الموضوع: امام مهدی ناصر محمد یمانی به شیخ فاضل و محترم عمر فاروق البکری خیر مقدم و خوش‌آمد می‌گوید.....

النتائج 1 إلى 4 من 4
  1. افتراضي امام مهدی ناصر محمد یمانی به شیخ فاضل و محترم عمر فاروق البکری خیر مقدم و خوش‌آمد می‌گوید.....

    الإمام ناصر محمد اليماني
    15 - 05 - 1437 هـ
    24 - 02 - 2016 مـ

    ۵-اسفند- ۱۳۹۴ ه.ش.
    09:24 صباحاً
    ــــــــــــــــــــــــ


    امام مهدی ناصر محمد یمانی به شیخ فاضل و محترم عمر فاروق البکری خیر مقدم و خوش‌آمد می‌گوید.....

    بسم الله االرحمن الرحيم والصلاة والسلام على كاافة الأنبياء والمرسلين الطيبين الطاهرين وعلى كافة المؤمنيين التابعين لأولين وفي الآخرين في كل زمان ومكان إلى يوم الدين لا نغرق بين أحدا من رسله ونحن له مسلمين أما بعد...
    ای جماعت انصار پیشگام برگزیده در عصر گفت‌وگو قبل از ظهور؛ سلام علیکم؛ سلام برما و بندگان صالح خداوند و سلام خدا و رحمت و برکات او بر شیخ فاضل و محترم عمر فاروق البکری باد؛ امام مهدی به او به گرمی خوش‌آمد می‌گوید و با بازکردن بخشی مخصوص به او؛ ایشان را مورد تکریم قرار داشته و بزرگ می‌دارد؛ چون او برای دفاع از حدود دین با نام و عکس واقعی‌اش اینجا آمده است. پس به حبیب من در راه خدا شیخ محترم و فاضل عمر فاروق البکری خوش‌آمد می گویم. چه عالم نیکویی که با اسم مستعار و مخفیانه به سراغ ما نیامده است بلکه نام و عکس واقعی خود را گذاشته و در نامه خصوصی که برای ما فرستاده شروطی را قایل شده است که در زیر می‌آید:
    نوشته اصلی توسط عمر فاروق البکری
    اقتباس المشاركة :
    بسم الله والصلاة والسلام على رسول الله
    السلام عليكم ورحمة الله وبركاته

    من عمرفاروق البکری از تو که خود را امام می‌دانی دعوت به مناظره می‌کنم؛ اگر اعتراف داشتم که امام هستی تو را تصدیق و پیروت می‌شدم اما به کل درباره حقیقت تو شک دارم و تا به سؤالاتی که در ادامه می‌آورم جواب ندهی نمی‌توانم تو را تصدیق نمایم. شروط من این است:

    ۱. تو باشی که به من جواب می‌دهی.

    ۲. جواب به صورت صوتی و تصویری باشد.

    ۳. از موضوع بحث خارج نشوی.

    ۴. زمانی که نوبت من است؛ حرف مرا قطع نکنی، چنان که من نیز حرف تو را وقتی که نوبت توست قطع نخواهم کرد.
    ۵. من نوشته و صدای ضبط شده را قبول نمی‌کنم و می‌توان به هریک از برنامه‌های صوتی و تصویری اعتماد کرد این شماره تلفن من در برنامه لاین است: ۰۰۹۰۵۳۶۰۵۶۲۱۹۵ و هم چنین می‌توان از راه برنامه اسکایپ با این شناسه moatadel-123 صحبت کنیم . من به جز این راه؛ از راه دیگر با شما مناظره نمی‌کنم. دعوت به مناظره تا زمانی که این را بپذیری پابرجاست.
    و اگر نپذیرفتی ؛ این دلیل آن است که ادعایت دروغ است و من برای روشن کردن حقیقت برای همه ناآگاهان از هیچ تلاشی دریغ نخواهم کرد و این تلاش برای روشن کردن حقیقت ادعای تو از راه وسایل مختلف ادامه خواهد داشت و خداوند از نیات همگان آگاه است.
    انتهى الاقتباس
    پس در پاسخ او به حق می‌گوییم شرط اولت را قبول می‌کنیم که جز امام مهدی ناصر محمد یمانی کسی با شما گفتگو نکند و خدا برای شاهد بودن کفایت می‌کند. اما شرط دوم درمورد صوتی و تصویری بودن گفتگو؛ این فرصت قطع کردن سخنان را فراهم می‌کند و حکمت گفتگوی کتبی هم در همین است که نه تو بتوانی کلام مرا قطع کنی و نه من کلام تو را قطع کنم و مزاحمت و اوقات تلخی پیش نیاید و برای همین گفتگو میان من و تو کتبی خواهد بود. مگر ایمان تو به قرآن برای آن است که قرآن را از دهان محمد رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم همراه صوت و تصویر شنیده ودیده‌ای؛ یا اینکه قرآن را از روی نوشته خوانده‌ای؟ لذا برای رد گفتگوی کتبی در برابر ما حجتی نداری چون قرآن تنها به صورت مکتوب آمده است و تو نه صدای محمد رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم را شنیده‌ای و نه صورت زنده او را دیده‌ای.
    اما در مورد عکس صورت؛ ما قبول می‌کنیم که عکس واقعی خود را بگذاریم و تو هم بدون خدعه و حیله عکس خود را بگذار و شاهد بودن خداوند کفایت می‌کند.
    و اما شرط سوم برای عدم خروج از موضوع بحث تا جایی که یا تو به حق دربرابر من حجت بیاوری و یا من حجت حق برای تو بیاورم؛ به شرطی که تنها خدا میان ما حکم کند؛ من این را هم می‌پذیرم و حکم محکم و بینه خدا را از آیات محکم کتابش استنباط شود تا فرمان خدا در آیات محکم کتابش را اجرا کرده باشیم که می‌فرماید:
    {وَمَا اخْتَلَفْتُمْ فِيهِ مِن شَيْءٍ فَحُكْمُهُ إِلَى اللَّهِ ذَٰلِكُمُ اللَّهُ رَبِّي عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ وَإِلَيْهِ أُنِيبُ ‎﴿١٠﴾‏} صدق الله العظيم [الشورى].
    چون تنها یک شرط دربرابرت وجود دارد و آن پذیرش این که خداوند میان ما به حق حکم نماید نه شیطان رجیم؛ اگربر این امر توافق داریم که قرآن و سنت حق نبوی همه از جانب خداوند است و
    محمدٌ رسول الله در امر دین خدا از روی هوی سخن نمی‌گوید؛ برماست که قاعده آمده از نزد خدا و رسولش را اجرا کرده و احادیث سنت را به آیات محکم و بینه‌ای که در قرآن عظیم آمده‌اند عرضه کنیم و هر حدیثی که مخالف آیه محکم قرآن عظیم بود دورغ است و از نزد خدا نیست؛ بلکه از نزد شیطان رجیم و از طریق اولیای او یعنی شیاطین بشر که تظاهر به ایمان کرده و کفر خود را مخفی می‌کنند ،نقل شده تا راه ذکر محفوظ از تحریف خداوند قرآن عظیم را به انحراف بکشانند. خداوند تعالی می‌فرماید:

    {مَّن يُطِعِ الرَّسُولَ فَقَدْ أَطَاعَ اللَّهَ وَمَن تَوَلَّىٰ فَمَا أَرْسَلْنَاكَ عَلَيْهِمْ حَفِيظًا ‎﴿٨٠﴾‏ وَيَقُولُونَ طَاعَةٌ فَإِذَا بَرَزُوا مِنْ عِندِكَ بَيَّتَ طَائِفَةٌ مِّنْهُمْ غَيْرَ الَّذِي تَقُولُ وَاللَّهُ يَكْتُبُ مَا يُبَيِّتُونَ فَأَعْرِضْ عَنْهُمْ وَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ وَكَفَىٰ بِاللَّهِ وَكِيلًا ‎﴿٨١﴾‏ أَفَلَا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ وَلَوْ كَانَ مِنْ عِندِ غَيْرِ اللَّهِ لَوَجَدُوا فِيهِ اخْتِلَافًا كَثِيرًا ‎﴿٨٢﴾‏ وَإِذَا جَاءَهُمْ أَمْرٌ مِّنَ الْأَمْنِ أَوِ الْخَوْفِ أَذَاعُوا بِهِ وَلَوْ رَدُّوهُ إِلَى الرَّسُولِ وَإِلَىٰ أُولِي الْأَمْرِ مِنْهُمْ لَعَلِمَهُ الَّذِينَ يَسْتَنبِطُونَهُ مِنْهُمْ وَلَوْلَا فَضْلُ اللَّهِ عَلَيْكُمْ وَرَحْمَتُهُ لَاتَّبَعْتُمُ الشَّيْطَانَ إِلَّا قَلِيلًا ‎﴿٨٣﴾‏} صدق الله العظيم [النساء]
    این برهان کافی است تا نشان دهد که کتاب خدا و سنت حق رسولش؛ همه از جانب خدا آمده‌اند وخداوند به رسولش فرمان می‌دهد تا از قرآن و بیان آن که در سنت نبوی آمده پیروی نماید. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
    {فَإِذَا قَرَأْنَاهُ فَاتَّبِعْ قُرْآنَهُ ‎﴿١٨﴾‏ ثُمَّ إِنَّ عَلَيْنَا بَيَانَهُ ‎﴿١٩﴾‏} صدق الله العظيم [القيامة]
    ولی خداوند برای ما روشن می‌نماید که گروهی منافق درمیان مؤمنان هستند که تظاهر به اسلام کرده و کفر و مکر خود را برای بازداشتن مردم از پیروی از قرآن محکم او پنهان می‌نمایند. خداوند به شما وعده نداده که سنت نبوی را از تحریف و تزئیف محفوظ نگاه دارد. خداوند به شما فرمان داده تا از کتاب خدا و سنت نبوی پیروی نمایید چون این دو نور علی نورند و هردو از نزد خدا آمده‌اند؛ فقط اینکه خداوند وعده حفظ سنت نبوی را به شما نداده است؛ با اینکه احادیث سنت نبوی که محمد رسول الله بر زبان آورده‌اند نیز از نزد خدا آمده و لی از تحربف و تزئیف محفوظ نیست و برای همین خداوند به علمای امت که درمورد احادیث سنت نبوی اختلاف دارند؛ فرمان داده است که احادیث را به آیات محکم قرآن عظیم- آیات ام الکتاب- عرضه کنند. خداوند به شما آموخته است که هر حدیثی که بر خلاف آیه‌ای از آیات محکم قرآن باشد از نزد خدا نیست چرا که محمد رسول الله در امر دین خدا از روی هوی سخن نگفته است. لذا خداوند تعالی می‌فرماید:
    {مَّن يُطِعِ الرَّسُولَ فَقَدْ أَطَاعَ اللَّهَ وَمَن تَوَلَّىٰ فَمَا أَرْسَلْنَاكَ عَلَيْهِمْ حَفِيظًا ‎﴿٨٠﴾‏ وَيَقُولُونَ طَاعَةٌ فَإِذَا بَرَزُوا مِنْ عِندِكَ بَيَّتَ طَائِفَةٌ مِّنْهُمْ غَيْرَ الَّذِي تَقُولُ وَاللَّهُ يَكْتُبُ مَا يُبَيِّتُونَ فَأَعْرِضْ عَنْهُمْ وَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ وَكَفَىٰ بِاللَّهِ وَكِيلًا ‎﴿٨١﴾‏ أَفَلَا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ وَلَوْ كَانَ مِنْ عِندِ غَيْرِ اللَّهِ لَوَجَدُوا فِيهِ اخْتِلَافًا كَثِيرًا ‎﴿٨٢﴾‏} صدق الله العظيم [النساء]
    یعنی اگر حدیثی آمد که گفته می‌شود از نبی نقل شده ولی برخلاف آیه‌ای ازآیات محکم قرآن عظیم است؛ در اینجا فرمان خداوند به شما این است که به آیه محکم پای‌بند باشید و حدیثی که برخلاف محکمات قرآن است پشت سرتان بیندازید چون قرآن برهان محفوظ از تحریف خداوند رحمن برای مردمان است. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
    {يَا أَيُّهَا النَّاسُ قَدْ جَاءَكُم بُرْهَانٌ مِّن رَّبِّكُمْ وَأَنزَلْنَا إِلَيْكُمْ نُورًا مُّبِينًا ‎﴿١٧٤﴾‏ فَأَمَّا الَّذِينَ آمَنُوا بِاللَّهِ وَاعْتَصَمُوا بِهِ فَسَيُدْخِلُهُمْ فِي رَحْمَةٍ مِّنْهُ وَفَضْلٍ وَيَهْدِيهِمْ إِلَيْهِ صِرَاطًا مُّسْتَقِيمًا ‎﴿١٧٥﴾‏} صدق الله العظيم [النساء]
    بی تردید خداوند به شما فرمان داده است که اگر چیزی بر خلاف آیات محکم قرآن عظیم بود- فرقی ندارد در احادیث سنت نبوی باشد یا در تورات و انجیل- به حبل الهی قرآن عظیم پای‌بند باشید چرا که خدواند وعده نداده که کتاب تورات و انجیل را از دستٰکاری و تحریف محفوظ نگاه دارد کما اینکه در کتب قبلی تحریف صورت گرفته و مسیح عیسی بن مریم و مادرش خدا خوانده شده و برخی دیگر او را پسر خدا دانسته‌اند. برای همین خداوند تعالی می‌فرماید:
    {وَإِنَّ مِنْهُمْ لَفَرِيقًا يَلْوُونَ أَلْسِنَتَهُم بِالْكِتَابِ لِتَحْسَبُوهُ مِنَ الْكِتَابِ وَمَا هُوَ مِنَ الْكِتَابِ وَيَقُولُونَ هُوَ مِنْ عِندِ اللَّهِ وَمَا هُوَ مِنْ عِندِ اللَّهِ وَيَقُولُونَ عَلَى اللَّهِ الْكَذِبَ وَهُمْ يَعْلَمُونَ ‎﴿٧٨﴾‏ مَا كَانَ لِبَشَرٍ أَن يُؤْتِيَهُ اللَّهُ الْكِتَابَ وَالْحُكْمَ وَالنُّبُوَّةَ ثُمَّ يَقُولَ لِلنَّاسِ كُونُوا عِبَادًا لِّي مِن دُونِ اللَّهِ وَلَٰكِن كُونُوا رَبَّانِيِّينَ بِمَا كُنتُمْ تُعَلِّمُونَ الْكِتَابَ وَبِمَا كُنتُمْ تَدْرُسُونَ ‎﴿٧٩﴾‏ وَلَا يَأْمُرَكُمْ أَن تَتَّخِذُوا الْمَلَائِكَةَ وَالنَّبِيِّينَ أَرْبَابًا أَيَأْمُرُكُم بِالْكُفْرِ بَعْدَ إِذْ أَنتُم مُّسْلِمُونَ ‎﴿٨٠﴾‏ وَإِذْ أَخَذَ اللَّهُ مِيثَاقَ النَّبِيِّينَ لَمَا آتَيْتُكُم مِّن كِتَابٍ وَحِكْمَةٍ ثُمَّ جَاءَكُمْ رَسُولٌ مُّصَدِّقٌ لِّمَا مَعَكُمْ لَتُؤْمِنُنَّ بِهِ وَلَتَنصُرُنَّهُ قَالَ أَأَقْرَرْتُمْ وَأَخَذْتُمْ عَلَىٰ ذَٰلِكُمْ إِصْرِي قَالُوا أَقْرَرْنَا قَالَ فَاشْهَدُوا وَأَنَا مَعَكُم مِّنَ الشَّاهِدِينَ ‎﴿٨١﴾‏ فَمَن تَوَلَّىٰ بَعْدَ ذَٰلِكَ فَأُولَٰئِكَ هُمُ الْفَاسِقُونَ ‎﴿٨٢﴾‏ أَفَغَيْرَ دِينِ اللَّهِ يَبْغُونَ وَلَهُ أَسْلَمَ مَن فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ طَوْعًا وَكَرْهًا وَإِلَيْهِ يُرْجَعُونَ ‎﴿٨٣﴾‏} صدق الله العظيم [آل عمران]
    یعنی به علت دروغ‌ها و افتراهای شیاطین انس- که بر اساس آموزه‌های شیاطین جن انجام شده - در کتب مقدس بنی اسراییل یعنی تورات و انجیل اختلاف وجود دارد؛ اما خداوند قرآن عظیم را از تحریف محفوظ نگاه داشته و حکم قرآن بر حکم آن کتاب‌ها مهیمن و چیره است. خداوند حکم نموده تا مردم بدانند هرچه که در تورات و انجیل برخلاف آیات محکم قرآن است؛ به دروغ به خدا ورسولانش نسبت داده شده است. لذا خداوند تعالی می‌فرماید:
    { وَإِنَّ رَبَّكَ لَذُو فَضْلٍ عَلَى النَّاسِ وَلَٰكِنَّ أَكْثَرَهُمْ لَا يَشْكُرُونَ ‎﴿٧٣﴾‏ وَإِنَّ رَبَّكَ لَيَعْلَمُ مَا تُكِنُّ صُدُورُهُمْ وَمَا يُعْلِنُونَ ‎﴿٧٤﴾‏ وَمَا مِنْ غَائِبَةٍ فِي السَّمَاءِ وَالْأَرْضِ إِلَّا فِي كِتَابٍ مُّبِينٍ ‎﴿٧٥﴾‏ إِنَّ هَٰذَا الْقُرْآنَ يَقُصُّ عَلَىٰ بَنِي إِسْرَائِيلَ أَكْثَرَ الَّذِي هُمْ فِيهِ يَخْتَلِفُونَ ‎﴿٧٦﴾‏} صدق الله العظيم [النمل].
    برای همین خداوند به عبد و رسولش محمد فرمان می‌دهد که ازاین دو طائفه دعوت کند تا حکمیت بر اساس آیات محکم کتاب خداوند قرآن عظیم را بپذیرند و به این شرط که هرچه که برخلاف آیات محکم قرآن عظیم است را افترایی بدانند که به دروغ به خدا و رسولانش نسبت داده شده است. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
    {أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ أُوتُوا نَصِيبًا مِّنَ الْكِتَابِ يُدْعَوْنَ إِلَىٰ كِتَابِ اللَّهِ لِيَحْكُمَ بَيْنَهُمْ ثُمَّ يَتَوَلَّىٰ فَرِيقٌ مِّنْهُمْ وَهُم مُّعْرِضُونَ ‎﴿٢٣﴾} صدق الله العظيم [آل عمران]
    چون خداوند مقرر فرموده تا قرآن منبع حکم بوده و برتورات و انجیل مهیمن باشد. تصدیق فرموده خداوند تعالی: { إِنَّ هَٰذَا الْقُرْآنَ يَقُصُّ عَلَىٰ بَنِي إِسْرَائِيلَ أَكْثَرَ الَّذِي هُمْ فِيهِ يَخْتَلِفُونَ ‎﴿٧٦﴾‏} صدق الله العظيم [النمل].
    و تصدیق فرموده خداوند تعالی:
    {وَأَنزَلْنَا إِلَيْكَ الْكِتَابَ بِالحقّ مُصَدِّقًا لِّمَا بَيْنَ يَدَيْهِ مِنَ الْكِتَابِ وَمُهَيْمِنًا عَلَيْهِ ۖ فَاحْكُم بَيْنَهُم بِمَا أَنزَلَ اللَّهُ ۖ وَلَا تَتَّبِعْ أَهْوَاءَهُمْ عَمَّا جَاءَكَ مِنَ الْحَقّ} صدق الله العظيم [المائدة:۴۸].
    و تمرکز جنگی کافران یهود و مسیحی و مشرکین برروی قرآن بود و برای همین خداوند تعالی می‌فرماید:
    {وَقَالَ الَّذِينَ كَفَرُوا لَا تَسْمَعُوا لِهَٰذَا الْقُرْآنِ وَالْغَوْا فِيهِ لَعَلَّكُمْ تَغْلِبُونَ ‎﴿٢٦﴾‏} صدق الله العظيم [فصلت].
    چون آنها توان غلبه بر مسلمانان و بازگرداندن آنان به شرک را نداشتند مگر اینکه آنان را از پیروی از قرآن عظیم بازدارند.
    اما گروهی دیگر از یهودیان فکر دیگری کردند و گفتند:" ما ولویک روز هم شده، در اول روز به آن ایمان می‌آوریم و آخر روز با این حجت که برای‌مان روشن شده این ساختگی است نسبت به آن کافر خواهیم شد؛ اگر برای ما روشن بود که از جانب خداست که با آن دشمنی نمی‌کردیم" و لذا خداوند تعالی می‌فرماید:
    {‏ وَقَالَت طَّائِفَةٌ مِّنْ أَهْلِ الْكِتَابِ آمِنُوا بِالَّذِي أُنزِلَ عَلَى الَّذِينَ آمَنُوا وَجْهَ النَّهَارِ وَاكْفُرُوا آخِرَهُ لَعَلَّهُمْ يَرْجِعُونَ ‎﴿٧٢﴾‏} صدق الله العظيم [آل عمران]
    هر گروهی راهی برای بازداشتن مردم از پیروی از قرآن در پیش می‌گرفتند؛ اما خطرناک‌ترین آنها منافقانی بودند که محمد رسول الله آنها را نمی‌شناخت و؛ هیچ کس جز خداوند از احوال ایشان باخبر نبود، چون تظاهر به خشوع و ایمان می‌کردند و از هیچ یک از مجالس نبی علیه الصلات و السلام غایب نمی‌شدند. آن هم برای این بود که مسلمانان آنها را باور کرده و از راویان حدیث شوند چون حتی از یکی از مجالس نبی نیز غایب نبودند. برای همین خداوند تعالی می‌فرماید:
    {وَمِمَّنْ حَوْلَكُم مِّنَ الْأَعْرَابِ مُنَافِقُونَ وَمِنْ أَهْلِ الْمَدِينَةِ مَرَدُوا عَلَى النِّفَاقِ لَا تَعْلَمُهُمْ نَحْنُ نَعْلَمُهُمْ سَنُعَذِّبُهُم مَّرَّتَيْنِ ثُمَّ يُرَدُّونَ إِلَىٰ عَذَابٍ عَظِيمٍ ‎﴿١٠١﴾‏} صدق الله العظيم [التوبة]
    و اینها ازخطرناک‌ترین شیاطین بشرند بسیار ماهرانه نقش بازی می‌کنند و در مجلس نبی کلمه‌ای باطل بر زبان نمی‌آوردند؛ بلکه به حق آنچه از تورات و انجیل داشتند را بیان می‌کردند تا جایی که کار شیاطین انس- که خداوند شیطانی را در جسدش با آنان هم‌نشین کرده بود- آن چنان حیرت انگیز بود که شیاطین جن گمان می‌کردند که آنها با دل و جان ایمان آوردهخ‌اند. برای همین خداوند تعالی می‌فرماید:
    { وَإِذَا لَقُوا الَّذِينَ آمَنُوا قَالُوا آمَنَّا وَإِذَا خَلَوْا إِلَىٰ شَيَاطِينِهِمْ قَالُوا إِنَّا مَعَكُمْ إِنَّمَا نَحْنُ مُسْتَهْزِئُونَ ‎﴿١٤﴾‏ اللَّهُ يَسْتَهْزِئُ بِهِمْ وَيَمُدُّهُمْ فِي طُغْيَانِهِمْ يَعْمَهُونَ ‎﴿١٥﴾‏ أُولَٰئِكَ الَّذِينَ اشْتَرَوُا الضَّلَالَةَ بِالْهُدَىٰ فَمَا رَبِحَت تِّجَارَتُهُمْ وَمَا كَانُوا مُهْتَدِينَ ‎﴿١٦﴾‏} صدق الله العظيم [البقرة]
    ریشه و نسب یهودی این افراد روشن نبود و حتی نبی نیز نمی‌دانست؛ برای همین اصحاب رسول الله از آنان پروا نکرده و احادیث باطل بسیاری را ازآنان یاد گرفتند که بر خلاف آیات محکم قرآن عظیم بود؛ چرا که این افراد ادعا می‌کردند از اعراب جزیرة العرب هستند نه یهودی. برای همین خداوند تعالی می‌فرماید:
    {وَمِمَّنْ حَوْلَكُم مِّنَ الْأَعْرَابِ مُنَافِقُونَ وَمِنْ أَهْلِ الْمَدِينَةِ مَرَدُوا عَلَى النِّفَاقِ لَا تَعْلَمُهُمْ نَحْنُ نَعْلَمُهُمْ سَنُعَذِّبُهُم مَّرَّتَيْنِ ثُمَّ يُرَدُّونَ إِلَىٰ عَذَابٍ عَظِيمٍ ‎﴿١٠١﴾‏} صدق الله العظيم [التوبة]
    در هرصورت شیخ فاضل و محترم؛ امام مهدی ناصر محمد یمانی تنها یک شرط دارد؛ مرجع ما در تک تک نقاط اختلاف باید آیات محکم قرآن عظیم باشد و با نفی حکم سنگسار زنا کار زن و مرد متأهل شروع می‌کنیم؛ همانا که حکم برای زناکار متأهل و مجرد تنها صد ضربه تازیانه است. به تو قول می‌دهیم از این موضوع خارج نشویم تا یا تو در برابر ما حجت بیاوری و یا ما از ایات محکم قرآن عظیم در برابر تو حجت اقامه کنیم؛ چون می‌دانم شما از کسانی هستید که به حد رجم-سنگسار- یقین داری و تصور نمی‌کنی کسی بتواند کوچک‌ترین تزلزلی در تو ایجاد کرده و ثابت کند این حکم باطل و افتراست. اما غافل‌گیر خواهی شد چون دلایل علمی ازآیات محکم قرآن عظیم خواهد آمد که تو آنها را درنظر نگرفته بودی. شرط این است که دلیل وبرهان علمی برای علمای امت و عامع مسلمانان روشن باشد و هر عاقلی که عربی مبین را بداند - از شدت وضوح آن در محکمات قرآن عظیم- آن را باور و تصدیق نماید.
    عزیزمن جناب شیخ البکری؛ تو گمان می‌کنی ناصر محمد یمانی هم مانند مدعیان مهدوی پیش ازاوست و -یک سره کردن - کار او اسان است و تصور می‌کنی در همه نکات بر او غلبه خواهی کرد والله والله که قادر نخواهی بود حتی در یک مورد در برابر امام مهدی حجت اقامه کنی و خدا و تمام انصار پیشگام برگزیده را به شهادت می‌گیرم که اگر من در ۹۹۹ مورد بر تو غلبه کرده باشم و تو تنها در یک مورد بر من غلبه کنی؛ بر من است از ادعای مهدی منتظر بودنم بازگردم و تمام انصار باید دست از پیروی از من بردارند. می‌دانی چرا؟ چون محمد رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم در رؤیای حق به من فرمودند:
    [وإنك أنت المهديّ المنتظر وما جادلك عالِم من القرآن إلا غلبته]
    [ و همانا که تو مهدی منتظری و عالمی نیست که از قرآن با تو مجادله کند و بر او غلبه نکنی].
    لذا اگر تو تنها در یک مورد ؛ آن هم از قرآن عظیم بر من چیره شوی؛ خداوند رؤیای مرا محقق نکردده است و اگر چنین نکنی- که نخواهی کرد- تنها دو راه در برابرت می‌گذارم که سومی ندارد؛ یا از کتاب خدا و سنت حق رسولش پیروی نمایید و یا تابع احادیث شیطان رجیم گردی و خود را هدایت شده به حساب آوری؛ عقلت نسبت به حق بصیر خواهد شد مگر اینکه غرور و تعصب تو را به گناه بکشاند.
    عزیز من؛ والله والله کسانی که ادعا می‌کنند مهدی منتظرند؛ گرفتار مس شیطان رجیم شده‌آند. این حکمت شیطانی است تا زمانی که خداوند مهدی منتظر حق را برانگیخت مردم بگویند: " این هم مانند بقیه کسانی است که قبل از او آمده‌اند".پس بیا و آنچه که درباره اثبات حد سنگ‌سار برای زناکار متأهل داری بیاور. هرطور که می‌خواهی بنویس و هرچقدر می‌خواهی برهان‌های خود را مکتوب کن؛ چون گفتگوی ما مکتوب است من نمی‌توانم کلام تو را قطع کنم. بعد از آنکه تمام دلایلی که برای اثبات حد سنگ‌سار داشتی آوردی؛ امام مهدی ناصر محمد یمانی جوابت را خواهد داد؛ ولی به شرط اینکه یا بعد از روشن شدن حق بیعت خود را علنی کنی و یا بر علیه ناصر محمد یمانی اعلان جنگ کرده و با دانشی که هدایت‌گرتر از علم ناصر محمد یمانی است؛ با سخنی که درست‌تر و هدایت‌گرتر است؛ از حدوددین دفاع کنی. اما اگر بعد از گفتگو عقب نشینی کرده و ساکت بمانی؛ این از جبن و ترس است و بعدها می‌توانیم این نسبت را به تو بدهیم چون از خدا نمی‌ترسی. یا برای ما روشن خواهد شد در راه خدا از هیچ ملامت‌گری هراس نداشته و بیعت خود را دربخش بیعت‌ها اعلان کرده و اهمیتی- به دیگران- نمی‌دهی.
    اما متأسفانه توبرای پیدا کردن حق به سراغ ما نیامده‌ای؛ بلکه آمده‌ای که با شتاب در برابر ناصر محمد یمانی حجت اقامه کنی چون از بیانات قبلی من خبر نداشته و فکر می‌کنی او هم مانند دیگر کسانی است که ادعا می‌کنند مهدی منتظرند و تودر برابرشان حجت اقامه کرده‌ای. هیهان هیهات! به پروردگار زمین و آسمان‌ها قسم که اگر تمام علمای جن و انس جمع شوند و به یاری و کمک هم بشتابند؛ قادر نخواهند بود حتی در یک مورد بر امام مهدی ناصر محمد یمانی غلبه کنند؛ با اینکه من به هیچ وجه از علمای مسلمین نبوده و بالای منابر آنها نرفته‌ام و احدی از آنان هرگز مسئله‌ای از أمور دین خدا را به من نیاموخته است؛ بلکه خداوند معلم من است و با وحی تفهیمی به من می آموزد و این وسوسه شیطان رجیم نیست که در هر آبادی کسی را ممسوس می‌کند...
    این گوی و این میدان؛ این مبارزه با شمشیر نیست بلکه مبارزه با برهان علمی خاموش کننده و برگرفته از آیات محکم قرآن عظیم است تا وقتی درمورد اثبات نفی حکم رجم و اثبات اینکه حکم زنا به حق تازیانه است؛ به سراغ موضوع دوم برویم و این امام مهدی است که موضوع گفتگوها را انتخاب می‌کند؛ و این مواردی است که ما به حق در مورد آنها با شما مخالفیم.
    وسلامٌ على المرسلين، والحمد لله ربّ العالمين..
    أخوكم الإمام المهديّ ناصر محمد اليماني

