ۖ لَا مَرْ‌حَبًا بِهِمْ ۚ إِنَّهُمْ صَالُو النَّارِ‌ ﴿٥٩﴾ قَالُوا بَلْ أَنتُمْ لَا مَرْ‌حَبًا بِكُمْ ۖ أَنتُمْ قَدَّمْتُمُوهُ لَنَا ۖ فَبِئْسَ الْقَرَ‌ارُ‌ ﴿٦٠﴾ قَالُوا رَ‌بَّنَا مَن قَدَّمَ لَنَا هَـٰذَا فَزِدْهُ عَذَابًا ضِعْفًا فِي النَّارِ‌ ﴿٦١﴾وَقَالُوا مَا لَنَا لَا نَرَ‌ىٰ رِ‌جَالًا كُنَّا نَعُدُّهُم مِّنَ الْأَشْرَ‌ارِ‌ ﴿٦٢﴾ أَتَّخَذْنَاهُمْ سِخْرِ‌يًّا أَمْ زَاغَتْ عَنْهُمُ الْأَبْصَارُ‌ ﴿٦٣﴾ إِنَّ ذَٰلِكَ لَحَقٌّ تَخَاصُمُ أَهْلِ النَّارِ‌ ﴿٦٤﴾ قُلْ إِنَّمَا أَنَا مُنذِرٌ‌ ۖ وَمَا مِنْ إِلَـٰهٍ إِلَّا اللَّـهُ الْوَاحِدُ الْقَهَّارُ‌ ﴿٦٥﴾ رَ‌بُّ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْ‌ضِ وَمَا بَيْنَهُمَا الْعَزِيزُ الْغَفَّارُ‌ ﴿٦٦﴾ قُلْ هُوَ نَبَأٌ عَظِيمٌ ﴿٦٧﴾ أَنتُمْ عَنْهُ مُعْرِ‌ضُونَ ﴿٦٨﴾ مَا كَانَ لِيَ مِنْ عِلْمٍ بِالملأ الْأَعْلَىٰ إِذْ يَخْتَصِمُونَ ﴿٦٩﴾} صدق الله العظيم [ص].
    سبحان ربی؛ آیا نمی‌دانند که اگر از دروغ‌شان درباره عذاب قبر که این آیات آن را نفی کرده و تأکید می‌کنند که عذاب دیگر در آتش است نه در قبر؛ رهایی یابند؛ اگر این آیات محکم را رها کنند؛ با آیه‌های دیگری مواجه می‌شوند که عذاب دیگر-غیر از عذاب روز قیامت- را تأیید می‌کنند که بعد از مرگ و در آتش خواهد بود؟ این آیات در جایی که درمورد قوم نوح فتوا داده می‌شود می‌آیند؛ جایی که فتوا داده می‌شود قوم نوح بعد از اینکه خداوند غرقشان کرد، مستقیم به کجا می‌روند؟ جواب را در آیات محکم کتاب می‌یابید که خداوند تعالی می‌فرماید:
    {مِمَّا خَطِيئَاتِهِمْ أُغْرِقُوا فَأُدْخِلُوا نَارًا فَلَمْ يَجِدُوا لَهُم مِّن دُونِ اللَّهِ أَنصَارًا}
    صدق الله العظيم [نوح:۲۵]


    و همین‌ طور فتوا در مورد قوم فرعون؛ آنان بعد از غرق شدن توسط خداوند به کجا می‌روند؟ جواب را در آیات محکم کتاب در این فرموده خداوند تعالی می‌یابید:
    {وَحَاقَ بِآلِ فِرْ‌عَوْنَ سُوءُ الْعَذَابِ ﴿٤٥﴾ النَّارُ‌ يُعْرَ‌ضُونَ عَلَيْهَا غُدُوًّا وَعَشِيًّا ۖ وَيَوْمَ تَقُومُ السَّاعَةُ أَدْخِلُوا آلَ فِرْ‌عَوْنَ أَشَدَّ الْعَذَابِ ﴿٤٦﴾}
    صدق الله العظيم [غافر].
    در کتاب خداوند بعد از مرگ خانه‌ای جز بهشت و یا جهنم پیدا نمی‌کنیم و از عذاب آتش به خدا پناه می‌بریم و در آیات محکم ذکر، اثری از پناه بردن به خداوند از عذاب قبرنمی‌یابیم و خداوند تعالی می‌فرماید: {رَبَّنَا آتِنَا فِي الدُّنْيَا حَسَنَةً وَفِي الآخِرَةِ حَسَنَةً وَقِنَا عَذَابَ النَّارِ} صدق الله العظيم [البقرة:۲۰۱].
    ای علمای مسلمین و ای امت مسلمان؛ شما را به خدا؛ اگر فکر‌کنید آیا -نمی‌توانید-حق و باطلی که دروغ است را ببینید یا اینکه قادر به تشخیص تاریکی از نور نیستید؟ قسم به خداوندی که خدایی جز او نیست؛ فرق میان بیان امام مهدی منتظر از ذکر محفوظ از تحریف خداوند وتفاسیر باطلی که مخالف آن است و توسط کسانی که ندانسته به خداوند نسبت می‌دهند؛ مانند فرق بین نور و تاریکی است.
    ای علمای امت؛ به خداوندی که خدایی جز او نیست قسم؛ که تا زمانی که تقوا پیشه نکرده و از امر شیطان سرباز نزنید و از امر خداوند رحمان پیروی ننمایید؛ خداوند نور برایتان مقرر نمی‌نماید تا بتوانید در پرتو آن حق و باطل را از هم تشخیص دهید و اگر تقوا کردید؛ خداوند نور برای شما مقرر می‌دارد تا حق و باطل را جدا سازید و اگر خداوند برای کسی نور قرار ندهد؛ نوری برای او نخواهد بود.
    ممکن است کسی از علمای امت سخن امام مهدی ناصر محمد یمانی را قطع کرده و بگوید: «ناصر محمد یمانی؛ احترام خودت را نگه‌ دار، چگونه به علمای امت نسبت پیروی از امر شیطان وعصیان دربرابر فرمان خداوند رحمان را می‌دهی؟» ناصر محمد یمانی در پاسخ می‌گوید: و اما اینکه چطور شما از امر شیطان پیروی کردید؛ این از آن روست که بدون اینکه یقین داشته باشید حق آمده از نزد پروردگار است؛ آن را به خداوند نسبت می‌دهید و سپس هر یک از شما می‌گوید اگر درست گفته باشم از جانب خداوند است و اگر خطا کرده باشم از نفس من و شیطان است. پس ناصر محمد یمانی می‌گوید: ولی این فرمان شیطان است که ندانسته مطلبی را که یقین ندارید از جانب پروردگار است؛ به او نسبت دهید. خداوند تعالی می‌فرماید:
    {إِنَّمَا يَأْمُرُ‌كُم بِالسُّوءِ وَالْفَحْشَاءِ وَأَن تَقُولُوا عَلَى اللَّـهِ مَا لَا تَعْلَمُونَ ﴿١٦٩﴾} صدق الله العظيم [البقرة]

    ولی فرمان شیطان همیشه برخلاف فرمان خداوند رحمان است که در آیات محکم کتابش آمده و با آن تناقض دارد. خداوند تعالی می‌فرماید:
    {الشَّيْطَانُ يَعِدُكُمْ الْفَقْرَ وَيَأْمُرُكُمْ بِالْفَحْشَاءِ وَاللَّهُ يَعِدُكُمْ مَغْفِرَةً مِنْهُ وَفَضْلاً وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِيمٌ}
    [البقرة:۲۶۸]
    خداوند تعالی می‌فرماید:
    {قُلْ إِنَّمَا حَرَّمَ رَبِّيَ الْفَوَاحِشَ مَا ظَهَرَ مِنْهَا وَمَا بَطَنَ وَالْإِثْمَ وَالْبَغْيَ بِغَيْرِ الْحَقِّ وَأَن تُشْرِكُوا بِاللَّـهِ مَا لَمْ يُنَزِّلْ بِهِ سُلْطَانًا وَأَن تَقُولُوا عَلَى اللَّـهِ مَا لَا تَعْلَمُونَ ﴿٣٣} صدق الله العظيم [الأعراف]

    لذا ای مردم بدانید که پروردگار ندانسته به وی نسبت دادن در دین خود را، بدون اینکه یقین داشته باشید مطلب حق آمده از نزد پروردگارتان است؛ بر شما حرام شده است؛ ای علمای دین، این امر برای جلوگیری از گمراه کردن خود و امتتان است؛ چراکه دلیل علمی که از جانب خداوند برهان قوی علمی و روشن برای آن وجود نداشته باشد احتمال دارد درست یا غلط باشد و این همان ظن و گمان است که جای حق را نمی‌گیرد. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
    {وَمَا لَهُم بِهِ مِنْ عِلْمٍ إِن يَتَّبِعُونَ إِلَّا الظنّ وَإِنَّ الظنّ لَا يُغْنِي مِنَ الحقّ شَيْئاً} [يونس:۳۶].
    و خداوند تعالی می‌فرماید:

    {
    وَإِن تُطِعْ أَكْثَرَ مَن فِي الْأَرْضِ يُضِلُّوكَ عَن سَبِيلِ اللَّـهِ ۚ إِن يَتَّبِعُونَ إِلَّا الظَّنَّ وَإِنْ هُمْ إِلَّا يَخْرُصُونَ ﴿١١٦} صدق الله العظيم [الأنعام]

    و از آنجا که امام ناصر محمد یمانی از ظن و گمان پیروی نمی‌نماید -گمانی که کسی را از حق بی‌نیاز نمی‌کند- لذا می‌بینید که من اطمینان کامل دارم که با برهان قوی علمی به حق و بی شک و تردید با شما سخن می‌گویم و برای همین هم شاهد هستید که دائماً نتیجه گفتگو را قبل از آغاز آن اعلان می‌کنم؛ چون من به یقین می‌دانم که حق با من است؛ چرا که با برهان قوی علمی که ازآیات محکم کتاب خداوند آورده شده و برای عالم و جاهلتان روشن است با شما مجادله می‌کنم و تنها کسانی از برهان‌های قوی علمی امام مهدی ناصر محمد یمانی منحرف می‌شوند که قلبشان از حق منحرف و از آن تنگ است؛ چرا که امام مهدی با آیات محکم کتاب که از آیات ام الکتابند با شما مجادله کرده و حجت می‌آورد و تنها کسی از آن منحرف می‌شود که قلبش از حقی که در آن آمده منحرف و تنگ باشد؛ پس شاهد این امر باشید چون امام مهدی منتظر عقاید باطل و مخالف محکم ذکر -قرآن- را درهم کوبیده و برباد خواهد داد و سنت نبوی را از احادیث و روایات دروغ مطهر و پاک می‌کند تا شما را به منهاج و مسیر پیشین کتاب خدا وسنت حق رسولش که نور علی نور و شفایی برای سینه‌هاست؛ بازگرداند. پس تشریف بیاورید و در دوران «گفت‌وگو قبل ازظهور» با مهدی منتظر به گفت‌وگو بپردازید؛ یا اینکه انتظار دارید مهدی منتظر قبل از گفت‌وگو برای بیعت در مسجد الحرام حاضر شود؛ پناه برخدا که مانند «جهیمان» از جاهلان و دروغ‌گویان باشم. بلکه باید قبل از ظهور از راه این وسیله جهانی گفت‌وگو صورت گیرد و بعد از اعتراف و تصدیق؛ مهدی منتظر نزد بیت العتیق حاضر شود.
    فرض کنیم امام مهدی از امیال و خواسته‌های عقیدتی باطل شما تبعیت کرده و قبل ازگفت‌وگو همراه انصارش در میعادگاه مسجد الحرام حاضر شود؛ در آن صورت چه اتفاقی رخ خواهد داد؟ مطمئناً بین مهدی منتظر و نگهبانان مکه فتنه برخورد رخ داده و در خانه خداوند خونریزی بپا خواهد شد و پناه بر خدا که از خواسته‌های شما پیروان احادیث و روایات، پیروی کنم؛ روایاتی که اطمینان ندارند حق باشند و از نزد پروردگارشان آمده باشند و با آیات محکم کتاب خداوند و عقل و منطق همخوان نیستند. ای کسانی که دنباله‌رو احادیث هستید -بدون اینکه بدانید آنچه که در آنهاست به حق از نزد پروردگارست و درآیات محکم ذکر آمده است- آیا می‌دانید که خداوند ازعقل شما سؤال خواهد کرد؟ ای کسانی‌ که تفکر نکرده و کورکورانه به دنبال آن چیزی می‌روید که پدرانتان بر آن بودند؛
    آیا نمی‌دانید خداوند از عقل شما سؤال خواهد کرد. خداوند تعالی می‌فرماید:
    {وَلَا تَقْفُ مَا لَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ ۚ إِنَّ السَّمْعَ وَالْبَصَرَ وَالْفُؤَادَ كُلُّ أُولَـٰئِكَ كَانَ عَنْهُ مَسْئُولًا ﴿٣٦} صدق الله العظيم [الإسراء].