    اقتباس المشاركة 217830 من موضوع الإمام المهديّ ناصر محمد اليماني يعلن الترحيب بفضيلة الشيخ المحترم عمر الفاروق البكري ..

    - 1 -
    [ لمتابعة رابط المشاركـــة الأصليّة للبيـــان ]
    https://nasser-alyamani.org./showthread.php?p=217823

    الإمام ناصر محمد اليماني
    15 - 05 - 1437 هـ
    24 - 02 - 2016 مـ
    09:24 صباحاً
    ــــــــــــــــــــــــ


    الإمام المهديّ ناصر محمد اليماني يعلن الترحيب بفضيلة الشيخ المحترم عمر الفاروق البكري
    ..

    بسم الله الرحمن الرحيم، والصلاة والسلام على كافة الأنبياء والمرسلين الطّيّبين الطّاهرين وعلى كافة المؤمنين التّابعين في الأولين وفي الآخرين وفي كلّ زمانٍ ومكانٍ إلى يوم الدين لا نفرّق بين أحدٍ من رسله ونحن له مسلمون، أمّا بعد..

    السلام عليكم معشر الأنصار السابقين الأخيار في عصر الحوار من قبل الظهور، السلام علينا وعلى عباد الله الصالحين، وسلام الله ورحمته وبركاته على فضيلة الشيخ المحترم عمر الفاروق البكري، ويرحب به الإمام المهديّ ترحيباً كبيراً وأكرمناه بفتح قسمٍ خاصٍ باسمه في واجهة موقعنا كونه جاء يذود عن حياض الدين باسمه الحقّ وصورته، فأهلاً وسهلاً ومرحباً بحبيبي في الله فضيلة الشيخ المحترم عمر الفاروق البكري، ونِعْمَ العالِم الذي لم يأتِنا باسمٍ مُتخفٍّ مستعارٍ بل باسمه الحقّ وصورته الحقّ، وأمْلَى علينا شروطاً في رسالةٍ خاصةٍ كما يلي:
    اقتباس المشاركة : عمر الفاروق البكري
    بسم الله والصلاة والسلام على رسول الله
    السلام عليكم ورحمة الله وبركاته
    انا عمر الفاروق البكري ادعوك ايها الامام المزعوم للمناظرة ولو اعترفت بك اماماً وصدقتك لآمنت بك ولكني اشك في حقيقتك بالكلية فلذلك لا يمكنني التصديق بك حتى تجيبني عن اسئلتي المتتالية وبشروطي :
    1- ان تكون انت من يجيبني
    2- ان تكون الاجابة صوتا وصورة
    3- ان لا تخرج عن نقطة البحث
    4- عدم مقاطعتي في وقتي كما لا اقاطعك في وقتك
    5- لا اقبل الرسائل الكتابية ولا التسجيلات الصوتية ويمكنك الاعتماد على اي برنامج اتصال للتحدث صوتاً وصورة وهذا رقمي للتحدث عبر برنامج اللاين 00905360562195 ويمكنك التحدث ايضا عبر برنامج سكايبي عبرالحساب التالي moatadel_123

    وبغير ذلك لا يمكنني مناظرتك وتعتبر الدعوة للمناظرة قائمة حتى تلبي مطلبي
    فان ابيت فهذا دليل على كذب مزاعمك ولن اوفر جهداً لتبيان الحقيقة لكل جاهل وسيكون لي حلقات متتالية عن حقيقة مزاعمك على اكثر من وسيلة اعلامية والله من وراء القصد .
    انتهى الاقتباس من عمر الفاروق البكري
    فمن ثمّ نردّ عليه بالحقّ ونقول: قبلنا شرطك رقم واحد أن لا يحاورك إلا الإمام المهديّ ناصر محمد اليماني وكفى بالله شهيداً. وأما شرطك الثاني صوتاً وصورةً فهنا تعطي فرصةً للمقاطعة! وهنا تكمن الحكمة من الحوار كتابيّاً حتى لا تستطيع مقاطعتي ولا أستطيع مقاطعتك ولا التشويش ولا تعكير المزاج، ولذلك الحوار بيني وبينك كتابيّاً. وهل آمنت أنت بالقرآن العظيم لأنّك سمعته منْ فِيِّ محمدٍ رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم بالصوت والصورة، أم اطّلعت عليه كتابيّاً؟ إذا فليس لك حجّة علينا أن ترفض الحوار مكتوباً كون القرآن جاءك مكتوباً فقط، ولم تسمع صوت محمدٍ رسول الله ولم ترَ صورته الحيّة.

    وأمّا الصورة فقبلنا ذلك أن نقوم بتنزيل صورتي بالحقّ وأنت تقوم بتنزيل صورتك بالحقّ من غير غشٍّ ولا خداعٍ، وكفى بالله شهيداً.
    وأما شرطك الثالث بأن لا تخرج عن نقطة البحث حتى تقيم عليَّ الحجّة بالحقّ أو أقيم عليك الحجّة بالحقّ بشرط أن يكون الله وحده هو الحكم بيننا وذلك باستنباط حكم الله المحكم والبيّن من محكم كتابه تنفيذاً لأمر الله في محكم كتابه في قول الله تعالى:
    {وَمَا اخْتَلَفْتُمْ فِيهِ مِن شَيْءٍ فَحُكْمُهُ إِلَى اللَّهِ ۚ ذَٰلِكُمُ اللَّهُ رَبِّي عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ وَإِلَيْهِ أُنِيبُ (10)} صدق الله العظيم [الشورى].

    كون ليس عليك إلا شرطٌ واحدٌ فقط وهو أن تقبل الله حَكَماً بيننا بالحقّ وليس الشيطانَ الرجيم، وأن نتّفق بأنّ القرآن والسُّنة النّبويّة الحقّ جميعهم من عند الله ولا ينطق محمدٌ رسول الله عن الهوى في دين الله، وعلينا تطبيق الناموس من الله ورسوله بأن يتمّ عرض الأحاديث السنّية على الآيات المحكمات البيّنات في القرآن العظيم وأيّ حديثٍ جاء مخالفاً لآيةٍ محكمةٍ في القرآن العظيم فذلك حديثٌ مفترًى من عند غير الله؛ بل من عند الشيطان الرجيم عن طريق أوليائه من شياطين الإنس الذين يُظهرون الإيمان ويبطنون الكفر للصدّ عن الذِّكر المحفوظ من التحريف القرآنَ العظيم. وقال الله تعالى:
    {مَّن يُطِعِ الرَّسُولَ فَقَدْ أَطَاعَ اللَّهَ ۖ وَمَن تَوَلَّىٰ فَمَا أَرْسَلْنَاكَ عَلَيْهِمْ حَفِيظًا (80) وَيَقُولُونَ طَاعَةٌ فَإِذَا بَرَزُوا مِنْ عِندِكَ بَيَّتَ طَائِفَةٌ مِّنْهُمْ غَيْرَ الَّذِي تَقُولُ ۖ وَاللَّهُ يَكْتُبُ مَا يُبَيِّتُونَ ۖ فَأَعْرِضْ عَنْهُمْ وَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ ۚ وَكَفَىٰ بِاللَّهِ وَكِيلًا (81) أَفَلَا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ ۚ وَلَوْ كَانَ مِنْ عِندِ غَيْرِ اللَّهِ لَوَجَدُوا فِيهِ اختلافا كَثِيرًا (82) وَإِذَا جَاءَهُمْ أَمْرٌ مِّنَ الْأَمْنِ أَوِ الْخَوْفِ أَذَاعُوا بِهِ ۖ وَلَوْ رَدُّوهُ إِلَى الرَّسُولِ وَإِلَىٰ أُولِي الْأَمْرِ مِنْهُمْ لَعَلِمَهُ الَّذِينَ يَسْتَنبِطُونَهُ مِنْهُمْ ۗ وَلَوْلَا فَضْلُ اللَّهِ عَلَيْكُمْ وَرَحْمَتُهُ لَاتَّبَعْتُمُ الشَّيْطَانَ إِلَّا قَلِيلًا (83)} صدق الله العظيم [النساء].

    وهذا برهانٌ كافٍ أنّ كتاب الله وسنّة رسوله الحقّ جميعهنّ من عند الله، وأمرَ الله رسوله أن يَتّبعَ قرآنه وبيانه في السُّنة النّبويّة. تصديقاً لقول الله تعالى:
    {فَإِذَا قَرَأْنَاهُ فَاتَّبِعْ قُرْآنَهُ (18) ثُمَّ إِنَّ عَلَيْنَا بَيَانَهُ (19)} صدق الله العظيم [القيامة].

    ولكن الله بيّن لنا أنّها توجد طائفةٌ من المؤمنين منافقون يظهرون الإسلام ويبطنون الكفر والمكر ليصدّوا الناس عن اتّباع قرآنه المُحكم، ولم يعدكم الله بحفظ بيان السُّنة النّبويّة من التحريف والتزييف وأمركم الله باتّباع كتاب الله وبيانه في السُّنة النّبويّة كونهما نورٌ على نورٍ وكلاهما من عند الله، إلا إنّ الله لم يعِدكم بحفظ أحاديث البيان في السُّنة النّبويّة برغم أنّ أحاديث السُّنة النّبويّة التي نطق بها محمدٌ رسول الله هي كذلك من عند الله غير أنّها ليست محفوظةً من التحريف والتزييف، ولذلك أمر الله علماء الأمّة المختلفين في أحاديث السُّنة النّبويّة أن يقوموا بعرضها على آيات الكتاب المحكمات من آيات أمّ الكتاب، وعلّمكم الله أنّ ما جاء من أحاديث البيان مخالفاً لمحكم آيةٍ في القرآن فإنّ ذلك الحديث جاءكم من عند غير الله كون محمد رسول الله لا ينطق عن الهوى في دين الله. ولذلك قال الله تعالى:
    {مَّن يُطِعِ الرَّسُولَ فَقَدْ أَطَاعَ اللَّهَ ۖ وَمَن تَوَلَّىٰ فَمَا أَرْسَلْنَاكَ عَلَيْهِمْ حَفِيظًا (80) وَيَقُولُونَ طَاعَةٌ فَإِذَا بَرَزُوا مِنْ عِندِكَ بَيَّتَ طَائِفَةٌ مِّنْهُمْ غَيْرَ الَّذِي تَقُولُ ۖ وَاللَّهُ يَكْتُبُ مَا يُبَيِّتُونَ ۖ فَأَعْرِضْ عَنْهُمْ وَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ ۚ وَكَفَىٰ بِاللَّهِ وَكِيلًا (81) أَفَلَا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ ۚ وَلَوْ كَانَ مِنْ عِندِ غَيْرِ اللَّهِ لَوَجَدُوا فِيهِ اختلافا كَثِيرًا (82)} صدق الله العظيم [النساء]، بمعنى أنّ ما وجدتم من الأحاديث التي قيل أنها مرويّةٌ عن النّبي غير أنّ الحديث جاء مخالفاً لمحكم آيةٍ في القرآن العظيم فهنا أمركم الله أن تعتصموا بالآية المحكمة وتنبذوا الحديث الذي جاء مخالفاً لها وراء ظهوركم كون القرآن هو البرهان المحفوظ للناس من الرحمن. تصديقاً لقول الله تعالى: {يَا أَيُّهَا النَّاسُ قَدْ جَاءَكُم بُرْهَانٌ مِّن رَّبِّكُمْ وَأَنزَلْنَا إِلَيْكُمْ نُورًا مُّبِينًا (174) فَأَمَّا الَّذِينَ آمَنُوا بِاللَّهِ وَاعْتَصَمُوا بِهِ فَسَيُدْخِلُهُمْ فِي رَحْمَةٍ مِّنْهُ وَفَضْلٍ وَيَهْدِيهِمْ إِلَيْهِ صِرَاطًا مُّسْتَقِيمًا (175)} صدق الله العظيم [النساء].

    وإنما أمركم بالاعتصام بحبل الله القرآن العظيم حين يأتي ما يخالف لمحكمه سواءً في أحاديث السُّنة النّبويّة أو التوراة أو الإنجيل كون كتاب التوراة والإنجيل كذلك لم يعِدكم الله بعدم تحريفها وتزييفها كما حرّفوا في الكتب السابقة أنّ المسيح عيسى ابن مريم أفتى أنّه إلهٌ معبودٌ وأمَّه، وآخرون قالوا ولد الله. ولذلك قال الله تعالى:
    {وَإِنَّ مِنْهُمْ لَفَرِيقًا يَلْوُونَ أَلْسِنَتَهُم بِالْكِتَابِ لِتَحْسَبُوهُ مِنَ الْكِتَابِ وَمَا هُوَ مِنَ الْكِتَابِ وَيَقُولُونَ هُوَ مِنْ عِندِ اللَّهِ وَمَا هُوَ مِنْ عِندِ اللَّهِ وَيَقُولُونَ عَلَى اللَّهِ الْكَذِبَ وَهُمْ يَعْلَمُونَ (78) مَا كَانَ لِبَشَرٍ أَن يُؤْتِيَهُ اللَّهُ الْكِتَابَ وَالْحُكْمَ وَالنُّبُوَّةَ ثُمَّ يَقُولَ لِلنَّاسِ كُونُوا عِبَادًا لِّي مِن دُونِ اللَّهِ وَلَٰكِن كُونُوا رَبَّانِيِّينَ بِمَا كُنتُمْ تُعَلِّمُونَ الْكِتَابَ وَبِمَا كُنتُمْ تَدْرُسُونَ (79) وَلَا يَأْمُرَكُمْ أَن تَتَّخِذُوا الْمَلَائِكَةَ وَالنَّبِيِّينَ أَرْبَابًا ۗ أَيَأْمُرُكُم بِالْكُفْرِ بَعْدَ إِذْ أَنتُم مُّسْلِمُونَ (80) وَإِذْ أَخَذَ اللَّهُ مِيثَاقَ النَّبِيِّينَ لَمَا آتَيْتُكُم مِّن كِتَابٍ وَحِكْمَةٍ ثُمَّ جَاءَكُمْ رَسُولٌ مُّصَدِّقٌ لِّمَا مَعَكُمْ لَتُؤْمِنُنَّ بِهِ وَلَتَنصُرُنَّهُ ۚ قَالَ أَأَقْرَرْتُمْ وَأَخَذْتُمْ عَلَىٰ ذَٰلِكُمْ إِصْرِي ۖ قَالُوا أَقْرَرْنَا ۚ قَالَ فَاشْهَدُوا وَأَنَا مَعَكُم مِّنَ الشَّاهِدِينَ (81) فَمَن تَوَلَّىٰ بَعْدَ ذَٰلِكَ فَأُولَٰئِكَ هُمُ الْفَاسِقُونَ (82) أَفَغَيْرَ دِينِ اللَّهِ يَبْغُونَ وَلَهُ أَسْلَمَ مَن فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ طَوْعًا وَكَرْهًا وَإِلَيْهِ يُرْجَعُونَ (83)} صدق الله العظيم [آل عمران].

    بمعنى أنّه يوجد اختلافٌ بين بني إسرائيل في كتبهم المقدّسة وهي التوراة والإنجيل بسبب افتراء شياطين الإنس كما تُعَلِّمُهم شياطينُ الجنّ، ولكنّ الله جعل القرآن العظيم المحفوظ من التحريف هو المهيمن عليهم في الحكم، وحَكَمَ الله أنّ ما جاء مخالفاً لمحكم القرآن سواء في التوراة أو الإنجيل فلْيعلم الناسُ أنّ ذلك مفترى على الله ورسله. ولذلك قال الله تعالى:
    {وَإِنَّ رَبَّكَ لَذُو فَضْلٍ عَلَى النَّاسِ وَلَٰكِنَّ أَكْثَرَهُمْ لَا يَشْكُرُونَ (73) وَإِنَّ رَبَّكَ لَيَعْلَمُ مَا تُكِنُّ صُدُورُهُمْ وَمَا يُعْلِنُونَ (74) وَمَا مِنْ غَائِبَةٍ فِي السَّمَاءِ وَالْأَرْضِ إِلَّا فِي كِتَابٍ مُّبِينٍ (75) إِنَّ هَٰذَا الْقُرْآنَ يَقُصُّ عَلَىٰ بَنِي إِسْرَائِيلَ أَكْثَرَ الَّذِي هُمْ فِيهِ يَخْتَلِفُونَ (76)} صدق الله العظيم [النمل].