    من برای گفت‌وگو با ابوحمزه مصری به پایگاه علمی و جهانی هاشمی نیامده‌ام؛ بلکه می‌خواهیم با علمای با تقوای مسلمین که به خاطر حق از هیچ ملامتی نمی‌ترسند؛ گفت‌وگو نماییم، کسانی که اگر حق آمده از پروردگارشان، برایشان روشن شد؛ غرور و تعصب ایشان را به گناه نمی‌کشاند. ولی کسانی که غرور آنها را به گناه می‌کشاند جهنم نصیبشان است که جایگاهی بسیاربد است. این استکبار ورزیدن از گفت‌وگو با ابوحمزه مصری نیست؛ ولی عزیزان من این مرد، مهدی منتظر را بسیار آزار داده و دروغ و افتراهای سنگینی به او نسبت داده و به آبروی او طعنه زده و ادعا کرده است که مهدی منتظر ساحر است و بر روی کتاب قرآن عظیم ادرار می‌کند! و این فتوا را می‌توانید در پایگاهش پیدا کنید. او تظاهر می‌کند از اهل سنت و جماعت است؛ اما به هیچ‌وجه از ایشان نیست. اگر از آنان بود چرا مهدی منتظر را اذیت کرده و تلاش می‌نماید پایگاه مهدی منتظر را که مملو از قرآن عظیم است نابود کند و به کلام خداوند که پایگاه امام ناصر محمد یمانی را پر کرده احترام نمی‌گذارد، حال چه ناصر محمد یمانی راست بگوید یا دروغ؛ چون اگر ناصر محمد یمانی دروغگو باشد، گناه دروغش بر گردن خود اوست ولی ابوحمزه مصری با دور کردن مردم از تبعیت از آیات کتاب و تلاش سخت در این راه؛ با خدا و رسولش محاربه می‌کند. آیا فرموده خداوند تعالی را به یاد می‌آورد:
    {لَقَدْ جَاءَكَ الحقّ مِن رَّ‌بِّكَ فَلَا تَكُونَنَّ مِنَ الْمُمْتَرِ‌ينَ ﴿٩٤﴾ وَلَا تَكُونَنَّ مِنَ الَّذِينَ كَذَّبُوا بِآيَاتِ اللَّـهِ فَتَكُونَ مِنَ الْخَاسِرِ‌ينَ ﴿٩٥﴾ إِنَّ الَّذِينَ حَقَّتْ عَلَيْهِمْ كَلِمَتُ رَ‌بِّكَ لَا يُؤْمِنُونَ ﴿٩٦﴾ وَلَوْ جَاءَتْهُمْ كُلُّ آيَةٍ حَتَّىٰ يَرَ‌وُا الْعَذَابَ الْأَلِيمَ ﴿٩٧﴾}
    صدق الله العظيم [يونس]

    و اما چطور متوجه می‌شوید او از پیروی ازآیات محکم کتاب سرباز می‌زند؛ از اینجا که شاهد خواهید بود برهان علمی امام ناصر محمد یمانی را که با قرآن برایش حجت می‌آورد را نمی‌گیرد تا بیانی بهتر برای ‌آن بیاورد چراکه می‌داند نمی‌تواند. برهان علمی امام ناصر محمد یمانی از آیات محکم کتاب است که برای عالم و جاهلتان روشن‌اند؛ ولی خواهید دید که او از آنها رومی‌گرداند گویی که دربیانات ناصر محمد یمانی چیزی از آن نشنیده یا نخوانده است؛ سپس حدیثی دیگر که درست درباره همان موضوع است و یا آیه‌های متشابه که هنوز نیاز به تأویل دارند را برای جدال با ما می‌آورد و آیات محکم و بینه و روشن کتاب را که ام الکتابند رها می‌کند و از آنچه که در آنهاست منحرف شده و از متشابه پیروی می‌نماید؛ چرا که قلبش از حق محکم و بینه در کتاب خداوند تنگ است و انحراف دارد.
    پس می‌گوییم ای ابوحمزه مصری تو وقت زیادی از ما گرفته و به هدر دادی و اگر هم‌ چنان می‌خواهی راه پیروی از ذکر را منحرف کنی؛ بیا تا به تو یاد دهیم چطور می‌توانی بر امام ناصر محمد یمانی غلبه کرده و عذاب قبر را ثابت کنی. باید تأویلی از آیات محکم کتاب بیاوری که دقیقاً و درست درباره همین فتوای عذاب برزخی دسته جمعی کفار در آتش و نه به صورت پراکنده در قبرها باشد. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
    {مِّمَّا خَطِيئَاتِهِمْ أُغْرِقُوا فَأُدْخِلُوا نَارًا فَلَمْ يَجِدُوا لَهُم مِّن دُونِ اللَّـهِ أَنصَارًا ﴿٢٥} صدق الله العظيم [نوح].

    و خداوند تعالى می‌فرماید:
    {وَحَاقَ بِآلِ فِرْ‌عَوْنَ سُوءُ الْعَذَابِ ﴿٤٥﴾ النَّارُ‌ يُعْرَ‌ضُونَ عَلَيْهَا غُدُوًّا وَعَشِيًّا ۖ وَيَوْمَ تَقُومُ السَّاعَةُ أَدْخِلُوا آلَ فِرْ‌عَوْنَ أَشَدَّ الْعَذَابِ ﴿٤٦﴾} صدق الله العظيم [غافر].

    و خداوند تعالى می‌فرماید:
    {هَـٰذَا ۚ وَإِنَّ لِلطَّاغِينَ لَشَرَّ‌ مَآبٍ ﴿٥٥﴾ جَهَنَّمَ يَصْلَوْنَهَا فَبِئْسَ الْمِهَادُ ﴿٥٦﴾ هَـٰذَا فَلْيَذُوقُوهُ حَمِيمٌ وَغَسَّاقٌ ﴿٥٧﴾ وَآخَرُ‌ مِن شَكْلِهِ أَزْوَاجٌ ﴿٥٨﴾ هَـٰذَا فَوْجٌ مُّقْتَحِمٌ مَّعَكُمْ ۖ لَا مَرْ‌حَبًا بِهِمْ ۚ إِنَّهُمْ صَالُو النَّارِ‌ ﴿٥٩﴾ قَالُوا بَلْ أَنتُمْ لَا مَرْ‌حَبًا بِكُمْ ۖ أَنتُمْ قَدَّمْتُمُوهُ لَنَا ۖ فَبِئْسَ الْقَرَ‌ارُ‌ ﴿٦٠﴾ قَالُوا رَ‌بَّنَا مَن قَدَّمَ لَنَا هَـٰذَا فَزِدْهُ عَذَابًا ضِعْفًا فِي النَّارِ‌ ﴿٦١﴾وَقَالُوا مَا لَنَا لَا نَرَ‌ىٰ رِ‌جَالًا كُنَّا نَعُدُّهُم مِّنَ الْأَشْرَ‌ارِ‌ ﴿٦٢﴾ أَتَّخَذْنَاهُمْ سِخْرِ‌يًّا أَمْ زَاغَتْ عَنْهُمُ الْأَبْصَارُ‌ ﴿٦٣﴾ إِنَّ ذَٰلِكَ لَحَقٌّ تَخَاصُمُ أَهْلِ النَّارِ‌ ﴿٦٤﴾ قُلْ إِنَّمَا أَنَا مُنذِرٌ‌ ۖ وَمَا مِنْ إِلَـٰهٍ إِلَّا اللَّـهُ الْوَاحِدُ الْقَهَّارُ‌ ﴿٦٥﴾ رَ‌بُّ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْ‌ضِ وَمَا بَيْنَهُمَا الْعَزِيزُ الْغَفَّارُ‌ ﴿٦٦﴾ قُلْ هُوَ نَبَأٌ عَظِيمٌ ﴿٦٧﴾ أَنتُمْ عَنْهُ مُعْرِ‌ضُونَ ﴿٦٨﴾ مَا كَانَ لِيَ مِنْ عِلْمٍ بِالملأ الْأَعْلَىٰ إِذْ يَخْتَصِمُونَ ﴿٦٩﴾} صدق الله العظيم [ص].
    و اما کسانی که از نظر آنان اشرار بوده و به خاطر پیروی از حق آمده از پروردگار و بریدن ازخدایانشان؛ توسط ایشان کشته شده بودند را در مقابل خود و همراه با کفار در آتش نمی‌بینند ومی‌گویند:
    {وَقَالُوا مَا لَنَا لَا نَرَ‌ىٰ رِ‌جَالًا كُنَّا نَعُدُّهُم مِّنَ الْأَشْرَ‌ارِ‌ ﴿٦٢﴾ أَتَّخَذْنَاهُمْ سِخْرِ‌يًّا أَمْ زَاغَتْ عَنْهُمُ الْأَبْصَارُ‌ ﴿٦٣﴾}
    صدق الله العظيم [ص]