    ولذلك أمر الله محمداً عبده ورسوله أن يدعو الطائفتين إلى الاحتكام إلى محكم كتاب الله القرآن العظيم بشرط أنّ ما جاء يخالف لمحكم القرآن العظيم فهو باطلٌ مفترى على الله ورسله. تصديقاً لقول الله تعالى:
    {أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ أُوتُوا نَصِيبًا مِّنَ الْكِتَابِ يُدْعَوْنَ إِلَىٰ كِتَابِ اللَّهِ لِيَحْكُمَ بَيْنَهُمْ ثُمَّ يَتَوَلَّىٰ فَرِيقٌ مِّنْهُمْ وَهُم مُّعْرِضُونَ (23)} صدق الله العظيم [آل عمران].

    لأنّ القرآن جعله الله الحكم والمهيمن على التوراة والإنجيل. تصديقاً لقول الله تعالى:
    {إِنَّ هَٰذَا الْقُرْآنَ يَقُصُّ عَلَىٰ بَنِي إِسْرَائِيلَ أَكْثَرَ الَّذِي هُمْ فِيهِ يَخْتَلِفُونَ (76)} صدق الله العظيم [النمل].

    وتصديقاً لقول الله تعالى:
    {وَأَنزَلْنَا إِلَيْكَ الْكِتَابَ بِالحقّ مُصَدِّقًا لِّمَا بَيْنَ يَدَيْهِ مِنَ الْكِتَابِ وَمُهَيْمِنًا عَلَيْهِ ۖ فَاحْكُم بَيْنَهُم بِمَا أَنزَلَ اللَّهُ ۖ وَلَا تَتَّبِعْ أَهْوَاءَهُمْ عَمَّا جَاءَكَ مِنَ الْحَقّ} صدق الله العظيم [المائدة:48].

    وحربُ الذين كفروا من اليهود والنصارى والمشركين كانت مركزةً على القرآن، ولذلك قال الله تعالى:
    {وَقَالَ الَّذِينَ كَفَرُوا لَا تَسْمَعُوا لِهَٰذَا الْقُرْآنِ وَالْغَوْا فِيهِ لَعَلَّكُمْ تَغْلِبُونَ (26)} صدق الله العظيم [فصلت]. كونهم لا يغلبون المسلمين فيعودون بهم إلى الشرك إلا أن يصدّوهم عن اتّباع هذا القرآن العظيم.

    وأمّا طائفة أخرى من معشر اليهود ففكّروا في طريقةٍ أخرى، وقالوا: "سوف نؤمن به ولو يوماً أوّل النهار ونكفر به آخر النهار بحجّة أنّه تبيّن لنا أنّه مزيفٌ وأنّنا لسنا أعداءً له لو تبيّن لنا أنه من عند الله". ولذلك قال الله تعالى:
    {وَقَالَت طَّائِفَةٌ مِّنْ أَهْلِ الْكِتَابِ آمِنُوا بِالَّذِي أُنزِلَ عَلَى الَّذِينَ آمَنُوا وَجْهَ النَّهَارِ وَاكْفُرُوا آخِرَهُ لَعَلَّهُمْ يَرْجِعُونَ (72)} صدق الله العظيم [آل عمران].

    فكانت كلّ طائفةٍ تتخذ طريقةً للصدّ عن اتّباع القرآن العظيم، ولكنّ أخطرهم هم المنافقون الذين لم يَعْلَمهم محمدٌ رسول الله ولا يعلم بهم إلا الله كونهم يتظاهرون بالإيمان والخشوع ولا يغيبون عن محاضرةٍ للنبيّ عليه الصلاة والسلام، وذلك حتى يصدّقهم المسلمون فيكونون من رواة الحديث النبويّ كونهم لا يغيبون عن محاضرةٍ واحدةٍ. ولذلك قال الله تعالى:
    {وَمِمَّنْ حَوْلَكُم مِّنَ الْأَعْرَابِ مُنَافِقُونَ ۖ وَمِنْ أَهْلِ الْمَدِينَةِ ۖ مَرَدُوا عَلَى النِّفَاقِ لَا تَعْلَمُهُمْ ۖ نَحْنُ نَعْلَمُهُمْ ۚ سَنُعَذِّبُهُم مَّرَّتَيْنِ ثُمَّ يُرَدُّونَ إِلَىٰ عَذَابٍ عَظِيمٍ (101)} صدق الله العظيم [التوبة].

    وهؤلاء هم من أخطر شياطين البشر يتّقنون التمثيل بدقةٍ ولا يقولون كلمة باطلٍ واحدةٍ في مجلس النبيّ؛ بل يتكلمون بالحقّ بما لديهم في التوراة حتى حيّروا شياطين الجنّ الذين قيّضهم الله لهم في أجسادهم فظنّ شياطين الجنّ أنّهم فعلاً آمنوا قلباً وقالباً. ولذلك قال الله تعالى:
    {وَإِذَا لَقُوا الَّذِينَ آمَنُوا قَالُوا آمَنَّا وَإِذَا خَلَوْا إِلَىٰ شَيَاطِينِهِمْ قَالُوا إِنَّا مَعَكُمْ إِنَّمَا نَحْنُ مُسْتَهْزِئُونَ (14) اللَّهُ يَسْتَهْزِئُ بِهِمْ وَيَمُدُّهُمْ فِي طُغْيَانِهِمْ يَعْمَهُونَ (15) أُولَٰئِكَ الَّذِينَ اشْتَرَوُا الضَّلَالَةَ بِالْهُدَىٰ فَمَا رَبِحَت تِّجَارَتُهُمْ وَمَا كَانُوا مُهْتَدِينَ (16)} صدق الله العظيم [البقرة].

    وهؤلاء لم يكُن معروفاً نسبهم أنّهم من اليهود ولا حتى النبيّ يعرف! ولذلك لم يَحْذرهم الصحابة وأخذوا عنهم كثيراً من أحاديث الباطل التي تخالف لمحكم القرآن العظيم، وكانوا يدّعون أنّهم من أعراب الجزيرة العربيّة وليسوا من اليهود. ولذلك قال الله تعالى:
    {وَمِمَّنْ حَوْلَكُم مِّنَ الْأَعْرَابِ مُنَافِقُونَ ۖ وَمِنْ أَهْلِ الْمَدِينَةِ ۖ مَرَدُوا عَلَى النِّفَاقِ لَا تَعْلَمُهُمْ ۖ نَحْنُ نَعْلَمُهُمْ ۚ سَنُعَذِّبُهُم مَّرَّتَيْنِ ثُمَّ يُرَدُّونَ إِلَىٰ عَذَابٍ عَظِيمٍ (101)} صدق الله العظيم [التوبة].

    وعلى كل حالٍ يا فضيلة الشيخ المحترم ليس للإمام المهديّ ناصر محمد اليماني غير شرطٍ واحدٍ فقط وهو أن يكون محكم القرآن العظيم هو المرجع لما اختلفنا فيه نقطةً نقطةً، ونبدأُها بنفي حدّ الرجم للزاني المتزوج والمتزوجة وأنه مائة جلدةٍ فقط للزاني المتزوج وغير المتزوج. وأعدك أن لن نخرج عن هذه النقطة حتى تقيم علينا الحجّة أو نقيم عليك الحجّة ومن محكم القرآن العظيم، كوني أعلم أنك من الذين يوقنون بحدّ الرجم ولا تظنّ أنّ أحداً سوف يزحزحك عن هذا الحكم بأنّه باطلٌ مفترى، ولكنك سوف تتفاجأ بما لم تكن تحتسب من سلطان العلم ومن محكم القرآن العظيم، بشرط أن يكون سلطان العلم بيِّناً لعلماء الأمّة وعامة المسلمين ويصدّقه كلّ عاقلٍ ذو لسانٍ عربيٍّ من شدّة وضوحه في محكم القرآن العظيم.

    ويا حبيبي في الله فضيلة الشيخ البكري، إنك تظنّ أنّ ناصر محمد اليماني ليس إلا كمثل مدّعيّ المهديّة من قبله وأنّ أمره هينٌ، وتظنّ أنك سوف تغلبه في كل النقاط، فوالله ثمّ والله لا ولن تستطيع أن تقيم الحجّة على الإمام المهديّ ولو في نقطةٍ واحدةٍ، وأشهد الله وكافة الأنصار السابقين الأخيار لئن غلبتني في نقطةٍ واحدةٍ فقط وغلبتك في 999 نقطة فإنّ عليّ التراجع بأنّني المهديّ المنتظر وأنّ على الأنصار التراجع عن اتّباعي. وهل تدري لماذا؟ كون محمد رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم قال لي في الرؤيا الحقّ:
    [وإنك أنت المهديّ المنتظر وما جادلك عالِم من القرآن إلا غلبته]
    انتهى ..

    إذاً؛ إذا غلبتني ولو في نقطةٍ واحدةٍ فقط ومن القرآن العظيم فهنا لم يصدقني الله الرؤيا بالحقّ، وإن لم تفعل ولن تفعل فسوف أجعلك بين خيارين اثنين لا ثالث لهما، فإمّا أن تتّبع كتاب الله وسنّة رسوله الحقّ وإمّا أن تتّبع أحاديث الشيطان الرجيم وتحسب نفسك لمن المهتدين، غير أنّ عقلك سوف يبصر الحقّ إلا أن تأخذك العزّة بالإثم.

    ويا حبيبي في الله، والله ثمّ والله لا يدّعي ويعلن أنّه المهديّ المنتظر إلا كلّ من يتخبطه مسّ شيطانٍ رجيمٍ، والحكمة الشيطانية من ذلك هي حتى إذا بعث الله المهديّ المنتظر الحقّ فتقولون: "إنْ هو إلا كمثل الذين سبقوه". فهيا ائْتِ بما لديك لإثبات حدّ الرجم لزناة المتزوجين، واكتب على كيفك وائْتِ بالبرهان كيف تشاء فلن أستطيع مقاطعتك كونه حوارٌ كتابيٌّ، فحتى إذا أنهيتَ ما لديك لإثبات حّد الرجم فمن ثمّ يأتي ردّ الإمام المهديّ ناصر محمد اليماني، ولكن بشرط أن يكون لك موقفٌ إمّا تعلن بيعتك بعدما يتبيّن لك أنه الحقّ أو تعلن الحرب على ناصر محمد اليماني فتذود عن حياض الدين بعلمٍ أهدى من علم ناصر محمد اليماني وأصدق قيلاً وأهدى سبيلاً. وإمّا أن تنسحب من بعد الحوار فتسكت فهذا جبنٌ ونستطيع أن نصفك بعدها بأنك لا تخاف من الله. أو يتبيّن لنا أنك من الذين لا يخافون في الله لومة لائم وتعلن بيعتك في قسم البيعة ولا تبالي.

    ولكن للأسف إنك لم تأتِنا لتبحث عن الحقّ بل جئتنا مشمِّراً لإقامة الحجّة على ناصر محمد اليماني، وذلك لأنّك أصلاً لم تطّلع من قبل على بيانات ناصر محمد اليماني وتظنّ أنه ليس إلا كمثل الذين أقمت عليهم الحجّة من قبل ممن يدّعون شخصية المهديّ المنتظر. وهيهات هيهات! وربّ الأرض والسماوات لو اجتمع كافة علماء الجنّ والإنس ليغلبوا الإمام المهديّ ناصر محمد اليماني ولو في نقطةٍ واحدةٍ فإنّهم لا يستطيعون جميعاً ولو كان بعضهم لبعضٍ ظهيراً ونصيراً، برغم أنّي ما كنت قط من علماء المسلمين وما صعدت على منابرهم، وما قط علمني أحدٌ منهم مسألةً في دين الله؛ بل الله هو معلمي بوحي التفهيم وليست وسوسة شيطانٍ رجيمٍ كما يفعل الممسوسون في كلّ قريةٍ.

    وهذا الميدان وهذا الفرس، والمبارزة ليست بالسيف بل بسلطان العلم الملجم من محكم القرآن العظيم، حتى إذا انتهينا من إثبات نفي حدّ الرجم وإثبات حدّ الجلد بالحقّ ننتقل إلى نقطةٍ ثانيةٍ، والإمام المهديّ هو من سوف يختار نقاط الحوار وهنّ كلّ الذي أخالفكم فيه بالحقّ.

    وسلامٌ على المرسلين، والحمد لله ربّ العالمين..
    أخوكم؛ الإمام المهديّ ناصر محمد اليماني.
    _______________
    اضغط هنا لقراءة البيان المقتبس..


  2. افتراضي { الَّذِينَ يُجَادِلُونَ فِي آيَاتِ اللَّهِ بِغَيْرِ سُلْطَانٍ أَتَاهُمْ ۖ كَبُرَ مَقْتًا عِنْدَ اللَّهِ وَعِنْدَ الَّذِينَ آمَنُوا ۚ كَذَٰلِكَ يَطْبَعُ اللَّهُ عَلَىٰ كُلِّ قَلْبِ مُتَكَبِّرٍ جَبَّارٍ } صـدق الله العظيـم ..

    - 2 -
    الإمام ناصر محمد اليماني
    25 - 05 - 1437 هـ
    05 - 03 - 2016 مـ

    ۱۵- اسفند - ۱۳۹۴ ه.ش.
    06:51 صبـــاحاً
    ــــــــــــــــــــــــ



    { الَّذِينَ يُجَادِلُونَ فِي آيَاتِ اللَّهِ بِغَيْرِ سُلْطَانٍ أَتَاهُمْ ۖ كَبُرَ مَقْتًا عِنْدَ اللَّهِ وَعِنْدَ الَّذِينَ آمَنُوا ۚ كَذَٰلِكَ يَطْبَعُ اللَّهُ عَلَىٰ كُلِّ قَلْبِ مُتَكَبِّرٍ جَبَّارٍ } صـدق الله العظيـم ..

    بِسْم الله الرحمن الرحيم والصلاة والسلام على كافة الأنبياء والمرسلين من أوّلهم الى خاتمهم محمد رسول الله صلى الله عليه وآله الطيبين وجميع المؤمنين في كلّ زمانٍ ومكانٍ الى يوم الدين، لا نفرّق بين أحدٍ من رسله ونحن له مسلمون، أمّا بعد..
    السلام عليكم معشر الأنصار السابقين الأخيار، السلام علينا وعلى عُبَّاد الله الصالحين، احساس می کنم خداوند به قلب انصار مؤمن خشم شدیدی نسبت به شیخ فاضل عمرالبکری نازل نموده است. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
    ‏ {الَّذِينَ يُجَادِلُونَ فِي آيَاتِ اللَّهِ بِغَيْرِ سُلْطَانٍ أَتَاهُمْ كَبُرَ مَقْتًا عِندَ اللَّهِ وَعِندَ الَّذِينَ آمَنُوا كَذَٰلِكَ يَطْبَعُ اللَّهُ عَلَىٰ كُلِّ قَلْبِ مُتَكَبِّرٍ جَبَّارٍ ‎﴿٣٥﴾‏} صدق الله العظيم [غافر].
    سخن شیخ عمر، به شدت مهدی منتظر ناصر محمد را متعجب کرده است. او می‌گوید:" أولا می‌خواهم قبل از اینکه دلیل علمی برای حرام و حلال دین خدا بیاوری بدانم تو مهدی منتظری" مهدی منتظر ناصر محمد یمانی در پاسخ عمر می‌گوید: آیا منتظرید مهدی منتظری بیاید که روی پیشانی‌اش نوشته شده باشد مهدی منتظر؟! یا چه؟ زمانی که مهدی منتظر حق در زمان مقدر شده در کتاب مسطور بیاید، چگونه می‌خواهید او را بشناسید؟ آیا عکس شش در چهار از او دارید! تو می‌خواهی صفاتی برای او قائل شوی تا به واسطه آنها علما او را بشناسند؛ چهره‌ای واضح و نیکو با چشمانی با مژگانی سیاه با قامتی متوسط و جسمی پر...
    پس حجت حق برایت آورده و می‌گوییم: چند نفر از مسلمانان چهره واضح و نیکودارند؟ چند نفر در دنیا قامت و وزن متوسطی دارند؟ اگر خداوند دانشی بیش از همه علمای امت درباره کتاب خود به او عطا نکرده باشد؛ چگونه می‌خواهید او را بشناسید؟ هیچ عالمی در أمور حلال و حرام با او مجادله نمی‌کند مگر اینکه امام مهدی حق با برهان علمی خود او را خاموش سازد و در موارد اختلافات دینی که دچار آن شده‌اید حکم نماید؛ اختلافاتی که شما را به گروه‌ها و فرقه‌های گوناگون تقسیم کرده و هر گروه هم به داشته‌های خود دلخوشند. خداوند به واسطه او صف شما را یکی و متحد کرده و اختلاف و ناتوانی شما را مرتفع ساخته و به اذن خداوند به امتی واحد تبدیل خواهید شد که در صراط مستقیم قرار داشته و از کتاب خداوند قرآن عظیم و سنت حق نبوی-که بر خلاف آیات محکم قرآن عظیم نباشد- پیروی می‌کنید و شما را به مسیر اولیه نبوت باز می‌گرداند تا دیگر این سنی نباشد و آن دیگری شیعه. یا مگر معتقدید که دین خود را فرقه فرقه نکرده و خون هم دیگر را نمی‌ریزید؟ و همه گروه‌ها خود را هدایت شده و باقی را گمراه می‌دانند و به داشته‌های خود خشنود هستند در حالی که برهان‌های علمی آنها از نزد شیطان رجیم آمده و برخلاف آیات محکم قرآن عظیم است. شما هم خود را گمراه کرده‌اید وهم امتتان را. وحال این مهدی منتظر حق پروردگارتان است که خداوند به عنوان رحمتی بر جهانیان او را برانگیخته است.
    ولی ای مرد به خداوند قسم؛ به خداوند قسم تا زمانی که به حکم خداوند که در آیات محکم قرآن عظیم- کتابی که تصور می‌کنید به آن ایمان دارید- آمده است راضی نباشید؛ نمی‌توانم برای‌تان حجت بیاورم. اما شما این قرآن را بدون آنکه بفهمید و در آن تدبر کنید؛ تنها از حفظ کرده‌اید و مانند چهارپایی شده‌اید که نمی‌داند بارش چیست و چه بر پشت خود حمل می‌کند!
    ای مرد آیا در وصف مهدی منتظر ناصر محمد یمانی می‌گویی که او هم مثل سایر کسانی است که ادعای مهدویت می‌کنند؟ هیهات هیهات ... خردمندان تفاوت بسیارزیادی می‌بینند؛ مانند تفاوت الاغ با شتر. چون میان او با علمای امت و عامه مسلمین از نظر دانش و برهان علمی آشکارش تفاوت زیادی هست. یا هر یک از گروه‌های شما بدون تدبر و اندیشه می‌خواهند خداوند مهدی منتظر را موافق خواسته‌های آنان برانگیزد تا برهان‌های علمی باطلی که در نزد آنهاست و باعث خشنودی ایشان، را تصدیق نماید؟ برهان علمی شما از نزد خدا نیست. از کسانی است که ندانسته به خداوند نسبت می‌دهند؛ آیا فکر نمی‌کنید؟
    ای مرد؛ چرا می‌خواهی مهدی منتظر حق جز این به شما بگوید که : ((قال الله تعالى وقال رسوله صلى الله عليه وآله وسلم))؟
    خداوند مهدی منتظر را با وحی جدیدی نمی‌فرستد که تو مرا ملزم به رعایت شروط سخیف خود می‌کنی؛ آیا مجادله من از شما با چیزی غیر از قرآن عظیم است؟ آیا ما این کتاب را برای شما به تفصیل بیان نمی‌کنیم؟ خواهید دید که به حق در برابرت حجت آورده و حد رجم ( سنگسار )شما را درهم خواهم کوبید؛ حدی باطلی که باعث زشت جلوه داده شدن دین اسلام شده است و از آیات محکم کتاب خداوند ثابت می‌کنیم که حد زنا برای متأهل و مجرد تنها صد ضربه تازیانه است. صادقانه و به دور از هرگونه دروغ به تو به حق وعده می‌دهم که به اذن خداوند از آیات محکم قرآن عظیم در برابرت حجت خواهم آورد و تو می‌دانی این وسیله-اینترنت - نعمت است تا بدون سفر و جابجایی و با آرامش و فراغ بال بتوان در برابر هر حجتی؛ حجت آورد مگر اینکه تو به قرآن عظیمی که من حجت‌هایم را از آن می‌آورم ایمان نداشته باشی.ولی تو می‌خواهی گفتگو آن طور که تو می‌خواهی باشد.

    ای مرد بین من و تو چیزی جز کلام خدا نخواهد بود و وحی جدیدی در کار نیست؛ بلکه از آیات محکم قرآن مجید حجت می‌آوریم به شرط آنکه توافق کنیم گفتگو بر این اساس باشد که آیات محکم قرآن عظیم حق و هر چه که مخالف قرآن عظیم باشد باطل و دروغ است.
    پس با حد رجم آغاز خواهیم کرد و تو هم اهل گفتگو باش و مانند مردان عالم و محترم رفتار کن و سفیهانه با سب و شتم سخن مگو. والله والله که تا زمانی که دلیل و برهان علمی‌ات هدایتگرتر از برهان علمی ناصر محمد یمانی نباشد؛ نمی‌توانی انصار حق مرا از پیروی از من بازداری. سبحان الله والله که نمی‌توانی! و چه سخنی راست‌تر از کلام خداوند است؟
    ای عمر؛ کوکب عذاب -سقر- نزدیک شده است و شما هم چنان در شک و تردیدتان سرگردانید! ای مرد؛ ما برای تو وزن و مقام و احترام قائل شدیم و امر کردیم در پایگاه اصلی‌مان صفحه جدیدی برایت باز شود. اگر تو هم کریمی پس با ادب و احترام مرا گرامی بدار و اگر لئیمی به خودت مربوط است. والله که من به اندازه مویی از آیات محکم کتاب خدا قرآن عظیم منحرف نمی‌شوم و تو هم اصرار داری که به اندازه مویی از تصمیمت برای دیدن من بازنمی‌گردی! ایا مهدی منتظر را عبادت می‌کنی یا خداوند واحد قهار را؟
    عمر هم چنین می‌گوید:" کسی به نام ناصر محمد یمانی که ادعا می‌کند مهدی منتظر است وجود ندارد؛ بلکه اینها گروهی هستند که می خواهند ما را از دین‌مان بازدارند".سبحان الله! به خدا قسم که دوستت در سوریه ( منظور عدنان ابراهیم است) همین سخن را گفته است؛ او همانی است که تو در بیانت به او با لفظ زندیق ناسزا گفته‌ای؛ اما سخن شما مانند هم است و قلب‌تان با هم شباهت دارد. در هر حال منتظر بیان رد حد رجم باش و ما آن را به تفصیل بیان خواهیم کرد و بر دانش انصار خواهیم افزود.
    ولی تو چه خواهی کرد؛ آیا در برابر برهان علمی که مانند شمشیری بران تمام احادیث دروغی که در سنت نبوی به خدا و رسولش نسبت داده شده نابود خواهد کرد تاب میآوری؟ -ما به اذن خدا از احادیث حق سنت نبوی دفاع می‌کنیم تا آن را از احادیثی که با دورغ و بهتان و تحریف وارد آن شده است مطهر و پاک سازیم..- یا فرار کرده و دیگر باز نمی‌گردی؟ ما حکم فرار برایت صادر نمی‌کنیم مگر اینکه زمانی طولانی بگذرد و تو دیگر به پایگاه ما نیایی.
    ما هم چنان خشم خود را فرومی‌خوریم و صبر جمیل در پیش می‌گیریم؛ ودر مورد اوصافی که ازامام مهدی منتظر ناصر کرده‌ای، از خداوند یاری می‌طلبیم. ای عمر؛ مردم بعد از ظهور به تو چه خواهند گفت؟ آیا تو را سب کننده مهدی منتظر می‌نامند؟ ای مرد چرا این قدر تو را خشمگین کرده‌ایم؟ بین و من و تو خونی وجود ندارد که این قدر قلبت از حقد و غضب نسبت به ما پر است؛ عمر این به کارت نمی‌اید تا از غیظت نمیری؛ حجت را با حجت جواب بده وسلامٌ على المرسلين، والحمد لله ربّ العالمين.
    أخوكم الإمام المهديّ ناصر محمد اليماني.