    و جواب آنان را درآیات محکم کتاب درفرموده خداوند تعالی است:
    {وَلَا تَحْسَبَنَّ الَّذِينَ قُتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّـهِ أَمْوَاتًا ۚ بَلْ أَحْيَاءٌ عِندَ رَ‌بِّهِمْ يُرْ‌زَقُونَ﴿١٦٩﴾فَرِ‌حينَ بِمَا آتَاهُمُ اللَّـهُ مِن فَضْلِهِ وَيَسْتَبْشِرُ‌ونَ بِالَّذِينَ لَمْ يَلْحَقُوا بِهِم مِّنْ خَلْفِهِمْ أَلَّا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ ﴿١٧٠﴾ يَسْتَبْشِرُ‌ونَ بِنِعْمَةٍ مِّنَ اللَّـهِ وَفَضْلٍ وَأَنَّ اللَّـهَ لَا يُضِيعُ أَجْرَ‌ الْمُؤْمِنِينَ ﴿١٧١﴾ الَّذِينَ اسْتَجَابُوا لِلَّـهِ وَالرَّ‌سُولِ مِن بَعْدِ مَا أَصَابَهُمُ الْقَرْ‌حُ ۚ لِلَّذِينَ أَحْسَنُوا مِنْهُمْ وَاتَّقَوْا أَجْرٌ‌ عَظِيمٌ ﴿١٧٢﴾ الَّذِينَ قَالَ لَهُمُ النَّاسُ إِنَّ النَّاسَ قَدْ جَمَعُوا لَكُمْ فَاخْشَوْهُمْ فَزَادَهُمْ إِيمَانًا وَقَالُوا حَسْبُنَا اللَّـهُ وَنِعْمَ الْوَكِيلُ ﴿١٧٣﴾فَانقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِّنَ اللَّـهِ وَفَضْلٍ لَّمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ وَاتَّبَعُوا رِ‌ضْوَانَ اللَّـهِ ۗ وَاللَّـهُ ذُو فَضْلٍ عَظِيمٍ﴿١٧٤﴾} صدق الله العظيم [آل عمران]

    کفار آنان را که قبل از هلاکت شدن خود توسط خداوند به قتل رسانده بودند پیشاپیش وجلوی خود درآتش پیدا نمی‌کنند (و منتظر بودند آنها قبل از خودشان وارد آتش شده باشند) اما آنان را در پیشاپیش خود درآتش نمی‌بینند و برای همین می‌گویند:
    {وَقَالُوا مَا لَنَا لَا نَرَ‌ىٰ رِ‌جَالًا كُنَّا نَعُدُّهُم مِّنَ الْأَشْرَ‌ارِ‌ ﴿٦٢﴾ أَتَّخَذْنَاهُمْ سِخْرِ‌يًّا أَمْ زَاغَتْ عَنْهُمُ الْأَبْصَارُ‌ ﴿٦٣﴾}
    صدق الله العظيم [ص]


    مثل مردی که از مکان دور شهر شتابان می‌آمد:
    {وَاضْرِ‌بْ لَهُم مَّثَلًا أَصْحَابَ الْقَرْ‌يَةِ إِذْ جَاءَهَا الْمُرْ‌سَلُونَ ﴿١٣﴾ إِذْ أَرْ‌سَلْنَا إِلَيْهِمُ اثْنَيْنِ فَكَذَّبُوهُمَا فَعَزَّزْنَا بِثَالِثٍ فَقَالُوا إِنَّا إِلَيْكُم مُّرْ‌سَلُونَ ﴿١٤﴾ قَالُوا مَا أَنتُمْ إِلَّا بَشَرٌ‌ مِّثْلُنَا وَمَا أَنزَلَ الرَّ‌حْمَـٰنُ مِن شَيْءٍ إِنْ أَنتُمْ إِلَّا تَكْذِبُونَ ﴿١٥﴾ قَالُوا رَ‌بُّنَا يَعْلَمُ إِنَّا إِلَيْكُمْ لَمُرْ‌سَلُونَ ﴿١٦﴾ وَمَا عَلَيْنَا إِلَّا الْبَلَاغُ الْمُبِينُ ﴿١٧﴾ قَالُوا إِنَّا تَطَيَّرْ‌نَا بِكُمْ ۖ لَئِن لَّمْ تَنتَهُوا لَنَرْ‌جُمَنَّكُمْ وَلَيَمَسَّنَّكُم مِّنَّا عَذَابٌ أَلِيمٌ ﴿١٨﴾ قَالُوا طَائِرُ‌كُم مَّعَكُمْ ۚ أَئِن ذُكِّرْ‌تُم ۚ بَلْ أَنتُمْ قَوْمٌ مُّسْرِ‌فُونَ ﴿١٩﴾ وَجَاءَ مِنْ أَقْصَى الْمَدِينَةِ رَ‌جُلٌ يَسْعَىٰ قَالَ يَا قَوْمِ اتَّبِعُوا الْمُرْ‌سَلِينَ ﴿٢٠﴾ اتَّبِعُوا مَن لَّا يَسْأَلُكُمْ أَجْرً‌ا وَهُم مُّهْتَدُونَ ﴿٢١﴾ وَمَا لِيَ لَا أَعْبُدُ الَّذِي فَطَرَ‌نِي وَإِلَيْهِ تُرْ‌جَعُونَ ﴿٢٢﴾ أَأَتَّخِذُ مِن دُونِهِ آلِهَةً إِن يُرِ‌دْنِ الرَّ‌حْمَـٰنُ بِضُرٍّ‌ لَّا تُغْنِ عَنِّي شَفَاعَتُهُمْ شَيْئًا وَلَا يُنقِذُونِ ﴿٢٣﴾ إِنِّي إِذًا لَّفِي ضَلَالٍ مُّبِينٍ ﴿٢٤﴾ إِنِّي آمَنتُ بِرَ‌بِّكُمْ فَاسْمَعُونِ ﴿٢٥﴾ قِيلَ ادْخُلِ الْجَنَّةَ ۖ قَالَ يَا لَيْتَ قَوْمِي يَعْلَمُونَ ﴿٢٦﴾ بِمَا غَفَرَ‌ لِي رَ‌بِّي وَجَعَلَنِي مِنَ الْمُكْرَ‌مِينَ ﴿٢٧﴾وَمَا أَنزَلْنَا عَلَىٰ قَوْمِهِ مِن بَعْدِهِ مِن جُندٍ مِّنَ السَّمَاءِ وَمَا كُنَّا مُنزِلِينَ ﴿٢٨﴾ إِن كَانَتْ إِلَّا صَيْحَةً وَاحِدَةً فَإِذَا هُمْ خَامِدُونَ ﴿٢٩﴾}
    صدق الله العظيم [يس]
    ولی مردمش او را جلوی خود در آتش جهنم نمی‌یابند؛ چون بعد از کشته شدن توسط مردمش مستقیم به او گفته شد:

    {قِيلَ ادْخُلِ الْجَنَّةَ ۖ قَالَ يَا لَيْتَ قَوْمِي يَعْلَمُونَ ﴿٢٦﴾ بِمَا غَفَرَ‌ لِي رَ‌بِّي وَجَعَلَنِي مِنَ الْمُكْرَ‌مِينَ ﴿٢٧﴾وَمَا أَنزَلْنَا عَلَىٰ قَوْمِهِ مِن بَعْدِهِ مِن جُندٍ مِّنَ السَّمَاءِ وَمَا كُنَّا مُنزِلِينَ ﴿٢٨﴾ إِن كَانَتْ إِلَّا صَيْحَةً وَاحِدَةً فَإِذَا هُمْ خَامِدُونَ ﴿٢٩﴾}
    صدق الله العظيم،
    و برای همین مردمش بعد از هلاک شدن از جانب خدا او را در آتش نیافتند با اینکه او را قبل از خود به قتل رسانده بودند. برای همین کفار می‌گویند:
    {وَقَالُوا مَا لَنَا لَا نَرَ‌ىٰ رِ‌جَالًا كُنَّا نَعُدُّهُم مِّنَ الْأَشْرَ‌ارِ‌ ﴿٦٢﴾ أَتَّخَذْنَاهُمْ سِخْرِ‌يًّا أَمْ زَاغَتْ عَنْهُمُ الْأَبْصَارُ‌ ﴿٦٣﴾ إِنَّ ذَٰلِكَ لَحَقٌّ تَخَاصُمُ أَهْلِ النَّارِ‌ ﴿٦٤﴾ قُلْ إِنَّمَا أَنَا مُنذِرٌ‌ ۖ وَمَا مِنْ إِلَـٰهٍ إِلَّا اللَّـهُ الْوَاحِدُ الْقَهَّارُ‌ ﴿٦٥﴾ رَ‌بُّ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْ‌ضِ وَمَا بَيْنَهُمَا الْعَزِيزُ الْغَفَّارُ‌ ﴿٦٦﴾ قُلْ هُوَ نَبَأٌ عَظِيمٌ ﴿٦٧﴾ أَنتُمْ عَنْهُ مُعْرِ‌ضُونَ ﴿٦٨﴾ مَا كَانَ لِيَ مِنْ عِلْمٍ بِالملأ الْأَعْلَىٰ إِذْ يَخْتَصِمُونَ ﴿٦٩﴾} صدق الله العظيم [ص]

    به خداوند قسم که نمی‌توانی بر امام مهدی ناصر محمد یمانی غلبه کنی؛ مگر برای این فرموده خداوند تعالی تأویل بیاوری:
    {إِنَّ ذَٰلِكَ لَحَقٌّ تَخَاصُمُ أَهْلِ النَّارِ‌ ﴿٦٤﴾ قُلْ إِنَّمَا أَنَا مُنذِرٌ‌ ۖ وَمَا مِنْ إِلَـٰهٍ إِلَّا اللَّـهُ الْوَاحِدُ الْقَهَّارُ‌ ﴿٦٥﴾ رَ‌بُّ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْ‌ضِ وَمَا بَيْنَهُمَا الْعَزِيزُ الْغَفَّارُ‌ ﴿٦٦﴾ قُلْ هُوَ نَبَأٌ عَظِيمٌ ﴿٦٧﴾ أَنتُمْ عَنْهُ مُعْرِ‌ضُونَ ﴿٦٨﴾ مَا كَانَ لِيَ مِنْ عِلْمٍ بِالملأ الْأَعْلَىٰ إِذْ يَخْتَصِمُونَ ﴿٦٩﴾} صدق الله العظيم [ص]

    و سؤال مهدی منتظر از ابوحمزه از مصر این است که کسانی که در این آیات اشاره شده که با هم جدال می‌کنند اهالی و اصحاب آتش‌اند یا طبق گمان شما ملائکه مقرب خداوند رحمان هستند؟ ما به پاسخ محکم خداوند واحد قهار اکتفا می‌کنیم تا حکم حق را میان کسانی که درباره آن اختلاف دارند روشن شود. خداوند تعالی می‌فرماید:
    {إِنَّ ذَٰلِكَ لَحَقٌّ تَخَاصُمُ أَهْلِ النَّارِ‌ ﴿٦٤﴾} صدق الله العظيم
    پس ابوحمزه مصری؛ ای سرسخت‌ترین دشمن مهدی منتظر؛ چرا کلام خداوند را از موضع آن تحریف می‌کنی؟ به خداوند قسم تا کبر را کنار نگذاشته و استغفار نکرده و از مهدی منتظر امام ناصر محمد یمانی پیروی نکنی؛ بیان حق ذکرتنها باعث افزودن بر پلیدی‌ات خواهد شد.

    اما شروطی که برای اداره پایگاه هاشمی قائل شده‌ای به ما ربطی ندارد تا آنها را قانع کنیم. تنها شرطی که ما داریم این است که مجالی برایمان فراهم کنند تا علمای مشهورامت یکی بعد از دیگری با امام ناصر محمد یمانی گفت‌وگو کنند تا یا آنها ناصر محمد یمانی را هدایت کنند و یا او ایشان را به حق رهنمون گردد وغرور و تعصب نه من و نه آنان را به گناه نکشاند. اما ولیّ شیطان رجیم در اینجا حاضر شده تا بین گفت‌وگو میان علمای مسلمین و مهدی منتظر حائل شود. ولی محمود ابوحمزه؛ مشکلی نیست و مهدی منتظر از گفت‌وگو با تو استکبار نمی‌ورزد؛ باشد که پند گرفته یا بترسی؛ با اینکه من می‌بینم بیان حق ذکر باعث افزوده شدن پلیدی بر پلیدی تو می‌شود چون تو می‌خواهی راه پیروی از ذکر را به شدت منحرف سازی.
    و اما مدیران و سرپرستانی که در پایگاه‌های گفت‌وگوی اسلامی که تو باعث فتنه‌شان شده و با نسبت دادن مطالب دروغ‌ و بهتان زدن به ما؛ مجبورشان کرده‌ای تا بیان مهدی منتظر درباره گفت‌وگو را حذف نمایند؛ مهدی منتظر به آنان می‌گوید فرموده خداوند تعالی را به یاد داشته باشید که:
    {يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِن جَاءَكُمْ فَاسِقٌ بِنَبَإٍ فَتَبَيَّنُوا أَن تُصِيبُوا قَوْمًا بِجَهَالَةٍ فَتُصْبِحُوا عَلَىٰ مَا فَعَلْتُمْ نَادِمِينَ ﴿٦} صدق الله العظيم [الحجرات]
    وسلامٌ على المُرسلين، والحمدُ لله رب العالمين..
    الإمام المهدي ناصر محمد اليماني.
    ــــــــــــــــ


    اقتباس المشاركة 36839 من موضوع سلسلة حوارات الإمام في منتديات أشراف أونلاين..

    - 10 -
    الإمام المهدي ناصر محمد اليماني
    22 - محرم - 1432 هـ
    28 - 12 - 2010 مـ
    06:54 صباحًا
    (بحسب التقويم الرسمي لأمّ القرى)
    ـــــــــــــــــــ



    رد: دعــــوة للنقـــاش ..

    بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
    {إِنَّ اللَّـهَ وَمَلَائِكَتَهُ يُصَلُّونَ عَلَى النَّبِيِّ ۚ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا صَلُّوا عَلَيْهِ وَسَلِّمُوا تَسْلِيمًا ﴿٥٦} صدق الله العظيم [الأحزاب]، والصلاة والسلام على جدي محمد رسول الله وآله الأطهار وجميع المسلمين إلى يوم الدين..

    سلامُ الله عليكم أحبتي في الله كافة المسلمين الذين يريدون الحقّ ولا غير الحقّ والحقّ أحقّ أن يُتبع، ومن كان يريد أن يتبع ويبحث عن الحقّ فحقٌّ على الحقّ أن يهديه إلى الحقّ كونه هو الحقّ. تصديقاً لقول الله تعالى:
    {
    وَالَّذِينَ جَاهَدُوا فِينَا لَنَهْدِيَنَّهُمْ سُبُلَنَا ۚ وَإِنَّ اللَّـهَ لَمَعَ الْمُحْسِنِينَ ﴿٦٩} صدق الله العظيم [العنكبوت:69].

    ويا أحبتي في الله علماء المسلمين وأمّتهم إني أشهدُ الله وكفى بالله شهيداً أنكم لو تتبعون الإمام ناصر محمد اليماني اتِّباعاً أعمى كونه يقسمُ بالله العظيم أنّ الذي أفتاه أنّه المهديّ المنتظَر ثم تصدقوا قسمه فتتبعوه إنّكم إذاً لمن الجاهلين، ولو أنكّم تُعرضون عن الإمام ناصر محمد اليماني فلم تصدّقوا قسمه بالرؤيا بالمنام فأشهدُ لله شهادة الحقّ اليقين أنّ الله لن يحاسبكم شيئاً على عدم اتِّباع ناصر محمد اليماني وحتى لو كان هو حقاً المهديّ المنتظَر خليفة الله ربّ العالمين إلا إذا أقام الإمام المهدي ناصر محمد اليماني عليكم الحجّة بسلطان العلم من ربّ العالمين لا شكّ ولا ريب، فإذا أعرضتم عن دعوة الإمام ناصر محمد اليماني واتِّباعه بعدما أقام عليكم حجّة سلطان العلم من آيات الكتاب المحكمات البيّنات لعالِمكم وجاهلكم من محكم القرآن العظيم فإن أعرضتم عن اتِّباع آيات الكتاب فإني أُبشركم بعذابٍ أليمٍ من ربّ العالمين. كون الله لن يحاسبكم لماذا لم تصدقوا ناصر محمد اليماني كون ناصر محمد لن يبعثه الله بكتاب جديد حتى تكذِّبوه أو تصدقوه ولكنكم إذا كذبتم سلطان العلم الذي يُحاجّكم به الإمام ناصر محمد اليماني فإنّكم لم تكذبوا بكلام ناصر محمد اليماني بل كذّبتم بكلام الله ربّ العالمين وجحدتم بآياته البيّنات المحكمات في محكم كتابه لعالِمكم وجاهلكم حجّة الله عليكم وما يكفر أو يعرض عمَّا جاء فيها إلا الفاسقون. تصديقاً لقول الله تعالى:
    {وَلَقَدْ أَنزَلْنَا إِلَيْكَ آيَاتٍ بَيِّنَاتٍ ۖ وَمَا يَكْفُرُ‌ بِهَا إِلَّا الْفَاسِقُونَ ﴿٩٩﴾} صدق الله العظيم [البقرة].

    ولربّما يودّ أحد السائلين أن يقاطع الإمام ناصر محمد اليماني ويقول: "يا ناصر محمد اليماني إنّي من الجاهلين في العلم ولست من علماء الأمّة ولكنك تقول أنك تجادل بآيات الكتاب البيّنات لعالِمكم وجاهلكم، وبما أنّك أنكرت عذاب القبر ونفيت أنّه يكون في حفرة السوءة في المقابر بأرض البشر وتقول أنّ العذاب على النفس من دون الجسد وأنّ الكفار يتعذبون في النار في الفضاء الكوني بين السماء والأرض في كوكب النار وبما أنّي من الجاهلين فأنا أريدُ من ناصر محمد اليماني أن يثبت أولاً حقيقة الإسراء بمحمد رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم وهل اطّلع حقاً على أهل النار وهل اطّلع حقاً على أهل الجنة ليلة الإسراء والمعراج؟". ومن ثمّ يردّ عليه الإمام ناصر محمد اليماني وأقول: قال محمد رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم:
    [اطلعت في الجنة فرأيت أكثر أهلها الفقراء، واطلعت في النار فرأيت أكثر أهلها النساء]. صدق محمدٌ رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم.

    فهذا يعني أنّ الله قد أطلع رسوله ليلة الإسراء والمعراج، فاطَّلع على من في النار من الأمم المعرضين عن دعوة الحقّ من ربّهم، واطَّلع على أهل الجنة من الأمم الذين اتَّبعوا الحقّ من ربّهم وذلك الحديث هو الحقّ. تصديقاً لوعد الله لرسوله بالحقّ على أن يريه النار ومن فيها من الأمم الذين كذبوا بالحقّ من ربّهم كمثل قوم نوح عليه الصلاة والسلام ومن بعدهم. وقال الله تعالى:
    {
    مِّمَّا خَطِيئَاتِهِمْ أُغْرِقُوا فَأُدْخِلُوا نَارًا فَلَمْ يَجِدُوا لَهُم مِّن دُونِ اللَّـهِ أَنصَارًا ﴿٢٥} صدق الله العظيم [نوح].

    فذلك هو العذاب البرزخيّ للكُفار من بعد هلاكهم من قبل قيام الساعة. تصديقاً لقول الله تعالى:
    {وَحَاقَ بِآلِ فِرْ‌عَوْنَ سُوءُ الْعَذَابِ ﴿٤٥﴾ النَّارُ‌ يُعْرَ‌ضُونَ عَلَيْهَا غُدُوًّا وَعَشِيًّا ۖ وَيَوْمَ تَقُومُ السَّاعَةُ أَدْخِلُوا آلَ فِرْ‌عَوْنَ أَشَدَّ الْعَذَابِ ﴿٤٦﴾} صدق الله العظيم [غافر].

    فقد رآهم محمد رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم يتعذبون في نار جهنم رأي العين في ليلة أُسري به بقدرة الله ليريه من آيات ربه الكُبرى ومنها النار الكُبرى التي وعد بها الكافرين ومنها الجنة التي وعد بها الشاكرين. تصديقاً لقول الله تعالى:
    {
    وَإِنَّا عَلَىٰ أَن نُّرِيَكَ مَا نَعِدُهُمْ لَقَادِرُونَ ﴿٩٥} صدق الله العظيم [المؤمنون].

    فقد شاهد النار وما قد أُدخل فيها من الكفار، وشاهد الجنة وما قد أُدخل فيها من الأبرار، وشاهد في الجنة جميع الأنبياء والمرسلين من أوّلهم إلى رسول الله المسيح عيسى بن مريم، كون أنفسهم في الجنة عند مليكٍ مُقتدرٍ، وقابلهم محمدٌ رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم وعانقهم جميعاً، وكان الذي يُعرّف بهم النبيّ هو رسول الله جبريل عليهم الصلاة والسلام، ومن ثمّ خاطب الله سبحانه رسوله عليه الصلاة والسلام من وراء الحجاب وقال له ذات قولٍ قاله له من قبل رسوله جبريل عليه الصلاة والسلام، وقال الله تعالى لنبيّه من وراء الحجاب يا محمد رسول الله:
    {لَقَدْ جَاءَكَ الحقّ مِن رَّ‌بِّكَ فَلَا تَكُونَنَّ مِنَ الْمُمْتَرِ‌ينَ ﴿٩٤﴾ وَلَا تَكُونَنَّ مِنَ الَّذِينَ كَذَّبُوا بِآيَاتِ اللَّـهِ فَتَكُونَ مِنَ الْخَاسِرِ‌ينَ ﴿٩٥﴾ إِنَّ الَّذِينَ حَقَّتْ عَلَيْهِمْ كَلِمَتُ رَ‌بِّكَ لَا يُؤْمِنُونَ ﴿٩٦﴾ وَلَوْ جَاءَتْهُمْ كُلُّ آيَةٍ حَتَّىٰ يَرَ‌وُا الْعَذَابَ الْأَلِيمَ ﴿٩٧﴾} [يونس].

    {وَاسْأَلْ مَنْ أَرْ‌سَلْنَا مِن قَبْلِكَ مِن رُّ‌سُلِنَا أَجَعَلْنَا مِن دُونِ الرَّ‌حْمَـٰنِ آلِهَةً يُعْبَدُونَ ﴿٤٥﴾} صدق الله العظيم [الزخرف].

    كون محمد رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم قابل رسُل الله جميعاً ليلة المعراج إلى جنة المأوى عند مليك مقتدر ومن ثم جاء التصديق على الواقع الحقيقي. لقول الله تعالى:
    {وَاسْأَلْ مَنْ أَرْ‌سَلْنَا مِن قَبْلِكَ مِن رُّ‌سُلِنَا أَجَعَلْنَا مِن دُونِ الرَّ‌حْمَـٰنِ آلِهَةً يُعْبَدُونَ ﴿٤٥﴾} صدق الله العظيم [الزخرف].