    اقتباس المشاركة 218756 من موضوع الإمام المهديّ ناصر محمد اليماني يعلن الترحيب بفضيلة الشيخ المحترم عمر الفاروق البكري ..

    - 2 -
    https://nasser-alyamani.org./showthread.php?p=218751

    الإمام ناصر محمد اليماني
    25 - 05 - 1437 هـ
    05 - 03 - 2016 مـ
    06:51 صبـــاحاً
    ــــــــــــــــــــــــ


    { الَّذِينَ يُجَادِلُونَ فِي آيَاتِ اللَّهِ بِغَيْرِ سُلْطَانٍ أَتَاهُمْ ۖ كَبُرَ مَقْتًا عِنْدَ اللَّهِ وَعِنْدَ الَّذِينَ آمَنُوا ۚ كَذَٰلِكَ يَطْبَعُ اللَّهُ عَلَىٰ كُلِّ قَلْبِ مُتَكَبِّرٍ جَبَّارٍ }
    صـــــدق الله العظيــــــم ..



    بِسْم الله الرحمن الرحيم، والصلاة والسلام على كافة الأنبياء والمرسلين من أوّلهم الى خاتمهم محمد رسول الله صلى الله عليه وآله الطّيّبين وجميع المؤمنين في كلّ زمانٍ ومكانٍ إلى يوم الدين، لا نفرّق بين أحدٍ من رسله ونحن له مسلمون، أمّا بعد..

    السلام عليكم معشر الأنصار السابقين الأخيار، السلام علينا وعلى عُبَّاد الله الصالحين..
    وأشعر أنّ الله قد أنزل في قلوب المؤمنين الأنصار مقتاً كبيراً لفضيلة الشيخ عمر البكري. تصديقاً لقول الله تعالى:
    {الَّذِينَ يُجَادِلُونَ فِي آيَاتِ اللَّهِ بِغَيْرِ سُلْطَانٍ أَتَاهُمْ ۖ كَبُرَ مَقْتًا عِنْدَ اللَّهِ وَعِنْدَ الَّذِينَ آمَنُوا ۚ كَذَٰلِكَ يَطْبَعُ اللَّهُ عَلَىٰ كُلِّ قَلْبِ مُتَكَبِّرٍ جَبَّارٍ} صدق الله العظيم [غافر:35].

    فلَكَم يتعجّب المهديّ المنتظَر ناصر محمد من قول الشيخ عمر أنّه يقول: "أولاً أريد أن أعلم أنّك أنت المهديّ المنتظَر الحقّ من قبل سلطان العلم في الحلال والحرام في دين الله". فمن ثمّ يردّ المهديّ المنتظَر ناصر محمد على عمر ونقول: فهل تنتظرون مهديّاً منتظراً مكتوباً على جبينه المهديّ المنتظَر! أم ماذا؟ وكيف تعرفون المهديّ المنتظَر الحقّ إذا جاءكم بقدرٍ مقدورٍ في الكتاب المسطور؟ فهل لديكم صورةً له أربعة في ستة؟ إنّك تريد أن تجعل له أوصافاً يعرفه بها العلماء؛ فإنّ وجهه أبلجاً مدرجاً مكحل العينين متوسطاً في الطول مليء الجسم.

    فمن ثمّ نقيم عليك الحجّة بالحقّ ونقول: فكم من المسلمين وجهه أبلجٌ مدرجٌ؟ وكم في العالمين مليء جسمه متوسط السمنة؟ فكيف تعلمون أيّهم المهديّ المنتظَر ما لم يزِده الله عليكم بسطةً في علم الكتاب على كافة علماء الأمّة؟ فلا يجادله عالِمٌ في مسائل الحلال والحرام إلا ألجمه الإمام المهديّ الحقّ بسلطان العلم إلجاماً حتى يحكم بينكم فيما كُنتُم فيه تختلفون في الدين من بعد أن فرّقتم دينكم إلى شيعٍ وأحزابٍ وكلّ حزبٍ بما لديهم فرحون، فيوحّد به الله صفّكم فيجمع الله به شملكم فيجعلكم بإذن الله أمّةً واحدةً على صراطٍ مستقيمٍ تتبعون كتاب الله القرآن العظيم والسُّنة النّبويّة الحقّ التي لا تخالف لمحكم القرآن العظيم، فيعيدكم إلى منهاج النّبوّة الأولى، فلا هذا سُنّي ولا هذا شيعي. أم إنّكم ترون أنكم لم تقسّموا دينكم إلى شيعٍ وأحزابٍ وتسفكون دماء بعضكم بعضاً؟ وتحسب كلّ طائفةٍ منكم أنّهم هم الذين على الهدى والباقون على الضلالة، وكلّ حزبٍ بما لديهم فرحون بسلطان علم الشيطان الرجيم المخالف لمحكم القرآن العظيم، وأضللتم أنفسكم وأضللتم أمّتكم. فها هو المهديّ المنتظَر الحقّ من ربكم ابتعثه الله رحمةً للعالمين.

    ولكن يا رجل، فوالله ثمّ والله لا أستطيع إقامة الحجّة عليكم حتى ترضوا بحكم الله آتيكم به من محكم القرآن العظيم الذي تزعمون أنّكم به مؤمنون؛ بل وتحفظونه عن ظهر قلبٍ من غير فهمٍ ولا تدبّرٍ فأصبحتم كمثل الحمار يحمل الأسفار في وعاءٍ على ظهره ولكنه لا يفهم ماذا يحمل على ظهره!

    ويا رجل، فهل تمثل المهديّ المنتظَر ناصر محمد اليماني فتقول إن هو الا كمثل الذين يدّعون شخصيّة المهديّ المنتظَر؟ وهيهات هيهات.. فالفرق كبيرٌ عند أولي الألباب يَرَونه كالفرق بين الحمير والبعير بسبب الفرق الكبير في سلطان العلم المبين لعلماء الأمّة وعامة المسلمين، أم إنّكم لا تعقلون وتريد كلّ طائفةٍ منكم أن يبعث الله المهديّ المنتظَر موافقاً لأهوائها ومصدقاً لما لديها من سلطان العلم الباطل المفترى الذي أنتم به فرحون؟ وهو سلطان علمٍ جاءكم من عند غير الله ومن الذين يقولون على الله ما لا يعلمون، أفلا تعقلون؟

    وَيَا رجل، ماذا تريد أن يقول لكم المهديّ المنتظَر الحقّ إلا: ((قال الله تعالى وقال رسوله صلى الله عليه وآله وسلم))؟..
    ولم يبعث الله المهديّ المنتظَر بوحيٍ جديدٍ حتى تُلزمني بشروطك السخيفة، فهل جادلتكم من غير القرآن العظيم؟ ونفصّله بإذن الله تفصيلاً، كما سوف نقيم عليك الحجّة بالحقّ فننسف حدّ الرجم نسفاً الذي شوّهتم به دين الإسلام، ونثبت حدّ الزنى من محكم كتاب الله أنّه مائة جلدةٍ على حدِّ سواء كان متزوجاً أم عازباً، وأعدك وعداً غير مكذوبٍ بإذن الله أن أقيم عليك الحجّة بسلطان العلم الملجم من محكم القرآن العظيم، وأنت تعترف أن هذه الوسيلة نعمةً تحاورني من بيتك من غير سفرٍ ولا ترحالٍ وبكلّ هدوءٍ وراحة بالٍ تقرعُ الحجّة بالحجّة، إلا إذا كنت لا تؤمن بالقرآن العظيم الذي أحاجّكم به، ولكنك تريد حواراً على كيفك.

    ويا رجل، ليس بيني وبينك إلا كلام الله وليس وحياً جديداً؛ بل نأتي به من محكم القرآن المجيد بشرط أن نتّفق على أساس الحوار أن يكون محكم القرآن العظيم هو الحقّ وما جاءكم مخالفٌ للقرآن العظيم فهو باطلٌ مفترى.

    ولسوف نبدأ بنفي حدّ الرجم فكن أهلاً للحوار ورجلاً عالِماً محترماً، ولا تكن سفيهاً سبّاباً شتّاماً بالكلام، فوالله ثمّ والله لا يرجع عن اتّباعي أنصاري الحقّ حتى تأتي بسلطان العلم الأهدى من سلطان علم ناصر محمد اليماني. وَيَا سبحان الله فوالله لا تستطيع! ومن أصدق من الله قيلا؟

    واقترب كوكب العذاب سَقَر - يا عمر - وأنتم في ريبكم تترددون! ويا رجل، لقد أقمنا لك وزناً واحتراماً، وذو مقامٍ، وأمرنا بفتح قسمٍ جديدٍ في صفحة موقعنا الرئيسي، فإن كنت كريماً أكرمتني بالأدب والاحترام، وإن كنت لئيماً فهذا شأنك، فوالله لا أحيد عن محكم كتاب الله القرآن العظيم قيد شعرةٍ، وأنت مُصرٌّ أن لا تحيد عن رؤيتي قيد شعرةٍ! فهل تعبد المهديّ المنتظَر أم تعبد الله الواحد القهّار؟

    وكذلك يقول عمر: "إنّه لا وجود لناصر محمد اليماني الذي يُزعم أنّه المهديّ المنتظَر؛ بل مجرد مجموعة يريدون صدّنا عن ديننا". وَيَا سبحان الله! فوالله نفس قولك هذا قاله صاحبك في فلسطين وهو الذي كذلك شتمته بالزنديق في بيانك، ولكن قوله كمثل قولك تشابهت قلوبكم. وعلى كلّ حال فانتظر بيان نفي حدّ الرجم نفصّل سلطان علم نفيّه تفصيلاً، ونزيد الأنصار علماً.

    ولكن يا ترى فهل سوف تَثْبُتُ أمام سلطان علم السيف البتار الذي ننسف به كلّ حديثٍ مفترى على الله ورسوله في السُّنة النّبويّة؟ وأدافع عن أحاديث السُّنة النّبويّة الحقّ حتى نُطهّرها من أحاديث الزُّور والتحريف والتزييف تطهيراً بإذن الله. أم إنك سوف تهرب إلى غير رجعةٍ؟ ولن نحكم عليك بالهروب إلا أن يمضي عليك زمنٌ طويلٌ ولم تعد إلى موقعنا.. ولا نزال نكظم غيظنا، فصبرٌ جميلٌ والله المستعان على ما تصف به الإمام المهديّ المنتظَر ناصر محمد.

    ويا عمر، ماذا سوف يقول لك البشر من بعد الظهور؟ يا سبّاب المهديّ المنتظَر؟ فبماذا أغضبتك يا رجل؟ فليس بيني وبينك ثأرٌ حتى تحمل في قلبك علينا هذا الحقد والبغضاء، فلن يفيد ذلك يا عمر حتى لا تموت بغيظك، فاقرع الحجّة بالحجّة.

    وسلامٌ على المرسلين، والحمد لله ربّ العالمين.
    أخوكم؛ الإمام المهديّ ناصر محمد اليماني.
    _____________

    اضغط هنا لقراءة البيان المقتبس..


  3. افتراضي نفی حد سنگسار که به دروغ به خداو رسولش نسبت داده شده و اثبات حد زنا از آیات محکم قرآن عظیم...

    - 3 -
    الإمام ناصر محمد اليماني
    26 - 05 - 1437 هـ
    06 - 03 - 2016 مـ

    ۱۶- اسفند - ۱۳۹۴ ه.ش.
    08:58 صبـــاحاً
    ــــــــــــــــــــــــ

    نفی حد سنگسار که به دروغ به خدا و رسولش نسبت داده شده و اثبات حد زنا از آیات محکم قرآن عظیم...



    بِسْم الله الرحمن الرحيم، والصلاة والسلام على محمدٍ رسول الله خاتم الأنبياء والمرسلين وعلى جميع المؤمنين في كلّ زمانٍ ومكانٍ الى يوم الدين، أمّا بعد..
    خداوند تعالی می‌فرماید:

    {
    وَمَا أَرْسَلْنَاكَ إِلَّا مُبَشِّرًا وَنَذِيرًا ‎﴿٥٦﴾‏ قُلْ مَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ مِنْ أَجْرٍ إِلَّا مَن شَاءَ أَن يَتَّخِذَ إِلَىٰ رَبِّهِ سَبِيلًا ‎﴿٥٧﴾‏ وَتَوَكَّلْ عَلَى الْحَيِّ الَّذِي لَا يَمُوتُ وَسَبِّحْ بِحَمْدِهِ وَكَفَىٰ بِهِ بِذُنُوبِ عِبَادِهِ خَبِيرًا ‎﴿٥٨﴾‏ الَّذِي خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ وَمَا بَيْنَهُمَا فِي سِتَّةِ أَيَّامٍ ثُمَّ اسْتَوَىٰ عَلَى الْعَرْشِ الرَّحْمَٰنُ فَاسْأَلْ بِهِ خَبِيرًا ‎﴿٥٩﴾‏ وَإِذَا قِيلَ لَهُمُ اسْجُدُوا لِلرَّحْمَٰنِ قَالُوا وَمَا الرَّحْمَٰنُ أَنَسْجُدُ لِمَا تَأْمُرُنَا وَزَادَهُمْ نُفُورًا ‎﴿٦٠﴾‏ تَبَارَكَ الَّذِي جَعَلَ فِي السَّمَاءِ بُرُوجًا وَجَعَلَ فِيهَا سِرَاجًا وَقَمَرًا مُّنِيرًا ‎﴿٦١﴾‏ وَهُوَ الَّذِي جَعَلَ اللَّيْلَ وَالنَّهَارَ خِلْفَةً لِّمَنْ أَرَادَ أَن يَذَّكَّرَ أَوْ أَرَادَ شُكُورًا ‎﴿٦٢﴾‏ وَعِبَادُ الرَّحْمَٰنِ الَّذِينَ يَمْشُونَ عَلَى الْأَرْضِ هَوْنًا وَإِذَا خَاطَبَهُمُ الْجَاهِلُونَ قَالُوا سَلَامًا ‎﴿٦٣﴾} صدق الله العظيم [الفرقان].
    اعضای عزیز مدیران پایگاه؛ به شما امر می‌کنیم بیانات شیخ عمر فاروق را؛ هرچقدر هم حاوی ناسزا و بدگویی در مورد امام مهدی ناصر محمد یمانی باشند؛ حذف نکنید. پاسخهای شیخ عمر فاروق را با این دلیل که در آن به امام مهدی ناصر محمد یمانی ناسزا داده ، بدگویی نموده ویا او را لعن کرده حذف نکنید؛ چون حق‌جویان و کسانی که این گفتگو را دنبال می‌کنند خواهند گفت:" بی تردید شیخ عمر فاروق در برابر امام ناصر محمد یمانی حجت آورده و به همین دلیل بیانات شیخ عمر فاورق حذف شده است". لذا امر می‌کنیم تمام نوشته‌های شیخ عمر فاروق را بازگردانید حال هرچقدر هم در آنها امام مهدی ناصر محمد یمانی را لعن کرده و یا مورد سب و شتم قرار داده باشد؛ چون حذف هریک از بیانات عمر فاروق به ضرر دعوت مهدوی است و دیگران تصور می‌کنند عمر فاروق در برابر امام ناصر محمد یمانی حجت آورده است و برای همین ناصر محمد یمانی دستور حذف بیان او را داده است. شبخ عمر فاورق از حذف هریک از بیاناتش استفاده کرده و برای به فتنه انداختن انصار و حق‌جویان خواهد گفت:" آیا نمی‌بینید چگونه ناصر محمد دستور داده تا بیانی که در آن در برابرش حجت آورده بودیم را حذف کنند؟"
    لذا به تمام مدیران پایگاه امام مهدی ناصر محمد یمانی دستور می‌دهیم هیچ یک از بیانات شیخی را که با گذاشتن عکس و نام واقعی‌اش به اینجا آمده را حذف نکنند؛ حال هرچقدرهم درآنها امام ناصر محمد یمانی را لعن کرده باشد و یا به او ناسزا گفته و از شخص امام ناصر محمد یمانی بدگویی کرده باشد؛ ما به خاطر عصبانیت ناشی از افترا زنندگان و سب و شتم شخصمان؛ دستور حذف نوشته آنها را نداده و نخواهیم داد و در برابر اوصافی که نسبت داده‌اند از خدا یاری می‌خواهیم.
    عزیزان من در مدیریت پایگاه؛ به شما امر می‌کنیم اگر کسی به صورت ناشناس وارد پایگاه شد و اقدام به سب و شتم کرد؛ نوشته او را حذف نمایید؛ اما علمایی که با نام و عکس واقعی‌شان با ما گفتگو می‌کنند؛ وضعیت‌شان فرق دارد؛ بلکه بیانات هرکسی را که ادعا می‌کند از علمای مسلمین است و با نام و عکس حق و واقعی خود می‌آید حذف کنید تا جستجوگران گرفتار فتنه نشده و تصور نکنند شیخ فلانی در برابرناصر محمد یمانی حجت آورده و به همین خاطر ناصر محمد دستور داده تا آن بیان حذف شود.
    عزیزان من؛ غیرت نسبت به امام مهدی ناصر محمد یا خودتان باعث نشود بیانی از بیانات علمای تمام مذاهب را که با نام و عکس واقعی خود به ابینجا آمد‌اند را حذف نمایید؛ هرچقدر هم در این بیانات امام مهدی ناصر محمد یمانی مورد سب و شتم قرار گرفته باشد مهم نیست؛ آنهار ا حذف نکنید تا این تصور برای جستجوگران پیش نیاید که یکی از علمای مسلمین -شیخ فلان- دربرابر امام ناصر محمد یمانی حجت آورد و برای همین بیان شیخ فلان الفلان حذف شد. آیا نمی‌دانید- باقی ماندن این بیانات- برای ما حجت است و باعث هدایت حق‌جویان بیشتری در جهان خواهد شد؛ چون آنها در مورد بیانات فلان شیخ که به زعم خود از علمای امت است، تدبر می‌کنند و شاهد خواهند بود نه تنها عاری از حجت و دلیل علمی است؛ بلکه پر از سب و شتم است. پس چنین عالمی را تحقیر کرده و درمی‌یابند او عالمی نادان و غیر محترم است. پس درمورد پاسخ‌های امام مهدی ناصر محمد یمانی تدبر می کنند و می‌بینند سرشار از دلایل علمی است که از آیات محکم قرآن عظیم آورده شده‌اند. از جمله بیانی که درباره حد سنگ‌سار خواهیم آورد که از آیات محکم قرآن عظیم گرفته شده وحکم سنگ‌سار را به شدت و کاملا رد می‌کند و دلایل آشکار برای اثبات حد زنا که صد ضربه تازیانه در حضور جمعی از مؤمنان است خواهیم آورد؛ این تنبیه برای کسانی که مرتکب زنا شوند کافی است که عملی بسیار زشت و ناپسند است.
    حد خداوند برای کسانی که مرتکب زنا شوند فرقی ندارد متأهل باشند یا مجرد؛ صد ضربه تازیانه برای زناکار زن یا مرد آزاد و پنجاه ضربه برای زناکارانی است که ملک کسی بوده و آزاد نیستند.