    ومن ثم استحيا محمدٌ رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم من ربّه من شكه في الحقّ فقد أراه الله من آيات ربه الكُبرى وخرَّ ساجداً لله أمام عرشه العظيم، وخرَّ وراءه كافة الأنبياء والمرسلين ساجدين لرب العالمين، وخرَّ وراءهم جميع أتباعهم من المقربين عند رب العالمين، وخرَّ وراءهم جميع المقربين من ملائكة الرحمن بالملأ الأعلى، ومن ثم خرَّ وراءهم ثمانية هم من أضخم خلق الله من العبيد وهم حملة العرش العظيم فسبحوا لربهم ما شاء الله ومن ثم رفع رأسه محمد رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم فاستدار نحو الساجدين بعد أن رفعوا رؤوسهم فألقى إليهم بالسؤال ليس إلا تنفيذاً لأمر ربه وقال: أَجعل الرحمن من دونه آلهة يُعبدون؟ فردَّ عليه كافة الرُسل من ربّ العالمين وقالوا: سبحان الله العظيم وكفى بالله شهيداً بيننا وبين المشركين فلم نقل لهم إلا ما أمرنا الله ان نقول لهم:
    {أَنِ اُعْبُدُوا اللَّهَ وَاجْتَنِبُوا الطَّاغُوتَ} [النحل:36].

    {اعْبُدُواْ اللّهَ مَا لَكُم مِّنْ إِلَـهٍ غَيْرُهُ} [الأعراف:59].

    فقال محمد رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم:
    {وَأَنَاْ مَعَكُم مِّنَ الشَّاهِدِينَ} [آل عمران:81].

    ويا معشر المسلمين حقيق لا أقول على الله إلا الحقّ، وما كان للحقّ أن يتبع أهواءكم، كونكم لا تتبعون البيِّنة الحقّ من ربكم. وأقول لكم ما قيل لأمثالكم:
    {قُل لَّا أَتَّبِعُ أَهْوَاءَكُمْ ۙ قَدْ ضَلَلْتُ إِذًا وَمَا أَنَا مِنَ الْمُهْتَدِينَ ﴿٥٦﴾ قُلْ إِنِّي عَلَىٰ بَيِّنَةٍ مِّن رَّ‌بِّي وَكَذَّبْتُم بِهِ ۚ مَا عِندِي مَا تَسْتَعْجِلُونَ بِهِ ۚ إِنِ الْحُكْمُ إِلَّا لِلَّـهِ ۖ يَقُصُّ الحقّ وَهُوَ خَيْرُ‌ الْفَاصِلِينَ ﴿٥٧﴾} صدق الله العظيم [الأنعام].

    فهل تعلمون البيان الحقّ لقول الله تعالى:
    {قُلْ إِنِّي عَلَى بَيِّنَةٍ مِّن رَّبِّي وَكَذَّبْتُم بِهِ}؟ ويقصد القرآن البيِّنة الحقّ لكم من ربكم ولكن أكثركم للحقّ كارهون، وما يريدون إلا أن يتبعوا أهواءهم مهما كانت مخالفةً لمحكم آيات الكتاب البيّنات لعالِمكم وجاهلكم فلن يتبعها بل سوف يتبع ما خالفها من افتراء الطاغوت وأولئك هم الخاسرون المكذبون بآيات ربهم. وقال الله تعالى: {وَلَا تَكُونَنَّ مِنَ الَّذِينَ كَذَّبُوا بِآيَاتِ اللَّـهِ فَتَكُونَ مِنَ الْخَاسِرِ‌ينَ ﴿٩٥﴾} صدق الله العظيم [يونس].

    وعلى سبيل المثال فتوى الله تعالى عن العذاب الآخر في النار قبل عذاب يوم الحساب في محكم الكتاب في قول الله تعالى:
    {هَـٰذَا ۚ وَإِنَّ لِلطَّاغِينَ لَشَرَّ‌ مَآبٍ ﴿٥٥﴾ جَهَنَّمَ يَصْلَوْنَهَا فَبِئْسَ الْمِهَادُ ﴿٥٦﴾ هَـٰذَا فَلْيَذُوقُوهُ حَمِيمٌ وَغَسَّاقٌ ﴿٥٧﴾ وَآخَرُ‌ مِن شَكْلِهِ أَزْوَاجٌ ﴿٥٨﴾ هَـٰذَا فَوْجٌ مُّقْتَحِمٌ مَّعَكُمْ ۖ لَا مَرْ‌حَبًا بِهِمْ ۚ إِنَّهُمْ صَالُو النَّارِ‌ ﴿٥٩﴾ قَالُوا بَلْ أَنتُمْ لَا مَرْ‌حَبًا بِكُمْ ۖ أَنتُمْ قَدَّمْتُمُوهُ لَنَا ۖ فَبِئْسَ الْقَرَ‌ارُ‌ ﴿٦٠﴾ قَالُوا رَ‌بَّنَا مَن قَدَّمَ لَنَا هَـٰذَا فَزِدْهُ عَذَابًا ضِعْفًا فِي النَّارِ‌ ﴿٦١﴾ وَقَالُوا مَا لَنَا لَا نَرَ‌ىٰ رِ‌جَالًا كُنَّا نَعُدُّهُم مِّنَ الْأَشْرَ‌ارِ‌ ﴿٦٢﴾ أَتَّخَذْنَاهُمْ سِخْرِ‌يًّا أَمْ زَاغَتْ عَنْهُمُ الْأَبْصَارُ‌ ﴿٦٣﴾ إِنَّ ذَٰلِكَ لَحَقٌّ تَخَاصُمُ أَهْلِ النَّارِ‌ ﴿٦٤﴾ قُلْ إِنَّمَا أَنَا مُنذِرٌ‌ ۖ وَمَا مِنْ إِلَـٰهٍ إِلَّا اللَّـهُ الْوَاحِدُ الْقَهَّارُ‌ ﴿٦٥﴾ رَ‌بُّ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْ‌ضِ وَمَا بَيْنَهُمَا الْعَزِيزُ الْغَفَّارُ‌ ﴿٦٦﴾ قُلْ هُوَ نَبَأٌ عَظِيمٌ ﴿٦٧﴾ أَنتُمْ عَنْهُ مُعْرِ‌ضُونَ ﴿٦٨﴾ مَا كَانَ لِيَ مِنْ عِلْمٍ بِالملأ الْأَعْلَىٰ إِذْ يَخْتَصِمُونَ ﴿٦٩﴾} صدق الله العظيم [ص].

    ولكن المفسرين أصحاب عقيدة العذاب البرزخيّ أنه في القبر لقد وجدوا معضلةً كُبرى في قول الله تعالى:
    {مَا كَانَ لِى مِنْ عِلْمٍ بِالملأ الْأَعْلَى إِذْ يَخْتَصِمُونَ} صدق الله العظيم، كونها من آيات الكتاب المحكمات؛ كونه يتكلم عن تخاصم أهل النار في العذاب الآخر غير عذابهم في يوم الحساب فإن قالوا للمسلمين:
    {إِنَّ ذَٰلِكَ لَحَقٌّ تَخَاصُمُ أَهْلِ النَّارِ‌ ﴿٦٤﴾} صدق الله العظيم، فسوف يقول لهم عامة المسلمين ألستم تعلّموننا أن العذاب البرزخيّ في القبر فكيف يكون القبر الملأ الأعلى؟ إذاً فالعذاب الآخر غير عذاب يوم الحساب هو في النار وليس في القبر كما جعلتمونا نعتقد.
    ومن ثم ما كان من المفسرين الذين لا يريدون إلا أن يتبعوا أحاديث السنة فقط حتى ولو كانت مخالفة لمحكم القرآن العظيم فما كان منهم إلا أن يحرفوا كلام الله عن مواضعه المقصودة إذا واجهتهم آية محكمة في الكتاب فانظروا لتحريفهم لهذه الآية المحكمة فحرفوها عن طريق التفسير الباطل التفسير لقول الله تعالى:
    {إِنَّ ذَٰلِكَ لَحَقٌّ تَخَاصُمُ أَهْلِ النَّارِ‌ ﴿٦٤﴾}.
    اقتباس المشاركة :
    تفسير آية 38:69
    قوله تعالى : " ما كان لي من علم بالملأ الأعلى إذ يختصمون " الملأ الأعلى هم الملائكة في قول ابن عباس و السدي اختصموا في أمر آدم حين خلق فـ " قالوا أتجعل فيها من يفسد فيها " [ البقرة : 30 ]. وقال إبليس : " أنا خير منه " وفي هذا بيان محمداً صلى الله عليه وسلم أخبر عن قصة آدم وغيره، وذلك لا يتصور إلا بتأييد إلهي، فقد قامت المعجزة على صدقة، فما بالهم أعرضوا عن تدبر القرآن ليعرفوا صدقه، ولهذا وصل قوله بقوله : " قل هو نبأ عظيم * أنتم عنه معرضون ". " وقول ثان رواه أبو الأشهب عن الحسن قال : قال رسول الله صلى الله عليه وسلم : سألني ربي فقال يا محمد فيم اختم الملأ الأعلى قلت في الكفارات والدرجات قال وما الكفارات قلت المشي على الأقدام إلى الجماعات واسباغ الوضوء في السبرات والتعقيب في المساجد بانتظار الصلاة بعد الصلاة قال وما الدرجات قلت : إفشاء الكلام وإطعام الطعام والصلاة بالليل والناس نيام " خرجه الترمذي بمعناه عن ابن عباس، وقال فيه حديث غريب. وعن معاذ بن جبل أيضاً وقال حديث حسن صحيح. وقد كتبناه بكماله في كتاب الأسنى في شرح أسماء الله الحسنى، وأوضحنا إشكاله والحمد لله. وقد مضى في < يس > القول في المشي إلى المساجد، وأن الخُطا تكفر السيئات، وترفع الدرجات. وقيل : الملأ الأعلى الملائكة والضمير في < يختصمون > لفرقتين. يعني قول من قال منهم الملائكة بنات الله، ومن قال آلهة تعبد. وقيل : الملأ الأعلى ها هنا قريش، يعني اختصامهم فيما بينهم سراً، فأطلع الله نبيّه على ذلك
    انتهى الاقتباس

    انتهى التفسير الباطل الذي أرادوا به تحريف هذه الآية المحكمة التي تكشف حقيقة افتراء عذاب القبر فتبين أنّ العذاب الآخر البرزخيّ من قبل يوم الحساب هو في النار وليس في القبر. وقال الله تعالى:
    {هَـٰذَا ۚ وَإِنَّ لِلطَّاغِينَ لَشَرَّ‌ مَآبٍ ﴿٥٥﴾ جَهَنَّمَ يَصْلَوْنَهَا فَبِئْسَ الْمِهَادُ ﴿٥٦﴾ هَـٰذَا فَلْيَذُوقُوهُ حَمِيمٌ وَغَسَّاقٌ ﴿٥٧﴾ وَآخَرُ‌ مِن شَكْلِهِ أَزْوَاجٌ ﴿٥٨﴾ هَـٰذَا فَوْجٌ مُّقْتَحِمٌ مَّعَكُمْ ۖ لَا مَرْ‌حَبًا بِهِمْ ۚ إِنَّهُمْ صَالُو النَّارِ‌ ﴿٥٩﴾ قَالُوا بَلْ أَنتُمْ لَا مَرْ‌حَبًا بِكُمْ ۖ أَنتُمْ قَدَّمْتُمُوهُ لَنَا ۖ فَبِئْسَ الْقَرَ‌ارُ‌ ﴿٦٠﴾ قَالُوا رَ‌بَّنَا مَن قَدَّمَ لَنَا هَـٰذَا فَزِدْهُ عَذَابًا ضِعْفًا فِي النَّارِ‌ ﴿٦١﴾ وَقَالُوا مَا لَنَا لَا نَرَ‌ىٰ رِ‌جَالًا كُنَّا نَعُدُّهُم مِّنَ الْأَشْرَ‌ارِ‌ ﴿٦٢﴾ أَتَّخَذْنَاهُمْ سِخْرِ‌يًّا أَمْ زَاغَتْ عَنْهُمُ الْأَبْصَارُ‌ ﴿٦٣﴾ إِنَّ ذَٰلِكَ لَحَقٌّ تَخَاصُمُ أَهْلِ النَّارِ‌ ﴿٦٤﴾ قُلْ إِنَّمَا أَنَا مُنذِرٌ‌ ۖ وَمَا مِنْ إِلَـٰهٍ إِلَّا اللَّـهُ الْوَاحِدُ الْقَهَّارُ‌ ﴿٦٥﴾ رَ‌بُّ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْ‌ضِ وَمَا بَيْنَهُمَا الْعَزِيزُ الْغَفَّارُ‌ ﴿٦٦﴾ قُلْ هُوَ نَبَأٌ عَظِيمٌ ﴿٦٧﴾ أَنتُمْ عَنْهُ مُعْرِ‌ضُونَ ﴿٦٨﴾ مَا كَانَ لِيَ مِنْ عِلْمٍ بِالملأ الْأَعْلَىٰ إِذْ يَخْتَصِمُونَ ﴿٦٩﴾} صدق الله العظيم [ص].

    فيا سبحان ربي أفلا يعلمون أنهم ولو أفلتوا من فرية عذاب القبر المفترى التي تنفيه هذه الآيات كونها تؤكد أن العذاب الآخر هو في النار وليس في القبر، فإن أفلتوا من هذه الآيات المحكمات فسوف تواجههم آيات أخرى تُؤكد بيان العذاب الآخر من بعد الموت أنه في النار وذلك في موضع آخر في الفتوى عن قوم نوح بعد أن أغرقهم الله مباشرةً فأين ذهبوا؟ وتجدوا الجواب في محكم الكتاب في قول الله تعالى:
    {مِمَّا خَطِيئَاتِهِمْ أُغْرِقُوا فَأُدْخِلُوا نَارًا فَلَمْ يَجِدُوا لَهُم مِّن دُونِ اللَّهِ أَنصَارًا} صدق الله العظيم [نوح:25].

    وكذلك الفتوى عن قوم فرعون من بعد أن أغرقهم الله فأين ذهبوا؟ وتجدون الجواب في محكم الكتاب في قول الله تعالى:
    {وَحَاقَ بِآلِ فِرْ‌عَوْنَ سُوءُ الْعَذَابِ ﴿٤٥﴾ النَّارُ‌ يُعْرَ‌ضُونَ عَلَيْهَا غُدُوًّا وَعَشِيًّا ۖ وَيَوْمَ تَقُومُ السَّاعَةُ أَدْخِلُوا آلَ فِرْ‌عَوْنَ أَشَدَّ الْعَذَابِ ﴿٤٦﴾} صدق الله العظيم [غافر].

    ولم نجد في كتاب الله من بعد الموت داراً إلا الجنة أو النار ونعوذُ بالله من عذاب النار ولم نجد الإعاذة من عذاب القبر في محكم الذكر، وقال الله تعالى:
    {رَبَّنَا آتِنَا فِي الدُّنْيَا حَسَنَةً وَفِي الآخِرَةِ حَسَنَةً وَقِنَا عَذَابَ النَّارِ} صدق الله العظيم [البقرة:201].

    ويا معشر علماء المسلمين وأمتهم، بالله عليكم إن كنتم تعقلون فهل ترون الحقّ والباطل المفترى أم إنكم لا تستطيعون التمييز بين الظلمات والنور؟ ألا والله الذي لا إله غيره إن الفرق بين بيان الإمام المهديّ المنتظَر لذكر الله المحفوظ من التحريف وبين ما يخالفه من التفاسير الباطلة للذين يقولون على الله ما لا يعلمون هو كالفرق بين الظلمات والنور.

    ألا والله الذي لا إله غيره لن يجعل الله لكم نوراً لتبصروا به الحقّ فتميّزوا به بين الحقّ والباطل حتى تتقوا الله يا معشر علماء الأمّة فتعصوا أمر الشيطان وتطيعوا أمر الرحمن ثم يجعل الله لكم نوراً لتفرّقوا به بين الحقّ والباطل ومن لم يجعل الله له نوراً فما له من نور.

    ولربّما يودّ أحد علماء الأمّة أن يقاطع الإمام المهدي ناصر محمد اليماني ويقول: "احترم نفسك يا ناصر محمد اليماني فكيف تصف علماء الأمّة أنهم أطاعوا أمر الشيطان وعصوا أمر الرحمن؟". ثمّ يردّ عليهم ناصر محمد اليماني وأقول: فأما كيف أنكم أطعتم أمر الشيطان فذلك كونكم قلتم على الله ما لا تعلمون علم اليقين أنه الحقّ من ربكم ومن ثم يقول أحدكم فإن أصبت فمن الله وإن أخطأت فمن نفسي والشيطان. ثم يقول لكم ناصر محمد اليماني: ولكن ذلك أمر الشيطان أن تقولوا على الله ما لا تعلمون أنه الحقّ من ربكم. وقال الله تعالى:
    {إِنَّمَا يَأْمُرُ‌كُم بِالسُّوءِ وَالْفَحْشَاءِ وَأَن تَقُولُوا عَلَى اللَّـهِ مَا لَا تَعْلَمُونَ ﴿١٦٩﴾} صدق الله العظيم [البقرة].

    ولكن أمر الشيطان دائماً يأتي مناقضاً لأمر الرحمن في محكم كتابه. وقال الله تعالى:
    {
    الشَّيْطَانُ يَعِدُكُمُ الْفَقْرَ وَيَأْمُرُكُم بِالْفَحْشَاءِ ۖ وَاللَّـهُ يَعِدُكُم مَّغْفِرَةً مِّنْهُ وَفَضْلًا ۗ وَاللَّـهُ وَاسِعٌ عَلِيمٌ ﴿٢٦٨} [البقرة].

    وقال الله تعالى:
    {
    قُلْ إِنَّمَا حَرَّمَ رَبِّيَ الْفَوَاحِشَ مَا ظَهَرَ مِنْهَا وَمَا بَطَنَ وَالْإِثْمَ وَالْبَغْيَ بِغَيْرِ الْحَقِّ وَأَن تُشْرِكُوا بِاللَّـهِ مَا لَمْ يُنَزِّلْ بِهِ سُلْطَانًا وَأَن تَقُولُوا عَلَى اللَّـهِ مَا لَا تَعْلَمُونَ ﴿٣٣} صدق الله العظيم [الأعراف].

    إذاً يا قوم إنّ القول على الله في دينه ما لا تعلمون علم اليقين أنه الحقّ من ربكم فذلك مُحرَّم عليكم يا معشر علماء الدين حتى لا تضلوا أنفسكم وتضلوا أمتكم كون سلطان العلم الذي يفتقد سلطان العلم البَيّن من الله فهو يحتمل الصح ويحتمل الخطأ فذلك هو الظنّ الذي لا يغني من الحقّ شيئاً. تصديقاً لقول الله تعالى:
    {
    وَمَا يَتَّبِعُ أَكْثَرُهُمْ إِلَّا ظَنًّا ۚ إِنَّ الظَّنَّ لَا يُغْنِي مِنَ الْحَقِّ شَيْئًا} [يونس:36].

    وقال الله تعالى:
    {
    وَإِن تُطِعْ أَكْثَرَ مَن فِي الْأَرْضِ يُضِلُّوكَ عَن سَبِيلِ اللَّـهِ ۚ إِن يَتَّبِعُونَ إِلَّا الظَّنَّ وَإِنْ هُمْ إِلَّا يَخْرُصُونَ ﴿١١٦} صدق الله العظيم [الأنعام].

    وبما أنّ الإمام ناصر محمد اليماني لا يتبع الظنّ الذي لا يغني من الحقّ شيئاً؛ بل تجدونني واثقاً ثقةً مطلقةً أني لا أنطق لكم بسلطان العلم إلا بالحقّ لا شكّ ولا ريب، ولذلك تجدونني دائماً أعلن لكم بالنصر في الحوار من قبل الحوار كوني أعلمُ علم اليقين أنّ الحقّ هو معي كوني أجادلكم بسلطان العلم البَيّن من محكم كتاب الله لعالِمكم وجاهلكم لا يزيغ عن سلطان العلم الذي يحاجّ به الإمام المهدي ناصر محمد اليماني فيأبى اتِّباعه إلا من كان في قلبه زيغٌ عن الحقّ، كون الإمام المهدي يجادلكم بآيات الكتاب المحكمات هُنَّ أمّ الكتاب لا يزيغ عمَّا جاء فيهن إلا من كان في قلبه زيغ عن الحقّ فكونوا على ذلك من الشاهدين، كون الإمام المهديّ المنتظَر سوف ينسف عقائد الباطل المخالفة لمحكم الذِّكر نسفاً فأطهّر السُّنة النبويّة تطهيراً من الأحاديث والروايات المفتراة حتى نعيدكم إلى منهاج النبوّة الأولى كتاب الله وسنة رسوله الحقّ نورٌ على نورٍ وشفاءٌ لما في الصدور فهلمّوا لحوار المهديّ المنتظَر من قبل الظهور أم تريدون المهديّ المنتظَر يظهر لكم في المسجد الحرام للبيعة من قبل الحوار؟ وأعوذُ بالله أن أكون كمثل جهيمان من الجاهلين المفترين؛ بل الحوار يكون من قبل الظهور عبر هذه الوسيلة العالميّة ومن بعد الاعتراف والتصديق يظهر لكم المهديّ المنتظَر عند البيت العتيق.

    فلنفرض أنّ الإمام المهدي يتبع أهواءكم في معتقداتكم الباطلة فيظهر لكم في المسجد الحرام للبيعة من قبل الحوار فجأة هو وأنصاره على ميعاد في المسجد الحرام، فماذا سوف يحدث؟ فمن المؤكد أن تُثار الفتنة مباشرةً بين المهديّ المنتظَر والحرس المكي فتُسفك الدماء في بيت الله، ونعوذُ بالله أن أتبع أهواءكم يا من يتبعون أحاديثَ ورواياتٍ ما ليس لهم به علم أنه الحقّ من ربّهم وهي تخالف لمحكم كتاب الله وتخالف للعقل والمنطق، أفلا تعلمون أنّ الله سوف يسألكم عن عقولكم - يا من تقتفون الأثر في الأحاديث بما ليس لكم به علم أنه الحقّ من ربكم في محكم الذكر - إنّه سوف يسألكم عن عقولكم يا من لا تتفكرون وتتبعون ما وجدتم عليه آباءكم اتباعاً أعمى. وقال الله تعالى:
    {
    وَلَا تَقْفُ مَا لَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ ۚ إِنَّ السَّمْعَ وَالْبَصَرَ وَالْفُؤَادَ كُلُّ أُولَـٰئِكَ كَانَ عَنْهُ مَسْئُولًا ﴿٣٦} صدق الله العظيم [الإسراء].