    حال به سراغ اثبات حد زنا می‌رویم که عملی بسیار زشت و ناپسند است؛ ما دلایل اثبات این حد را از آیات محکمی می‌اوریم که برای علمای امت و عامه مسلمانان آشکار هستند. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
    {سُورَةٌ أَنزَلْنَاهَا وَفَرَضْنَاهَا وَأَنزَلْنَا فِيهَا آيَاتٍ بَيِّنَاتٍ لَّعَلَّكُمْ تَذَكَّرُونَ ‎﴿١﴾‏ الزَّانِيَةُ وَالزَّانِي فَاجْلِدُوا كُلَّ وَاحِدٍ مِّنْهُمَا مِائَةَ جَلْدَةٍ وَلَا تَأْخُذْكُم بِهِمَا رَأْفَةٌ فِي دِينِ اللَّهِ إِن كُنتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ وَلْيَشْهَدْ عَذَابَهُمَا طَائِفَةٌ مِّنَ الْمُؤْمِنِينَ ‎﴿٢﴾‏} صدق الله العظيم [النور].
    آیا این آیاتی را که برای علمای امت و عامه مسلمانان روشن بوده و حد عمل زشت زنا را شرح می‌ٔدهد نیازمند تفصیل و بیان و تفسیر می‌بینید؟ خیر خداوند حد محکمی را برای کسانی که مرتکب گناه زشت زنا می‌شوند، در آیات بینه خود در محکمات قرآن عظیم معین فرموده است. تعریف گناه‌کار مرد یا زنی که مرتکب زنا می‌شود چیست؟
    آنان افرادی هستند که بدون ازدواج شرعی با هم رابطه برقرار می‌کنند.
    آیا نزد علمای مسلمین برای زناکار تعریف دیگری وجود دارد؟ اگر راست می‌گویید برهان‌تان چیست! شاید شیخ فاضل عمر فاروق البکری بخواهد سخن ما را قطع کرده و بگوید:" ولی حد زنا در سنت نبوی بر اساس رفتاری است که با الغامدیة شد. او باردار بود و خود به نزد نبی آمد و اعتراف کرد که با زنا باردار شده است. ناصر محمد نص حدیث در سنت آمده است؛ همان گونه که أولا برای ماعز بن مالک آمده که نبی و صحابه ایشان حد سنگ‌سار زناکار متأهل را برای او اجرا کردند. ناصر محمد روایت را همان گونه که در احادیث سنت نبوی آمده برایت می‌آوریم:
    اقتباس المشاركة :
    بریدة بن الحصیب رضی الله عنه می‌گوید: ماعزبن مالک نزد نبی صلی الله علیه و سلم آمد و گفت: رسول الله مرا پاک ساز؛ فرمودند: وای برتو بازگرد و به درگاه خداوند استغفار کن و به سوی او توبه نما. بازگشت اما زیاد دور نشد.دوباره آمد و گفت: با رسول الله مرا پاک ساز. فرمودند: وای برتو بازگرد و به درگاه خداوند استغفار کن و به سوی او توبه نما . . بازگشت اما زیاد دور نشد.دوباره آمد و گفت: با رسول الله مرا پاک ساز. و نبی الله صلى الله عليه وسلم چهار بار همین پاسخ را دادند تا اینکه بالاخره فرمودند تو را از چه چیزی پاک کنم؟ گفت از زنا. رسول الله‏ ‏‏صلى الله عليه وسلم سؤال کردند: ایا او مجنون است. خبر دادند که مجنون نیست و فرمودند: شراب خورده‌ای. مرد پیش آمد و دهانش بو شد بوی شراب نمی‌داد. رسول الله‏ ‏‏صلى الله عليه وسلم سؤال کردند: زنا کردی. گفت: بله"
    انتهى الاقتباس
    امام مهدی ناصر محمد یمانی این روایت را که به دورغ وارد سنت نبوی شده است را درهم کوبیده و می‌گوید: عمر؛ مگر زنا از أنواع فساد در زمین و اختلاط نسب‌ها نیست؟ پس بیا تا ببینیم حکم خداوند در این باره چیست؟.پس می‌گوییم: پروردگارا؛ آیا اگر کسی با اعتراف و اقرار به گناهش به سوی تو بازگردد و طالب رحمت و مغفرت تو باشد؛آیا توبه او را -ولو اینکه مفسد فی الأرض باشد و فرد از اهل گناهان بزرگی باشد که درآیات محکم کتابت حد برایشان مقرر شده- می‌پذیری؛ با توجه به این امر که او قبل از اینکه دستگیر شود و به سوی تو بازگشت نموده است؟ آیا راهی برای تطهیر آنها -قبل از اجرای حد- وجود ندارد؟
    ای عمر؛ جواب را مستقیم به پروردگار می‌سپاریم که در آیات محکم کتاب می‌فرماید:
    {
    مِنْ أَجْلِ ذَٰلِكَ كَتَبْنَا عَلَىٰ بَنِي إِسْرَائِيلَ أَنَّهُ مَن قَتَلَ نَفْسًا بِغَيْرِ نَفْسٍ أَوْ فَسَادٍ فِي الْأَرْضِ فَكَأَنَّمَا قَتَلَ النَّاسَ جَمِيعًا وَمَنْ أَحْيَاهَا فَكَأَنَّمَا أَحْيَا النَّاسَ جَمِيعًا وَلَقَدْ جَاءَتْهُمْ رُسُلُنَا بِالْبَيِّنَاتِ ثُمَّ إِنَّ كَثِيرًا مِّنْهُم بَعْدَ ذَٰلِكَ فِي الْأَرْضِ لَمُسْرِفُونَ ‎﴿٣٢﴾‏ إِنَّمَا جَزَاءُ الَّذِينَ يُحَارِبُونَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَيَسْعَوْنَ فِي الْأَرْضِ فَسَادًا أَن يُقَتَّلُوا أَوْ يُصَلَّبُوا أَوْ تُقَطَّعَ أَيْدِيهِمْ وَأَرْجُلُهُم مِّنْ خِلَافٍ أَوْ يُنفَوْا مِنَ الْأَرْضِ ذَٰلِكَ لَهُمْ خِزْيٌ فِي الدُّنْيَا وَلَهُمْ فِي الْآخِرَةِ عَذَابٌ عَظِيمٌ ‎﴿٣٣﴾‏ إِلَّا الَّذِينَ تَابُوا مِن قَبْلِ أَن تَقْدِرُوا عَلَيْهِمْ فَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَّحِيمٌ ‎﴿٣٤﴾}صدق الله العظيم [المائدة].
    شیخ فاضل جناب عمر فاروق به فرموده خداوند تعالی بنگر:
    {إِلَّا الَّذِينَ تَابُوا مِن قَبْلِ أَن تَقْدِرُوا عَلَيْهِمْ ۖ فَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَّحِيمٌ (۳۴)} صدق الله العظيم،
    لذا جتاب شیخ عمر البکری؛ پس چگونه ممکن است نبی درمورد ماعز طبق آنچه که خداوند نازل فرموده حکم نکند و نگوید: "ماعز" تو قبل از اینکه ما با چهار شاهد تو رابه جرم زنا دستگیر کنیم؛ توبه کرده‌ و با پای خودت به سراغ ما آمدی؛ پس برو که خداوند تو را بخشیده و توبه‌ات را پذیرفته است و از آنجا که قبل از اینکه دستگیرت کنیم، به درگاه پروردگارت توبه کرده‌ای، لذا حد برایت جاری نمی‌شود تا تصدیق حکم خدا درمورد مفسدان فی الأرضی باشد که قبل از دستگیر شدن به خاطر جرمشان توبه کرده‌اند و حد از ایشان برداشته شده است. پس چگونه بعد از اینکه به درگاه پروردگارت توبه کرده‌ای می‌توانیم حد برایت اجرا نماییم؟ ای ماعز برو؛ برای کسانی که به درگاه پروردگار عالمیان- قبل از دستگیر شدن برای آن جرم- توبه کرده باشند؛ حد اجرا نمی‌شود و این اجرای حکم خداوند درمورد کسانی است که قبل از دستگیر شدن توبه کرده‌اند. تصدیق فرموده خداوند تعالی: {إِلَّا الَّذِينَ تَابُوا مِن قَبْلِ أَن تَقْدِرُوا عَلَيْهِمْ ۖ فَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَّحِيمٌ﴿٣﴾‏} صدق الله العظیم
    ای عمر چگونه ممکن است محمدٌ رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم بر اساس چیزی غیر از آنچه که خداوند در آیات محکم کتابش نازل نموده؛ حکم کند؟ این حکم بهتان و افترا به خدا و رسول اوست؛ آیا تعقل نمی‌کنید!
    جناب شیخ عمر البکری؛ محمد رسول الله ظالم نبود و کسی که بر اساس آنچه که خداوند نازل نموده حکم نکند؛ ظالم است. ای مرد؛ بی‌تردید حد سنگسار افترایی است که چهره دین خداوند اسلام را زشت جلوه می‌دهد. خداوند حکم محکم خود را برای کسانی که مرتکب گناه زشت و ناپسند زنا شوند را معین فرموده است. این حکم در آیات محکم کتاب یکی است: صد ضربه تازیانه برای زناکاران آزاد مرد یا زن چه متأهل و چه مجرد و پنجاه ضربه برای زناکارانی که مملوکند چه زن باشند چه مرد و چه متأهل باشند و چه مجرد. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
    {وَمَن لَّمْ يَسْتَطِعْ مِنكُمْ طَوْلًا أَن يَنكِحَ الْمُحْصَنَاتِ الْمُؤْمِنَاتِ فَمِن مَّا مَلَكَتْ أَيْمَانُكُم مِّن فَتَيَاتِكُمُ الْمُؤْمِنَاتِ ۚ وَاللَّهُ أَعْلَمُ بِإِيمَانِكُم ۚ بَعْضُكُم مِّن بَعْضٍ ۚ فَانكِحُوهُنَّ بِإِذْنِ أَهْلِهِنَّ وَآتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ بِالْمَعْرُوفِ مُحْصَنَاتٍ غَيْرَ مُسَافِحَاتٍ وَلَا مُتَّخِذَاتِ أَخْدَانٍ ۚ فَإِذَا أُحْصِنَّ فَإِنْ أَتَيْنَ بِفَاحِشَةٍ فَعَلَيْهِنَّ نِصْفُ مَا عَلَى الْمُحْصَنَاتِ مِنَ الْعَذَابِ} صدق الله العظيم [النساء:۲۵].
    ای علمای امت؛ آیا نمی‌بینید که حد برای زنای افراد آزاد-غیر برده- صد ضربه تازیانه است فرقی ندارد زناکار مرد باشد یا زن ومجرد باشد و چه متأهل؟ حد هریک از آنها صد ضربه تازیانه است و برای آنان که آزاد نیستند حد زنا پنجاه ضربه است فرقی ندارد مجرد باشند با متأهل. خداوند این امر را در آیات محکم کتابش قرآن عظیم برای شما روشن نموده که حد کنیز زناکار پنجاه ضربه است حتی وقتی با ازدواج محصنه گردد و حد همان پنجاه ضربه می‌ماند چون زناکار مرد یا زنی که خود را به زنا عادت داده و تنها از راه زنا لذت می‌برد؛ فرقی ندارد متأهل باشد یا مجرد ؛ وقتی توبه نکرده باشد حتی بعد از ازدواج هم نفسش او را به عمل سوء فرمان می‌دهد و برای همین هم حد برای او قبل یا بعد ازدواج یکی است. یا مگر نمی‌بینید که حد زنا برای کنیز بعد از ازدواج نصف حد زنان آزادی است که با ازدواج محصنه شده‌اند؟ تصدیق فرموده خداوند تعالی:
    {وَمَن لَّمْ يَسْتَطِعْ مِنكُمْ طَوْلًا أَن يَنكِحَ الْمُحْصَنَاتِ الْمُؤْمِنَاتِ فَمِن مَّا مَلَكَتْ أَيْمَانُكُم مِّن فَتَيَاتِكُمُ الْمُؤْمِنَاتِ ۚ وَاللَّهُ أَعْلَمُ بِإِيمَانِكُم ۚ بَعْضُكُم مِّن بَعْضٍ ۚ فَانكِحُوهُنَّ بِإِذْنِ أَهْلِهِنَّ وَآتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ بِالْمَعْرُوفِ مُحْصَنَاتٍ غَيْرَ مُسَافِحَاتٍ وَلَا مُتَّخِذَاتِ أَخْدَانٍ ۚ فَإِذَا أُحْصِنَّ فَإِنْ أَتَيْنَ بِفَاحِشَةٍ فَعَلَيْهِنَّ نِصْفُ مَا عَلَى الْمُحْصَنَاتِ مِنَ الْعَذَابِ} صدق الله العظيم [النساء:۲۵]
    پس ای علمای امت به حکم خداوند تعالی بنگرید:

    {فَإِذَا أُحْصِنَّ فَإِنْ أَتَيْنَ بِفَاحِشَةٍ فَعَلَيْهِنَّ نِصْفُ مَا عَلَى الْمُحْصَنَاتِ مِنَ الْعَذَابِ} صدق الله العظيم.
    ممکن است یکی از علمای مسلمین بخواهد بگوید:" خیر مقصود محصناتی است که قبل این آیه از آنان یاد شده است :
    {وَمَن لَّمْ يَسْتَطِعْ مِنكُمْ طَوْلًا أَن يَنكِحَ الْمُحْصَنَاتِ الْمُؤْمِنَاتِ فَمِن مَّا مَلَكَتْ أَيْمَانُكُم مِّن فَتَيَاتِكُمُ الْمُؤْمِنَاتِ} صدق الله العظيم [النساء:۲۵]"

    پس امام مهدی به حق برایش حجت آورده و می‌گوید: همانا که مقصود آن زن باایمانی است که خود را از گناه زشت زنا پاک نگاه می‌دارد. آیا برای زنان پاک‌دامن حکم حد مقرر می‌کنید تا حد کنیز زناکار را نصف عذاب او بدانید؟ ایا فکر نمی‌کنید؟ بلکه خداوند می‌خواهد شما حد زنا برای زناکاررا بدانید که برای زناکار ازاد صد ضربه و برای کنیز زناکار پنجاه ضربه است چه مجرد باشند و چه متأهل و برای همین خداوند حد زنا برای کنیز بعد را ازدواج را برایتان بیان می‌کند که همان پنجاه ضربه است . به این ترتیب خداوند برای شما روشن می‌کند حد زنا بعد از ازدواج هم همان است. و لذا خداوند تعالی می‌فرماید:
    {فَإِذَا أُحْصِنَّ فَإِنْ أَتَيْنَ بِفَاحِشَةٍ فَعَلَيْهِنَّ نِصْفُ مَا عَلَى الْمُحْصَنَاتِ مِنَ الْعَذَابِ} صدق الله العظيم.
    فکر می‌کنید چگونه می‌توان حد سنگسار را که به دروغ به خدا و رسولش نسبت داده شده؛نصف کرد؟ یا مگر نمی‌دانید خداوند به شما یادآوری نموده که حد زنا برای زنی که شوهرش به او نسبت زنا داده و جز خودش شاهدی برای آن ندارد چیست؟ حکم خداوند این است که اگر زن چهاربار خدا را به شهادت بگیرد که مرد دروغ می‌گوید و بار پنجم خدا را به شهادت بگیرد که اگر مرد راست بگوید غضب خدا بر زن باشد؛ حد از زن برداشته می‌شود؟
    در سوره نور هم حد زنا برای متأهلین آزاد آمده است. خداوند تعالی می‌فرماید:
    {سُورَةٌ أَنزَلْنَاهَا وَفَرَضْنَاهَا وَأَنزَلْنَا فِيهَا آيَاتٍ بَيِّنَاتٍ لَّعَلَّكُمْ تَذَكَّرُونَ ‎﴿١﴾‏ الزَّانِيَةُ وَالزَّانِي فَاجْلِدُوا كُلَّ وَاحِدٍ مِّنْهُمَا مِائَةَ جَلْدَةٍ وَلَا تَأْخُذْكُم بِهِمَا رَأْفَةٌ فِي دِينِ اللَّهِ إِن كُنتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ وَلْيَشْهَدْ عَذَابَهُمَا طَائِفَةٌ مِّنَ الْمُؤْمِنِينَ ‎﴿٢﴾‏ الزَّانِي لَا يَنكِحُ إِلَّا زَانِيَةً أَوْ مُشْرِكَةً وَالزَّانِيَةُ لَا يَنكِحُهَا إِلَّا زَانٍ أَوْ مُشْرِكٌ وَحُرِّمَ ذَٰلِكَ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ ‎﴿٣﴾‏ وَالَّذِينَ يَرْمُونَ الْمُحْصَنَاتِ ثُمَّ لَمْ يَأْتُوا بِأَرْبَعَةِ شُهَدَاءَ فَاجْلِدُوهُمْ ثَمَانِينَ جَلْدَةً وَلَا تَقْبَلُوا لَهُمْ شَهَادَةً أَبَدًا وَأُولَٰئِكَ هُمُ الْفَاسِقُونَ ‎﴿٤﴾‏ إِلَّا الَّذِينَ تَابُوا مِن بَعْدِ ذَٰلِكَ وَأَصْلَحُوا فَإِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَّحِيمٌ ‎﴿٥﴾‏ وَالَّذِينَ يَرْمُونَ أَزْوَاجَهُمْ وَلَمْ يَكُن لَّهُمْ شُهَدَاءُ إِلَّا أَنفُسُهُمْ فَشَهَادَةُ أَحَدِهِمْ أَرْبَعُ شَهَادَاتٍ بِاللَّهِ إِنَّهُ لَمِنَ الصَّادِقِينَ ‎﴿٦﴾‏ وَالْخَامِسَةُ أَنَّ لَعْنَتَ اللَّهِ عَلَيْهِ إِن كَانَ مِنَ الْكَاذِبِينَ ‎﴿٧﴾‏ وَيَدْرَأُ عَنْهَا الْعَذَابَ أَن تَشْهَدَ أَرْبَعَ شَهَادَاتٍ بِاللَّهِ إِنَّهُ لَمِنَ الْكَاذِبِينَ ‎﴿٨﴾‏ وَالْخَامِسَةَ أَنَّ غَضَبَ اللَّهِ عَلَيْهَا إِن كَانَ مِنَ الصَّادِقِينَ ‎﴿٩﴾‏ وَلَوْلَا فَضْلُ اللَّهِ عَلَيْكُمْ وَرَحْمَتُهُ وَأَنَّ اللَّهَ تَوَّابٌ حَكِيمٌ ‎﴿١٠﴾‏} صدق الله العظيم

    پس می‌بینید که عذاب زناکار زن آزاد بعد از ازدواج هم صد ضربه تازیانه است. لذا خداوند تعالی می‌فرماید:
    {
    وَالَّذِينَ يَرْمُونَ أَزْوَاجَهُمْ وَلَمْ يَكُن لَّهُمْ شُهَدَاءُ إِلَّا أَنفُسُهُمْ فَشَهَادَةُ أَحَدِهِمْ أَرْبَعُ شَهَادَاتٍ بِاللَّهِ إِنَّهُ لَمِنَ الصَّادِقِينَ ‎﴿٦﴾‏ وَالْخَامِسَةُ أَنَّ لَعْنَتَ اللَّهِ عَلَيْهِ إِن كَانَ مِنَ الْكَاذِبِينَ ‎﴿٧﴾‏ وَيَدْرَأُ عَنْهَا الْعَذَابَ أَن تَشْهَدَ أَرْبَعَ شَهَادَاتٍ بِاللَّهِ إِنَّهُ لَمِنَ الْكَاذِبِينَ ‎﴿٨﴾‏ وَالْخَامِسَةَ أَنَّ غَضَبَ اللَّهِ عَلَيْهَا إِن كَانَ مِنَ الصَّادِقِينَ ‎﴿٩﴾‏ وَلَوْلَا فَضْلُ اللَّهِ عَلَيْكُمْ وَرَحْمَتُهُ وَأَنَّ اللَّهَ تَوَّابٌ حَكِيمٌ ‎﴿١٠﴾} صدق الله العظيم [النور].
    و سؤالی که مطرح می‌شود این است که مقصود از عذابی که از او برداشته می‌شود چیست؟ جواب را از آیات محکم کتاب می‌آوریم و می‌گوییم؛ این عذابی است که در اول سوره برای گناه زشت زنا مقرر شده است. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
    {
    سُورَةٌ أَنزَلْنَاهَا وَفَرَضْنَاهَا وَأَنزَلْنَا فِيهَا آيَاتٍ بَيِّنَاتٍ لَّعَلَّكُمْ تَذَكَّرُونَ ‎﴿١﴾‏ الزَّانِيَةُ وَالزَّانِي فَاجْلِدُوا كُلَّ وَاحِدٍ مِّنْهُمَا مِائَةَ جَلْدَةٍ وَلَا تَأْخُذْكُم بِهِمَا رَأْفَةٌ فِي دِينِ اللَّهِ إِن كُنتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ وَلْيَشْهَدْ عَذَابَهُمَا طَائِفَةٌ مِّنَ الْمُؤْمِنِينَ ‎﴿٢﴾‏} صدق الله العظيم [النور].
    پس لذا خداوند برای‌تان روشن می‌کند حد کنیز متأهل همانند قبل از ازدواج و تحصن؛ پنجاه ضربه است و برای‌تان روشن می‌کند که مجازات آنها نصف زنان آزاد زناکاری است که با ازدواج محصنه شده‌اند. لذا خداوند تعالی می‌فرماید:
    {فَإِذَا أُحْصِنَّ فَإِنْ أَتَيْنَ بِفَاحِشَةٍ فَعَلَيْهِنَّ نِصْفُ مَا عَلَى الْمُحْصَنَاتِ مِنَ الْعَذَابِ} صدق الله العظيم [النساء:۲۵].
    ما منتظر نائب دبیرکل هیئت علما و خطبای آزاد سوریه " هیئة العلماء والخطباء والدعاة الأحرار" جناب شیخ عمر فاروق البکری هستیم تا حجت را با حجت پاسخ دهد و با بیان خود بیانی که درمورد نفی حد سنگسار آورده‌ایم را درهم بکوبد-بیانی که در آن با آیات بینه و محکم قرآن عظیم این حکم را به کلی رد کرده‌ایم- ما منتظربیان نائب دبیرکل هیئت علما و خطبای آزاد سوریه جناب شیخ عمر فاروق البکری هستیم ؛ مگر اینکه تعصب، شیخ عمر البکری را به گناه بکشاند.
    ای مرد؛ برهان ، ناسزا و فحش نیست؛ بلکه با دلایل علمی ازآیات محکم قرآن عظیم است و به اذن خداوند کسی نیست که از قرآن عظیم با امام مهدی مجادله کند و ما نتوانیم زبان او و دیگر تردید کنندگان را با دلایل علمی محکم خاموش سازیم . قبل ازاینکه از موضوع حد دروغ سنگسار به سراغ موضوعی دیگر برویم؛ منتظر پاسخ شیخ فاضل عمر البکری هستیم- اگر واقعا از علمای جلیل القدر و محترم در سوریه عزیز است-...
    وسلامٌ على المرسلين، والحمد لله ربّ العالمين..
    أخوكم الإمام المهديّ ناصر محمد اليماني.

    اقتباس المشاركة 218837 من موضوع الإمام المهديّ ناصر محمد اليماني يعلن الترحيب بفضيلة الشيخ المحترم عمر الفاروق البكري ..

    - 3 -
    https://nasser-alyamani.org./showthread.php?p=218834

    الإمام ناصر محمد اليماني
    26 - 05 - 1437 هـ
    06 - 03 - 2016 مـ
    08:58 صبـــاحاً
    ــــــــــــــــــــــــ

    نفي حدّ الرجم المفترى على الله ورسوله، وإثبات حدّ الزنى في محكم القرآن العظيم
    ..


    بِسْم الله الرحمن الرحيم، والصلاة والسلام على محمدٍ رسول الله خاتم الأنبياء والمرسلين وعلى جميع المؤمنين في كلّ زمانٍ ومكانٍ إلى يوم الدين، أمّا بعد..

    قال الله تعالى: {وَمَا أَرْسَلْنَاكَ إِلَّا مُبَشِّرًا وَنَذِيرًا (56) قُلْ مَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ مِنْ أَجْرٍ إِلَّا مَن شَاءَ أَن يَتَّخِذَ إِلَىٰ رَبِّهِ سَبِيلًا (57) وَتَوَكَّلْ عَلَى الْحَيِّ الَّذِي لَا يَمُوتُ وَسَبِّحْ بِحَمْدِهِ ۚ وَكَفَىٰ بِهِ بِذُنُوبِ عِبَادِهِ خَبِيرًا (58) الَّذِي خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ وَمَا بَيْنَهُمَا فِي سِتَّةِ أَيَّامٍ ثُمَّ اسْتَوَىٰ عَلَى الْعَرْشِ ۚ الرَّحْمَٰنُ فَاسْأَلْ بِهِ خَبِيرًا (59) وَإِذَا قِيلَ لَهُمُ اسْجُدُوا لِلرَّحْمَٰنِ قَالُوا وَمَا الرَّحْمَٰنُ أَنَسْجُدُ لِمَا تَأْمُرُنَا وَزَادَهُمْ نُفُورًا ۩ (60) تَبَارَكَ الَّذِي جَعَلَ فِي السَّمَاءِ بُرُوجًا وَجَعَلَ فِيهَا سِرَاجًا وَقَمَرًا مُّنِيرًا (61) وَهُوَ الَّذِي جَعَلَ اللَّيْلَ وَالنَّهَارَ خِلْفَةً لِّمَنْ أَرَادَ أَن يَذَّكَّرَ أَوْ أَرَادَ شُكُورًا (62) وَعِبَادُ الرَّحْمَٰنِ الَّذِينَ يَمْشُونَ عَلَى الْأَرْضِ هَوْنًا وَإِذَا خَاطَبَهُمُ الْجَاهِلُونَ قَالُوا سَلَامًا (63)} صدق الله العظيم [الفرقان].

    وَيَا أحبتي أعضاء مجلس الإدارة نأمركم جميعاً بعدم حذف بيانات الشيخ عمر الفاروق مهما كان فيها من السّبّ والشتم في شخص الإمام المهديّ ناصر محمد اليماني، فلا تحذفوا ردود الشيخ عمر الفاروق بحجّة أنّه يسبّ ويشتم ويلعن الإمام المهديّ ناصر محمد اليماني، ولكنّ الباحثين والمتابعين سوف يقولون: "إنّما أقام فضيلة الشيخ عمر الفاروق الحجّة على الإمام ناصر محمد اليماني ولذلك تمّ حذف بعض بيانات الشيخ عمر الفاروق". وعليه نأمر باستعادة أي مشاركةٍ للشيخ عمر الفاروق مهما كان فيها من لعن وسبّ وشتم الإمام المهديّ ناصر محمد اليماني، كون حذف أيَّ بيانٍ لعمر الفاروق سوف يضرّ بالدعوة المهديّة العالميّة كون الآخرين سوف يظنّون أنّ عمر الفاروق أقام الحجّة على الإمام ناصر محمد اليماني ولذلك أمر ناصر محمد اليماني بحذف البيان. بل وإنّ الشيخ عمر الفاروق سوف يستغل حذف أيّ بيانٍ له لفتنة الأنصار والباحثين عن الحقّ وسوف يقول: "ألا ترون كيف يأمر ناصر محمد بحذف البيان الذي أقمنا عليه الحجّة فيه؟".