    وما جئت إلى الرابطة العلميّة العالميّة الهاشميّة لحوار أبي حمزة المصري بل لحوار علماء المسلمين المتقين الذين لا يخافون في الحقّ لومة لائم الذين إن تبيّن لهم الحقّ من ربّهم لم تأخذهم العزّة بالإثم، وأمّا الذين تأخذهم العزّة بالإثم فحسبهم جهنم وبئس المهاد. وليس ذلك استكباراً عن حوار أبي حمزة المصري ولكن يا أحبتي في الله إنّ هذا الرجل قد آذى المهديّ المنتظَر أذًى كبيراً ويفتري عليه زوراً وبهتاناً عظيماً ويطعن في عرضه ويصفه أنه ساحرٌ يتبوّل على كتاب القرآن العظيم! وتجدون تلك الفتوى في موقعه. ومن ثم يُظهر أنه من أهل السُّنة والجماعة وهو ليس منهم في شيءٍ ولو كان منهم لما آذى المهديّ المنتظَر ولما حاول أن يدمّر موقع المهديّ المنتظَر المليء بالقرآن العظيم فلم يحترم كلام الله الذي يملأ موقع الإمام ناصر محمد اليماني بغض النظر عن ناصر محمد اليماني أصدق أم كان من الكاذبين، كون ناصر محمد اليماني إن يكُ كاذباً فعليه كذبه ولكنّ أبا حمزة المصري يحارب الله ورسوله كونه يصدّ عن اتباع آيات الكتاب صدوداً كبيراً، أفلا يتذكر قول الله تعالى:
    {لَقَدْ جَاءَكَ الحقّ مِن رَّ‌بِّكَ فَلَا تَكُونَنَّ مِنَ الْمُمْتَرِ‌ينَ ﴿٩٤﴾ وَلَا تَكُونَنَّ مِنَ الَّذِينَ كَذَّبُوا بِآيَاتِ اللَّـهِ فَتَكُونَ مِنَ الْخَاسِرِ‌ينَ ﴿٩٥﴾ إِنَّ الَّذِينَ حَقَّتْ عَلَيْهِمْ كَلِمَتُ رَ‌بِّكَ لَا يُؤْمِنُونَ ﴿٩٦﴾ وَلَوْ جَاءَتْهُمْ كُلُّ آيَةٍ حَتَّىٰ يَرَ‌وُا الْعَذَابَ الْأَلِيمَ ﴿٩٧﴾} صدق الله العظيم [يونس].

    وأمّا كيف يتبيّن لكم إعراضه عن اتباع آيات الكتاب المحكمات فسوف تجدون أنه لن يأخذ سلطان علم الإمام ناصر محمد اليماني الذي يحاجّ به من القرآن ثم يأتي له بالبيان الأحسن تفسيراً كونه يعلم أنه لا يستطيع، فسلطان علم الإمام ناصر محمد اليماني هو من آيات الكتاب المحكمات البيّنات لعالِمكم وجاهلكم؛ بل سوف تجدونه يُعرض عنها وكأنه لم يسمعها ولم يقرأها في بيان ناصر محمد اليماني ثم يجادلني بحديثٍ آخر ليس في قلب وذات الموضوع أو بآيات الكتاب المتشابهات اللاتي لا يزلن بحاجةٍ للتأويل ويذر آيات الكتاب المحكمات البيّنات هُنَّ أمّ الكتاب فيزيغ عمَّا جاء فيهنّ ويتبع المتشابه كون في قلبه زيغٌ عن الحقّ المحكم البيّن في كتاب الله.

    ثمّ نقول يا أبا حمزة المصري لقد أضعت وقتنا كثيراً فإن لا تزال تصدّ عن اتباع الذكر فتعال لكي أعلمك كيف تستطيع أن تغلب الإمام ناصر محمد اليماني فتثبت عذاب القبر، فعليك أن تأتي لنا بتأويل آيات الكتاب المحكمات في قلب وذات الموضوع التي تفتي أنّ عذاب الكفار البرزخيّ هم في النار جميعاً وليسوا أشتاتاً في القبر. تصديقاً لقول الله تعالى:
    {
    مِّمَّا خَطِيئَاتِهِمْ أُغْرِقُوا فَأُدْخِلُوا نَارًا فَلَمْ يَجِدُوا لَهُم مِّن دُونِ اللَّـهِ أَنصَارًا ﴿٢٥} [نوح].

    وقال الله تعالى:
    {وَحَاقَ بِآلِ فِرْ‌عَوْنَ سُوءُ الْعَذَابِ ﴿٤٥﴾ النَّارُ‌ يُعْرَ‌ضُونَ عَلَيْهَا غُدُوًّا وَعَشِيًّا ۖ وَيَوْمَ تَقُومُ السَّاعَةُ أَدْخِلُوا آلَ فِرْ‌عَوْنَ أَشَدَّ الْعَذَابِ ﴿٤٦﴾} صدق الله العظيم [غافر].

    {هَـٰذَا ۚ وَإِنَّ لِلطَّاغِينَ لَشَرَّ‌ مَآبٍ ﴿٥٥﴾ جَهَنَّمَ يَصْلَوْنَهَا فَبِئْسَ الْمِهَادُ ﴿٥٦﴾ هَـٰذَا فَلْيَذُوقُوهُ حَمِيمٌ وَغَسَّاقٌ ﴿٥٧﴾ وَآخَرُ‌ مِن شَكْلِهِ أَزْوَاجٌ ﴿٥٨﴾ هَـٰذَا فَوْجٌ مُّقْتَحِمٌ مَّعَكُمْ ۖ لَا مَرْ‌حَبًا بِهِمْ ۚ إِنَّهُمْ صَالُو النَّارِ‌ ﴿٥٩﴾ قَالُوا بَلْ أَنتُمْ لَا مَرْ‌حَبًا بِكُمْ ۖ أَنتُمْ قَدَّمْتُمُوهُ لَنَا ۖ فَبِئْسَ الْقَرَ‌ارُ‌ ﴿٦٠﴾ قَالُوا رَ‌بَّنَا مَن قَدَّمَ لَنَا هَـٰذَا فَزِدْهُ عَذَابًا ضِعْفًا فِي النَّارِ‌ ﴿٦١﴾ وَقَالُوا مَا لَنَا لَا نَرَ‌ىٰ رِ‌جَالًا كُنَّا نَعُدُّهُم مِّنَ الْأَشْرَ‌ارِ‌ ﴿٦٢﴾ أَتَّخَذْنَاهُمْ سِخْرِ‌يًّا أَمْ زَاغَتْ عَنْهُمُ الْأَبْصَارُ‌ ﴿٦٣﴾ إِنَّ ذَٰلِكَ لَحَقٌّ تَخَاصُمُ أَهْلِ النَّارِ‌ ﴿٦٤﴾ قُلْ إِنَّمَا أَنَا مُنذِرٌ‌ ۖ وَمَا مِنْ إِلَـٰهٍ إِلَّا اللَّـهُ الْوَاحِدُ الْقَهَّارُ‌ ﴿٦٥﴾ رَ‌بُّ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْ‌ضِ وَمَا بَيْنَهُمَا الْعَزِيزُ الْغَفَّارُ‌ ﴿٦٦﴾ قُلْ هُوَ نَبَأٌ عَظِيمٌ ﴿٦٧﴾ أَنتُمْ عَنْهُ مُعْرِ‌ضُونَ ﴿٦٨﴾ مَا كَانَ لِيَ مِنْ عِلْمٍ بِالملأ الْأَعْلَىٰ إِذْ يَخْتَصِمُونَ ﴿٦٩﴾} صدق الله العظيم [ص].

    وأما الذين كانوا في نظرهم أشراراً قاموا بقتلهم بسبب أنهم اتبعوا الحقّ من ربّهم وصبأوا عن آلهتهم ولكنهم لم يجدونهم أمامهم في النار مع الكفار، وقالوا:
    {وَقَالُوا مَا لَنَا لَا نَرَ‌ىٰ رِ‌جَالًا كُنَّا نَعُدُّهُم مِّنَ الْأَشْرَ‌ارِ‌ ﴿٦٢﴾ أَتَّخَذْنَاهُمْ سِخْرِ‌يًّا أَمْ زَاغَتْ عَنْهُمُ الْأَبْصَارُ‌ ﴿٦٣﴾} صدق الله العظيم [ص].

    والجواب عليهم تجدونه في محكم الكتاب في قول الله تعالى:
    {وَلَا تَحْسَبَنَّ الَّذِينَ قُتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّـهِ أَمْوَاتًا ۚ بَلْ أَحْيَاءٌ عِندَ رَ‌بِّهِمْ يُرْ‌زَقُونَ ﴿١٦٩﴾ فَرِ‌حِينَ بِمَا آتَاهُمُ اللَّـهُ مِن فَضْلِهِ وَيَسْتَبْشِرُ‌ونَ بِالَّذِينَ لَمْ يَلْحَقُوا بِهِم مِّنْ خَلْفِهِمْ أَلَّا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ ﴿١٧٠﴾ يَسْتَبْشِرُ‌ونَ بِنِعْمَةٍ مِّنَ اللَّـهِ وَفَضْلٍ وَأَنَّ اللَّـهَ لَا يُضِيعُ أَجْرَ‌ الْمُؤْمِنِينَ ﴿١٧١﴾ الَّذِينَ اسْتَجَابُوا لِلَّـهِ وَالرَّ‌سُولِ مِن بَعْدِ مَا أَصَابَهُمُ الْقَرْ‌حُ ۚ لِلَّذِينَ أَحْسَنُوا مِنْهُمْ وَاتَّقَوْا أَجْرٌ‌ عَظِيمٌ ﴿١٧٢﴾ الَّذِينَ قَالَ لَهُمُ النَّاسُ إِنَّ النَّاسَ قَدْ جَمَعُوا لَكُمْ فَاخْشَوْهُمْ فَزَادَهُمْ إِيمَانًا وَقَالُوا حَسْبُنَا اللَّـهُ وَنِعْمَ الْوَكِيلُ ﴿١٧٣﴾ فَانقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِّنَ اللَّـهِ وَفَضْلٍ لَّمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ وَاتَّبَعُوا رِ‌ضْوَانَ اللَّـهِ ۗ وَاللَّـهُ ذُو فَضْلٍ عَظِيمٍ﴿١٧٤﴾} صدق الله العظيم [آل عمران].

    فأولئك من الذين لم يجدهم الكفار في النار أمامهم كونهم قد قتلوهم من قبل أن يهلكهم الله ولكنهم لم يجدوهم أمامهم في نار جهنم ولذلك قالوا:
    {وَقَالُوا مَا لَنَا لَا نَرَ‌ىٰ رِ‌جَالًا كُنَّا نَعُدُّهُم مِّنَ الْأَشْرَ‌ارِ‌ ﴿٦٢﴾ أَتَّخَذْنَاهُمْ سِخْرِ‌يًّا أَمْ زَاغَتْ عَنْهُمُ الْأَبْصَارُ‌ ﴿٦٣﴾} صدق الله العظيم [ص].

    كمثل رجل من أقصى المدينة يسعى:
    {وَاضْرِ‌بْ لَهُم مَّثَلًا أَصْحَابَ الْقَرْ‌يَةِ إِذْ جَاءَهَا الْمُرْ‌سَلُونَ ﴿١٣﴾ إِذْ أَرْ‌سَلْنَا إِلَيْهِمُ اثْنَيْنِ فَكَذَّبُوهُمَا فَعَزَّزْنَا بِثَالِثٍ فَقَالُوا إِنَّا إِلَيْكُم مُّرْ‌سَلُونَ ﴿١٤﴾ قَالُوا مَا أَنتُمْ إِلَّا بَشَرٌ‌ مِّثْلُنَا وَمَا أَنزَلَ الرَّ‌حْمَـٰنُ مِن شَيْءٍ إِنْ أَنتُمْ إِلَّا تَكْذِبُونَ ﴿١٥﴾ قَالُوا رَ‌بُّنَا يَعْلَمُ إِنَّا إِلَيْكُمْ لَمُرْ‌سَلُونَ ﴿١٦﴾ وَمَا عَلَيْنَا إِلَّا الْبَلَاغُ الْمُبِينُ ﴿١٧﴾ قَالُوا إِنَّا تَطَيَّرْ‌نَا بِكُمْ ۖ لَئِن لَّمْ تَنتَهُوا لَنَرْ‌جُمَنَّكُمْ وَلَيَمَسَّنَّكُم مِّنَّا عَذَابٌ أَلِيمٌ ﴿١٨﴾ قَالُوا طَائِرُ‌كُم مَّعَكُمْ ۚ أَئِن ذُكِّرْ‌تُم ۚ بَلْ أَنتُمْ قَوْمٌ مُّسْرِ‌فُونَ ﴿١٩﴾ وَجَاءَ مِنْ أَقْصَى الْمَدِينَةِ رَ‌جُلٌ يَسْعَىٰ قَالَ يَا قَوْمِ اتَّبِعُوا الْمُرْ‌سَلِينَ ﴿٢٠﴾ اتَّبِعُوا مَن لَّا يَسْأَلُكُمْ أَجْرً‌ا وَهُم مُّهْتَدُونَ ﴿٢١﴾ وَمَا لِيَ لَا أَعْبُدُ الَّذِي فَطَرَ‌نِي وَإِلَيْهِ تُرْ‌جَعُونَ ﴿٢٢﴾ أَأَتَّخِذُ مِن دُونِهِ آلِهَةً إِن يُرِ‌دْنِ الرَّ‌حْمَـٰنُ بِضُرٍّ‌ لَّا تُغْنِ عَنِّي شَفَاعَتُهُمْ شَيْئًا وَلَا يُنقِذُونِ ﴿٢٣﴾ إِنِّي إِذًا لَّفِي ضَلَالٍ مُّبِينٍ ﴿٢٤﴾ إِنِّي آمَنتُ بِرَ‌بِّكُمْ فَاسْمَعُونِ ﴿٢٥﴾ قِيلَ ادْخُلِ الْجَنَّةَ ۖ قَالَ يَا لَيْتَ قَوْمِي يَعْلَمُونَ ﴿٢٦﴾ بِمَا غَفَرَ‌ لِي رَ‌بِّي وَجَعَلَنِي مِنَ الْمُكْرَ‌مِينَ ﴿٢٧﴾ وَمَا أَنزَلْنَا عَلَىٰ قَوْمِهِ مِن بَعْدِهِ مِن جُندٍ مِّنَ السَّمَاءِ وَمَا كُنَّا مُنزِلِينَ ﴿٢٨﴾ إِن كَانَتْ إِلَّا صَيْحَةً وَاحِدَةً فَإِذَا هُمْ خَامِدُونَ ﴿٢٩﴾} صدق الله العظيم [يس].

    ولكن قومه لن يجدوه أمامهم في نار جهنم كونه بعد أن قتله قومه قيل له مباشرةً:
    {قِيلَ ادْخُلِ الْجَنَّةَ ۖ قَالَ يَا لَيْتَ قَوْمِي يَعْلَمُونَ ﴿٢٦﴾ بِمَا غَفَرَ‌ لِي رَ‌بِّي وَجَعَلَنِي مِنَ الْمُكْرَ‌مِينَ ﴿٢٧﴾ وَمَا أَنزَلْنَا عَلَىٰ قَوْمِهِ مِن بَعْدِهِ مِن جُندٍ مِّنَ السَّمَاءِ وَمَا كُنَّا مُنزِلِينَ ﴿٢٨﴾ إِن كَانَتْ إِلَّا صَيْحَةً وَاحِدَةً فَإِذَا هُمْ خَامِدُونَ ﴿٢٩﴾} صدق الله العظيم، ولذلك لن يجده قومه في النار بعد أن أهلكهم الله من بعده فذلك ما يقصده الكفار بقولهم: {وَقَالُوا مَا لَنَا لَا نَرَ‌ىٰ رِ‌جَالًا كُنَّا نَعُدُّهُم مِّنَ الْأَشْرَ‌ارِ‌ ﴿٦٢﴾ أَتَّخَذْنَاهُمْ سِخْرِ‌يًّا أَمْ زَاغَتْ عَنْهُمُ الْأَبْصَارُ‌ ﴿٦٣﴾ إِنَّ ذَٰلِكَ لَحَقٌّ تَخَاصُمُ أَهْلِ النَّارِ‌ ﴿٦٤﴾ قُلْ إِنَّمَا أَنَا مُنذِرٌ‌ ۖ وَمَا مِنْ إِلَـٰهٍ إِلَّا اللَّـهُ الْوَاحِدُ الْقَهَّارُ‌ ﴿٦٥﴾ رَ‌بُّ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْ‌ضِ وَمَا بَيْنَهُمَا الْعَزِيزُ الْغَفَّارُ‌ ﴿٦٦﴾ قُلْ هُوَ نَبَأٌ عَظِيمٌ ﴿٦٧﴾ أَنتُمْ عَنْهُ مُعْرِ‌ضُونَ ﴿٦٨﴾ مَا كَانَ لِيَ مِنْ عِلْمٍ بِالملأ الْأَعْلَىٰ إِذْ يَخْتَصِمُونَ ﴿٦٩﴾} صدق الله العظيم [ص].

    ألا والله لا تستطيع أن تغلب الإمام المهدي ناصر محمد اليماني حتى تأتي بتأويل لقول الله تعالى:
    {إِنَّ ذَٰلِكَ لَحَقٌّ تَخَاصُمُ أَهْلِ النَّارِ‌ ﴿٦٤﴾ قُلْ إِنَّمَا أَنَا مُنذِرٌ‌ ۖ وَمَا مِنْ إِلَـٰهٍ إِلَّا اللَّـهُ الْوَاحِدُ الْقَهَّارُ‌ ﴿٦٥﴾ رَ‌بُّ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْ‌ضِ وَمَا بَيْنَهُمَا الْعَزِيزُ الْغَفَّارُ‌ ﴿٦٦﴾ قُلْ هُوَ نَبَأٌ عَظِيمٌ ﴿٦٧﴾ أَنتُمْ عَنْهُ مُعْرِ‌ضُونَ ﴿٦٨﴾ مَا كَانَ لِيَ مِنْ عِلْمٍ بِالملأ الْأَعْلَىٰ إِذْ يَخْتَصِمُونَ ﴿٦٩﴾} صدق الله العظيم [ص].

    وسؤال المهديّ المنتظَر إلى أبي حمزة من مصر فمن هم المختصمون في هذه الآيات فهل هم ملائكة الرحمن المقربون كما تزعمون أم إنّهم أصحاب النار؟ ثم نكتفي بالرد المحكم من الله الواحد القهار بالحكم الحقّ بين المختلفين. وقال الله تعالى:
    {إِنَّ ذَٰلِكَ لَحَقٌّ تَخَاصُمُ أَهْلِ النَّارِ‌ ﴿٦٤﴾} صدق الله العظيم. فلِمَ تُحرِّفون كلام الله عن مواضعه المقصودة يا أبا حمزة ألدّ أعداء المهديّ المنتظَر؟ ألا والله لا يزيدك البيان الحقّ للذِّكر إلا رجساً إلى رجسك حتى تذر الكبر وتستغفر فتتبع المهديّ المنتظَر الإمام ناصر محمد اليماني.

    وأمّا شروطك التي تمليها على الإدارة الهاشميّة فلا دخل لنا بها حتى أقنعهم وليس لنا شرط عليهم إلا أن يُتيحوا المجال لحوار أحد علماء الأمّة المشهورين واحداً تلو الآخر مع الإمام ناصر محمد اليماني حتى يهدوا ناصر محمد اليماني أو يهديهم إلى الحقّ فلن تأخذني ولن تأخذهم العزّة بالإثم، ولكنه يظهر لنا وليّ الشيطان الرجيم لكي يحول بين المهديّ المنتظَر وبين الحوار مع علماء المسلمين، ولكن لا مشكلة يا محمود أبا حمزة فلن يستكبر المهديّ المنتظَر عن حوارك لعلك تتذكر أو تخشى برغم أنّني أرى البيان الحقّ للذِّكر لا يزيدك إلا رجساً إلى رجسك كونك تصدّ عن اتباع الذكر صدوداً كبيراً.

    وأمّا الذين تفتنهم من المشرفين في المواقع الإسلاميّة للحوار فتفتري علينا زوراً وبهتاناً لم نقله حتى تجبرهم لحذف بيان المهديّ المنتظَر للحوار ومن ثمّ يقول لهم المهديّ المنتظَر تذكروا قول الله تعالى في محكم الذِّكر:
    {
    يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِن جَاءَكُمْ فَاسِقٌ بِنَبَإٍ فَتَبَيَّنُوا أَن تُصِيبُوا قَوْمًا بِجَهَالَةٍ فَتُصْبِحُوا عَلَىٰ مَا فَعَلْتُمْ نَادِمِينَ ﴿٦} صدق الله العظيم [الحجرات].

    وسلامٌ على المرسلين، والحمد لله رب العالمين ..
    الإمام المهدي ناصر محمد اليماني.
    ________________

    اضغط هنا لقراءة البيان المقتبس..


المواضيع المتشابهه
  1. مشاركات: 4
    آخر مشاركة: 13-09-2016, 07:14 PM
  2. [گفتگوهای امام مهدی با شیخ فاضل حسین علی عودة]
    بواسطة فاطمه في المنتدى فارسي
    مشاركات: 3
    آخر مشاركة: 20-10-2015, 05:33 AM
  3. سلسله گفتگوهای امام مهدی با علی سالم
    بواسطة فاطمه في المنتدى فارسي
    مشاركات: 4
    آخر مشاركة: 01-12-2014, 05:02 PM
  4. سلسلة حوارات الإمام في منتديات أشراف أونلاين..
    بواسطة الإمام ناصر محمد اليماني في المنتدى ۞ موسوعة بيانات الإمام المهدي المنتظر ۞
    مشاركات: 55
    آخر مشاركة: 24-03-2012, 09:06 PM
  5. ردٌّ جديد في أشراف أونلاين
    بواسطة الإمام ناصر محمد اليماني في المنتدى ۞ موسوعة بيانات الإمام المهدي المنتظر ۞
    مشاركات: 1
    آخر مشاركة: 18-01-2011, 11:53 PM
ضوابط المشاركة
  • لا تستطيع إضافة مواضيع جديدة
  • لا تستطيع الرد على المواضيع
  • لا تستطيع إرفاق ملفات
  • لا تستطيع تعديل مشاركاتك
  •