    وعليه نأمر كافة أعضاء مجلس طاقم إدارة موقع الإمام المهديّ ناصر محمد اليماني بعدم حذف بيانِ أيّ شيخٍ قام بتنزيل صورته واسمه الحقّ مهما كان في بيانه من لعنِ الإمام ناصر محمد اليماني ومهما كان فيه من السبّ لنا والشتم في شخص الإمام ناصر محمد اليماني، فلا ولن نأمركم بحذفه بسبب الغضب لأنفسنا مهما يفترون علينا ويسبّون ويشتمون في شخصنا، والله المستعان على ما يصفون.

    وَيَا أحبتي في الله أعضاء مجلس الإدارة أنّما نأمركم بحذف بيان السبّ والشتم لأعضاءٍ مجهولي الهويّة، وأما العلماء الذين جاءوا ليحاورونا بأسمائهم الحقّ وصورهم الحقّ فأولئك يختلفون عن الأعضاء المجهولين؛ بل تتركون بيانات كلّ من يدّعي أنّه من علماء المسلمين وجاءنا باسمه وصورته الحقّ وذلك حتى لا تفتنوا الباحثين فيظنوا أنّ ناصر محمد اليماني أقام عليه الشيخ الفلاني الحجّة في ذلك البيان ولذلك أمرَ ناصر محمد بحذف ذلك البيان.

    وَيَا أحبتي في الله، لا تأخذكم الغيرة على الإمام المهديّ ناصر محمد ولا على أنفسكم فتقومون بحذف أيّ بيانٍ لأيٍّ من كافة علماء المذاهب جاءنا بالاسم والصورة الحقّ له، فمهما جاء فيها من السبّ والشتم للإمام المهديّ ناصر محمد اليماني فلا تحذفوها حتى لا يظنّ الباحثون أنّ أحداً من علماء المسلمين الشيخ فلان الفلاني أقام الحجّة على الإمام ناصر محمد اليماني ولذلك تمّ حذف بيان ذلك الشيخ فلان الفلاني.
    أفلا تعلمون أنّ ذلك حجّةٌ لنا ومزيدٌ من هدى الباحثين عن الحقّ في العالمين كونهم سوف يتدبّرون بيان ذلك الشيخ الذي يُزعم أنّه من علماء الأمّة حتى إذا وجدوه خالياً من الحجّة وسلطان العلم؛ بل ومليئاً بالسّبّ والشتم فمن ثمّ يحتقرون ذلك العالِم فيعلمون أنّه عالِمٌ سفيهٌ غير محترمٍ، فمن ثم يتدبّرون ردود الإمام المهديّ ناصر محمد اليماني فيجدونها مليئةً بسلطان العلم المحكم من القرآن العظيم تماماً كما سوف ننسف بيان حدّ الرجم نسفاً من محكم القرآن العظيم ونأتي بالإثبات المبين لحدّ الزّنى أنّه مائة جلدةٍ بحضور طائفةٍ من المؤمنين، فذلك عذابٌ كافٍ مهينٌ للذين يقترفون الزّنى، إنّه كان فاحشةً وساء سبيلاً.

    فحدّ الله عليهم مائة جلدةٍ على حدّ سواء؛ كان متزوجاً أم عازباً سواء مائة جلدةٍ للزانية والزاني الأحرار، وخمسون جلدةٍ للمملوكين من غير الأحرار.

    وإلى إثبات حدّ الزنى أنّه كان فاحشةً وساء سبيلاً، ونأتيكم به من الآيات المحكمات البيّنات لعلماء الأمّة وعامة المسلمين. تصديقاً لقول الله تعالى: {سُورَةٌ أَنْزَلْنَاهَا وَفَرَضْنَاهَا وَأَنْزَلْنَا فِيهَا آَيَاتٍ بَيِّنَاتٍ لَعَلَّكُمْ تَذَكَّرُونَ(1) الزَّانِيَةُ وَالزَّانِي فَاجْلِدُوا كُلَّ وَاحِدٍ مِنْهُمَا مائة جَلْدَةٍ وَلَا تَأْخُذْكُمْ بِهِمَا رَأْفَةٌ فِي دِينِ اللهِ إِنْ كُنْتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللهِ وَاليَوْمِ الآَخِرِ وَلْيَشْهَدْ عَذَابَهُمَا طَائِفَةٌ مِنَ المُؤْمِنِينَ(2)} صدق الله العظيم [النور].

    فهل هذه الآيات البيّنات لعلماء الأمّة وعامة المسلمين لبيان حدّ الزّنى ترونها تحتاج إلى تفصيلٍ وبيانٍ وتفسيرٍ؟ بل جعل الله حدّ الذين يرتكبون فاحشة الزّنى حداً محكماً بيّناً في محكم القرآن العظيم. فما هو التعريف لفاحشة الزاني والزانية؟
    هما اللذان يأتيان الفاحشة من غير زواجٍ شرعيٍّ .

    فهل لفاحشة الزّنى تعريفٌ آخر لدى علماء المسلمين؟ قل هاتوا برهانكم إن كُنتُم صادقين! ولربّما يودّ فضيلة الشيخ عمر الفاروق البكري أن يقاطعني فيقول: "ولكنه ورد في بيان السُّنة النّبويّة تطبيق حدّ الزِّنى على الغامديّة التي جاءت إلى النّبيّ من ذات نفسها فاعترفت أنها حاملٌ من الزّنى، وإليك يا ناصر محمد نصّ الحديث كما ورد في السّنة أولاً في قصة ماعز بن مالك الذي أقام عليه النّبيّ وصحابته حدّ الرجم للزاني المتزوج، فإليك يا ناصر محمد الرواية كما وردت في روايات السُّنة النّبويّة كما يلي:
    اقتباس المشاركة :
    يروي بريدة بن الحصيب رضي الله عنه فيقول: جاء ‏ماعز بن مالكٍ ‏إلى النّبيّ صلى الله عليه وسلم؛ ‏فقال: يا رسول الله ‏ ‏طهِّرني،‏ ‏فقال:‏ «‏وَيْحَكَ! ارْجِعْ فَاسْتَغْفِرِ اللهَ وَتُبْ إِلَيْهِ». قال: فرجع غير بعيدٍ، ثمَّ جاء؛ فقال: يا رسول الله ‏طهِّرني،. ‏فقال رسول الله ‏صلى الله عليه وسلم: «‏وَيْحَكَ ارْجِعْ فَاسْتَغْفِرِ اللهَ وَتُبْ إِلَيْهِ». قال: فرجع غير بعيدٍ ثمَّ جاء؛ فقال: يا رسول الله ‏طهِّرني. ‏فقال النّبيّ ‏
    صلى الله عليه وسلم ‏مِثْلَ ذلك حتى إذا كانت الرابعة، قال له رسول الله: «فِيمَ أُطَهِّرُكَ؟» فقال: من الزِّنا. فسأل رسول الله‏ ‏‏صلى الله عليه وسلم:‏ «‏أَبِهِ جُنُونٌ؟» فَأُخْبِرَ أنّه ليس بمجنونٍ فقال: «أَشَرِبَ خَمْرًا؟» فقام رجلٌ ‏فَاسْتَنْكَهَهُ ‏‏فَلَمْ يَجِدْ منه ريح خمرٍ. قال: فقال رسول الله‏ ‏‏صلى الله عليه وسلم: «أَزَنَيْتَ؟» فقال: نعم» [4].
    انتهى الاقتباس
    فمن ثمّ ينسف الإمام المهديّ ناصر محمد اليماني هذه الرواية المفتراة في السُّنة النّبويّة ونقول: يا عمر، أليس الزّنى من أنواع الفساد في الأرض واختلاط الأنساب؟ فتعال لنحتكم إلى الله في هذه المسألة ونقول: يا ربّ، هل من تاب إليك مُقرّاً ومعترفاً بذنبه طالباً الرحمة والمغفرة فهل تتوب عليه حتى ولو كان من المفسدين في الأرض من أهل الذنوب الكبائر من الذين يطبّق عليهم الحدّ في محكم كتابك برغم أنّهم تابوا إليك من قبل القدرة عليهم بكشفهم متلبّسين بثوب الجريمة؟ فهل لا توبة لهم إلا من بعد تطهيرهم بإقامة الحدّ عليهم؟

    فمن ثمّ يا عمر نترك الجواب من الربّ مباشرةً في محكم الكتاب. قال الله تعالى: {وَلَقَدْ جَاءَتْهُمْ رُسُلُنَا بِالبيّنات ثُمَّ إِنَّ كَثِيرًا مِّنْهُم بَعْدَ ذَٰلِكَ فِي الْأَرْضِ لَمُسْرِفُونَ (32) إِنَّمَا جَزَاءُ الَّذِينَ يُحَارِبُونَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَيَسْعَوْنَ فِي الْأَرْضِ فَسَادًا أَن يُقَتَّلُوا أَوْ يُصَلَّبُوا أَوْ تُقَطَّعَ أَيْدِيهِمْ وَأَرْجُلُهُم مِّنْ خِلَافٍ أَوْ يُنفَوْا مِنَ الْأَرْضِ ۚ ذَٰلِكَ لَهُمْ خِزْيٌ فِي الدُّنْيَا ۖ وَلَهُمْ فِي الْآخِرَةِ عَذَابٌ عَظِيمٌ (33) إِلَّا الَّذِينَ تَابُوا مِن قَبْلِ أَن تَقْدِرُوا عَلَيْهِمْ ۖ فَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَّحِيمٌ (34)} صدق الله العظيم [المائدة].

    فانظر يا فضيلة الشيخ عمر الفاروق البكري إلى قول الله تعالى: {إِلَّا الَّذِينَ تَابُوا مِن قَبْلِ أَن تَقْدِرُوا عَلَيْهِمْ ۖ فَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَّحِيمٌ (34)} صدق الله العظيم، فكيف يا فضيلة الشيخ عمر البكري لا يحكم النّبيّ في (ماعز) بما أنزل الله فيقول: "لقد تبتَ يا ماعز من قبل أن نقدر عليك بأربعة شهداء متلبّساً بثوب جريمة الزّنى؛ بل جئت إلينا من نفسك، فاذهب فقد غفر الله لك وتاب عليك فلا حدّ عليك من التوبة إلى ربّك من قبل أن نقدر عليك؛ تصديقاً لحكم الله على المفسدين في الأرض أنّ من تاب منهم إلى ربّه من قبل أن نقدر عليه متلبّساً في ثوب الجريمة فقد تاب الله عليه ورفع الله عنه الحدّ، فكيف نقيم عليك حدّ الله من بعد التوبة إلى ربّك؟ فاذهب يا ماعز فليس على التائبين لله ربّ العالمين حدٌّ من قبل أن نقدر عليهم متلبسين بثوب جريمة الفساد في الأرض تنفيذاً لحكم الله على من تاب من قبل أن نقبض عليه متلبّساً بثوب الجريمة. تصديقاً لقول الله تعالى: {إِلَّا الَّذِينَ تَابُوا مِن قَبْلِ أَن تَقْدِرُوا عَلَيْهِمْ ۖ فَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَّحِيمٌ (34)} صدق الله العظيم، فكيف يا عمر يحكم محمدٌ رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم بغير ما أنزل الله في محكم كتابه؟ بل ذلك الحكم زورٌ وبهتانٌ على الله ورسوله، أفلا تعقلون!

    وَيَا فضيلة الشيخ عمر البكري، ما كان محمدٌ رسول الله ظالماً، ومن لم يحكم بما أنزل الله فأولئك هم الظالمون. ويا رجل، إنّما حدّ الرجم هو افتراءٌ للتشويه بدين الله الإسلام، فقد علّمكم الله بالحدّ المحكم للذين يأتون الزنى أنّه كان فاحشةً وساء سبيلاً، وحدُّه في محكم الكتاب مائة جلدةٍ للأحرار الذكر منهم والأنثى سواء كانوا متزوجين أم عزاباً، وخمسون جلدةٍ للمماليك ذكرهم والأنثى سواء كانوا عزاباً أم متزوجين. تصديقاً لقول الله تعالى:
    {وَمَن لَّمْ يَسْتَطِعْ مِنكُمْ طَوْلًا أَن يَنكِحَ الْمُحْصَنَاتِ الْمُؤْمِنَاتِ فَمِن مَّا مَلَكَتْ أَيْمَانُكُم مِّن فَتَيَاتِكُمُ الْمُؤْمِنَاتِ ۚ وَاللَّهُ أَعْلَمُ بِإِيمَانِكُم ۚ بَعْضُكُم مِّن بَعْضٍ ۚ فَانكِحُوهُنَّ بِإِذْنِ أَهْلِهِنَّ وَآتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ بِالْمَعْرُوفِ مُحْصَنَاتٍ غَيْرَ مُسَافِحَاتٍ وَلَا مُتَّخِذَاتِ أَخْدَانٍ ۚ فَإِذَا أُحْصِنَّ فَإِنْ أَتَيْنَ بِفَاحِشَةٍ فَعَلَيْهِنَّ نِصْفُ مَا عَلَى الْمُحْصَنَاتِ مِنَ الْعَذَابِ} صدق الله العظيم [النساء:25].

    ألا ترون يا معشر علماء الأمّة أن حدّ الزّنى مائة جلدةٍ للأحرار سواء الزاني أو الزانيّة متزوجين أم عزاباً؟ فحدّهم مائة جلدةٍ لكلّ واحدٍ منهم، وخمسون جلدةٍ لغير الأحرار سواء كانت الزانيّة عزباءَ أم متزوجةً، ولذلك بيّن الله لكم في محكم كتابه القرآن العظيم أنّ حدّ الأمَة كذلك خمسون جلدةٍ حتى من بعد التحصين بالزواج كذلك الحدّ نفسه خمسون جلدةٍ كون الزانية أو الزاني الذي تتوق نفسه لفاحشة الزّنى فلا يستمتع إلا بفاحشة الزّنى سواء كان متزوجاً أم أعزباً ولم يتُب عن فاحشة الزّنى فكذلك تأمره نفسه بالسوء حتى من بعد الزواج، ولذلك تجد الحدّ واحداً قبل الزواج أو بعد الزواج. أم إنّكم لا ترون حدّ الأمَة من بعد أن أُحصنت كذلك أنه عليها نصف حدّ المحصنات بالزواج الحرّات؟ تصديقاً لقول الله تعالى: {وَمَن لَّمْ يَسْتَطِعْ مِنكُمْ طَوْلًا أَن يَنكِحَ الْمُحْصَنَاتِ الْمُؤْمِنَاتِ فَمِن مَّا مَلَكَتْ أَيْمَانُكُم مِّن فَتَيَاتِكُمُ الْمُؤْمِنَاتِ ۚ وَاللَّهُ أَعْلَمُ بِإِيمَانِكُم ۚ بَعْضُكُم مِّن بَعْضٍ ۚ فَانكِحُوهُنَّ بِإِذْنِ أَهْلِهِنَّ وَآتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ بِالْمَعْرُوفِ مُحْصَنَاتٍ غَيْرَ مُسَافِحَاتٍ وَلَا مُتَّخِذَاتِ أَخْدَانٍ ۚ فَإِذَا أُحْصِنَّ فَإِنْ أَتَيْنَ بِفَاحِشَةٍ فَعَلَيْهِنَّ نِصْفُ مَا عَلَى الْمُحْصَنَاتِ مِنَ الْعَذَابِ} صدق الله العظيم [النساء:25]، فانظروا يا معشر علماء الأمّة لحكم الله تعالى: {فَإِذَا أُحْصِنَّ فَإِنْ أَتَيْنَ بِفَاحِشَةٍ فَعَلَيْهِنَّ نِصْفُ مَا عَلَى الْمُحْصَنَاتِ مِنَ الْعَذَابِ} صدق الله العظيم.

    وربما يودّ أحد علماء المسلمين أن يقول: "بل يقصد المحصنات اللاتي ذكرهنّ قبل هذه الآية في قول الله تعالى: {وَمَن لَّمْ يَسْتَطِعْ مِنكُمْ طَوْلًا أَن يَنكِحَ الْمُحْصَنَاتِ الْمُؤْمِنَاتِ فَمِن مَّا مَلَكَتْ أَيْمَانُكُم مِّن فَتَيَاتِكُمُ الْمُؤْمِنَاتِ} صدق الله العظيم [النساء:25]".

    فمن ثمّ يقيم عليه الإمام المهديّ الحجّة بالحقّ ونقول: إنّه يقصد ذات الدين المحصنة لفرجها من فاحشة الزّنى. فهل جعلتم للمحصنات لفروجهن حداً حتى تجلدوا الزانيّة الأمَة بنصف ما عليهن من العذاب؟ أفلا تعقلون! بل أراد الله أن تعلموا أن حدّ الزّنى مائة جلدةٍ للأحرار وخمسون جلدةٍ للمماليك سواء كانوا عزاباً أم متزوجين، ولذلك بيّن الله لكم حدّ الأمَة من بعد الزواج أنّه كذلك خمسون جلدةٍ نصف ما على المحصنات بالزواج الحرّات، وذلك حتى يُبيّن الله لكم حدّ الزنى أنّه كذلك نفس الحدّ من بعد الزواج. ولذلك قال الله تعالى: {فَإِذَا أُحْصِنَّ فَإِنْ أَتَيْنَ بِفَاحِشَةٍ فَعَلَيْهِنَّ نِصْفُ مَا عَلَى الْمُحْصَنَاتِ مِنَ الْعَذَابِ} صدق الله العظيم.

    فكيف إذاً تستطيعون أن تُنْصفوا حدّ الرجم المفترى على الله ورسوله، إن كُنتُم تعقلون؟ أم أنّكم لا تعلمون أنّ الله ذكر لكم حدّ المتزوجة الحرّة التي يرميها زوجها بفاحشة الزّنى وليس لديه شهداءٌ على ذلك إلا نفسه، فحكم الله أنّه يدرأ عنها عذاب المائة الجلدة بأنْ تشهد بالله أربع شهاداتٍ إنّه لمن الكاذبين والخامسة أن غضب الله عليها إن كان من الصادقين؟.


    وجاء ذكر حدّ عذاب المائة الجلدة للمتزوجين الأحرار كذلك في سورة النور. وقال الله تعالى: {سُورَةٌ أَنزَلْنَاهَا وَفَرَضْنَاهَا وَأَنزَلْنَا فِيهَا آيَاتٍ بَيِّنَاتٍ لَّعَلَّكُمْ تَذَكَّرُونَ (1) الزَّانِيَةُ وَالزَّانِي فَاجْلِدُوا كُلَّ وَاحِدٍ مِّنْهُمَا مِائَةَ جَلْدَةٍ ۖ وَلَا تَأْخُذْكُم بِهِمَا رَأْفَةٌ فِي دِينِ اللَّهِ إِن كُنتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ ۖ وَلْيَشْهَدْ عَذَابَهُمَا طَائِفَةٌ مِّنَ الْمُؤْمِنِينَ (2) الزَّانِي لَا يَنكِحُ إِلَّا زَانِيَةً أَوْ مُشْرِكَةً وَالزَّانِيَةُ لَا يَنكِحُهَا إِلَّا زَانٍ أَوْ مُشْرِكٌ ۚ وَحُرِّمَ ذَٰلِكَ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ (3) وَالَّذِينَ يَرْمُونَ الْمُحْصَنَاتِ ثُمَّ لَمْ يَأْتُوا بِأَرْبَعَةِ شُهَدَاءَ فَاجْلِدُوهُمْ ثَمَانِينَ جَلْدَةً وَلَا تَقْبَلُوا لَهُمْ شَهَادَةً أَبَدًا ۚ وَأُولَٰئِكَ هُمُ الْفَاسِقُونَ (4) إِلَّا الَّذِينَ تَابُوا مِن بَعْدِ ذَٰلِكَ وَأَصْلَحُوا فَإِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَّحِيمٌ (5) وَالَّذِينَ يَرْمُونَ أَزْوَاجَهُمْ وَلَمْ يَكُن لَّهُمْ شُهَدَاءُ إِلَّا أَنفُسُهُمْ فَشَهَادَةُ أَحَدِهِمْ أَرْبَعُ شَهَادَاتٍ بِاللَّهِ ۙ أنّه لَمِنَ الصَّادِقِينَ (6) وَالْخَامِسَةُ أَنَّ لَعْنَتَ اللَّهِ عَلَيْهِ إِن كَانَ مِنَ الْكَاذِبِينَ (7) وَيَدْرَأُ عَنْهَا الْعَذَابَ أَن تَشْهَدَ أَرْبَعَ شَهَادَاتٍ بِاللَّهِ ۙ أنّه لَمِنَ الْكَاذِبِينَ (8) وَالْخَامِسَةَ أَنَّ غَضَبَ اللَّهِ عَلَيْهَا إِن كَانَ مِنَ الصَّادِقِينَ (9) وَلَوْلَا فَضْلُ اللَّهِ عَلَيْكُمْ وَرَحْمَتُهُ وَأَنَّ اللَّهَ تَوَّابٌ حَكِيمٌ (10)} صدق الله العظيم .

    فتجدون أنّه كذلك العذاب مائة جلدةٍ للزانية الحرّة فكذلك مائة جلدةٍ من بعد الزواج. ولذلك قال الله تعالى: {وَالَّذِينَ يَرْمُونَ أَزْوَاجَهُمْ وَلَمْ يَكُن لَّهُمْ شُهَدَاءُ إِلَّا أَنفُسُهُمْ فَشَهَادَةُ أَحَدِهِمْ أَرْبَعُ شَهَادَاتٍ بِاللَّهِ ۙ أنّه لَمِنَ الصَّادِقِينَ (6) وَالْخَامِسَةُ أَنَّ لَعْنَتَ اللَّهِ عَلَيْهِ إِن كَانَ مِنَ الْكَاذِبِينَ (7) وَيَدْرَأُ عَنْهَا الْعَذَابَ أَن تَشْهَدَ أَرْبَعَ شَهَادَاتٍ بِاللَّهِ ۙ أنّه لَمِنَ الْكَاذِبِينَ (8) وَالْخَامِسَةَ أَنَّ غَضَبَ اللَّهِ عَلَيْهَا إِن كَانَ مِنَ الصَّادِقِينَ (9) وَلَوْلَا فَضْلُ اللَّهِ عَلَيْكُمْ وَرَحْمَتُهُ وَأَنَّ اللَّهَ تَوَّابٌ حَكِيمٌ (10)} صدق الله العظيم [النور].

    والسؤال الذي يطرح نفسه: فما هو المقصود بالعذاب الذي يُدْرَأُ عنها؟ فمن ثمّ نأتيه بالجواب من محكم الكتاب ونقول: ذلكم عذاب فاحشة الزّنى المذكور في أوّل السورة. تصديقاً لقول الله تعالى: {سُورَةٌ أَنزَلْنَاهَا وَفَرَضْنَاهَا وَأَنزَلْنَا فِيهَا آيَاتٍ بَيِّنَاتٍ لَّعَلَّكُمْ تَذَكَّرُونَ (1) الزَّانِيَةُ وَالزَّانِي فَاجْلِدُوا كُلَّ وَاحِدٍ مِّنْهُمَا مِائَةَ جَلْدَةٍ ۖ وَلَا تَأْخُذْكُم بِهِمَا رَأْفَةٌ فِي دِينِ اللَّهِ إِن كُنتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ ۖ وَلْيَشْهَدْ عَذَابَهُمَا طَائِفَةٌ مِّنَ الْمُؤْمِنِينَ (2)} صدق الله العظيم [النور].

    فلذلك بيّن الله لكم في حدّ الأمَة المتزوجة أنّه كذلك خمسون جلدةٍ نفس الحدّ من قبل أن تتحصّن، وبيّن الله لكم أنّ عليهن نصف ما على الزانيات الحرّات المحصنات بالزواج. ولذلك قال الله تعالى: {فَإِذَا أُحْصِنَّ فَإِنْ أَتَيْنَ بِفَاحِشَةٍ فَعَلَيْهِنَّ نِصْفُ مَا عَلَى الْمُحْصَنَاتِ مِنَ الْعَذَابِ} صدق الله العظيم [النساء:25].

    وننتظر فضيلة الشيخ نائب الأمين العام لهيئة العلماء والخطباء والدعاة الأحرار في سوريا عمر الفاروق البكري أن يقرع الحجّة بالحجّة فينسف بيان نفي حدّ الرجم -الذي نسفناه نسفاً بآياتٍ بيّنات محكماتٍ من محكم القرآن العظيم- ببيانٍ حرره نائب الأمين العام لهيئة العلماء والخطباء والدعاة الاحرار في سوريا عمر الفاروق البكري، إلا أن تأخذ الشيخ عمر البكري العزّة بالإثم.

    وَيَا رجل، ليس البرهان بالسبّ والشتم؛ بل بسلطان العلم من محكم القرآن العظيم فمن ذا الذي يجادل الإمام المهديّ من القرآن العظيم إلا غلبتُه وألجمتُه بسلطان العلم الملجِم لأفواه الممترين بإذن الله ربّ العالمين. وقبل الانتقال من هذه النقطة لنفي حدّ الرجم المفترى على الله ورسوله ننتظر الردّ من فضيلة الشيخ عمر البكري إن كان حقاً عالماً جليلاً محترماً في سوريا الحبيبة.

    وسلامٌ على المرسلين، والحمد لله ربّ العالمين..
    أخوكم؛ الإمام المهديّ ناصر محمد اليماني.
    ________________
    اضغط هنا لقراءة البيان المقتبس..


  4. افتراضي فوری: انصار پیشگام برگزیده از«ادعاهای کرامت» بپرهیزید این مکر شیطان در تعداد کمی از انصار است که قبل از اینکه از انصار شوند خداوند آنان را به آن مبتلا نموده است

    - 4 -
    الإمام ناصر محمد اليماني
    27 - 05 - 1437 هـ
    07 - 03 - 2016 مـ
    ۱۷- اسفند - ۱۳۹۴ه.ش.
    10:47 صبـــاحاً
    ـــــــــــــــــــــ


    فوری: انصار پیشگام برگزیده
    از«ادعاهای کرامت» بپرهیزید این مکر شیطان در تعداد کمی از انصار است که قبل از اینکه از انصار شوند خداوند آنان را به آن مبتلا نموده است...

    اقتباس المشاركة 219107 من موضوع فوری: انصار پیشگام برگزیده از"ادعاهای کرامت" بپرهیزید این مکر شیطان در تعداد کمی ازانصاری است که قبل از اینکه از انصار شوند خداوند آنان را به آن مبتلا نموده است...

    الإمام ناصر محمد اليماني
    27 - 05 - 1437 هـ
    07 - 03 - 2016 مـ

    ۱۷- اسفند - ۱۳۹۴-ه.ش.
    10:47 صبـــاحاً
    ــــــــــــــــــــــــ


    فوری: انصار پیشگام برگزیده

    از«ادعاهای کرامت» بپرهیزید این مکر شیطان در تعداد کمی از انصار است که قبل از اینکه از انصار شوند خداوند آنان را به آن مبتلا نموده است..

    بِسْم الله الرحمن الرحيم وسلامٌ على المرسلين، والحمد لله ربّ العالمين..

    همچنان در انتظار پاسخ شیخ فاضل عمرالبکری به بیانی که نوشتیم هستیم تا حجت را با حجت و برهان پاسخ دهد تا تمام مسلمانان بدانند که امام ناصر محمد یمانی تنها احادیث و روایاتی از سنت نبوی را انکار می‌کند که مخالف حکم خداوند درآیات محکم قرآن عظیم باشند تا تمام مسلمانان بدانند این حدیث از نزد خدا و رسول او نیامده است؛ چون قرآن و سنت بیان آن همگی از نزد خداوندند و محمد عبد و رسول خدا -که صلوات بر ایشان و آل پاک او و تمام مؤمنان در تمامم زمان‌ها و مکان‌ها تا روز دین باد -از روی هوی سخن نمی‌گوید.
    عزیزمن عمر البکری؛ همانا که سنت بیان نبوی توضیحی بیشتر درباره قرآن برای سؤال کنندگان است و خداوند به شما آموخته است که قرآن و سنت بیان در سنب نبوی حق هر دو از نزد خدا و نور علی نورند. محمد رسول الله تنها سنت بیان را برای شما نیاورده است؛ بلکه قرآن و سنت بیان با ایشان آمده است و لذا محمد رسول الله فرمودند:
    [تركت فيكم ما إن تمسّكتم به فلن تضلّوا بعدي كتاب الله وسنتي].
    [ در میان شما چیزی باقی گذاشتیم که درصورت تمسک به آنها بعد ازمن گمراه نمی‌شوید: کتاب خدا و سنت من]

    محمد رسول الله به شما دستور نداده تا از سنت بیان پیروی کرده و قرآن را رها کنید؛ بلکه فرمان محمد رسول الله به شما پیروی از قرآن و سنت بیان است ؛ همان طور که فرمان خداوند به رسول الله؛ پیروی از قرآن و سنت بیان آن است و خداوند تعالی می‌فرماید:
    {فَإِذَا قَرَأْنَاهُ فَاتَّبِعْ قُرْآنَهُ﴿١٨﴾ ثُمَّ إِنَّ عَلَيْنَا بَيَانَهُ ﴿١٩﴾} صدق الله العظيم [القيامة].
    مؤمنان هم به همین ترتیب؛ خداوند به آنان فرمان داده است تا از آیات محکم قرآن و سنت بیان پیروی نمایند؛ سنت بیانی که برخلاف آیات محکم قرآنش نباشد. خداوند به شما آموخته است که اگر حدیثی در سنت نبوی آمده باشد که برخلاف آیات محکم قرآن باشد؛ این حدیث به دروغ به خدا و رسولش نسبت داده شده است. در اینجا خداوند فرمان داده است تا به آیات محکم قرآنش تمسک جویید و هرآنچه از احادیث سنت بیان که مخالف آیات محکم قرآن هستند را پشت سر بیندازیید؛ چون این گونه احادیث دست‌کاری شده و به دروغ به خدا و رسولش نسبت داده شده و از سوی خدا ورسولش نیستند. آیا به این امر خاتمه می‌دهید؟ و اگر سرباز زده و از آنچه که مخالف آیات محکم قرآن خداوند است پیروی نمایید؛ به حبل شیطان تمسک جسته و ریسمان محفوظ از تحریف «الرحمن» را رها کرده‌اید
    .
    و من امام مهدی ناصر محمد یمانی خدا را به شهادت می‌گیرم و شهادت خداوند کافی است که من پیرو قرآن و سنت حق بیان هستم؛ چون این محمد رسول الله است که با قرآن و سنت بیان آمده است. او تنها با سنت نبوی نیامده است؛ بلکه هم قرآن را آورده و هم سنت بیان حق نبوی؛ پس هر دو را بگیرید و از آیات محکم قرآن و سنت بیان آن پیروی نمایید؛آیا متذکر می‌شوید؟ و خداوند تعالی می‌فرماید:
    {وَمَا آتَاكُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَمَا نَهَاكُمْ عَنْهُ فَانتَهُوا} صدق الله العظيم [الحشر:۷].
    اهل سنت بر این باورند که خداوند به آنها فرمان داده تا از سنت نبوی که نبی آورده است پیروی نمایند. در برابر آنان به حق حجت آورده و می‌گوییم: پس قرآن چه؟ آیا کسی جز محمد رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم آن را آورده است؟ ایا تعقل نمی‌کنید؟ یا آنچه ازقرآن را که با احادیث سنت موافق است گرفته و آنچه را در قرآن مخالف آن است رها می‌کنید! آیا به قسمتی از کتاب ایمان داشته و نسبت به قسمت‌هایی از آن کافرید؟

    شیعیان هم همین‌طور؛ آنچه از قرآن که موافق روآیات ائمه آل بیت است گرفته و آنچه از قرآ ن را که مخالف احادیث آنهاست رها می‌کنند! امام مهدی از علمای اهل سنت و شیعه تعجب می‌کند و می‌گوید: آیا احادیث را مرجع قرآن عظیم و مسلط و مهیمن بر آن می‌دانید؟ اگر چنین باشد درست عکس عمل کرده‌اید! و هم خود را گمراه کرده‌اید و هم امت‌تان را.چگونه خود را پیرو کتاب خداوند قرآن عظیم می‌دانید؟شما کتاب خداوند را پشت سر انداخته‌اید و از قرآن تنها رسم الخط آن در دستانتان مانده است. هم چنین آیات قرآن را سرخود تفسیر می‌کنید تا موافق خواسته‌هایتان باشد و دیگر فرقه‌ها هم مانند شما عمل می‌کنند. اما امام مهدی ناصر محمد یمانی به حق با همه شما مخالف است و از کتاب خدا و سنت حق رسول او پیروی نموده و آیات محکم قرآن را بر سنت نبوی مهیمن می‌داند و هر حدیث یا روایتی را که بر خلاف آن چیزی باشد که خداوند در آیات محکم قرآنش نازل نموده رها می‌کند چون می‌داند آنچه که بر خلاف آیات محکم قرآن عظیم باشد حتما از نزد خدا نیست و محمد رسول الله صلی الله علیه و آله و همه مؤمنین؛ آن حدیث را بر زبان نیاورده‌اند.
    ای علمای اهل سنت و شیعه؛ چگونه است که می‌دانید خداوند قرآن عظیم را بر تورات وانجیل مهیمن نموده و هر آنچه که در تورات و انجیل برخلاف آیات محکم قرآن آمده باشد؛ افترا هستند؛ به همین ترتیب خداوند آیات محکم قرآن عظیم را مهیمن بر احادیث سنت نبوی قرار داده است و هرچه از احادیث سنت نبوی که بر خلاف آیات محکم قرآن عظیم باشند افتارهایی هستند که در سنت نبوی به خدا ورسولش نسبت داده شده‌اند. والله والله والله تا زمانی که آنچه که درآیات محکم قرآن عظیم آمده را برپا نسازید؛ چیزی از حق را در اختیار ندارید.
    و این امام مهدی ناصر محمد یمانی است و خداوند مرا به حق مهیمن بر تمام علمای امت قرار داده است و راز هیمنه امام مهدی بر شما این است که من با قرآن عظیم برای شما حجت می‌آورم و عالمی نیست که با من مجادله کند و من با برهان علمی محکم از قرآن عظیم بر او چیره نشوم؛ چنان که بسیاری از احکام و عقاید گمراهانه شما را درهم کوبیده و به خاکستری که در روزی توفانی بر باد می‌رود مبدل ساخته‌ایم . و زمانی که دیدی ناصر محمد یمانی مسلح به قرآن است؛ کتاب‌های‌تان به کارتان نمی‌اید. خداوند قرآن را مانند شمشیری بران در قلب و دستان امام مهدی ناصر محمد قرار داده تا احکام باطل و عقاید گمراهانه شما را نابود کند و هیچ باکی هم ندارم.... آیا در میان علمای مسلمین مبارز دیگری هست اگرکه شیخ عمرالبکر عقب نشینی کرده و فرار کند؛ چون تاب مقاومت در برابر امام مهدی ناصر محمد یمانی را ندارد چرا که خداوند دانش او را برای بیان حق کتاب بر شما فزونی داده است و عالمی نیست که از قرآن با من مجادله کند و با دلایل قاطع علمی بر وی غلبه نکنم واو را در وضعیتی قرار ندهم که تنها دو راه داشته باشد یا تعصب او را به گناه بکشاند و بعد از این که حق برایش روشن شد از آن پیروی نکند و یا از متقیان شاکری باشد که به خاطر آنکه خداوند مقدر نموده در دوران برانگیختن مهدی منتظر ناصر محمد یمانی زندگی کند،حمد خداوند را به جا می‌آورند. ایا تصور می‌کنید ناصر محمد یمانی از کسانی است که ادعای کرامات دارند و مس شیاطین درقلب آنها سرگردان و باعث آشفتگی ذهنی‌شان شده و می‌گویند" قلبم می‌گوید"؟ خیر این وسوسه شیطان رجیم است.
    من مهدی منتظر نسبت به این گونه ادعاهای روحانی ( علوم غریبه یا کرامات ) که خداوند در آیات محکم قرآنش دلیلی برای آن نازل ننموده است؛ کافرم؛ این وسوسه شیاطین است که به شما دروغ گفته و خود را به عنوان ملائکه مقرب خداوند رحمن به شما معرفی می‌کنند؛ و برخی، در برابرشان خود را می‌نمایانند تا به جای خداوند مورد عبادت قرار گیرند و برخی هستند که مس شیطان در قلبشان باعث می‌شود بگویند" قلبم می‌گوید" خیر این مس شیطان است که قلب او را فرا گرفته ولی معتقد است این روح الهی است که خداوند به قلب او القا نموده و آن را حس می‌کند؛ خیر این مس شیطان رجیم است که تصور کنند از هدایت شدگان هستند ولی آنها را از پیروی از راه راست باز می‌دارد.
    و اما در مورد ناصر محمد یمانی؛ پروردگارم برهان علمی نورانی کتاب را به من الهام می‌کند؛ و اگر کلام الهامی از نزد شیطان باشد؛ به انصار پیشگام برگزیده در عصر گفتگو قبل از ظهور هشدار می‌دهم؛ به شما به شدت هشدار می‌دهم چون الهام به قلب می‌تواند یا از نزد خداوند رحمن باشد و یا وسوسه شیطان درسینه- همانند کسانی که ادعای مهدویت می‌کنند- ویا می‌تواند وضعیت روحی افرادی باشد که گرفتار بیماری "التوحد" باشد؛ این افراد گوشه نشین هستند و از مردم دوری کرده و تنهایی اختیار می‌کنند. به آنان درون‌گرا و یا گرفتار بیماری "التوحد" گفته می‌شود. یعنی اکثر موارد با خودشان تنها می‌نشینند و بدون برهانی که از جانب خداوند آمده باشد به وسوسه‌ها اعتماد دارند.
    کسانی که گرفتار بیماری "وسواس الخناس" هستند به گروه‌های زیادی تقسیم می‌شوند؛ برخی از آنان توسط شیطان وسوسه شده و ندانسته به خداوند نسبت داده و قرآن را از نزد خود تفسیر می‌نمایند ولی امام مهدی منتظر حق پروردگارتان برهان علمی از محکمات قرآن عظیم را از خداوند دریافت می‌کند و قرآن را با قرآن تفصیل کرده و بیان می‌نماید. من نگفتم قلبم می‌گوید و با این امر تکیه کرده و از مردم بخواهم مرا باور کنند؛ پناه برخدا که از جاهلان باشم. چون وحی تفهیمی می‌تواند مستقیم از جانب پروردگار به قلب باشد که با برهان علمی از کتاب است و قرآن را با قرآن تبیین می‌کند و با وسوسه شیطان و با سخنانی است که خداوند برای آن دلیلی نازل نفرموده است.
    برخی از آنها خود را "روحانی" و دارای کرامات معرفی کرده و می‌گویند روح مسیح عیسی بن مریم در جسم او حلول کرده و از راه او با مردم سخن می‌گوید؛ برخی از آنها می‌گویند روح محمد رسول الله در کالبدش نزول کرده و می‌گویند: این تصدیق فرموده خداوند تعالی است که :{إِنَّ الَّذِي فَرَضَ عَلَيْكَ الْقُرْآنَ لَرَادُّكَ إِلَى مَعَادٍ} [القصص:۸۵]" و سپس می‌گوید روح محد رسول الله در او نزول کرده تا از زبان او با مردم سخن گوید" بیماری " وسواس الخناس" زیاد است؛ برخی با مس شیطان وسوسه شده و بدون دلیل افراد بیگناه را متهم به دسیسه و مکر برعلیه خود می‌کنند؛-بدبینی مرضی- این افترا به فرد بیگناه به علت وسوسه شیطان است. از کید مس شیاطین در سینه افرا برحذر باشید به خصوص اگر درمورد أمور دینی باشد؛ کسانی که ادعا می‌کنند کرامات روحانی دارند و این برای زشت و مشوش کردن چهره افراد ربانی-واقعی- و همین‌طور بدنام کردن وارونه جلوه دادن روح رضوان الهی است که به قلب مردمان مؤمن نازل می‌شود. این افراد درزمان ذکر حق از نزد پروردگار در قلب خود آرامش و طمأنینه احساس می‌کنند : ألا بذكر الله تطمئن القلوب... ولی کسانی که گرفتار مس شیطانی هستند با مکر باطل خود می‌خواهند مردم نتوانند بین حق و باطل تمایز قائل شوند و با اینکه گمراه شده‌اند خود را هدایت شده می‌پندارند! آنها به برهان علمی مفصل از قرآن عظیم اتکا ندارند؛ بلکه آیه‌ای را گرفته و از نزد خود برای آن تفسیر می‌آورند و این مکر شیطان است که فرد ندانسته به خداوند نسبت بدهد تا آن را برهانی برای سخنان خود قرار دهد و خود را هدایت شده نیز می‌داند! اما کسانی که از فرمان شیطان برای انجام اعمال سؤ و فحشاء پیروی می‌کنند و ندانسته به خداوند نسبت می‌دهند؛ سخنان‌شان با بسیاری ازآیات محکم و بینه قرآن تناقض دارد؛ تفاسیر آنان شیطانی است. اما بیان امام مهدی ناصر محمد یمانی؛ بیان قرآن با قرآن است و هر بخش آن تثبیت کننده بخش دیگر و مانند بینانی مرصوص است و هرکس که از عقلش استفاده کند خداوند با بیان حق قرآن قلبش را منور می‌سازد. بی‌تردید شیطان و لشکریانش از راه‌های گوناگون و با هر وسیله و حیله‌ای تلاش می‌کنند مردم را از تصدیق قرآن بازدارند وراه‌های دیگری را در پیش گیرند و باعث می‌شوند برخی از مردم درباره انبیا و ائمه کتاب و بندگان مقرب خداوند مبالغه کرده و آنها را به جای خدا خوانده و امید یه شفاعت آنان در پیشگاه پروردگارشان را دارند و اینجاست که شیطان آنها را به شرک به خدایشان بازمی‌گرداند. برای راسخین در علم در این باره بیانات بسیاری آورده‌ایم؛ کسانی که از تدبر در بیانات امام مهدی از قرآن با قرآن سیر نشده و ایمانشان بیشتر و ثابت قدمتر میشوند.
    عمر دعوت مهدویت به دوازده سال رسیده است و امام مهدی هم‌چنان با برهان‌های قاطع علمی غالب و مهیمن است. من به حق برای تمام مسلمانان فتوا می‌دهم هرکسی که وانمود می‌کند مهدی منتظر است، مس شیطانی در او سرگردان است و آشفته‌اش ساخته، مگر مهدی منتظر حق پروردگارتان. اگر ساعتی بر آنان قرآن عظیم را تلاوت کنید آنها را خواهید شناخت چون به خاطر نور قرآن عظیم می‌سوزند و آثارسوء و زشتی در چهره‌شان نمایان می‌شود- حتی اگر باعث خروج مس شیطان از ایشان نگردد- و بله مؤمنانی هستند که گرفتار مس شیطان شده‌اند و شفای آنان در بیان حق قرآن است چون خداوند با نور بیان قرآن و ذکر آیات قرآن که به صورت مستقیم بر او خوانده می‌شود مس شیطان را می‌سوزاند. انصار را به شدت از مکر شیاطین برحذر می‌دارم به خصوص از کسانی برحذر می‌نمایم که قبلا از انصار بودند ولی با وسوسه‌ای که در سینه‌ و گوش‌شان می‌شود،تصور می‌کنند ربانی و روحانی شده‌اند ولی این سفر،خروج از نور به تاریکی است. آنها با أمور زیادی مورد وسوسه قرار می‌گیرند تا گام به گام (به تدریج ) فریب خورده و به راهی روند که منجر به خروج ایشان از نور و ورود به ظلمات و تاریکی می‌شود.
    ممکن است مس به او بگوید:" وقت آن رسیده که خداوند تو را مبدل به یکی از ملائکه بشری نماید؛ فتوای ناصر محمد یمانی را به خاطر نداری که گفت برخی از انصار او از ملائکه خواهند شد؟" پناه بر خدا از شیطان رجیم؛ در
    دعوت مهدوی؛هر بدعتی که امام مهدی ناصر محمد یمانی در باره آن فتوا نداده باشد گمراهی است.
    و اما درمورد تکریمی که درمورد گروهی از بندگان نعیم اعظم در آینده و بعد ازظهور پیش خواهد آمد؛ امیدوارم خداوند این تکریم را در حق آنان محقق نگرداند تا بعد از مرگ‌شان، ظالمان ایشان را به جای خدا؛نخوانند. بلکه -کسانی که مورد تکریم قرار خواهند گرفت-بگویند:" خداوندا ما را عامل فتنه قوم ظالم قرار مده-"ربنا لا تجعلنا فتنةً للقوم الظالمين".چون برخی از مردم بعد از مرگ شما و امام‌تان درمورد شما به ناحق مبالغه خواهند کرد. پس از کرامات این دنیا به خداوند پناه برید. والله که علت شرک امت‌ها چیزی جز مبالغه درحق بندگان مکرم خداوند که از انبیا و رسولان الهی و ائمه کتاب و صالحان بودند؛ نیست. بعد از مرگ‌شان مردم به ناحق درمورد آنان واولین انصار ایشان مبالغه کردند و نسل بعد از نسل این مبالغه ادامه یافت تا اینکه از آنان تصاویر و مجسمه‌هایی ساخته و ایشان را تبدیل به بت کردند و گفتند " اینها شفیعان ما در درگاه خداوند هستند" حال فکر می‌کنید درمورد میهمانان مکرم خدا چه خواهند کرد...
    و اما درمورد وسوسه کرامات غیبی، این بی تردید از نزد شیطان است؛ پس از آن برحذر باشید و از مکر و وسوسه و تمایل شدید که در قلب و گوش‌تان اعمال می‌کنند به خدا پناه ببرید. در هر حال این حالت در میان انصار نادر است شاید تنها یک درصد آنها گرفتار این امر باشند و آنان کسانی هستند که قبل از آنکه از انصار واقعی و حق شوند مبتلا به این وسایس بودند واین مس به شدت از ایمانشان معذب شده است ( به علت نور قرآنی ) اما این مکر-شیطان- است تا از راه وسوسه ایشان را از نور خارج و به تاریکی ببرد این وسوسه خناسانه در سینه و گوش است. به آنان به دروغ گفته می‌شود این ملائکه هستند که با انان سخن می‌گویند و یا ممکن است این "مس" به آنان بگوید:" من روح نعیم رضوان خدا هستم که در سینه و گوشت با تو سخن می‌گویم". پس می‌گوییم سبحان الله العظیم! اینگونه نیست که خداوند به قلب نازل شود . خداوند از آنچه که با او شریک گرفته می‌شود منزه است.
    ای عزیزانی که خداوند حقیقت نعیمی را که از بهشت نعیم بزرگ‌تر است -نعیم اعظم رضوان خدا بربندگانش-به قلب آنان القا کرده ؛ بی تردید این محبت خدا بر آنان است که در قلب‌شان حب عظیمی نسبت به پروردگارشان القا شده ولذا احساس می‌کنند تا زمانی که پروردگارشان در نفس خود راضی نباشد به تمام ملکوت جنت النعیم راضی نخواهند شد. این یقین در قلب آنان در حدی است که اصرار برای تحقق نعیم اعظم برای آنان نهایتی ندارد. به ملکوت بهشت که به اندازه آسمان‌ها و زمین است راضی نمی‌شوند مگر پروردگارشان در نفس خود راضی باشد و تحسر و حزنی نداشته باشد. این بدان روست که اینان قومی هستند که محبوب خداوند و محب او هستند( یحبونهم الله و یحبونه) و در وجود خود به این ادراک رسیده‌اند که با هیچ نعیم مادی در آخرت -هرچه که هست ومی‌خواهد باشد-راضی نخواهند شد تا نعیمی که برای آنان از هر چیزی عظیم‌تر است محقق گردد و راضی نمی‌وشند مگر عزیزترین و محبوب‌ترین چیز نزد آنها یعنی پروردگارشان راضی شود.
    از مکر شیطان با پوشش " کرامات و علوم غریبه" برحذر باشید و به خداوند بیاویزید که تا او راضی نشود؛ راضی نخواهید شد. درهای-نفوذ- شیاطین را ببندید واگر می‌خواهید رضوان خدا در نفسش محقق گردد، آرزو کنید در این دنیا کرامتی برای‌تان رخ ندهد تا باعث فتنه اقوامی که د رنسل‌های بعد خواهند آمد -و با مبالغه در حق شما - به خود ظلم خواهند کرد نگردید. مگر نمی بینید در کتاب آمده است که علت شرک بسیاری از مؤمنان مبالغه درباره بندگان مکرم خداوند بوده است که پیش از شما زندگی می‌کردند؟
    وسلامٌ على المرسلين، والحمد لله ربّ العالمين.
    اخوكم الإمام المهديّ ناصر محمد اليماني.


    اقتباس المشاركة 218981 من موضوع عاجل إلى كافة الأنصار السابقين الأخيار، فاحذروا الروحانيّة ذلك مكرٌ من مسوس الشياطين في قليل من الأنصار ابتلاهم الله بها قبل أن يكونوا من الأنصار..

    [ لمتابعة رابط المشاركـــة الأصليّة للبيـــان ]
    https://nasser-alyamani.org./showthread.php?p=218967

    الإمام ناصر محمد اليماني
    27 - 05 - 1437 هـ
    07 - 03 - 2016 مـ
    10:47 صبـــاحاً
    ــــــــــــــــــــــــ



    عاجل إلى كافة الأنصار السابقين الأخيار
    فاحذروا الرّوحانيّة ذلك مكرٌ من مسوس الشياطين في قليل من الأنصار ابتلاهم الله بها قبل أن يكونوا من الأنصار
    ..



    بِسْم الله الرحمن الرحيم، وسلامٌ على المرسلين، والحمد لله ربّ العالمين..
    تسجيل متابعةٍ وننتظر الردّ علينا من فضيلة الشيخ عمر البكري ليقرع الحجّة بالحجّة، فليعلم جميع المسلمين أنّ الإمام ناصر محمد اليماني لا ينكر من أحاديث وروايات السُّنة النّبويّة إلا ما جاء فيها مخالفاً لحكم الله في محكم القرآن العظيم، فمن ثمّ يعلم جميع المسلمين أنّ ذلك الحديث جاءهم من عند غير الله ورسوله، كون قرآنه وسنّة بيانه جميعهم من عند الله، وما ينطق عن الهوى في دين الله محمدٌ عبده ورسوله صلى الله عليه وآله الطيّبين وجميع المؤمنين في كلّ زمانٍ ومكانٍ إلى يوم الدين.

    وَيَا حبيبي في الله عمر البكري، إنّما سنّة البيان النّبويّة تزيد القرآن توضيحاً للسائلين، وعلّمكم الله أنّ قرآنه وسنّة البيان في السُّنة النّبويّة الحقّ كلاهما من عند الله؛ نورٌ على نورٍ. وما جاءكم محمدٌ رسول الله بسنّة بيانه فحسب بل جاءكم بقرآنه وسنّة بيانه، ولذلك قال محمدٌ رسول الله:
    [ تركت فيكم ما إن تمسّكتم به فلن تضلّوا بعدي كتاب الله وسنتي ].

    ولم يأمركم محمدٌ رسول الله أن تتّبعوا سُنّة بيانه وتذروا قرآنه؛ بل أمركم محمدٌ رسول الله أن تتّبعوا قرآنه وسنّة بيانه كما أَمر اللهُ محمداً رسول الله أن يتّبع قرآنه وسنّة بيانه. ولذلك قال الله تعالى:
    {فَإِذَا قَرَأْنَاهُ فَاتَّبِعْ قُرْآنَهُ﴿١٨﴾ ثُمَّ إِنَّ عَلَيْنَا بَيَانَهُ ﴿١٩﴾} صدق الله العظيم [القيامة].

    وكذلك المؤمنون أمرهم الله باتّباع محكم قرآنه وسنّة بيانه التي لا تأتي مخالفةً لمحكم قرآنه، وعلّمكم الله إنْ جاءكم حديثٌ في سنّة بيانه مخالفٌ لمحكم قرآنه فذلك حديثٌ مفترى على الله ورسوله، فهنا أمركم الله أن تعتصموا بمحكّم قرآنه وتنبذوا وراء ظهوركم ما جاء مخالفاً لمحكم قرآنه في أحاديث سنّة البيان، كون ذلك الحديث موضوعٌ مفترى على الله ورسوله جاءكم من عند غير الله ورسوله، فهل أنتم منتهون؟ وإن أبيتُم إلا أن تتّبعوا ما جاءكم مخالفاً لمحكم قرآنه فقد اعتصمتُم بحبل الشيطان وتركتم حبل الرحمن المحفوظ من التحريف.

    وإنّني الإمام المهديّ ناصر محمد اليماني، أُشهد الله وكفى بالله شهيداً أنّي متّبعٌ لقرآنه وسنّة البيان الحقّ كون الذي جاء بالقرآن وسنّة البيان هو محمدٌ رسول الله، ولم يأتِكم بالسُّنة النّبويّة فحسب بل جاءكم بالقرآن والسُّنة النّبويّة الحقّ فخذوا بهما جميعاً واتّبعوا محكم قرآنه وسنّة بيانه. أفلا تذكّرون؟ وقال الله تعالى:
    {وَمَا آتَاكُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَمَا نَهَاكُمْ عَنْهُ فَانتَهُوا} صدق الله العظيم [الحشر:7].

    وزعم أهل السُّنة إنّما ذلك أمرٌ من الله باتّباع السُّنة النّبويّة التي جاء بها النبيّ، فمن ثمّ نقيم الحجّة عليهم بالحقّ ونقول: والقرآن مَنْ الذي جاءكم به إلا محمداً رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم؟ أفلا تعقلون؟ أم إنّكم تأخذون من القرآن ما جاء موافقاً لأحاديث السُّنة وما جاء مخالفاً لها في القرآن تتركوه! فهل تؤمنون ببعض الكتاب وتكفرون ببعضٍ، أفلا تتقون؟

    وكذلك الشيعة يأخذون من القرآن ما جاء موافقاً لأحاديث أئمّة آل البيت وما خالفها من القرآن تركوه! ويتعجب الإمام المهديّ من علماء السُّنة والشيعة ونقول: فهل جعلتم الأحاديث والروايات هي المرجع للقرآن العظيم ومهيمنةً عليه؟ اذاً فقد فعلتم العكس تماماً فأضللتم أنفسكم وأضللتم أمّتكم. فكيف تزعمون أنّكم تتّبعون كتاب الله القرآن العظيم؟ بل نبذتم كتاب الله وراء ظهوركم ولم يبقَ من القرآن إلا رسمه بين أيديكم، وكذلك تفسّرون آيات القرآن من عند أنفسكم لتجعلوها موافقةً لأهوائكم، وكذلك الفِرَقُ الأخرى على شاكلتكم.

    ولكنّي الإمام المهديّ ناصر محمد اليماني أخالفكم أجمعين بالحقّ فأتّبع كتاب الله وسنّة رسوله الحقّ جاعلاً محكم القرآن هو المهيّمن على السُّنة النّبويّة، وأيّما حديثٍ أو روايةٍ جاءت مخالفةً لما أنزل الله في محكم القرآن العظيم تركتُ ما يخالف لمحكم القرآن العظيم كوني علمت أنّ ما جاء مخالفاً لمحكم القرآن العظيم فإنّ ذلك الحديث في السُّنة حتماً قد جاءكم من عند غير الله ولم يقلْه محمدٌ رسول الله صلى الله عليه وآله وجميع المؤمنين وأُسلِّم تسليماً.

    ويا معشر علماء الشيعة والسُّنة، كيف إنّكم لتعلمون أنّ القرآن العظيم جعله الله المهيّمن على كتاب التوراة والإنجيل، وإنّ ما جاء مخالفاً فيهما لمحكم القرآن فذلك مفترى في التوراة والإنجيل، فكذلك جعل الله محكم القرآن العظيم هو المهيمن على أحاديث السُّنة النّبويّة وما جاء فيها مخالفاً لمحكم القرآن العظيم فذلك حديثٌ مفترى على الله ورسوله في السُّنة النّبويّة، فوالله ثمّ والله ثمّ والله لستم على شيءٍ يا معشر المسلمين حتى تقيموا ما تنزّل عليكم في محكم القرآن العظيم.

    فها هو الإمام المهديّ ناصر محمد اليماني جعلني الله المهيمن بالحقّ على كافة علماء المسلمين، وسرّ هيمنة الإمام المهديّ عليكم هو كوني أحاجّكم بالقرآن العظيم، ولذلك لا يجادلني عالِمٌ إلا غلبته بسلطان العلم المحكم في القرآن العظيم، كما نسفنا كثيراً مما أنتم عليه من أحكام وعقائد الضلال نسفاً فجعلنا الباطل كرمادٍ اشتدت به الريح في يومٍ عاصفٍ، ولم تنفعكم كتيباتكم في شيءٍ حتى رأيتم ناصر محمد اليماني متسلحاً بالقرآن العظيم، وجعل الله القرآن كالسيف البتّار في قلب ويمين الإمام المهديّ ناصر محمد لينسف به الأحكام الباطلة وعقائد الضلال نسفاً.. ولا أبالي! فهل من مبارزٍ آخر من علماء المسلمين إذا تولّى فضيلة الشيخ عمر البكري؟ ولم يعقّب! كونه لا قِبَلَ له بهزيمة الإمام المهديّ ناصر محمد اليماني الذي زاده الله عليكم بالبيان الحقّ لعلم الكتاب، فلا يجادلني عالِمٌ من القرآن إلا غلبته بسلطان العلم الملجم حتى أجعله بين خيارين اثنين فإمّا تأخذه العزّة بالإثم ولا يتّبع الحقّ بعدما تبيّن له أنّه الحقّ، وإمّا أن يكون من المتّقين الحامدين الشاكرين إذْ قدّر الله وجوده في عصر بعث المهديّ المنتظَر ناصر محمد اليماني، أم تظنّون ناصر محمد اليماني من الروحانيّين الذين تتخبّطهم مسوس الشياطين يوسوسون لهم في صدورهم فمن ثم يقول: "حدّثني قلبي"؟ بل وسْوسَ له شيطانٌ رجيمٌ.

    وأنا المهديّ المنتظَر أعلن الكفر بالروحانيّة التي ما أنزل الله بها من سلطانٍ في محكم القرآن؛ بل تلك مسوسُ الشياطين يكذّبون عليكم أنّهم من ملائكة الرحمن المقرّبين، فمنهم من يتمثل بين يديه ليعبدوهم من دون الله، ومنهم من يوسوس له مَسُّ الشيطان في قلبه فيقول: "حدثني قلبي"؛ بل حدّثه في قلبه مَسُّ شيطانٍ رجيمٍ ليعتقد أنّ ما يشعر به هي روح الله ألقاها الله في صدره؛ بل مَسُّ شيطانٍ رجيمٍ يريد أن يصدّهم عن الصراط المستقيم ويحسبون أنّهم مهتدون.


    وبالنسبة لناصر محمد اليماني فيُلهمني ربّي بسلطان علم الكتاب المنير، وإذا كان البيان إلهاماً من الشيطان فاحذروا يا معشر الأنصار السابقين الأخيار في عصر الحوار، فأحذّركم تحذيراً كبيراً كون الإلهام من الربّ الى القلب إمّا أن يكون من الرحمن أو وسوسة شيطانٍ في الصدر كمثل الذين يدّعون شخصيّة المهديّ المنتظَر، فهو إمّا يكون روحانيّاً من أصحاب مرض التّوحد الذين يعتزلون الناس فيجلسون لوحدهم وكذلك يُسَمَّون بالانطوائيّين أو كما يسمّونه بمرض التوحد، أي يجلسون لوحدهم في كثير من أوقاتهم و يعتمدون على الوسوسة بغير سلطان علمٍ من الله.

    وينقسم أصحاب مرض الوسواس الخنّاس إلى أنواعٍ كثيرةٍ، فمنهم من يوسوس له الشيطان أن يقول على الله ما لا يعلم ليجعله يفسّر القرآن من عند نفسه، وأمّا الامام المهديّ المنتظَر الحقّ من ربِّكم فيلهمني ربّي بسلطان العلم في محكم القرآن وأفصّل القرآن بالقرآن تفصيلاً، ولم أقل حدّثني قلبي معتمداً على ذلك وأريد الناس أن يصدقوني وأعوذ بالله أن أكون من الجاهلين، كون وحي التفهيم إمّا أن يكون وحي تفهيمٍ مباشرٍ من الربّ إلى القلب مبرهَناً بسلطان العلم من الكتاب فيبيّن القرآن بالقرآن، أو يكون وسوسة شيطانٍ بكلامٍ ما أنزل الله به من سلطانٍ.

    ومنهم من يسمّون أنفسهم روحانيين فيقول أنّ روح المسيح عيسى ابن مريم تَنَزَّلت في جسده ليخاطب الناس عن طريقه، ومنهم من يقول تنزّلت روح محمدٍ رسول الله في جسده، فيقول: "وإنّ ذلك تصديقاً لقول الله تعالى:
    {إِنَّ الَّذِي فَرَضَ عَلَيْكَ الْقُرْآنَ لَرَادُّكَ إِلَى مَعَادٍ} [القصص:85]"! ثم يقول: "إنّ روح محمدٍ رسول الله تنزّلت فيه ليخاطب الناس بلسانه".

    بل أمراض الوسواس الخناس كثيرةٌ، فمنهم من يوسوِس له مسّ الشيطان نحو أبرياء أنّهم يكيدون له كيداً من غير برهانٍ على ذلك بل افتراء عليهم بسبب وسوسة الشيطان، فاحذروا كيد مسوس الشياطين في صدور الناس خصوصاً في الدين ثمّ يسمّون أنفسهم أنهم روحانيين وذلك للتشويه بالربّانيين والتشويه بروح رضوان الله التي تتنزّل على قلوب قومٍ مؤمنين فيشعرون بالسكينة والطمأنينة في أوقات تذكيرهم بالحقّ من ربِّهم، ألا بذكر الله تطمئن القلوب.

    ولكن مسوس الشياطين يمكرون بالباطل حتى لا يميّز الناس بين الحقّ والباطل فيُضِلّون قوماً ويحسبون أنّهم مهتدون! أولئك الذين لا يعتمدون على سلطان العلم المفصّل من القرآن العظيم؛ بل قد يأخذ آيةً فيفسّرها من عند نفسه وهو مكرٌ من الشيطان ليقول على الله ما لا يعلم ليجعلها برهاناً لما يقوله، ويحسبون أنّهم مهتدون! ولكنّ الذين اتّبعوا أمر الشيطان الذي يأمركم بالسوء والفحشاء وأن تقولوا على الله ما لا تعلمون فحتماً سيجدون آياتٍ كثيرةٍ محكماتٍ بيّناتٍ تُناقِض تفاسيرهم الشيطانيّة، ولكنّ بيان الإمام المهديّ ناصر محمد اليماني للقرآن بالقرآن كالبنيان المرصوص يشدّ بعضه بعضاً فيبصره كلّ من استخدم عقله فينير الله بالبيان الحقّ قلبه، ألا وإنّ مكر الشيطان وجنوده يستخدمون طرقاً كثيرةٍ بكلّ حيلةٍ ووسيلةٍ حتى يصدّوا الناس عن الحقّ من ربّهم فلا يكونوا شاكرين، فإذا لم يستطيعوا صدّ الناس بالتصديق بالقرآن فيتخذوا طريقةً أخرى فيجعلوا قوماً منهم يبالغون في الأنبياء وأئمة الكتاب والمقرّبين حتى يدعونهم من دون الله ليشفعوا لهم عند ربهم، فهنا يعيدهم الشياطين إلى الشرك بالله. وسبق تفصيل ذلك في بياناتٍ كثيرةٍ للراسخين في علم البيان الذين لا يشبعون من تدبر بيانات الإمام المهديّ للقرآن بالقرآن فيزيدهم إيماناً وتثبيتاً.

    ووصل عمر الدعوة المهديّة إلى بداية السّنة الثانية عشرة ولا يزال الإمام المهديّ هو المهيمن بسلطان العلم، وأفتي جميع المسلمين بالحقّ أنّه لا يدّعي شخصيّة المهديّ المنتظَر إلا من يتخبّطه شيطانٌ رجيمٌ إلا المهديّ المنتظَر الحقّ من ربهم، فَلَو تتلون عليهم ساعةً من القرآن العظيم لعرفتُم في وجوههم المُنكر بسبب احتراقهم بنور القرآن العظيم حتى ولو لم ينطق منه مَسُّ الشيطان، ونعم يوجد من المؤمنين من يبتليه الله بمسّ شيطانٍ وشفاؤه في البيان الحقّ للقرآن العظيم كون الله يحرقه بنور البيان ويحرقه كذلك بذكر آياتٍ مباشرة تتلى عليه من القرآن.

    واحذّر الأنصار من مكر الشياطين خصوصاً من كان به من قبل أن يكون من الأنصار أن يخرجوه من النور إلى الظلمات بمكر الوسوسة في صدره وأذنيه أنّه صار عبداً روحانيّاً ربانيّاً، ويوسوسون له بأمورٍ كثيرةٍ كي يستدرجوه بطريقةٍ فيغروه بتلك الطرق حتى يخرجوه من النور إلى الظلمات. وربما يقول المسّ له: "آن الأوان أن يجعلك الله ملَكاً من البشر، ألا تذكر فتوى ناصر محمد اليماني بأنّ من أنصاره من سوف يكونون ملائكةً؟". فليستعِذ بالله من الشيطان الرجيم، فكلّ بدعةٍ لم يُفتِكم بها الإمام المهديّ ناصر محمد اليماني تعتبر ضلالة في الدعوة المهديّة.

    وبالنسبة للتكريم القادم لقومٍ من عبيد النعيم الأعظم فقدومه من بعد الظهور بزمنٍ، وأرجو من الله أن لا يحقِّق ذلك التكريم حتى لا يدعونكم الظالمون لأنفسهم من دون الله من بعد موتكم، بل قولوا:
    "ربنا لا تجعلنا فتنةً للقوم الظالمين". كونهم سوف يبالغون فيكم بغير الحقّ من بعد موتكم وموت إمامكم، فاستعيذوا بالله من الكرامات في هذه الحياة الدنيا، فوالله ما سبب شرك الأمم إلا المبالغة في عُبَّاد الله المكرمين من الأنبياء والمُرسلين وأئمّة الكتاب والصالحين، وبسبب المبالغة فيهم بغير الحقّ وفي أنصارهم الأولين فمن بعد موتهم تُبالغ فيهم الأجيال جيلاً بعد جيلٍ حتى يجعلوا لهم أصناماً تماثيلَ لصورهم، فيقولون: "هؤلاء شفعاؤنا عند الله"، فما بالكم بالوفد المكرمين!

    وبالنسبة للوسوسة الرّوحانية فهي من الشياطين فاحذروهم! فاستعيذوا بالله من مكرهم ووسوستهم وتكليمهم في صدوركم أو آذانكم، وعلى كل حالٍ تلك حالاتٌ نادرةٌ قد تحدث لواحدٍ في المائة من الأنصار وهم الذين كانوا مُبتلين بمسوسٍ من قبل أن يكونوا من الأنصار الحقّ، فتأذّت المسوسُ في أجسادهم وتعذّبت عذاباً عظيماً، ولكن قد يتخذوا مكراً عن طريق الوسوسة ليخرجوه من النور إلى الظلمات بوسواسٍ خنّاسٍ في الصدر أو الأذن، ويكذّبون عليهم أنّ من يكلمهم هم ملائكةٌ تُحدِّثهم، أو يقول المسُّ: "أنا روح نعيم رضوان الله أكلمك في صدرك وأذنك". فمن ثم نقول: سبحان الله العظيم! فليس أنّ الله يتنزّل في القلب، سبحان الله عمّا يشركون!

    وَيَا أحبتي في الله الذين ألقى الله في قلوبهم حقيقة النعيم الأعظم من نعيم الجنة أنّه نعيم رضوان الله على عباده، إنما ذلك حبّ الله لهم فيُلقي في قلوبهم حباً عظيماً لربّهم فهنا يشعرون أنّهم لن يرضوا بنعيم ملكوت جنّات النعيم حتى يرضى ربهم في نفسه، وصار يقيناً في قلوبهم بإصرارٍ إلى ما لا نهايةٍ بأنّه لن يرضى بملكوت جنّةٍ عرضها كعرض السموات والأرض حتى يكون ربّهم راضياً في نفسه لا متحسراً ولا حزيناً، وذلك بسبب أنّهم قومٌ يحبّهم الله ويحبّونه فيجدون في أنفسهم أنّهم لن يرضوا بأيّ نعيمٍ ماديٍّ في الآخرة مهما كان ومهما يكون حتى يحقق الله لهم النعيم الأعظم بالنسبة لهم، فلن يرضوا حتى يرضى ربّهم أحبّ شيءٍ إلى أنفسهم.

    فاحذروا مكر الشياطين بالرّوحانيّة واعتصموا بالله أنّكم لن ترضوا حتى يرضى وأغلقوا باب الشياطين، فتمنّوا عدم تحقيق الكرامات في هذه الحياة الدنيا حتى لا تكونوا سبب فتنةٍ للقوم الظالمين في الأجيال القادمة إذا أردتم تحقيق رضوان الله في نفسه، أفلا تنظرون في الكتاب أنّ سبب الشرك لكثيرٍ من المؤمنين هي المبالغة في عباد الله المكرمين من قبلكم؟

    وسلامٌ على المرسلين، والحمد لله ربّ العالمين.
    اخوكم؛ الإمام المهديّ ناصر محمد اليماني.
    ______________


    اضغط هنا لقراءة البيان المقتبس..


المواضيع المتشابهه
  1. مشاركات: 0
    آخر مشاركة: 20-12-2019, 08:11 PM
  2. مشاركات: 0
    آخر مشاركة: 21-09-2017, 05:31 PM
  3. مشاركات: 0
    آخر مشاركة: 28-02-2017, 11:57 AM
  4. مشاركات: 0
    آخر مشاركة: 08-07-2016, 04:16 AM
  5. مشاركات: 0
    آخر مشاركة: 17-08-2014, 05:55 PM
ضوابط المشاركة
  • لا تستطيع إضافة مواضيع جديدة
  • لا تستطيع الرد على المواضيع
  • لا تستطيع إرفاق ملفات
  • لا تستطيع تعديل مشاركاتك
  •